کانال دانچیان Donchian channel/ نحوه محاسبه کانال دانچیان چگونه است؟
کانال دانچیان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که توسط یک تحلیلگر و معاملهگر بازارهای کالا و فیوچرز به نام «ریچارد دانچیان» در میانه قرن بیستم توسعه داده شد و اکنون به عنوان یکی از ابزارها برای تحلیل روندها به کار میرود.
«ریچارد دانچیان» یک تحلیلگر خبره بازارهای مالی بود و به «پدر معاملهگری روند» مشهور است. تز او این است که معاملهگری باید در زمانی انجام شود که روند به سمت بالا حرکت میکند و به همین دلیل اصولی را برای این نوع از معاملهگری در زمانهای قدیم ارائه داد.
کانال دانچیان کارکردی شبیه «کانال کلتنر» و «باندهای بولینگر» دارد و متشکل از خط بالایی و پایینی و یک خط میانی در یک دوره زمانی مشخص است. کاربرد این کانال مشاهده نوسانات قیمت در یک بازه زمانی است و یک دید کلی نسبت به روند به معاملهگر میدهد.
بر اساس استراتژی کانال دانچیان در صورتی که نوسانات قیمت بسیار کم باشد دو خط بالایی و پایینی بسیار نزدیک به هم هستند و در صورتی که نوسانات قیمت زیاد باشد پهنای کانال افزایش مییابد. این کارکرد شبیه کانال کلتنر و باندهای بولینگر است.
نحوه محاسبه کانال دانچیان
محاسبه اجزای کانال دانچیان با توجه به این که یک ابزار قدیمی تحلیل تکنیکال است بسیار ساده است. همانطور که در بالا آمد این کانال متشکل از سه قسمت است: ۱٫ باند بالایی، ۲٫ باند پایینی، ۳٫ خط میانی
باند بالایی: در یک بازه زمانی (دقیقه، ساعت، روز، هفته و … ) بالاترین قیمت را انتخاب میکنیم و این قیمت به عنوان باند بالایی عمل میکند.
باند پایینی: پایینترین قیمت در یک بازه زمانی (دقیقه، ساعت، روز، …) را مشخص میکنیم و این نقطه به عنوان باند پایینی عمل میکند.
خط میانی: خط میانی در کانال دانچیان میانگین بالاترین و پایینترین نقطه در یک دوره زمانی (دقیقه، ساعت، روز، … ) مشخص است.
نحوه کارکرد کانال دانچیان
طبق اصل کانال دانچیان باند بالایی نشاندهنده بالاترین قیمت یک ورقه بهادار در یک بازه زمانی مشخص است و باند پایینی نشاندهنده پایینترین قیمت یک ورقه بهادار در همین بازه زمانی است.
این کانال مکان قیمت فعلی را در یک دامنه قیمتی مشخص میکند و به معاملهگران میگوید که در یک بازه زمانی و قیمتی قیمت فعلی در کجای این کانال قرار گرفته است. با توجه به این موضوع معاملهگر میتواند تا حدودی تشخیص دهد که قیمت قرار است به سمت باند بالایی حرکت کند یا باند پایینی و یا اینکه قرار است در همان خط میانی نوسان کند.
باند بالایی حد نهایی انرژی قیمت در بازه زمانی را مشخص میکند و باند پایینی نیز کمترین حد قیمتی را نقطهگذاری میکند. حرکت دو باند بالایی و پایینی به سمت هم نشاندهنده کاهش نوسانات قیمت و ایجاد یک دوره فشردگی قیمت است که از منظر تحلیلگران این موضوع پتانسیلی برای نوسانات زیاد در آینده احتمالی را ایجاد میکند.
نقص کانال دانچیان
کانال دانچیان یک ابزار تحلیلی کافی برای معاملهگران محسوب نمیشود و تنها دیدی کلی از اطلاعات مربوط به تغییرات قیمتی را به معاملهگر میدهد. همچنین این کانال هیچگونه سیگنال معاملاتی را به معاملهگران ارائه نمیکند و قطعا برای فراهم کردن سیگنال و تعیین موقعیتهای ورود و خروج بازار باید از ابزارهای دقیقتری استفاده کرد. این کانال فقط از سه نوع قیمت تشکیل شده و بنابراین نمیتوان در جهت سیگنالگیری از آن استفاده کرد.
تفاوت کانال دانچیان با باندهای بولینگر در نحوه محاسبه آن است چرا که دانچیان فقط از قیمت بالا و پایین و میانی در یک بازه زمانی استفاده میکند اما باندهای بولینگر بر مبنای مووینگ اوریج و انحراف معیار محاسبه شدهاند و محاسبات پیچیدهتری دارد.
اندیکاتور ADX چیست؟
تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها به صورت کلی یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهام در بازار بورس است. معاملهگران بسیاری با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال، موقعیتهای مناسب معامله را در بورس و دیگر بازارهای مالی شناسایی میکنند. اندیکاتور ها از مهمترین ابزار های تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتور ADX یا شاخص میانگین حرکت جهتدار یکی از این ابزارها است . با استفاده از این اندیکاتور میتوان وضعیتهای رونددار یا بدون روند بازار را شناسایی کرد. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور ADX بپردازیم. با ما همراه باشید.
ویدیو را حتما ببینید!
منظور از اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX مخفف عبارت Average Directional movement Index به معنای شاخص میانگین حرکت جهتدار است. اندیکاتور ADX از نوع اندیکاتورهای روندی است و از ۳ بخش اصلی با نامهای منحنی DI+، منحنی DI- و منحنی اصلی ADX تشکیل شده است. خط ADX خود از دو اندیکاتور DI+ و DI- به وجود میآید. زمانی که خط ADX در فرایند تحلیل سهم روند صعودی داشته باشد، یعنی بازار روند دارد. بازار رونددار میتواند شامل روند نزولی یا صعودی باشد. همانطور که حدس میزنید، حالت افقی و بدون شیب این خط هم به معنای راکد بودن معاملات سهم در بازار بورس است.
نکته: بیشتر بودن مقدار اندیکاتورDI+ نسبت به DI-، به معنی روند صعودی در بازار است. اگر این رابطه برعکس شد، یعنی مقدار اندیکاتور DI- نسبت به DI+ بیشتر شد، یعنی روند بازار نزولی خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
آموزش اندیکاتور ADX
برای استفاده از این ابزار در فرایند تحلیل سهمهای مختلف، باید دو مولفه را به ترتیب زیر مورد بررسی قرار دهید:
- با استفاده از منحنی ADX قدرت روند سهم را تشخیص دهید.
- با استفاده از منحنی DI+ و DI- روند صعودی و نزولی سهم را شناسایی و سیگنال دریافت کنید.
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم، زمانی که روند نمودار ADX حالت صعودی داشته باشد، یعنی یک روند قدرتمند شده و موقعیت برای ورود به سهم مناسب است. برعکس این حالت، اگر منحنی ADX روند نزولی داشت، قیمت سهم تمایل به کاهش دارد و بهتر است در این شرایط از سهم خارج شوید. برای درک بهتر به تصویر یر دقت کنید:
نکته ۱: همانطور که میدانید نمودار قیمتی سهم بین دو بازه ۰ تا ۱۰۰ در حال حرکت است. برای این که فرایند ارزیابیتان اعتبار بیشتری داشته باشد، بهتر است که سطح ۲۵ را به عنوان سطح تایید انتخاب کنید. زمانی که منحنی ADX بالای سطح ۲۵ باشد، صعودی بودن روند سهم تایید میشود و اگر این منحنی به سمت سطح ۲۰ و پایینتر از آن حرکت کند، روند بعدی سهم نزولی خواهد بود.
نکته ۲: با توجه به انتخاب سطح ۲۵ برای تایید اعتبار تحلیل، پیشنهاد میکنیم زمانی که منحنی ADX در سطوح پایینتر از ۲۰ حرکت میکند، از انجام معاملات در سهم مورد نظر اجتناب کنید.
دریافت سیگنال خرید و فروش از ADX
منحنیهای DI+ و DI- نقش مهمی در فرایند استفاده از اندیکاتور ADX دارند. مطابق با تصویر یر، اگر منحنی DI+ منحنی DI- منفی را به سمت بالا بکشد سیگنال خرید و اگر منحنی DI+ منحنی DI- را به سمت پایین هدایت کند، سیگنال فروش صادر میشود. تحلیلگران با توجه به تجربیاتی که دارند، همواره پیشنهاد میکنند زمانی که شناوری یا حجم معاملات سهم بالا بود بهتر است از این نوع اندیکاتور استفاده کنیم.
شرح یک مثال:
در تصویر زیر، منحنی DI+ از منحنی DI- رد شده یا به اصطلاح کراس زده است که در این شرایط سیگنال خرید صادر میشود. دقت داشته باشید که در این شرایط، منحنی ADX زیر سطح ۲۵ است و برای تایید اعتبار تشخیص خود نباید عجله کنید. زمانی که نمودار به حرکت خود اندیکاتور تحلیل زمانی ادامه میدهد و منحنی ADX خود را به بالای سطح ۲۵ میکشاند، منحنی DI+ کماکان بالاتر از DI- و در این شرایط اعتبار سیگنال خرید صادر شده بیشتر از حالت قبلی است. در ادامه، سهم مورد نظر کمی در حال استراحت خواهد بود و بعد از مدت زمان کوتاهی مجدد یک روند صعودی قدرتمند را شروع میکند.
هنگامی که این سهم به اندازه کافی در بازار رشد کرد، با نزولی شدن روند اندیکاتور ADX، منحنیهای DI هم سقوط میکنند و روند معاملات سهم نزولی میشود. در این شرایط بهتر است هر چه سریعتر از سهم خارج شوید. همانطور که در تصویر پایین مشاهده میکنید در چنین وضعیتی سطح منحنی هم پایینتر از مقدار ۲۵ است.
نکته مهم: دقت داشته باشید که نتایج به دست آمده از اندیکاتور ADX به تنهایی اعتبار زیادی ندارد و پیشنهاد میکنیم به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنید تا ارزیابی شما، اعتبار بیشتری داشته باشد.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای شناسایی موقعیتهای مناسب برای سرمایه گذاری در بورس است. ابزارهای اندیکاتور تحلیل زمانی متنوعی در بستر تحلیل تکنیکال وجود دارد و اندیکاتورها جزو ابزارهای معروف و پرکاربرد به شمار میآیند. اندیکاتور ADX یکی از انواع اندیکاتورها در بازار بورس است که معاملهگران با تسلط به آن، میتوانند سیگنال خرید و فروش دریافت کنند. اندیکاتور ADX از نوع اندیکاتورهای روند است و با کمک منحنیهای DI+ و DI- میتوان سهمهای بورسی اندیکاتور تحلیل زمانی را مورد ارزیابی قرار داد. برای استفاده از این ابزار بهتر است در گام اول با استفاده از منحنی ADX قدرت روند سهم مورد نظر را شناسایی کنید و در ادامه با استفاده از دو منحنی DI، صعودی یا نزولی بودن روند را تشخیص دهید. با انجام این کار به راحتی میتوانید موقعیتهای مناسب برای ورود و خروج در سهمهای مختلف را شناسایی کنید.
تحلیل زمانی در بورس
ساعد نیوز:تحلیل های زمانی بسیار مشابه تحلیل های قیمتی هستند با این تفاوت که ما واحدهای زمان را بجای واحدهای قیمت بکار میبریم. آنچه در تحلیل زمانی یک چارت انجام می دهیم این است که مدت زمان روندهایی که قبلاً در چارت اتفاق افتاده را اندازه می گیریم و به کمک نسبت های فیبوناچی، زمان های حمایت و مقاومت آتی چارت را با احتمال بالا معین میکنیم
تحلیل های زمانی بسیار مشابه تحلیل های قیمتی هستند با این تفاوت که ما واحدهای زمان را بجای واحدهای قیمت بکار میبریم. آنچه در تحلیل زمانی یک چارت انجام می دهیم این است که مدت زمان روندهایی که قبلاً در چارت اتفاق افتاده را اندازه می گیریم و به کمک نسبت های فیبوناچی، زمان های حمایت و مقاومت آتی چارت را با احتمال بالا معین میکنیم نسبت های فیبوناچی شامل ۳۸٫۲ ، ۵۰ ، ۶۱٫۸ ، ۱۰۰ ، ۱۶۱٫۸ ، ۲۶۱٫۸ که در تحلیل های قیمتی از آنها استفاده میکردیم در تحلیل زمانی نیز کاربرد دارند.
ابزارهای تحلیل زمان عبارتند از :
- ریتریس زمانی داخلی یا ret) Retracement)
- ریتریس زمانی خارجی یا (Extension (EXT
- نسبت سیکل زمانی یا (Time Cycle Ratio (TCR
- تصویرسازی تناوب های زمان یا (Alternate Time Projection (ATP
ریتریسمنت زمانی داخلی
در تحلیل قیمتی برای مشخص کردن حمایت و مقاومت از نسبت های فیبوناچی استفاده می کنیم. در تحلیل زمانی نیز می توان این کار را انجام داد و زمانی که احتمال اتمام اصلاح در آن ها بالاست را مشخص می کنیم. برای اینکار از دو نقطه زمانی مناسب استفاده کرده از نسبت های فیبوناچی همچون 38.2، 61.8 و 50 درصد بهره می بریم.برای مثال در تصویر زیر نمودار نماد ولیز مربوط به شرکت لیزیگ ایران را می بینید که وارد دوره اصلاح شده و با توجه به سیکل های قبلی انتظار می رود، 5 مرداد این اصلاح به پایان برسد.
اما با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توانیم این نتیجه را نیز بگیریم، در صورتی که نمودار به سطح 61.8 درصد واکنش نشان دهد اصلاح روز چهارشنبه 24 تیر به پایان خواهد رسید.البته در تحلیل زمانی هیچگاه نمی توان با قطعیت به یک تاریخ خاص رسید اما می توان محدوده ای مناسب را برای آن تعیین کرد.
نمودار بعدی مربوط به نماد وبملت از بانک ملت است و همانطور که می بینید حرکت صعودی اولیه بعد از 18 کندل و 28 روز به پایان رسیده است.
حال با بررسی نسبت 0.618 فیبوناچی که یکی از قوی ترین هاست، برای پایان حرکت صعودی بعدی به عدد 29 کندل می رسیم و انتظار داریم که به زودی اصلاح بعدی خودش را در همین هفته شروع کند.
ریتریس زمانی خارجی (EXT)
این شکل نشان دهنده این است که سهم فاصله زمانی که از B تا C طی می کند با فاصله زمانی که از A تا B طی می کند برابر است اما BC مسافت قیمتی کمتری نسبت به AB پیموده است. این بدین معنی است که در فاصله زمانی یکسان ریزش قیمتی کمتری داریم پس فشار فروش در بازار کم است و فروشندگان قدرت زیادی ندارند. در این حالت باید بعد از عبور از زمان ۱۰۰ % به دنبال فرصت های خرید گشت. در این موارد احتمال تشکیل الگوی AB=CD بسیار زیاد است و حرکت BC صرفا یک اصلاح است. در این حالت نسبت ۱۰۰% جزء گروه اول یعنی RET می باشد.اما شکل زیر:
بیانگر این است که اندیکاتور تحلیل زمانی در فاصله زمانی یکسان ریزش قیمتی بیشتری داریم یعنی قدرت فروشندگان زیاد است و این دیگر یک اصلاح نیست بلکه یک حرکت نزولی در بازار است. در این مواقع صبر می کنیم سهم تا نسبت ۱۰۰% حرکت کند اما این ۱۰۰% دیگر RET نیست و بلکه EXT است. در مواقعی که کف جدید یا سقف جدید ساخته می شود عملاً EXT خواهیم داشت. در این ابزار که از دو زمان A و B استفاده می شود نسبت های ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد برای ما دارای اهمیت بیشتری هستند کاربردهای ابزار EXT را در نمودارهای زیر مشاهده می کنید :
نسبت های زمانی (TCR:time cycle ratio)
این ابزار هم مانند دو فیبوناچی ریتریسمنت و اکستنشن است یعنی از دونقطه برای رسم استفاده می شود با این تفاوت که از دو کف یا دو سقف برای پیدا کردن نقطه اکسترمم بعدی استفاده می کنند. برای مثال از دو سقف برای به دست آوردن زمان کف ها و سقف های بعدی استفاده شده است.
پروجکشن زمان متناوب
یکی از اصلی ترین پایه های تحلیل تکنیکال و چیزی که اساس تئوریهای مربوط به آن را ساخته است، عبارت ” تاریخ خود را تکرار می کند” است.نمودار سهم خود را تکرار می کند. در پروجکشن زمان متناوب از همین تکنیک و تئوری استفاده می کنیم و می گوییم که روندی که در گذشته اتفاق افتاده است در آینده تصویر می شود.این ابزار نیازمند سه نقطه زمانی است و مهم ترین نسبت های فیبوناچی آن 61.8، 100 و 161.8 درصد است.
تصویر تناوب های زمانی ATP
یکی از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال این است که نمودار گذشته خود را تکرار می کند.ابزار ATP زمان یک روند در گذشته را به آینده تصویر می کند و زمان هایی را مشخص.میکند که روند مورد نظر می تواند طی آن زمان ها کامل شودATP برخلاف 2 ابزار قبلی R ET و TCR از 8 پیووت تشکیل می شود و ابزاری 8 نقطه ای استو مهمترین نسبت های فیبوناچی آن 1 /3 6 ، 655 و 6 /3 16درصد می باشند


کاربردهای آنالیز زمان
همپوشانی زمان :
برای بدست آوردن ناحیه زمانی دقیق و مطمئن میتوانیم همزمان از چند ابزار زمانی باهم استفاده کنیم. ناحیه ای که بیشترین تراکم نسبت های فیبوناچی را داشته باشد محتمل ترین زمان مورد نظر ماست.
در این چارت برای پیدا کردن سقف سوم ابتدا از ابزار TCR بین دو سقف قبلی ۱ و ۲ استفاده می کنیم که نسبت های ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد برای ما از بقیه نسبت ها مهمتر هستند. سپس از ابزار ATP بین نقاط B ، A و C استفاده می کنیم تا روند صعودی A تا B را به نقطه C تصویر کنیم.در این ابزار نیز نسبت های ۶۱٫۸، ۱۰۰، ۱۶۱٫۸ درصد برای ما اهمیت بیشتری دارند. سپس بار دیگر از ابزار TCR استفاده می کنیم اما اینبار از سقف B به کف C تا زمان برگشت قیمت از این روند را پیدا کنیم. نسبت های ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد اهمیت بیشتری دارند. حال مشاهده می شود که نسبت های مهم این ابزارها در ناحیه خاصی متمرکز هستند و به عبارت دیگر شاهد همپوشانی زمانی هستیم و به احتمال بسیار زیاد این ناحیه تارگت زمانی روند مورد نظر ما می باشد.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روشهای مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدلهای اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آنها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر میشود.
کلمات کلیدی:
سرمایهگذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.
Keywords:
Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید میشوند. این اندیکاتورها توسط معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند استفاده میشوند.
با بررسی دادههای پیشین، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیشبینی حرکات قیمت در آینده میکنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
- اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
- اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
- مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
- و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم میباشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی میپردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز میکند.
اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکالها” نیز شناخته میشوند، بر دادههای تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، زیرا طراحی شدهاند تا به بررسی حرکات کوتاهمدت قیمت بپردازند، ولی سرمایهگذاران بلندمدت نیز میتوانند از آنها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱- پوششها (Overlays)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمتها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم میشوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر هستند.
۲- نوسانگرها (Oscillators)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان میکنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI میباشد.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جوابدهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آنها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرمهای قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین میتوانند در سیستمهای معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال میباشند و استفاده تنها از آنها به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
استراتژیهای معاملاتی بدوی
اکثر معاملهگران تازهکار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید میکنند. آنها شروع به اضافه کردن دستهای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آنها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود میکنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال میشود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه میکند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها میباشد. هدف اصلی اندیکاتورها که سادهسازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفادهای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمانبندی ارائه میدهد.
در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دستهبندی شود. در اندیکاتور تحلیل زمانی حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقهبندی میشوند. هر طبقهبندی میتواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دستهبندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیشبینی مسیر قیمت میکند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارشهای تاریخی از شروط پیشزمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه میدهند.اندیکاتور تحلیل زمانی
تقسیم بندی پنچگانه اندیکاتورها
- اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی میکند.
- اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازهگیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش میپردازد.
- اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازهگیری نوسانات در فشار خرید و فروش میپردازد.
- اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی میکند.
- اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمعآوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرسها میپردازد.
سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازهکار چگونه میتواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماهها سیگنالگیری بیفایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوبترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد میباشد. با استفاده از این روش، میتوان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.
حال با توجه به تقسیمبندی پنجگانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقهبندی برای معاملهگران تازهکار میپردازیم:
۱- اندیکاتورهای روندی
میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):
با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار میگیرند شروع میکنیم. میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژنهای پاسخگوتری نسبت به ورژنهای قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازهگیری قیمت میانگین میانمدت یک دارایی استفاده میشود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازهگیری میکند.
عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرتگیری بازار خرسی میباشد.
۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط
باندهای بولینگر (Bollinger Bands):
نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی میشوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازهگیری میزان فاصله قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه میباشد، قبل از فعالسازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین میباشد.
باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض میشوند، که به معاملهگران نظارهگر نشان میدهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمیشود.
۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی
Stochastic:
حرکات بازار از سیکلهای خرید و فروش ایجاد میشود که میتوان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آنها را شناسایی نمود. این سیکلها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود میرسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف میکنند که این اتفاق همراه با اندیکاتور تحلیل زمانی عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمتهای بالاتر یا پایینتر برای دارایی مدنظر فرد را نمیدهد. بلکه چرخشهای خرسی یا گاوی صرفاً به برهههای زمانی اشاره میکنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار میباشد.
برای سیگنالگیری دو شرط نیاز است:
- عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
- حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.
این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت میتواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معاملهگران تازهکار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه میشود. برای مثال، بعضی از معاملهگران باتجربه به ورودیهای سریعتر 5, 3, 3 روی میآورند.
۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)
MACD:
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معاملهگران تازهکار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را میدهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی صادر میشوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گستردهای از دادههای قابل استفاده از بازار را تولید میکنند.
برای استفاده از این اسیلاتور توصیه میشود به منظور جلوگیری از تولید سیگنالهای اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.
۵- اندیکاتورهای حجم
حجم در تعادل (On-Balance-Volume):
با نگه داشتن میلههای حجم در زیر نمودار قیمت، میتوان وضعیت کنونی علاقهمندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمتها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) میباشد. همچنین میتوان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.
حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع میباشد، میتوان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیتهای خرید و فروش را اضافه میکند و از این طریق مشخص میکند که گاوها یا خرسها در حال پیروزی در نبرد برای قیمتهای بالاتر یا اندیکاتور تحلیل زمانی پایینتر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قلهها و درهها، میتوان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل میکند.
نتیجهگیری:
انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست میتواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معاملهگر تازهکار تلاشهای خود را به ۵ دسته برای اندیکاتور تحلیل زمانی بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام میباشد که این ۵ طبقه عبارتاند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس میتوان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودیها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.
سیکل های زمانی فارکس و چرخه های زمانی ✅
در ادامه آموزش فاركس، در مبحث چرخه زماني ابتدا ميخواهيم خيلي آسان و راحت توضيحات مقدماتي را در خصوص چرخه های زمانی در تحلیل تکنیکال يا همان تحلیل چرخه و زمان بندی بازار خدمتتون بگيم در ادامه هم خيلي سريع ميريم انواعش رو بررسي مي كنيم!
چرخه زماني یک الگو یا روند قیمتی قابل تشخیص است که با درجه تقريبي مشخصي از نظم، در یک دوره زمانی خاصي رخ می دهد. تجزیه و تحلیل چرخه هاي زماني به ما تحليل ها و پيش بيني هاي خوبي از آينده بازار ميدهد! مثلا حمایت و مقاومتی را نشان می دهد که نشان دهنده واکنش هاي آتي در قیمت دارایی است و بنابراین یک مسئله اساسی در تجزیه و تحلیل تكنيكال است.
آیا در بازار فاركس، چرخه زماني وجود دارد؟
تحقیقات علمی نشان داده است که برخی از پدیده هایی که ظاهراً ربطی به هم ندارند ، در واقع در یک دوره زمانی خوشه ای شده و در یک زمان به هم می پیوندند. این پدیده ها اغلب تکرار می شوند و از یک مدل چرخه ای پیروی می کنند.
همواره بیشتر توجه معامله گران برروی بررسی حرکات قیمت متمرکز بوده و به اهمیت زمان در حل معمای پیش بینی توجه زیادی ندارند. نکته اینجاست که زمان در همه مراحل تحلیل تکنیکال نقش دارد ولی عموما در مرحله دوم اهمیت و بررسی قرار می گیرد. در این مقاله می خواهیم به معرفی سیکل های زمانی فارکس و آشنایی با چرخه های زمانی در بازارهای مالی بپردازیم. بنابراین می توانیم از این به بعد با دید بازتری به معامله بپردازیم.
در بررسی سیکل های زمانی به جای اینکه از خود بپرسیم بازار در کدام مسیر و به چه اندازه حرکت خواهد کرد می پرسیم که چه موقع به آنجا خواهد رسید یا حتی اینکه چه موقع حرکتش را شروع خواهد کرد. در نمودارهای استاندارد میله ای روزانه، محور عمودی مقیاس قیمت را نشان می دهد. اما این خط تنها نیمی از اطلاعات لازم را در بر می گیرد. محور افقی مقیاس زمان را نمایش می دهد. بنابراین نمودار میله ای در واقع نمودار قیمت و زمان است. با این حال بسیاری از معامله گران صرفا بر روی اطلاعات قیمت متمرکز شده و از بررسی زمان صرف نظر می کنند. حال بیایید ببینیم که اصلا چرخه های زمانی چیست و به چه دردی می خورد؟!
مثالی از چرخه های زمانی در فارکس
موثرترین کتابی که تا به حال درباره چرخه ها نوشته شده است، توسط ادوارد دووی یکی از پیشگامان تحلیل چرخه ها به نام “چرخه ها، نیروهای شگفت انگیز آغازگر رخدادها” نوشته شده است. از میان چرخه های صدساله و گاها هزارساله هزاران چرخه مجزا از هم تفکیک شده اند. مثلا چرخه فراوانی ماهی قرل آلا در دریای آتلانتیک 96 ساله است و چرخه جنگ های بین المللی از سال 1415 تا 1930 میلادی حدود 22.2 سال می باشد.
دو نتیجه شگفت انگیز توسط دووی مطرح شده است. اول اینکه بسیاری از سیکلهای زمانی که به صورت پدیده های مجزا از هم ظاهر می شوند، دوره های زمانی یکسانی دارند. مثلا فراوانی هزارپا در نیوجرسی آمریکا، کرک صحرایی در کانادا، وسعت زمین های گندم در آمریکا و قیمت پارچه های کتان در آمریکا، همگی دارای سیکلهای 96 ساله مشابه هستند.
کشف دوم این بود که این پدیده های دارای چرخه های یکسان هماهنگ نیز هستند یعنی اینکه همزمان با هم رخ می دهند. یکی کاربردهای این تحقیقات، استفاده از سیکلها برای بازار سرمایه، بازار کالا، بازار مسکل و اقتصاد است.
چه ويژگي هايي در مارکت سایکل يا چرخه های زماني در فارکس مهم است
چرخه های زمانی ممکن است برای پیش بینی شروع یا پایان یک بازار صعودی و یا نزولی و فهم ميزان اعتبار یک خط روند استفاده شوند. برخي میانگین متحرک ها و اوسيلاتور برای استفاده از چرخه هاي زماني بهينه شده اند. در واقع دوره چنین انديكاتور بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از شاخص ها از 14 روز به عنوان دوره پیش فرض خود استفاده می کنند.
- آناتومی یک چرخه زماني شامل چه چيزهايي است؟ سه پارامتر مهم مربوط به چرخه ها و تجزیه و تحلیل چرخه وجود دارد: دامنه ، دوره و فاز
- دامنه: دامنه به ارتفاع موج و فاصله بین تاج موج و دهانه موج اشاره دارد. با واحد قیمت هم اندازه گیری می شود.
- دوره موج: به فاصله دو ناهمواری متوالی اشاره دارد. با واحد زمان اندازه گیری می شود. از سوی دیگر ، فاز تفاوت دو موج را اندازه گیری می کند. این اندیکاتور تحلیل زمانی فاصله بین دهانه دو موج است. با واحد زمان اندازه گیری می شود.
- فاز: تحلیلگران چرخه به دنبال چرخه هایی در نمودارهای قیمت هستند تا به آنها در شناسایی نقاط عطف در بازار کمک کند. یکی از راههای تشخیص چرخه ، بازرسی بصری و چشمي است. البته ، این موضوع مخصوصاً برای مبتدیان احتمالا ساده ترین کار نيست، اما با تمرین مداوم ، چرخه ها براي همه قابل مشاهده خواهند شد. اندازه گیری دوره بین ناهمواری های متوالی و سپس محاسبه میانگین آنها می تواند شاخص خوبی برای برآورد چرخه بعدی باشد.
مفاهیم مقدماتی سیکل های زمانی
ابتدا به بررسی ظاهری سیکلها می پردازیم و سپس سه مشخصه اصلی آن را معرفی می کنیم. شکل زیر نشانگر دو سیکل متوالی قیمت است. چرخه ای که در زیر خط افقی قرار دارد را حفره و چرخه ای که در بالای آن قرار دارد را قله می نامند. تحلیل گران ترجیح می دهند که طول چرخه را از اندازه گیری فاصله بین دو حفره به دست آورند.
سه خصوصیت یک سیکل زمانی، دامنه، دوره و فاز آن است. دامنه همان ارتفا امواج است. دوره یک موج فاصله زمانی بین حفره هاست. فاز نیز از اندازه گیری محل زمانی حفره یک موج به دست می آید. از آن جا که چرخه های مختلف به صورت همزمان رخ می دهد تحلیل گر چرخه با استفاده از فازها می تواند رابطه بین طول چرخه های مختلف را بررسی کند.
اصول چرخه های زمانی در فارکس
چهار اصل از مهمترین اصول چرخه های زمانی حاصل جمع، هماهنگی، همزمانی و تناسب می باشد.
- اصل حاصل جمع به این معناست که حرکات قیمت، حاصل جمع تمام چرخه های فعال است. به عبارتی چرخه های زمانی مختلفی در بازار در حال تاثیر گذاری برروی قیمت هستند و نمودار قیمتی بازار، حاصل جمع تاثیرات تمام این امواج است.
- اصل هارمونی به سادگی بیان می کند که موج های مجاور معمولا با اعداد کوچک رند به یکدیگر مربوط هستند. معمولا این عدد دو می باشد. برای مثال اگر چرخه 20 روزه ای موجود باشد، چرخه کوتاه تر بعد از آن معمولا نصف طول آن را خواهد داشت یعنی 10 روز و همچنین چرخه بزرگتر بعدی 40 روزه خواهد بود.
- اصل همزمانی اشاره دارد به تمایل شدید موج های دارای طول یکسان برای رسیدن به حفره به صورت همزمان. به عبارت دیگر امواج با طول موج یکسان، تمایل به رفتار هارمونیک دارند.
- اصلتناسب رابطه بین دامنه و دوره را مطرح می کند. چرخه ها دوره های بلندتر قاعدتا بایستی دامنه های وسیع تری نیز داشته باشند. برای مثال دامنه یا ارتفاع یک چرخه 40 روزه می بایست دو برابر یک چرخه 20 روزه باشد.
احتمالا وقتی تا اینجای مقاله را مطالعه می کنید می خواهید بپرسید از چرخه های زمانی چطور می توان در معامله گری استفاده کرد؟ خب باید صریحا به شما بگوییم که جواب این سوال را کسی نمی داند! بحث سیکل های زمانی یکی از مواردی است که آنچنان که باید طبقه بندی نشده و متد خاصی از آن جهت معامله کردن وجود ندارد.
اما خبر خوشی که برای شما داریم این است که می توانید با کمی تحقیق برروی چارت و بررسی فاکتور زمان در کنار سایر ابزارها، به الگوهای تکرار شونده ای بر اثر تجربه دست پیدا کنید که قطعا میزان موفقیت شما را در تریدینگ بالا خواهد برد. امیدواریم در آینده یکی از شما خوانندگان سایت گروه بررسی فارکس به متد مدونی در این خصوص دست پیدا کند.
دیدگاه شما