اوراق بهادار
به سندی که مالکیت شخصی را نسبت به دارایی های او اعم از سهام مختلف عادی، ممتاز و… تضمین می کند، اوراق بهادار می گویند. این ورقه یا مستند تضمین کننده حقوق مالی صاحب آن است که قابلیت نقل و انتقال و خرید و فروش نیز دارد. به عبارت دیگر این اوراق برگه هایی با ارزش مالی هستند که قابلیت معامله دارند. هر شرکت یا نهادی که اوراق را برای صاحبان سهام صادر کند، صادرکننده یا توزیع کننده محسوب می شود. درواقع موقعیت مالکیت هر سهامدار را در شرکت های سهام نشان می دهد. همچنین نشان دهنده طلبکاری یک شخص از شرکت است (اوراق مشارکت).
انواع اوراق بهادار کدامند؟
انواع این اوراق به سه دسته اصلی و رایج تقسیم می شوند :
١ – اوراق بدهی :
اوراق بدهی یا اوراق قرضه، اسنادی هستند که به واسطه آن شرکت انتشار دهنده یا توزیع کننده تعهد می دهد که مبالغ مشخصی را به عنوان بهره سالانه در دوره های زمانی خاصی به مالکان آن اوراق پرداخت کند. دارنده اوراق مذکور بهعنوان بستانکار نه تنها حق دریافت اصل، بلکه حق دریافت سود آن را نیز دارد ولی نمی تواند ادعای هیچگونه مالکیتی در شرکت داشته باشد. اوراق بدهی انواع مختلفی دارد که از جمله آن میتوان به اوراقی مانند اوراق خزانه دولتی، مشارکت دولتی و شرکتی، مرابحه، استصناع، سلف موازی استاندارد و گواهیسپرده کسب سود در بازار ثانویه اشاره کرد.
٢ – اوراق سهام :
در میان انواع اوراق بهاداری که در بازار موجود است، نوع سهام آن متداول ترین ورقه شمرده می شود. اوراق سهام، دارای ارزش های اسمی متفاوتی می باشد و تعداد آن برای هر شرکت، بستگی به مقدار سرمایه شرکت دارد. ارزش اسمی هر یک سهم عادی ۱۰۰۰ ریال می باشد. سهام عادی نوعی دارایی مالی به حساب می آید که مالکیت صاحب آن در شرکت را نشان می دهد. قابل ذکر است که دارندگان اوراق بدهی تنها سود و ارزش اسمی دریافت میکنند، در حالیکه دارندگان اوراق سهام می توانند از سود سهام خود نفع ببرند.
٣ – اوراق مشتقه
قرارداد مشتقه یک نوع قرارداد مالی است که پشتوانه ارزش آن یک کالای فیزیکی یا مالی است. این کالای فیزیکی یا مالی میتواند به صورت های گوناگون سهام، کالا، نرخ بهره ، صنعت ساخت و ساز یا دارایی های مختلف دیگر مانند اینها باشد.
اوراق مشتقه نوعی اوراق بهادار دارای قیمت هستند که ارزش آنها به دارایی های مشتق شونده بستگی دارد.
نحوه خرید و فروش اوراق بهادار چگونه است؟
سرمایه گذاران می توانند خرید و فروش اوراق بهادار را به صورت حضوری و غیر حضوری انجام دهند. برای طی کردن فرایند معامله این اوراق داشتن مدارک شناسایی الزامی است. همچنین مراجعه به کارگزاری های معتبری که شما را برای انجام عملیات خرید و فروش یاری کنند حائز اهمیت است. معامله گر باید میزان سرمایه ای که برای خرید اوراق در نظر گرفته است را وارد حساب معاملاتی خود کند و سپس به انجام معاملات خود بپردازد. اوراق معامله شده در بورس، اوراق فهرست شده است ، جایی که ناشران می توانند با اطمینان از یک بازار نقدینگی و منظم که در آن معامله می کنند ، لیست اوراق بهادار را جستجو کرده و سرمایه گذاران را جذب کنند. برای انجام طراحی استراتژی معاملاتی ، سیستم های معاملاتی الکترونیکی غیررسمی در چند سال اخیر متداول شده است و همین گسترش سیستم ها سبب شده است که اوراق در حال حاضر اغلب بدون نسخه یا به طور مستقیم و بی واسطه بین سرمایه گذاران به صورت آنلاین یا تلفنی مورد معامله قرار می گیرد.
در بازار ثانویه یا بازار پس از فروش، اوراق بهادار به سادگی و با سهولت هرچه تمام تر به عنوان دارایی از یک سرمایه گذار یا فروشنده اوراق به سرمایه گذار دیگر یا خریدار اوراق منتقل می شود. سهامداران می توانند اوراق خود را به عنوان سرمایه نقدی به سایر سرمایه گذاران بفروشند. بنابراین بازار ثانویه مکمل بازار اولیه است. بازار ثانویه برای اوراق خصوصی دارای نقدشوندگی کمتری است زیرا این اوراق قابل معامله عمومی نیستند و فقط می توانند بین سرمایه گذاران واجد شرایط منتقل شوند.
اوراق بهادار آمریکا چیست و چه تاثیری بر روند بازار فارکس دارد؟
کنگره اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا SEC، یک آژانس مستقل نظارتی است که مسئول حفاظت از سرمایه گذاران است. همچنین حفظ عملکرد عادلانه و منظم و بی هرج و مرج بازارهای اوراق و آسان سازی ایجاد سرمایه از آرمان های اصلی این سازمان است. این کنگره در سال ١٩٣۴ میلادی تشکیل شد و به این ترتیب، اولین تنظیم کننده فدرال بازار اوراق بهادار لقب گرفت. SEC ترویج کننده افشای عمومی است و به این افشا کنندگی پایبند است. همچنین از سرمایه گذاران در مقابل ترفند های کلاهبرداری و دستکاری و ایجاد تحولات نامتعارف در بازار محافظت می کند و اقدامات مربوط به تصاحب شرکت ها در ایالات متحده آمریکا را تحت نظر قرار می دهد. علاوه بر این تایید کننده بیانیه های ثبت نام برای ثبت نام کنندگان کتاب بین شرکت های پذیره نویسی است. بنابراین ایجاد کننده یک فضای امن برای بازار های مالی و کسب سود در آن ها به خصوص سود فارکس می باشد.
وظیفه اصلی SEC نظارت دقیق و شفاف بر عملکرد سازمانها و افراد در بازار اوراق است. SEC به وسیله قوانین و مقررات مربوط به اوراق و افشای اطلاعات مختلف مربوط به بازار ، معاملات عادلانه و مقابله با تقلب و نابرابری را ترویج می کند.
سخن پایانی
اوراق بهادار نوعی ابزار یا تسهیل کننده مالی شمرده می شود و ضامن مالکیت افراد است. این ابزار مالی قابلیت انتقال دارد یعنی معامله گران و صاحبان آنها می توانند به خرید و فروش آن بپردازند. غیر از سه نوع اصلی که توضیح دادیم، این اوراق دارای انواع دیگری اعم از حامل، ثبت شده، معتبر و… هستند که انواع فرعی به حساب می آیند. موسسه ایجاد کننده اوراق فروش، ناشر می باشد و خریداران اوراق، سرمایه گذار به حساب می آیند. به طور کلی ، اوراق بهادار نشان دهنده یک سرمایه گذاری می باشد و وسیله ایجاد سرمایه جدید برای شرکت های تجاری است.
ما در این مقاله سعی کردیم شما را تا حد امکان با اوراق بهادار و انواع آن آشنا کنیم و نحوه خرید و فروش آن را برایتان شرح دهیم تا آشنایی کافی در این زمینه برایتان حاصل شود و مشکلی در معامله اوراق نداشته باشید. اگر پس از مطالعه این مقاله با مشکل یا سوالی مواجه شدید می توانید از مشاورین بروکر نیکس کمک بگیرید.
از اینکه نظرات خود را برای ما ارسال می کنید سپاسگزار هستیم .
بررسی مدلهای گوناگون سرمایه گذاری
امروزه افراد زیادی به دنبال سرمایه گذاری پول خود هستند اما یا نمیدانند پول خود را کجا سرمایه گذاری کنند، و یا بعد از سرمایه گذاری دچار شکست و ضرر مالی زیادی میشوند. سرمایه گذاری در هر حوزهای نیازمند دانش و آگاهی و آشنایی با انواع روشهای آن است.
در این مقاله بر آن شدیم تا بعد از ارائه تعریفی کامل و جامع از سرمایه گذاری، مدلهای مختلف سرمایه گذاری و انواع روشهای سرمایه گذاری را بررسی کنیم تا شما بتوانید بهترین روش سرمایه گذری را با توجه به میزان بودجه، و خواسته خود انتخاب کنید.
سرمایه گذاری به چه معناست؟
به بیان ساده سرمایه گذاری یعنی شما منابع مالی خود را در جایی به کار بگیرید که بعد از مدتی هم اصل پولتان قابل برداشت باشد و هم سودی نصیب شما شود. بنابراین کسی که قصد سرمایه گذاری دارد باید کاملا آگاه باشد که سرمایه خود را کجا و چگونه استفاده کند تا بتواند بیشترین سود را به دست آورد.
در تعریفی دیگر سرمایه گذاری را از دست دادن ارزش حال، برای به دست آوردن ارزش بیشتر در آینده میدانند.
اهمیت سرمایه گذاری
با توجه به افزایش روزانه قیمتها و کاهش قدرت خرید، این که فکر کنیم اگر پولهایمان را روی هم بگذاریم، ثروتمند خواهیم شد، کمی احمقانه است. اگر شما اکنون پولی دارید که دیروز میتوانستید با آن سکه بخرید، احتمالا فردا نخواهید توانست! این موضوع به خوبی نشان میدهد که ارزش پول روز به روز کمتر میشود. پس راه چاره چیست؟ چگونه میتوانیم توانایی مالی خود را افزایش دهیم؟
سرمایه گذاری روشی است که اگر به صورت اصولی و در جای مناسب و درست انجام شود، میتواند باعث افزایش دارایی مالی شما شود. روشهای سرمایه گذاری با هم متفاوت هستند و شما میتوانید با توجه به هدف خود از سرمایه گذاری، از هر کدام از این روشها استفاده کنید.
اهداف سرمایه گذاری
هر کدام از افراد ممکن است اهداف مختلفی از سرمایه گذاری داشته باشند. به طور کلی سرمایه گذاری با 3 هدف؛ امنیت دارایی، رشد و درآمد صورت میگیرد. در زیر به بررسی این اهداف میپردازیم:
درست است که هیچکدام از انواع مدلهای کسب سود در بازار ثانویه سرمایه گذاری کاملا امن نیست، اما برخی از راههای سرمایه گذاری، ریسک کمتری دارد و بسیاری از افراد برای امنیت دارایی خود تمایل دارند از این روشها استفاده کنند.
با وجود این که امنیت دارایی برای تمام سرمایه گذاران اهمیت دارد اما هدف بسیاری از سرمایه گذاران رشد دارایی و دریافت سود است. برای این نوع سرمایه گذاری، روشهای مختلفی وجود دارد.
هدف برخی دیگر از افراد از سرمایه گذاری، کسب درآمد است. این افراد در جاهایی سرمایه گذاری میکنند که به طور مرتب بازده داشته باشد.
چرا به سرمایه گذاری نیاز داریم؟
اگر شما تمام مدت شبانه روز هم در حال کار کردن باشید باز هم نخواهید توانست دارایی مالی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید، چرا که همواره بخشی از درآمد شما صرف خرید خوراک، پوشاک و تامین مایحتاج خودتان خواهد شد. هزینه خوراک و پوشاک جزو هزینههای ضروری هستند و نمیتوانید آنها کم کنید تا دارایی مالی خود را افزایش دهید.
اما میتوانید با استفاده از روشهای سرمایه گذاری و سرمایه گذاری در جای درست و اصولی، سرمایه خود را افزایش دهید. برای آشنایی با انواع مدلهای سرمایه گذاری تا آخر مقاله با ما همراه باشید تا از خدمات مشاوره سرمایهگذاری ما بهرهمند شوید.
انواع مدلهای سرمایه گذاری
سرمایه گذاری مدلهای مختلفی دارد که آشنایی با آنها میتواند به شما در یک سرمایه گذاری پرسود و درست کمک کند، در ادامه قصد داریم تا انواع مدلهای سرمایه گذاری را برای شما معرفی کنیم:
- سرمایه گذاری به روش مستقیم
در سرمایه گذاری به روش مستقیم، خودتان به طور مستقیم مدیریت سرمایه را بر عهده میگیرید. برای مثال با سرمایه خود اقدام به راهاندازی یک کارگاه تولیدی میکنید. در بسیاری از اوقات افراد تمایل ندارند تا خودشان به طور مستقیم اقدام به سرمایه گذاری کنند و ترجیح میدهند سرمایه خود را طی یک قرارداد به شخص دیگری واگذار کنند.
در روش مستقیم، معمولا ریسک سرمایه گذاری بالاتر است، زیرا برخی از افراد دانش و تخصص کافی برای این کار را ندارند و برخی نیز وقت کافی برای پیگیری مداوم بازار ندارند. اگر به تازگی میخواهید وارد این کار شوید، بهتر است از روشهای سرمایه گذاری غیر مستقیم استفاده کنید.
- سرمایه گذاری به روش غیر مستقیم
یکی دیگر از روشهای سرمایه گذاری، به شیوه غیر مستقیم است. در این روش شما سرمایه را در اختیار فرد دیگری قرار میدهید که دانش و مهارت کافی در این زمینه را داشته باشد، و سود خود را دریافت میکنید. اگر تخصص، زمان و تجربه کافی در زمینه سرمایه گذاری را ندارید، بهتر است از این روش سرمایه گذاری استفاده کنید.
- سرمایه گذاری به روش کوتاه مدت
در سرمایه گذاری کوتاه مدت، معمولا در مدت یکسال و یا کمتر به بازده مورد نظر خواهید رسید. در این نوع از روشهای سرمایه گذاری، میزان نقد شوندگی سرمایه بالا است و شما میتوانید در مدت کوتاهتری به دارایی برسید.
- سرمایه گذاری به روش بلند مدت
در این روش برخلاف روش کوتاه مدت، بازگشت سرمایه نیاز به زمان بیشتری دارد. این مدل سرمایه گذاری معمولا ریسک کمتری دارد و میزان رسیدن به سود در آن، به طور معمول بیشتر از روش کوتاه مدت است.
ما در کارمنتو سعی داریم، بهترین خدمات را در زمینه سرمایهگذاری و روشهای آن به شما ارائه دهیم.
انواع روشهای سرمایه گذاری
در ادامه انواع روشهای سرمایه گذاری را توضیح خواهیم داد تا بدانید با استفاده از کدام روشها میتوانید، سرمایه گذاری کنید و دارایی خود را افزایش دهید:
یکی از راههای سرمایه گذاری، خرید خانه، ملک، زمین، آپارتمان و غیره است. این نوع از سرمایه گذاری یک نوع واقعی محسوب میشود و شما میتوانید از طریق اجاره ملک، و یا فروش آن به کسب سود در بازار ثانویه قیمتی بالاتر از قیمت خرید خود، به کسب سود برسید.
خرید کالاهای فیزیکی مانند طلا، نقره، جواهرات و یا هر نوع کالایی که ارزش خرید و فروش داشته باشد، میتواند نوعی سرمایه گذاری محسوب شود.
اوراق بهادار یکی دیگر از انواع سرمایه گذاری است. این اوراق در واقع نوعی ابزار مالی با قابلیت نقل و انتقال هستند. این اوراق انواع مختلفی دارد: سهام عادی، سهام ممتاز، سهام جایزه، اوراق مشارکت، مشتقات، اختیار معامله، صکوک و غیره.
تمام این اوراق بهادار، دارای ارزش مالی برای مالک هستند و قابلیت تبدیل به پول نقد را دارد.
یکی دیگر از انواع سرمایه گذاری در بازار، اوراق قرضه است. در این روش سرمایه گذاری، سرمایه گذار به شخص پول قرض میدهد و طرف مقابل متعهد میشود تا وجه مورد نظر را در بازه زمانی مشخص، و با پرداخت سود دورهای ثابت بازگرداند.
اوراق قرضه به منظور تامین مالی پروژهها و فعالیتهای ارگانهایی مانند شهرداریها و دولتهای خارجی و داخلی، انتشار مییابند.
- اوراق سپرده بانکی
اوراق سپرده بانکی یکی دیگر از راههای سرمایه گذاری است. این اوراق در واقع نوعی اوراق بهادار است، در صورتی که شما دارای این اوراق باشید اجازه خواهید داشت تا سود سپرده را دریافت کنید. یک گواهی سپرده، دارای تاریخ سررسید و یک نرخ سود ثابت است که میتواند با هر عنوانی توزیع شود.
اوراق سپرده بانکی توسط بانک منتشر و توزیع میشود، همچنین اصل سپرده و سودهای پرداختی نیز توسط بانک تضمین میشود. مدت زمان این اوراق معمولا از 1 تا 5 سال به طول میانجامد و سود پرداختی به دارندگان سپرده به صورت دورهای و از طریق کوپنهای گواهیهای سپرده پرداخت میشود.
اوراق اجاره، اوراقی است که در حکم بدهی برای شرکت است. زمانی که شرکتی این اوراق را منتشر میکند، در واقع برای خود بدهی ایجاد میکند و در بازههای زمانی کسب سود در بازار ثانویه مشخص به دارندگان این اوراق سود پرداخت میکند.
- اوراق حقوق صاحبان سهام
شما به عنوان یک فرد حقیقی یا حقوقی با خرید سهام یک شرکت، دارای حقوقی میشوید که با نام حقوق صاحب سهام و یا ارزش ویژه شناخته میشود. ارزش ویژه، در واقع شرکت یا مالکیت، در دارایی یک شرکت است.
با در اختیار داشتن سهام، سهم مالکیت در دارایی آن شرکت را خواهید داشت، به این معنا که اگر شرکت به فعالیت خود ادامه ندهد و منحل شود، حقوق صاحبان سهام آن، از داراییهای باقی مانده آن شرکت متناسب با سهم هر فرد یا شرکت دیگر، بین آنان تقسیم خواهد شد.
این نوع سهام شامل دستههای زیر است:
سهام عادی نوعی اوراق بهادار است که نشان دهنده مالکیت دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و داراییهای آن است. دارندگان این نوع سهام میتوانند در جلسات سالیانه شرکت کنند و حق رای نیز دارند. همچنین در صورتی که سود بین سهامداران تقسیم شود، آنها هم بخشی از آن سود را دریافت خواهند کرد.
زمانی که شرکتی نیاز به افزایش سرمایه داشته باشد، سهام ممتاز منتشر میکند. سهام ممتاز به سهامی گفته میشود که علاوه بر اختصاص سهام، امتیازاتی نیز به فرد دارنده سهام، داده میشود. برخی از این امتیازات که ممکن است به سهام دار داده شود، عبارت است از:
- اختصاص درصد معینی از سود به سهامداران ممتاز
- اختصاص سود بیشتر از بقیه سهامداران
- پرداخت مبلغی معین؛ اضافه بر سود
- تقدم خرید در سهام جدید
- اعطای حق رای اضافی به سهامداران ممتاز
- اعطای حق تصمیم گیری در خصوص برخی مسائل به سهامداران ممتاز
1.حق تقدم سهام
زمانی که شرکتی افزایش سرمایه بدهد، به نسبت درصدی که سرمایه را افزایش میدهد، تعداد سهام نیز افزایش پیدا میکند. از آن جایی که سهامداران شرکت انتظار دارند بعد از افزایش سرمایه شرکت، درصد مالکیت خود را افزایش دهند، این حق برای سهامداران در نظر گرفته میشود.
یعنی در صورتی که شرکتی قصد فروش سهام جدید را داشته باشد، سهامداران فعلی شرکت در خرید این سهام، در اولویت خواهند بود. به این اولویت در خرید سهام نسبت به خریداران جدید، حق تقدم خرید سهام گفته میشود.
2. سهام جایزه
سهام جایزه در بورس در واقع سهامی است که شما برای کسب آن و اضافه شدن آن به سبد کسب سود در بازار ثانویه معاملاتتان، پولی پرداخت نمیکنید و به صورت رایگان و در واقع مانند جایزه، در اختیار شما قرار میگیرد.
- صکوک یا اوراق قرضه اسلامی
صکوک به معنای اسناد است، و به اوراق بهادار، با ارزش مالی یکسان، و قابل معامله در بازارهای مالی گفته میشود که بر پایه یکی از قراردادهای مورد تایید متون اسلامی طراحی شده باشد. صکوک ابزاری نوین است که در کشورهای اسلامی جایگزین اوراق قرضه شده و بر پایه دارایی با درآمد ثابت یا متغیر، در بازارهای ثانویه قابل معامله است.
مزایای استفاده از صکوک:
- افزایش نقدینگی بانی
- خروج داراییها از ترازنامه و جایگزین شدن وجه نقد
- کاهش ریسک
- کاهش هزینه تامین مالی
- کمک به توسعه بازار سرمایه با فراهم کردن امکان تبدیل داراییها به اوراق بهادار
سخن آخر
همان طور که در ابتدای مقاله هم اشاره کردیم، ارزش پول روزانه کمتر میشود، بنابراین روش پس انداز کردن برای رسیدن به یک ثروت و پشتوانه مالی اساسا کاری بیفایده است. آشنایی با انواع مدلهای سرمایه گذاری میتواند به شما کمک کند تا با سرمایه گذاری درست، دارایی مالی خود را افزایش دهید.
خواندن این مقاله به شما کمک میکند تا با راهها و روشهای سرمایه گذاری آشنا شوید و بهترین نوع سرمایه گذاری را انتخاب کنید، و دارایی خود را افزایش دهید.
ذینفعان عرضه اولیه
محمدامین خدابخش: آنگونه که مدیران بازار سهام اطلاع دادهاند، بهزودی سهام تعداد زیادی شرکت برای نخستینبار «عرضه اولیه» خواهد شد. تجربه نشان داده همواره از عرضه اولیه سهام در بورس تهران استقبال شده است. برخی معتقدند ورود شرکتها به بورس از طریق فرآیند عرضه اولیه در بازار سهام ایران گرفتار عارضه قیمتگذاری کمتر از واقع است. از زمان شروع عرضههای اولیه که اشکال ساده و ابتدایی آن در اوایل دهه 70 در جریان بود تا به امروز که علاوه بر این عرضهها، پذیرهنویسیها هم پا به میدان معاملات بورس گذاشتهاند راه پرفرازونشیبی طی شده است که به موجب آن روشها قوانین داخلی بارها تغییر کرده و در هربار سعی شده تا روشهای قبلی نیز ضمن کاراتر شدن برای کسب مقبولیت همگانی ارتقا پیدا کنند. نگاهی به تحولات بازار سهام در سالهای اخیر نشان میدهد که این روش بهطور کلی موفق بوده است. بورس تهران که در دهههای قبل تنها حجم اندکی از مردم عادی را در خود هضم کرده بود امروزه به لطف همین عرضههای اولیه و حتی قبل از مطرح شدن عرضه سهام عدالت توانسته بود میزان فعالان بازار سهام را به بیش از 10 میلیون نفر برساند. بااینحال در سالهای اخیر قیمت برخی قیمتگذاریها مسالهساز شده و برخی نیز این روش را دارای رانت دانستهاند. از اینرو بهرغم همه پیشرفتهای موجود همچنان یک سوال به قوت خود باقی است. آیا عرضههای اولیه در بازار سهام با رانت همراه است؟ این فرضیه در پایاننامه آقای مصطفی کنعانی با عنوان«عوامل موثر بر بازده عرضههای اولیه بورس تهران» مطرح شده که دکتر مسعود طالبیان و دکتر علی ابراهیمنژاد استاد راهنمای آن بودهاند. این پایاننامه میگوید؛ بازده غیرعادی ابتدایی یکی از خصیصههای اصلی عرضههای اولیه در بسیاری از سهامی است که بهتازگی در بازار سهام عرضه میشوند. منظور از قیمتگذاری کمتر از واقع این است که معمولاً بلافاصله پس از انجام عرضه اولیه و شروع معاملات در بازار ثانویه، قیمت سهام رشد قابلتوجهی را تجربه میکند. در این پرونده با علی ابراهیمنژاد گفتوگو کردهایم که استاد راهنمای پایاننامه بوده و تلاش میکنیم دلایل طرح این ادعا را واکاوی کنیم. آیا عرضههای اولیه در بازار سهام ایران آنگونه که این پایاننامه مدعی شده، آبستن رانت است؟
عرضههای اولیه در سالهای گذشته نقش مهمی در آشنایی عموم مردم با بازار سرمایه داشته است و اگر تحولات ماههای اخیر را در نظر نگیریم بازدههای خوبی نیز نصیب خریداران کرده و به همین سبب استقبال خوبی از آن به عمل آمده است. این استقبال را چگونه تحلیل میکنید؟
بدیهی است که هرجا مردم احساس کنند فرصت آربیتراژ یا کسب بازده بدون ریسک وجود دارد استقبال میکنند و در مورد عرضههای اولیه هم به درست یا اشتباه این احساس وجود دارد، بنابراین استقبال مردم کاملاً طبیعی است.
به نظر شما عرضههای اولیه تا چه حد میتوانند در توسعه بازار کسب سود در بازار ثانویه سهام موثر باشند. افزایش تعداد صنایع فعال در بورس تا چه اندازه بر بهبود جایگاه بازار سرمایه و پیشرفت آن موثر است؟
اگر بخواهیم شهودی به این سوال پاسخ بدهیم علیالقاعده عرضههای اولیه در توسعه بازار موثر است، زیرا از یکسو با هر عرضه اولیه یک شرکت جدید به ابزارهای تامین مالی در بورس دسترسی پیدا میکند (و گاهی این دسترسی برای سهامداران آن شرکت نیز از طریق وثیقهگذاری سهام برای دریافت تسهیلات یا انتشار اوراق فراهم میشود) و از سوی دیگر، برای مردم نیز حضور در بورس جذابیت پیدا میکند. اما طبعاً نیاز است سازمان بورس و دانشگاهها در این زمینه مطالعات دقیقتری انجام دهند تا بدانیم دقیقاً نقش عرضههای اولیه در جذب سرمایهگذاران به بورس چقدر است. مثلاً اینکه چه تعداد کدهای بورسی که صادر میشوند در فاصله کوتاهی قبل از یک عرضه اولیه بزرگ است و اولین معاملهای که انجام میدهند، خرید در عرضه اولیه است. اینکه این کدهای بورسی آیا بعد از شرکت در عرضه اولیه، در سایر سهام شرکتها در بازار ثانویه هم وارد معامله میشوند یا صرفاً با هدف بهرهبرداری از سود تقریباً تضمینشده عرضههای اولیه است که فرد کد بورسی دریافت کرده. در حد اطلاع من، سازمان بورس که دسترسی به دادهها دارد تاکنون مطالعه جامعی در این زمینه انجام نداده و متاسفانه چنین دادههایی در اختیار دانشگاهها نیز قرار ندارد تا بتوان پاسخ این سوالات را از طریق پژوهش شناسایی کرد.
در سالهای ابتدایی دهه 80 نحوه عرضههای اولیه با انتقادات بسیاری مواجه شد و همین امر مسوولان بازار سرمایه را بر آن داشت تا روش عرضهها را به شیوه کنونی (Book building) تغییر بدهند. فکر میکنید آنطور که باید برای بازار سهام مناسب بوده یا خود آن نیز نیازمند انجام برخی تغییرات است؟
بستگی دارد از چه زاویهای به موضوع نگاه کنیم. اگر تابع هدف ما صرفاً انتفاع سهامداران خرد و به اصطلاح برقراری «عدالت» یا بهتر بگویم برابری میان آنها باشد به نظرم روش موفقی بوده است. اما واقعیت این است که عرضه اولیه ذینفعان مختلفی دارد که صرفاً نمیتوان منافع یک گروه را مدنظر قرار داد. به عنوان مثال، از زاویه ناشر، کسب سود بیشتر توسط سهامداران خرد به معنای کسب سود کمتر توسط سهامداران ناشر در زمان فروش سهام در عرضه اولیه است. بنابراین، اعمال سقف برای قیمت سفارشهایی که سرمایهگذاران در سیستم معاملات وارد میکنند یا فشار بر ناشر برای عرضه سهام در قیمتهای پایینتر از قیمتی که خود ناشر مایل به آن است میتواند به کاهش جذابیت ورود به بورس منجر شود. نکته دیگر هم این است که اگر عده زیادی صرفاً حضورشان در بازار محدود به خرید عرضههای اولیه باشد (که البته عرض کردم نیازمند بررسی و پژوهش است)، طبعاً کمک خاصی به توسعه بازار نمیکند و صرفاً نوعی توزیع «مواهب» بین عموم مردم است.
در سالهای گذشته به جز موارد معدودی تمامی عرضههای اولیه با بازده بالا روبهرو شده است. فکر میکنید که افزایش قیمت سهام پس از عرضه اولیه مرهون تقاضای هیجانی سهام بوده یا ارزشگذاری پایین در بدو عرضه موجب افزایش قیمت آن بوده است؟
به نظرم باید موضوع را به دو بخش تقسیم کنیم: بخشی که در بازارهای بینالمللی هم وجود دارد و بخشی که خاص بازار ایران است. در بازارهای بینالمللی مساله بازده بالای عرضههای اولیه یا بهتر بگویم، به دلیل پایین بودن قیمت عرضه است که از آن به عنوان IPO Underpricing یاد میشود. برای این پدیده در بازارهای بینالمللی پژوهشهای مختلفی انجام و دلایل مختلفی از جمله ایجاد انگیزه در سرمایهگذاران برای تولید اطلاعات در مورد شرکت و کشف قیمت ذکر شده است. اما علاوه بر دلایل فوق که مانند سایر بازارها به بازده بالای عرضههای اولیه منجر میشود، دلایل دیگری هم در کشور ما وجود دارد که مختص بازار ماست. به عنوان مثال، گفته میشود نهادهای تصمیمگیر در خصوص پذیرش شرکتها در بورس گاهی به سهامداران شرکت فشار میآورند که قیمت عرضه کمتر از قیمت مدنظر آنها باشد و به اصطلاح ارزشگذاری انجامشده روی سهام شرکت را تعدیل کرده و کاهش میدهند. طبعاً هدف این است که عرضههای اولیه برای سرمایهگذاران بازار جذابتر باشد و به علاوه احتمال افت قیمت پس از عرضه اولیه کاهش یابد تا احیاناً نارضایتی و اعتراضی متوجه تصمیمگیران نباشد. یک دلیل دیگر هم به اصطلاح «متهم همیشگی» بورس ما یعنی دامنه نوسان است. فرض کنید در صورت نبود دامنه نوسان، بهطور میانگین عرضه اولیه در اولین روز معاملاتی 20 درصد بازدهی داشته باشد. اما طبعاً ممکن است در یک عرضه اولیه خاص این میزان بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر باشد، بنابراین ریسک قابلتوجهی متوجه سرمایهگذاران است که در کسب سود در بازار ثانویه همان ساعات اول معاملات ممکن است به سراغ سرمایهگذار بیاید. اما در بازاری که دامنه نوسان پنجدرصدی وجود داشته باشد، سرمایهگذار میداند که حداقل برای چند روز متمادی سهم در صف خرید قرار دارد و به نوعی ریسک قیمتی خاصی متوجه وی نیست. به عبارت دیگر، بازاری که بتواند روزی پنج درصد سود تقریباً تضمینشده (برای مدتی محدود البته) در اختیار شما قرار دهد به سادگی نمیتوان پیدا کرد، بنابراین صرف وجود دامنه نوسان به سرمایهگذار اطمینان میدهد که تا مدتی سود به اصطلاح تضمینشدهای در اختیار وی خواهد بود و چهبسا اگر هم قیمت سهم افت کند حداکثر پنج درصد خواهد بود و امیدوار است که بتواند قبل از زیان سنگین، از سهم خریداریشده در عرضه اولیه خارج شود. اگر به دینامیک این موضوع توجه کنیم موضوع جالبتر میشود زیرا اگر همه فکر کنند سهم پس از عرضه اولیه چند روزی صف خرید خواهد بود و سود تقریباً قطعی پنجدرصدی روزانه کسب خواهند کرد، عده بیشتری به شرکت در عرضه اولیه راغب میشوند و طبعاً هرچه عده بیشتری به شرکت در عرضه اولیه راغب باشند و تقاضا بالاتر برود، دوره تداوم صف خرید هم طولانیتر خواهد شد و این حلقه بازخورد مثبت، باعث افزایش بازده عرضههای اولیه میشود.
مساله رانت در عرضههای اولیه تا چه حد امکان نمود یافتن دارد؟ در صورتی که قیمت عرضههای اولیه افزایش یابد آیا شاهد افت استقبال از این عرضهها نخواهیم بود؟
به نظرم مشکل اصلی این است که ما بخواهیم به عنوان ناظر یا سیاستگذار در فرآیند تعیین قیمت دخالت کنیم. هر کار کنیم به اصطلاح یا سیخ میسوزد یا کباب، یا سرمایهگذاران ناراضی خواهند بود یا ناشر احساس میکند عملاً پول مفتی بین سرمایهگذاران توزیع کرده. به عبارت دیگر، با دخالت در قیمتگذاری، یا سمت عرضه یا سمت تقاضا دچار مشکل خواهد شد. روش درست این است که نهاد ناظر حداکثر سختگیری را در انتشار اطلاعات درست و دقیق به بازار بکند، اما در فرآیند تعیین قیمت مداخلهای نکند تا خود ناشر و سرمایهگذاران براساس منافع خود این فرآیند را طی کنند. طبعاً خود ناشر انگیزه دارد که قیمت را بیش از حد پایین تعیین نکند تا متضرر نشود و از طرف دیگر، قیمت را اگر بیش از حد بالا تعیین کند، ممکن است عرضه اولیه موفقی نداشته باشد و بهعلاوه، در آینده هم شهرت و اعتبار شرکت در بازار منفی خواهد بود و تامین مالی شرکت از بازار میتواند دشوارتر و پرهزینهتر باشد. متاسفانه نگاه برخی افراد به عرضه اولیه این است که تکهای از مواهبی که در یک شرکت دولتی یا حاکمیتی یا صاحب رانت وجود دارد از طریق عرضه اولیه به صورت «عادلانه» بین همه توزیع شود. اگر بخواهم به بحث شفافیت در اطلاعات برگردم، متاسفانه نهاد ناظر گاهی با هدف رونق بخشیدن به بازار، خود مرتکب تخلفاتی میشود یا اجازه تخلفاتی را میدهد که در سایر بازارها جرم محسوب میشود. مصاحبههای تبلیغاتی مدیران شرکتها یا بورسها در فاصله کوتاهی قبل از عرضههای اولیه و انواع و اقسام تبلیغات برای ترغیب سرمایهگذاران (خارج از فرآیندهای قانونی همچون برگزاری roadshow) در سایر بازارها تخلف محسوب میشود. در مقابل، امیدنامه که سند و مانیفست اصلی ناشر است معمولاً فاصله قابل توجهی از جهت حجم و کیفیت افشای اطلاعات با امیدنامههای منتشره در بازارهای بینالمللی دارد.
انجام عرضههای اولیه بدون مشارکت اشخاص حقیقی فعال در بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعاً جواب دقیقی برای این سوال ندارم و نداریم. ما هنوز ارزیابی دقیقی از میزان تاثیرگذاری عرضههای اولیه برای مشارکت افراد در بازار سرمایه نداریم، بنابراین نمیدانیم که حذف اشخاص حقیقی از عرضههای اولیه چه پیامدی دارد. طبعاً وضعیت فعلی که سهمی که به هر کد بورسی میرسد گاهی انگشتشمار است فرآیند عرضه اولیه را لوث کرده است. من یکبار محاسبه کردم که در بسیاری از عرضههای اولیه، به دلیل کوچک بودن مبلغ عرضه اولیه، سرمایهگذار کل سود چند دهدرصدی عرضه اولیه را باید بابت کارمزد کارگزاری (برای کارگزاریهایی که حداقل ریالی کارمزد برای هر معامله را اعمال میکنند) پرداخت کند و عملاً در بسیاری از مواقع سودی از عرضه اولیه کسب نمیکند یا زیان میکند. این را هم میدانیم که تا پیش از استفاده کسب سود در بازار ثانویه از روش فعلی، سوءاستفادههایی توسط کارگزاریها در تخصیص سهام به مشتریان اتفاق میافتاد که نهاد ناظر را ناچار به چنین اقدامی کرد، بنابراین برگشت به روش قبل هم طبعاً مطلوب نیست.
حدس میزنم بهترین راه این است که اول، ناشر آزادی عمل بیشتری در تعیین قیمت داشته باشد (مشروط بر افشای اطلاعات بیشتر و جریمه سنگین مدنی و کیفری مدیران در صورت عدم افشای اطلاعات درست و بهموقع) و دوم، در ابتدای عرضه دامنه نوسان حذف شود تا سهم به سرعت به تعادل برسد و سرمایهگذاران با خیال راحت، روزها صف خرید سهم را تماشا نکنند و در نتیجه، حضور در عرضه اولیه بدون تحلیل و بررسی دقیق ناشر خالی از ریسک نباشد.
منظور از بازار اولیه و بازار ثانویه چیست؟
به گزارش گروه آموزش پول نیوز، بازار سرمایه به بخش اولیه و ثانویه تقسیم میشود.
بازار اولیه:
بازار اولیه (primary market) زمانی شکل میگیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار میگیرد؛ بهعبارتدیگر بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد. در این بازار شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی صورت میگیرد. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
بازار ثانویه:
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفته است (مرحله پذیرهنویسی)، برای معاملههای بعدی و مجدد، نیاز به بازار ثانویه (secondary market) دارد؛ مثلاً اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیرهنویسی خریداری کرده و حال قصد فروش این سهم به سایر سرمایهگذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه کرده و اقدام به فروش سهم خود کند. پس میتوان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزء معاملات بازار ثانویه هستند و در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایهگذاران معامله میشود و شرکت در آن نقشی ندارد.
میتوان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزء معاملات بازار ثانویه هستند. وجود بازار ثانویه بسیار ضروری است، زیرا که قابلیت نقد شوندگی و معامله مستمر اوراق را پدید میآورد و شرکتهای بورسی ترسی از سررسید قرارداد ندارند که فرضا سرمایهگذار در سرسید کل پولش را تقاضا کرده و به شرکت فشار وارد کند و به موهبت وجود بازار ثانویه، میتواند بهطور نامحدود با پول سرمایهگذاران فعالیت کند و حتی افزایش سرمایه و جذب سرمایه جدید انجام دهد. بهعبارتدیگر، در بازار سرمایه اگر سهامداری بخواهد از بازار خارج شود و اصل سرمایهاش را بگیرد، باید سهامش را به سرمایهگذاران دیگر بازار بفروشد و نمیتواند مستقیماً به شرکت مراجعه کرده و آنها را تحت فشار قرار دهد.
کسب سود در بازار ثانویه
معامله گر، موجودی شخصی خود را وارد بازار کرده و یا با مجموع موجودی سرمایه گذاران که مدیریت آن را به ایشان سپرده اند معامله می کند. در این مقاله به بررسی عللل موفقیت معامله گران حرفه ای می پردازیم تا بتوان از تجربیات آنها استفاده کرد.
معامله گر کیست؟
به شخصی که در بازارهای مالی مانند بورس ایران، فارکس، بازار ارز یا ارز دیجیتال و . معامله انجام می دهد معامله گر (Trader) گفته می شود. معامله گر، موجودی شخصی خود را وارد بازار کرده و یا با مجموع موجودی سرمایه گذاران که مدیریت آن را به ایشان سپرده اند معامله می کند. به عبارتی استراتژی سرمایه گذاران نسبت به معامله گران بلند مدت تر بوده و دارایی خود را برای مدت طولانی تری نگه می دارند ولی معامله گران با استراتژی ها کوتاه مدت تر به خرید و فروش می پردازند. در حقیقت معامله گر با بررسی بازارهای مالی، اطلاعات، داده ها و اخبار مربوط به آن به انجام معامله پرداخته و از این طریق کسب سود و درآمد می کند.
شاید بتوان گفت مشکل اصلی معامله گران، شرکت در معاملات کوتاه مدت با هزینه ها و کمیسیونهای زیاد است. برای مثال میتوان به هزینه های مربوط به خرید و فروش سهام ،کارمزد کارگزاری ها، آموزش، مشاوره و کسب اطلاعات اشاره کرد؛ البته با افزایش تعداد کارگزاری ها و وب سایت ها و صفحات دنیای مجازی که به کار مشاوره و تحلیل و آموزش در این زمینه مشغولند و با هم به رقابت می پردازند این مشکل تا حدودی حل شده است.
معامله گرها براساس معیارهای متفاوتی مانند ابزار، بازار مالی و سبک معامله گری دسته بندی می شوند؛
معامله گران اسکالپ معامله گران روزانه
معامله گران نوسانی معامله گران نیابتی
معامله گران نوسان بالا معامله گران بازاربورس
علل موفقیت معامله گران حرفه ای
در این بخش به بررسی علت های موفقیت تریدرهای حرفه ای می پردازیم تا بتوان از تجربیات آنها استفاده کرد. بسیاری از تریدرها از پیشرفت و زمان و نحوه آموزش خودشان آگاه نیستند آمارها نشان می دهد که تریدرها زمان زیادی را بین ۵ تا ۱۰ سال در مارکت میگذرانند و حداقل بین ۲ تا ۱۰ روش عوض میکنند و اکثریت آنها از میزان پیشرفت شان نسبت به قبل اطلاعی ندارند چون آن را نمی سنجند.
بنابراین بیشتر تریدرها یعنی نزدیک به ۸۰% آنها در کوتاه مدت و میان مدت ضررده هستند. آمارهایی از بزرگترین مطالعاتی که تاکنون بر روی معاملهگران بازار منتشر شده نشان داده که بیشتر آنها ضررده بوده و حتی در یک بازار ترندی قوی ۴۰% تریدرها در یک ماه اول ضررده بوده اند، ۸۰ درصد تریدرها در دو سال اول فعالیت در بازار، ورشکست شده و ۹۵ درصد آنها در ۵ سال اول به سوددهی مستمر نرسیده اند. به هر حال ۵% معاملهگران به سوددهی مستمر میرسند، پس شانس موفقیت در بازارهای مالی وجود دارد ولی مثل هر حرفه ی درآمدزای بالا شانس ۵ درصد اصلا کم نیست.
افراد موفق در بازارهای مالی دانشمندان علم موفقیت و مربیان را کنجکاو کرده که بدانند این معامله گران موفق چه کسانی هستند، چه دانش و تجربه ای دارند، از چه سیستم آموزشی و معامله گری استفاده می کنند و رمز موفقیت آنها در چیست؟
دنبال کردن پروسه برترین شدن و انجام تمرینات تعاملی هوشمند از مهمترین دلایل موفقیت در بازارهای مالی است. در حقیقت متخصصین مادرزادی به دنیا نمیآیند و گذراندن زمان طولانی نیز باعث پیشرفت افراد نمی شود، این یک پروسه فعال است که با انجام تمرینات هوشمند تعاملی در محیط آموزشی مناسب و زیر نظر مربی ایجاد می شود.
در بخش پیش رو اهمیت تسلط بر کسب سود در بازار ثانویه اجرای یک سیستم معاملاتی سودآور که یکی از رمزهای موفقیت معامله گران حرفه ایست مورد بحث قرار می گیرد. یک معامله گر با طرز تفکر حرفه ای می داند که موفقیت در معامله گری به جای دانش به اندازه زیادی به توسعه مهارت ها بستگی دارد، با این حال قبل از تسلط بر هر مهارتی نیاز است که اطمینان حاصل شود که این مهارت بخشی از یک سیستم معاملاتی سودآور بوده و مانند هر مهارت و روش دیگری به خوبی طراحی شده است. برای اطمینان از عملکرد با ثبات در طولانی مدت تمام اجزای این روش یا مهارت باید به خوبی باهم تطابق داشته و کار کنند تا عملکردی با راندمان بالا داشته باشند. بنابراین بسیار مهم است که درک صحیحی از خصوصیات یک سیستم معاملاتی سودآور داشته باشیم که قرار است مثل یک ماشین برای ایجاد درآمد مستمر در سال های طولانی عمل کند.
مشخصه اصلی یک سیستم معاملاتی سودآور داشتن برتری است به این معنی که در دراز مدت پول بیشتری نسبت به ضررهای معاملات تولید کند، یک سیستم تجاری سودآور دارای یک انتظار مثبت است:
انتظار مثبت = احتمال پیروزی در متوسط برد – احتمال از دست دادن در متوسط ضرر
مقدار مثبت به این معناست که سیستم معاملاتی سودآور بوده و برتری دارد و بالعکس مقدار منفی به این معناست که سیستم معاملاتی سودآور نیست. با نگاه کردن به سوابق آماری یک سیستم معاملاتی می توان به راحتی انتظارات یک سیستم معاملاتی را تخمین زد. در نتیجه توسعه نتایج معامله گری نیازمند تمرین روی سیستمی است که در بلند مدت در بازار سودآور باشد.
بیشتر تلاش معامله گران برای ایجاد مهارت ها باید متمرکز بر اجرای فرآیند ها و تسلط بر تصمیم گیری های الگوریتمی چنین سیستمی باشد.
قوانین معامله گران حرفه ای در بازارهای مالی و فارکس
یکی از پر تکرار ترین سوالات در این زمینه این است که اگر بازار بورس و فارکس اینقدر سود و درآمد دارد چرا همه سود نمی کنند و طبق آمار فقط 5% افراد به درآمد می رسند؟
پاسخ این سوال ساده است؛ افرادی که در بازارهای مالی به درآمدهای خیلی بالا رسیده اند از اصول اولیه پیروی کرده و الگوهای ذهنی خاصی دارند که باعث شده به درآمدهای بالا برسند. در ادامه به طور جزئی تر در مورد این موضوع نکات و اصولی را یادآور می شویم.
اولین اصلی که معاملهگران حرفه ای رعایت میکنند صبر کردن است، مانند یک شکارچی حرفه ای منتظر می مانند که هدف در بهترین شرایط خود قرار گرفته و بعد سریع شکار می کنند.
به طور کلی معامله گران از این دو دسته خارج نیستند؛ افراد یا با استراتژی خاصی معامله می کنند یا استراتژی خاصی ندارند.
• اگر استراتژی خاصی ندارید در قدم اول باید اصولی آموزش ببینید و استراتژی معامله خود را پیدا کنید و یک استراتژی شخصی برای خود بسازید. اگر در این زمینه نیاز به راهنمایی داشتید می توانید به مشاوران بورس کست مراجعه کنید.
مخاطب این بخش از مقاله دسته اول است
با فرض اینکه همه شما جزو دسته اول هستید و استراتژی شخصی دارید، باید شاخص هایی را زیر نظر بگیرید که تمایل دارید در آن ها معامله انجام دهید و صبر کنید تا شرایط استراتژی شما 100% فراهم شود و بعد وارد معامله شوید، نقش صبر کردن دقیقاً اینجا مشخص می شود.
• در بازارهای مالی فرصت ها مانند ایستگاه اتوبوس هستند با رفتن یک اتوبوس، اتوبوس بعدی خواهد رسید، شاید کمی معطل شوید ولی هرگز نگران موقعیت های از دست رفته نباشید و دوباره شرایط استراتژی شما اتفاق خواهد افتاد.
اما اشتباهی که اکثر معاملهگران مرتکب می شوند عجله کردن است، وقتی که هنوز به صورت کامل شرایط استراتژی شان فراهم نشده وارد معامله میشوند و ضرر میکنند که این ضرر کاملاً طبیعی است.
• از پولی استفاده کنید که اگر از دست رفت فقیر و نیازمند نشوید و زندگی شما را دچار مخاطره نکند. زیرا عزت نفس یک معامله گر ارتباط نزدیکی با آرامش حین معامله دارد و بسیار مهم است که منبع مالی ایشان از جایی باشد که باعث ایجاد استرش نشود.
مورد بعدی اینکه هیچ معامله گر حرفه ای با پول قرضی یا وام یا پولی که به آن احتیاج دارد وارد بازار مالی نمی شود، متاسفانه این اشتباه در کشور ما خیلی رایج است. افراد وام میگیرند، ماشین یا خانه میفروشند یا از دیگران قرض می کنند که با آن وارد بازارهای مالی شوند و بعد به محض اینکه ضرر میکنند به مشکلات متعددی برخورده و نمی توانند موفق شوند.
اساسا باید پولی را وارد بازار مالی کرده یا در بازار بورس یا فارکس سرمایه گذاری کنید که اگر هم از دست رفت باعث ایجاد فشار یا مشکلاتی نشده و در زندگی شما اختلالی ایجاد نکند، زیرا اگر همچین شرایطی صادق باشد هیچ وقت نمی توانید سود کنید، چون ترس از دست دادن این پول باعث می شود در هیچ معامله ای با آرامش وارد نشوید و همین مسئله خیلی تاثیر منفی در معاملات شما خواهد داشت.
• تصور اینکه بتوانید سریع ثروتمند شوید و با وارن بافت سر یک میز غذا بخورید را از سر خود بیرون کنید، این کار باید با حوصله و آرامش پیش رود.
واقع بین باشید تصور اینکه با شرکت در یک دوره آموزشی و وارد شدن به بازار بورس یا فارکس قرار است سریعا به سود و درآمد بالا دست یابید و بتوانید از درآمدتان در کمترین زمان ممکن بهترین خانه و ماشین و وسایل را فراهم کنید فقط یک رویای واهی هست.
در حقیقت شما با یک ذهنیت خیلی مثبت وارد بازار مالی شده و با اولین ضرری که می کنید خود را آنچنان می بازید که این حس بد کاملا در شما قالب شده و به راحتی می تواند چنان تاثیری بگذارد که کل سرمایه خود را از دست بدهید. باید کاملاً واقع بینانه وارد بازار بورس یا فارکس شوید و بدانید در کنار هر سودی ضرری هم هست و فقط در صورتی می توانید ضرر خود را کم کنید که در قدم اول اصولی آموزش ببینید، استراتژی مالی داشته باشید، مدیریت ریسک و سرمایه را انجام دهید و با گذشت زمان و تعداد معاملات بیشتر تجربه کسب کنید؛ فقط در این صورت است که می توانید به سود برسید.
• وجود اهرم در بازارهای مالی می تواند گردن شما را به راحتی قطع کند، طوری که حتی متوجه آن نشوید ولی وقتی دست در جیب خود می کنید می بینید پولی برای شما نمانده.
مورد بعد استفاده صحیح از اهرم معاملاتی در بازار بورس یا فارکس است. اهرم معاملاتی به همان میزان که می تواند مفید باشد و به شما در سود بیشتر کمک کند، میتواند شما را به پایین ترین حد ممکن برساند.
پس انتخاب اهرم معاملاتی در موفقیت شما تاثیر بالایی دارد، تا زمانی که تجربه شما بالا نرفته هرگز از اهرم معاملاتی بالا استفاده نکنید. وقتی که اهرم معاملاتی را انتخاب کنید به همان نسبت ضرر و سودتان بیشتر می شود.
• در بازار های مالی شما یک دونده ماراتن هستید نه یک دونده ی سرعت
بنابر این اصلا مهم نیست که به چه سرعتی سود می کنید فقط مهم این است که بتوانید تا انها سود کنید.
• حد ضرر تنها ابزار دفاعی شماست و نداشتن حد ضرر مثل نداشتن سنگر و استتار در میدان جنگ است.
مورد مهم دیگری که وجود دارد انتخاب درست حد ضرر است، در هر معامله ای که باز می کنید باید حتماً حد ضرر را مشخص کنید، نداشتن حد ضرر دقیقا مثل نداشتن ابزار دفاعی است. یک معامله گر حرفه ای هیچ گاه بدون مشخص کردن حد ضرر وارد هیچ معامله ای نمی شود. حد ضرر خود را بر اساس Risk/Reward مشخص کنید.
• اولین وظیفه یک سرباز حفظ جان است و سپس جنگیدن، لذا در بازارهای مالی اول حفظ سرمایه و سپس کسب سود. اگر در یک معامله سودی نکنید بهتر از این است که ضرر کنید.
نکته مهم دیگر این است که اگر می خواهید سود کنید بهترین روش این است که اول یاد بگیرید که چطور ضرر نکنید. این موضوع خود به تنهایی یک قدم خیلی بزرگ در مسیر رسیدن به سود است، می توان گفت ضرر نکردن یک هنر است.
• اگر در بازارهای مالی مرتب در حال شکست هستید نگان نباشید چون تنها یک بازنده ی فعال است که می تواند تبدیل به یک برنده ی فعال شود، لذا از شکست های خود درس بگیرید چون ماندگاری شرط سودآوری در مارکت است.
مورد بعدی این است که نباید از ضرر کردن و شکست خوردن بترسید، ترس از شکست یک نوع شکست است و پذیرش شکست قطعا باعث برنده شدن شما در بازارهای مالی خواهد شد. به عبارت دیگر اگر با پذیرش وجود شکست و ضرر وارد بازارهای مالی شوید در این صورت می توانید آرامش خود را حفظ کرده و اگر ضرر کردید با بررسی کردن دلیل آن از تکرار آن جلو گیری کرده و تجربه کسب کنید.
اگر اصولی و بر اساس استراتژی ضرر کنید خیلی بهتر از سودی است که به صورت شانسی به دست آمده. پس قطعا ضرر کردن هم بخشی از راه است.
• از پشت چارت نشینی پرهیز کنید، این کار شاید سودهایی هم برای شما به همراه داشته باشد ولی در نهایت به ضرر معاملات و سلامتی جسمی شماست. تحلیل کنید، پوزیشن بگیرید، حد ضرر و حد سود بگذارید و رها کنید.
مورد مهم دیگری که معامله گران حرفه ای انجام می دهند SET & FORGET است، یعنی طبق استراژی خاصی تصمیم می گیرند که در یک موقعیت خاص وارد پوزیشن خاصی شوند و در قدم اول حد سود و ضرر خود را مشخص می کنند و بعد وارد آن می شوند، زمانی که معامله را باز کردند سیستم خود را رها کرده و به زندگی خود می رسند که یعنی به خود، استراتژی و تحلیل خود اعتماد دارند.
برای آشنایی هر چه بیشتر با موارد بیان شده در این مقاله، یادگیری انواع اصول بازارهای مالی و کسب اطلاعات و مشاوره دقیق در زمینه ی معامله گری با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.
دیدگاه شما