شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که در تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار میگیرد. میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا دارایی دیگر اندازه گیری میکند. RSI به عنوان یک نوسان ساز (نمودار خطی که بین دو حالت برخورد با خط میان RSI افقی حرکت میکند) نمایش داده میشود. میتواند از ۰ تا ۱۰۰ خوانده شود. این شاخص در ابتدا توسط J. Welles Wilder Jr. توسعه داده شد.تفسیر و استفاده سنتی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آغاز شود. خواندن شاخص قدرت نسبی ۳۰ یا کمتر نشان دهنده وضعیت بیش از حد فروش یا کم ارزش است.(شاخص جریان پول (MFI) چیست؟)
نکات کلیدی شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسان ساز مومنتوم محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
شاخص قدرت نسبی سیگنالهایی را در مورد روند صعودی و نزولی قیمت به معامله گران فنی ارائه میدهد. اغلب در زیر نمودار قیمت یک دارایی ترسیم میشود.
معمولاً وقتی RSI بالای ۷۰ خرید میشود، دارایی بیش از حد خریداری میشود و زمانی که زیر ۳۰ باشد، بیش از حد فروخته شده است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) به شما چه میگوید؟
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول روند نزولی، شاخص قدرت نسبی (RSI) در نزدیکی سطح ۵۰ و در ۷۰ به اوج خود میرسد. که میتواند توسط سرمایه گذاران برای نشان دادن قابل اطمینانتر شرایط نزولی مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از سرمایه گذاران در صورت ایجاد یک روند قوی برای تشخیص بهتر افراط، یک خط روند افقی بین ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند. معمولاً در صورتی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت باشد نیازی به تغییر سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد نیست.
یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد مناسب روند، تمرکز بر علائم تجاری و تکنیکهای منطبق با روند است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمانی که قیمت در روند صعودی قرار دارد و سیگنالهای نزولی در زمانی که سهام در روند نزولی قرار دارد. به جلوگیری از بسیاری از هشدارهای کاذب که شاخص قدرت نسبی(RSI) میتواند ایجاد کند، کمک میکند.
تفسیر محدوده شاخص قدرت نسبی (RSI)
به طور کلی، هنگامی که RSI از سطح مرجع افقی ۳۰ فراتر رود، یک نشانه صعودی است. هنگامی که به زیر سطح مرجع افقی ۷۰ میرود، یک نشانه نزولی است. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر شاخص قدرت نسبی (RSI) ۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود. یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند یا عقب نشینی قیمت اصلاح شود. خواندن شاخص قدرت نسبی (RSI) ۳۰ یا کمتر نشان دهنده وضعیت بیش از حد فروش یا کم ارزش است.
در طول یک روند صعودی، شاخص قدرت نسبی (RSI) تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت مشاهده میشود که شاخص قدرت نسبی (RSI) از ۷۰ بیشتر شود. شاخص اغلب به ۳۰ یا کمتر میرسد. این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و تعیین معکوسهای احتمالی کمک کنند. به عنوان مثال، اگر شاخص قدرت نسبی (RSI) در تعدادی نوسان قیمت پیاپی در طول یک روند صعودی نتواند به ۷۰ برسد، اما پس از آن به زیر ۳۰ برسد، این روند تضعیف شده و میتواند پایینتر بیاید.
برعکس برای روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد و سپس به بالای ۷۰ برسد، این روند نزولی تضعیف شده و میتواند به سمت صعودی حرکت کند. خطوط روند و میانگینهای متحرک ابزارهای مفیدی هستند که هنگام استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) به این روش باید در آن گنجانده شود.(پیشنهاد ما به شما : دوره هوش بازار جهانی (فارکس))
نمونهای از واگراییهای شاخص قدرت نسبی (RSI)
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که شاخص (RSI) یک مقدار فروش بیش از برخورد با خط میان RSI حد ایجاد میکند. به دنبال آن پایینترین سطح را ایجاد میکند که مطابق با پایینترین سطح قیمت است. این نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. شکستن از قلمرو بیش از حد فروش میتواند برای ایجاد یک موقعیت طولانی جدید استفاده شود.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، زمانی که (RSI) پایینترین سطح را ایجاد کرد، به عنوان قیمتی که پایینترین قیمت را تشکیل میداد، یک واگرایی صعودی مشخص شد. این یک سیگنال معتبر بود، اما وقتی سهام در یک روند بلندمدت پایدار باشد، واگراییها نادر هستند. استفاده از قرائتهای انعطافپذیر بیش از حد فروش یا خرید بیش از حد به شناسایی سیگنالهای بالقوه کمک میکند.
نمونه ای از رد شدن نوسان شاخص قدرت نسبی (RSI)
یکی دیگر از تکنیک های معاملاتی ، رفتار RSI را هنگام تجدید نظر از قلمرو خرید و فروش بیش از حد مورد بررسی قرار می دهد. این سیگنال “رد نوسان” صعودی نامیده می شود و دارای چهار قسمت است:
RSI در قلمروهای فروخته شده قرار می گیرد.
RSIاز 30 درصد عقب می افتد.
RSI شیب دیگری را ایجاد می کند بدون اینکه دوباره به سرزمین فروخته شده بازگردد.
سپس RSI آخرین سطح خود را می شکند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، شاخص RSI بیش از حد فروخته شد. 30 درصد شکسته شد و رد پایین را ایجاد کرد که سیگنال را در هنگام بازتاب بیشتر فعال می کرد. استفاده از RSI در این راه بسیار شبیه به ترسیم خطوط روند در نمودار قیمت است.
مانند واگرایی ها ، یک نسخه نزولی از سیگنال رد تاب وجود دارد که شبیه تصویر آینه نسخه صعودی است. رد چرخش نزولی نیز دارای چهار قسمت است:
RSI به منطقه خرید برخورد با خط میان RSI بیش از حد افزایش می یابد.
RSI به زیر 70 درصد می رسد.
RSI بدون عبور مجدد به قلمرو خرید بیش از حد ، بالاترین سطح خود را تشکیل می دهد.
سپس RSI پایین ترین سطح خود را می شکند.
نمودار زیر سیگنال رد نوسان نزولی را نشان می دهد. مانند بسیاری از تکنیک های معاملاتی ، این سیگنال زمانی قابل اطمینان خواهد بود که با روند بلند مدت غالب مطابقت داشته باشد. سیگنال های نزولی در طول روند نزولی کمتر احتمال دارد که زنگ خطر ایجاد کنند.(ایچیموکو چیست ؟)
3 استراتژی تجارت ارزهای دیجیتال برای مبتدی ها
سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را می توان در دسته سرمایه گذاری های پرریسک قرار داد که ورود به بازار خرید و فروش آنها بدون برنامه می تواند سرمایه شما را در خطر از دست رفتن قرار دهد، این در حالی است که به اعتقاد تحلیلگران هیچ استراتژی معاملاتی کاملی وجود ندارد. در این میان سه روش شناخته شده را می توان عنوان کرد که برای استفاده افراد مبتدی مناسب هستند. در ادامه این این مقاله از وب سایت تتر ایران با ما همراه باشید تا به توضیح این سه شیوه بپردازیم.
میانگین هزینه دلار (DCA)
تقریبا می توان گفت روش "میانگین سازی هزینه دلار" یک استراتژی محبوب و آزموده شده در معاملات ارز دیجیتال به شمار می رود که در صورتی می تواند بهترین عملکرد خود را نشان دهد که در دوره های زمانی طولانی تری مورد استفاده قرار گیرد. مفهوم این روش بسیار ساده است، به این نحو که در این روش به جای اینکه تمام پول خود را به صورت یکجا در یک رمز ارز خاص سرمایه گذاری کنید آن را به مقادیر کوچکتری تقسیم کرده و با انتخاب زمان و یک روز بخصوص در هفته صرفا در آن زمان خاص اقدام به انجام خرید خود می کنید. در ادامه برای درک بهتر این مفهوم مثالی خواهیم آورد:
فرض کنید باب قصد دارد 10 هزار دلار خود را در بیت کوین (BTC) سرمایه گذاری کند. تصمیم او این است که بجای هزینه کردن یکباره این مبلغ 10 هزار دلار خود را با بکارگیری استراتژی هزینه دلاری (DCA)، به 20 قسمت 500 دلاری تقسیم نماید. طبق این راهبرد او با انتخاب یک روز خاص و ساعت مقرر مانند روز دوشنبه و ساعت 12:00 در این زمان مشخص شده اقدام به خرید بیت کوین می کند و در طول 20 هفته آتی باب به طور منظم در این روز و ساعت مشخص به ارزش 500 دلار بیت کوین خریداری می کند و این رویه را تا زمانی که کل مبلغ 10 هزار دلار را در بیت کوین سرمایه گذاری کند ادامه می دهد.
این مدل خرید و تداوم آن در فواصل زمانی مشخص و برای مدت طولانی می تواند کاهش تاثیر نوسانات بازار اعم از افت و خیز شدید در قیمت ها را به دنبال داشته باشد. این یعنی باب در مقایسه با زمانی که تمام 10 هزار دلار خود را به یکباره برای خرید بیت کوین صرف کند می تواند به طور متوسط تعداد بیت کوین بیشتری در ازای پرداخت همان مقدار پول دریافت نماید.
در وب سایت DCABTC که به عنوان یک ماشین حساب DCA متمرکز بر بیت کوین محسوب می شود این مسئله با جزئیات بیشتری بیان شده است. برای مثال اگر شما از آغاز ژانویه سال 2018 هر دوشنبه سر ساعت مشخصی اقدام به خرید بیت کوین می کردید در کل مبلغی که شما برای خرید بیت کوین هزینه کرده بودید در حدود 23،550 دلار برآورد می شد که تعداد بیت کوین های خریداری شده شما نیز 3.04 بیت کوین بود. این در حالی است که اگر شما کل مبلغ 23،550 دلار را به صورت یکجا در اول ژانویه 2018 به خرید بیت کوین اختصاص می دادید تنها موفق به خرید 1.69 بیت کوین می شدید. چنانچه شما قصد دارید با اجرای دستی راهبرد میانگین هزینه دلاری (DCA) خودتان اقدام به خرید ارزهای دیجیتال در زمان مشخصی از یک صرافی نمایید، افزودن یک قانون ساده می تواند نتایج نهایی شما را بهبود بخشد، بدین نحو که ارز دیجیتال خود را در بازه های زمانی مشخص تنها زمانی خریداری کنید که قیمت ها قرمز باشند و این یعنی زمانی که دارایی مورد نظر به لحاظ قیمتی در کمترین ارزش خود نسبت به 24 ساعت قبل قرار داشته باشد. شما می توانید جهت مشاهده قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال به وب سایت تتر ایران مراجعه نمایید.
تقاطع طلایی/تقاطع مرگ
استراتژی معاملات رمزنگاری شده تحت عنوان "تقاطع طلایی/تقاطع مرگ" (Golden cross / Death cross) روشی را ارائه می دهد که در آن از دو خط میانگین متحرک (MA) بر روی نمودار تریدینگ ویو استفاده شده است. میانگین متحرک خط نموداری است که میانگین قیمت متوسط یک ارز دیجیتال را برای مدت زمانی مشخص به نمایش می گذارد.
به عبارتی میانگین متحرک به عنوان خطی روی نمودار ترسیم می گردد تا بتوان با استناد به آن مطابق دادههای پیشین رفتار قیمت دارایی مورد نظر را به طور دقیق تری پیش بینی کرد. شما برای پیاده سازی این استراتژی بایستی به دنبال نقاط تقاطع بین میانگین برخورد با خط میان RSI متحرک MA 50 (به طور متوسط 50 روز قبلی) و MA 200 (به طور متوسط 200 روز قبلی) طی زمانبندی های طولانی مدت روی نمودار های روزانه و هفتگی باشید. به این دلیل که این روش ارزیابی خود را بوسیله مشاهده تکان های قیمت در طولانی مدت ارائه می دهد بنابراین به عنوان یک استراتژی تجاری بلند مدت مطرح می شود که بهترین عملکرد آن حداقل در یک بازه زمانی 18 ماهه خود را نشان خواهد داد. در این شیوه شما بایستی به دنبال دو نقطه تقاطع موجود باشید که عبارتند از:
همگرایی (تقاطع طلایی): زمانی اتفاق می افتد که خط میانگین متحرک 50 از خط میانگین متحرک 200 روند صعودی گرفته و به سمت بالا عبور کند.
واگرایی (تقاطع مرگ): این نقطه زمانی مشاهده می شود که خط میانگین متحرک 50 در حال عبور از برخورد با خط میان RSI برخورد با خط میان RSI خط میانگین متحرک 200 به سمت پایین است.
در همگرایی مومنتوم کوتاه مدت از مومنتوم بلندمدت پیشی گرفته و در حال عبور از آن است که این یک سیگنال خرید محسوب می شود. این اتفاق زمانی روی می دهد که خریداران به بازار بر می گردند و همین بازگشت باعث افزایش قیمت رمزارز ها می شود. واگرایی در نقطه مقابل این سیگنال قرار می گیرد که در آن مومنتوم برخورد با خط میان RSI کوتاه مدت در مقابل مومنتوم بلندمدت در حال طی روند نزولی است، این شرایط وابسته به سیگنال فروش است و زمانی رقم می خورد که بخش عمده ای از معامله گران تصمیم به خروج از بازار گرفته و دارایی های خود را به فروش می رسانند.
تنظیم این مورد نیازمند ورود به نمودار تریدینگ ویو می باشد؛ تصویر زیر یک حساب وب سایت تریدینگ ویو (TradingView) را به نمایش می گذارد. ابتدا بازه زمانی (پیکان قرمز) را به روزانه یا هفتگی تغییر داده (مربع قرمز)، و دکمه شاخص ها یعنی پیکان آبی را کلیک کنید و شروع به جست و جوی میانگین های متحرک (moving averages) نمایید. با دوبار کلیک میانگین های متحرک را اضافه کنید.
در مرحله بعدی روی نماد دندانه دار هر میانگین متحرک (در گوشه بالا در سمت چپ) کلیک کرده و پارامتر طول (پیکان قرمز) را به ترتیب به 50 و 200 تغییر داده و تنظیمات میانگین متحرک را اعمال کنید. شما همچنین می توانید با کلیک روی "Style" رنگ ها (پیکان آبی) را تغییر و اینگونه دو خط را از یکدیگر متمایز کنید. این روش معاملاتی، برای ارزهای رمزنگاری شده زمانی بیشترین عملکرد را دارد که بازار به شدت در حالت بی ثبات قرار گرفته و افت و خیز قیمتی شدیدی بر آن حاکم باشد، اما در حالتی که بازار خنثی است این دو خط همواره واگرا و همگرا خواهند شد که در پی آن این روش نشانگر سیگنال های خرید و فروش ارز دیجیتال متعددی خواهد بود.
غالبا این حالت زمانی که عدم اطمینان در بازار حاکم باشد و میزان معامله گران صعودی و نزولی در یک خط قرار بگیرند روی می دهد. این مورد را می توان تنها نقصیه این راهبرد دانست، در حالی که میانگین سود در این روش در دوره های کم نوسان بازار می تواند نسبت به ضرر و زیان آن قابل توجه تر باشد.
استراتژی معاملاتی رمز ارزها بر مبنای واگرایی RSI
علیرغم اینکه راهبرد واگرایی RSI یک استراتژی فنی تر در بازار خرید و فروش ارز دیجیتال است اما می تواند برای تاثیر معکوس در زمانبندی روند پیش از وقوع مورد استفاده قرار گیرد و به زمانی تاکید دارد که طی آن قیمت در حال حرکت به سمت خلاف جهت است، یعنی از روند صعودی به نزولی یا بالعکس. RSI مخفف شاخص مقاومت نسبی (Relative Strength Index) است که با محاسبه میانگین سود و زیان در یک بازه زمانی 14 روزه اقدام به اندازه گیری مومنتوم می کند. شاخص RSI را می توانید به راحتی از بخش اندیکارتورها (Indicators) در نمودارهای تریدینگویو اضافه کنید. شاخص RSI هموراه بین 0 و 100 در نوسان بوده و به منظور برجسته سازی "بیش از حد خرید" یا "بیش از حد فروش" یک دارایی کاربرد دارد. اغلب از یک کانال مابین 30 الی 70 برای نمایش دادن این مسئله استفاده می کنند. خارج شدن شاخص از کانال بالای 70 به این معنی است که دارایی مورد نظر در حالت "خرید بیش از حد" قرار گرفته و احتمالا قیمت در حال بازگشت به پایین است. اما در حالت برعکس یعنی زمانی که دارایی در حال حرکت به زیر عدد 30 است "فروش بیش از حد" بر بازار حاکم شده و این یعنی قیمت احتمالا افزایش خواهد یافت.
علیرغم اینکه این شاخص را می توان به تنهایی به عنوان یک استراتژی ساده برای به پیش بردن معاملات ارز دیجیتال عنوان کرد، اما بعضا می تواند حامل نتایج نادرستی نیز باشد، برای مثال مواردی مشاهده شده است که با وجود قرار گرفتن شاخص RSI در مدار "خرید بیش از حد" که حاکی از سیگنال خرید است، قیمت همچنان نزولی باقی مانده است.
استراتژی واگرایی RSI سیستمی پیشرفته داشته و از آن می توان در جهت تعیین زمان مناسب برای تغییر روند قیمت پیش از به وقوع پیوستن آن استفاده کرد. انجام این کار از طریق جست و جوی ناهمگونی میان قیمت و شاخص RSI عملی می شود. معمولا حرکت قیمت و شاخص RSI در یک جهت است. اما با این حال مواقعی مشاهده شده که با وجود حرکت کاهشی قیمت، شاخص RSI در حال افزایش بوده یا برعکس. معمولا این شرایط زمانی پیش می آید که شاهد ایجاد تغییر ناچیزی در حجم معاملات باشیم که به تغییر روند مومنتوم در مراحل اولیه اشاره دارد. یک دریچه چهارساعته و یا روزانه معمولا بهترین چارچوب زمانی برای جست و جوی واگرایی محسوب می گردد، این بازه های زمانی نشان دهنده تغییرات ملموس تر در روند میانمدت تا بلند مدت می باشند. می توان از این استراتژی به منظور پیدا کردن تغییرات جزئی تر در یک روند نیز استفاده کرد.
پنج اندیکاتور کاربردی بازار بورس
در مقاله قبل راجع به ” کاربرد فیلتر و فیلترنویسی در بورس ” مطالبی را خدمت شما ارائه کردیم. اما یکی دیگر از ابزارهای مهم و کاربردی جهت تحلیل تکنیکال در بازار بورس، بحث کاربرد اندیکاتورها و چگونگی استفاده آن در بازار بورس می باشد. لذا در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای رشد مستمر تهیه شده است به معرفی اندیکاتورهای کاربردی بازار بورس و نحوه استفاده از آن در بازار سرمایه پرداخته شده است.
اندیکاتور چیست؟
یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می باشند. اندیکاتورها ابزاری هستند که اطلاعات اولیه بازار را مانند حجم و قیمت بازشدن، حداقل، حداکثر و بسته شدن را گرفته و به کمک روابط و فرمول های ریاضی، خروجی های متنوعی را به ما نشان می دهند. با تحلیل این نمودارها می توان به زمان مناسب ورود و خروج به سهم پی برد.
انواع اندیکاتورها از نظر نحوه نمایش
به طور کلی اندیکاتورها از نظر چگونگی نمایش در نمودارهای قیمت _ زمان سهام، به دو شکل کلی دیده می شوند. بعضی از اندیکاتورها مثل میانگین متحرک روی نمودار دیده می شوند و تعدادی از اندیکاتورها در فضایی جداگانه و در زیر نمودار مانند اندیکاتور RSI و MACD به نمایش در می آیند.
انواع اندیکاتورها از نظر کاربرد
چهار شاخص اصلی توسط اندیکاتور ها بیان میشوند. این فاکتورها عبارتند از روند (Trend)، تکانه (Momentum)، حجم (Volume) و نوسان (Volatility).
به کمک اندیکاتورهای روندی، جهت بازار قابل شناسایی می باشد. اینکه یک بازار روند صعودی، نزولی یا نوسانی دارد به کمک این اندیکاتورها قابل شناسایی می باشد. اندیکاتورهای تکانه ای، شدت و قدرت تغییرات بازار را رصد و ارزیابی می کنند. اندیکاتورهای حجمی به بررسی تغییرات حجم معاملات و مقایسه آن با گذشته می پردازد. اندیکاتورهای نوسان نما به تغییرات قیمتی نسبت به گذشته بازار حساس می باشند.
اندیکاتورهای کاربردی بازار بورس
اندیکاتورهای کاربردی بازار بورس بسیار متنوع و فراوان می باشد. با توجه به اینکه در بازار بورس داخل یا در بازار بورس بین الملل فعالیت می کنیم باید از اندیکاتور خاص آن استفاده کنیم. هر اندیکاتور کاربرد خاص خود را دارد. با توجه به دوره سرمایه گذاری هر فرد (کوتاه مدت، بلند مدت و نوسانی) باید از اندیکاتور خاص آن و آزمایش شده استفاده کند. به این خاطر است که مثلا در نوسان گیری از یک گروه خاص اندیکاتور استفاده می شود. از انواع اندیکاتورهای کاربردی بازار بورس می توان به اندیکاتورهای M و CCIA، MACD، RSI، BB اشاره نمود.
اندیکاتور کاربردی میانگین متحرک (MA)
یکی از پرکاربردترین، ساده ترین و معمول ترین اندیکاتورهای روندی، اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) می باشد. در این اندیکاتور میانگین قیمت سهم در دوره های زمانی خاص محاسبه می شود. به عنوان مثال میاتگین متحرک 5 روزه، 9 روزه، 20 روزه، 50 روزه یا 100 روزه. این اندیکاتور می تواند حالت ساده یا نمایی داشته باشد. که به حالت ساده، SMA و حالت نمایی، EMA گفته می شود. در اندیکاتور میانگین متحرک ساده، درجه اهمیت همه قیمت ها یکسان می باشد. در حالی که در اندیکاتور میانگین متحرک نمایی، به قیمت سهم در زمان های مختلف اهمیت متفاوت داده می شود. این اندیکاتور بر روی نمودار نمایش داده می شود.
نمایش اندیکاتور میانگین متحرک بر روی سهم ذوب آهن
اندیکاتور کاربردی میانگین متحرک همگرا – واگرا (MACD)
اندیکاتور MACD یا همان Moving Average Convergence Divergence که به زبان ساده اندیکاتور مکدی نیز گفته می شود. این اندیکاتور توسط جرالد اپل توسعه داده شده است. این اندیکاتور به اعجاز تحلیل تکنیکال کلاسیک شهرت دارد. زیرا این اندیکاتور از ترکیب اندیکاتور نوسان نما با دو اندیکاتور روندنما حاصل شده است. در نمودار ما دو خط مشاهده می کنیم در صورتی که این دو خط با استفاده از ۳ میانگین متحرک نمایی حاصل شده است. این ۳ میانگین متحرک؛ میانگین متحرک ۹ روزه، میانگین متحرک ۱۲ روزه و میانگین متحرک ۲۶ روزه هستند. خط MACD از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه و میانگین متحرک ۲۶ روزه حاصل شده است. این خط به خط سریع مشهور است. خط دیگر که به خط کند معروف است میانگین متحرک نمایی 9 روزه خط MACD است. هیستوگرام مک دی از اختلاف دو خط فوق حاصل می گردد. موقعی که میله های MACD بالای خط صفر است در این حالت خط سریع بالای خط کند قرار دارد. تقاطع خط سریع با کند از بالا به سمت پایین سیگنال فروش و تقاطع خط سریع با کند از پایین به سمت بالا سیگنال خرید می باشد.
نمایش اندیکاتور مک دی MACD بر روی سهم ذوب آهن
اندیکاتور کاربردی شاخص قدرت نسبی RSI) Relative Strength Index)
اندیکاتور آر اس آی یا همان Relative Strength Index به معنی شاخص قدرت نسبی است که یکی از پرطرفدارترین ابزارهایی است که در بحث تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. اندیکاتور RSI یک اندیکاتور از نوع تکانه یا ممنتوم است و میانگین قدرت و ضعف حرکت قیمتی را در یک بازه زمانی تعیین شده مقایسه می کند. به صورت پیش فرض اندازه دوره RSI روی ۱۴ تنظیم شده است. این بدین معنی است که اندیکاتور RSI در حقیقت ۱۴ کندل اخیر را بررسی می کند. مقادیر این اندیکاتور بین صفر تا 100 در تغییر می باشد. که دارای چند سطح مهم 30، 50، 70 می باشد. مقادیر زیر 30 به اشباع فروش و مقادیر بالای 70 به اشباع خرید معروف می باشد. سیگنال خرید موقعی صادر می شود که خط RSI از پایین به بالا، خط افقی 30 درصد را به سمت بالا بشکند و سیگنال فروش موقعی است که خط RSI خط 70 درصد را به سمت پایین قطع کند. البته استفاده تنها از یک اندیکاتور برای خرید و فروش به صلاح نبوده و باید همزمان اندیکاتورها و ابزار دیگر نیز چک گردد.
نمایش اندیکاتور آر اس آی RSI بر روی سهم ذوب آهن
اندیکاتور کاربردی باند بولینگر BB) Bollinger Band)
اندیکاتور باند بولینگر یکی از اندیکاتورهای روند نما است. باند بولینگر تغییرات قیمت سهم را محاسبه میکند و مرز نسبی از سقف و کف قیمت را فراهم میکند. باند بولینگر که برای سنجش نوسانات استفاده میشود و عرض آن به ما نوسان موجود را نشان میدهد. این اندیکاتور از یک میانگین متحرک که در وسط باند قراردارد و یک انحراف معیار که باعث ایجاد دیواره های کانال می گردد. در صورتی که قیمت بیش از اندازه افزایش یابد و در باند بیرونی قرار گیرد نشان دهنده روند قوی است و میتواند سیگنال برگشتی را صادر کند. معمولا دوره میانگین متحرک می تواند دوره های 10، 20 و 50 و انحراف معیار 5/1، 2 و 5/2 در نظر گرفته شود. موقعی که فاصله باندها از همدیگر کاهش می یابد نشاندهنده احتمال تغییر روند وجود دارد.
نمایش اندیکاتور اندیکاتور باند بولینگر BB بر روی سهم ذوب آهن
اندیکاتور کاربردی پارابولیک سار PSAR) Parabolic SAR)
این اندیکاتور توسط فردی به نام Welles Wilder معرفی شده است. این برخورد با خط میان RSI اندیکاتور به عنوان اندیکاتور روندی شناخته می شود. این اندیکاتور روی نمودار و به صورت نقطه نمایش داده می شود. موقعی که نقاط زیر کندل قیمتی است نشاندهنده بازار صعودی است. قرار گرفتن نقاط پارابولیک سار در بالای نمودار قیمتی نشاندهنده روند نزولی می باشد. نکته مهم دیگر نقش مقاومت و حمایت نقاط پارابولیک سار می باشد. بدین صورت که در حین صعود بازار با برخورد نمودار قیمتی به آخرین نقطه پارابولیک سار روند نزولی قبل، این نقطه نقش مقاومت را بازی کرده و مانع صعود قیمت می شود و نقاط روند صعودی نیز نقش حمایت را بازی می کنند و مانع افت قیمت می شوند.
نمایش اندیکاتور پارابولیک سار PARABOLICSAR بر روی سهم ذوب آهن
اقدامک:
اکنون که با تعدادی از اندیکاتورهای کاربردی بازار بورس آشنا شدید. این اندیکاتورها را در نمودارهای زمان – قیمتی سهام مورد بررسی قرار دهید و به سیگنال های صادره و صحت و سقم آن و نیاز به ترکیب آن با سایر اندیکاتورها و ابزارها توجه فرمایید. در صورت هر گونه پرسشی آنرا با ما درمیان بگذارید.
در صورتی که تمایل دارید بدانید چرا در بورس ضرر کردیم؟ می توانید از لینک زیر استفاده کنید:
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت رشد مستمر، با ما در میان بگذارید.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) را بهتر بشناسیم
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در آنالیز فنی مورد استفاده قرار میگیرد که اندازه تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید (overbought) یا اشباع فروش (oversold) در قیمت سهام را بیان می کند. محدوده مقدار شاخص قدرت نسبی (RSI) بین صفر تا صد در حال تغییر است. این شاخص برای اولین بار توسط وایلدر جی آر و در کتابش در سال ۱۹۷۸ به نام “مفاهیم جدید در سیستمهای بازرگانی فنی” معرفی شد. در مقاله اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با این اندیکاتور بیشتر آشنا خواهیم شد.
تفسیر سنتی و استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشاندهنده اشباع خرید است و ممکن است برای برگشت و اصلاح در قیمت آماده شود و مقادیر ۳۰ یا کمتر نشان میدهد که شرایط مناسبی برای خرید و اشباع فروش را نشان میدهد.
سیگنال خرید در شاخص قدرت نسبی (RSI)
اولین سوالی که در مطالعه اندیکاتورها به عنوان یک تریدر از خودمان می پرسیم این است که چگونه از اندیکاتور برای سیگنال گیری و معین کردن زمان معامله استفاده کنیم. در این قسمت از این مقاله آموزشی قصد داریم با ذکر مثال شهودی سیگنال های معتبر اندیکاتور RSI را با شما مرور کنیم.
واگرایی شاخص قدرت نسبی (RSI) با نمودار قیمتی
یک واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که RSI یک اشباع فروش را ایجاد میکند نقطه کف بعدی اشباع فروش RSI از قبلی بالاتر باشد. یعنی وقتی این دو نقطه را به یکدیگر وصل می کنیم یک خط صعودی شکل میگیرد. این نشاندهنده یک روند صعودی است و وقتی نمودار قیمتی روند معکوس با روند RSI را داشته باشد واگرایی صعودی تکمیل می شود و یک موقعیت عالی برای ورود به سهم است.
برعکس، یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک اشباع خرید را ایجاد میکند نقطه کف بعدی اشباع خرید RSI از قبلی پایین تر باشد. یعنی وقتی این دو نقطه را به یکدیگر وصل می کنیم یک خط نزولی شکل میگیرد. این نشاندهنده یک روند نزولی است و وقتی نمودار قیمتی روند معکوس با روند RSI را داشته باشد واگرایی نزولی تکمیل می شود و یک موقعیت برای خروج ازسهم است.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، هنگامی که RSI پایینترین قیمت را شکل میدهد، یک واگرایی صعودی مشخص شد. این یک سیگنال معتبر است.
رد نوسان شاخص قدرت نسبی (RSI)
یک تکنیک سیگنال گیری دیگر در شاخص قدرت نسبی (RSI) زمانی مورد بررسی قرار میدهد که از قلمرو overbought یا oversold برخورد کرده یا حتی شکسته شده باشد. این سیگنال، “رد چرخش” صعودی نامیده میشود.
به عبارت ساده اگر نمودار RSI ، در مرحله اول خط اشباع فروش را بکشد، سپس حداقل به میزان 30 درصد از نقطه کف قبل خود صعود کرد و دوباره به سمت خط اشباع فروش بازگردد و آن را لمس کند، اگر در مرحله آخر صعود کرده و نقطه عطف قبلی را بشکند و به صعود خود ادامه دهد به احتمال قوی روند سهم صعودی ادامه دار خواهد بود.
همانطور که در تصویر نمودار زیر می بینید در نقطه 1 خط اشباع خرید شکسته شده و تا نقطه 3 صعود می کند. سپس برای بار دوم خط اشباع فروش را لمس کرده و در نقطه 4، سقف قبلی را می شکند و به روند صعودی خود ادامه می دهد.
ترکیب شاخص قدرت نسبی (RSI) با کندل استیک
در این روش سیگنال گیری سعی می شود که با ترکیب دو تکنیک اندیکاتور RSI و کندل استیک ها به یک سیگنا قوی برسیم. برای اینکه بتوانیم به سرعت این سهام را شناسایی کنیم می توانیم با تکنیک فیلتر نویسی به این مهم دست پیدا کنیم.
در دوره های آموزشی آتی سایت بورسیکار به صورت ویدئو حتما این مورد را بررسی کرده و آموزش کامل را خواهیم داد. تا تکمیل شدن این آموزش ما را همراهی کنید.
محاسبه شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی توسط این معادله تعریف میشود .
که RS حاصل تقسیم میانگین سود 14 روزه بر میانگین ضرر 14 روزه می باشد.
میانگین سود (average gain) 14 روزه باید 14 روز که مقدار بسته شدن سهم از روز قبل بیشتر برخورد با خط میان RSI است جمع کرده و بر 14 تقسیم کنیم و میانگین ضرر (average loss) 14 روزه باید 14 روز که مقدار بسته شدن سهم از روز قبل کمتر است جمع کرده و بر 14 تقسیم کنیم. این مقدار را RS1 گوییم.
برای RS2 به بعد از روش زیر استفاده می کنیم.
همه مقادیر دیگر RS به سادگی اولین ارزش تقسیمبر ارزش دوم هستند. میانگین متحرک، تاثیر جنبشهای قیمت بزرگ را هموار میکند.
انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند
در مقالات قبلی در مورد انواع نمودارها و نحوه نمایش تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص صحبت کردیم و گفتیم که قیمت را میتوان با نمودار میلهای، کندل استیک و یا خطی نمایش داد. حال میخواهیم در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال و نموداری که از کنار هم قرار گرفتن این میلهها و کندلها ایجاد میشود، بحث برخورد با خط میان RSI کنیم.
قیمت در بازارهای مالی به صورت مستقیم و خطی حرکت نمیکند و میلهها و کندلهای ایجاد شده در یک روز، با روز دیگر نسبت مشخصی ندارند. بنابراین وقتی نمودار قیمت در بازه زمانی طولانی با تعداد زیادی کندل یا میله بررسی میشود، تغییرات قیمت به صورت زیگزاگی و موجهای متنوع و پی در پی هست. برآیند این تغییرات موجی ممکن است به صورت صعودی، نزولی و یا خنثی باشد و جهت اصلی بازار را برای تحلیلگران مشخص کند.
در این مقاله سعی داریم انواع روند در تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و نحوه ترسیم خطوط روند و کار با آنها را آموزش دهیم. با ما همراه باشید.
انواع روند در تحلیل تکنیکال
روند در واقع جهت حرکت قیمت، در بازارهای مالی را برای تحلیلگران مشخص میکند. روند در بازه زمانی بزرگتر از بازه زمانی نمایش نمودار، قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر نمودار را در بازه زمانی روزانه نگاه میکنید، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز است. اما شما برای تشخیص روند حتما نیاز دارید که چند کندل روزانه در نمودار داشته باشید.
در این حالت میتوانید طبق مبانی اصولی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، روند قیمت را تشخیص دهید و خطوط روند را ترسیم نمایید. انواع روند در تحلیل تکنیکال عبارت است از روند صعودی، نزولی و خنثی. در ادامه نحوه تشخیص و ترسیم هر کدام توضیح داده میشود.
انواع روند – روند صعودی
فرض کنید قیمت بیتکوین در اول فروردین 30.000 دلار و در آخر اردیبهشت 40.000 دلار میباشد. در این حالت در بازه زمانی دو ماهه مورد نظر قیمت بیتکوین صعودی بوده و به اندازه 10.000 دلار رشد کرده است. لذا روند قیمتی بیت کوین در این بازه زمانی صعودی بوده است. اما توجه کنید که این به این معنی نیست که در کل این دو ماه قیمت روند رو به رشد داشته است. به عنوان مثال ممکن است قیمت در اواخر فروردین به 35.000 دلار رسیده باشد اما 10 اردیبهشت 32.000 دلار قیمت داشته باشد.
با توجه به این مثال میتوان روند صعودی، اولین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال را به این صورت تعریف کرد. اگر تغییرات قیمت در بازار به نحوی باشد که کفهای قیمتی در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند، در این حالت بازار، روند صعودی دارد. در صورتی که سقفهای قیمتی تشکیل شده نیز در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند در این حالت روند صعودی قوی خواهد بود.
ترسیم خط روند صعودی
برای ترسیم نیاز هست که نمودار قیمتی حداقل دو کف تشکیل دادهباشد. (منظور از کف در اینجا پایینترین قیمت در درههای ایجاد شده نمودار است.) حتما نیاز است کف دوم قیمت بالاتری نسبت به کف اول داشته باشد. در این حالت خط روند صعودی خواهد بود که این دو کف را به هم وصل میکند.
برای این که خط رسمشده به نوعی تایید شود و اعتبار آن بیشتر باشد، لازم است که کف بعدی نمودار به این خط برخورد با خط میان RSI رسیده و به آن واکنش دهد. بنابراین هر چقدر تعداد نقاط برخورد کف نمودارها به این خط بیشتر باشد خط روند صعودی اعتبار بیشتری خواهد داشت.
بسیاری از تحلیلگران انتهای سایه کندلها را برای رسم این خط در نظر میگیرند. در مقابل عدهای دیگر بدنه کندلها را برای رسم انتخاب میکنند. در نمایش کندل استیک قیمت، بدنه قسمتی است که قیمت شروع و قیمت پایانی در بازه زمانی مورد نظر را مشخص میکند. سایهها، خطوط عمودی متصل به بدنه هستند که سایه بالا، بالاترین قیمت و سایه پایین، پایینترین قیمت در بازه زمانی را نشان میدهد.
در حالت کلی بهتر است که از سایهها برای ترسیم این خطوط استفاده شود چرا که سایهها در نتیجه معامله معاملهگران در بازار ایجاد میشوند لذا روی آینده قیمت تاثیر دارند. اما در مواقعی که در نظر گرفتن بدنه کندلها به جای سایه باعث ایجاد خط روند بهتری با تعداد نقاط برخورد بیشتری شود، در این حالت میتوان از سایهها صرف نظر کرد.
نمودار بالا یک روند صعودی و خط روند صعودی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید خط روند صعودی از سایه کندلها پس از تشکیل کف دوم رسم شدهاست. قیمت پس از ایجاد سقف دوبار دیگر به این خط برخورد کرده و دوباره روند صعودی خود را ادامه دادهاست. این تعداد برخورد معتبر بودن خط روند رسم شده را نشان میدهد.
انواع روند – روند نزولی
حال فرض کنید قیمت اتریوم در اوایل فروردین 3.000 دلار بوده است و در اواخر اردیبهشت این قیمت به 2.000 دلار رسیده است. بنابراین در این دو ماه به طور کلی میتوان گفت قیمت نزول کرده و به اندازه 1.000 دلار کاهش داشته است. این کاهش قیمت در این مدت نشانگر روند نزولی قیمت در این مدت است. اگرچه ممکن است قیمت در این بین افت و خیزها و یا به عبارت نموداری کفها و قلههایی ساخته باشد.
قلهها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت کاهش مییابد. به عبارتی قلهها ماکزیمم قیمت محلی هستند. کفها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت افزایش مییابد. بنابراین کفها نشاندهنده مینیم قیمت محلی هستند.
با توجه به مثال ذکر شده میتوان گفت روند نزولی که دومین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال است، روندی است که در آن قیمت در طی بازه زمانی کاهش مییابد به نحوی که سقفهای قیمتی رفته رفته ارتفاع کمتری نسبت به قلههای قبلی ایجاد میکنند. در صورتی که کفهای قیمتی نیز در طی روند نزول برخورد با خط میان RSI قیمتهای پایینتری تجربه کنند روند نزولی قویتر خواهد بود.
ترسیم خط روند نزولی
برای ترسیم خط روند نزولی نیاز است که دو سقف قیمتی که سقف قیمتی دوم قیمت پایینتری نسبت به سقف اول دارد ایجاد شده باشد. در این حالت خطی که دو سقف را به هم وصل میکند خط روند نزولی است. برای اینکه خط روند نزولی اعتبار بیشتری پیدا کند حتما نیاز است که سقف بعدی قیمتی در روند نزولی به این خط واکنش نشان داده و دوباره قیمت کاهش یابد.
ترسیم خط روند نزولی نیز همانند خط روند صعودی، بهتر است که از سایهها باشد و فقط در صورتی که ترسیم از بدنهها باعث اعتبار بیشتر خط روند شد، در این حالت میتوان سایهها را نادیده گرفت.
نمودار بالا یک روند نزولی را نشان میدهد که پس از تشکیل سقف دوم با قیمت پایینتر از سقف اول رسم شده است. همانطور که مشاهده میکنید قیمت پس از مدتی کاهش دوباره روند صعودی داشته اما با رسیدن به خط روند نزولی به آن واکنش نشان داده و دوباره روند نزولی گرفته است. این موضوع نشاندهنده اعتبار بالای خط روند رسم شده است.
انواع روند – روند خنثی یا Side
روند سومی که از انواع روند در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد، روند خنثی یا ساید است. در روند خنثی بر خلاف روندهای صعودی و نزولی تغیرات قیمت منجر به سقفهای یا کفهای بالاتر و یا پایینتر نمیشود بلکه کفها تقریبا در یک سطح و سقفها نیز در یک سطح قرار دارند و معمولا اختلاف این دو سطح باهم برابر نیست. در این حالت ما یک خط روند نداریم بلکه دو خط در سقف و کفها داریم که قیمت بین این دو خط نوسان میکند.
نمودار بالا یک روند خنثی یا ساید را نشان میدهد. همانطور که میبینید سقفها و کفهای تشکیل شده تقریبا با هم ارتفاع برابری دارند و اختلاف بین سقفها و کفها مقدار قابل توجهی نیست.
نکات مهم انواع روند در تحلیل تکنیکال برای معاملهگران
در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال نکات مهمی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان موفقیت در تحلیلگری وجود ندارد. در این بخش ما سعی میکنیم به طور کامل این نکات را به شما عرضه کنیم اما لازم است شما نیز با دقت و حوصله نکات گفته شده را مطالعه کنید تا ملکه ذهنتان شود.
روند بهترین دوست معاملهگران است
تشخیص انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند پایهی بسیاری از تحلیلها و سیستمهای معاملاتی است. تحلیلگران معمولا پیش از هر کاری در نمودار به این کار میپردازند. روند بهترین دوست معاملهگران است و اکثر افراد با تجربه در بازارهای مالی این نکته را در تمامی تحلیلها و معاملات خود رعایت میکنند. معامله بر خلاف روند، معمولا جزو فعالیتهای پرریسک در بازارهای مالی تقسیمبندی میشود و به هیچ عنوان توصیه نمیشود معاملهای بر خلاف روند بازار انجام شود.
قیمت به انواع روند احترام میگذارد
خطوط روند معتبر معمولا خطوطی هستند که قیمت به آنها احترام میگذارد. بنابراین تا زمانی که نشانهی مهمی از تغییر روند دیده نشده است فرض بر ادامه روند فعلی است. با تشخیص درست روند میتوان در نقاطی که قیمت به خط روند نزدیک شده است آماده ورود به معامله شد. برخورد سوم معمولا بهترین نقطه برای ورود به معاملات است. نقاط برخورد بعدی هم با بررسی شرایط هر کدام نقطهی مناسبی برای ورود به معامله هستند.
قیمت پایانی، بهترین قیمت برای تشخیص انواع روند
برای ترسیم خطوط روند بهترین قیمت، قیمت پایانی است و اکثر تحلیلگران از این قیمت برای رسم استفاده میکنند. در صورت عدم دسترسی به این قیمت میتوان از قیمت باز شدن کندلها (قیمتی که در اولین معامله آن روز ثبت میشود) استفاده کرد. در این صورت معمولا خط روند از وسط کندلها عبور میکند.
خطوط روند به همدیگر تبدیل میشوند
خط روندها معمولا به همدیگر تبدیل میشوند. به این معنی که وقتی روند نزولی شکسته میشود همان خط روند نزولی برای قیمت به عنوان حمایت عمل میکند. در این حالت، قیمت در روند جدید ایجاد شده نیز میتواند به این خط واکنش نشان دهد.
انواع روند در تایم فریمهای مختلف متفاوتند
روند در تایم فریمهای مختلف باهم متفاوت است. انواع روند در تحلیل تکنیکال شامل روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی را میتوانیم درتایم فریمهای مختلف مشاهده کنیم. به عنوان نمونه خط روندی که در تایم فریم ماهانه رسم میشود ممکن است صعودی باشد اما در تایم فریم هفتگی قیمت روند نزولی و اصلاحی داشته باشد. هر چقدر تایم فریم مورد استفاده بلند مدتی باشد، اعتبار خط روند نیز بیشتر است.
معمولا تحلیلگران خط روندها را به صورت چند زمانی ترسیم میکنند. به این معنی که در تایم فریمهای مختلف مثل ماهانه، هفتگی، روزانه و … خطوط روند را ترسیم میکنند. نوسانگیرها معمولا از تایم های کوچکتر چند ساعته تا چند دقیقه برای ترسیم خط روند استفاده میکنند. آنها با استفاده از خطوط رسم شده،آنی وارد معامله شده با کسب سود از آن خارج میشوند.
اگر خط روند ترسیم شده برای مدت زمان بیش از یک سال باشد به آن خط روند بلند مدتی میگویند. خط روندی که برای حدود سه ماه رسم میشود خط روند میان مدتی است. به خط روندی که برای زمان کمتر از یک ماه رسم شده باشد خط روند کوتاه مدتی میگویند. خط روند بلند مدتی در درون خود چند خط روند میان مدتی تشکیل میدهد. ممکن است این خطوط در جهت روند بلند مدتی یا خلاف جهت آن باشد. معاملهگران بسته به شخصیت معاملهگری خود میتوانند با استفاده از این خطوط وارد معامله شوند.
خط روند، خط قرمز معاملهگران است
خط روند، خط قرمز معاملهگران است به این معنی که عبور قیمت از آن برای معاملهگران بسیار مهم است. در این حالت معاملهگران معمولا معامله باز نمیکنند. آنها منتظرند تا با دیدن نشانههای بیشتر، تغییر شرایط و روند را بررسی کنند. در صورت اطمینان از تغییر روند وارد معامله شوند. برای شکست خط روند حتما نیاز است که حجم بالایی از معامله در آن قسمت انجام شده باشد. اگر قیمت با کندل قدرتمندی از خط رد شد، تاییدیه صادر شده است.
معامله در روندهای خنثی
در روندهای خنثی معمولا معاملهگران در سقفها وارد موقعیت فروش و در کفها وارد موقعیت خرید میشوند. اگرچه توصیه این است که در روندهای خنثی به کل وارد معامله نشد. این مساله در تایم های کوتاه اهمییت بیشتری دارد. باید صبر کنید تا اینکه قیمت یک روند صعودی یا نزولی به خود بگیرد و بعد وارد معامله شوید. بنابراین معامله در انواع روندها باهم متفاوت است و حتما باید به این نکته توجه شود.
جمعبندی
در این مقاله انواع روند در تحلیل تکنیکال و نحوه رسم و استفاده از آنها تشریح شد. این مبحث پایه بسیاری از تحلیلهای پیشرفته است و اکثر تحلیلگران از آن در سایر روشهای تحلیلی خود استفاده میکنند. بنابراین توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله میتواند کمک شایانی به شما در مسیر تحلیلگری کند.
دیدگاه شما