تحلیل تکنیکال آره یا نه | تحلیل تکنیکال چیست؟
مجله افیکسکار: در این پست جواب سوال مهم تحلیل تکنیکال چیست و کاربردهای آن در بازارهای معاملاتی آمده است .
فلسفه سرمایهگذاری چارچوب عملکردی و مبانی تصمیمگیریهای سرمایهگذار را تعیین میکند. برخی از سرمایهگذاران در ایران و جهان، رویکرد «تکنیکال» را قطبنمای خود در بازارهای سرمایهپذیر قرار دادهاند. اما امروز کارآیی این رویکرد -به ویژه در بازار سهام- به چالش کشیده شده است. مقاله حاضر، پیرامون سوالهایی است که تحلیل تکنیکال با آن مواجه است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
مقصود از تحلیل تکنیکال یا نمودارگرایی ، باور به امکانِ پیشبینی حرکت آتی قیمتها، بر مبنای حرکت آنها در گذشته است. به بیان دیگر، پیشبینی «طرف راست» و خالیِ نمودارِ قیمت، بر اساس «طرف چپ» آن، که حاوی تاریخچهای از حرکت قیمتی آن مورد سرمایهگذاری (ارز، طلا، سهم و ..) است.
تلاش برای پیشبینی روندهای قیمتی با مطالعه نمودارها، یک تکنیک متداول سرمایهگذاری است. در واقع، تحلیل تکنیکال شاید معمولترین شکلِ انتخاب سهام باشد. به دلیل اینکه هر فرد بدون نیاز به آموزش زیاد، میتواند آن را فرا بگیرد و انجامش دهد.
برای بسیاری از سرمایهگذاران، تحلیل تکنیکال چیزی فراتر از صرفِ پیشبینی آینده بر اساس روندهاست. پیروان متعصبترِ این روش، تلاش میکنند فرصتهای معاملاتی را با استفاده از ابزارهایی مثل میانگین متحرک، قدرت نسبی، خطوط حمایت و مقاومت و الگوهایی مانند سر و شانه-و فهرستی طولانی از دیگر الگوهای ساخته شده- شناسایی کنند.
تحلیل تکنیکال، میان سرمایهگذاران حقیقی محبوبتر است. اما آیا این نگاه، آنها را به تصمیمهای خرید و فروش درست هدایت میکند؟ پاسخ این سوال آسان نیست.
در ادبیات مسلطی که میان چارتیستها جریان دارد، کارآیی واقعی اساسا نادیده گرفته میشود. در عوض، روی اثربخشی نظریههای درونی تکنیکال در دورههای منتخب زمانی که طبق این الگوها سودهای غیرمتعارف کسب شده، تمرکز میکند.
یکی از اولین پژوهشهایی که تلاش کرد دادههای مرتبط با تحلیل تکنیکال را بررسی کند، پژوهشی بود که در سال ۱۹۸۰ انجام شد. این دادهها مربوط به معاملات سرمایهگذارانی بود که از تحلیل تکنیکال استفاده میکردند. سه پژوهشگر در مقالهای با عنوان «طراحی سبد و کارآیی سبد: سرمایهگذار حقیقی» دادههای معامله سهام را برای تعداد زیادی از سرمایهگذاران طی سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ بررسی کردند. یافتههای آنها از این حکایت داشت که تحلیل تکنیکال کارآیی سبد سهام را برای سرمایهگذاران حقیقی، شدیدا تنزل میدهد.
در سلسله تحقیقاتی که بِرَد باربر و ترنس اُدین از دانشگاه برکلی، اواخر دهه ۹۰ میلادی آغاز کردند، میزان کارآیی واقعی برای هزاران سرمایهگذار حقیقی که با حساب خودشان معامله میکردند، مستند شد. نتایج این تحقیقات در قالب چندین مقاله ارائه شده است. آنها دریافتند کسانی که بیشتر معامله میکنند، از کسانی که کمتر معامله میکنند، کارآیی پایینتری دارند. و اغلب کسانی که در مطالعه باربر و اودین بیشتر معامله میکردند، معاملهگران تکنیکال بودند.
اخیرا دو محقق از هلند، مقالهای منتشر کردند که به طور خاص، نتایج سرمایهگذارانی را بررسی کرده که با تکیه بر تحلیل تکنیکال معامله میکنند. در این مقاله، آروید هافمن از دانشگاه ماستریخت و هِرْش شِفرین از دانشگاه سانتا کلارا، دادههای مربوط به معامله سرمایهگذاران هلندی را برای دوره زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ بررسی کردند. این سرمایهگذاران هم بر مبنای تحلیل تکنیکال فعالیت میکردند.
سال ۲۰۰۶ یک شرکت کارگزاری ریز اطلاعاتی که در اختیار داشت را به این دو پژوهشگر ارائه کرده بود. این اطلاعات شامل همه تراکنشهای معاملاتی برای معلملهگران و یک سوال کلیدی از آنان بود. اینکه تحليل تكنيكال چيست؟ کدام استراتژی را به عنوان مبنا در تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند. و «تحلیل تکنیکال» یکی از گزینههایی بود که میتوانستند انتخاب کنند.
۳۲ درصد از این سرمایهگذاران گفته بودند از تحلیل تکنیکال به صورت انحصاری یا در تلفیق با تحلیل بنیادی،استفاده میکنند. هافمن و شفرین موفق شدند اطلاعات حساب ۵۵۰۰ نفر را با روشهای آماری دقیق، آنالیز کنند.
در نهایت، نتایج این بررسی آماری نشان داد که سرمایهگذاران حقیقی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، نسبت به کسانی که از این روش استفاده نمیکنند، بهطرز نامتناسبی به روندهای کوتاهمدت تمایل دارند، نرخ بالای جابجایی سهام در سبد خود را تجربه میکنند، و در مجموع، بازده پایینتری کسب میکنند.
همچنین، هافمن و شفرین دریافتند که هفتاد درصد از عدم کارآیی این سرمایهگذاران، حاصل ازتصمیمات غلط آنها درباره انتخاب سهم و ۳۰ درصد آن ناشی از هزینههای بالای مبادله (کارمزد و مالیات و …) است.
اغلب سرمایهگذاران –لااقل در مقطعی از فعالیت خود- درگیرِ تحلیل تکنیکال و پیشگوییهای نموداری بودهاند. تحلیل تکنیکال خودش را چون نقشه گنجی نشان میدهد، که راههای میانبُر و آسانی برای رسیدن به صندوقچههای طلا در خود نهفته دارد.
جالب است بدانید، حتی وارن بافت هم اذعان کرده که سالهایی از زندگی کاریاش را صرفِ مسلط شدن به تحلیل تکنیکال کرده است. اما علیرغم همه ادعاهایی که در دل تحلیل تکنیکال وجود دارد، نمودارگرایی از سودآوری میکاهد. سال ۲۰۰۵ وارن بافت در دانشگاه وندربیلت درباره این دوگانگی در ادعا و نتیجه، به شوخی گفت: «من وقتی فهمیدم تحلیل تکنیکال کار نمیکند که نمودار را زیرورو کردم، اما باز به جواب متفاوتی نرسیدم»
جادویی در اعداد وجود ندارد
بخشی از مکتب تحلیل تکنیکال به موضوع اعداد فیبوناچی تعلق دارد. اعداد فیبوناچی دنبالهای از عددهای صحیح هستند. این دنباله اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان ایتالیایی قرن سیزدهم معرفی شد. سلسله اعداد فیبوناچی با ۰ و ۱ شروع میشود. و اعداد بعدی، حاصل جمع دو عدد قبلی خودشان هستند. بخش آغازین این دنباله از اعداد زیر تشکیل شده است:
… ، ۳۴ ، ۲۱ ، ۱۳ ، ۸ ، ۵ ، ۳ ، ۲ ، ۱ ، ۱ ، ۰
هرچه این دنباله را بیشتر ادامه دهیم، نسبت دو عدد متوالی به ۱٫۶۱۸ میل می کند. این عدد به نام نسبت طلایی در طراحی و معماری شناخته میشود. نسبتی که میگویند در رشد گیاهان و اندام جانداران مستتر است.
تحلیگران تکنیکال میگویند اگر این عدد در طبیعت کار میکند، چرا در بازارهای مالی کار نکند؟ برخی معاملهگران معتقدند، وقتی بازار به ۶۱٫۸% پایینتر از حد بالای گذشته خود (یا ۶۱٫۸% بالاتر از حد پایین گذشته خود) میرسند، روند خود را تغییر میدهد.
گفتیم که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند، که حرکتهای آینده قیمت را میتوان با مطالعه قیمتهای گذشته پیشگویی کرد. برخی از آنها از الگوها ( مانند سر و شانه، مثلث متقارن و …) استفاده میکنند. گروه دیگر، نشانگرهایی -که در ادبیات تکنیکال به دو دسته اندیکاتورها و اسیلاتورها تقسیم میشوند- مثل میانگین متحرک را بررسی میکنند. و برخی از آنها معتقدند بازار روی موجهای ازپیشتعیینشده حرکت میکند. طرفداران فیبوناچی جزء گروه سوماند.
در پژوهشی که توسط پروفسور روی بَچِلور ریچارد رَمیار صورت گرفته، شواهدی در تایید کارکرد اعداد فیبوناچی در بازار سهام آمریکا پیدا نشده است. به عنوان مثال، آنها شاخصهایی را طی سالهای ۱۹۱۴-۲۰۰۲ بررسی کردند و هیچ نشانهای از معکوس شدن روند در سطوح ۶۱٫۸% -یا هر سطح پیشبینی شده دیگری- نیافتند.
جالب است بدانید، پژوهشهایی که نتایج واقعی تحلیل تکنیکال را بررسی میکنند، معدودند. یکی از دلایل سختی کار در بررسی آماری تحلیل تکنیکال، ابهام در متدولوژی و عدم شفافیت قواعد است. در واقع، دنباله فیبوناچی یکی از معدود سازوکارهای درون تحلیل تکنیکال است، که تن به آزمون میدهد. پروفسور بچلور مینویسد «ریشه مسئله در این است که تحلیل تکنیکال، از مشخص کردن قواعد و ارائه گزارش در یک روش قابل قبول علمی، سر باز میزند. اغلب، به قدری این قواعد مبهم و پیچیدهاند که آزمون را ناممکن میسازند.»
اگر نظریه بازار کارا درست باشد، اساسا تحلیل تکنیکال نباید کار کند. به دلیل اینکه همه اطلاعات -از جمله حرکتهای قیمتی در گذشته- در قیمت فعلی منعکس هستند. یعنی همه تاثیر خود را در وضعیت فعلی قیمت، تخلیه کردهاند، و چیزی برای پیشبینی آینده در خود ندارند.
نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال یک خطای شناختی مهم مرتکب میشوند. آنها با در دست داشتن الگوهای خود به انبار دادههای موجود در بازار وارد میشوند و به دنبال شواهدی بر تایید الگوی خود میگردند. با توجه به انبوهیِ دادههای موجود، پُرواضح است که اغلب، شواهدی دال بر تایید الگوهای ازپیشتعریفشده پیدا میکنند. در حالی که خواسته یا ناخواسته، از کنار حجم قابل توجهی از دادههایی که خارج از الگوهای آنهاست، بیتوجه عبور میکنند.
تحلیلگران تکنیکال یا چارتیستها، بیش از گذشته باید در باب کارآیی و ریشههای علمی نظریات خود بیاندیشند. پافشاری بر متدهای نادرست، سرمایه را در معرض ریسک بالاتری قرار خواهد داد. در این میان، بیشترین ریسک متوجه افرادی میشود که منحصرا این روش را برای مبادلات خود برگزیدهاند. به نظر میرسد، تلفیق این روش با دیگر رویکردهای تحلیلی، هوشمندانهتر و امنتر باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال در بازار بورس (Technical Analysis)
آموزش تحلیل تکنیکال و یادگیری روش های تکنیکال برای افرای که در بورس فعالیت می کنند امری ضروری است. یکی از بهترین روش های سرمایه گذاری در بورس، سرمایه گذاری با روش تحلیل تکنیکال است. باید توجه داشت که تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است و البته خیلی از سرمایه گذاران با استفاده صحیح از روشهای آموزش تحلیل تکنیکال سودهای خوبی از بازار می برند. بسیاری از افراد هستند که درآمدی غیر از سرمایه گذاری در بازار بورس ندارند و از این طریق درآمد خوبی کسب می کنند.
بسیاری از افراد حرفه ای با استفاده از روش های تحلیل تکنیکال بیش از 20 تا 30 درصد در ماه سود می کنند. البته نباید فراموش کرد که رسیدن به این سود مستلزم داشتن سال ها تجربه می باشد. باید توجه داشت افرادی که تاره وارد بازار بورس می شوند و می خواهند در بورس سرمایه گذاری کنند در اصطلاح باید خاک بورس را بخورند و آموزش تحلیل تکنیکال را به درستی فرا بگیرند تا به یک فرد حرفه ای تبدیل شوند.
از نظر من بیش از 80 درصد بورس تجربه است و مابقی روش های تحلیلی از جمله تحلیل های تکنیکالی می باشد. خیلی از دوستان می خواهند بدانند تحلیل تکنیکال چیست؟ و چطور باید با استفاده از روش های تحلیلی سرمایه گذاری در بورس را شروع کنند؟ خیلی از دوستان پیغام داده اند که مطالب آموزش تحلیل تکنیکال در سایت قرار داده شود.
برای همین مقاله آموزش تحلیل تکنیکال برای این دسته از دوستان نوشته شده است. امیدوارم افرادی که می خواهند با استفاده از تحلیل تکنیکال سرمایه گذاری در بورس را شروع کنند این مقاله را مطالعه کنند تا به نتیجه مطلوب در بازار بورس برسند.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را حتما مطالعه فرمایید
تحلیل تکنیکال چیست ؟
در آموزش تحلیل تکنیکال به این مهم پرداخته می شود که تحلیل تکنیکال یعنی پیش بینی رفتار قیمت یک سهم از طریق اطلاعات قبل همچون قیمت سهم، حجم معاملات و غیره می باشد. بسیاری از بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای خارجی، بازار بورس و بازار طلا، همچنین بازار مسکن را با آموزش تحلیل تکنیکال می توان تحلیل کرد. تکنیکالیست ها با تحلیل دقیق نمودارها رفتار آینده قیمت یک سهم را پیشبینی می کنند و با استفاده از تحلیل تکنیکال در سهم مورد نظر خود سرمایه گذاری می کنند.
پیشنهاد می کنم حتما مقاله کاربردی آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال را مطالعه فرمایید
اصول آموزش تحلیل تکنیکال
1- نمودار قیمت همه اطلاعات را در بر می گیرد
2- قیمت هر سهم روند خاصی را دنبال می کند
3- قیمت یک سهم در دوره های زمانی مختلف تکرار می شود
1- نمودار قیمت همه اطلاعات را در بر می گیرد
تحلیل گران تکنیکال می گویند عواملی همچون فاکتورهای اقتصادی، عرضه و تقاضا و بسیاری عوامل دیگر از جمله عوامل روان شناسی قیمت سهام را در بازار مشخص می کند. البته در آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود که تکنیکالیست ها با تحلیل رفتار نمودار قیمت که نتیجه بررسی عرضه و تقاضا می باشد بازار آتی را پیش بینی می کنند.
تحلیل گران تکنیکال صرف نظر از عوامل بنیادی شرکت، فقط حرکت نموداری قیمت را در نظر می گیرند. در آموزش تحلیل تکنیکال و مباتی تکنیکالی تکنیکالیست ها اعتقاد دارند قیمت سهام تمام عوامل بنیادی یا فاندامنتالی را که می تواند بر قیمت سهام تاثیر بگذارد را شامل می شود.
2- قیمت هر سهم روند خاصی را دنبال می کند
افرادی که با روش آموزش تحلیل تکنیکال در بورس سرمایه گذاری می کنند اعتقاد دارند که قیمت ها از روند خاصی پیروی می کنند. یعنی بعد از اینکه روند خاصی در یک سهم در بورس تثبیت شد حرکت قیمت در آینده نیز در همان جهت حرکت خواهد کرد. مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد تا روند سهم را دچار تغییر شود.
3- قیمت یک سهم در دوره های زمانی مختلف تکرار می شود
تکنیکالیست ها بر این باورند که قیمت سهام در دوره های زمانی مختلف در بازار بورس تمایل به تکرار شدن دارد. در آموزش تحلیل تکنیکال عقیده بر این است که ذات تکراری حرکت قیمت بستگی به روانشناسی بازار بورس دارد. به عبارت ساده سرمایه گذاران در بازار بورس در طول زمان واکنش های مشابهی نسبت به نوسانات بازار از خود بروز می دهند.
در آموزش تحلیل تکنیکال، از الگوهای پیچیده و چه بسا بسیار ساده نموداری برای تحلیل حرکت های سهام در بورس استفاده می شود. جالب است بدانید خیلی از این نمودارها، بیش از 50 سال مورد استفاده سرمایه گذاران در بورس قرار می گیرد.
چطور می توان با آموزش تحلیل تکنیکال در بورس سرمایه گذاری کرد؟
در حقیقت آموزش تحلیل تکنیکال بررسی رفتار بازارهای مالی است. افرادی که از تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس استفاده می کنند هر ساعت و هر روز قیمتهای بازار را رصد میکنند و نمودار تغییرات قیمت سهام را ترسیم میکنند. به همین دلیل نمودارها از اجزای مهم تحلیلی در این روش می باشد.
افرادی که از روش های آموزش تحلیل تکنیکال استفاده میکنند معتقد هستند اگر عوامل تاثیرگذار مانند عوال اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که منجر به تغییرات در بازارهای مالی می شود را بشناسیم و اطلاعات دقیق در مورد آنها داشته باشیم باز هم به درستی نمیتوانیم رفتار بازار را با دقت پیش بینی کنیم.
در آموزش تحلیل تکنیکال گفته میشود تکنیکالیست ها ترجیح میدهند (گاهی اوقات نه همیشه) از اخبارهای مختلف صرف نظر کنند و رفتار سهام را در نمودار بررسی کنند. بررسی چارت و نمودار در بورس میتواند جذاب باشد و ایدههای زیادی به وجود آورد.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش فیلتر نویسی در سایت دیده بان بورس را مطالعه کنید
فرق تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
در آموزش تحلیل فاندامنتال عواملی که بر قیمتها تاثیر می گذارند مورد بررسی قرار می تحليل تكنيكال چيست؟ گیرد. البته در تحلیل فاندامنتال در بورس بیشتر تحلیل ها بر پایه تحلیل هایی است که میان مدت و بلند مدت بر قیمت یک سهم اثر می گذارد.
اما در آموزش تحلیل تکنیکال تحلیل گران یاد میگیرند که چه عواملی باعث افزایش و کاهش عرضه و تقاضا می شود. البته همین نیرو بر قیمت های سهام در بورس تأثیر می گذارد و نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
تحلیل گران تکنیکال به دنبال یافتن علت تغییر جهت قیمتها در بازار بورس نیستند. جالب است بدانید بیشتر تحلیل گران تکنیکال علت تغییر جهت قیمت ها در بورس را نمی دانند و برای آن ها جذابیتی هم ندارد. تحلیل گران تکنیکال با آموزش تحلیل تکنیکال حرفه ای و با استفاده از نمودارها و الگوهای خاصی می توانند این تغییر قیمت در سهام های بورس را شناسایی کنند.
یک تحلیل گر تکنیکال با استفاده از بررسی روند قیمت ها در سهام و به کمک ابزارهای تکنیکی مانند اندیکاتورها و نمودارها بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص می دهد. البته شک نکنید یک تحلیل گر تکنیکال حرفه ای می تواند از بسیاری افراد با تجربه بازار بورس سود بیشتری کسب کند.
پیشنهاد می کنم محصول اندیکاتور پول هوشمند (شناسایی پول هدفمند) را مشاهده کنید
مزایای آموزش تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل بنیادی
1- سازگاری با بازارهای مختلف مالی
مهمترین مزیت آموزش تحلیل تکنیکال سازگاری آن برای انواع معاملات بورس در زمان های متفاوت می باشد. به جرات می توان گفت تمام بازاهای مالی و بورس از این اصول تبعیت می کنند.
یک تحلیلگر تکنیکال میتواند هر بازاری را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در تحلیل فاندامنتال مقادیر زیادی صورت های مالی برای بررسی وجود دارد و حتما نیاز به تخصص خاصی می باشد.
در آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید در هر زمان به سرعت از گروه پتروشیمی به گروه بانکی رفته و بررسی خود را انجام دهید ولی یک تحلیل گر بنیادی یا فاندامنتال در بورس ابتدا باید صورتهای مالی و خیلی از اخبار و اطلاعات دیگر را در تحلیل خود لحاظ کند و قطعا خیلی از نوسانات و سودهای بازار بورس را از دست خواهد داد.
پیشنهاد می کنم محصول اندیکاتور خرید و فروش (هشدار ورود به سهم) را حتما مشاهده کنید
2- استفاده در دوره های زمانی مختلف
یکی دیگر از مزیت های آموزش تحلیل تکنیکال در بورس استفاده آن در بازه های زمانی مختلف است. معامله گران کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و نوسان گیران به سادگی می توانند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند و روش کار معامله گر مشخص می کند که در چه بازه زمانی به تحلیل سهلم در بورس و بازارهای مالی بپردازد.
تحلیل گران تکنیکال مشخص میکنند قصد پیشبینی برای چه مدت زمانی را دارند. برخی از افراد میگویند وقتی آموزش تحلیل تکنیکال را یاد میگیرید می بایست آن را در بازه های زمانی کوتاه مدت استفاده کنید که این اعتقاد صحیح نمی باشد. باید توجه داشت با آموزش تحلیل تکنیکال و استفاده از این روش، تحلیل گران تکنیکال برای پیشبینی دوره های زمانی بلند مدت از نمودارهای ماهیانه یا سالیانه استفاده میکنند.
3- تحلیل تکنیکال برآیندی از تحلیل بنیادی است
در آموزش تحلیل تکنیکال تغییرات قیمت مورد توجه قرار می گیرد. اما تحلیل فاندامنتال عوامل اقتصادی و سیاسی بر عرضه و تقاضا تأثیر دارد و باعث میشود قیمت یک سهم در بورس دچار نوسان شود. تحلیل گران فاندامنتال تمام فاکتورها و صورت های مالی یک شرکت را بررسی می کنند تا بتواند ارزش ذاتی سهام در بورس را محاسبه کنند.
ارزش ذاتی به قیمتی گفته می شود که تحلیل گران فاندامنتال با توجه به عرضه و تقاضا و محاسبات بنیادی قیمت واقعی سهم را محاسبه می کنند. اگر قیمت سهام در بورس زیر ارزش ذاتی تحليل تكنيكال چيست؟ باشد، تحلیل گران فاندامنتال میگویند قیمت برای خرید مناسب است.
در هر دو روش آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال سعی می کنند قیمت سهام در بورس را پیش بینی کنند. تحلیل گران تکنیکال تغییرات قیمت را برای پیش بینی قیمت آینده سهام کافی می دانند و به دلایل تغییرات قیمت سهام در بورس چندان اهمیتی نمی دهند در حالی که تحلیل گران فاندامنتال به دلایل تغییر قیمت در بورس میپردازند.
چون آموزش تحلیل تکنیکال تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی میکند و باید توجه داشت تاثیر عوامل فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده است پس به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است و به عقیده بسیاری آموزش تحلیل تکنیکال بر آموزش تحلیل فاندامنتال ارجحیت دارد.
استفاده تحلیل گران تکنیکال از فیلترهای کاربردی و نوسان گیری در سایت دیده بان بازار
بسیاری از افراد حرفه ای به افرادی که به دنبال آموزش تحلیل تکنیکال هستند پیشنهاد می کنند در کنار تحلیل های خود از فیلترهای کاربردی و نوسانی دیده بان بازار هم استفاده کنند. خیلی از تحلیل گران تکنیکال با استفاده از فیلترهای کاربردی و فیلترهای نوسان گیری در بورس سهام خود را شناسایی می کنند. تحلیل گران تکنیکال ابتدا چند سهم مناسب را با استفاده از این فیلترهای کاربردی و نوسانی شناسایی می کنند. در مرحله بعد با استفاده از اندیکاتورها و نمودارها آینده سهم را پیش بینی می کنند.
تحلیل گران تکنیکال با آموزش تحلیل تکنیکال می توانند به سرعت بهترین سهم های بورس را شناسایی می کنند. خیلی از تکنیکالیست ها در ماه چندین بار با استفاده از فیلترهای کاربردی و نوسان گیری و استفاده از نمودارها خرید و فروش انجام می دهند و سودهای زیادی از بازار بورس کسب می کنند.
تحلیل گران تکنیکال با استفاده از این روش بهترین سهم های نوسانی را شناسایی می کنند. بیشتر افرادی که در بورس خرید و فروش انجام می دهند میگویند با آموزش تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیت خیلی بیشتر است.
پیشنهاد می کنم محصول متفاوت فیلترهای نوسان گیری در بورس که شامل 3 فیلتر تخصصی می باشد را مشاهده کنید. برای توضیحات تکمیلی در خصوص این 3 فیلتر که به صورت تخصصی کدنویسی شده و فقط در وب سایت ثروت آفرین موجود می باشد محصول فیلترهای کاربردی بورس (نوسانگیری کوتاه مدت) را مشاهده کنید.
نتیجه گیری و سخن پایانی
پیشنهاد می کنم اگر به صورت جدی می خواهید در بورس فعالیت کنید آموزش تحلیل تکنیکال را در اولویت قرار دهید. سرمایه گذاری در بورس با استفاده از تحلیل تکنیکال طرفداران بیشتری دارد. در روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی بیشتر تمرکز بر روی صورت های مالی و اثرات قراردادها بر روی قیمت سهم بررسی می شود. در صورتی که این بررسی مدت زیادی طول می کشد و در صورت به نتیجه رسیدن هم ممکن است سهم تا ماه ها و حتی بیشتر هم رشد مورد انتظار را نداشته باشد.
اما کسانی که آموزش تحلیل تکنیکال را بطور شحیح فرا گرفته اند و با استفاده از تحلیل تکنیکال در بورس سرمایه گذاری می کنند از نوسانات بازار بورس سودهای زیادی می برند. جالب است بدانید همین نوسانات سالانه سودی بیش از 200 تا 300 درصد نصیب تحلیل گران حرفه ای تکنیکال می کند. باید توجه داشت خرید سهام خوب در قیمت مناسب در خیلی از مواقع بستگی به ثانیه ها دارد و در صورت تعلل ممکن است دیگر نتوان سهم سودده را خرید. پس تحليل تكنيكال چيست؟ سعی کنید آموزش تحلیل تکنیکال را بطور اصولی یاد بگیرید.
البته نباید این واقعیت را از یاد ببریم که در تحلیل فاندامنتال واقعیات به دقت بررسی می شود. پس با چشم باز خرید سهم با استفاده از تحلیل بنیادی انجام می شود و سرمایه گذاری در بورس با ریسک کمتری همراه است. البته خیلی ها قدرت ریسک کمتری دارند و ترجیح می دهند سرمایه خود را مدت بیشتری در یک سهم بگذارند ولی از سود تضمینی برخوردار شوند. البته بهتر است آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال را با هم فرا بگیرید.
امیدوارم مقاله آموزش تحلیل تکنیکال مورد استفاده شما عزیزان قرار گرفته باشد. خوشحال می شوم نظرات گران بهای خود را برای استفاده دیگر دوستان درج کنید.
جزئیات خبر
پیش از آنکه مطالعه بر روی تکنیک های رایج و ابزارهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم بهتر است که یک تعریف کلی از تحلیل تکنیکال ارائه دهیم و در حقیقت به این سوال پاسخ دهیم که ( تحلیل تکنیکال چیست؟ ). برای این کار ابتدا قواعد و اصول اساسی آن را با هم مرور می کنیم سپس نقاط قوت و ضعفش را بررسی خواهیم کرد.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال دانش بررسی رفتار گذشته قیمت، برای کمک به پیش بینی رفتار آینده قیمت است. اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را در بردارد. قیمت، زمان و حجم معاملات. خواهید دید که رفتار قیمت همواره در تحلیل ها نقش اصلی را دارد و زمان و حجم معاملات تکمیل کننده این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
قواعد تحلیل تکنیکال چیست؟
سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
۲- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
۳- تاریخ تکرار می شود.
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
به جرات می توان ادعا کرد جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده ایم پیشروی در آموزش تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای خواهد بود.
یک تحلیل گر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت صعود می کند و اگر عرضه بیشتر از تقاضا شود، قیمت افت خواهد کرد. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی است. برداشت تحلیل تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هردلیلی بالارفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده باشد و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
۲- قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند
یکی از مفاهیم پراهمیت در تحلیل تکنیکال همین جمله مهم است که “قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.” در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده ایم ادامه آموزش تحلیل تکنیکال کار بی فایده ای خواهد بود.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیل گران اعتقاد دارند که ماهیت روند یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم. نظریه ای نیز به اثبات رسیده است که بیان می کند قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای اینکه آن را تغییر دهند . این قانون در واقع بیانی دیگر از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. اگر بخواهیم صحیح تر بیان کنیم، قیمت ها روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده، ادامه حرکت را متوقف کند.
۳- تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد. به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند. این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عبارت بهتر، آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
بررسی نقاط قوت و ضعف تحلیل تکنیکال
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد. تحلیلگران تکنیکال به راحتی می توانند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشند مورد مطالعه قراردهند، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
نکته مهم این است که ذات بازار همواره شامل فواصل زمانی است که در آن بازار چیزی فعال یا غیر فعال می شود، معاملات زیادی برروی آن صورت می گیرد و یا نقدشوندگی آن کاهش می یابد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند و یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیلگر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.
طبیعت بازار، چرخش های آن سمت است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. خیلی از اوقات بازار محل بوقوع پیوستن روندهای خیلی مهمی می شود. روندهایی که شامل الگوهای مهم و پرقدرتی هستند. اغلب اوقات این روندها کاملا بی سروصدا و در زمانی که خیلی از روندهای دیگر رو به اتمام هستند شکل می گیرند یعنی زمانی که خیلی از معامله گران در انتهای معاملات خود هستند.
تحلیلگر تکنیکال کاملا آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه های خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است، انعطاف پذیری لازم را ندارد که به سادگی از گروهی به گروه دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به معنای مطالعه منظم و دقیق روی قیمتها با کمک ابزار نمودارهای قیمتی مختلف و ارزیابی سابقه عملکردی آنها گفته میشود. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار الگوهای قیمتی، شناخت الگوهای شمعی و بررسی سیگنالها به واسطه شاخصهای مختلف انجام میشود. همچنین به واسطه ترسیم خطوط روند و رسم نمودارها، امکان تشخیص مقاومتها و حمایتهای قیمتی فراهم میشود.
با استفاده از تحلیل تکنیکال، به طور بالقوه معاملهگر میتواند پیش بینی کند که در آینده بازار به کدام سمت حرکت میکند و مبتنی بر همین تحلیل استراتژی معاملاتی خود را برای آینده تدوین میکند؛ اینکه بازار گاوی است یا خرسی. استفاده از تحلیل تکنیکال امکان شناسایی نقاط حمایت و مقاومت را در روند حرک قیمتی به معاملهگر میدهد و استراتژی معاملاتی که مبتنی برآن است، میتواند جلوی ضرر کردن در بازار را تا حدی بگیرد و از طرفی سطح سود را بالاتر ببرد. در نتیجه معاملهکردن در این شرایط بسیار موفقیتآمیز خواهد بود.
اگرچه مفهوم تحلیل تکنیکال یک مفهوم گستردهتری است و جنبههای بیشتری را شامل میشود اما به طور عمده کاربری آن شامل مواردی است که در بالا ذکر کردیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک ابزار و روش معاملاتی برای تحلیل بازارهای مالی و انتخاب استراتژیهای سرمایه گذاری است. این تحلیل به همراه تحلیل بنیادی ( تحلیل فاندامنتال چیست؟ )، یکی از دو روش اصلی برای تحلیل بازارها است که شامل عملکرد گذشته بازار از نظر حرکت قیمت، حجم، میانگین متحرک و موارد مختلف دیگری است. بر خلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال بر روی سیگنالهای معاملاتی متمرکز است تا با بررسی روند سرمایه گذاری از طریق داده های معاملاتی و سایر عناصر آماری، سرمایه گذاری های خوب و فرصتهای تجاری مناسب را ترسیم کند.
به عنوان یک قاعده کلی، تحلیل تکنیکال، قیمت فعلی یا گذشته یک سهم را به عنوان بهترین شاخص برای پیشبینی قیمت آینده آن سهم در نظر میگیرد. تحلیل تکنیکال برای کشف نقاط قوت یا ضعفهای احتمالی سرمایه گذاری و روند پیشبینی به شدت به نمودارهای مالی، دادهها و آمارها متکی است تا به تحلیل گران و سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند که آیا روند یک سهم ادامهدار است یا خیر؟ تا بتوانند بهترین تصمیم را تحليل تكنيكال چيست؟ در بهترین زمان اتخاذ کنند.
منع اصلی تحلیل تکنیکال
اگر در بازارهای مالی فعال هستید، ممکن است با کتاب جان جی مورفی با عنوان “تحلیل تکنیکال بازار مالی” آشنا باشید. در این کتاب از تحلیل گران تکنیکال با عنوان چارتیست یاد میشود که اصطلاح متداولی برای اشاره به طرفداران این روش است. عنوان چارتیست از این واقعیت ناشی میشود که تکنیکالیستها هنگام توضیح تحلیلهای خود از نمودارهای زیادی استفاده میکنند و دائما به آنها مراجعه میکنند.
یکی از متداولترین منابع و نمودارهای قابل استفاده در تکنیکال، بازار فارکس می باشد؛ چرا که این بازار 24 ساعته است و دارای بازههای زمانی (تایم فریم) گستردهای است و این خود نمودارها و چارتهای بسیار گستردهای را در اختیار چارتیست ها قرار میدهد.
آنچه شما باید در مورد تحلیل تکنیکال بدانید
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است؛ زیرا تحلیل تکنیکال در تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهم نیست؛ اما در عوض با استفاده از الگوهای مختلف، روند کلی بازار را مشخص میکند تا از آنها به عنوان مبنای تصمیمات سرمایه گذاری استفاده کند. تحلیل تکنیکال دارای الگوها و نوسانگرنماهای (اندیکاتورها) مختلفی است. برخی از افراد از الگوهای داخل نمودار و برخی دیگر از ترکیب این الگوها با اندیکاتورها استفاده میکنند. تنها چیزی که در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد استفاده از داده های گذشته است. معمولا تحلیل گران تکنیکال هنگام پیشبینی حرکات قیمتی آینده، ارزش سهام را در نظر نمیگیرند.
دوره های آموزش تحلیل تکنیکال آکادمی بورس پشوتن:
- دوره کامل آموزش تحلیل تکنیکال (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
- وبینار تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس برزو حق شناس)
- تمرین عملی تکنیکال و آشنایی با بازارهای جهانی (مدرس شروین ورجاوند)
- تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال
به منظور پیشبینی حرکتهای آینده قیمتها برای تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری استراتژیک، تحلیل تکنیکال فرضیات زیر را ارائه میدهد:
*همه چیز در بازار نهفته است.
*تغییرات قیمت تصادفی نیستند؛ بلکه قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند.
*احتمال تشکیل یک الگو به اندازه پیشبینی مردم روی میدهد.
*تاریخ اغلب تکرار میشود.
نظریه اینکه همه چیز در بازار نهفته است، مبتنی بر این واقعیت است که تحلیلگران تکنیکال معتقدند عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در قیمت سهام وجود دارند. این نظریه غالباً توسط متخصصان مختلف و فعالین بازار سرمایه مورد انتقاد قرار میگیرد؛ زیرا آنها معتقدند که تکنیکالیستها فقط حرکتهای قیمت را در نظر میگیرند و سایر عوامل اساسی و تاثیرگذار در بازار را را نادیده میگیرند.
فرض دوم اینکه تغییرات قیمت تصادفی نیستند از این باور ناشی میشود که قیمتها در روند حرکت میکنند، خواه این روند کوتاه مدت، میانمدت یا بلند مدت باشد. استراتژیهای معاملاتی تکنیکالی بیشتر بر این فرض استوار است که قیمت سهام احتمالاً روند گذشته را تکرار میکند. این فرضیه در صورتی کامل و درست خواهد بود که شرکت کنندگان در بازار و خریداران یک سهم از همان الگو در یک زمان مشخص استفاده نمایند؛ اما در صورتی که اکثر خریداران از سهم مورد نظر خارج شوند، الگوی مشخص شده فاقد اعتبار خواهد بود و این کار را برای تحلیل آینده مشکل خواهد کرد.
این ایده که تاریخ تمایل به تکرار دارد به روانشناسی بازار متکی است؛ به این معنی که هنگام بررسی برخی احساسات مانند هیجان و ترس، قیمتها و روندها بسیار قابل پیش بینی خواهد بود. البته الگوهای قیمتی بیشتر از 100 سال است که با توجه به احساسات و هیجانات بازار تجزیه و تحلیل شدهاند و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند؛ بنابراین میتوان به قابل اتکا بودن آنها اطمینان داشت.
اندیکاتورها و اوسیلاتورها
همانطور که در بالا ذکر شد، تحلیل تکنیکال اغلب شامل استفاده از اندیکاتورها و اوسیلاتورها میباشد. در واقع این یک روش آماری است تا ذهنی که شامل تجزیه و تحلیل روند بازار، جریانات، نوسانات و حرکات قیمتی برای کمک به تحلیلگران در تأیید کیفیت الگوهای نمودار است. اندیکاتورها و اوسیلاتورها به دو شکل پیشرو و پسرو در دسترس هستند. هدف اول پیشبینی حرکات آینده قیمت و کمک به شناسایی شکست روند قیمتی است، در حالی که مورد دوم در واقع تحرکات قیمت را دنبال و تأیید میکند. در واقع اندیکاتورها و اوسیلاتورها نقاط ضعیف و قدرتمند بازار را در یک ناحیه مشخص نشان میدهند. نمونههای زیادی از اندیکاتورها و اوسیلاتورها مانند : MACD , RSI , Stochastic , ADX , MA و… وجود دارند که هر کدام کاربرد خاص خود در زمانی مشخص را خواهند داشت.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار نقش زیادی در تحلیل سهام دارند و به تحلیلگران کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی و حرکتهای آتی قیمتها را شناسایی کنند. این الگوها در تحلیل تکنیکال عمدتاً بر این فرض استوار است که تاریخ تکرار میشود، با این توجیه که الگوهای نمودار دوباره شکل میگیرند و همان نتایج قبلی را تولید میکنند. بیشتر الگوهای نمودار یا بازگشتی هستند یا ادامهدهنده هستند. الگوهای بازگشتی نشان میدهد که با تکمیل الگو روند معکوس خواهد شد و الگوهای ادامه دهنده نشان میدهد که با تکمیل الگو روند ادامه خواهد یافت.
برای نمونه الگوی نمودار سر و شانه را میبینید که نشان میدهد که روند پس از کامل شدن احتمالاً معکوس خواهد بود.
یکی دیگر از انواع الگوهای نمودار شامل الگوی فنجان و دسته فنجان است است که یک الگوی ادامهدهنده صعودی است و همچنین الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو که دو مورد از معتبرترین الگوهای نمودار هستند که محبوبیت فوقالعادهای در بین معامله گران دارند. در زیر نمونهای از الگوی سقف دوقلو را مشاهده مینمایید.
انواع دیگر الگوهای نمودار شامل مثلث، پرچم، سقف و کف سه قلو و… می باشد که جزء الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی هستند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
با استفاده از الگوهای مختلف نمودار و محاسبات، تحلیلگران تکنیکال میتوانند روند بازار را تشخیص دهند و حرکات آینده قیمتی را پیشبینی کنند. برخی از تحلیلگران از تحلیل تکنیکال برای ردیابی حجم معاملات و سایر عوامل موثر در بازار استفاده میکنند. اعتقاد اصلی در تحلیل تکنیکال سهام این است که قیمتها و روانشناسی بازار شاخصهای بزرگی در مورد این است که قیمت سهام به زودی افزایش مییابد یا کاهش مییابد.
تحلیل تکنیکال بدون ایراد نیست؛ بسیاری از تحلیلگران آن را اتلاف وقت و انرژی میدانند و مبنای پیشبینی خود از بازار را بر پایه تحلیل بنیادی میگذارند. از آنجا که تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهام را اندازه گیری میکند، شرایط کلی اقتصاد، شرایط صنعت و وضعیت مدیریت و اقتصادی یک شرکت را در نظر میگیرد. به نظر منتقدین تحلیل تکنیکال یک آرزو و امیدواری برای قیمت سهام است.
توصیه میشود که معامله گران قبل از تصمیمگیری در مورد رویکرد معاملاتی خود، تحقیقات گستردهای را انجام دهند. در صورت استفاده از تحلیل تکنیکال، انتخاب مناسبترین استراتژی یا سیستم معاملاتی بسیار مهم است؛ بنابراین بهترین روش قبل از شروع معامله آموزش در مورد چگونگی استفاده از تحلیل است؛ چه تحلیل بنیادی، چه تحلیل تکنیکال.
دیدگاه شما