شاخص کل در محدوده شکست روند نزولی یا آغاز روند صعودی!
در هفته گذشته شاخص کل با رسیدن به سطح یک میلیون و ۱۴۸ هزار واحد کار خود را پایان داد و در هفته پیش رو اگر بتواند از مقاومت یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی عبور کند، فاز روند نزولی احتمالا شاهد تقاضای بسیار خوبی در بازار خواهیم بود و روند صعودی آغاز خواهد شد در غیر اینصورت همچنان در روند نزولی باقی خواهد ماند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج، برخلاف انتظارات، کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری کمتر وعده ای درباره رفع مشکل بورس می دهند و همچنان بورس در هاله ای فاز روند نزولی از ابهام به سر می برد و در هفته گذشته شاخص کل با رسیدن به سطح یک میلیون و ۱۴۸ هزار واحد کار خود را پایان داد و در هفته پیش رو اگر بتواند از مقاومت یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی عبور کند، احتمالا شاهد تقاضای بسیار خوبی در بازار خواهیم بود و روند صعودی آغاز خواهد شد در غیر اینصورت همچنان در روند نزولی باقی خواهد ماند.
همچنان اگر روند نزولی فعلی بورس ادامه دار شود هدف نهایی نزول همین محدوده ۱.۰۵۰.۰۰۰ الی ۱.۱۰۰.۰۰۰ واحد خواهد بود و آخرین موج از فاز اصلاحی اخیر خواهد بود و سپس پرونده ریزش تاریخی بازار سرمایه کلا بسته خواهد شد.
در حال حاضر شاخص هم وزن در محدوده ۳۸۲ هزار واحدی قرار دارد که در مقایسه با شاخص کل در یک سال گذشته شرایط نسبتا بهتری را داشته است، زیرا برخی از نمادهای کوچک در همین بازار منفی رشدهای زیادی را رقم زده اند؛ اما شاخص سازها بیشتر نزولی بوده اند از این رو پیش بینی می شود نمادهای که در این مدت رشد بالایی داشته اند با منفی های بزرگ رفع گره معاملاتی شوند و بازار متعادل تر شود اما همه این گمانه زنی ها به حقوقی ها و سیاست های دولت بستگی دارد که در چند ماه اخیر نشان دادند که تمایلی برای جبران زیان مردم ندارند و همچنان مسئولیتی در قبال پول های که از بورس خارج کرده اند از خود نشان نمی دهند.
رضا روحی کارشناس بازرار سرمایه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج با اشاره به اینکه از نظر بنیادی شرایط برای رشد بورس مهیاست، گفت: ادامه روند نزولی بورس در حال حاضر نشان می دهد که دولت اراده ای برای رشد بورس ندارد، زیرا در مدت یکسال گذشته بهره برداری خود را از این بازار کرده است و هم اکنون آن را به حال خود رها کرده و تا زمانی که دولت نسبت به این بازار بی تفاوت است و حقوقی ها هم با نوسان گیری از بازار سواستفاده می کنند نمی توان انتظار بازگشت بازار به حالت عادی را داشت.
تفاوت روند نزولی بورس امسال نسبت به سال گذشته
البته شرایط کنونی با آغاز روند نزولی بورس بسیار متفاوت است. مرداد ماه ۹۹ با چشم انداز سیاسی مبهم و خطرناکی مواجه بودیم که هر از گاه صدای طبل جنگ در زیر سایه تهدید های مکرر ترامپ شنیده می شد. امروز نه تنها خطر جنگ بطور کامل برطرف شده، بلکه حتی شاهد آغاز دوباره خوشبینی ها نسبت به احتمال رفع تحریم ها هستیم. همچنین با دلار افسار گسیخته ای مواجه بودیم که سقف ۳۰ هزار تومان برای آن، مقاومت آسانی به نظر می رسید. امروز تب دلار در وضعیت فعلی کاملاً آرام گرفته و کمتر شاهد خرید دلار توسط عوام هستیم. در نهایت و از همه مهمتر، در مردادماه بازار بورس از چنان حباب مثبتی برخوردار بود که با تحریک یک سوزن کوچک میتوانستیم شاهد انفجار بادکنک بورس ۲ میلیون واحدی باشیم.
در نمودار الیوت فروشندهها در موج c نه بقصد تثبیت سود، بلکه به قصد خروج دائم و خداحافظی همیشگی از بازار اقدام به فروش می کنند. به همین دلیل است که موج c از شیب بسیار تندی برخوردار بوده و به سطوح حمایت واکنش نشان نمی دهد. درصورتی که آخرین موج نزولی بازار به پایان برسد، سپس سهامداران می توانند در یک بازار صعودی و در یک فضای مثبت و آرام، اقدام به اصلاح و بهینه سازی سبد سهام خود کنند. از طرف دیگر دلار به کانال ۲۴ هزار تومانی قدم گذاشته است و از این رو بخشی از فعالان بازار باور داشتند اخبار و حاشیههای پیرامون انتخابات ریاستجمهوری، ابهامهایی را در ذهن معاملهگران ایجاد کرده و زمینهساز ورود تقاضای احتیاطی به بازار شده است. حالا باید دید که در ادامه دولت بعدی چه برنامه ای برای بورس ارائه خواهد فاز روند نزولی کرد.
آغاز افت بازار مسکن چشم انداز مثبت برای بورس
با این حال اقداماتی که اخیرا چشم انداز مثبتی را برای آینده بورس ترسیم می کند، تصویب کلیات طرح های مالیات بر عایدی سرمایه توسط نمایندگان مجلس و آغاز اجرای مالیات بر خانه های است که در راستای اقدامات در مسیر هدایت نقدینگیها به سمت بازارهای مولد از جمله بورس، تصویب شده است و رکود بازار مسکن هم افزایش یافته و روند نزولی آن آغاز شده، به همین دلیل اگر دولت قوانین بازار مسکن را اجرا کند باید شاهد رونق بورس باشیم.
در این رابطه مهدی طغیانی نماینده مجلس در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج با اشاره به اینکه در شرایط کنونی تولیدکننده ها و بخش های مولد مالیات می دهند به همین دلیل مشمول مالیات شدن بخش های غیر مولد هم یک ضرورت است، گفت: وقتی مالیات مشمول داراییهای غیر مولد همچون طلا، خودرو، مسکن و ارز شده است به این معنی است که بازارهای سواگری مورد تایید نیست و افرادی که نقدینگی خود را وارد این بازارها می کنند مشمول مالیات خواهند شد، از این رو این طرح یک سیاست بازدارنده است تا نقدینگی را به بخش های مولد کند و از این طریق به نفع بورس هم خواهد بود.
خطوط روند (Trend) چیست؟
روند به معنای جهت گیری کلی حرکت قیمت است و زمانی تشکیل می شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می پیوندد. در صورتی که این مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند و در صورتی که مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. نگاهی به نمودار زیر بیاندازید.
شکل1. روند صعودی یک نمودار
مشاهده این نکته که در شکل بالا، روند نمودار رو به بالا است، کار سختی نیست و به سادگی می توان از جهت بازار آگاهی یافت. اما مشاهده یک روند همیشه هم کار ساده ای نیست، به نمودار زیر توجه نمایید:
شکل 2. تصویری از یک روند نامشخص
در این نمودار، چندین روند رو به بالا و رو به پایین وجود دارد، اما یک نمایش واضح از اینکه روند بازار در چه جهتی است، وجود ندارد.
یک تعریف رسمی تر از خطوط روند
متاسفانه همیشه نمی توان روندها را به سادگی مشاهده نمود. به عبارت دیگر، تعریف کردن و تعیین یک روند، کاری واضح و آشکار نیست. در هر نمودار داده شده، احتمالا خواهید دید که قیمت ها تمایلی به حرکت در یک خط مستقیم در هر جهتی را ندارند، اما به جای آن دارای مجموعه ای از مقادیر حداکثر و حداقل هستند. در تحلیل تکنیکال، حرکت این مقادیر حداکثر و حداقل است که یک روند را تشکیل می دهد. برای مثال، یک روند رو به بالا به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل بالاتر تعریف می شود، در حالی که یک روند رو به پایین به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل پایین تر تعریف می شود.
شکل 3. یک روند صعودی
شکل 3 مثالی از یک روند رو به بالا است خط سبز A در نمودار، اولین نقطه حداکثر است که پس از سقوط قیمت از آن تعیین می گردد. نقطه B نقطه حداقل است که پس از سقوط از نقطه حداکثر تثبیت شده است. برای این که این نمودار روند رو به بالای خود را حفظ کند هر یک از نقاط حداقل متوالی نباید از پایین ترین نقطه قبل از خود، پایین تر بروند، در غیر این صورت روند حالت بازگشتی خواهد داشت.
با توجه به مفهوم فراکتال ها که در مطالب قبلی مورد بررسی قرار گرفت، در هر روندی نکته مهم آن است که نقاط حداکثر و حداقل فراکتالی در یک مسیر باشند، مثلا در روند صعودی، فراکتال های بالا و پایین همگی صعودی و در روند نزولی این فراکتال ها نزولی باشند. در شکل زیر اجزای یک روند را مشاهده می نمایید.
شکل4. اجزای یک روند
انواع روند به طور کلی روندها را بر اساس جهت حرکتشان به سه نوع تقسیم بندی می نمایند:
۱) رو به بالا (صعودی)
۲) رو به پایین (نزولی)
۳) روند جانبی یا افقی
۴) روندهای نامتعارف (UTL)
همان گونه که از اسامی آنها پیداست، هر وقت هر یک از نقاط اوج و یا دره های متوالی بالاتر فاز روند نزولی از نقطه قبل باشند، روند رو به بالا نامیده می شود. اگر نقاط اوج و دره های متوالی پایین تر بیایند، روند رو به پایین نامیده می شود. اگر حرکت و تغییر کوچکی در نقاط اوج و دره های متوالی وجود داشته باشد، روند جانبی یا افقی نامیده می شود یا می گویند بازار در حالت سوینگ (بدون روند) قرار دارد.
اگر شما بخواهید واقعا فنی کار کنید، ممکن است حتی بگویید که روند افقی به دلیل نداشتن یک روند تعریف شده در هر یک از جهات بالا یا پایین به خودی خود یک روند حقیقی نیست. در هر حالت، بازار تنها می تواند به یکی از این سه روش تغییر کند: بالا، پایین و هیچ کدام که در ادامه تشریح می شود.
شکل 5. انواع روند
به طور کلی روندهای صعودی یا نزولی نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند. به این صورت که قیمت می تواند در روند صعودی بر روی خطوط حمایت فاز روند نزولی و در روند نزولی بر روی خطوط مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به ترازهای بالاتر یا پایین تر برساند. همچنان که در نمودار زیر پیداست، یک روند صعودی توسط افزایش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط حمایت شیب دار تشکیل می گردد.
شکل 6. روند صعودی در نمودار سهام ایران خودرو
نمودار زیر نشان دهنده یک روند نزولی قیمت است. این روند توسط کاهش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط مقاومت شیب دار تشکیل می گردد.
شکل 7. روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو
اهمیت روند
درک و شناسایی روندها بسیار مهم است چون شما را قادر می سازد تا بر طبق روندها معامله کنید و نه بر خلاف آنها. دو جمله مهم از زبان تحلیلگران تکنیکال که می گویند «روند دوست شماست» و «با روندها مخالفت نکنید»، نشان دهنده میزان اهمیت تحلیل روند برای تحلیلگران تکنیکال است.
طول روندها
روندها را بر اساس طول مدت آنها نیز طبقه بندی می نمایند. یک روند را می توان به عنوان یک روند کوتاه مدت، میان مدت و یا دراز مدت تقسیم بندی کرد. بر طبق اصطلاحات بازار سهام، یک روند اصلی (عمده) به طور کلی بلند مدت نامیده می شود و می بایست بیش از یک سال طول بکشد. یک روند میان مدت معمولا مربوط به یک دوره یک تا سه ماهه است و یک روند کوتاه مدت مربوط به زمانی کمتر از یک ماه است.
یک روند دراز مدت از چندین روند میان مدت تشکیل شده است که اغلب بر خلاف جهت روند اصلی حرکت می کند. اگر روند اصلی به سمت بالا باشد و حرکت اصلاحی آن رو به پایین باشد، حرکت اصلاحی قیمت را به عنوان یک روند میان مدت در نظر می گیرند. روندهای کوتاه مدت، اجزای تشکیل دهنده هر دو رونده بلند مدت و میان مدت هستند. نگاهی به شکل 8 بیاندازید تا طول هر یک از این سه روند را ببینید.
در هنگام تحلیل روندها، مهم است که نمودار به گونه ای رسم شده باشد که به بهترین شکل بازتاب دهنده روندی باشد که مورد تحلیل قرار می گیرد. برای کمک به شناسایی روندهای دراز مدت، تحلیل گران از نمودارهای روزانه و یا هفتگی در یک دوره پنج ساله استفاده می کنند تا ایده بهتری درباره روند دراز مدت بدست آورند.
نمودارهای روزانه بهترین کاربرد را در هنگام تحلیل روندهای میان مدت و کوتاه مدت دارند. این نکته نیز قابل یادآوری است که هر چه روند طولانی تر باشد، اهمیت آن نیز بیشتر است، برای مثال یک روند یک ماهه در مقایسه با یک روند پنج ساله از اهمیت خاصی برخوردار نیست.
شکل 8. انواع روند از نظر طول مدت
خط روند (Trend line)
خطی که چندین نقطه اوج (قله) یا حضیض (دره) را در یک روند به هم وصل کرده و در یک روند صعودی به عنوان سطح حمایت و در یک روند نزولی به عنوان سطح مقاومت عمل کند، را خط روند گویند.
ترسیم خط روند یک تکنیک ساده رسم نمودار است که یک خط را برای نمایش روند تغییرات در یک بازار به نمودار اضافه می کند. رسم یک خط روند به سادگی رسم کردن یک خط مستقیم است که از روند کلی نمودار مربوطه پیروی می کند.
هنگامی که روندی شکل می گیرد معمولا می توان خط حمایت (S) را در زیر روند صعودی و خط مقاومت (R) را بالای یک روند نزولی ترسیم کرد. شکست این خطوط به معنای پایان یک روند است و نشان از آغاز روندی معکوس دارد. به طور کلی این خطوط برای نمایش آشکار و واضح روند و همچنین برای شناسایی نقاط بازگشت روند مورد استفاده قرار می گیرند.
همان گونه که در شکل 9 می توانید ببینید، یک خط روند صعودی در نقاط پایین یک روند رو به بالا و از اتصال دره ها به یکدیگر رسم شده است. این خط نشان دهنده ناحیه حمایتی می باشد که همواره قیمت را در سطوح بالاتر نگاه داشته و در برابر سقوط بیشتر قیمت مقاومت می نماید. به این صورت یک خط روند صعودی کمک می نماید تا نقاط صعود مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.
شکل 9. تصویری از یک روند صعودی
به طور مشابهی، یک خط روند نزولی در نقاط بالای یک روند رو به پایین و از اتصال قله های متوالی به یکدیگر رسم می شود. این خط نشان دهنده ناحیه مقاومت قیمت می باشد که همواره قیمت را در سطوح پایین تر نگاه داشته و در برابر صعود بیشتر قیمت مقاومت می نماید. این چنین یک خط روند نزولی کمک می نماید تا نقاط نزول مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.
شکل 10. تصویری از یک روند نزولی
بازگشت قیمت در روندی جدید
همان گونه که متوجه شده اید روندها نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند؛ به این صورت که قیمت می تواند بر روی خطوط حمایت و مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به تراز های بالاتر یا پایین تر برساند. برخی اوقات بازار به این خطوط عکس العمل نشان نداده و با شکست آنها، جهت حرکت خود را تغییر می دهد. معمولا شکسته شدن خط روند نشانه آغاز یک حرکت باز گشتی و همچنین شکل گیری روندی جدید است ضمن اینکه با شکسته شدن هر یک از خطوط روند (صعودی یا نزولی)، نقش آنها به عنوان حمایت و مقاومت تغییر می نماید که نمونه ای از آن را در زیر مشاهده می نمایید.
شکل 11. شکسته شدن خط روند و تعویض وظیفه آن
شکسته شدن خط روند نزولی که یک ناحیه مقاومت برای حرکت رو به پایین قیمت محسوب می شود باعث می شود همان خط به عنوان حمایت عمل نماید. معمولا با شکست هر خط روندی، روند جدیدی در جهت معکوس آن شکل می گیرد لذا می توان معامله جدیدی را طراحی نمود. برای مثال در تصویر 12 مشاهده می نمایید که با شکسته شدن خط روند صعودی، یک روند نزولی شکل گرفته است.
شکل 12. شکسته شدن خط روند صعودی و شکل گیری یک روند نزولی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.
شکل 13. شکسته شدن خط روند نزولی و شکل گیری یک روند صعودی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
فاز انباشت کاردانو ادامه دارد؛ سرمایه گذاران کاردانو باید برای روند صعودی آماده شوند
قیمت کاردانو از آگوست 2021 بدون تاثیر پذیری از ارتقاء اخیر شبکه خود، روند نزولی ثابتی را تجربه کرده است. در واقع، پس از 20 فوریه، قیمت این توکن به زیر 1 دلار سقوط کرد و نسبت به هفت روز گذشته افت 4.92 درصدی را ثبت کرد. در زمان انتشار این مطلب، قیمت کاردانو با کاهش 3.47 درصدی در 24 ساعته گذشته به 0.88 فاز روند نزولی دلار رسید. اما آیا این موضوع برای جامعه کاردانو اهمیتی دارد؟
علیرغم بحث هایی که پیرامون توسعه آهسته کاردانو وجود داشت، جامعه به حمایت از این پلتفرم ادامه داد. افراد بیشتری این کوین را خریداری کردند که پس از سه ماه انباشت مجموع کوین های آنها به 12.4 میلیارد کاردانو رسید.
موجودی آدرس های سرمایه گذاران کوتاه مدت و میان مدت (1 تا 10 ماه) در سال 2022 بهطور تصاعدی رشد کرد. میزان انباشت کاردانو 9.73 درصد افزایش یافت و از 8.09 میلیارد به 12.19 میلیارد رسید. جالب اینجاست که در 1 مارس میزان کاردانویی که توسط آدرس ها نگهداری می شد به سقف تاریخی جدید 12.47 میلیارد رسید.
میزان کاردانو نگهداری شده در آدرس های رمزارز. منبع: Twitter
آدرسهایی که بین 100000 تا یک میلیون کاردانو دارند، در 2 مارس دوباره مقادیر زیادی توکن خریداری کردند. در نتیجه، با توجه به کاهش قیمت این توکن، تعداد آدرس های دارای 100 هزار تا یک میلیون کاردانو در 24 ساعت گذشته به بیش از 16000000 توکن رسیده است.
این نشان دهنده بیشترین میزان افزایش یک روزه انباشت توسط نهنگ های کاردانو در چند ماه گذشته است. این آمارهای صعودی با توسعه های مهم در شبکه همراه شد یا به عبارتی توسعه های مهم باعث این آمار شده است. در 3 مارس، کاردانو با بهبود چندین رابط کاربری (UI) در شبکه اصلی خود ارتقاء جدیدی از کیف پول Daedalus را راه اندازی کرد.
تیم کاردانو در وب سایت خود جزئیات کامل پیشرفت ها و ویژگی های جدید را توضیح داد. این توسعه شامل پیشرفت هایی از جمله زمان همگام سازی و کاهش مصرف حافظه است و اطلاعات بیشتری در مورد کارهایی که گره در هنگام راه اندازی انجام می دهد، ارائه می دهد.
هفتمین کندل
توجه به این نکته مهم است که کاردانو برای هفتمین ماه متوالی کندل ماهانه قرمز را ثبت کرد.
کندل قرمز ماهانه از سپتامبر 2021 شروع شده است و آخرین کندل سبز در آگوست 2021 ایجاد شده بود.
روانشناسی چرخههای بازارهای مالی جهانی و فارکس
آشنایی و تسلط بر روانشناسی فردی و روانشناسی بازار مهمترین بخش موفقیت در آموزش فارکس است. روانشناسی بازار بطور کلی بیان میکند که حرکات بازار تحت تأثیر احساسات یا انعکاسی از احساسات شرکتکنندگان در آن بازار هستند. این موضوع یکی از بخشهای اصلی اقتصاد رفتاری است. اقتصاد رفتاری یک علم بین رشتهای است که در آن به بررسی عوامل مختلف موثر بر تصمیمات اقتصادی پرداخته میشود.
بسیاری افراد معتقد هستند که احساسات مردم، عامل اصلی ایجاد تغییرات در بازارهای مالی محسوب میشود. و اینکه نوسانات کلی احساسات سرمایهگذاران، همان چیزی است که به اصطلاح چرخههای روانشناختی بازار را ایجاد میکند.
بطور خلاصه، منظور از تمایلات بازار در واقع همان کلیت احساسی است که سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به پرایس اکشن یک دارایی دارند. زمانی که تمایلات و احساسات بازار مثبت باشد و قیمت مرتباً افزایش یابد، گفته میشود روند بازار صعودی یا گاوی است. برعکس، وقتی قیمت بطور مداوم کاهش یابد، گفته میشود بازار نزولی یا خرسی است.
بنابراین تمایلات بازار از دیدگاهها و احساسات تکتک معاملهگران و سرمایهگذاران شرکتکننده در بازار شکل میگیرد. یا به عبارتی دیگر، تمایلات بازار همان کلیت احساسات شرکتکنندگان بازار است.
اما درست مانند هر جمع و گروه دیگری، هیچ نظر یا عقیده منفردی نیست که کاملا غالب باشد. براساس نظریههای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی در واکنش به احساسات کلی بازار، دائماً و بطور پویا و دینامیکی تغییر میکند. در غیر این صورت، انجام یک معامله موفق خیلی سخت میشد.
در عمل وقتی بازار صعودی میشود، احتمالا به دلیل بهبود دیدگاه و نظرات معاملهگران نسبت به آن دارایی است. وجود احساسات مثبت در بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه میشود. افزایش تقاضا هم به نوبه خود باعث تشدید بیشتر اطمینان معاملهگران نسبت به آن دارایی میشود. بطور مشابه، یک روند نزولی قوی هم احساسات منفی ایجاد میکند که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه دارایی موجود میشود.
چگونه احساسات در چرخههای بازار تغییر میکنند؟
تمام بازارها دورههای صعودی و نزولی متعددی را تجربه میکنند. زمانی که یک بازار در فاز مثبت و صعودی قرار دارد، فضای مثبتاندیشی، اعتماد و طمع در آن وجود دارد. معمولا اینها فاز روند نزولی احساسات اصلی هستند که منجر به ایجاد یک روند صعودی قوی میشود.
گاهی اوقات احساس طمع و اعتماد بقدری در بازار اوج میگیرد که باعث ایجاد حباب مالی میشود. در چنین شرایطی، بسیاری از سرمایهگذاران غیرمنطقی رفتار میکنند و دیگر نمیتوانند ارزش واقعی دارایی را به درستی تشخیص دهند و به همین خاطر تنها به این دلیل که فکر میکنند بازار به صعود خود ادامه خواهد داد، آن دارایی را خریداری میکنند.
به عبارتی دیگر، سرمایهگذاران بیش از اندازه تحت تأثیر مومنتوم بازار قرار میگیرند و طمع میکنند و امیدوار هستند که سودهای بیشتری کسب کنند. زمانی که قیمت بیش از حد افزایش مییابد، یک سقف قیمتی در آن محدوده تشکیل میشود. در حالت کلی، به این حالت، نقطه حداکثری ریسک مالی میگویند.
در بعضی موارد، بازار برای مدتی روند سایدوی را تجربه میکند تا اینکه به تدریج فروش دارایی آغاز میشود. این مرحله به مرحله توزیع نیز معروف است. اما در بعضی از روندها هم مرحله توزیع به وضوح تشکیل نمیشود و روند نزولی بلافاصله پس از ایجاد سقف قیمتی، شروع میشود.
روند نزولی
وقتی بازار تغییر جهت میدهد، از آنجاییکه بسیاری از معاملهگران هنوز قبول نمیکنند که روند صعودی به اتمام رسیده، حالت سرخوشی ممکن است خیلی زود جای خود را به احساس رضامندی و بیخیالی بدهد. با ادامه کاهش قیمت، احساسات حاکم بر بازار خیلی زود منفی میشود. این احساسات اغلب شامل تشویش و اضطراب، انکار و ترس و وحشت میشود.
در چنین شرایطی، احساس اضطراب را میتوان اینطور توصیف نمود که زمانی است که سرمایهگذاران مردد میشوند و میپرسند چرا قیمت شروع به ریزش کرده است، و این حالت خیلی زود به مرحله انکار و عدم پذیرش میرسد. در مرحله انکار، بسیاری از سرمایهگذاران به دو دلیل همچنان اصرار دارند که معاملات خود را همچنان باز نگه دارند: یکی اینکه «هنوز برای ورود به معامله فروش خیلی زود است» و یا اینکه فکر میکنند «بازار به زودی برمیگردد».
اما با کاهش بیشتر قیمت، موج معاملات فروش قویتر و قویتر میشود. در این هنگام، احساسات ترس و وحشت اغلب بازار را به مرحلهای تحت عنوان کاپیتولاسیون (تسلیم) میرساند، یعنی مرحلهای که در آن افرادی که معامله خرید داشتهاند بالاخره تسلیم میشوند و داراییهای خود را نزدیک یک کف قیمتی میفروشند.
در نهایت با کاهش نوسانات و افزایش پایداری بازار، روند نزولی متوقف میشود. معمولا در این مواقع پیش از آنکه مجددا احساسات مثبت و امیدواری نسبت به بازار افزایش یابد، بازار حرکات سایدوی را تجربه میکند. به این قبیل دورههای سایدوی، مرحله انباشتگی یا جمع شدن هم میگویند.
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده میکنند؟
با فرض معتبر بودن نظریه روانشناسی بازار، درک آن میتواند به معاملهگران کمک کند تا در زمانهای مناسبتری به بازار ورود و از آن خارج شوند. نگرش عمومی بازار برخلاف آن چیزی است که احساس میشود. یعنی بهترین فرصت برای خرید یک دارایی موقعی است که اکثر مردم نسبت به آن ناامید هستند و قیمت و ارزش آن خیلی افت کرده است. در مقابل، بیشترین ریسک ورود به معامله خرید زمانی است که اکثر شرکتکنندگان بازار راضی و خوشحال هستند و نسبت به ارزش آن دارایی اطمینان بالایی دارند.
بنابراین، بعضی از معاملهگران و سرمایهگذاران سعی میکنند از طریق درک احساسات حاکم بر بازار، مراحل مختلف چرخههای روانشناسی آن را تشخیص دهند. آنها با داشتن این اطلاعات، زمانی وارد معامله خرید میشوند که احساس ترس و وحشت بر بازار حاکم باشد (قیمتهای پایینتر) و مواقعی وارد معامله فروش میشوند که احساس طمع در بازار به اوج خود رسیده باشد (قیمتهای بالاتر). اما در عمل تشخیص این نقاط چرخش کار آسانی نیست. مثلا ممکن است قیمتی که یک کف مناسب برای خرید به نظر میرسد (سطح حمایتی) شکسته شود و قیمت کفهای پایینتری ایجاد کند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار
نگاه کردن به گذشته بازار و تشخیص اینکه چگونه چرخههای روانشناسی بازار تغییر کردهاند، کار آسانی است. با تحلیل دادههای گذشته بازار، شاید خیلی راحت با خود بگویید چه تصمیمات و اقداماتی میتوانست سودآور باشد.
اما در زمان حال بازار، درک و تشخیص این تغییرات خیلی سختتر است. و پیشبینی حرکات بعدی بازار که دیگر خیلی سختتر است. بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند با استفاده از تحلیل تکنیکال پیشبینی کنند که بازار در آینده احتمالا چه مسیری را پیش میگیرد.
به تعبیری میتوانیم بگوییم که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزاری هستند برای اندازهگیری و سنجش حالات روانشناسی بازار. برای مثال، اندیکاتور RSI به دلیل زیادی مثبت بودن بازار، نشان میدهد که یک دارایی در مرحله اشباع خرید قرار دارد.
MACD یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که میتوان از آن به منظور تشخیص مراحل مختلف روانشناسی چرخههای بازار استفاده نمود. بطور خلاصه، ارتباط بین خطوط این اندیکاتور میتواند نشان دهد که چه زمانی مومنتوم بازار در حال تغییر است (مثلا چه زمانی نیروی خرید در حال ضعیف شدن است).
بیتکوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی بیتکوین در سال ۲۰۱۷ یک نمونه عالی است از اینکه چگونه روانشناسی بازار روی قیمتها اثرگذار است و بالعکس. از ماه ژانویه تا دسامبر، قیمت بیتکوین از تقریبا ۹۰۰ دلار به بالاترین سقف زمان خود یعنی ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول این افزایش قیمت، احساسات بازار همینطور مثبت و مثبتتر میشد. در این هنگام هزاران سرمایهگذار به بازار هجوم آوردند و خواستند از این روند صعودی بهرهمند شوند. مثبتانگاری بیش از اندازه، ترس از دست دادن فرصتها (FOMO) و طمع باعث شد قیمت به سرعت افزایش یابد، تا اینکه بالاخره رشد قیمت متوقف شد.
در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، روند نزولی آغاز شد. این اصلاح قیمتی سبب شد بسیاری از افرادی که با تأخیر به بازار وارد شده بودند، متحمل ضررهای سنگینی شوند. حتی زمانی که روند نزولی تثبیت شد، باز هم اعتماد به نفس کاذب و احساس بیخیالی باعث شد بسیاری از مردم همچنان روی باز نگه داشتن معاملات خود اصرار کنند.
چند ماه بعد، پس از اینکه اعتماد سرمایهگذاران خیلی کاهش پیدا کرد و به پایینترین سطح خود رسید، احساسات حاکم بر بازار به شدت منفی شد. ترس، بلاتکلیفی و شک (FUD) باعث شد خیلی از افرادی که در حوالی سقف قیمتی خرید کرده بودند، در نزدیکی کف قیمتی برای فروش اقدام کنند. بعضی افراد حتی نسبت به بیتکوین ناامید شدند، اگرچه هیچ تغییری در تکنولوژی این ارز دیجیتال ایجاد نشده بود و حتی هر روز بهبود هم پیدا میکند.
سوگیریهای شناختی
منظور از سوگیریهای شناختی، الگوهای فکری متداولی هستند که اغلب باعث میشود انسانها تصمیمات غیرمنطقی و نامعقولی بگیرند. این الگوهای فکری هم میتواند روی معاملهگران و هم در حالت کلی روی بازار اثرگذار باشند. بعضی از نمونههای معمول این سوگیریهای شناختی عبارتند از:
- سوگیری تائیدی: تمایل به ارزشگذاری بیشتر روی آن دسته از اطلاعاتی که باورهای ما را تائید میکنند و نادیده گرفتن اطلاعاتی که مخالف عقاید ما هستند. برای مثال، سرمایهگذاران در یک روند صعودی روی اخبار مثبت تمرکز میکنند و اخبار منفی یا نشانههای تغییر روند را نادیده میگیرند.
- بیزاری از ضرر: انسانها معمولا آنقدر که از ضررها وحشت دارند، از سودها لذت نمیبرند، حتی اگر سودها یکسان یا بیشتر از ضررها باشند. به عبارتی دیگر، درد ناشی از ضرر معمولا از لذت ناشی از سودها بیشتر است. همین امر ممکن است باعث شود معاملهگران در مرحله کاپیتولاسیون بازار، فرصتهای معاملاتی فروش را از دست بدهند یا اینکه از ورود به معاملات فروش وحشت کنند.
- اثر مالکیت: منظور افرادی هستند که تمایل دارند برای آنچه متعلق به آنهاست ارزش زیادی قائل باشند، صرفاً چون مالکیت آن را دارند. برای مثال، سرمایهگذاری که قدری ارز دیجیتال دارد، احتمالا معتقد است ارزش دارایی او نسبت به کسی که هیچ ارز دیجیتالی ندارد، بیشتر است.
حرف آخر
بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران توافق دارند که روانشناسی روی قیمت و چرخههای بازار تأثیرگذار است. اگرچه چرخههای روانشناسی بازار به خوبی شناختهشده هستند، اما کنار آمدن با آنها کار آسانی نیست. از حباب اقتصادی گل لاله در دهه ۱۶۰۰ میلادی گرفته تا حباب داتکام در دهه ۹۰، حتی معاملهگران مجرب هم به سختی توانستهاند نگرش و حالات روانی خود را از تمایلات فاز روند نزولی بازار جدا کنند. سرمایهگذاران همیشه با این چالش مشکل روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار، بلکه روانشناسی خودشان را به درستی درک کنند و اینکه متوجه شوند چگونه همه اینها روی فرایند تصمیمگیری آنها مؤثر است.در بخشی از مقاله به مفهوم(FOMO)اشاره کردیم، برای آشنایی کامل و تخصصی با این مفهوم مقاله”منظور از فومو (FOMO) در معاملهگری چیست؟“را مطالعه نمایید.
بورس وارد فاز نزولی شد
شاخص کل بورس تهران با افت چشمگیر در دادوستدهای امروز فاصله خود از قله تاریخی را به بیش از 20 درصد رساند.
به گزارش اقتصادنیوز، برخلاف انتظار بسیاری از فعالان بورسی افت قیمت ها در بازار شدت و وسعت بیشتری پیدا کرد. شاخص اصلی سهام با عقبنشینی 3.8 درصدی خود در پایان دادوستدهای امروز رسما وارد فاز نزولی شد و حمایتهای کمرنگ سهامداران حقوقی در برابر حجم زیاد عرضهها به چشم نیامد.
فاصله شاخص با قله تاریخی بیشتر شد
شاخص کل بورس تهران با افت چشمگیر در دادوستدهای امروز فاصله خود از قله تاریخی را به بیش از 20 درصد رساند و مطابق ادبیات مالی، رسما وارد مدار نزولی(Bear Market) شد.
بازار نزولی در ادبیات مالی بیانگر ترس و بدبینی شدید سرمایهگذاران نسبت به روند آتی قیمتها و آغاز دوره رکود معاملاتی است. وضعیتی که نشانههای آن در معاملات امروز آشکار شد. نه تنها شاخص کل با افت امروز بیش از 20 درصد از اوج تاریخی خود عقب نشست بلکه ارزش معاملات خرد تمامی تابلوهای سهام-بورس و فرابورس- نیز کاهش معناداری را نسبت به روز گذشته، و همچنین، نسبت به میانگین یک ماه اخیر ثبت کرد و به زیر 10 هزار میلیارد رفت.
تلاش کمرنگ سهامداران عمده
امروز، معاملات 500 بنگاه بورسی و فرابورسی با صف فروش بسته شد. ارزش صفوف فروش کلیه تابلوها اعم از بورس و فرابورس و بازار پایه در میانه معاملات تا بیش از 20 هزار میلیارد تومان هم رفت. تلاشهای کمرنگی از جانب سهامداران عمده برای جمعآوری صفهای فروش صورت گرفت.
بیشترین حجم حمایتها در سهمهای بزرگ گروه فلزات و بانکی نظیر «فملی» و «فولاد» و «وبصادر» و «وتجارت» رقم خورد. با این حال، تمایل شدید برای فروش تا پایان کار به قوت خود باقی ماند؛ به طوری که در پایان معاملات حدود 17 هزار میلیارد تومان نقدینگی فاز روند نزولی در صفهای فروش باقی ماند.
افزایش سه برابری صف فروش نسبت به دیروز
صف فروش 17 هزار میلیارد تومانی امروز در بازار سهام در مقایسه با رقم روز گذشته رشد چشمگیری داشت.دیروز صف فروش حدود 6 هزار میلیارد تومان بود که با رقم ثبت شده در معاملات امروز می توان گفت صف ها فروش در معاملات روز یک شنبه تقریبا سه برابر شده است.
صف فروش نشان دهنده این است که در مقابل تقاضا عرضه ای وجود نداشته است و سنسور درجه نقدشوندگی بازار است.
گلایه سهامداران از دولت!
برخی از فعالان بازار در معاملات امروز از عدم حمایت عملی دولت و سهامداران عمده برای کاستن از هیجان فروش در بازار گلایه داشتند. در واقع، از منظر این گروه، سهامداران حقوقی موظف به جمعآوری صفهای فروش و کنترل هیجان حاکم بر رفتار معاملهگران خرد هستند.
اما از نظر برخی از تحلیلگران، بدبینی جاری در فضای عمومی بازار محصول محدودیتهای حاکم بر معاملات است که بدون رفع آنها صحبت از حمایت بیمعناست. از نظر این گروه، رفع محدودیت دامنه نوسان یا دست کم، افزایش دامنه نوسان قیمت در بورس و فرابورس میتواند زمینه را برای بهبود سازوکار بازار فراهم کند و تاخیری که در اثر محدودیت قیمت در روند تعادلی بازار به وجود آمده را از میان بردارد.
دیدگاه شما