اندیکاتور یا شاخص


برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، هنگامی که یک ارز دیجیتال در طول یک بازه زمانی مرتبا توسط افراد خرید می‌شود، اصطلاحا شاخص قدرت نسبی آن وارد ناحیه بیش‌خرید (یا اشباع خرید) می‌شود. در این حالت معمولا قیمت تا خدی اصلاح خواهد شد (کاهش میابد) و شاخص قدرت نسبی، سیگنال فروش رمز‌ارز را می‌دهد. به طور بر عکس، زمانی که یک ارز دیجیتال مدام فروخته می‌شود، شاخص قدرت نسبی به ناحیه‌ی بیش‌فروش کشیده می‌شود. معمولا در این حالت قیمت روند نزولی خود را تغییر خواهد داد و RSI سیگنال خرید رمزارز و ورود به بازار را می‌دهد.

شاخص قدرت نسبی (RSI) | مفهوم، کاربرد و فرمول RSI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یا Relative Strength Index، یک اندیکاتور تکنیکال است که برای تحلیل بازارهای مالی استفاده می‌شود. این شاخص یا اندیکاتور، برای رصد قدرت یا ضعف یک سهم یا بازار بر اساس قیمت‌های پایانی اخیر در زمان حاضر یا گذشته به کار می‌رود. شاخص RSI با شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength متفاوت است.

برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، هنگامی که یک ارز دیجیتال در طول یک بازه زمانی مرتبا توسط افراد خرید می‌شود، اصطلاحا شاخص قدرت نسبی آن وارد ناحیه بیش‌خرید (یا اشباع خرید) می‌شود. در این حالت معمولا قیمت تا خدی اصلاح خواهد شد (کاهش میابد) و شاخص قدرت نسبی، سیگنال فروش رمز‌ارز را می‌دهد. به طور بر عکس، زمانی که یک ارز دیجیتال مدام فروخته می‌شود، شاخص قدرت نسبی به ناحیه‌ی بیش‌فروش کشیده می‌شود. معمولا در این حالت قیمت روند نزولی خود را تغییر خواهد داد و RSI سیگنال خرید رمزارز و ورود به بازار را می‌دهد.

اندیکاتور قدرت نسبی، یک اندیکاتور مومنتوم است که اندازه تغییرات اخیر در قیمت یک سهم یا سرمایه را برای ارزیابی شرایط بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) اندازه می‌گیرد. RSI در واقع یک اسیلاتور (خطی که دو نقطه قله یا دره را در نمودار به‌هم وصل می‌کند) است و بین ۰ تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. این شاخص، اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۷۸ و در کتاب «مفاهیم نو در سیستم‌های معامله‌گری تکنیکال» معرفی شده است.


تحلیل‌های سنتی، مقدار RSI برابر با ۷۰ یا بالاتر را نشانه نزدیک شدن شرایط امن به بیش‌خرید (اشباع خرید) می‌دانند و این عدد ممکن است مقدمه‌ای برای بازگشت ترند (trend reversal) یا اصلاح عقب‌کشیدگی (pullback) قیمت باشد. مقدار RSI‌ برابر با ۳۰ یا پایین‌تر نشان‌دهنده شرایط بیش‌فروش (اشباع فروش) است.

شاخص قدرت نسبی در یک نگاه

  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک اسیلاتور مومنتوم رایج است که در سال ۱۹۷۸ توسعه داده شده است.
  • اندیکاتور قدرت نسبی سیگنال‌های معاملاتی درباره مومنتوم قیمت گاوی و خرسی فراهم می‌آورد و اغلب زیر گراف قیمت سرمایه کشیده می‌شود.
  • وقتی RSI بالای ۷۰٪ باشد، شرایط بیش‌خرید و وقتی زیر ۳۰٪ باشد، شرایط بیش‌فروش تخمین زده می‌شود.

فرمول شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی با دو مرحله محاسبه به‌دست می‌آید. به این صورت که ابتدا RSI1 را محاسبه کرده، سپس RSI2 را به‌دست می‌آوریم. RSI1 به صورت زیر است:

بهره میانگین (average gain) و زیان میانگین (average loss) که در فرمول بالا استفاده شده، میانگین درصد بهره یا زیان در زمان انتخابی است. این فرمول مقدار زیان میانگین را مثبت در نظر می‌گیرد. به‌طور استاندارد برای محاسبه RSI1 از میانگین بهره و زیان در ۱۴ دوره زمانی استفاده می‌شود. حالا تصور کنید بازار در ۷ روز از ۱۴ روز گذشته، با بهره میانگین ۱٪ و در تمام ۷ روز دیگر با زیان میانگین -۰/۸٪ بسته شده است. محاسبه RSI1 به صورت زیر خواهد بود:

وقتی داده برای ۱۴ دوره زمانی در دسترس است، می‌توانیم RSI2 را محاسبه کنیم. RSI2‌ قسمت قبلی نتیجه محاسبات را هموار یا smooth می‌کند (مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات داده‌های پرت روی نمودار است). RSI2 همان RSI نهایی است که در نمودار استفاده می‌شود.

محاسبه شاخص قدرت نسبی

محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)

با استفاده از فرمول بالا، RSI‌ محاسبه شده و خط RSI در زیر نمودار قیمت کشیده می‌شود. هرگاه تعداد و سایز قیمت‌های پایانی مثبت (تعداد کندل‌های سبز) افزایش یابد، RSI بالا خواهد رفت و اگر تعداد و سایز زیان‌ها بیش‌تر شود، RSI پایین می‌آید. به شکل زیر توجه کنید:

همان‌طور که در شکل بالا می‌بینید، گاهی ممکن است در حالی که نمودار قیمت،صعودی است؛ RSI در منطقه بیش‌فروش باقی بماند و یا وقتی نمودار قیمت، نزولی است؛ RSI در منطقه بیش‌خرید بماند. این ممکن است برای تحلیل‌گران تازه‌کار گیج‌کننده باشد، اما همیشه باید این شاخص را با ترند غالب بسنجیم تا این ابهامات حل شوند.

قدرت قیمت نسبی سهم یا شاخص قدرت نسبی چیست ؟

همیشه ناحیه بیش‌خرید و بیش‌فروش، روی شاخص قدرت نسبی ۷۰ درصد و ۳۰ درصد اتفاق نمی‌افتد. متخصص معروف بازاریابی، کانستنس براون (Constance Brown) این ایده را مطرح می‌کند که با توجه به روند کلی بازار، شاخص قدرت نسبی ممکن است زودتر به نقطه بیش‌خرید یا بیش‌فروش برسد. برای مثال، در یک روند صعودی، بازار با rsi=50% به منطقه بیش‌فروش (یا اشباع فروش) می‌رسد (بجای rsi=30%).


همان‌طور که در نمودار زیر می‌بینید در روند نزولی قله RSI‌ جایی نزدیک به ۵۰٪ (نه ۷۰٪) اتفاق می‌افتد و این می‌تواند به سرمایه‌گذاران سیگنال شرایط خرسی را بدهد. بسیاری از سرمایه‌گذاران وقتی با یک روند قوی روبرو هستند، برای شناسایی بهتر نقطه کمینه و بیشینه، یک خط افقی بین ۳۰٪ و ۷۰٪ رسم می‌کنند. اغلب، اصلاح سطوح بیش‌فروش یا بیش‌خرید وقتی قیمت یک سهم یا سرمایه در کانال افقی بلندمدت است، غیر ضروری به‌نظر می‌رسد و معمولا از همان سطوح ۳۰ درصد و ۷۰ درصد استفاده می‌شود.

یک مفهوم مرتبط با سطوح بیش‌فروش و بیش‌خرید، برای اصلاح خط روند، تمرکز بر سیگنال‌ها و تکنیک‌های معاملاتی است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های گاوی وقتی قیمت در روند گاوی است و استفاده از سیگنال‌های خرسی وقتی سهم در یک روند خرسی است، کمک خواهند کرد که از بسیاری آلارم‌های اشتباهی که ممکن است RSI تولید کند جلوگیری کنیم.

مثالی از واگرایی RSI

واگرایی گاوی وقتی اتفاق می‌افتد که RSI یک منطقه بیش‌فروش را به‌وجود می‌آورد. منطقه بیش‌فروش در پی RSI خیلی پایین و متعاقبا قیمت‌ نسبتا پایین شکل می‌گیرد. این اتفاق، نشان از یک مومنتوم گاوی رو به‌بالا (سیگنال ورود به بازار) و احتمالا شروع یک حرکت صعودی بلندمدت خواهد بود.
واگرایی خرسی وقتی اتفاق می‌افتد که RSI یک منطقه بیش‌خرید را به‌وجود می‌آورد. منطقه بیش‌خرید در پی RSI نسبتا بالا و متعاقبا قیمت‌ خیلی بالا شکل می‌گیرد.


همان‌طور که در نمودار زیر می‌بینید، واگرایی گاوی وقتی دیده می‌شود که RSI نقاط پایین‌تری را در نمودار شکل ‌می‌دهد و نمودار قیمت، نقاط بسیار پایین‌تری رو نشان می‌دهد. این یک سیگنال قابل اعتماد استِ؛ اما اصولا وقتی یک ترند بلندمدت پایدار داشته باشیم، واگرایی‌ها بسیار نادر هستند. استفاده از مناطق بیش‌خرید یا بیش‌فروش انعطاف‌پذیر به شناخت سیگنال‌های بالقوه بیشتر کمک خواهد کرد.

مثالی از رد نوسان RSI

تکنیک معاملاتی دیگری نیز رفتار RSI را در زمان مراجعه به مناطق بیش‌فروش یا بیش‌خرید تست می‌کند. این سیگنال، یک «رد نوسان» یا Swing Rejection گاوی نامیده می‌شود و از چهار قسمت تشکیل شده است:

  1. RSI به منطقه بیش‌فروش سقوط می‌کند.
  2. RSI به بالای ۳۰٪ برمی‌گردد.
  3. RSI سقوط شدید دیگری را بدون برگشت به منطقه بیش‌فروش (۳۰ درصد) شکل می‌دهد.
  4. سپس RSI بیشترین مقدار خودش در زمان اخیر را می‌شکند و بالاتر می‌رود.

همان‌طور که در نمودار زیر می‌بینید، ابتدا شاخص RSI در منطقه بیش‌فروش است، سپس تا حدود ۳۰٪ رسیده و یک رد پایین نمودار را شکل داده که سیگنالی برای بالاتر رفتن RSI بوده است. استفاده از RSI به این شکل، بسیار شبیه به درج خط معاملاتی در نمودار قیمت است.

مثل واگرایی‌ها، یک حالت رد نوسان خرسی نیز وجود دارد که دقیقا مثل تصویر رد نوسانات گاوی در آینه است. یک رد نوسان خرسی هم شامل چهار بخش است:

  1. RSI به منطقه بیش‌خرید افزایش پیدا می‌کند.
  2. RSI به زیر ۷۰٪ باز می‌گردد.
  3. RSI بدون بازگشت به منطقه بیش‌خرید قله دیگری شکل می‌دهد.
  4. سپس RSI به پایین‌ترین مقدار خودش در زمان می‌رسد.

نمودار زیر یک سیگنال رد نوسان خرسی را نشان می‌دهد. مثل اکثر تکنیک‌های معاملاتی، این سیگنال هم قابل اعتمادتر خواهد بود وقتی با ترند غالب طولانی‌مدت تطابق داشته باشد. سیگنال‌های خرسی در طول ترندهای رو به پایین، کمتر محتمل است که آلارم‌های اشتباه تولید کنند.

تفاوت‌های RSI و MACD

میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence یک شاخص مومنتوم دنباله‌روی ترند (Trend-following Momentum Indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک امنیت قیمت (security`s price) را نشان می‌دهد. میانگین متحرک همگرایی/واگرایی که در فارسی به آن مَکدی (MACD) نیز گفته می‌شود، با تقسیم میانگین متحرک نمایی (EMA) در دوره ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به‌دست می‌آید. به این صورت، خط محاسبه مکدی ایجاد می‌شود.


میانگین متحرک نمایی ۹ روزه مکدی که «خط سیگنال» نامیده می‌شود، در بالای خط مکدی کشیده می‌‌شود که می‌تواند به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش به‌کار گرفته شود. زمانی که مکدی از بالا، خط سیگنال خودش را قطع می‌کند، معامله‌گران می‌توانند به‌طور امن فروش کنند و وقتی که مکدی از پایین خط سیگنال خودش را قطع می‌کند، زمان مناسبی برای خرید است.


شاخص RSI طراحی شده است تا با توجه به سطح قیمت‌های اخیر، زمان بیش‌فروش یا بیش‌خرید را نشان دهد. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت‌‌ها در یک بازه مشخص زمانی محاسبه می‌شود. بازه زمانی پیش‌فرض این شاخص، ۱۴ روزه است و مقداری بین ۰ تا ۱۰۰ دارد.
MACD رابطه بین EMAها و RSI تغییر قیمت را با بالا و پایین قیمت‌های اخیر اندازه می‌گیرند. این دو شاخص، اغلب به همراه هم و برای فراهم‌آوردن تصویر تکنیکال کامل‌تری از وضعیت بازار استفاده می‌شوند. هر دوی این شاخص ها، مومنتوم یک سرمایه را اندازه می‌گیرند؛ اما به‌هرحال دو فاکتور مختلف را اندازه می‌گیرند و گاهی ممکن است چیزهای متناقضی را ارائه دهند.

محدودیت‌های RSI

RSI مومنتوم قیمت گاوی و خرسی را مقایسه می‌کند و نتایج را در یک اسیلاتور (oscillator) که می‌تواند زیر نمودار قیمت جا داده شود، نشان می‌دهد. مثل اکثر شاخص‌های تکنیکال، سیگنال‌های RSI هم در یک ترند طولانی‌مدت قابل اعتمادتر خواهند بود.
چون شاخص RSI، مومنتوم را نشان می‌دهد؛ وقتی یک سرمایه، مومنتوم مشخصی در هر دو جهت دارد، می‌تواند برای زمان طولانی، در منطقه بیش‌خرید یا بیش‌فروش باقی بماند. RSI در بازارهای نوسانی که قیمت سرمایه بین حالت خرسی و گاوی حرکت می‌کند، مفیدتر است.

اندیکاتور یا شاخص

در زمان معامله کردن، فارغ از جهت روند، تشخیص قدرت روند هم می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. زمانی که بدنبال سنجش قدرت روند هستیم، اندیکاتور ADX (شاخص میانگین جهت‌دار) ابزاری است که میان تحلیلگران تکنیکال محبوبیت زیادی دارد.

این اندیکاتور در بازه 0 تا 100 تغییر می‌کند، زمانی که ADX عددی زیر 20 را نمایش دهد یعنی روند ضعیف بوده و برای اعداد بالای 50 به مفهوم قدرت روند است.

روشی که اندیکاتور ADX محاسبات را انجام می‌دهد ممکن است پیچیده باشد، امّا بطور خلاصه بدانید که هر چقدر روند قوی‌تر بود این اندیکاتور عدد بزرگتری را نشان می‌دهد.

زمانی که ADX کوچک است، بدین معناست که قیمت تقریباً ثابت بوده و معاملات بصورت رنج انجام می‌گیرد.

زمانی که ADX بالای 50 بود، بدین معناست که تحرکات قیمتی آغاز شده و قیمت در یک روند شروع به حرکت می‌کند.

برخلاف Stochastic اندیکاتور ADX به ما نمی‌گوید که روند صعودی خواهد بود یا نزولی. بجای آن، صرفاً قدرت روند فعلی را اندازه‌گیری می‌کند.

بنابراین، اندیکاتور ADX برای اندازه‌گیری قدرت روند و نیز فهم رنج بودن سهم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

محاسباتی که این اندیکاتور انجام می‌دهد بر اساس قیمت بسته‌ شدن نیست بلکه با استفاده از بالاترین و پایین‌ترین قیمت در روز، محاسبات صورت می‌گیرد.

فارغ از صعودی یا نزولی بودن روند، هر چقدر که قدرت روند بیشتر باشد اندیکاتور ADX بزرگتر خواهد بود.

چگونه از اندیکاتور ADX استفاده کنیم

زمانی که از اندیکاتور ADX استفاده می‌کنید، اعداد 20 و 40 را بعنوان نقاط کلیدی در نظر داشته باشید. در شکل زیر یک جدول برای تفسیر این اندیکاتور قرار داده شده تا با نگاه به آن بتوانید به سادگی اندیکاتور را تفسیر کنید.

تفسیر اندیکاتور ADX

به چارت زیر نگاه کنید و اندیکاتور را در زمان رنج و روند دار بودن سهم در نظر بگیرید:

معامله با اندیکاتور ADX

با توجه به مثال بالا که مربوط به سهام فباهنر(مس شهید باهنر) است، زمانی که ADX زیر 20 است، سهم در رنج قرار گرفته است.

پس از مدت کوتاهی که روند قدرت می‌گیرد، اندیکاتور ADX شروع به افزایش می‌کند. این سیگنالی است مبنی بر اینکه روند در حال قدرت گرفتن است.

به این نکته دقت داشته باشید که این اندیکاتور از 14 دوره قبلی استفاده می‌کند. بنابراین اگر پس از روند صعودی بلافاصله روند نزولی آغاز شود، این اندیکاتور سیگنال غلط می‌دهد.

در این حالت حتی اگر روند نزولی بسیار قدرتمند باشد، این اندیکاتور کاهشی بوده و قدرت روند را کم نشان می‌دهد. در واقع این اندیکاتور تضعیف شدن روند صعودی را نشان می‌دهد.

چگونه در معامله کردن از ADX استفاده کنیم

یکی از راه‌ها استفاده از ADX در معاملات، نگاه کردن به جهت حرکت اندیکاتور و پس از آن تصمیم گیری در باره قدرت روند است.

امّا راه بهتر، استفاده از ADX در کنار دیگر اندیکاتورها است. بخصوص اندیکاتورهایی که صعودی بودن و یا نزولی بودن روند سهم را شناسایی می‌کنند.

بنابراین با استفاده از اندیکاتورهای دیگر، ابتدا جهت روند را تشخیص داده و با نگاه به ADX قدرت را روند را بسنجید، همچنین برای خروج از سهم هم با ابزارهای مکمل می‌توانید بهتر تصمیم‌گیری کنید.

حالا که با ADX آشنا شدید، اگر از این به بعد احساس کردید روند در حال تضعیف است، با نگاه کردن به ADX می‌توانید درک بهتری از تضعیف شدن یا قدرت گرفتن روند داشته باشید.

شاخص جریان پول یا اندیکاتور MFI چیست؟

شاخص جریان پول

معامله گران تکنیکال و تابلوخوان‌ها معمولاً از نوسانگرها برای شناسایی روند ارزهای دیجیتال و قدرت حرکت و روند آنها استفاده می‌کنند. در بازارهای مالی، صدها نوسانگر و اندیکاتور مختلف وجود دارد که یک معامله‌گر تکنیکال ممکن است در نمودارهای خود از آنها استفاده کند. برای مثال می‌توان به اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و شاخص جریان پول (Money Flow Index) اشاره کرد. این شاخص‌ها مسلماً یکی از محبوب‌ترین نوسانگرهایی هستند که به‌طور گسترده‌ای توسط معامله‌گران تکنیکال دنبال می‌شود.
شاخص جریان پول که به‌اختصار «MFI» هم نامیده می‌شود، شباهت‌های زیادی با شاخص قدرت نسبی دارد. حتی فرمول این دو نیز شباهت‌های زیادی با هم دارد؛ اما شاخص جریان پول نسبت به شاخص قدرت نسبی کمی پیشرفته‌تر است. در این مقاله از داموندمگ قصد داریم با شاخص جریان پول و کاربرد آن در معاملات بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال آشنا شویم.

  • 1) شاخص جریان پول چیست؟
  • 2) فرمول شاخص MFI
  • 3) واگرایی شاخص جریان پول
  • 4) استفاده از شاخص MFI برای شناسایی مناطق اشباع خرید و اشباع فروش
  • 5) شاخص جریان پول در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
  • 6) سوالات پرتکرار درمورد شاخص جریان پول
  • 7) کلام آخر

شاخص جریان پول چیست؟

شاخص جریان پول یا MFI ابزاری در تحلیل تکنیکال است که از آن برای نشان‌دادن جریان ورودی و خروجی پول به یک ارز دیجیتال در طول یک زمان مشخص استفاده می‌شود.

این شاخص قیمت و حجم ارزهای دیجیتال را تجزیه‌و‌تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چه زمانی ممکن است در منطقه اشباع خرید، اشباع فروش یا واگرایی قرار بگیرد. درک شاخص جریان پول بسیار آسان است. این نوسانگر به‌شکل یک پنجره جداگانه در پایین یا بالای نمودار ظاهر می‌شود و می‌توان از آن برای تمام دارایی‌های مالی دیگر استفاده کرد.

با این حال، نوسانگیرهای روزانه بازار ارزهای دیجیتال هم برای معاملات خود می‌توانند از این شاخص برای بررسی جریان ورودی و خروجی یا حجم اررزهایی مثل بیت کوین استفاده کنند. به همین خاطر است که بسیاری از معامله‌گران باتجربه از شاخص جریان پول به‌عنوان «RSI وزن‌دار‌شده حجمی» یاد می‌کنند؛ چراکه شبیه به شاخص قدرت نسبی است و در عین حال حجم ارز موردنظر را هم نشان می‌شود. گفتنی است که MFI یک نوسانگر محدود و مقادیر آن بین ۰ تا ۱۰۰ است.

فرمول شاخص MFI

برای درک نحوه عملکرد شاخص MFI، ابتدا فرمول و نحوه محاسبه آن را بررسی می‌کنیم. خوشبختانه، برای استفاده از این شاخص نیازی به آشنایی با ریاضیات ندارید. نرم‌افزارهای موجود در سایت‌هایی مثل تریدینگ‌ویو به‌طور خودکار این محاسبات را برای شما انجام می‌دهند و نیازی نیست شما کاری انجام دهید. در نتیجه، اگر علاقه‌ای به ریاضیات و فرمول‌ها ندارید، می‌توانید به بخش بعدی این مقاله بروید.

فرمول شاخص جریان پول از چهار جزء تشکیل می‌شود:

  • بالاترین قیمت کندل
  • پایین‌ترین قیمت کندل
  • قیمت بسته‌شده کندل کندل

فرمول شاخص جریان پول سه مرحله دارد. اولین مرحله محاسبه قیمت شاخص است که به‌صورت زیر تعریف می‌شود:

قیمت شاخص = (بالاترین قیمت + پایین‌ترین قیمت + قیمت بسته‌شده) تقسیم بر ۳

بیایید فرض کنیم از نمودار روزانه بیت کوین استفاده می‌کنیم. برای محاسبه قیمت شاخص کندل دیروز ابتدا بالاترین قیمت، پایین‌ترین قیمت و قیمت بسته‌‌شده با هم جمع و سپس بر ۳ تقسیم می‌شوند. از آنجا که شاخص جریان پول به‌طور پیش‌فرض از دوره‌های ۱۴ روزه استفاده می‌کند، این بدان معنا است که ما به قیمت شاخص هر یک از ۱۴ روز گذشته نیاز داریم.

در مرحله بعد، باید حجم معاملات را در شاخص بگنجانیم:

جریان پول = قیمت شاخص × حجم معاملات

در این مرحله کل حجم معاملات روز گذشته در قیمت شاخص دیروز ضرب می‌شود. اگر قصد دارید شاخص جریان پول را برای مدت ۱۴ روزه حساب کنید، حجم معاملات کل روزهای قبل را باید در قیمت شاخص هر یک ضرب کنید.

در مرحله بعد، بسته‌ به افزایش یا کاهش قیمت شاخص نسبت به روزهای قبل، باید روند شاخص جریان پول را تنظیم کنیم. اگر قیمت شاخص دیروز بیشتر از قیمت شاخص روز قبل‌تر بود، جریان پول دیروز مثبت و اگر قیمت معمولی دیروز کمتر از قیمت معمولی دیروز باشد، جریان پول دیروز منفی در نظر گرفته‌ می‌شود.

در این مرحله، تمام جریان‌های پول مثبت و تمام جریان‌های پول منفی را جداگانه با هم جمع می‌کنیم تا نسبت پول را به دست بیاوریم. البته سایت‌های معاملاتی خود این کار را انجام می‌دهند و نسبت مذکور را محاسبه می‌کنند.

نسبت پول (MR) = مجموع جریان‌های پولی مثبت تقسیم بر مجموع جریان‌های پولی منفی

اکنون به فرمول نهایی می‌رسیم:

[(MFI = ۱۰۰ – [۱۰۰/(۱ + MR

حال که این محاسبات را به دست آورده‌ایم، باید MFI را در نمودارها اعمال کنیم تا فرصت‌های معاملاتی را شناسایی نماییم.

واگرایی شاخص جریان پول

واگرایی‌ها هشدارهایی بی‌صدا اما قدرتمندند که نوسانگرها ارائه می‌کنند. از آنجا که حجم معاملات هم در MFI محاسبه می‌شود، بسیاری از معامله‌گران باور دارند که اگر در ارزهای دیجیتال با استفاده از MFI یک واگرایی ایجاد شود، ممکن است حتی قوی‌تر از واگرایی نشان‌داده‌شده توسط سایر نوسانگرها باشد.

واگرایی به این معنی است که نوسان در جهت مخالف قیمت حرکت می‌کند. به‌عبارت دیگر، قیمت از نوسانگر منحرف می‌شود و به معامله‌گران هشدار می‌دهد که احتمال برگشت روند وجود دارد.

واگرایی MFI

تصویر بالا نمودار ماهانه قیمت بیت کوین است. در این تصویر می‌توانید ببینید که این ارز دیجیتال در جولای ۲۰۲۱ (تیر ۹۹) کاهش یافته است. در طول همین دوره، روند MFI صعودی بود (به خطوط قرمزرنگ توجه کنید). این نشان می‌دهد که حجم بیت کوین به اندازه ماه مه ۲۰۲۱ (اردیبهشت ۱۴۰۰) منفی نیست.

معامله‌گران می‌توانستند از این واگرایی برای خرید بیت کوین استفاده کنند. البته در صورت وجود واگرایی، بهتر است منتظر بمانید تا یک کندل صعودی ایجاد یا مقاومت ارز شکسته شود.

واگرایی شاخص جریان پول

همان طور که در تصویر بالا می‌بینید، می‌توان یک خط روند مقاومتی را با اتصال اوج‌های قیمتی (خط روند آبی‌رنگ) کشید. هنگامی که قیمت از این خط روند مقاومتی عبور می‌کند و یک واگرایی با MFI به وجود می‌آید، سیگنال خرید ایجاد می‌شود. همان طور که می‌بینید، واگرایی بالا در نهایت باعث شد قیمت بیت کوین ۱۰۰ درصد افزایش یابد.
واگرایی می‌تواند یک هشدار نزولی هم باشد. در این صورت، واگرایی موردنظر نشان می‌دهد که روند صعودی در حال اتمام و در شرف کاهش است.

واگرایی شاخص جریان پول

اگر به نوامبر ۲۰۲۱ (آبان ۱۴۰۰) برگریدم، می‌توانیم چندین نمونه از واگرایی نزولی را در نمودار بیت کوین ببینیم. برای مثال، همان طور که در نمودار زیر می‌بینید، قبل از اینکه این ارز دیجیتال به اوج قیمتی خود در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۱ (۱۹ مهر ۱۴۰۰) اندیکاتور یا شاخص برسد، MFI آن نزولی بود.

این نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران بزرگ نه‌تنها به سرمایه خود اضافه نمی‌کردند، بلکه احتمالاً بی‌سروصدا قصد داشتند از بازار خارج شوند. این واگرایی زمانی که بیت کوین برای آخرین بار به اوج قیمتی تاریخی حود رسید، آشکارتر شد. در این زمان، شاخص قدرت پول بسیار پایین‌تر از اوج قیمت مربوطه بود.

واگرایی منفی شاخص جریان پول

این واگرایی نزولی پتانسیل کاهش قیمت بیت کوین را نشان می‌دهد. در این حالت، معامله‌گران باید به‌دنبال سطوح حمایتی بگردند و سطحی را تعیین کنند که وقتی شکسته می‌شود، نشان می‌دهد که روند نزولی تمام شده است.

در بالا، سطح خط افقی آبی‌رنگ چنین حمایتی را نشان می‌دهد و با شکسته‌شدن آن، قیمت بیت کوین ۴۰ درصد کاهش یافته است.

استفاده از شاخص MFI برای شناسایی مناطق اشباع خرید و اشباع فروش

واگرایی‌ها تنها هشدارهایی نیستند که شاخص جریان پول ارائه می‌کند. با استفاده از این شاخص، می‌توان نشان داد که ارز دیجیتال موردنظر چه زمانی در منطقه اشباع فروش یا اشباع خرید قرار گرفته و قیمت آن به‌ترتیب کاهش و افزایش می‌یابد.

اشباع خرید شاخص جریان پول

زمانی که شاخص جریان پول به بالای ۸۰ می‌رسد، به‌عنوان اشباع خرید در نظر گرفته می‌شود. در این مناطق، معمولا قیمت و حجم ارز دیجیتال موردنظر در مدت زمان کمی افزایش می‌یابد و باید اصلاح شود.

اشباع فروش MFI

از سوی دیگر، مناطق اشباع فروش در MFI زمانی رخ می‌دهد که این شاخص به زیر ۲۰ می‌رسد. معمولاً وقتی MFI اینقدر پایین می‌شود که با افزایش افزایش حجم، قیمت ارز دیجیتال هم به‌سرعت کاهش می‌یابد. به‌طور کلی، اکثر معامله‌گران باور دارند که بعد از رسیدن قیمت به منطقه اشباع فروش قیمت معمولاً افزایش می‌یابد؛ زیرا در این حالت بسیار دورتر از اوج است و روند نزولی خود را سریعاً طی کرده است.

هنگامی که خط MFI به زیر ۲۰ و سپس به بالای ۲۰ می‌رسد، با کاهش فشار روند نزولی یک سیگنال صعودی ایجاد می‌شود. توجه داشته باشید که انجام معاملات صرفاً بر اساس مناطق اشباع فروش و اشباع خرید نمی‌تواند کافی باشد؛ چراکه روند نزولی یا صعودی ارزهای دیجیتال می‌تواند بسیار طولانی باشد و سیگنال‌های خریدوفروش زیادی ایجاد کند. بنابراین، معامله‌گران باید به‌دنبال سیگنال‌های بیشتری باشند.

اشباع خرید و فروش در شاخص جریان پول

به‌عنوان مثال، اگر شاخص جریان پول به منطقه اشباع خرید برسد، یک معامله‌گر باتجربه باید منتظر ایجاد هشدار واگرایی نزولی باشد. همان طور که در تصویر بالا می‌بینید، شاخص جریان پول بیت کوین ابتدا به سطح اشباع خرید رسیده و در حالی که روند قیمت این ارز دیجیتال صعودی بوده، روند MFI نزولی است.

با این حال، بسیاری از اوقات نیازی به هشدار واگرایی نیست؛ چراکه در ارزهای دیجیتال بزرگی مثل بیت کوین با کاهش قیمت MFI هم همراه با آن کاهش می‌یابد و در صورت تغییر مسیر روند قیمت MFI هم تغییر مسیر می‌دهد. برای مثال در تصویر زیر، MFI اتریوم هم‌زمان با کاهش قیمت این ارز دیجیتال به منطقه اشباع خرید رسیده و سپس با افزایش قیمت آن نیز افزایش یافته است.

شاخص جریان پول بیت کوین

یکی از دیگر از تحلیل‌های تکنیکال مؤثری که می‌توانید با MFI استفاده کنید و از سیگنال خود مطمئن شوید، کندل استیک‌ها هستند. همان طور که در تصویر بالا می‌بینید، با برگشت MFI یک الگوی هارامی صعودی هم شکل گرفته‌ است.

این کندل ژاپنی صعودی نشان می‌دهد که بازار پس اندیکاتور یا شاخص از رسیدن به سطح اشباع فروش از اتریوم حمایت کرده‌ است. گفتنی است که بعد از این اتفاق قیمت این ارز دیجیتال ۴۰ برابر شد.

شاخص جریان پول در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص‌های MFI و RSI (شاخص قدرت نسبی) بسیار نزدیک به هم هستند و شباهت‌های زیادی دارند. برای مثال، هر دو این نوسانگرها عددی بین ۰ و ۱۰۰ است و هر دو نوسانگر کمتر از ۰ یا بالاتر از ۱۰۰ نخواهند بود.

علاوه بر این، این شاخص‌ها نوسانگرهای حرکتی هستند که قدرت یک روند را می‌سنجند. وقتی در MFI و RSI هشدار واگرایی ظاهر می‌شود، هر دوی آنها نشان می‌دهند که روند قیمت در حال تضعیف و بازگشت است.
هنگامی که نوسانگرهای مذکور به مناطق اشباع خرید و اشیاع فروش می‌رسند، نشان می‌دهند که قیمت بیش از حد و خیلی سریع حرکت کرده است.

با این حال، MFI و RSI یکسان نیستند و دو تفاوت کاملاً مشخص دارند. اولین تفاوت آنها در این است که MFI به‌طور خودکار قیمت شاخش را محاسبه و از آن استفاده می‌کند. این در حالی است که در محاسبات RSI صرفاً از قیمت بسته‌شدن کندل استفاده می‌شود. البته معامله‌گران می‌توانند قیمت ورودی RSI را به قیمت شاخص تغییر دهند، اما این نوع قیمت مخصوص RSI نیست.

ثانیاً، حجم معاملات هم در MFI محاسبه می‌شود، اما RSI صرفاً مبتنی بر قیمت است. به همین خاطر، طرفداران شاخص جریان پول باور دارند که MFI بهتر می‌تواند روندها را پیش‌بینی کند و برگشت احتمالی آنها را به‌موقع‌تر از RSI هشدار می‌‌دهد.

RSI و MFI

اگر MFI و RSI یک ارز دیجیتال را در کنار یکدیگر و برای یک دوره ۱۴روزه نگاه کنید، می‌بینید که بیشتر فراز و نشیب‌های ‌آنها شبیه به یکدیگر هستند. البته گاهی هم تفاوت‌هایی وجود دارد که می‌توان آن را به حجم معاملات نسبت داد. به‌عنوان مثال، در طول قسمت‌های نارنجی‌رنگ نمودارهای بالا، می‌بینید که MFI پایین‌تر از RSI قرار دارد. این نشان می دهد که حجم معاملات سنگین است و باعث می‌شود که ناحیه اشباع فروش MFI عمیق‌تر باشد. با این حال، قدرت RSI تغییر نکرده و کمی هم صعودی شده است. در اینجا، معامله‌گران تنها با استفاده از MFI می‌توانستند سیگنال صعودی را بگیرند، اما هیچ سیگنالی در RSI ایجاد نشده است.

از طرفی در بخش‌های آبی‌رنگ، کف ثانویه MFI تقریباً اولین کف آن در سمت چپ است. در همین حال، دومین کف RSI کمتر از کف قبلی آن است. این نشان می‌دهد که روند نزولی قیمت سرعت زیادی دارد، اما MFI به ما می‌گوید که حجم معاملات در این مدت کاهش نیافته است.

با توجه به حجم معاملات، می توانیم بگوییم که این روند نزولی به‌دلیل عدم کاهش حجم احتمالاً موقتی خواهد بود.

سوالات پرتکرار درمورد شاخص جریان پول

۱. میزان دقت شاخص جریان پول به چه صورت است؟

با توجه به اینکه حجم معاملات در این شاخص گنجانده‌ شده‌ است، می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی بسیار دقیقی را مخصوصاً در زمینه اشباع خرید و اشباع فروش ایجاد کند.

۲. چرا گنجاندن حجم معاملات در شاخص جریان پول اهمیت دارد؟

حجم معاملات ارزهای دیجیتال نشان‌دهنده علاقه معامله‌گران به یک ارز دیجیتال است. هرچه افراد بیشتری چیزی را بخرند و بفروشند، حجم آن بیشتر می شود و نشان می‌دهد که معامله‌گران علاقه بیشتری به آن ارز دیجیتال دارند.

۳. آیا شاخص جریان پول نوعی شاخص پیشرو است؟

مانند تمام شاخص‌هایی که از حجم معاملات استفاده می‌کنند، MFI هم یک شاخص پیشرو محسوب می‌شود. در نتیجه، می‌توان از آن برای پیش‌بینی حرکات بازار استفاده کرد.

کلام آخر

بسیاری از معامله‌گران تصور می‌کنند که اندیکاتور MFI نسخه پیشرفته‌تر اندیکاتور RSI است. با توجه به اینکه حجم معاملات در شاخص جریان پول گنجانده‌ شده‌ است، در این اندیکاتور شتاب روندها را می‌توان با وضوح بیشتری مشاهده کرد؛ چراکه بسیاری از معامله‌گران باتجربه اندیکاتور یا شاخص ارزهای دیجیتال معتقدند روندها از حجم تبعیت می‌کنند. در نتیجه، معامله‌گران از MFI و واگرایی بین قیمت و این اندیکاتور استفاده می‌کنند تا قدرت روند و احتمال بازگشت روند را بفهمند.

شاخص MVRV چیست؟ معرفی اندیکاتور یا نسبت MVRV

شاخص MVRV

‌وقتی مردم درمورد بیت کوین صحبت می‌کنند، یکی از سوال‌هایی که اغلب می‌پرسند این است که ارزش بیت کوین چقدر است. همان طور که می‌دانید، ارزش بیت کوین با عرضه و تقاضای آن تعیین می‌شود و محاسبه ارزش اصلی این ارز دیجیتال می‌تواند کار بسیار سختی باشد. گفتنی است که علاوه بر عرضه و تقاضا، برای محاسبه ارزش اصلی بیت کوین باید فاکتورهای دیگری را هم در نظر بگیریم. در این جا است که شاخص MVRV وارد می‌شود و محاسبات مربوط به تمام این فاکتورها را نسبتاً آسان‌تر می‌کند. به همین خاطر، در این مقاله از داموندمگ تصمیم گرفته‌ایم درباره شاخص MVRV صحبت کنیم.

  • 1) شاخص MVRV چیست؟
  • 2) ارزش بازار چیست؟
  • 3) ارزش واقعی چیست؟
  • 4) کاربرد شاخص MVRV
  • 5) نحوه محاسبه شاخص MVRV
  • 6) مزایا و معایب شاخص MVRV
  • 7) آیا شاخص MVRV می ‌تواند قیمت بیت کوین را با اطمینان پیش ‌بینی کند؟
  • 8) سوالات مرتبط با شاخص MVRV
  • 9) کلام آخر

شاخص MVRV چیست؟

شاخص MVRV شاخصی بسیار مفیدی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند اطلاعات مهمی درباره ارزش اصلی ارزهای دیجیتال به دست بیاورند. با این حال، در اکثر مواقع از این شاخص برای بیت کوین استفاده می‌شود. MVRV مخفف عبارت «Market Value To Realized Value» و به معنی «ارزش بازار یک ارز دیجیتال در مقایسه با ارزش تحقق‌یافته آن» است. سرمایه‌گذاران با استفاده از شاخص مذکور نشان می‌دهند که ارز دیجیتال موردنظرشان در حال حاضر بیشتر از ارزش واقعیش ارزش‌گذاری شده است یا کمتر از آن. فرمول ساده‌شده این شاخص به‌صورت زیر است:

شاخص MVRV چیست؟

ریشه این شاخص به نسبت MVRV برمی‌گردد که مراد محمودوف (Murad Mahmudov) و دیوید پوئل (David Puell) در سال ۲۰۱۸ آن را ایجاد کردند. نسبت اولیه MVRV به‌سادگی ارزش بازار و ارزش واقعی بیت کوین را مقایسه می‌کرد و برای دنبال کردن روند قیمت این ارز دیجیتال خوب بود، اما چیز زیادی درمورد ارزش اصلی آن نشان نمی‌داد.

شاخص MVRV که به‌طور کامل «MVRV Z-score» نام دارد، تعدیل‌شده نسبتی است که محمودوف و پوئل ایجاد کردند. تفاوت این دو در این است که مفهوم آماری «Z-Score» به اندیکاتور MVRV اضافه شده است. در ادامه این مقاله هم به‌جای استفاده از عبارت MVRV Z-score، از «شاخص MVRV» استفاده خواهیم کرد.

قبل از توضیح بیشتر، ابتدا بیایید قدم‌به‌قدم اصطلاحتی که گفتیم را بررسی کنیم.

ارزش بازار چیست؟

منظور از ارزش بازار (Market Value) یک ارز دیجیتال، مجموع ارزش دلاری بازار سهام آن است. محاسبه ارزش بازار یا همان حجم بازار (Market Capitalization) بسیار راحت است. برای انجام این کار کافی است تعداد کل توکن‌های موجود از یک ارز دیجیتال در قیمت فعلی آن ضرب شود.

برای مثال، تصور کنید ۱۵,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین در بازار وجود دارد و قیمت این ارز دیجیتال ۱ دلار است. در این حالت ارزش بازار بیت کوین ۱۵,۰۰۰,۰۰۰ دلار خواهد بود. گفتنی است در صنعت ارزهای دیجیتال از ارزش بازار برای تعیین میزان بزرگی و محبوبیت ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود.

در تصویر زیر می‌توانید ارزش بازار بیت کوین از سال ۲۰۰۹ را مشاهده کنید.

ارزش بازار بیت کوین

از طرفی با محاسبه مجموع ارزش بازار تمام ارزهای دیجیتال می‌توان ارزش کل بازار صنعت ارزهای دیجیتال را هم به دست آورد. با این شاخص به‌راحتی می‌توان میزان ورود و خروج پول به بازار ارزهای دیجیتال را محاسبه کرد، اما گفتنی است که دقت آن چندان زیاد است. از طرفی با تقسیم ارزش بازار یک ارز دیجیتال (مثل اتریوم) بر ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال می‌توان میزان سلطه (Dominance) آن بر بازار را به دست آورد.

در تصویر زیر می‌توانید ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال (همراه با توکن‌ها و استیبل کوین‌ها) را مشاهده کنید.

ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال

در این میان شایان ذکر است که نرخ سلطه بیت کوین اهمیت بسیار زیادی دارد. نرخ سلطه این ارز دیجیتال معمولاً در بازارهای نزولی افزایش می‌یابد؛ چراکه اکثر سرمایه‌گذاران برای ریسک کمتر تمایل دارند در آن سرمایه‌گذاری کنند. هرچند که این اتفاق می‌تواند نشانه خوبی برای طرفداران بیت کوین باشد؛ برای سایر ارزهای دیجیتال نشانه چندان خوبی نیست؛ زیرا سرمایه کمتری برای آنها باقی می‌ماند.

از طرفی، نرخ سلطه بیت کوین معمولاً در بازارهای صعودی افزایش می‌یابد؛ زیرا در این بازارها سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری دارند که ریسک کنند. در نتیجه، پروژه‌ها و ارزهای دیجیتال کوچک‌تر تاحدودی سرمایه‌گذاران را به خود جلب می‌کنند و سهم خود از ارزش کل بازار را افزایش می‌دهند.

در تصویر زیر می‌توانید نرخ سلطه بیت کوین در بازار ارز دیجیتال را مشاهده کنید.

نرخ سلطه بیت کوین

ارزش واقعی چیست؟

ارزش واقعی (Realized Value) بیت کوین نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران برای هر واحد از این ارز دیجیتال چقدر هزینه کرده‌اند.

برای مثال تصور کنید یک سرمایه‌گذار ۵ بیت کوین را به قیمت‌های زیر خریداری کرده است:

  • ۱۰,۰۰۰
  • ۱۵,۰۰۰
  • ۲۰,۰۰۰
  • ۲ بیت کوین به قیمت ۲۵,۰۰۰

برای محاسبه ارزش واقعی، باید هزینه تمام بیت کوین‌ها را جمع کنیم:

۹۵,۰۰۰ = (۲۵,۰۰۰ × ۲) + ۲۰,۰۰۰ + ۱۵,۰۰۰ + ۱۰,۰۰۰

در مرحله آخر می‌بایست مجموع هزینه‌های پرداخت‌شده را بر تعداد بیت کوین‌های خریداری‌شده تقسیم کنیم:

به‌عبارت دیگر، ارزش واقعی بیت کوین‌های خریداری‌شده برای سرمایه‌گذار مذکور ۱۹,۰۰۰ دلار است.

همان طور که دیدید، در ارزش واقعی به‌جای در نظر گرفتن قیمت فعلی بیت کوین، قیمت تمام بیت کوین‌ها بر اساس آخرین باری که جابه‌جا شده‌اند (آخرین باری که از یک کیف پول به کیف پول دیگری ارسال شده‌اند)، محاسبه می‌شود. سپس می‌بایست قیمت تک‌تک آنها جمع شود و میانگین آنها به دست بیاید.

نکته‌ای که باید در نظر داشته باشید این است که در شاخص MVRV ارزش واقعی تمام بیت کوین‌های موجود در کیف پول‌های سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت و بلندمدت محاسبه می‌شود تا ارزش واقعی کل شبکه بیت کوین به دست بیاید. این عدد نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران بیت کوین برای به دست آوردن این ارز دیجیتال چه مقدار هزینه کرده‌اند. تعریف ریاضی این مسئله به شکل زیر خواهد بود:

ارزش واقعی

آیا ارزش واقعی یک ارز دیجیتال می‌تواند نشان‌دهنده سود یا ضرر سرمایه‌گذاران باشد؟

این امر به قیمت فعلی ارز دیجیتال موردنظر شما بستگی دارد. برای مثال در مثال قبلی، اگر قیمت فعلی بیت کوین کمتر از ۱۹,۰۰۰ دلار باشد، به این معنی است که هزینه سرمایه‌گذار بیشتر از ارزش فعلی آن است و او سود کرده است. با این حال، اگر قیمت فعلی بیت کوین بالاتر از ۱۹,۰۰۰ دلار باشد، به این معنی است که سرمایه‌گذار مذکور سود کرده است.

کاربرد شاخص MVRV

از زمانی که شاخص MVRV توسعه یافته، به بخش مهمی از استراتژی سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. این شاخص می‌تواند روندهای بازار را شناسایی کند و تصویر دقیق‌تری از قیمت واقعی ارزهای دیجیتال ارائه نماید.

همان طور که گفته شد، شاخص MVRV نشان می‌دهد که ارزهای دیجیتال بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند یا نه. برای مثال بیت کوین را در نظر بگیرید. هر زمانی که مقدار شاخص MVRV از ۶.۹ بیشتر شود، به احتمال زیاد بیت کوین بیش از حد ارزش‌گذاری شده است. در تصویر زیر بخش‌های قرمزرنگ نشان‌دهنده این نواحی هستند و به‌عنوان نواحی خطر در نظر گرفته می‌شوند.

کاربرد شاخص MVRV

از طرف دیگر، وقتی مقدار شاخص MVRV کمتر از ۰.۱ باشد، قیمت بیت کوین کمتر از ارزش اصلی آن است. همان طور که تصویر بالا می‌بینید، در نمودارهای موجود این منطقه با رنگ سبز نشان داده می‌شود. اکثر سرمایه‌گذاران تصور می‌کنند که این ناحیه منطقه‌ای امن است و سیگنال خرید خوبی برای خرید بیت کوین ارائه می‌کند.

نحوه محاسبه شاخص MVRV

سایت‌های زیادی وجود دارند که شاخص MVRV را به دست می‌آورند و بدون دریافت هیچ کارمزی آن را در اختیار کاربران خود قرار می‌دهند. بنابراین ساده‌ترین راه برای بررسی این شاخص جست‌وجوی آن است. با این حال، ابهتر است وقت بگذارید و نحوه محاسبه آن را یاد بگیرید تا در صورت خودتان بتوانید آن را برای توکن‌ها و ارزهای دیجیتال نه‌چندان مشهور به دست بیاورید.

همان طور که ذکر شد، شاخص MVRV ارزش واقعی بیت کوین را از ارزش بازار آن کم می‌کند و کل آن را بر انحراف استاندارد تقسیم می‌کند. در ادامه نحوه محاسبه شاخص MVRV را قدم‌به‌قدم توضیح می‌دهیم:

  • ارزش بازار ارز دیجیتال موردنظرتان را بدست آورید. برای انجام این کار کافی است قیمت آن را در تعداد توکن‌های در گردش آن ضرب کنید.
  • ارزش واقعی ارز دیجیتال را پیدا کنید. همان طور که در بالا ذکر شد شما باید مجموع تمام مقادیر ارزهای دیجیتال در آخرین جابه‌جاییشان را محاسبه کنید. معمولاً محاسبه این مسئله کمی دشوار است، اما به‌راحتی می‌توانید داده‌های موردنیازتان را به‌صورت آنلاین و از طریق سایت‌هایی مثل کوین‌مارکت‌کپ پیدا کنید.
  • ارزش واقعی را از ارزش بازار کم کنید.
  • این عدد را بر ارزش بازاری که در مرحله اول پیدا کردید، تقسیم کنید تا امتیاز Z نهایی در شاخص MVRV را به دست آورید.

مزایا و معایب شاخص MVRV

شاخص MVRV هم مزایا و هم معایبی دارد. این شاخص می‌تواند برای تخمین ارزش اصلی ارزهای دیجیتال بسیار مفید باشد، اما اشتباهات خودش را هم دارد.

مزایای شاخص MVRV

  • محاسبه و تحلیل شاخص MVRV بسیار ساده است. حتی معامله‌گران بی‌تجربه هم با بررسی این شاخص متوجه خواهند شد که ارز دیجیتال موردنظرشان بیش از حد ارزش‌گذاری شده است یا کمتر از آن.
  • شاخص MVRV از داده‌های مربوط به گذشته استفاده می‌کند. در نتیجه، می‌توان با اطمینان از آنها برای تشخیص روندهای پرقدرتی استفاده کرد که تغییرات قابل‌توجهی در بازار ایجاد می‌کنند. گفتنی است که با کمک این شاخص می‌توان با اطمینان ۹۴ درصدی برخی از روندها را پیش‌بینی کرد.
  • تغییرات شاخص MVRV می‌تواند به شما کمک کند تا حتی قبل از تغییر شدید قیمت‌ها، متوجه تغییر حرکت بازار شوید.
  • این شاخص به شما نشان می‌دهد که قیمت ارز دیجیتال موردنظرتان تا چه حد درست است.

معایب شاخص MVRV

  • از آنجا که شاخص MVRV به تمام تاریخچه قیمت قبلی بیت کوین نگاه می‌کند، وزن که به ارزش‌های قبلی با قیمت‌های پایین‌تر می‌دهد، ممکن است کمی ناعادلانه باشد.
  • از آنجا که هر روز معامله‌گران بیشتری با این شاخص آشنا می‌شوند، وقتی شاخص MVRV بیت کوین به امتیاز ۶.۹ می‌رسد، روی تصمیم آنها تأثیر می‌گذارد.
  • برخی از کارشناسان معتقدند استفاده از داده‌های مربوط به چهار سال گذشته می‌تواند دقیق‌تر از داده‌های مربوط به کل تاریخ ارزهای دیجیتال بزرگی مثل بیت کوین باشد.
  • این شاخص دقیقاً به شما نشان نمی‌دهد که ارزهای دیجیتال چقدر ارزش دارند.

آیا شاخص MVRV می ‌تواند قیمت بیت کوین را با اطمینان پیش ‌بینی کند؟

بسیاری از سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال دوست دارند بدانند بیت کوین چقدر ارزش دارد. همان طور که ذکر شد، شاخص MVRV لزوماً ارزش دقیق بیت کوین را به شما نمی‌گوید. مانند هر شاخص قیمت‌گذاری دیگری، در میزان دقت این شاخص هم شبهاتی وجود دارد. زمانی که شاخص MVRV به ۶.۹ برسد، شما نمی‌توانید به‌راحتی بیت کوین‌های خود را بفروشید؛ زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت بیت کوین بالاتر نرود. با این حال، این شاخص می‌تواند تخمین بسیار دقیقی از ارزش اصلی بیت کوین ارائه دهد.

این شاخص علاوه بر کمک به درک ارزش اصلی بیت کوین، در شناسایی تغییرات احتمالی بازار هم می‌تواند موثر باشد. اگر نگاهی به گذشته شاخص MVRV بیندازید، می‌توانید ببینید که توانسته است سقوط قیمت این ارز دیجیتال آوریل ۲۰۱۳، دسامبر ۲۰۱۳ و دسامبر ۲۰۱۸ را یک تا دو هفته قبل از سقوط بازار پیش‌بینی کند.

در مقایسه با شاخص‌هایی مثل RSI، داده‌های ارائه‌شده شاخص MVRV کمی بیشتر است. همان طور که گفته شد، شاخص مذکور علاوه بر تأیید اینکه یک ارز دیجیتال بیش از حد ارزش‌گذاری شده است یا کمتر، نشان می‌دهد که چقدر ارزش دارد. امتیاز بالای شاخص MVRV به شما بینش بیشتری در مورد نحوه حرکت بازار می‌دهد. با این حال، هرچند که این شاخص جزئیات بیشتری دارد، استفاده از آن نسبتاً ساده است.

سوالات مرتبط با شاخص MVRV

۱. رشد شاخص MVRV نشان ‌دهنده چیست؟

رشد شاخص MVRV نشان می‌دهد که ارزش بازار یک ارز دیجیتال از ارزش واقعی آن پیشی گرفته‌ است و فشار فشار آن ممکن است افزایش یابد.

۲. کاهش شاخص MVRV نشان ‌دهنده چیست؟

کاهش شاخص MVRV نشان می‌دهد که ارزش واقعی یک ارز دیجیتال از ارزش بازار آن پیشی گرفته‌‌ است و فشار فشار آن ممکن است کاهش یابد.

۳. آیا در تمام ارزهای دیجیتال محدوده ۶.۹ شاخص MVRV نشان ‌دهنده ارزش‌ گذاری بالا است؟

جواب این سوال منفی است. برای بسیاری از ارزهای دیجیتال محدوده ۳.۵ می‌تواند ‌سیگنال قوی باشد.

کلام آخر

همان طور که دیدید، شاخص MVRV بسیار مفید است. این شاخص نمی‌تواند پیش‌بینی شما را صددرصد تضمین کند، اما برای تعیین ارزش اصلی بیت کوین می‌تواند بسیار مفید باشد. مانند هر شاخص دیگری، این شاخص هم زمانی بهترین عملکرد را دارد که با داده‌های دیگر ترکیب شود.

در مجموع، هرچند که شاخص‌هایی مانند MVRV ممکن است بینشی درمورد ارزش منصفانه یک ارز دیجیتال ارائه دهد، اما همچنان باید با دقت فراوانی از آن شود. با وجود عوامل اقتصاد کلان (مثل قوانین دولتی و تورم) قیمت هر ارز دیجیتالی می‌تواند به‌شدت بی‌ثبات شود و این شاخص‌ها و نمودارها را بی‌اثر کند.

شاخص RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. RSI به عنوان یک نوسان‌ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می‌کند) نمایش داده می‌شود و می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ قرائت شود. این اندیکاتور در اصل توسط «جی. ولز وایلدر جونیور» توسعه داده شده و در سال ۱۹۷۸ در کتاب مشهورش به نام «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر سنتی و کاربردی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال اشباع خرید یا ارزش‌گذاری بیش از حد است، و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی (پول‌بک) اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ یا کمتر RSI نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش بسیار کم است.

نکات کلیدی

  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسان‌ساز حرکتی محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
  • RSI سیگنال‌هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله‌گران تکنیکال ارائه می‌دهد که اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می‌شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که RSI بالای ۷۰ درصد است، در وضعیت اشباع خرید، و زمانی که زیر ۳۰ درصد است، اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود.

RSI با یک محاسبه دو قسمتی محاسبه می‌شود که با فرمول زیر شروع می‌گردد:

فرمول RSI

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، برابر با میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره‌ی بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر ​​استفاده می‌کند. دوره‌های دارای زیان قیمت، در محاسبات میانگین سود ۰ در نظر گرفته می‌شوند، و دوره‌هایی که در آن‌ها افزایش قیمت اتفاق می‌افتد هم برای محاسبه‌ي میانگین ضرر، به‌صورت ​​صفر محاسبه می‌شوند.

استاندارد RSI، استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبه‌ی مقدار اولیه‌ی ارزش RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود ۱ درصدی داشته است. هفت روز باقی‌مانده، همه با کاهش متوسط ​​۰.۸-% پایین‌تر بسته شده‌اند.

محاسبه برای بخش اول RSI شبیه محاسبه‌ی بسط داده‌شده‌ی تصویر زیر است:

هنگامی که ۱۴ دوره‌ی داده در دست‌رس است، بخش دوم فرمول RSI قابل محاسبه خواهد بود. مرحله‌ی دوم محاسبه، راه رسیدن نتایج را هموار می‌کند.

فرمول بسط داده شده RSI

محاسبه RSI

با استفاده از فرمول های بالا، RSI را می‌توان محاسبه کرد، که در آن خط RSI را می‌توانید در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کنید.

با افزایش تعداد و اندازه بسته‌های مثبت، RSI افزایش می‌یابد، و با افزایش تعداد و اندازه‌ي زیآن‌ها کاهش پیدا می‌کند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می‌کند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند، فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک می‌شود.

اندیکاتور RSI، در حالی که سهام در روند صعودی است، می‌تواند برای دوره‌های طولانی در منطقه‌ای که ارزش خرید دارد باقی بماند. از سوی دیگر، هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو اشباع فروش باقی بماند. این مسأله می‌تواند برای تحلیل‌گران تازه‌کار گیج‌کننده باشد؛ اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می‌کند.

RSI به شما چه می گوید؟

روند اولیه‌ی سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. به عنوان مثال، کنستانس براون (Constance Brown)، CMT، تکنسین معروف بازار، بر این ایده اصرار دارد که افزایش فروش در RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بسیار بیشتر از ۳۰٪ است، و این که افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی، بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ قیمت است.

در طول یک روند نزولی، RSI به جای ۷۰%، نزدیک به سطح ۵۰% به اوج خود می‌رسد، که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران با اطمینان بیش‌تری برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. زمانی که یک روند قوی وجود دارد، بسیاری از سرمایه‌گذاران یک خط روند افقی را بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال می‌کنند، تا حرکات افراطی را بهتر شناسایی کنند. زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد، اصلاح سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های تجاری و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است، و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که ممکن است RSI ایجاد نماید، کمک می‌کند.

تفسیر RSI و محدوده RSI

به طور کل، زمانی که RSI از سطح مرجع ۳۰ افقی فراتر می‌رود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع ۷۰ افقی می‌لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می‌توان تفسیر کرد که مقادیر ۷۰ RSI یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش‌گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا پول‌بک اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ RSI یا کمتر نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش کم است.

در طول روندها، قرائت‌های RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به‌ندرت دیده می‌شود که RSI از ۷۰ بیشتر شود، و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوس‌های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چندین نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به ۷۰ برسد، اما بعد از آن به زیر سطح ۳۰ برود، به این معنی است که روند ضعیف شده و ممکن است معکوس گردد.

برعکس این قضیه برای یک روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد، و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت روند صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین‌های متحرک، ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از RSI باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های RSI

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع فروش ایجاد کرده، و به دنبال آن یک بالاترین قیمت پایین که به همان نسبت با پایین‌ترین قیمت پایین مطابقت دارد. این نشان‌دهنده‌ی افزایش حرکت صعودی است، و می‌توان از شکست بالای منطقه‌ی اشباع فروش برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

یک واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع خرید ایجاد می‌کند، و به دنبال آن یک پایین‌ترین سطح بالا به همان نسبت با بالاترین سطح بالای قیمت‌ها مطابقت دارد.

زمانی که RSI بالاترین سطوح پایین، و قیمت پایین‌ترین سطوح پایین را تشکیل می‌دهند، یک واگرایی صعودی شناسایی می‌شود. این یک سیگنال عموماً معتبر است؛ اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت باثبات قرار بگیرد است، واگرایی‌ها به ندرت اتفاق می‌افتند. استفاده از قرائت‌های انعطاف‌پذیر اشباع فروش یا اشباع خرید به شناسایی سیگنال‌های بالقوه بیشتر کمک می‌کند.

مثالی از رد کردن نوسان RSI

یکی دیگر از تکنیک‌های معاملاتی، رفتار RSI را در زمانی که دوباره از منطقه‌ی اشباع خرید یا اشباع فروش خارج می‌شود، بررسی می‌کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می‌شود و دارای چهار بخش است:

  1. RSI در منطقه‌ی اشباع فروش قرار می گیرد.
  2. RSI به بالای ۳۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می‌کند.
  4. RSI سپس بالاترین سطح اخیر خود اندیکاتور یا شاخص را می‌شکند.

همانند واگرایی‌ها، یک نسخه‌ی نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه تصویر آینه‌ای از نسخه‌ی صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. RSI تا منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می‌یابد.
  2. RSI به زیر ۷۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI بدون بازگشت به منطقه‌ی اشباع خرید، بالاترین سطح جدیدی را تشکیل می‌دهد.
  4. RSI سپس پایین‌ترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

تفاوت بین RSI و MACD

«میانگین متحرک همگرایی واگرایی» (MACD) یکی دیگر از شاخص‌های حرکتی پیروی از روند است، که رابطه‌ی بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می‌دهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۶ دوره ای از EMA ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود. نتیجه‌ی آن محاسبه‌ی خط MACD است.

سپس یک EMA ۹ روزه‌ی MACD، به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم می‌شود که می‌تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال‌های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله‌گران زمانی که MACD از خط سیگنال خود عبور می‌کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، اوراق بهادار را بفروشند.

RSI برای نشان دادن این که آیا اوراق بهادار، در رابطه با سطوح اخیر قیمت اشباع خرید شده است یا اشباع فروش طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین محاسبه می‌شود. دوره‌ی زمانی پیش‌فرض ۱۴ دوره است، و مقادیر آن از ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است.

MACD رابطه‌ی بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و فرود قیمت اخیر می‌سنجد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند، تا تصویر تکنیکال کامل‌تری از یک بازار به تحلیل‌گران ارائه دهند.

هر دوی این شاخص‌ها میزان حرکت یک دارایی را اندازه‌گیری می‌کنند. با این حال، آن‌ها عوامل متفاوتی را مورد سنجش قرار می‌دهند، و به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های متناقضی را ارائه کنند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره‌ی زمانی ثابت، بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، که بیان‌گر آن است که اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید افزایش یافته است.

در همان زمان، MACD ممکن است نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را پیش‌بینی کند (قیمت افزایش می‌یابد در حالی که اندیکاتور پایین‌تر می‌رود یا برعکس).

محدودیت های RSI

RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می‌کند و نتایج را در یک نوسان‌ساز نمایش می‌دهد که می‌تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های RSI زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آن‌ها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، احتمال دارد یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام باشد. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک متقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب بگیرد.

از آن‌جایی که این شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، می‌تواند برای مدت طولانی اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی به‌طور متناوب بین حرکات صعودی و نزولی است، بسیار مفید خواهد بود.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازه گیری می‌کند؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) سنجه‌ای است که توسط معامله‌گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می‌شود. ایده‌ی اصلی پشت RSI این است که بسنجیم که معامله‌گران چقدر سریع قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می‌کنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می‌کند. قرائت زیر ۳۰ به طور کلی نشان می‌دهد که سهام اشباع فروش شده است، در حالی که قرائت بالای ۷۰ نشان می‌دهد که اشباع خرید اتفاق افتاده است. معامله‌گران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می‌دهند، بنابراین می‌توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید RSI چیست؟

زمانی که RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معامله‌گران بر اساس این ایده که آن اوراق بهادار اشباع فروش شده و در نتیجه آماده بازگشت است، آن را یک «سیگنال خرید» می‌دانند. با این حال، قابل اطمینان بودن این سیگنال تا حدی به زمینه‌ي کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح اشباع فروش به معامله ادامه دهد. معامله‌گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال‌های تأییدی دیگری را مشاهده نکنند به تأخیر بیاندازند.

تفاوت بین RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) چیست؟

RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) هر دو سنجه‌هایی هستند که به کمک معامله‌گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار می‌آیند؛ اما آن‌ها این هدف را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه‌ی آن خط روند میان‌مدت، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می‌دهد، کار می‌کند. سپس معامله‌گران می‌توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس قرار دهند که آیا خط روند کوتاه‌مدت بالاتر یا پایین‌تر از خط روند میان‌مدت قرار می‌گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.