دو نوع واگرایی
دايورجنس بر دو نوع دايورجنس مثبت و منفی است. دايورجنس مثبت زماني رخ مي دهد که مارکت صعودي است و پيک دومي که ايجاد شده است از پيک قبلي بالا تر است ولي در آنسوي ماجرا يعني روي انديکاتور اتفاق ديگري روي مي دهد بطوريکه پيک دوم انديکاتور اسيلاتور که معادل پيک دوم مارکت است از پيک اول انديکاتور که معادل پيک اول مارکت است پايين تر مي افتد.
دايورجنس منفی برعکس حالت فوق است يعني مارکت نزولي مي باشد و دره اي که ايجاد مي کند از دره قبلي خود پايينتر است در حاليکه در انديکاتور دره دو نوع واگرایی معادل دره آخر مارکت از دره قبلي خود بالا تر است. علاوه بر انواع اشاره شده که از نوع معمولی آن می باشد دایورجنس مخفی هم رخ می دهد که در ادامه توضیح داده شده است.
دایورژنس یا واگرایی divergence
واگرایی ها در کل به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از 1. واگرایی معمولی (regular divergence) که به rd نمایش می دهند و 2. واگرایی مخفی (hidden divergence) که با hd نشان می دهند .
الف) واگرایی معمولی
این نوع واگرایی خود به دو قسمت مثبت و منفی تقسیم می شوند :
1- واگرایی مثبت (rd+)
درا ین نوع واگرایی که در کف ها شکل می گیرد ( در هر تایم فریمی) هنگامی که کف a شکل می گیرد و اندیکاتور نیز کفی منطبق بر کف a می سازد و قیمت رشد میکند و سپس قیمت مجدد می ریزد و کف a را می شکند و کف جدید b را می سازد ، حالتی رخ می دهد که اندیکاتور زمانی که کف جدید b ساخته شد کف قبلی خود را نمی شکند . برای تشیص این نوع واگرایی ها از اندیکاتورهای متعدد استفاده می کنند مثلاً macd ، rsi ، cci ، .
مثال اول : شکل زیر که مربوط به نمودار تایم 30 دقیقه پوند دلار می باشد در حالیکه قیمت کف b توانسته کف a را سوراخ کند در macd کف جدید ایجاد نشد که در اینجا گوئیم واگرایی مثبت رخ داده است .
در شکل زیر تشخیص واگرایی با اندیکاتور macd صورت گرفته است.
2- واگرایی منفی (rd -)
درا ین نوع واگرایی که در سقف ها شکل می گیرد ( در هر تایم فریمی) هنگامی که سقف a شکل می گیرد و اندیکاتور نیز سقفی منطبق بر سقف a می سازد و قیمت می ریزد و سپس قیمت مجدد صعود می کند و سقف a را می شکند و سقف جدید b را می سازد ، حالتی رخ می دهد که اندیکاتور زمانی که سقف جدید b ساخته شد سقف قبلی خود را نمی شکند . برای تشیص این نوع واگرایی ها از اندیکاتورهای متعدد استفاده می کنند مثلاً macd ، rsi ، cci ، .
در شکل زیر تشخیص واگرایی با اندیکاتور macd صورت گرفته است.
و در شکل دو نوع واگرایی دو نوع واگرایی زیر تشخیص واگرایی با اندیکاتور rsi انجام شده است.
ب) واگرایی مخفی (hd)
این نوع واگرایی ها بر عکس حالت واگرایی معمولی می باشند . در حالت واگرایی معمولی از نظر قیمتی سقف یا کف جدید تشکیل میشد ولی اندیکاتور آن را تایید نمی کرد ، در حالت واگرایی مخفی اندیکاتور سقف دو نوع واگرایی یا کف جدید میسازد اما قیمت تایید نمی کند .
این نوع واگرایی به دو دسته تقسیم می شود
1- واگرایی مخفی مثبت (hd+)
در این نوع واگرایی وقتی اندیکاتور کف قبلی را می زند ولی قیمت کف قبلی خود را نمی زند گوییم واگرایی مخفی مثبت رخ داده است .
به مثال زیر توجه کنید :
از انجا که اندیکاتور توانست کف جدیدی را بسازد اما قیمت نتانست کف قبلی را بزند که بیانگر این است آنچنان بازار فشار فروشش زیاد بود که اندیکاتور کف قبلی را زد ولی قیمت نزد بنابراین پتانسیل صعود در این جفت ارز دیده می شود.
2-واگرایی مخفی منفی (hd-)
در این نوع واگرایی وقتی اندیکاتور سقف قبلی را می زند ولی قیمت سقف قبلی خود را نمی زند گوییم واگرایی مخفی منفی رخ داده است .
به مثال زیر توجه کنید :
تصویر زیر نمودار دلار ین در تایم فریم 1 ساعته می باشد . همانطور که ملاحظه می فرمایید مک دی سقف بلی را (پس از تغییر فاز) زده ولی قیمت موفق نشد سقف قبلی رابزند . که دراینصورت گوئیم hd- بوقوع پیوسته است .
ابزارهای تشخیص واگرائی divergence
سیگنال های واگرایی از جمله سیگنال های معتبر در تحلیل تکنیکال می باشند. برای تشخیص هر چه بهتر این سیگنال ها می توانید از اندیکاتورهای مهم زیر استفاده کنید: Macd , rsi و momentum
تائید سیگنال واگرائی
برای تائید سیگنال واگرائی از چند روش می توان اقدام نمود. از جمله بررسی واگرائی در اسیلاتورهای دیگر.
به عنوان مثال می توان صحت واگرائی را در اسیلاتور macd , rsi و momentum بررسی و در صورت واگرائی در هر سه اسیلاتور تائید شده بود اقدام به معامله کرد.
واگرایی معمولی و خطوط روند
یکی از گواه های بسیار قوی در هنگام شکستن خطوط روند یا break out داشتن واگرایی معمولی می باشد که از تایم یک دقیقه تا ماهیانه بسیار کارا و موثر است و هر چه تایم فریم بالاتر باشد قابلیت اطمینان بیشتری دارد و شخصاً تایم 30 دقیقه تا 4 ساعته را می پسندم .
در هنگام شکستن خط روند باید نگاهمان به اندیکاتور ها و احتمال وقوع واگرایی باشد . و اگر واگرایی مشاهده کردیم باید چشمان را برای شکار آن پوزیشن تیز تر کنیم لازم به ذکر است پس از داشتن واگرایی و شکستن خط روند ، اگر یک کندل زیر خط روند تثبیت شد وارد پوزیشن می شویم ..
به مثال زیر توجه کنید :
تصویر زیر مربوط به دلار ین در تایم فریم 4 ساعته میباشد که شکست خط روند به همراه واگرایی منجر به ریزش حدود 600 پیپسی شد .
مثال دیگر: در شکل زیر شکسته شدن ترند لاین صعودی تائیدی بر واگرایی منفی و آغاز حرکت نزولی می باشد.
واگرایی مخفی و خطوط روند
یکی از گواه هایی که روی خطوط روند (درجهت روند) می توان وارد پوزیشن شد همین hd ها هستند . به مثال زیر توجه کنید .
تایم 15 دقیقه یورو دلار است که پس از رسیدن به خط روند شاهد وقوع hd+ بودیم که منجر به صعود شد .
آموزش واگرایی مخفی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
یکی از مفاهیم مهم در بازارهای مالی و به خصوص در تحلیل تکنیکال واگرایی است. در واقع واگرایی تغییرات در بازار را به خوبی نمایش میدهد و جز مباحث روانشناختی بازار است. واگرایی در بورس زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذار برای خرید یا فروش دچار تردید میشود. این زمانی است که سهم روند خود را تغییر داده و برخلاف روند قبلی حرکت کند. واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر اعتبار بیشتری دارد. به همین دلیل ما در این مقاله به بررسی واگرایی مخفی پرداخته ایم.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم و اندیکاتور برخلاف جهت هم حرکت کنند و این نشان از ضعف یک روند است. در این بازه زمانی قیمت یک سهم به انتهای روند خود میرسد و تمایل به تغییر روند دارد، در این حالت میگوییم واگرایی در بورس رخ داده است .همچنین از واگرایی ها می توان برای شناسایی سطوح مهم قیمت سهم از جمله سطوح حمایت و مقاومت استفاده نمود. معمولا زمانی که واگرایی اتفاق می افتد یعنی بازگشت قیمت یک سهم در پیش است. واگرایی در واقع در زمان تردید معاملات انجام میگیرد و موجب تصمیم بهتر خریدار و فروشنده است.
در واقع تحلیلگر در پی یافتن واگراییها است تا بتواند سطوحی که روند قیمت ممکن است تغییر کند را پیدا کند.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
روندهای بازار مالی
همیشه قیمت یک سهم (یا دارایی) با نوسان و افت و خیز همراه است. روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند. جهت کلی این افت و خیزها است که روند قیمت را تعیین میکند. حرکت کلی افت و خیز قیمت یک سهم به سه شکل است:
آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم دو نوع واگرایی فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر دو نوع واگرایی روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی در مسیری متفاوت با یک اندیکاتور تکنیکالی حرکت کند. از این اندیکاتورها میتوان به اندیکاتورهایی مانند اسیلاتورها (Oscillators) اشاره نمود. هرچند این واگرایی میتواند واگرایی حرکات قیمت با هر نوع دیگر اطلاعات موجود در بازار باشد. واگرایی به ما این هشدار را میدهد که احتمال تضعیف روند کنونی قیمت وجود دارد، و در برخی از موارد این واگرایی ممکن است به تغییر جهت قیمتی بیانجامد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اسیلاتور میتوانید از مطلب آموزشی «اسیلاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
دو نوع واگرایی وجود دارد، واگرایی مثبت (Positive Divergence) و واگرایی منفی (Negative divergence). واگرایی مثبت حرکات قیمت به سطوح بالاتر را پیشبینی میکند. واگرایی منفی نیز نشان از حرکت قیمت بهسطوح پایینتر را میدهد.
عکس از Investopedia، مبنع: Tradingview
نکات مهم:
- واگرایی میتواند بین حرکات قیمت یک دارایی و تقریباً هر نوع اطلاعات تکنیکالی و یا بنیادی آن سهم باشد. با این وجود، واگرایی معمولاً توسط تحلیلگران تکنیکال هنگامی که قیمتها در مسیری عکس مسیر اندیکاتور تکنیکال حرکت میکند مورد استفاده قرار میگیرد.
- واگراییهای مثبت نشاندهندهٔ امکان شروع حرکات قیمتی به سطوح بالاتر در آیندهای نزدیک میباشد. این واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت در حال حرکت به سطوح پایینتر باشد اما اندیکاتور تکنیکال مداوماً به سمت بالا حرکت نماید.
- واگرایی منفی نشان از افت قیمت در آینده میباشد. واگرایی منفی معمولاً در زمانی رخ میدهد که قیمت به سمت بالا حرکت کرده اما اندیکاتور تکنیکال دائماً در حال افت میباشند.
- واگرایی موضوعی نیست که بتوان تنها به آن اتکاء نمود، و باید در نظر داشت که این واگراییها هیچگونه سیگنال معاملاتی ایجاد نمیکنند. واگراییها میتوانند برای مدت زیادی بدون رخ دادن هیچگونه تغییر در روند قیمت رخ دهند.
- واگراییها در همهٔ بازگشتهای قیمتی بزرگ موجود نمیباشند، بلکه تنها در برخی از آنها اتفاق میافتند.
واگرایی چه چیزهایی را به ما میگوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال (مرجع) ممکن است به ما سیگنال یک حرکت بزرگ مثبت و یا یک حرکت بزرگ منفی را بدهد. یک واگرایی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمت سهم در حال ثبت کفهای جدید میباشد، اما اندیکاتور تکنیکال مورد استفاده، مانند اندیکاتور جریان پول (Money Flow Indicator) شروع به ثبت سقفهای جدید مینماید. در حالت عکس نیز، در واگرایی منفی، قیمت سهم در حال ثبت قلههای جدیدی میباشد در حالی که اندیکاتور تکنیکالی ما در حال ثبت کفهای جدیدی میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص جریان پول میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
معاملهگران میتوانند از واگراییها جهت تخمین شتاب پایهای قیمت یک دارایی استفاده نمایند. بهدست آوردن شتاب پایهای میتواند احتمال وقوع یک بازگشت قیمتی (Price Reversal) را نشان دهد. برای مثال، سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از اسیلاتورها (Oscillators) مانند شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) بر روی جدول خود استفاده نمایند. اگر قیمت سهام در حال صعود بوده و مرتباً قلههای جدیدی را ثبت میکرد، در حالت عادی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی نیز میبایست قلههای جدیدی را ثبت میکرد. اما اگر قیمت سهام در حال ثبت قلههای جدید باشد، ولی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی شروع به ثبت کفهای جدید کند، نشاندهندهٔ این است که امکان تضعیف روند صعودی ما وجود دارد. به این موضوع، واگرایی منفی میگوییم. معاملهگران در این حالت میتوانند در نظر بگیرند که قصد خروج از معامله را دارند و یا میخواهند با قرار دادن یک دستور استاپ حفاظتی (Stop – Loss Order) همچنان در معاملهشان حضور داشته باشند.
واگرایی مثبت در حالاتی عکس حالت فوق رخ میدهد. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال تشکیل کفهای جدید است اما اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) در حال ثبت کفهای جدیدی میباشد. در این حالت سرمایهگذاران ممکن است به این نتیجه برسند که روند نزولی در بازار در حال تضعیف و به اتمام رسیدن است، و بهزودی یک بازگشت روندی (Trend Reversal) رخ خواهد داد.
واگرایی یکی از معمولترین موارد مورد استفاده در تحلیل تکنیکال میباشد، و اندیکاتورهای بسیاری نیز آن را نشان میدهند، بهخصوص اسیلاتورها.
تفاوت بین واگرایی و تأییدیه
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور تکنیکال به معاملهگر اطلاعات متفاوتی میدهند. تأییدیه اما زمانی است که اندیکاتور تکنیکال و حرکات قیمت، و یا حتی چند اندیکاتور تکنیکال اطلاعاتی مشابه را به معاملهگر در خصوص قیمت سهم و وضعیت بازار میدهند. در حالت ایدهآل، معاملهگران نیاز به تأییدیه برای ورود به معاملات خود دارند. اگر قیمتها به سمت بالا حرکت کنند، آنها نیز انتظار دارند تا اندیکاتور مورد استفادهشان نیز این مطلب را به آنها نشان دهد که روند صعودی قیمت فعلاً ادامهدار خواهد بود.
محدودیتهای استفاده از واگراییها
همان طور که در مورد تمامی تحلیلهای تکنیکال صدق میکند، سرمایهگذاران باید از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیکالهای تحلیل بازار برای گرفتن تأییدیه واگرایی (Divergence Confirmation) استفاده نمایند. واگرایی در همهٔ بازگشتهای قیمتی رخ نخواهد داد، بنابراین دیگر روشهای کنترل ریسک و یا تحیلی بازاری برای بررسی بازار و تخمین احتمال رخ دادن بازگشت قیمتی باید مورد استفاده قرار گیرند.
با این وجود، زمانی که واگراییها رخ میدهند، لزوماً بدین معنی نیستند که قیمتها بازگشتی را بهزودی تجربه خواهند کرد. واگراییها میتوانند برای مدتزمانی طولانی ادامهدار باشند، بنابراین فقط اتکاء به آنها میتواند منجر به ضرر و زیانهای گسترده شود، بهخصوص زمانی که قیمت آنگونه که پیشبینی شده بود عمل نکند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
انواع واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال با مثال های کاربردی
در این مقاله ابتدا به تعریف واگرایی مخفی و فرم شماتیک کلی آن پرداخته می شود، سپس در ادامه، مثال هایی کاربردی از بازار سرمایه تشریح می شوند. در پایان این مقاله نیز به مواقعی پرداخته می شود که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار خطا می شوند. اگر شما نیز قصد دارید به طور کامل با این مبحث آشنا شوید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
واگرایی مخفی چیست ؟
واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت می کند. در صورتی که واگرایی در انتهای روند اتفاق بیفتد، به آن واگرایی معمولی (Regular Divergence یا به اختصار RD) گفته می شود و در صورتی که واگرایی در انتهای اصلاح قیمتی به وقوع بپیوندد، به آن واگرایی مخفی (Hidden Divergence یا به اختصار HD) گفته می شود.
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند صعودی بزرگ، اندیکاتور کف پایین تر ثبت کند اما قیمت به کف پایین تر نرسد و کف بالاتر ثبت کند، واگرایی مخفی مثبت به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش تقاضا و به تبع آن رشد قیمت را انتظار داشت. در شکل 1 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی مثبت، باید قیمت حتما از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی به طور موقت بریزد و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 1، سقف دوم باید حتما بالاتر از سقف اول قرار گیرد).
شکل 1- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند نزولی بزرگ، اندیکاتور سقف بالاتر ثبت کند اما قیمت نتواند به سقف قبلی خود برسد و سقف بعدی را پایین تر از سقف قبلی ثبت کند، واگرایی مخفی منفی به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش عرضه و به تبع آن افت قیمت را انتظار داشت. در شکل 2 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی منفی، باید قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی به طور موقت رشد کند و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی منفی گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 2، کف دوم باید حتما پایین تر از کف اول قرار گیرد).
شکل 2- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی
مثال های کاربردی از واگرایی مخفی مثبت و منفی
در شکل 3 نمودار قیمت شرکت نیروکلر با نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی آورده شده است. همانطور که ملاحظه می کنید وقتی که در یک روند صعودی در اصلاح قیمتی هستیم، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد که این موضوع منجر به وقوع واگرایی مخفی مثبت می شود و به تبع آن قیمت توانسته در کمتر از 40 روز از 1300 تومان تا 2100 تومان رشد کند و بازدهی 61/5 درصدی ثبت کند.
شکل 3- واگرایی مخفی مثبت در نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی
به عنوان یک مثال دیگر از واگرایی مثبت مخفی به نمودار قیمت شرکت کارت اعتباری ایران کیش با نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه می پردازیم. همانطور که ملاحظه می کنید در یک محدوده اصلاحی از یک روند صعودی، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد. به تبع این موضوع قیمت توانسته در مدت زمان 2 ماه از 340 تومان تا 550 تومان رشد کند و بازدهی 61/8 درصدی ثبت کند.
شکل 4- واگرایی مخفی مثبت در نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
در شکل 5 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت صنایع آذرآب با نماد فاذر می باشد، همانطور که ملاحظه می کنید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی، اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و سقف پایین تر ساخته است. این موضوع موجب وقوع واگرایی مخفی منفی در این اسیلاتور شده و به تبع آن در حدود 2 ماه قیمت از 380 تومان تا 220 تومان افت کرده است (42 درصد افت قیمت).
شکل 5- واگرایی مخفی منفی در نماد فاذر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
آیا صرفا با مشاهده واگرایی مخفی می توان در بازارهای مالی معامله کرد ؟
پاسخ این سوال با قاطعیت خیر می باشد. اگر بخواهید فقط با مشاهده واگرایی مثبت مخفی نسبت به خرید سهم و یا با مشاهده واگرایی منفی مخفی نسبت به فروش اقدام کنید، احتمال اینکه با زیان روبرو شوید بسیار زیاد است. بنابراین توصیه می شود حتما در کنار واگرایی مخفی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند خط روند، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک و …) نیز استفاده نمایید تا بتوانید به درستی حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص نمایید.
دلایل رایج تشخیص اشتباه واگرایی مخفی در میان تحلیل گران
در ادامه به 3 دلیل رایجی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار اشتباه می شوند، پرداخته می شود :
1- تشخیص ندادن درست روند اصلی
رایج ترین اشتباهی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی HD مرتکب می شوند، این می باشد که روند اصلی بازار را (روند صعودی یا نزولی) به درستی تشخیص نمی دهند. در واگرایی مخفی مثبت، حتما در محدوده اصلاحی یک روند صعودی اصلی، قیمت باید از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی خود وارد اصلاح شود (به سقف دوم و اول در شکل 1 مراجعه شود) و در واگرایی مخفی منفی نیز باید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی اصلی، قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی خود وارد اصلاح شود (به کف دوم و اول در شکل 2 مراجعه شود)، در صورتی که غیر از این باشد نمی توان نام آنها را واگرایی های مخفی گذاشت.
در شکل 6 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت پارس خودرو با نماد خپارس می باشد، ممکن است معامله گران به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص دهند و وارد معامله ای اشتباه همراه با زیان شوند. نکته مهمی دو نوع واگرایی که وجود دارد و قبلا نیز به آن اشاره شده، این می باشد که در این نوع واگرایی حتما باید سقف دوم بالاتر از سقف اول قرار گیرد و با توجه به اینکه در این مورد، چنین اتفاقی نیفتاده است، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. البته در چنین مواقعی ممکن است حتی قیمت رشد کند اما رشد قیمت را نمی توان به واگرایی مخفی مثبت ربط داد.
شکل 6- تشخیص اشتباه واگرایی مثبت مخفی در نماد خپارس
2- بزرگ شدن سیکل حرکتی
نکته ای که در رابطه با سیکل حرکتی حائز اهمیت می باشد، این موضوع است که در واگرایی های مخفی باید در اندیکاتور بین دو گام کنار هم مقایسه صورت گیرد و اگر یک گام اندیکاتور با چند گام جلوتر از آن مقایسه شود و حتی سایر شروط واگرایی مخفی نیز ارضاء شوند، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی گذاشت. مطابق شکل 7 اگر در نمودار سهام شرکت لیزینگ رایان سایپا با نماد ولساپا (مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی)، در اندیکاتور MACD دو گامی که در کنار یکدیگر نیستند به هم وصل شوند و در نمودار قیمت نیز حفره های متناظر با آنها به یکدیگر وصل شوند، احتمال دارد به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص داده شود. در این مثال با توجه به اینکه در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نشده اند و بین این دو گام در اندیکاتور، یک کف دیگر نیز وجود دارد، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. هر چند در نمودار، رشد قیمت صورت گرفته است اما دلیل آن واگرایی مخفی مثبت نمی باشد و می توان دلیل آن را واقع شدن قیمت در کف کانال صعودی 6 ساله و همچنین خط روند صعودی 4/5 ساله دانست. عموما در مواقعی مشابه این مثال، که در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نمی شوند و به اشتباه واگرایی HD تشخیص داده می شود، یا باید از دوره های زمانی بیشتر در تنظیمات اندیکاتور استفاده کرد یا اینکه در تایم فریم بالاتر وقوع واگرایی مخفی بررسی شود.
شکل 7- تشخیص نادرست واگرایی مخفی مثبت
3- میزان اصلاح قیمت
واگرایی های مخفی ایده آل معمولا در محدوده 50 تا 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی داخلی اتفاق می افتند. در صورتی که واگرایی مخفی در تراز کمتر از 50 درصد یا بیشتر از 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی به وقوع بپیوندد، اعتبار کمتری دارند و توصیه می شود که در این مواقع حتما با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز روند قیمتی را بررسی نمایید.
دیدگاه شما