تعریف بازده سرمایهگذاری
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / محاسبه بازده سرمایه گذاری، بازدهی سبد اختصاصی و بازدهی سبدگردان
محاسبه بازده سرمایه گذاری، بازدهی سبد اختصاصي و بازدهي سبدگردان
پیش از این مطالبی در رابطه با مفهوم بازده و نحوه محاسبه آن پرداخته بودیم اگر در بحث سرمایه گذاری و بورس فعالیت داشته باشید متوجه خواهید شد که گاهی اوقات نمی شود فقط به مطالب تِئوری بسنده کرد و باید از نحوه محاسبه بازده و محاسبه ریسک هم اطلاع پیدا کنید.
ما در این پست قصد داریم به بررسی نحوه محاسبه بازده سرمایه گذاری (ROI) با استفاده از تعاریف و فرمول ها بپردازیم. بازده سرمایه گذاری برای ارزیابیِ عملکرد یک کسب و کار استفاده می شود.
با ما همراه باشید در ادامه این مطلب موارد زیر را مورد بررسی قرار خواهیم داد :
- بررسی اجمالی و کلی بازده سرمایه گذاری و بازده کل
- اجزای بازده
- بازده بر حسب زمان
- طرح های آتی سرمایه گذاری
- روش محاسبه بازدهی سبد اختصاصی
- روش محاسبه بازدهی سبدگردان
- سالانه کردن نرخ های بازدهی
تعریف بازده سرمایه گذاری و بازده کل
بطور کلی بازده در فرآیند سرمایه گذاری، نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود.
و اما بازده کل، نسبت کل عاید (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره مشخص به تعداد سرمایه ای که برای کسب این عایدی در اول همان دوره بکار گرفته و مصرف گردیده است.
اما عایدی سرمایه گذاری از چه روش هایی به دست می آید؟
عایدی یک سرمایه گذاری از دو طریق کسب می شود:
- تغییر در ارزش و قیمت اصل سرمایه مصروفه مانند قیمت سهام خریداری شده.
- سود هایی که در نتیجه سرمایه گذاری به اصل سرمایه تعلق می گیرد مانند سود نقدی سهام
محاسبه بازده سرمایهگذاری = (درآمد سرمایهگذاری – هزینه سرمایهگذاری) / هزینه سرمایهگذاری
بازده اضافی: به بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا پرتفوی ای که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل مینماید و بیشتر میشود، بازده اضافی گفته تعریف بازده سرمایهگذاری میشود.
این بازده برای اندازهگیری ارزش افزودهای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار میگیرد و توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار می سنجند.
برای مثال، تصور کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۴% در یک سال تولید نماید و شاخص فقط ۹% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده به وسیله مدیر صندوق در نظر گرفته میشود.
اجزای بازده در سرمایه گذاری
اجزای بازده عبارت اند از سود دریافتی ، سود (زیان) سرمایه ای و بازده سرمایه گذاری که در ادامه به شرح کامل آنها می پردازیم.
سود دریافتی
هدف از هرگونه سرمایه گذاری مشخصا دریافت سود می باشد و هرچه این مقدار سود بیشتر باشد قطعا رضایت بخش تر است و این سود به صورت جریانات نقدی دوره ای سرمایه گذاری می باشد و می تواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد.
ویژگی ای که این دریافت ها را متمایز میکند این است که منتشر کننده ، پرداخت هایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می کند.
سود (زیان) سرمایه ای
سود (زیان) سرمایه در واقع مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. این سود(زیان) سرمایه ناشی از اختلافات بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قرضه قصد فروش آنها را دارد . این اختلاف می تواند سود یا زیان باشد.
ضرری که در هنگام کاهش ارزش دارایی های سرمایه ای نظیر سرمایه گذاری در بورس و مسکن رخ میدهد، زیان سرمایه ای گفته میشود. این ضرر تا زمانی که دارایی با قیمتی پایینتر از قیمت خرید فروخته نشود، تحقق نخواهد یافت.
سودی که درنتیجه افزایش قیمت اوراق بهادار نزد صندوق سرمایه گذاری مشترک از قیمت خرید آن به وجود میآید و اوراق بهادار به فروش میرسد (سود تحققیافته) سود سرمایه ای گفته میشود.
معادل انگلیسی سود سرمایه ای عبارت است از Capital Gain و معادل انگلیسی زیان سرمایه ای عبارت است از Capital Loss
بازده سرمایه گذاری
بازده سرمایه گذاری یک نسبت سودآوری است که از تقسیم سود خالص بر ارزش خالص به دست می آید و برای ارزیابیِ عملکرد یک کسب و کار استفاده می شود.بازده سرمایه گذاری لزوما همان سود نیست.
بازده سرمایه گذاری با پولی که در شرکت سرمایه گذاری میکنید و بازدهی که بر مبنای سود خالص کسب و کار از آن پول بهدست میآورید،سر و کار دارد. سود، از سوی دیگر، عملکرد کسب و کار را اندازهگیری میکند.
بازده سرمایه گذاری شامل بازده کمی و کیفی می باشد که به صورت زیر تشریح می شود:
- بازده کمی: سود حسابداری منفعت سرمایه
- بازده کیفی: اعتبار شرکت امتیازات اجتماعی
نحوه محاسبه بازده مورد انتظار در سرمایه گذاری
بازده مورد انتطار در سرمایه گذاری از طریق فرمول زیر محاسبه می شود :
بازده مورد انتظار =rₑ
سود حسابداری =D₁
ارزش سرمایه در زمان ۰=t…p₀
ارزش سرمایه زمان ۱=t…p₁
ضریب تبدیل سهام=X
بازده بر حسب زمان
- بازده های گذشته
- بازده های آینده
بازده های گذشته از طریق نسبت های گروه بازده سرمایه گذاری اندازه گیری می شود و در میان نسبت های این گروه از ROA تعدیل شده می توان استفاده بهتری نمود .
این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
برای محاسبه بازده آتی سرمایه گذاری ها می توان از شاخص سود آوری استفاده کرد. عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایه گذاری :
طرح های آتی سرمایه گذاری
با توجه به نمودار فوق در میابیم که بازدهی یکی از متغیرهای تصادفی *شناسایی ارزش *است که خود تابعی از متغیرهای تصادفی دیگری است که هر کدام خود تابعی از چندین متغیر دیگر می باشند و همین مطلب ساده *وابستگی* است که تعیین ارزش را بسیار مشکل می سازد. بنابراین غالبا آنچه پیش بینی می شود ،محقق نمی شود و این همان ریسک است.
نرخ بازده مورد انتظار
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود.
به میانگین موزون بازده های ممکن یک سرمایه گذاری که در آن، ضرایب مورد استفاده همان احتمالات وقوع هستند، نرخ بازده مورد انتظار می گویند.
- بازده ممکن = i r
- تعداد بازه های ممکن = n
- بازده احتمال = pi
ریسک و بازده مورد انتظار ، دو عامل اساسی در تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری به خصوص سرمایه گذاری در اوراق بهادار هستند .بنابراین ، هر سرمایه گذار مایل به محاسبه ریسک و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری خود می باشد .
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدل های شناخته شده در ادبیات مدیریت سرمایه گذاری برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار است . در این مدل نرخ بازده مورد انتظار ، تابعی از ضریب بتا یا درجه ریسک سیستماتیک است .
نرخ بازده مورد انتظار نه تنها در تصمیم گیری های مربوط به خرید سهام تعیین کننده است، بلکه در این تصمیم گیری ها نرخ بازده بازار یا نرخ بازده دحقق یافته نیز موثر است.
روش محاسبه بازدهی سبد اختصاصی
برای محاسبه بازدهی هر سبد اختصاصی از رابطه زیر استفاده می شود:
روش محاسبه بازدهی سبدگردان
در ابتدا کل دوره مورد نظر براساس موارد زیر تقسیم می شود:
تاریخ وقوع افزایش سرمایه یا برداشت سرمایه گذار و تاریخ انعقاد قرارداد جدید سبدگردانی یا تاریخ خاتمه یک قرارداد سبدگردانی
بنابراین اگر در طول دوره موردنظر ،جریان ورودی و خروجی در n تاریخ مختلف به وقوع بپیوندند، در نتیجه کل دوره به ۱ + n زیر دوره تقسیم می شود که در آن زیر دوره اول از ابتدای دوره مورد نظر شروع شده و تا تاریخ وقوع اولین جریان نقدی ادامه می یابد و زیر دوره دوم از تاریخ وقوع جریان نقدی اول شروع شده و تا تاریخ جریان نقدی دوم ادامه می یابد و به همین ترتیب جریان نقدی دوره آخر از تاریخ وقوع آخرین جریان نقدی شروع شده و تا پایان دوره مورد نظر ادامه می یابد. برای درک بهتر این موضوع به نمودار زیر توجه کنید
پس از تقسیم کل دوره به زیر دوره های موردنظر، بازدهی هر زیر دوره nام به شرح زیر محاسبه می شود:
پس از محاسبه بازدهی هر زیر دوره، بازدهی سبدگردان برای کل دوره موردنظر از رابطه زیر محاسبه می شود:
سالانه کردن نرخ های بازدهی
برای سالانه کردن هریک از بازدهی های محاسبه شده از فرمول زیر استفاده می شود:
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
بازده انتظاری چیست؟ و چه کاربردی برای ما دارد؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
چه زمانی تصمیم میگیریم وارد یک سرمایهگذاری شویم؟ این پرسش مهمی است که برای تازهکاران سرمایهگذاری مطرح است. بی شک مطالب زیادی در مورد این که هنگام سرمایه گذاری باید محدوده زمانی مورد انتظاری برای کسب بازدهی موردنظرمان مشخص کنیم، خواندهایم. از آنجا که ضرر و سود همیشه محتمل هستند، با میزان احتمالی ممکن است دچار ضرر و زیان شویم و با احتمالی سود میبریم. بسیاری از سرمایه گذاران وقتی میخواهند اقدام به یک سرمایهگذاری کنند، میزانی برای سود و زیان خود در نظر میگیرند تا در مورد آن سرمایهگذاری تصمیم بگیرند. آنان با در نظر گرفتن تمام سناریوهای ممکن، احتمال زیان و سود را میسنجند و آن را در محاسبات خود منظور میکنند. با این حساب، اگر سرمایهگذاران به این نتیجه برسند که بازده معقولی از این طریق کسب خواهند کرد، دست به سرمایهگذاری خواهند زد. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
نمونههایی از بازده انتظاری
اول از همه باید در مورد این واقعیت صحبت کرد که بازده انتظاری دقیق نیست و بازده دقیق و مشخصی را برای یک سرمایه گذار تضمین نمیکند. زمانی که شروع به سرمایه گذاری میکنیم هیچ راهی وجود ندارد که از طریق آن زودتر از موعد بفهمیم سود کسب خواهیم کرد یا خیر. این مساله بیشتر ذهنی است. در واقع عوامل بسیاری بر عملکرد سرمایه گذاری ما تاثیر میگذارند. بازده مورد انتظار یک دارایی تنها میتواند برای تخمین نرخ بازده بالقوه به ما کمک کند. برای این که بتوانیم بازده موردانتظار یک دارایی را محاسبه کنیم باید احتمال نتایج مختلف بر اساس نرخ بازده مورد انتظار در محدوده زمانی مشخص شده را در نظر بگیریم. به این معنی که تمام احتمالات را با هم ترکیب کنیم تا نزدیکترین نرخ بازده انتظاری را به دست آوریم. به عنوان مثال فرض میکنیم بازده یک صندوق یا سهام میتواند در سه حالت رخ دهد؛ به احتمال 25 درصد بازده 3 درصد منفی، به احتمال 50 درصد بازده 3 درصد و به احتمال 25 درصد بازده 9 درصد. حال اگر این سه سناریو را با هم ترکیب کنیم میتوانیم نزدیکترین بازده موردانتظار 3 سناریو را در نظر بگیریم. در واقعه بازده انتظاری در این حالت برابر است با:
(0.25)(3-)+(0.5)(3)+(0.25)(9) که برابر میشود با 3 درصد.
نحوه دیگر محاسبه بازده موردانتظار با استفاده از دادهها
نکته دیگر که در محاسبه بازده موردانتظار باید در نظر داشت تاریخچه دادهها و اطلاعات است. به عنوان مثال اگر یک سهام خاص را در نظر داریم باید بر اساس بازده 30 ساله و دادههای مربوط به این محدوده زمانی شروع به محاسبه کنیم. دادههایی مانند احتمالات زیر؛
%17 احتمال بازده 3.5%
%25 احتمال بازده 5%
%30 احتمال بازده 6.5%
%16 احتمال بازده 8%
%12 احتمال بازده 9.5%
حال اگر در نظر بگیریم که با این درصدها چنین احتمالاتی را میتوانیم در نظر بگیریم باید برای یافتن بازده انتظاری هر احتمال را در بازدهی که با آن مطابقت دارد ضرب کنیم و نتایج را با هم جمع کنیم.
مزایا و معایب بازده موردانتظار
بازده انتظاری میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای تخمین سود و زیان احتمالی در سرمایه گذاری به کمک ما بیاید. اما بازده موردانتظار هم از مزایا و معایب متعددی برخوردار است. بهتر است قبل از شروع استفاده از این ابزار کارآمد از مزایا و معایب آن آگاه شویم. مزیت اصلی بازده مورد انتظار این است که میتوان با آن به هدایت تخصصی دارایی یک سرمایه گذار و یا سرمایه خودمان بپردازیم و استراتژی مناسبی را بر اساس آن مشخص کنیم. اما معایب آن شامل دو وجه میشود؛ اول این که به دست آوردن تخمینی بازده موردانتظار، تضمینی برای بازده واقعی نیست و دوم این که نمیتوان ریسکهای احتمالی را در محاسبه آن در نظر گرفت.
بازده انتظاری میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای تخمین سود و زیان احتمالی در سرمایه گذاری به کمک ما بیاید. اما بازده موردانتظار هم از مزایا و معایب متعددی برخوردار است. بهتر است قبل از شروع استفاده از این ابزار کارآمد از مزایا و معایب آن آگاه شویم. مزیت اصلی بازده مورد انتظار این است که میتوان با آن به هدایت تخصصی دارایی یک سرمایه گذار و یا سرمایه خودمان بپردازیم و استراتژی مناسبی را بر اساس آن مشخص کنیم. اما معایب آن شامل دو وجه میشود؛ اول این که به دست آوردن تخمینی بازده موردانتظار، تضمینی برای بازده واقعی نیست و دوم این که نمیتوان ریسکهای احتمالی را در محاسبه آن در نظر گرفت.
تعریف بازده سرمایهگذاری
در مطالب قبلی، اشاره شد که ارزش اوراق بهادار به پشتوانۀ یک دارایی دیگر تعیین میشود. به طور مثال ارزش سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد و با بهبود و یا ضعف آن، ارزش سهام شرکت نیز تغییر میکند. بنابراین برای خرید یک دارایی، مانند سهام، توجه به اطلاعاتی که میتواند روی قیمت آن اثرگذار باشد بسیار حائز اهمیت است. زیرا اگر تصمیم خرید یک سهم، منطبق بر بررسی اطلاعات و اطمینان از تأثیر مثبت آنها بر سهم باشد میتواند تا حد زیادی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. در ادامه مفهوم ریسک را دقیقتر بررسی خواهیم کرد.
به بیانی ساده، ریسک احتمال محقق نشدن پیشبینیهاست. برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف 150 تومان است و طبق پیشبینی، قیمت این سهم برای ماه آینده 160 تومان برآورد شده و طبق همین پیشبینی، فردی این سهم را خریداری کرده است. حال اگردر ماه آینده قیمت سهم طبق پیشبینی برابر با 160 تومان یا بیشتر باشد، فرد ریسک ناشی از سرمایهگذاری را با موفقیت پست سر گذاشته است. اما اگر در ماه آینده قیمت سهام مذکور، برابر 155 تومان باشد پیشبینی با 50% عدم موفقیت همراه بوده است. بنابراین میتوان گفت که تعریف دیگری از ریسک، احتمال عدم موفقیت است. هر چه احتمال عدم موفقیت در کسب سود در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است.
میتوان به دو نکته پیبرد که پیشبینی صحیح، نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارد و چون لزوماً پیشبینیها منطبق بر واقعیت نخواهند بود، بنابراین فردی که قصد ورود به بورس را دارد باید توانایی پذیرش ریسک را داشته باشد.
در کنار مفهوم ریسک، همواره مفهوم دیگری به عنوان بازده در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. پیشتر گفته شد که فرد با سرمایهگذاری در سهام از طریق افزایش قیمت سهم و دریافت سود نقدی، درآمد کسب میکند. به مجموع این دو مقدار، بازده میگویند. به عنوان مثال اگر قیمت یک سهم در طی یک سال از 150 تومان به 195 تومان افزایش یابد و 15 تومان نیز سود نقدی به سهامداران پرداخت کند در مجموع بازده سرمایهگذاری در این سهم معادل 40% است که معادل 10% سود نقدی و 30% افزایش قیمت سهام است.
سرمایه گذاری در اوراق مشارکت، سالانه درصد معینی بازده به همراه دارد و ریسک سرمایهگذاری در این اوراق بسیار کم است. با این حال برخی افراد برای کسب بازدهی بیشتر در سهام سرمایهگذاری میکنند تا با تحمل ریسک بیشتر، بازدهی بالاتری کسب کنند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک نیز میگویند. در این مطلب به طور خلاصه، مفهوم ریسک و بازده بیان شد. در مطالب بعدی به تفصیل به رابطۀ بین ریسک و بازده خواهیم پرداخت.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت میکنند.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه تعریف بازده سرمایهگذاری با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر تعریف بازده سرمایهگذاری از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در تعریف بازده سرمایهگذاری تعریف بازده سرمایهگذاری نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ تعریف بازده سرمایهگذاری بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
جزئیات خبر
«بازده» بهمعنای مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به سهم تعلق میگیرد که این دوره متناسب با افق زمانی سرمایهگذاری فرد میتواند از روزانه، هفتگی، ماهانه تا سالانه یا هر دوره زمانی دیگری تغییر کند. بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود در یک دوره زمانی به دست میآورد. بازده ممکن است «بازده واقعی» یا «بازده مورد انتظار» باشد.
بازده واقعی: مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مجموع منافعی که یک سرمایهگذار ممکن است در یک سرمایهگذاری کسب کند، عبارتند از:
- افزایش قیمت سهام
- سود نقدی که در مجمع عمومی سالیانه نصیب سرمایهگذار میشود
- افزایش سرمایهها و مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام و سهام جایزه
مثالی برای مفهوم بازده واقعی:
فرض كنيد فردی، سهام شركتي را به قيمت ۱۵۰ تومان میخرد. اگر اين شركت در پايان سال، به ازای هر سهم، ۱۵ تومان سود نقدی به سهامدارانش بدهد و قيمت سهم هم در پايان سال، به ۱۹۵ تومان برسد، بنابراين بازده سرمايهگذاری فرد در مجموع ۴۰درصد بوده است؛ ۱۰درصد بازده ناشی از دريافت سود نقدی و ۳۰ درصد بازده ناشی از افزايش قيمت سهام.
بازده مورد انتظار(بازده پیشبینی شده): مقدار بازدهای است که سرمایهگذار انتظار دارد آن را در دوره سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً چند درصد بالاتر بازده بدون ریسک بازار سود کسب میکند.
دیدگاه شما