نقدینگی چیست؟ فرمول نقدینگی حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ عملکرد نقدینگی مدیریت نقدینگی و انواع آن تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
اکسل نسبت های نقدینگی
نسبت های نقدینگی (Liquidity ratios)، یکی از اجزای درختواره نسبت های مالی است. فایل اکسل نسبت های نقدینگی با امکان تحلیل وضعیت می باشد که قابل دانلود است.
نسبت های مالی (Finantial Ratio)، از ابزارهای تحلیلی بنیادی است. با ارتباط دهی بین اقلام موجود در صورت مالی، از اقلام ریالی به نسبت های قابل بررسی تبدیل می کند. ارتباط منطقی و ریاضی که بین اقلام موجود در صورتهای مالی ایجاد می شود و بهشکل نسبت بیان میشود، نسبت مالی میگویند.تجزیه و تحلیل مناسب از این ابزار منجر به جهت دهی مناسبی برای مدیریت مالی شرکت ها می باشد.
نسبت های نقدینگی میزان توانایی شرکت برای اجرای تعهدات و پرداخت بدهیهای کوتاه مدت را تعیین می کند.
انواع نسبت های نقدینگی:
سه مدل نسبت های نقدینگی به شرح زیر می باشد.
- نسبت جاری
- نسبت آنی
- نسبت پول نقد
نسبت جاری
نسبت جاری، نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری می باشد. داراییهای جاری و بدهیهای جاری در استاندارد شماره14 حسابداری (نحوه ارائه داراييهاي جاري و بدهيهاي جاري) توضیح داده شده است. فرمول نسبت جاری به این شکل است.
بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری
تجزیه و تحلیل نسبت جاری
نسبت جاری به سه شکل قابل تجزیه و تحلیل است
- نسبت جاری اگر بین 1 و 2 قرار گرفت وضعیت نقدینگی شرکت مطلوب است. به بیان ساده تر اگر نسبت جاری عدد 1/3 را نشان دهد، یعنی هر صد تومان که برای پرداخت بدهی هزینه می شود، توانایی کسب 130 تومان دارایی وجود دارد.
- نسبت جاری اگر کمتر از یک قرار گرفت یعنی وضعیت نقدینگی شرکت نامطلوب است و توان به موعد پرداخت بدهی خود را ندارد.
- نسبت جاری اگر بیش از 2 باشد بلا استفاده ماندن داراییهای شرکت و به اصطلاح خواب سرمایه را نشان می دهد که نشان می دهد انباشتدبیش از نیاز داراریی جاری به خوبی جهت دهی نمی شود.
همچنین تحلیل دیگری از مقایسه نسبت های جاری دوره جاری با دوره های قبلی می توان ارائه داد. اگر روند صعودی داشت نشان دهنده بهبود وضعیت نقدینگی شرکت دارد و برعکس. یادآور می شوم سایر فاکتورها از جمله نوع فعالیت شرکت، اوضاع کلان اقتصادی و وضعیت اعتبار شرکت در جهت تعیین حد مناسب نسبت جاری دخیل است. آنچه که گفته شد به طور عموم صدق می کند.
نسبت آنی یا سریع:
محاسبه نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر است. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند (مانند موجودی و ملزومات کالا و پیش پرداخت ها) از دارایی های جاری شرکت کسر می شود.
بدهی های جاری / (حساب های دریافتنی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی
تجزیه و تحلیل نسبت آنی:
بالا بودن نسبت آنی مطلوب نیست و نشان دهنده مدیریت نادرست یا محافظه کاری اغراق گونه در تامین نقدینگی جاری می باشد.
از طرفی پایین بودن این نسبت هشداری است برای پرداخت های کوتاه مدت. سایر حالت نسبت آنی یعنی بین یک و دو باشد و نزدیک به باشد وضعیت مطلوب را نشان میدهد. معمولا نسبت آنی از نسبت جاری کوچک تر است.
نسبت پول نقد:
نسبت پول نقد نشان دهنده وضعیت شرکت در مواقع ضروری می باشد. این نسبت توان آنی شرکت در پرداخت بدهی شرکت را نشان می دهد. در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. اگر شرکتی قدرت نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.
بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نق
راهنمای کار با فایل اکسل نسبت های نقدینگی
کار با فایل اکسل نسبت های نقدینگی بسیار ساده است. این فایل دو شیت دارد که شیت اول اطلاعات موجود در صورت وضعیت صورتهای مالی شرکت است که به صورت مقایسه ایی است. صفحه دوم آن محاسبه نسبتهای نقدینگی و تجزیه و تحلیل آن است. صفحه دوم بصورت اتومات از صفحه اول تهیه می شود.
اگر از این مطلب بهره بردید پیشنهاد میکنم از مطلب مدل تصمیم گیری به روش تاپیسیس هم استفاده کنید.
آیا رشد نقدینگی متناسب با نرخ تورم است یا نشان از بی انضبای پولی است؟!
حجم نقدینگی از حدود ۴۹۲ هزار میلیارد تومان در پایان مردادماه سال گذشته با ۳۹ درصد افزایش به حدود ۶۸۴ هزار میلیارد تومان در پایان آذرماه امسال رسیده است.
به گزارش ایلام بیدار، روزنامه همشهری نوشت: آيا رشد اين ميزان نقدينگي متناسب با رشد اقتصادي كشور و نرخ تورم بوده يا اينكه خطر افزايش نرخ تورم و تكرار بيانضباطي پولي چند سال پيش را يادآوري ميكند؟ دولت ميگويد اقتصاد ايران در نيمه نخست امسال با رشد ۴درصدي مواجه شده و تورم هم به زير ۱۷درصد رسيده است، اما برداشتهاي احتمالي دولت از منابع ارزي بانك مركزي يكي به ميزان ۴.۱ميليارد دلار و ديگري به ميزان ۱.۲ميليارد دلار و تكرار اين رويه در ماههاي آينده يكي از پاشنه آشيلهاي احتمالي سياستهاي اقتصادي دولت خواهد بود؟
برداشتي كه پايه پولي را رشد داد
اكبر كميجاني، قائممقام بانك مركزي در بيستمين همايش سالانه سياستهاي پولي و ارزي ايران براي نخستين بار از برداشت ۴.۱ميليارد دلاري ارز توسط دولت از منابع بانك مركزي رونمايي كرد كه نشان ميداد در ۱۱ماه پاياني سال گذشته پايه پولي ۵.۲درصد و نقدينگي ۲۴.۹درصد رشد كرده وليكن بهدليل برداشت صورت گرفته از سوي دولت در اسفندماه سال گذشته، پايه پولي در پايان سال گذشته ۱۸درصد و نقدينگي ۲۹.۱درصد رشد كرده است.
اما عوامل افزايش نقدينگي در نيمه دوم سال گذشته تنها به برداشت ۴.۱ميليارد دلاري دولت محدود نميشود، چه اينكه براساس اعلام بانك مركزي، نقدينگي در اختيار برخي بانكهاي جديد و مؤسسات اعتباري ادغام شده ازجمله بانكهاي ايران زمين، رسالت، خاورميانه، ايران و ونزوئلا، بينالمللي كيش و مؤسساتي چون پيشگامان آتي و تعاوني اعتبار صالحين در نيمه دوم پارسال به سر جمع نقدينگي تحت محاسبه بانك مركزي افزون شده است.
برآوردها نشان ميدهد كه حجم نقدينگي در پايان سال گذشته بدون احتساب موارد يادشده حدود ۵۸۰هزار ميليارد تومان بوده كه نسبت به سال قبل از آن ۲۵.۹درصد رشد را نشان ميدهد و درصورت محاسبه نقدينگي اضافهشده در نتيجه عملكرد بانكها و مؤسسات يادشده، حجم نقدينگي در پايان سال ۱۳۹۲ بالغ بر ۵۹۵هزار ميليارد تومان برآورد ميشود كه به اين ترتيب نقدينگي با رشدي ۲۹.۱درصدي مواجه شده است.
البته قائممقام بانك مركزي تأكيد ميكند كه افزايش رشد فزاينده نقدينگي و كاهش رشد پايه پولي در سال۱۳۹۲ نسبت به سال قبل از آن نشان ميدهد كه تركيب نقدينگي بهصورت سالمتري افزايش يافته اما بهدليل خريد ۴.۱ميليارد دلاري ارز از دولت توسط بانك مركزي و در نتيجه افزايش ۱۲.۲درصدي پايه پولي در اسفندماه پارسال، تركيب نقدينگي را دچار دگرگوني كرد. كميجاني بر اين باور است كه افزايش پايه پولي از محل هر يك از اجزاي پايه پولي را نبايد يكسان تلقي كرد، چرا كه افزايش پايه پولي از محل خالص داراييهاي خارجي نسبت به افزايش از محل ديگر اجزاي پايه پولي، مطلوبتر و نشاندهنده بهبود كيفيت ترازنامه بانك مركزي است.
پول پرقدرت اما خطرناك
پايه پولي بهعنوان يكي از متغيرهاي بسيار مهم پولي كه از آن بهعنوان پول پرقدرت و البته خطرناك ياد ميشود، به نحوي كه پايه پولي در سال۹۲ با ۱۷.۸درصد افزايش نسبت به سال قبل از آن با ۹.۸درصد كاهش مواجه شده است؛ اما سؤال اين است كه علت رشد پايه پولي در پايان سال گذشته چه بوده است؟
افزايش ۲۱.۹درصدي بدهي بانكها به بانك مركزي در پايان سال گذشته نسبت به پايان سال۱۳۹۱ يكي از دلايل رشد پايه پولي بوده بهنحوي كه سهمي فزاينده معادل ۱۱واحد درصد داشته است و به اين ترتيب متهم رديف نخست پايه پولي و استفاده از پول پرقدرت در بدهي بانكها به بانك مركزي است.
بانك مركزي علت اين ميزان رشد بدهي بانكها را سياست افزايش اعتبارات مستقيم بانكها عنوان كرده و تأكيد دارد كه علت واقعي اين موضوع به اضافهبرداشتهاي بانك مسكن برميگردد و اعتبارات مستقيمي در قالب قراردادهاي جديد به بانكها تحميل نشده است. به گزارش همشهري، هشتم بهمن ماه سال گذشته بود كه شوراي پول و اعتبار براي نجات بانك مسكن از خطر ورشكستگي ناشي از اضافه برداشت از بانك مركزي، يك دوره ۳ساله تنفس براي قراردادهاي مسكن مهر به بانك مسكن داد و تمام بدهي تبديل به خط اعتباري نشده بانك يادشده از تاريخ ۹مردادماه ۱۳۹۱ تا سقف ۴۵هزار ميليارد تومان را به خط اعتباري با تقسيط ۲۰ساله تبديل كرد.
چرا خالص داراييهاي خارجي اين بانك در پايان سال گذشته رشدي بيش از ۱۱۸درصد و سهمي ۹۳.۲درصدي داشت و پايه پولي از اين طريق افزايش يافته است؟ بانك مركزي در گزارشي اعلام كرده كه بخشي عمده از اين افزايش ناشي از تغيير نرخ برابري هر دلار با ريال بوده كه در محاسبه معادل ريالي داراييها و بدهيهاي ارزي لحاظ شده، اما ۱۰.۴درصد از افزايش پايه پولي در پايان سال گذشته به خريد ارز دولتي توسط بانك مركزي به ارزش ۴.۱ميليارد دلار مربوط ميشود.
نقدينگي با رشد و بدون رشد؟
نقدينگي بهعنوان مهمترين متغير پولي نشان ميدهد كه هرقدر بازار مالي يك كشور گستردهتر و عميقتر باشد، نهادهاي منتشركننده نقدينگي نيز افزايش خواهد يافت؛ اما در حال حاضر در ايران بانك مركزي و بانكها و مؤسسات اعتباري غيربانكي نهادهاي منتشركننده نقدينگي به شمار ميروند.
برآورد رسمي از دلايل مؤثر بر رشد نقدينگي در سال گذشته نشان ميدهد كه هرچند ۳.۲درصد از رشد نقدينگي ۲۹.۱درصدي پارسال در مقايسه با سال گذشته ناشي از احتساب آمارهاي نقدينگي ۲مؤسسه اعتباري و ۵ بانك جديد بوده، اما مطالبات شبكه بانكي از بخش دولتي با ۲۱.۸درصد رشد و سهم فزاينده ۱۷.۷درصدي مهمترين عامل رشد نقدينگي بوده كه نسبت به سال۹۱، رشدي ۱.۹درصدي داشته است.
افزون بر اينها خالص داراييهاي خارجي سيستم بانكي با ۱۲۶درصد رشد و سهم فزاينده ۲۴.۶درصدي از ديگر عوامل رشد نقدينگي در سال گذشته بوده كه براساس اعلام بانك مركزي اين تغيير نه بهدليل عوامل اقتصادي كه بهخاطر افزايش نرخ ارز مرجع از ۱۲۲۶تومان به ۲۴۷۷تومان به ازاي هر دلار آمريكا بوده است.
آيا روحاني از خط قرمز عبور ميكند؟
دولت با كمبود شديد منابع براي حفظ دستاورد رشد اقتصادي و مهار تورم با افزايش سطح عرضه كالاها و خدمات مواجه است و اين چالش ممكن است، دولت روحاني را وادار سازد تا دست به استقراض از بانك مركزي بزند. اين در حالي است كه حسن روحاني، رئيسجمهور ۱۶ آذرماه امسال هنگام ارائه لايحه بودجه سال آينده به مجلس تأكيد كرده است:پايه پولي بهعنوان خط قرمز ما تعيين شده و نگاه به بانك مركزي بهعنوان قلك دولت كه در گذشته وجود داشت تغيير كرده است. او ميگويد: دولت سختيها را به جان خريده اما به سمت تأمين منابع از بانك مركزي نرفته است.
منظور از نقدینگی در بورس چیست و نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
یکی ار عناوبن بسیار پرکاربرد بورس و مهمترین عامل در انجام گرفتن معاملات نقدینگی است و بی شک در پست های بورس فردا بارها و بارها به آن برخورده اید اما هدف از این پست پاسخ دادن به سوال ” منظور از نقدینگی در بورس چیست؟ ” است. همانطور که از نامش پیداست مربوط به پول و نقد بودن پول است. اگر بخواهیم به طور خلاصه نقدینگی را تعریف کنیم باید بگوییم که، به مجموعه اسکناس ها، پول هایی که در سپرده های دیداری غیردولتی، شبه پول، سپردههای قرضالحسنه پسانداز و سپردههای متفرقه را نقدینگی می گویند. در ادامه مطالب توضیحات بیشتر ارائه میدهیم.
نقدینگی چیست؟
فرمول نقدینگی
حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟
عملکرد نقدینگی
مدیریت نقدینگی و انواع آن
تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
نقدینگی چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده نقدینگی را تعریف کنیم، به مقدار پولی که در دست افراد است و میتوانند در لحظه با آن معامله کنند و سریعا معامله صورت بگیرد را نقدینگی میگویند. کاملا منطقی است که هیچ فردی همه اموال و دارایی هایش را به فروش نمی رساند تا نقدینگی (پول نقد) را در جیب خود داشته باشد، پس در این میان صحبت از دارایی و اموال اشخاص میشود به طور مثال: زمین، خانه، ماشین و … این دارایی ها نقد نیستند و نمیتوان با این دارایی ها به عنوان نقدینگی در بازار بورس معامله کرد چراکه باید در مرحله اول این دارایی ها را به فروش رساند و زمانی که پول تبدیل شد شروع به انجام یک معامله کرد و واضح است که این روند بسیار طولانی است و شاید 4 الی 5 ماه فروش دارایی ها زمان ببرد. از طرفی سرمایه گذاران و سهامداران همه دارایی و اموال خود را به صورت (نقدینگی) تبدیل نکرده اند، یک قسمتی از پولشان را در سپرده های سرمایه گذاری مدت دار گذاشته اند. در این مورد درست است که سرمایه گذار یا سهامدار پول نقد و به عبارتی نقدینگی دارد اما این مقدار از پول و نقدینگی او در گرو بانک است زیرا پول خود را در سپرده سرمایه گذاری مدت دار به طور مثال 1 سال گذاشته است و د راین حالت تا 1 سال اجازه دست زدن به پول خود را ندارد. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است، پولی که در بانک سپرده گذاری شده پول نقد است و به عبارتی میتوان آن را نقدینگی صدا کرد اما به این علت که تا مدت مشخصی نمیتوان به آن دست زد هم یک مشکل است و نمیتوان به آن نقدینگی گفت، در این مورد به اینگونه پول ها شبه پول می گویند. نقدینگی در واقع حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که الته باید به این نکته هم اشاره کنیم که این نقدینگی میتواند منجر به تورم زائی شود بدین صورت که به هر میزان که حجم پول نقد افزایش پیدا کند، قدرت خرید بالا رفته و همین امر منجر به گران تر شدن کالا و خدمات میشود و تورم به وجود می آید پس در نتیجه حجم نقدینگی در اقتصاد یک کشور باید با میزان تولید کالا و خدمات آن کشور متناسب باشد تا منجر به تورم نشود.
فرمول نقدینگی
برای بدست آوردن پول و نقدینگی باید از فرمول خاصی پیروی کنیم.
در این فرمول منظور از:
حال سوالی که پیش می آید این است حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ که در ادامه آن را توضیح میدهیم.
حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟
برای بدیت آوردن حج پول هم باید از فرمول خاصی استفاده کنید تا با استفاده از حجم پول نقدینگی را بدست آورید.
در این فرمول منظور از:
( CU) اسکناس و مسکوکات در دست مردم
(DD ) سپردههای دیداری
عملکرد نقدینگی
با توجه به تعریفاتی که از نقدینگی به عمل آمد، نقدینگی باید به میزان کالا و خدمات موجود در بازار باشد تا منجر به تورم یا رکود در اقتصاد نشود و این نقدینگی به علت نقد بودن و در دسترس بودن در هر لحظه باید در دست مردم گردش پیدا کند زیرا قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی دارد. زمانی پیش می آید که نقدینگی رشد غیرقابل کنترل و بی رویه ایی را تجربه میکند و همین امر منجر به هرچه رشد بیشتر تقاضا برای کالا و خدمات میشود. به این منظور کنترل حجم نقدینگی باید از اهداف کشورها باشد زیرا با کنترل حجم نقدینگی میتوان، رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداخت های خارجی و ایجاد اشتغال را مشاهده کرد. حجم نقدینگی در واقع از تولیدات داخلی حمایت می کند و تلاش در رشد تولیدات داخلی دارد.
مدیریت نقدینگی
با کنترل نقدینگی و افزایش رشد تولیدات داخلی باید تلاش در مدیریت نقدینگی کرد اما متاسفانه سیستم بانکداری با مدیریت نقدینگی با مشکل مواجه میشود زیرا اکثر منابع بانک ها از سپرده های کوتاه مدت است و تنها از طریق سپرده های کوتاه مدت تامین مالی میشود و هیمن امر موجب میشود که سیستم بانکداری نتواند به خوبی وظایف خود را به انجام برساند و در نتیجه باعث ورشکستگی میشود. در زیر به انواع مدیرت نقدینگی اشاره می کنیم.
اولین نوع از مدیریت نقدینگی بدین صورت است که به صورت روزانه و روزمره نقدینگی مورد نیاز روزهای آینده پیش بینی میشود.
دومین نوع از مدیریت نقدینگی این است که نقدینگی مورد نیاز برای فاصله های طولانی تر مانند 6 ماه الی 2 سال پیش بینی میشود.
سومین نوع از مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
وجود نقدینگی در بازار بورس به سرمایه گذاران و سهامداران کمک شایانی میکند زیرا با تشخیص ورود نقدینگی به بورس سرمایه گذاران و سهامداران شروع به معامله می کنند البته در این راستا سرمایه گذاران و سهامداران بدون اطلاع از ورود نقدینگی به بورس اقدام به معامله می کنند و ضرر میدهند. با توجه به دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی و ورود نقدینگی در بازار بورس باید هوشیارانه معامله کرد. برای بررسی ورود نقدینگی به بورس باید در خصوص ارزش معاملات و ارتباط آن با ورود نقدینگی به بورس، ورود پول هوشمند به سهم و درنهایت فیلتر ورود نقدینگی به سهم اطلاعاتی داشته باشید.
نسبتهای مالی نقدینگی چیست؟
نقدینگی به معنای توانایی و قدرت یک شرکت سهامی در پرداخت بدهیهای جاری است که بیشتر در کوتاهمدت مورد محاسبه قرار میگیرد. ما از نسبتهای مالی نقدینگی استفاده میکنیم تا یک شرکت را از لحاظ مالی بررسی کنیم و میزان نقدینگی آن را بدست بیاوریم. این نتیجه باعث میشود تصمیم درستتری در زمینه خرید یا فروش سهم آن شرکت اتخاذ کنیم. موضوع اصلی این مقاله نیز همین است، اما ابتدا اجازه دهید مفاهیم اصلی این نسبتها را به صورت کامل بررسی کنیم.
نحوه محاسبه نسبتهای مالی نقدینگی
برای محاسبه نسبتهای نقدینگی یک شرکت، به ترازنامهای که از آن منتشر میشود نیاز داریم، موارد حائز اهمیت در ترازنامه برای آغاز محاسبات، به شرح زیر است:
1- بدهیهای جاری:
• پرداختنیهای تجاری و غیر تجاری:
این پرداختها شامل بدهیهایی است که باید به افراد، بنگاهها و سازمانهایی که شرکت به آنها بدهکار است پرداخت شود. طلبکاران اصلی احتمالا مقامات مالیاتی (که مالیات شرکت، مالیات درآمد کارکنان و مالیات فروش را دریافت میکنند) و بانکها هستند. پرداختها در یک روز مشخص انجام میشود و عدم پرداخت میتواند منجر به تعطیلی شرکت شود.
• تسهیلات مالی:
اینها وامهای کوتاهمدت از بانکها هستند. شرکتها اغلب از این وامها به عنوان وسیلهای برای جبران کمبود سرمایه در گردش استفاده میکنند. به طور کلی باید در عرض 6 ماه یا در اسرع وقت تسویه شوند.
2- داراییهای جاری:
• پول نقد:
واضح است که برای پرداخت، اسکناس بسیار سودمند است زیرا بیشترین میزان نقدینگی را دارد.
• دریافتنیهای تجاری و غیر تجاری:
شامل وجوهی است که اشخاص حقیقی یا سازمانهایی مختلف به شرکت بدهکار هستند. آنها باید بسته به شرایط اعتباری ارائهشده توسط شرکت (اغلب 30 روز) در سال مالی بدهی خود را پرداخت کنند. در صورت لزوم میتوان بدهیها را به سرعت به پول نقد تبدیل کرد. صورتحساب بدهیها را میتوان فاکتور کرد و به یک شرکت دیگر فروخت. آن شرکت پس از سر رسید، حسابها را تسویه و درآمد خود را جمع میکند.
• موجودی مواد و کالا:
منظور از موجودی و مواد کالا شامل مواد اولیه، کالاهای نیمه ساخته و ساخته شده است.
انواع نسبتهای مالی نقدینگی
پس از این که موارد بالا را از ترازنامه خارج کردید، لازم است با نسبتهای مالی نقدینگی و روش محاسبه آنها آشنا شوید.
1- نسبت فعلی یا نسبت جاری
تا زمانی که شرکت پول کافی برای پرداخت بدهی خود داشته باشد، بدون مشکل قادر به ادامه فعالیت خواهد بود اما شرکتهایی که پول کافی برای انجام تعهدات خود نداشته باشند، موجب افزایش ریسک نقدینگی در شرکت خواهد شد. به همین دلیل، تحلیلگران، وامدهندگان و سرمایهگذاران، نسبت فعلی را در راستای اندازهگیری ظرفیت شرکت برای پرداخت بدهی کوتاهمدت خود به کار میگیرند. داراییهای جاری که نقدشونده هستند، همیشه باید بیش از بدهیهای جاری باشند. میزان آن ممکن است از یک صنعت محاسبه نقدینگی به صنعت دیگر متفاوت باشد، اما وضعیتی که در آن داراییهای جاری شرکت کمتر از بدهیهای جاری باشد، نباید رخ دهد. این اتفاق، شرکت را در معرض خطر زیادی قرار میدهد.
فرمول نسبت فعلی یا جاری به شکل زیر است:
به عنوان مثال شرکتی را تصور کنید که 11 رستوران در سراسر ایران دارد. این شرکت در حال تجزیه و تحلیل امکان گسترش فعالیت و تاسیس شعبه در سایر کشورها است و برای این کار میخواهد تقاضای وام کند. یکی از شرایط ایجادشده توسط وامدهندگان این است که شرکت باید حداقل نسبت فعلی 2 داشته باشد. بنابراین مدیر عامل شرکت، از مدیر امور مالی خواهد تا این موضوع را بررسی کند. ترازنامه تجاری به روز اطلاعات زیر را ارائه میدهد:
1- داراییهای جاری:
• پول نقد: 210،000 تومان
• معادلهای نقدی: 12500 تومان
• مطالبات حساب: 24000 تومان
• موجودی: 567،000 تومان
• داراییهای جاری دیگر: 54000 تومان
• کل داراییهای جاری: 867،500 تومان
2- بدهیهای جاری:
• بدهیهای حساب: 453000 تومان
• بدهیهای تعهدی: 110،000 تومان
• بدهی کوتاهمدت: 43000 تومان
• کل داراییهای جاری: 606،000 تومان
با استفاده از این اطلاعات، مدیر امور مالی اطلاع میدهد که شرکت حداقل الزامات تعیینشده توسط بانک را ندارد و بنابراین باید راهکاری برای افزایش نسبت پیدا شود.
تجزیه و تحلیل نسبت فعلی
داشتن نسبت فعلی بالا، درهای بسیاری را به روی یک شرکت باز میکند. نقدینگی بالا همراه با سودآوری مناسب، بیشتر وامدهندگان را تشویق و ترغیب میکند. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل نسبت فعلی یک وظیفه مهم برای مدیر مالی و همچنین هر سرمایهگذاری است که به دنبال یک فرصت بالقوه برای سرمایهگذاری میگردد.
نسبت فعلی 1 نشان میدهد که مقدار دارایی جاری شرکت برابر میزان بدهیهای جاری آن است. اگر این عدد بیشتر از یک باشد یعنی داراییها از بدهیها بیشتر هستند و اگر کمتر از یک باشد بدهیها بیشتر از داراییها هستند. اگرچه از نظر تئوری فعالیت موفقیتآمیز شرکت با نسبت فعلی کمتر از 1 غیر ممکن است، اما در برخی موارد این امکان وجود دارد که شرکت در لحظه سررسید، پولی برای پرداخت تعهدات خود نداشته باشد.
معمولا به رقمهای بالاتر از 1.5 نسبت جاری بالا گفته میشود، این یعنی شرکت حداقل 50٪ دارایی بیشتری نسبت به بدهیها دارد. این شرایط انعطافپذیری شرکت را برای انجام تعهدات مالی نشان میدهد. در مثالی که ذکر کردیم، نسبت شركت كمتر از حداقل نیاز بانك است. برای دستیابی به نسبت 2، آنها میتوانند تصمیم بگیرند بعضی از بدهیهای خود را با استفاده از پول نقد موجود و با انحلال بعضی از موجودیها پرداخت کنند. همچنین میتوانند تلاش خود را بر افزایش فروش و افزایش مقدار داراییهای جاری با درآمد حاصل از فروش متمرکز کنند. راه حل دیگر این است که بعضی از داراییهای ثابت کسب و کار را به فروش برسانند. درآمد حاصل از این کار به حساب نقدی اضافه میشود که باعث افزایش داراییهای جاری خواهد شد.
2- نسبت آنی(سریع)
نسبت آنی یا سریع از دیگر نسبت های نقدینگی است که به مراتب سنجش بهتری از توان مالی یک شرکت نشان میدهد. این نسبت توان مالی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارد را اندازهگیری میکند. موجودی کالا از آن جهت کسر می شود که قدرت نقدشوندگی پایینتری دارد.
با توجه به این فرمول، اگر قسمت اعظم دارایی های جاری یک شرکت را موجودی کالا آن تشکیل دهد در نتیجه نسبت سریع آن به شدت کاهش پیدا کرده و میتوان گفت شرکت ناتوان در پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود است. معمولاً نسبت یک یا ۱۰۰% را در این مورد مطلوب می دانند.
3- نسبت وجه نقد
این نسبت در واقع میزان توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود در محافظهکارانهترین حالت بررسی میکند. در واقع این نسبت بیان میکند که شرکت چقدر توانایی بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود را از محل وجوه نقد دارد. این نسبت به صورت زیر محاسبه میشود:
سخن پایانی
در این مطلب سعی شد مهمترین نسبتهای مالی نقدینگی و روش تحلیل آنها را به شما آموزش دهیم تا بتوانید بهترین شرکت را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید. بدیهی است شرکتهایی که نقدینگی و سرمایه درگردش بیشتری داشته باشند، میتوانند در کوتاهمدت بازده و سود معقولتری به همراه داشته باشند و در بلندمدت نیز بستر امنی برای سرمایهگذاری شناخته شوند.
محاسبه نقدینگی
جریان نقدینگی پروژه که مقدمات تهیه آن در مقاله قبل توضیح داده شد، مبحثی است که میتواند بنا به دلایلی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد بسیار حساس و تأثیرگذار باشد. این نمودار بعضاً یکصفحهای، قادر است مسیر ادامه راه سازمان را برای انجام کارهای پروژه، روشن نماید. اهمیت جریان نقدینگی پروژه در مقاطعی از طول عمر پروژه آنقدر مهم میشود که حتی در تصمیم مدیران ارشد سازمان برای تعطیلی، هولد کردن، تسریع در انجام کار پروژه تأثیر شایانی داشته و همین بس که با تعطیلی یک پروژه بسته به ابعاد پروژه چه بسا نفرات زیادی بیکار خواهند شد. پیشنهاد میکنم درصورتیکه هنوز موفق به مطالعه مقاله قبلی با عنوان «جریان نقدینگی دغدغه همیشگی مدیر پروژه» نشدهاید، قبل از مطالعه ادامه مطالب آن را حتماً مطالعه کنید.
دلیل اهمیت جریان نقدینگی پروژه
مباحث مالی یکی از مسائلی است که در پروژهها با حساسیت بالایی پیگیری میشود. یادمان باشد یکی از روشهایی فوق العاده موثر برای درک بهتر مخاطبین نسبت به یک موضوع خاص، ملموس نمودن آن است.
تجربه ثابت کرده در پروژهها، یکی از بهترین روشهای ملموس نمودن اطلاعات، تبدیل نمودن آن به سرفصلهای مالی است.
بهترین روش ملموس نمودن اطلاعات در پروژه ها، تبدیل آن به سرفصل مالی است.
با این دید واضح است که وقتی جریان نقدینگی پروژه را تهیه میکنید چون اطلاعات آن از جنس پول است همه نسبت به آن حس داشته و طبیعی است که بیشتر از دیگر مباحث پروژه موردتوجه قرار گیرد. علاوه بر این موضوع باید این نکته را اضافه نمود که برای تهیه نمودار جریان نقدینگی پروژه باید از اطلاعات دیگر واحدها شامل مالی، دفتر فنی، ماشینآلات و … استفاده کرد تا بتوان نمودار دقیقتری را ارائه نمود.
بهطور خلاصه باید عنوان نمود که
- ماهیت پیشبینی اطلاعات جریان نقدینگی پروژه
- وابستگی به تعداد زیاد واحد سازمانی
- و ملموس بودن اطلاعات ارائهشده به خاطر مباحث مالی
باعث گردیده که جریان نقدینگی پروژه از حساسیت بالایی برخوردار گردد.
در نظر گرفتن مرجع واحد برای هزینه و درآمد
موضوعی که در این مقاله بر روی آن تمرکز میشود، قسمت پیشبینی جریان نقدینگی پروژه چه از نوع درآمد چه از نوع هزینه است؛ اما قبل از پرداختن به این مقوله، باید اشاره نمود که یکی از نکات اساسی در تهیه جریان نقدینگی پروژه، مقایسه صحیح ردیفهای هزینه با ردیفهای درآمد است. بهبیاندیگر محاسبات مربوط به محل دخلوخرج هزینه درآمد از یک مرجع واحد صورت گیرد و به عبارت سادهتر چقدر پول از جیب آن مرجع خارج و چقدر به آن وارد میشود. بهعنوانمثال اگر دفتر مرکزی را مرجع واحد هزینه درآمد قرار دهیم، دفتر مرکزی چقدر درآمد و چقدر هزینه برای آن پروژه بخصوص در سرفصل هزینه درآمد خود قرار میدهد. برای شفاف شدن موضوع به این مثال که در درآمد از نوع صورتوضعیت است، توجه کنید.
- از مبالغ صورتوضعیتی که در ردیفهای درآمد پروژه قرار میگیرد چقدر کسر میشود؟
- سود سازمان که در زمان مناقصه برای آن پروژه در نظر گرفتهشده، به چه میزان کم میشود؟
- اگر قبلاً سازمان پولی را در اختیار آن پروژه قرار داده است آیا در صورتوضعیتها از آن کسر مینماید و با چه درصدی؟
- آیا ماشینآلاتی را که سازمان در اختیار پروژه قرار داده است، بهعنوان اجاره از حساب صورتوضعیت کسر میگردد؟
- کسورات قانونی شامل بیمه، مالیات، پیشپرداخت، حسن انجام کار، حسن انجام تعهدات و … به چه میزان کسر میگردد
- آیا راهکاری وجود دارد که حسن انجام کاری که کارفرما پس از اختتام پروژه بازمیگرداند، زودتر به حساب پروژه بازگردانده شود.
وقتی عنوان میشود مرجع یکسان باشد شاید خیلی این مقوله شفاف نباشد. برای روشن شدن موضوع فرض کنیم که در مثال فوق مرجع از دفتر مرکزی به کارگاه تغییر یابد. یکی از تغییراتی که صورت میگیرد این است که باید ببینیم چه مبلغی از خالص صورتوضعیتهای تائید شده (مبلغ صورتوضعیت تائید شده منهای کسوراتی که به آن تعلق میگیرد) به کارگاه تخصیص مییابد (در خیلی از مواقع مبلغی که بهعنوان صورتوضعیت خالص در نظر گرفته میشود به حساب کارگاه واریز نمیشود).
بدیهی است موارد فوق بسیار گسترده بوده و بسته به هر پروژه، گزینههای دیگری به لیست فوق اضافه شود. تنها هدف لیست یادشده این است که درآمدهای ناخالص پروژه را بهصورت خالص (در جایگاه سازمان مرکزی) محاسبه نماییم.
اما همانطور که محل درآمد را سازمان دفتر مرکزی تعریف نمودیم محل هزینه نیز باید سازمان دفتر مرکزی باشد. به مثالهای زیر توجه کنید
- استهلاک ماشینآلاتی که سازمان در اختیار پروژه قرار داده است به چه نحوه با حساب پروژه تواتر میگردد.
- خریدهایی که در دفتر مرکزی انجام میشود چطور در حساب پروژه قرار میگیرد.
- آخرین حقوق نفرات کارگاه چه زمانی پرداخت شده است و برنامه پرداخت حقوق کارگاه چطور است؟
- چه بخشی از هزینههای بالاسری دفتر مرکزی به این پروژه اختصاص مییابد؟
- آیا کل هزینههای مهندسی ارزش که در پروژه پیادهسازی شده باید در حساب پروژه قرار گیرد یا بخشی از آن؟
دوباره تأکید میکنم که موارد فوق تنها بخشی از سرفصلهای هزینهای هر پروژه است و بسته به ماهیت پروژه این موارد کموزیاد میشود.
این قاعده را فراموش نکنیم که محل پرداخت هزینه و دریافت درآمد باید از یک مرجع و یک گلوگاه باشد. با این قاعده کلی، خیلی از موارد هزینه درآمد که مشکوک بوده و نحوه تعامل آن در محاسبات جریان نقدینگی را نمیدانیم، بهراحتی تعیین تکلیف میشود. بهعنوان مثالی دیگر (همچنان فرض میکنیم که مرجع محاسبه دفتر مرکزی است)، هزینههای کارگاهی که محاسبه میشود معمولاً پس از گذشت ۱۵ روز تا یک ماه در حساب بدهی پروژه قرار میگیرد و این در حالی است که درآمد ناشی از کارکرد همان دوره، ممکن است به دلیل فرایندی که برای تائید صورتوضعیت وجود دارد، دو ماه طول بکشد. چون مرجع محاسبه نقدینگی ما دفتر مرکزی است و یک گلوگاه برای محاسبه هزینه درآمد در نظر گرفتهایم، دقیقاً میدانیم که هزینه درآمد مثال فوق را در چه مقطع زمانی به حساب پروژه وارد نماییم. اگر مرجع را یکسان در نظر نگیریم، صورتوضعیت کارکرد مردادماه را در مرداد و هزینههای مردادماه را در مردادماه در نظر میگیریم که اشتباه است. مطابق مثال فوق باید درآمد مردادماه را در مهرماه (دو ماه بعد) و هزینههای آن را در شهریورماه (یک ماه بعد) محاسبه نماییم.
اجتناب از محاسبات مجدد
یکی دیگر از نکات کلیدی برای محاسبه هزینه درآمد توجه به آیتمهایی است که بهصورت کاملاً مخفیانه دو بار محاسبه میشوند. بهعنوانمثال طبق برآورد شما پیشبینی میکنید که کل هزینه حقوق کارگاه در ماه آینده A میلیون است. قاعدتاً این مبلغ هم شامل هزینه نیروهای مستقیم (نیروهایی که بهصورت مستقیم بر روی فرآیند انجام کار و پیشرفت پروژه تأثیرگذارند مثل نیروی امانی جوشکار در عملیات پایپینگ و نیروی امانی نصاب در سازه فلزی) و هم شامل هزینه نیروهای محاسبه نقدینگی غیرمستقیم (نیروهایی که بهصورت مستقیم بر روی فرآیند انجام کار و پیشرفت پروژه تأثیرگذار نیستند مثل رئیس کارگاه، نیروهای دفتر فنی) است. از طرف دیگر پس از محاسبه هزینه جاری کارگاه در ماه آینده که مثلاً B میلیون میشود شما آن را در یک ضریب بالاسری ضرب میکنید که اگر در آن ضریب، علاوه بر هزینههای بالاسری کارگاه، هزینههای نیروهای غیرمستقیم نیز بهعنوان هزینههای بالاسری لحاظ شده باشد، عملاً هزینههای نیروی انسانی غیرمستقیم دو بار محاسبه میشود که اشتباه است.
اجتناب از محاسبه مجدد هزینه و درآمد
مقطع زمانی برآورد
از نکات دیگر تهیه جریان نقدینگی پروژه، مقطع زمانی برآورد است. درصورتیکه مقطع زمانی، کل طول عمر پروژه محاسبه نقدینگی است باید تمامی هزینه و درآمد پروژه بر اساس مرجعی که قبل توضیح داده شد، محاسبه گردد که مورد خاصی ندارد؛ اما اگر مقطع زمانی، کمتر از طول عمر پروژه است باید توجه نماییم که هم هزینه و هم درآمد محاسبهشده محدود به آن مدتزمان باشد. فرض کنیم که میخواهیم جریان نقدینگی پروژه را محاسبه نقدینگی برای ۶ ماه آینده محاسبه کنیم. هزینهای که در پایان ۶ ماه بهحساب پروژه اضافه میکنیم باید با درآمدی که به ازای آن ۶ ماه کارکرد، محاسبه میشود تطابق داشته باشد. به همین ترتیب اگر تعهداتی از قبل به هزینههای پروژه اضافه میکنیم باید صورتوضعیتهایی که قبلاً ارسال شده است نیز بهعنوان درآمد در نظر گرفته شود.
سخن پایانی
در این مقاله سعی شد چند نکته کلیدی در خصوص تهیه جریان نقدینگی ارائه شود. مجددا تاکید می گردد که نوشتن تکتک آیتمهایی که بر هزینه درآمد پروژه تأثیرگذار است امکانپذیر نیست چون عملاً ماهیت هر پروژه با پروژه دیگر متفاوت بوده و فقط بر روی نکاتی که به نظر نگارنده از اهمیت ویژه ای برخوردار است ارئه گردیده است. در مقاله ای دیگر سعی می شود روش هایی که برای تهیه جریان نقدینگی بکار گرفته می شود، ارائه شود.
دوستانی که نقطه نظر دیگری برای تهیه جریان نقدینگی دارند، در همینجا نظراتشون رو ثبت کنند تا همگی از آن استفاده کنیم.
دیدگاه شما