کاوش روابط میان پویایی مشتریان و روندهای بازار با استفاده از تحلیل دادههای بزرگ
در دوران حاضر مشتریان به عنوان دارایی ارزشمند سازمان محسوب میگردند و سازمانها بجای تمرکز بر تعاملات مقطعی باید به تحکیم رابطه بلندمدت با مشتریان بپردازند. این روابط کلیدی بین بازاری امر نیازمند شناخت صحیح مشتریان و ارزش واقعی آنان است. یکی ازپرکاربردترین روشهای شناخت مشتریان، بخشبندی آنها به گروههای متجانس و شناخت ویژگیهای هر بخش است، اما شیوههای سنتی و ایستای بخشبندی مشتریان قادر به پاسخگویی به تغییرات سریع بازارهای پویای امروزی نیست. در عصر ارتباطات و فناوریهای نوین، مشتریان مداوما در بین بخشهای مختلف جابجا میشوند. شناخت الگوهای تغییرات و نحوه پویایی بخشهای مشتریان، عاملی کلیدی برای کسب بینش عمیق از مشتریان، پیشبینی تغییرات بازار و حتی هدایت مؤثر آن است. پژوهش حاضر الگوهای پویایی مشتریان را با استفاده از ابزارهای تحلیل دادههای بزرگ در صنعت بانکداری مورد کاوش و مطالعه قرار داده است. نتایج این مطالعه، سیزده گونه از روابط میان پویایی مشتریان و روندهای بازار در صنعت مورد مطالعه را آشکار نمود که با استفاده از آنها، راهکارهایی برای پیشبینی پویایی آتی مشتریان و هدایت آن به نفع سازمان پیشنهاد گردید.
کلیدواژهها
- پویایی مشتریان
- تحلیل دادههای بزرگ
- صنعت بانکداری
- ارزش طول عمر مشتری
عنوان مقاله [English]
Mining Associations between Dynamics of Customers and Market Trends using Big Data Analytics
نویسندگان [English]
- Abdolreza Mosaddegh 1
- Amir Albadvi 2
- Mohammad Mehdi Sepehri 3
- Babak Teimourpour 4
1 PhD Candidate of Information Technology Engineering, Faculty of Industrial Engineering, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.
Customers are considered as a precious asset for companies. Marketing should pay attention to long-term exchanges rather than discrete transactions. It’s crucial for enterprises to find out which incentives encourage customers to know the real value of their customers.
Segmentation is a strategic tool for organizations to group customers by their common needs; but in the era of digital transformation and unstable markets, customer segments change rapidly. It’s important to understand the dynamics of these changes to predict and manage them efficiently. In the present study, the patterns of customers’ dynamics have been investigated using big-data analytics in the banking industry. The results revealed thirteen categories of associations between the dynamics of customers and market trends which can be used to predict future dynamics of customers and direct it in the favor of the organization.
واقعیتهای رفتار و روابط چین با ایران چیست؟
نگاه فریدون خاوند: همزمان با اوجگیری مقاومتناپذیر جایگاه چین در اقتصاد جهانی، نقش این ابرقدرت در صحنه ژئوپولیتیک بینالمللی نیز بهسرعت رو به گسترش است.
کشوری که در ادبیات سیاست جهانی «امپراتوری میانه»، «اژدها» و یا «امپراتوری زرد» لقب گرفته، در راه پاسداری از منافع خود با آهنگی پرشتاب به مناطق حساسی رخنه میکند که پیش از این در انحصار قدرتهای مستعمراتی و یا ابرقدرتهای برآمده از جنگ جهانی دوم بودند.
خلیج فارس یکی از همین مناطق است.
غولی نورسیده در منطقه خلیج فارس
در فاصله دهم تا چهاردهم ژانویه، وانگ یی، وزیر خارجه چین که به تازگی از یک سفر دورهای در آفریقا به کشور خود بازگشته بود، با وزیران خارجه عربستان سعودی، کویت، عمان، بحرین، و ایران، و نیز دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، در پکن دیدار کرد.
حضور کموبیش همزمان شماری از مسئولان ارشد دیپلماتیک منطقه خلیج فارس در پایتخت چین یک بار دیگر نشان میدهد که جمهوری خلق چین در پی تحکیم مواضع خود در مهمترین مرکز روابط کلیدی بین بازاری نفت و گاز جهان است و خواهناخواه به بازیهای پیچیده و حساس در روابط میان قدرتهای محلی این منطقه کشانده شده است.
وزیر خارجه ایران از شروع عملیاتی شدن سند همکاریهای ۲۵ ساله با چین خبر داد
نکته مهم آنکه ترکیه نیز، بهعنوان یک قدرت قدیمی خاورمیانهای، دوازدهم ژانویه وزیر خارجه خود را به پکن فرستاد.
این بالهٔ بزرگ دیپلماتیک نشان میدهد که دیدار اخیر حسین امیرعبداللهیان از پکن را نباید بهعنوان یک رویداد منزوی و تنها در چارچوب روابط دوجانبه میان ایران و چین بررسی کرد. در بازی بزرگ ژئوپولیتیکی که چین را در صفحه شطرج جهانی رودرروی قدرتهای غربی قرار داده، ایران یکی از مهرههایی است که قرار است در کنار دیگر مهرهها در خاورمیانه و خلیج فارس در راستای منافع رو به افزایش این ابرقدرت نوظهور به کار گرفته شوند.
چین بهمنزله یک قدرت نورسیده در خاورمیانه طبعاً به نفت و گاز این منطقه نیاز دارد. البته انرژیهای فسیلی، با توجه به آنچه در عرصه محیط زیست و گرمایش زمین میگذرد، در آیندهٔ نهچندان دور نقش کلیدی خود را از دست خواهند داد، ولی تا آن زمان اقتصاد بسیار قدرتمند چین به نفت و گاز فراوان نیاز خواهد داشت که بخش بسیار مهمی از آن باید از منطقه خلیج فارس تأمین شود.
از سوی دیگر ابرپروژه «راه نوین ابریشم» (یا ابتکار کمربند-جاده)، که ستون فقرات طرحهای آتی چین برای گسترش نفوذش در جهان است، حتماً باید از خاورمیانه بگذرد. پویایی دیپلماسی چین در رابطه با این منطقه، که حضور کموبیش همزمان وزیران خارجه کشورهای ساحلی خلیج فارس در پکن یکی از مظاهر آن بود، در پیوند با همین چشمانداز قابل درک است.
رسانههای جمهوری اسلامی به دیدار دیگر وزیران خارجه کشورهای ساحلی خلیج فارس از چین چندان اشارهای نکردند و تنها بر دیدار حسین امیرعبداللهیان از پکن متمرکز شدند، عمدتاً در پیوند با آنچه «سند همکاری جامع راهبردی میان ایران و چین» و یا «توافق ۲۵ ساله ایران و چین» نامیده میشود.
سخن بر سر متنی است که هفتم فروردین ماه ۱۴۰۰ در تهران به امضای وزیران خارجه دو کشور رسید. این متن که در بسیاری موارد به نادرست «قرارداد» نامیده میشود، تنها «تفاهمنامه»ای است بر سر «نقشه راه» همکاریهای اقتصادی میان دو کشور که قرار است خطوط اجرایی آن بعداً تعیین شود.
یادآوری میکنیم که «قرارداد» زاینده آثار الزامآور حقوقی است، حال آنکه «تفاهمنامه» فاقد چنین آثاری است و تنها بر توافق میان طرفین بر سر دستیابی به یک سلسله هدفهای کلی تأکید میکند که جزئیات آنها باید بعداً مشخص بشود.
به بیان دیگر، آنچه در آخرین هفتههای زمامداری حسن روحانی بهعنوان «قرارداد قرن» به افکار عمومی ایران و جهان فروخته شد، تنها تفاهمنامهای بود که چین پیشتر مشابه آن را با مصر، عراق، عربستان سعودی و امارات عربی متحده امضا کرده بود.
شماری از رسانههای بینالمللی امضای این تفاهمنامه را یک دگرگونی ژئوپولیتیک بزرگ در مناسبات چین با یک کشور مهم خاورمیانه به شمار آوردند و شماری دیگر از یک «بلوف» سخن گفتند که همزمان با آغاز گفتوگوهای وین بر سر زنده کردن «برجام»، به جمهوری اسلامی امکان میداد به طرف غربی گفتوگوها بگوید «ما برخلاف تصور شما تنها نیستیم و از پشتیبانی همهجانبه دومین قدرت بزرگ اقتصادی دنیا برخورداریم.»
چه اهدافی پشت دهها توافقنامهٔ درازمدت چین با دیگر کشورهاست؟
به هر حال وزیر خارجه جمهوری اسلامی دیدار خود از پکن را «سرآغاز اجرای توافق ۲۵ ساله ایران و چین» اعلام کرد و احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، در تعریف این سرآغاز چنین گفت: «اکنون هر کدام از وزارتخانهها در حوزههای مربوط به خود با طرف چینی وارد مذاکره شدهاند تا به یک قرارداد مشترک برسند.»
این حرف بار دیگر تأیید میکند که متن به امضا رسیده در فروردین ۱۴۰۰ تنها یک تفاهمنامه کلی بوده برای فراهم کردن زمینه امضای قراردادهایی که از این پس باید مورد مذاکره قرار بگیرند.
احسان خاندوزی چنین میگوید: «بر اساس اطلاعات من تاکنون این قراردادها به مرحله انعقاد نهایی و آغاز اجرا نرسیده است و این موضوع مستلزم مذاکرات اولیه بود که در سفر اخیر امیرعبداللهیان به چین و صحبتهایی که با همتای چینی خود داشت، مقدمات لازم انجام شده است..
این سخنان، با توجه به آنچه طی سالهای گذشته در روابط اقتصادی میان تهران و پکن دیده شده، سروصداهای فروردین ماه گذشته درباره چشمانداز سرمایهگذاریهای ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد.
واقعیتهای روابط ایران و چین
رسانههای جمهوری اسلامی (و نیز بخش مهمی از اپوزیسیون نظام تهران) بر بزرگ کردن نقش چین به عنوان شریک ویژه اقتصادی ایران اصرار میورزند.
تردیدی نیست که در پی ویران شدن پلهای ارتباطی ایران با ایالات متحده آمریکا و ایجاد موانع گوناگون در روابط اقتصادی نظام تهران با شمار زیادی از قدرتهای اروپایی و آسیایی متحد روابط کلیدی بین بازاری آمریکا، جمهوری اسلامی از سر ناچاری عمدتاً به جمهوری خلق چین روی آورد، بهویژه از آن رو که این قدرت نوظهور در چهار دهه گذشته، از لحاظ اقتصادی، از قلهای به قله بالاتر پرید و نقش بسیار بزرگی را در بازرگانی بینالمللی، انتقال فناوری و عرصههای مالی بر عهده گرفت.
با این همه، برخلاف آنچه دستگاه رهبری جمهوری اسلامی ادعا میکند، همکاری اقتصادی چین با جمهوری اسلامی هیچگاه به یک مشارکت برد-برد و ریشهدار در خدمت منافع دو کشور بدل نشد و تهران، بهویژه در روابطش با پکن طی سالهای اخیر، تا سطح یک شریک حاشیهای تنزل یافت.
با اطمینان میتوان گفت که اگر ایران به یک بازیگر عادی در سطح جهانی بدل میشد و مناسبات بینالمللی خود را بر تنشزدایی و همهجانبهگرایی استوار میکرد، میتوانست روابطش را با پکن به سطوحی بسیار بالاتر و سودمندتر از آنچه امروز میبینیم ارتقا دهد و از ظرفیتهای عظیم اقتصادی چین بهگونهای بهینه برای تحکیم مواضع ژئواکونومیک و ژئوپولیتیک خود بهرهبرداری کند.
روابط ایران و چین؛ توهمها و واقعیتها
واقعیتهای روابط اقتصادی ایران و چین را نه در تبلیغات رسانههای دولتی تهران بلکه در نوشتهها و گفتههای فعالان اقتصادی و محافل کسبوکار ایران باید جستجو کرد. یکی از بهترین منابع در این زمینه متنی است زیر عنوان «ایران و چین: آینده دیپلماسی اقتصادی» که شهریور ماه گذشته از سوی «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» منتشر شده است.
در اینجا بعضی از نکات مطرحشده در گزارش «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» را پیرامون چند پرسش خلاصه میکنیم:
۱. ایران در مبادلات نفتی با چین در چه وضعیتی است؟
«در یک دهه اخیر چین استراتژی متنوعسازی منابع وارداتی خود را همچنان به پیش برده و توان چانهزنی بیشتری نسبت به صادرکنندگان، به ویژه ایران یافته است. حاصل فرایند تشدید تحریمهای ایران از یک سو و پیشبرد استراتژی متنوعسازی چین از دیگر سو، تنزل جایگاه ایران از یکی از سه تأمینکننده اصلی نفت مورد نیاز چین به تأمینکننده فرعی است. در این فرآیند کشورهایی مانند عراق و بهویژه روسیه سهم ایران از این بازار را تصاحب کردهاند.»
اضافه کنیم که در مورد حجم واقعی صدور نفت ایران به چین آمار دقیقی در دست نیست. گویا در ماههای اخیر چین از ایران حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه نفت در روز وارد کرده، ولی نفت وارداتی به نام محمولههای صادراتی عمان یا مالزی وارد چین شدهاند، آن هم با قیمتی چند دلار پایینتر از نرخ بازار بینالمللی.
۲. چین چقدر در منابع نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کرده است؟
«افزون بر افت واردات نفت چین از ایران، سرمایهگذاری این کشور در زیرساختهای انرژی ایران نیز در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است. در سالهای اخیر مهمترین قرارداد ایران و چین در حوزه انرژی معطوف به توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی بود که پس از خروج ایالات متحده از برجام و خروج توتال از قرارداد توسعه فاز ۱۱، شرکت چینی CNPC نیز پس از مدتی تحت فشار ایالات متحده از این قرارداد خارج شد.
در مقام مقایسه سرمایهگذاری چین در صنعت نفت عراق در دهه اخیر حدود ۲۰ میلیارد دلار بوده است. چین با روسیه قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری در زمینه صادرات گاز امضا کرده و حدود ۳۰ میلیارد دلار در مجموعه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس سرمایهگذاری کرده که بخش عمدهای از سرمایهگذاریها در حوزه انرژی بوده است.
مادامی که تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران تداوم یابد، احتمالاً تغییرات مهمی در رفتار شرکتهای چینی رخ نخواهد داد و این شرکتها تمایلی به سرمایهگذاری در ایران نخواهند داشت.»
۳. ایران در مبادلات بازرگانی چین چه جایگاهی دارد؟
در گذشته ایران در منطقه غرب آسیا در کانون دیپلماسی چین قرار داشت، «اما در یک دهه اخیر به دلیل تداوم و تشدید تحریمها که روابط کلیدی بین بازاری نااطمینانی دوامداری را در اقتصاد سیاسی کشور ایجاد کرده، زمینه برای تضعیف موقعیت ایران در دیپلماسی ایران در غرب آسیا فراهم شده است.»
زاویهخوانی کوتاه تفاهمنامه ایران و چین
«در سال ۲۰۲۰ بر مبنای گمرک چین حجم مبادلات تجاری ایران و چین حدود ۱۴ میلیارد دلار بوده است که ۰.۲۸ درصد از مجموع تجارت خارجی چین محسوب میشود. روشن است که حجم تجارت ایران با چین از اغلب کشورهای کلیدی غرب آسیا کمتر است. به دیگر سخن اهمیت تجارت با ایران در قیاس با طیفی از همسایگان، برای چین کاهش یافته است.»
«به دیگر سخن کشورهای کلیدی در محیط همسایگی ایران در سالهای اخیر روابط اقتصادی و تجاری خود را با چین به شدت توسعه دادهاند و در قیاس با ایران موقعیت بهتری را در دیپلماسی اقتصادی چین کسب کردهاند.
قزاقستان به هاب لجیستیک و انرژی در دیپلماسی اقتصادی چین بدل شده، مهمترین پروژه از مجموعه «ابتکار کمربند-راه» در پاکستان در حال اجراست و امارات عربی متحده به هاب لجستیک چین در خاورمیانه بدل شده است. این تغییرات روابط کلیدی بین بازاری در حالی صورت گرفته که اقتصاد ایران در شبکه پیچیده تحریم گرفتار بوده است. بر خلاف تصورات رایج، ایران در توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاری با چین، از همسایگان عقب مانده است.»
۴. ایران در ابرپروژه راه نوین ابریشم چین (ابتکار کمربند-راه) چه جایگاهی دارد؟
«نقش ایران در این طرح از هنگام اجرای آن در سال ۲۰۱۳ تاکنون همواره مورد بحث و گمانهزنی بوده است. در اولین نقشههایی که از این طرح منتشر شد، ایران بهعنوان قلب راه ابریشم تلقی میشد، زیرا مهمترین و تنها کریدوری که در مسیر خشکی ترسیم شده بود از ایران عبور میکرد. اما آنچه به عنوان نقش کلیدی ایران در این طرح مطرح شد، در واقعیت چندان تحقق نیافت.»
تا کنون ایران و چین «تنها در سطح سران در مورد همکاری با یکدیگر در قالب این طرح به تفاهم رسیدهاند و در سند همکاری راهبردی دو کشور نیز اجرای مشترک پروژهها در قالب «ابتکار کمربند-راه» مورد تأکید قرار گرفته است. اما در عمل دو پروژه ریلی در ایران (پروژه برقی کردن خط آهن تهران-مشهد و احداث راهآهن سریعالسیر تهران-اصفهان) را میتوان در قالب همکاریهای دو کشور در طرح ابریشم قلمداد کرد. این دو طرح در دوره اجرایی شدن توافق هستهای وارد فاز اجرایی شدند، اما با خروج ایالات متحده از این توافق و درگیری شدید ایران با ویروس کرونا، اجرای این دو طرح متوقف شد.»
۵. توافق ۲۵ ساله ایران و چین چه آیندهای دارد؟
«مرکز پژوهشهای اتاق ایران» امضای توافق ۲۵ ساله تهران و پکن (سند همکاری جامع راهبردی میان ایران و چین) را فصلی تازه در تاریخ ۵۰ ساله روابط دو کشور ارزیابی میکند و مینویسد با این سند، «جایگاه چین در دیپلماسی اقتصادی ایران از ابزاری برای حفظ بقای اقتصادی به شریک کلیدی برای پیشبرد توسعه بدل شده است.»
گزارش جدید سرمایهگذاری خارجی در جهان؛ جایگاه ایران کجاست؟
با روابط کلیدی بین بازاری این همه به نظر میرسد که «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» چشمانداز تفاهمنامه میان دو کشور را با آینده گفتوگوهای جاری وین بر سر زنده کردن «برجام» مرتبط میداند. اگر این گفتوگوها به ثمر برسد و «برجام» دوباره زنده شود، «چین به عنوان شریک اول تجاری، اقتصادی و فناورانه ایران یکی از برندگان کلیدی خواهد بود. » در این صورت «واردات نفت چین از ایران احتمالاً به سرعت به شرایط پیش از خروج ایالات متحده از توافق باز خواهد گشت و انرژی بار دیگر نقش کانونی خود را در روابط دو کشور ایفا خواهد کرد.»
از دیدگاه «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» پیشبرد روابط تهران و پکن در گرو حل مشکلات ایران با «افایتیاف» نیز هست، زیرا «چین اخیراً اقدامات سرسختانهتری برای ارتقای استانداردهای این کشور در مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در دستور کار خود قرار داده است. احتمالاً مادامی که مسائل باقیمانده میان ایران و گروه ویژه اقدام مالی حلوفصل نشود، سیستم بانکی چین روابط نرمالی با ایران نخواهد داشت.»
در عوض، اگر گفتوگوهای جاری در وین بر سر زنده کردن «برجام» به شکست بینجامد، آینده روابط تهران و پکن و از جمله «سند همکاری جامع راهبردی میان ایران و چین» نیز به خطر خواهد افتاد.
در صورت فروپاشی نهایی «برجام»، آینده روابط تهران و پکن بر اساس ارزیابی «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» چنین خواهد بود: «وضعیت موجود در روابط ایران و چین احتمالاً با فرودهایی تداوم خواهد یافت. چین به خرید حداقلی نفت تداوم خواهد بخشید و حمایت سیاسی از این کشور را در صورتی که ایران به عنوان مقصر فروپاشی برجام تلقی نشود، ادامه خواهد داد.
اما در صورتی که تسلیحاتی شدن برنامه هستهای این کشور محرز گردد یا پکن نگران ابعاد تسلیحاتی برنامه هستهای ایران گردد، احتمالاً در اِعمال فشار بر ایران مشارکت خواهد کرد، زیرا عدم اشاعه تسلیحات هستهای در خاورمیانه یکی از اصول کلیدی در سیاست خارجی چین محسوب میشود.»
روابط کلیدی بین بازاری
مجموعه تست های مرور کل کتاب اقتصاد دهم انسانی
تیم مدیریت گاما
سری 2 سوالات میانترم: آزمون مجازی ترم اول اقتصاد دهم (درس 1 تا 7)
تیم مدیریت گاما
آزمون درس 1 تا 6 کتاب اقتصاد دهم انسانی
تیم مدیریت گاما
آزمون اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا (س) | درس 11: رشد و پیشرفت اقتصادی
مجموعه سوالات امتحانی اقتصاد دهم انسانی | درس 6: نقش دولت در اقتصاد چیست؟
آزمون نوبت اول اقتصاد دهم دبیرستان روابط کلیدی بین بازاری روابط کلیدی بین بازاری حضرت خدیجه خالخیل | دی 1399
سید حسین مصطفی نژاد…
آزمون نیمسال اول اقتصاد دهم دبیرستان نور سراج | دی 1400
علی افلاکی خسروشاهی
سوالات امتحان اقتصاد دهم | درس 4: مرز امکانات تولید
سوالات امتحان اقتصاد دهم | درس 1: کسب و کار و کارآفرینی
امتحان مستمر اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا | درس 1 و 2
سؤالات امتحانی اقتصاد دهم دبیرستان شهید هاشمی نژاد | درس 1: کسب و کار و کارآفرینی
سوالات آزمون نوبت اول اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا (س) | دی 1400
سوالات آزمون تستی نوبت دوم اقتصاد روابط کلیدی بین بازاری دهم دبیرستان فاطمه الزهرا (س) | خرداد 1400
۵ تفاوت عمده و کلیدی بین تبلیغات و روابط عمومی
هر دو تبلیغات و روابط عمومی هم به ساخت برند کمک میکنند و هم با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند. اساسیترین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی این است که برای فضای تبلیغاتی بایستی هزینهای پرداخت کنید در حالی که نتایج روابط عمومی از طریق ارائه اطلاعیههای مطبوعاتی و موضوعات به رسانهها شکل میگیرد. در تفاوت تبلیغات و روابط عمومی به عنوان مثال، شما باید فضای تبلیغاتی بنر آنلاین را بخرید اما میتوانید یک داستان را به یک پایگاه خبری اختصاص دهید. همچنین چیزی به نام رسانههای متعلق به آن وجود دارد که از همان محتوایی که برای وب سایت خود ایجاد کردهاید یا عکسها و فیلمهایی که برای رسانههای اجتماعی خود تهیه روابط کلیدی بین بازاری کرده اید، تشکیل شده است. حال بیایید برخی از عوامل دیگر تفاوت تبلیغات و روابط عمومی را بررسی کنیم:
ویدیو پیشنهادی : آموزش بازاریابی
اولین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی: هدف گذاری:
در حالی که شرکت ها و سازمان های تبلیغاتی در درجه اول مشتریان بالقوه را هدف قرار میدهد، متخصصان روابط عمومی آرزو میکنند که شبکه گستردهتری را به خود اختصاص دهند. افراد هدفمند در حوزه روابط عمومی میتوانند داخلی یا خارجی باشند. آنها میتوانند شامل کارمندان، سرمایهگذاران، مشتریان، رسانهها، قانونگذاران و اشخاص دیگر باشند. همچنین دسته جدیدی به نام تأثیر گذاران وجود دارند که به افرادی که ارتباطات زیادی با اشخاصی مانند افراد مشهور یا سیاستمداران دارند یا اینکه دنبال کنندگان بالایی در رسانههای اجتماعی دارند، اشاره دارد و از عمدهترین موارد تفاوت تبلیغات و روابط عمومی محسوب میشوند.
ویدیو پیشنهادی : دیجیتال مارکتینگ
دومین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی: اهداف و افعال:
تفاوت تبلیغات و روابط عمومی این است که روابط عمومی به ایجاد آگاهی و شهرت برند کمک میکند. اهداف و افعال پشت پرده موفقیت آمیز روابط عمومی به این واقعیت مربوط میشود که مصرف کنندگان اعتماد بیشتری به آنها میکنند و به احتمال زیاد با شرکتی که میشناسند و آن را تحسین میکنند، تجارت کنند. به منظور ایجاد فروش، تبلیغات برای یک بازار هدف خاص تولید میشود. آنها معمولاً بیشتر بر ایجاد یک محصول یا خدمات تمرکز دارند تا ایجاد شهرت.
سومین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی: کنترل:
هنگام خرید یک تبلیغ، تصمیم میگیرید که چگونه تبلیغات به نظر برسد، چه بگوید، کجا قرار بگیرد و چه زمانی اجرا شود. میزان قرار گرفتن در معرض تبلیغات تا حد زیادی به میزان پول مورد نظر برای خرج در این زمینه بستگی دارد. وقتی صحبت از روابط عمومی میشود و به طور خاص با رسانه کار میکنید، کنترل کمتری دارید. تفاوت تبلیغات و روابط کلیدی بین بازاری روابط عمومی در این است که رسانهها تصمیم میگیرند که چگونه اطلاعات شما در اخبار ارائه شود و حتی آن را نیز پوشش دهند.
ویدیو پیشنهادی : آموزش مدیریت برند
چهارمین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی: استراتژی:
با تبلیغات، یک هدف کوتاه مدت در ذهن وجود دارد. تبلیغات به فصلهای خرید خاص(خرید تعطیلات) فکر میکند، کالای جدید یا ترویج معاملات ویژه برای رونق فروش استراتژی آن است. متخصصان روابط عمومی همواره به دنبال تصویر بزرگی هستند و اطلاعات مهمی را در مورد نام تجاری خود تهیه میکنند تا بتوانند پایگاهی پایدار و اختصاصی از “طرفداران برند” ایجاد کنند که شامل مصرف کنندگان و سایر ذینفعان باشد. این تفاوت تبلیغات و روابط عمومی به حفظ برند کمک بسیاری میکند.
پنجمین تفاوت تبلیغات و روابط عمومی: اعتبار:
مصرف کنندگان به آنچه که تبلیغات به آنها میگوید، اعتقادی ندارند. زیرا هرکسی که برای آنان آگهی تولید میکند، دقیقاً آنچه که تبلیغ میگوید را به آنها دیکته میکند. از طریق روابط عمومی، پیامها توسط شخص ثالث مورد اعتماد یعنی رسانهها ابلاغ می شود و به مراتب اعتبار بیشتری دارند.
اهداف روابط عمومی:
برخی از اهداف اصلی روابط عمومی و تفاوت تبلیغات و روابط عمومی؛ ایجاد، حفظ و نگهداری شهرت سازمانی، تقویت حیثیت آن و ارائه تصویر مطلوب است.این مطالعات نشان داده است كه مصرف كنندگان معمولاً تصمیمات خرید خود را بر اساس اعتبار شركت بنا میكنند، بنابراین روابط عمومی میتواند تأثیر مشخصی در فروش و درآمد داشته باشد. روابط عمومی میتواند بخش مؤثری از استراتژی کلی بازاریابی یک شرکت باشد. در مورد یک شرکت انتفاعی، روابط روابط کلیدی بین بازاری عمومی و بازاریابی باید به طور هماهنگ انجام شود تا مطمئن شوند که برای دستیابی به اهداف مشابه تلاش میکنند.
ویدیو پیشنهادی : آموزش مدیریت فروش
یکی دیگر از اهداف اصلی روابط عمومی و تفاوت تبلیغات و روابط عمومی، ایجاد اراده خوب برای سازمان است. این امر شامل کارکردهایی مانند روابط کارمندان، روابط سهامدار و سرمایه گذار، روابط رسانهای و روابط جامعه است. روابط عمومی ممکن است در مورد بسیاری از موارد مرتبط با سازمان از جمله تجارت کل، قوانین جدید و نحوه استفاده از یک محصول خاص و همچنین غلبه بر تصورات غلط و تعصبات عملکردی، به آموزش مخاطبان خاص خود بپردازد. به عنوان مثال، یک سازمان غیرانتفاعی ممکن است تلاش کند تا در مورد دیدگاه خاصی به مردم آموزش دهد در حالی که انجمنهای صنفی ممکن است برنامههای آموزشی را در مورد صنایع خاص و محصولات و شیوههایی استفاده آنها انجام دهند.
مقاله پیشنهادی : رفتار مصرف کننده
وظایف روابط عمومی:
روابط عمومی مربوط به مدیریت شهرت است. حرفه روابط عمومی شامل به دست آوردن درک و پشتیبانی از مشتریان و همچنین تلاش برای تأثیرگذاری بر عقیده و رفتار است. برای ایجاد، حفظ و مدیریت اعتبار مشتریان بایستی از همه اشکال رسانه و ارتباطات استفاده کرد. حوزههای روابط عمومی از نهادهای عمومی و خدمات گرفته تا مشاغل و سازمان های داوطلبانه متغیر است.
مقاله پیشنهادی : استراتژی قیمت گذاری
وظایف روابط عمومی بسیار متنوع است و به سازمان و بخش آن بستگی دارد. این وظایف اغلب شامل موارد زیر است:
- برقراری ارتباط با همکاران و سخنگویان کلیدی
- تحقیق، نگارش و توزیع اطلاعیه های مطبوعاتی در رسانههای هدفمند
- جمع آوری و تجزیه و تحلیل پوشش رسانهای
- نگارش و ویرایش مجلات داخلی، مطالعات موردی، گفتارها، مقالهها و گزارشهای سالانه
- تهیه و نظارت بر تولید بروشورهای تبلیغاتی، جزوات، فیلم های تبلیغاتی، عکسها و برنامههای چند رسانهای
نقش تبلیغات در روابط عمومی:
تبلیغات نقش عمدهای در تجارت و روابط عمومی دارد. دنیای تجارت رقابتی است و از تبلیغات برای معرفی یک تجارت، ایجاد یک برند و موقعیت یک شرکت، محصول یا خدمات در برابر رقابت استفاده میشود. تبلیغات پیامهای استراتژیک ارائه میدهد و آگاهی را در بازار افزایش میدهد. تأثیر عمده تبلیغات بر روی تجارت، توانایی تأثیرگذاری بر تصمیمات خریدار است. تبلیغ کنندگان محصول یا خدمات خود را به روشی معتبر و تأثیرگذار برای آموزش مشتریان بالقوه خود معرفی میکنند.
مقاله پیشنهادی : نحوه صحیح قیمتگذاری
در برخی موارد، روابط عمومی پیشی گرفتن از تبلیغات را به عنوان روش برتر برای تبلیغ یک شرکت یا کالای خاص شروع کرده است. به عنوان مثال، صنعت دخانیات مطالعه خوبی را در مورد مهاجرت از تبلیغات به روابط عمومی ارائه میدهد. مقررات منع تبلیغات سیگار رادیو و تلویزیون تأثیر عظیمی بر فروش گذاشت. در واکنش به این قضیه، صنعت دخانیات با استفاده از تکنیکهای روابط عمومی برای افزایش حضور برند دست به کار شد.
شرط کلیدی برای صعود قیمت سکه در بازار امروز
اقتصادنیوز : قیمت سکه در معاملات پشت خطی دیشب نسب به قیمت روز یکشنبه پایین تر بود اما در مقایسه با قیمت معاملات پشت خطی شنبه شب 40 هزار تومان رشد کرده بود.
به گزارش اقتصادنیوز ، بازار سکه روز گذشته با سر زمین خورد و فلز گران بهای داخلی تقریبا 130 هزار تومان از ارزش خود را از دست داد اما در نهایت سکه توانست بالای محدوده مقاومتی 13 میلیون و 200 هزار تومان باقی بماند.
به عقیده برخی از تحلیلگران درصورتی که فلز گران بهای داخلی بالای این محدوده تثبیت شود احتمال رسیدن آن به محدوده 13 میلیون و 500 هزار تومان وجود دارد.
سکه بازان چشم به بازار طلا دارند یا ارز؟
معامله گران باور دارند که بازار سکه بیشتر تحت تاثیر بازار ارز تهران رفتار می کند و با وجود عقب نشینی طلای جهانی ، سکه بازان در موقعیت فروش قرار نگرفتند . آنها معتقدند که با افزایش قیمت دلار ، خریدها در بازار سکه هم بالا رفت.
دیروز ارزش ذاتی سکه 12 میلیون و 667 هزار تومان به دست آمد و اندازه حباب سکه هم در محدوده 4 درصد بود.ارزش واقعی سکه با قیمت بازاری آن بیش از 500 هزار تومان بود .
قیمت سکه امروز گران می شود؟
قیمت سکه در معاملات پشت خطی دیشب نسب به قیمت روز یکشنبه پایین تر بود اما در مقایسه با قیمت معاملات پشت خطی شنبه شب 40 هزار تومان رشد کرده بود.
معامله گران معتقدند در صورتی که اسکناس آمریکایی در بازار امروز صعودی شود این امر می تواند زمینه ساز رشد سکه شود .
دیدگاه شما