خطوط روند (Trend Lines) در تحلیل تکنیکال
روند در بازار فارکس به تمایل قیمت به حرکت کردن در یک جهت خاص و در یک دوره زمانی، اطلاق می گردد. روند ها می توانند خیلی کوتاه بوده و یا در بلند مدت ادامه پیدا کنند، صعودی باشند یا نزولی و حتی می روند یا trend چیست؟ توانند بدون جهت بوده و در یک کانال افقی در حرکت باشند. ولی به هر صورت موفقیت در بازار فارکس یعنی توانائی تشخیص همین روند ها و ورود و خروج به موقع از آنها. ما در این متن سعی می کنیم به روند های صعودی(Up Trend)، نزولی (down Trend) و بازار بدون روند (Side way) یا (Range Bound) بپردازیم.
تشخیص روند
تشخیص روند بازار یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال در بازار فارکس می باشد. اما روند دقیقا" به چه معنی است؟ و مهم تر از آن، چه زمانی بازار در شرایط روند قرار دارد؟ به طور کلی هرگاه بازار شرایط زیر را داشته باشد، یعنی روند در آن وجود دارد:
- روند صعودی (Uptrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری higher high و یا higher low بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر بالا رفتن High هائی بسازد که از High های قبلی بالاتر باشد و در مسیر اصلاح نیز low هائی بسازد که از Low های قبلی بالاتر باشند، می گویند بازار در روند صعودی قرار دارد.
- روند نزولی (Downtrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری lower low و یا lower high بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر پائین رفتن Low هائی بسازد که از Low های قبلی پائین تر باشد و در مسیر اصلاح نیز High هائی بسازد که از High های قبلی پائین تر باشد، می گویند بازار در روند نزولی قرار دارد.
- حالت Range Bound و یا Sideway: در شرایطی که بازار از قوانین ذکر شده در بخش روند پیروی نمی کند، اصطلاحا" می گویند بازار در حالت sideway یا trendless یا Range قرار دارد. در این شرایط بازار می تواند به دوشکل زیر نوسان داشته باشد:
- قیمت بین دو خط مشخص حمایت و مقاومت نوسان کند.
- محدوده مشخصی برای نوسان قیمت وجود نداشته باشد.
در مثال زیر نمونه ای از بازار sideway بدون حدود مشخص نوسان را ملاحظه می کنید:
در شکل فوق قیمت بازار، مسیر مشخصی را دنبال نمی کند و قیمت به طور بی نظمی کم و زیاد می شود. قیمت higher high و lower low، تشکیل می دهد، ولی از الگوی مشخصی تبعیت نمی کند. در این شرایط تصمیم گیری برای معامله گر فارکس بسیار مشکل خواهد بود. در مثال زیر نمونه از range market را با قابلیت تعیین خطوط حمایت و مقاومت مشخص، مشاهده می کنید:
خطوط روند (Trend Lines)
خطوط روند ابزار بسیار مهمی برای تشخیص، تایید و اندازه گیری شدت روند می باشند.این خطوط، خطوطی هستند که دو یا چند نقطه مهم بالا یا پایین نمودار را به هم وصل می کنند و در ادامه، این خطوط می توانند نقش خطوط حمایت یا مقاومت را بازی کنند. از این رو خطوط روند را می توانیم به بیانی خطوط حمایت و مقاومت مورب قیمت در مسیر روند در نظر بگیریم.
در مثال زیرنمونه ای از خط روند صعودی (uptrend)، ترسیم شده است.
در مثال فوق خط روند صعودی از اتصال چهار نقطه higher low به یکدیگر ترسیم شده است. تا زمانی که قیمت بازار بالاتر از این خط قرار دارد، بازار را Uptrend می نامیم. هر گاه قیمت از حد حمایت روند، پایین تر بیاید یکی از سه سناریوی زیر اتفاق می افتد:
- روند قیمت معکوس (Reversal) خواهد شد.
- قیمت در یک دوره اصلاحی (Correction) قرار گرفته و مجددا" به ادامه روند باز می گردد.
- قیمت در یک دوره تثبیت افقی (Consolidation period (range)) قرار گرفته و احتمالا" به روند خود ادامه می دهد.
در مثال زیرنمونه ای از خط روند نزولی (Down Trend)، ترسیم شده است.
در مثال فوق شاهد یک خط روند نزولی هستید و نشانگر این حقیقت است که تقاضا برای محصول مورد نظر، در حال کاهش می باشد. خط روند مورد نظر از اتصال چهار Lower High به یکدیگر ترسیم شده است. تا زمانی که قیمت در زیر خط روند باشد روند بازار نزولی (Downtrend) خواهد بود. اما همان گونه که می بینیم، خط روند شکسته شده و یکی از سه سناریوی زیر در ادامه محتمل خواهد بود:
Trend
روند - حرکت نرخ به جهت خاصی در بازار فارکس است. تغییرات روند در تجزیه و تحلیل تکنیکال بررسی میشود. روند میتواند چند نوع باشد: نزولی (bear)، صعودی (bull) و جانبی (empty و یا flats). به طور معمول هنگام روند نزولی توصیه میشود معاملات برای فروش باز کرد و هنگام روند صعودی - معاملات خرید. در صورت عدم وجود روند توصیه میشود هیچ معامله ای انجام نشود.
دیگر واژههای این موضوع
مقالات تحلیل با این موضوع
16 September, 13:18
16 September, 12:45
15 September, 15:56
15 September, 14:08
معاملات آنلاین
- معامله با سیگنال
- پلتفرمها و آپلیکیشنها
- سرمایه گذاری
- واریز و برداشت وجوه
تجزیه و تحلیل بازار
- اخبار FXStreet
- سیگنالهای تجاری Autochartist
موارد دیگر
- اطلاعات تماس
- قراردادها و قوانین
- سوالات متداول
- تالار گفتگو
© 1998-2022 Alpari Limited
برند آلپاری:
Alpari Limited, Suite 305, Griffith Corporate Centre, Kingstown, Saint Vincent and the Grenadines, is incorporated under registered number 20389 IBC 2012 by the Registrar of International Business Companies, registered by the Financial Services Authority of Saint Vincent and the Grenadines.
آلپاری عضوی از کمیسیون مالی می باشد , که یک سازمان بین المللی مرتبط با حل و فصل شکایات در صنعت سرویس های مالی در بازار فارکس است.
ریسک پذیری: قبل از شروع کار باید با شرایط و ریسکهای بازار آشنایی کامل داشته و به سطح تجربیات و مهارت خود اطمینان داشته باشید
روند چیست و چطور آنرا تحلیل کنیم؟ معرفی انواع روند در بازارمالی
معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.
هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.
یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.
شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.
تحلیل روند چیست؟
تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.
نکات مهم
- تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
- تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم تکرار خواهد شد.
- تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.
روند چیست و چند نوع است؟
به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.
بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.
خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.
یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.
چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟
یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.
این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.
اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.
به زبان ساده، روند یا trend چیست؟ خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.
تحلیل روند به زبان ساده
ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.
ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.
تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.
استراتژی های تحلیل روند
استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.
برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.
نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟
معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
- میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
- اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
- خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.
اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.
مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.
برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.
نتیجه گیری
تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.
وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.
خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟
از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا میکنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند و سپس ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمتها در آینده عمل کند.
ما میتوانبم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت و مقاومت را دربارهی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت ما را در ذهن داشته باشید.
خط روند صعودی
یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل میشود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.
خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکنند و نشان میدهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی میشود و عزم شدید خریداران را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی میمانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه میدهد. شکسته شدن روند صعودی نشان میدهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.
خط روند نزولی
یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل میشود. اوج دوم باید پایینتر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.
خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکنند و نشان میدهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت میشود و عزم قوی فروشندگان را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند نزولی باقی میمانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان میدهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.
تنظیمات مقیاس
هنگامی که روند یا trend چیست؟ قیمتها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده میشوند، به نظر میرسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار میگیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم میکنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشنهای بررسی نمودار به کاربران اجازه میدهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.
یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش میدهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان میدهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت میکنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر میرسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.
در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس میکند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.
در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرمتر به نظر میرسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.
اعتبار سنجی
برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده میشود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمیتوان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعرها یا اوجها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید میکند.
نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان میدهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.
فاصله بین نقاط
سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده میشوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده میشوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوجها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه میتواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوجهای) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.
در مثال وال مارت (WMT)، به نظر میرسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع میشود و تا اوج واکنش فوریه ادامه مییابد، امکان پذیر است.
زاویه
با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش مییابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.
ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر میرسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمانبندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار دادههای نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز میتواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.
خطوط روند داخلی
گاهی اوقات به نظر میرسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، میتوان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمتها میتوانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهشهایی ایجاد کنند که اوجها و قعرها را مخدوش میکنند. یکی از روشهای مقابله با واکنشهای بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهشهای قیمت را تا حد معقولی نادیده میگیرند.
خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور میکند. این قعرها با اوجگیریهای فروش شکل گرفتند و نشاندهنده حرکات شدید قیمتها بودند که از زیر خط روند بیرون زدهاند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر میرسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایینترین سطحها به خوبی با هم مطابقت دارند.
گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقهای است که در آن قیمتها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی میشوند. از خوشه قیمت میتوان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و میتوان از لبهها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان میدهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشههای قیمتی شکل میگیرد.
در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده میشد، آنگاه شیب منفیتر بود و به نظر میرسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ میداد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطهای خواهد بود، زیرا اوجهای می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلشهای سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، میتوان یک روند داخلی را بر اساس خوشههای قیمت در اطراف قلههای اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیشبینی میکند.
نتیجه گیری
خطوط روند میتوانند به معاملهگر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، میتوانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معاملهگر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.
در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شدهاند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.
شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران میتوانند به سیگنالهای تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.
روند یا trend چیست؟
مقاله ای تهیه کردیم تا در مورد روند trend ،چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد صحبت کنیم ، به طور قطع روند یکی از اصول پایه ای بسیار مهم در تحلیل تکنیکال است به طوری که به جرئت میتوان گفت اگر آن قیمت نباشد ما از تحلیل عاجز میمانیم .
ابزارهای که در این رابطه ابداع شدند مانند خطوط حمایتی و مقاومتی ، میانگین های متحرک و… تا بتوانیم میزان اندازه گیری روند قیمت را بهتر ودقیقتر اندازه گیری کنیم .
در اکثر مقالات آموزشی خوانده ایم یا از اساتید شنیده ایم که ( در جهت روند معامله کنید) یا ( با روند جنگ نکنید) لذا بسیار مهم است تا زمانی را برای یادگیری ودرک کامل مبحث روند کنار بگذارید .
روند چیست
تعریف بسیار ساده و کلی ، به جهتی که حرکت قیمت را نشان میدهد روند میگویند .
یقینا تاکنون متوجه شدید که همیشه روندبصورت یک خط مستقیم حرکت نمیکند و در این بین شامل قله ها و دره هایی ایجاد میشود که شکل چارت ما را بصورت یک مدل زیگراگ در می آورد .
انواع روند
از انواع روندها میتوان به روندنزولی ، صعودی و خنثی اشاره کرد .
تعریف روندصعودی و نزولی بسیار ساده هست به موج های که قیمت سهم را افزایش میدهند و شامل قله های جدید و بالاتر از قله قبل خود میشوند روندصعودی نام دارد و موج هایی که سبب کاهش قیمت شده و دره های های جدید با کفی پایین تر از دره قبل خود دارد روندنزولی میگویند.
روندخنثی هم شامل موج هایی میشود که جهتی مستقیم دارد .
اما بیشتر معامله گران تازه کار این تصور را دارند که روندها دو دسته صعودی و نزولی بیشتر نیستند و همین اطلاعات ناقص باعث میشود که در تشخیص روندها اشتباه بسیاری کنند .
تشخیص روندها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد تا حدی که در 25 تا 30 درصد مواقع روندها خنثی هستند .
روند خنثی زمانی صورت میگیرد که میزان خرید و فروش در جفت ارز و یا به طور کلی میزان عرضه و تقاضا یکسان است و بازار در یک خط افقی حرکت میکند که به بازار بدون روندهم شهرت دارد .
جالب اینجاست که ابزارهایی که برای تشخیص روندها ابداع شده اند در روندهای خنثی یا بازدهی کمی دارند و یا کلا نمیتوان از آنها استفاده کرد ، اصلا جای نگرانی نیست چون در بازارهای بدون روند اصلا نباید معامله کرد چرا که هیچ سیگنال معتبری را نمیتوانیم بدست بیاوریم.
در کل 3 انتخاب بیشتر برای معامله گر در بازارهای مالی وجود ندارد یا اینکه زمانی که بازار در حال رشد است پوزیشن خرید بگیرد و یا در زمان هایی که بازاردر حال افت هست پوزیشن فروش بگیرید و یا در زمان هایی که شاهده یک روند خنثی است فقط نظارگر بازار باشد و دست به معامله ای نزند.
چند دسته روند داریم
بصورت کلی روندها شامل 3 دسته میشوند
معامله گران بزرگ هرکدام یک نظریه در مورد مدت زمان دقیق این روندها مطرح کرده اند که از معتبرترین آنها میتوان به آقای داو اشاره کرد که مدت زمان روندهای بزرگ را یکسال ، روندهای متوسط را تا سه ماه و روندهای کوتاه را تا زیر 3 هفته تعیین کرده است .
روندبزرگ از روندهای متوسط و کوتاه مدت تشکیل شده و که در طول آن بارها قیمت اصلاح شده که مجدد همین روندهای تصحیح شده میتواند شامل روندهای کوتاه مدت دیگری باشد . قطعا برای معامله گرانی که در بلند مدت سرمایه گذاری میکنند روندهای کوتاه بی اهمیت هستند ولی برای کسانی که در بازارهای باینری آپشن همانند الیمپ ترید olymp trade به فعالیت مشغول هستند همین روندهای کوتاه ، رونداصلی آنها میباشد که باید مورد تحلیل قرار گیرد.
چگونه اعتبار یک خط روند، را بسنجیم
یکی دیگراز مواردی که باید در نظر داشته باشید اعتبار سنجی خطوط رونداست که در زیر به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
تعداد برخورد قیمت با خط روند.
هر چه برخورد های قیمت با خط روند بیشتر باشد ، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
مقدار شیب
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد آن خط از اعتبار کمتری برخوردار است به این دلیل که هر لحظه امکان شکسته شدن خط وجود دارد ، شیب 45 درجه خط رونداز موارد معتبر میباشد.
مدت زمان
خط روندی که ترسیم میکنیم هر چه طولانی مدت تر باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است ، بطور مثال خط روند سه ماهه از خط روند3 هفته ای اعتبار بیشتری خواهد داشت به این دلیل که مدت زمان بیشتری از سهم را پوشش داده .
دیدگاه شما