ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به شکست سطوح چیست؟ صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
معاملات در نقاط شکست پیوت پوینت
درست مثل سطح پشتیبانی و مقاومت نرمال، سطح پیوت پوینت هم برای همیشه نگه داشته نخواهند شد. استفاده از پیوت پوینت برای معاملات طیفی مناسب خواهد بود، اما نه برای همه ی زمان ها. در آن زمان که این سطوح نگه داشته نمی شوند، شما باید تعدادی ابزار آماده در جعبه ابزار فارکس خود را برای استفاده از موقعیت به نفع خود داشته باشید!
همانطور که قبلا به شما نشان دادیم، دو راه اصلی برای معاملات در نقاط شکست وجود دارد: راه تهاجمی یا راه امن. هر دو روش مفید خواهند بود. فقط به یاد داشته باشید که اگر شما راه امن را پیش بگیرید، این بدان معناست که منتظر دوباره امتحان شدن حمایت یا مقاومت هستید و در حقیقت ممکن است حرکت اولیه را از دست بدهید.
استفاده از پیوت پوینت برای معامله در نقاط شکست بالقوه
بیایید به یک نمودار نگاهی بیاندازیم تا معاملات شکست بالقوه با استفاده از نقاط محوری را ببینیم. در زیر یک نمودار 15 دقیقه ای از یورو/دلار است.
در اینجا ما می بینیم یورو/دلار در طول روز یک تجمع قوی داشته و می بینیم که یورو/دلار با فاصله ی زیادی از بالای نقطه محوری باز می شود. قیمت قبل ازاینکه به آرامی در R1 توقف کند حرکتی قوی داشته است. در نهایت، مقاومت شکسته شده و جفت ارز 50 پیپ افزایش یافته!
اگر شما روش تهاجمی را در پیش بگیرید، می توانستید حرکت اولیه را بگیرید و درست مثل اینکه شما جام جهانی را به دست آوردید جشن می گرفتید.
از سوی دیگر، اگر شما راه امن را انتخاب می کردید و منتظر یک تست مجدد بودید، شما یک معامله گر غمگین می بودید. قیمت پس از شکستن R1 دوباره امتحان نمی شد. در حقیقت شرایط یکسان برای R1 و R2 اتفاق افتاده است! توجه داشته باشید که چگونه خریداران یورو/دلار سعی کردند تا برای R3 نیز راه را باز کنند.
با این حال، اگر شما روش تهاجمی را انتخاب کردید، می توانستید فریب بخورید زیرا قیمت نتوانسته بود پایداری اولیه را حفظ کند. اگر توقف شما بیش از حد شدید بود، پس شما باید متوقف می شدید.
بعدا در هر صورت، خواهید دید که قیمت در نهایت شکست را ایجاد کرده است. توجه داشته باشید که چگونه یک بازبینی خط مقاومت شکسته نیز وجود دارد.
معکوس شدن عملکرد
به یاد داشته باشید که وقتی سطوح حمایت شکسته می شوند، معمولا به سطوح مقاومت تبدیل می شوند. این مفهوم «معکوس شدن نقش» نیز به سطوح مقاومت شکسته که سطح حمایت می شوند، اعمال می شود. این فرصت خوبی بود تا از روش “من فکر می کنم جای امن برای پرداخت است” استفاده کنند.
یکی از چیزهای شکست سطوح چیست؟ دشواری در مورد انجام معاملات شکست انتخاب جای مناسب برای قراردادن حد ضرر است. بر خلاف معاملات طیفی که در آن شما به دنبال نقاط محوری سطح حمایت و سطح مقاومت هستید، به دنبال حرکت سریع قوی نیز هستید.
در صورت شکسته شدن یک سطح، در تئوری، این سطح به احتمال زیاد تبدیل به ” support-turned-resistance” یا ” resistance-turned-support” خواهد شد. باز هم این معکوس کردن نقش نامیده می شود. از آنجایی که نقش ها معکوس شده اند. اگر خرید کردید و قیمت R1 را شکست، می توانید توقف خود را فقط در زیر R1 قرار دهید.
بیایید به نمودار یورو/دلار باز گردیم تا ببینید که در آن شما می توانید توقف های خود را قرار دهید. این بسیار نادر است که قیمت تمام سطوح نقطه محوری را بشکند و از آن بگذرد، مگر اینکه یک رویداد بزرگ اقتصادی یا اخبار شگفت انگیز منتشر شود.
بیایید به نمودار یورو/دلار بازگردیم تا ببینید که شما آن توقف ها را کجا قرار می دهید و سود می برید. قرار دادن اهداف متوقف و سود با شکست سطوح چیست؟ شکست سطوح چیست؟ استفاده از نقاط محوری.
در این مثال، هنگامی که شکست قیمت R1 را دیدید، شما می توانید توقف خود را فقط در زیر R1 تنظیم کنید. اگر اعتقاد داشتید که قیمت همچنان افزایش می یابد، می توانید موقعیت خود را حفظ کنید و توقف خود را به صورت دستی حرکت دهید تا ببینید آیا حرکت ادامه خواهد یافت.
شما باید دقت کنید و مطابق با آن تنظیم کنید. شما در درس های بعدی بیشتر در مورد این درس خواهید آموخت. درست همانند هر روش و یا شاخص دیگر، شما باید از خطرات انجام معاملات شکست مطلع شوید.
اول از همه، شما هیچ نظری ندارید که حرکت ادامه خواهد یافت یا نه. شما ممکن است فکر کنید که قیمت همچنان افزایش خواهد یافت، اما شما فریب خورده اید!
دوم، شما مطمئن نیستید که این یک شکست واقعی است و یا فقط حرکت ناگهانی ناشی از انتشار اخبار مهم است. Spikes in volatility یک رویداد رایج در حوادث اخبار است، بنابراین مطمئن شوید که به روز باشید و از تقویم اقتصادی روز یا هفته مطلع شوید.
شما ممکن است فکر کنید که R1 در حال شکستن است، اما شما متوجه نشدید که یک سطح مقاومت قوی درست از R1 گذشته است. قیمت ممکن است بشکند و از R1 بگذرد، مقاومت را آزمایش کند و به عقب برگردد.
شما باید از دانش فارکس خود درباره حمایت و مقاومت، الگوهای شمع و شاخص های مومنتوم استفاده کنید تا به شما کمک کند تا سیگنال های قویتری در مورد اینکه آیا شکستن واقعی است یا نه بیابید.
ساختار شکست کار (WBS) در مدیریت پروژه چیست و چگونه اجرا میشود؟
ساختار شکست کار ترجمه عبارت Work Breakdown Structure است که با مخفف (WBS) شناخته میشود. این مسئله خصوصا برای مدیران تازه کار میتواند گیج کننده باشد. اما باید بدانیم، برخلاف نام و ترجمه آن، این مسئله ربطی به شکستها و روند نزولی کار یک پروژه ندارد. بلکه با تقسیم یک فعالیت به دستههای جزئی و کوچک از شکست آن پروژه جلوگیری میکند.
ساختار شکست کار (WBS) چیست؟
گاهی در یک تعریف کلی این مسئله را به این صورت معنا میکنند که:
“تجزیه سلسله مراتب تحویل کار، که توسط تیم پروژه برای تحقق اهداف پروژه و ایجاد محصولات قابل تحویل مورد نیاز مشتری، اجرا میشود”.
اساسا، ساختار شکست کار “چگونگی انجام” پروژه را تعریف میکند. هر آنچه در پروژه برای انجام آن نیاز دارید در یک نمودار منفرد و قابل فهم نمایش داده میشود. هدف از این نمودار تجزیه فعالیتهای پیچیده به عناصر مدیریتی کوچکتر و بیشتر است.
به عنوان مثال
در اینجا یک مثال ساختار شکست کار برای یک سیستم هواپیما آورده شده است. بدیهی است توسعه یک سیستم هواپیما یک کار بسیار پیچیده است. شما به یک هواپیما (که خود اقدامی کاملا پیچیده است)، سیستمی برای آموزش کارکنان و خلبانان، روشی برای مدیریت زیرساختها و غیره نیاز دارید.
همانطور که در بالا نشان داده شد، یک ساختار شکست کار تمام این فعالیتهای پیچیده را به قطعات تشکیلدهنده مدیریت و کوچکتر تقسیم میکند.
بنابراین، شما ممکن است یک گروه مسئول ساخت هواپیما داشته باشید. در این گروه، ممکن است یک تیم متمرکز بر ساخت قاب هوا، دیگری در ایجاد سیستم پیشرانه و غیره حضور داشته باشند.
نکته مهم
داشتن سه سطح تجزیه در ساختار شکست کار معمول است. در صورت انجام پروژههای بسیار پیچیده، ممکن است سطح چهارم و حتی پنجم داشته باشید. اما برای بیشتر پروژهها، سه سطح کافی است.
موارد قابل توصیف
مشاهده خواهید کرد که ساختار شکست کار هیچ عملی را توصیف نمیکند. در عوض، هر مورد یک اسم است که یک محصول نهایی را توصیف میکند. یک صندلی دوچرخه، چنگال، فرمان و …
به عنوان مثال، اگر برای ساخت اتومبیل یک ساختار شکست کار ایجاد میکنید، مواردی مانند “بدنه اتومبیل” (قابل تحویل) باید توصیف شوند نا مواردی چون ” جوشکاری فولاد ” (یک فعالیت).
اصطلاحات مورد نیاز
در زمان فعالیت با سیستم مرتبط با ساختار شکست کار، با اصطلاحاتی مانند “کار”، ” محصولات قابل تحویل”، “بسته کار” و غیره روبرو خواهید شد. در زمینه مدیریت پروژه، این اصطلاحات اغلب تعاریف بسیار مشخصی دارند:
از نظر چرخه عمر پروژه (PMBOK)، کار به “محصولات یک فعالیت (محصولات قابل تحویل که نتیجه تلاش هستند و نه خود تلاش) اشاره دارد. یعنی “کار” نتیجه نهایی هر فعالیتی را مشخص میکند. کار ثابت میماند حتی اگر مقدار تلاش لازم برای رسیدن به کم یا زیاد باشد.
محصولات قابل تحویل
چرخه عمر پروژه میگوید که “هر محصول، نتیجه یا توانایی بی نظیر و قابل تأیید برای انجام خدماتی است که برای تکمیل فرآیند، مرحله یا پروژه لازم است تولید شود”. محصولات قابل تحویل از پروژهای به پروژه دیگر و مشتری به مشتری دیگر متفاوت خواهد بود.
بسته کاری
طبق تعریف برآورد زمان تحویل پروژه (PERT) بسته کاری “کار مورد نیاز برای تکمیل یک کار یا فرآیند خاص، مانند گزارش، طرح، نیاز به تمام اسناد یا بخشی از آن، یک قطعه سخت افزار یا یک خدمت، ضروری است.” اما چرخه عمر پروژه تعریف سادهتری دارد: “یک بسته کاری در پایینترین سطح ساختار شکست، همان محصول کار قابل تحویل است.”
موارد ضروری برای بسته کاری
- مستقل باشد: بسته کار باید به طور متقابل از هم جدا باشد و هیچ وابستگی به سایر عناصر مداوم نداشته باشد.
- قابل تعریف باشد: بسته کار باید شروع و پایان مشخصی داشته باشد و برای همه شرکت کنندگان پروژه قابل درک شود.
- قابل تخمین باشد: شما باید بتوانید مدت زمان بسته کار و نیازهای منابع را تخمین بزنید.
- قابل کنترل باشد: بسته باید نمایانگر “یک واحد معنادار کار” باشد.
به عنوان مثال، اگر در حال ساخت دوچرخه هستید، ممکن است “صندلی دوچرخه” یکی از محصولات قابل تحویل شما باشد. تمام کارهای لازم برای ایجاد صندلی(برش چرم، شکل دادن کف، ایجاد قاب فلزی و غیره – بخشی از بسته کاری است.
دو روش برنامهریزی برای تعیین بستههای کاری
- قانون ۸/۸۰: که هر بسته کاری نباید بیشتر از ۸۰ ساعت در کل و حداقل ۸ ساعت به صورت روزانه طول داشته باشد. اگر طولانیتر است، آن را بیشتر تجزیه کنید. اگر کوتاهتر است، به فکر بالا رفتن از یک سطح باشید.
- دوره گزارشگری: هر بسته کاری را به یک دوره گزارشدهی محدود کنید. اگر انجام این کار بیش از یک دوره گزارش (ماهانه، هفتگی و غیره) طول میکشد، آن را بیشتر تجزیه کنید.
مشخصات ساختار تجزیه کار چیست؟
هر تجزیه و تحلیل قابل تحویل پروژه را نمیتوان به عنوان ساختار شکست کار طبقهبندی کرد. برای اینکه ساختار شکست کار نامیده شود، باید ویژگیهای خاصی داشته باشد:
سلسله مراتب
ساختار شکست کار ماهیتی سلسله مراتبی دارد. هر سطح در یک رابطه سلسله مراتبی دقیق با سطح قبل و بعد خود خواهد داشت.
قانون ۱۰۰٪
هر سطح از تجزیه، باید ۱۰۰٪ سطح والد را تشکیل دهد. همچنین باید حداقل دارای دو عنصر سطح قبل از خود را داشته باشد.
انحصار در ارتباط
تمام عناصر در یک سطح خاص از یک ساختار شکست کار، باید در عین ارتباط با هم، منحصر به فرد باشند. نباید هیچ تحلیل اضافهای در تحویل محصولات و کار آنها وجود داشته باشد. این به منظور کاهش ارتباط نادرست و کارهای تکراری است.
نتیجه متمرکز
ساختار شکست کار به جای تمرکز بر فعالیتهای لازم برای رسیدن به محصول، باید بر روی نتیجه کار، یعنی بر محصول قابل تحویل، تمرکز کند. هر عنصر باید از طریق اسم توصیف شود، نه فعل. این یک منبع بزرگ سردرگمی برای مبتدیان ساختار شکست کار است.
نمونههای ساختار شکست کار
بهترین راه برای درک چگونگی کارکرد ساختارهای تجزیه کار، دیدن مثالهای مختلف ساختار شکست کار است. در حالی که ساختارهای شکست کار از نظر فنی قرار است بر روی محصولات قابل تحویل باشد، نه فعالیتها (یعنی اسم، نه فعل)، بسیاری از مدیران پروژه از این قاعده در شکست سطوح چیست؟ پروژههای واقعی چشم پوشی میکنند.
به همین دلیل نمونه های ساختار شکست کار را مشاهده خواهید کرد که در آن “محصول قابل تحویل” سطح بالا در واقع فعالیتها را توصیف میکند.
ساختار شکست کار چیست؟
از مفاهیم مهم و اولیهی مدیریت پروژه ساختار شکست کار در هر پروژه است و از آن به عنوان قلب مدیریت پروژه یاد میشود چون تمام تکنیکهای بعدی وابسته به آن است و همچنین یکی از ابزاهای شناخت بهتر محدوده پروژه یا همان Scope پروژه است.
ساختار شکست کار (WBS) مخفف Work Breakdown Structure به تحویل شدنی های پروژه اشاره دارد. به این نکته توجه داشته باشید که ساختار شکست کار باید جامع باشد یعنی تمام کارهای پروژه را در خود جای دهد و تا حدی باید ریز شود که هم ماهیت کار اجازه دهد و هم قابل کنترل و برنامه ریزی باشد.
عناصر WBS در سطوح بالا نشان دهنده ی تحویل شدنی ها یا به عبارتی محصول ها هستند و در پایین ترین سطوح WBS فعالیت ها با به عبارتی کارها رو میبینیم.
در ساختار شکست شکست سطوح چیست؟ کار فعالیت ها و عناصر تشکیل دهندهی آن را چگونه نام گذاری کنیم؟
عناصر اصلی یا تحویل شدنی های پروژه ( Summary Task ) باید نشان دهنده ی محصول باشند و به صورت عبارت اسمی تعریف شوند.
به عنوان مثال نقشه های تک خطی عبارت اسمی است.
برای نامگذاری کوچکترین واحدهای عملیاتی پروژه یا فعالیت ها ( Activity or Task ) باید از عبارت فعلی استفاده کنیم
به عنوان مثال تهیه ی نقشه های تک خطی
مهم ترین روش های تقسیم، تفکیک یا خرد کردن پروژه ها عبارتند از:
- WBS براساس فاز و نواحی اجرا
- WBS بر اساس نوع فرایند و وظیفه
- WBS براساس محصول
- WBS ترکیبی
چرا به جای ساختار شکست کار به صورت فهرست لیستی از کارهای پروژه تعریف نکردیم؟
مزیت WBS تهیهی سلسله مراتبی شکست اجزا (نمودار درختی) است که سبب میشود امکان از قلم افتادگی و فراموش شدن عناصر به حداقل مقدار ممکن برسد.
بسته کاری یا Work Package چیست؟
آخرین WBS را بسته کاری می نامند که دارای زمان بوده و معمولا نیازمند منابع و هزینه هستند.
حمایت و مقاومت کاربردی ترین ابزار در خروج از معاملات
یک معامله گر بازار بورس ابتدا سراغ پیداکردن نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت می رود. زیرا شناخت و درک نقاط حمایت و مقاومت منجر به انجام معاملاتی با درصد خطای کمتری می شود. برای پیدا کردن نقاط حمایت و مقاومت باید روند قیمت را بررسی کنید و تشخیص دهید که آیا این نقاط دارای اعتبار می باشند یا خیر؟ برای درک مفاهیم حمایت و مقاومت این مطلب را تا انتها دنبال کنید.
سطوح حمایت و مقاومت و تبدیل سطوح
حمایت (Support) چیست ؟
حمایت سطحی از قیمت است که تصور می شود در آن تقاضا آنقدر قوی باشد که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری می شود، در این سطح خریداران به خرید راغب تر هستند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا می کنند. اعتقاد بر این است که زمانیکه قیمت به سطح حمایت می رسد، تقاضا بر عرضه غلبه می کند و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری می کند. پس این سطح، به دلیل اینکه احتمال واکنش قیمت در آن زیاد است، سطح مناسبی برای خروج از معامله فروش و در شرایطی خاص می تواند محل مناسبی برای ورود به معامله خرید باشد.
سطوح حمایت قیمت:
سطح حمایت، سطحی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یه راستا ایجاد می شود این سطح همیشه پایدار نمی ماند و شکسته شدن قیمت به زیر این سطح نشان دهنده ی غلبه ی فروشندگان بر خریداران است. سقوط قیمت به زیر این سطح نشان دهنده یک تمایل جدید به فروش و / یا انگیزه ی کمتر برای خرید است. شکست سطح حمایت و حضیض های جدید قیمت نشان می دهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آورده اند و حاضرند بازهم به قیمتهای کمتری بفروشند.
بعلاوه خریداران تا زمانیکه قیمتها به زیر سطح حمایت و کمتر از حضیض قبلی سقوط نکند ، وادار به خرید نخواهند شد. وقتی سطح حمایت شکسته شود باید یک سطح حمایت جدید در سطح پایین تری ایجاد شود .
مقاومت (Resistance) چیست ؟
مقاومت سطحی از قیمت است که تصور می شود در آن فروش آنقدر قوی باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می شود. اصولا هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا می رود، فروشندگان به فروش راغب تر می شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند. اعتقاد بر این است که زمانیکه قیمت به سطح مقاومت می رسد، عرضه بر تقاضا غلبه می کند و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری می کند. پس این سطح، به دلیل اینکه احتمال واکنش قیمت در آن زیاد است، سطح مناسبی برای خروج از معامله خرید و در شرایطی خاص می تواند محل مناسبی برای ورود به معامله فروش باشد.
سطح مقاومت قیمت:
سطح مقاومت، سطحی است از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد می شود این سطچ همیشه پایدار نمی ماند و افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهنده ی غلبه ی خریداران بر فروشندگان است. افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهنده ی یک تمایل جدید به خرید و / یا انگیزه ی کمتر برای فروش است. شکست سطح مقاومت و اوج های جدید قیمت نشان می دهد که خریداران توقعات خود را بالا برده اند و حاضرند باز هم به قیمتهای بیشتری بخرند.
بعلاوه فروشندگان تا زمانیکه قیمتها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند وادار به فروش نخواهند شد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود باید یک سطح مقاومت جدید در سطح بالاتری ایجاد شود.
تغییر سطوح حمایت و مقاومت (Change in Polarity)
هر گاه سطوح حمایتی شکسته شد و قیمت به اندازه کافی به زیر این سطح نفوذ کرد از آن پس این سطح تغییر ماهیت داده و تبدیل به سطح مقاومت جدید قیمت خواهد شد و برعکس هر گاه سطج مقاومتی شکسته شد و قیمت به اندازه کافی به بالای این سطج نفوذ کرد از آن پس این سطح تبدیل به سطح حمایت جدید قیمت خواهد شد. این خاصیت را تغییر نقش سطوح جمایت و مقاومت می گویند.
دیدگاه شما