متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش: فرمول برای محاسبه تعادل
دارایی های شرکت - مقدار هزینه از منابع برای اطمینان از فرایند تولید. این مجموعه اموال شرکت شامل دارایی های غیر جاری (ساختمان های اداری و تولید، تجهیزات، ماشین آلات، وسایل نقلیه)، و همچنین به عنوان سرمایه در گردش، ساختار است که آیتم های مانند وجود دارد:
• پول نقد در حساب دست و بانک؛
• موجودی - کالاها و مواد، مواد اولیه، محصولات تولیدی، محصولات برای فروش و موجودی دیگر.
• مطالبات مطالبات برای خدمات / محصولات ارائه شده اما هنوز پرداخت نشده؛
• سرمایه گذاری کوتاه مدت و دارایی های دیگر.
همه دارایی های جاری در بخش دوم از ترازنامه انباشته شده اند و به عنوان مذاکره درمان، به عنوان مثال. E. شرکت کننده در انقلاب.
بحث در مقاله در مورد چنین مفهوم به عنوان به طور متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش باشد. ما یاد بگیرند که چگونه برای محاسبه این رقم و معنای آن چیست.
دارایی های تولید کنونی در ترازنامه
همانطور که در حال حاضر در سلسله مراتب کتاب دارایی های جاری جمع آوری شده در بخش دوم گزارش BO-1 اشاره کرد. هر نوع از اموال تخصیص داده شده است خط خود را دارد:
▪ 1220 - مالیات بر ارزش افزوده کسب اموال؛
▪ 1230 - تعهد از بدهکاران؛
▪ 1240 - فین. سرمایه گذاری؛
▪ 1250 - نقدی، معادل پول نقد؛
ارزش نهایی کل دارایی های جاری ثبت شده در خط ترازنامه 1200. این تجمع مقدار مطلق تعادل این شرکت برای هر موقعیت از آغاز یک دوره از پیش تعیین شده از آنالیت و پایان آن است. ارزش حسابداری از دارایی در ترازنامه است یک کتاب به نام.
ارزش حمل از اموال
اقتصاددانان تجزیه و تحلیل ارزش دفتری بر اساس اهداف پژوهش. به عنوان مثال، زمانی که لازم است برای پیدا کردن اندازه تعادل از اموال به عنوان یک کل یا بخش برای هر آیتم به طور جداگانه، برای تعیین دینامیک (افزایش یا کاهش در ارزش دارایی) و بر اساس مقایسه ارقام مطلق به نتیجه گیری در مورد وضعیت سرمایه در گردش در یک تاریخ خاص. علاوه بر کاربران داخلی از اطلاعات موجود در صورتهای مالی، شرکت موظف به اطلاع رسانی به کاربران مختلف خارجی هستند - بنیانگذاران، بستانکاران، شرکت های بیمه، سرمایه گذاران، ارائه آنها را با انواع اطلاعات، از جمله در دسترس بودن دارایی.
که در آن ارزش از ارزش کتاب
بسیار مورد نیاز اطلاعات در مورد ارزش دفتری دارایی در تجزیه و تحلیل فعالیت های اقتصادی از شرکت - ابزار اصلی در ارزیابی تولید و وضعیت مالی شرکت می باشد. با استفاده از این شاخص محاسبه ضرایب داخل:
▪ بازگشت سرمایه و دارایی، که به اندازه از سود به فرمول سرمایه در گردش دست آورده در هر روبل سرمایه گذاری در خرید مواد اولیه و تولید را تعیین.
▪ گردش دارایی، نشان می دهد اثر استفاده از آنها.
با مقایسه مقادیر اولیه و نهایی، تعیین اکونومیست هزینه می توانید نتیجه گیری در مورد افزایش یا کاهش در تعداد گردش اموال در شرایط پولی برای یک دوره از پیش تعیین شده به منظور جلب، برای تعیین ارزش نسبی توصیف عملکرد رشد در هر ردیف از بخش دوم از تعادل می باشد. با این حال، آمار و ارقام تنها اطلاعات در مورد در دسترس بودن ملک را برای یک تاریخ خاص ارائه، همیشه منعکس نمی تصویر واقعی، چرا که در زندگی از شدت کار شرکت همان است، و که منجر به خرید ناهموار و مصرف سرمایه در گردش، برای مثال، در شرکت هایی که در چرخه فصلی بستگی دارد. این مانند به طور متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش مناسب تر به تجزیه و تحلیل وضعیت دارایی ها و یا دوره کوتاه از زمان برای محاسبه شاخص است. ارزش این شاخص برای تولید یک کثرت از محاسبات اقتصادی محاسبه شده است.
چرا محاسبه متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل دقیق از تغییرات در ساختار و ترکیب دارایی ها، از جمله سرمایه در گردش، غیر ممکن است بدون محاسبه مقدار متوسط از اموال برای یک سال است. همانطور که توسط به طور متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش محاسبه می شود؟ تحلیلگران به نوار تعادل 1200 مراجعه کنید، و در صورت لزوم به حل و فصل هر نوع اموال، مانند سهام، - موقعیت مربوطه را از خط. فرمول محاسبه به شرح زیر:
که در آن D N - میزان گردش روشی برای آغاز دوره تجزیه و تحلیل از O به - در پایان دوره 2 - تعداد دوره های زمانی.
محاسبه به عنوان مثال
مثال از اینکه چگونه برای محاسبه مقدار متوسط از دارایی های جاری (فرمول تعادل) در نظر بگیرید. اطلاعات پایه را در مقادیری تعادل جدول سرمایه در گردش معرفی شده اند.
شاخص | کد خط | در 31 دسامبر، 2015 | در 31 دسامبر، 2016 |
ذخایر مولد | 1210 | 5200 | 5450 |
مالیات بر ارزش افزوده در خرید ملک | 1220 | 242 | 210 |
مطالبات | 1230 | 510 | 620 |
بودجه | 1250 | 2460 | 3020 |
مجموع بخش تعادل 2 | 1200 | 8412 | 9300 |
ما محاسبه ارزش فرمول فوق، بر اساس داده های تعادل:
در مورد CP = (8411 + 9300) / 2 = 8856000. ماساژ. - به طور متوسط در سال دارایی های جاری (خط در ترازنامه 1200) به مبلغ 8856000 روبل ..
با استفاده از الگوریتم محاسبه همان محاسبه متوسط هزینه سالانه دارایی های مادی در گردش (هزار روبل.) موقعیت های زیر:
▪ سهام (ص 1210.) - Cp در = (5200 + 5450) / 2 = 5325 هزار ماساژ؛
▪ مالیات بر ارزش افزوده در مواد خریداری شده - در مورد CP = (242 + 210) / 2 = 226.000 ماساژ؛
▪ دریافتنی - O CP = (510 + 620) / 2 = 565 هزار ماساژ؛
▪ نقدی - در مورد CP = (2460 + 3020) / 2 = 2740000 روبل ..
متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش، که فرمول محاسبه در این نظرسنجی نشان مورد استفاده برای محاسبه ضرایب اقتصاددانان نشان دادن وضعیت مالی، سطح ثبات و تعیین علت (مثبت و منفی)، که ناشی از تغییر است. بر اساس یافته های تصمیم گیری مدیریت تحلیلگران این شرکت در مدیریت بیشتر از منابع موجود.
فرمول برای محاسبه زمانی متوسط
تنوع میانگین حسابی مقادیر را به که به طور متوسط ارزش شاخص زمانی به طور متوسط، محاسبه شده توسط تکثر ارزش در فواصل مختلف و یا در طول فواصل زمانی مختلف است. در ریاضیات، آن است که برای تعیین سطح متوسط در سری زمانی استفاده می شود. حسابرسی متوسط زمانی به طور کامل در فواصل منظم توصیف میزان دارایی های فردی است. فرمول محاسبه به شرح زیر:
در - تعادل بر روی یک داده تاریخ، N - تعداد دوره های زمانی.
محاسبه متوسط زمانی
بازگشت به مثال ارائه شده فوق، ما ارزش داده های منبع از موجودی مکمل در آغاز هر ماه:
- از ژانویه 1 2016 - 5200 هزار RBL..
- فوریه 1 2016 - 4960 هزار RBL..
- 1 مارس، 2016-5460000 RBL؛
- آوریل 1 2016 - 5530 هزار RBL..
- مه 1 2016 - 5360 هزار RBL..
- ژوئن 1 2016 - 4980 هزار RBL..
- 1 ژوئیه 2016-4890000 RBL..
- اوت 1 2016 - 4780 هزار RBL..
- سپتامبر 1 2016 - 4980 هزار RBL..
- اکتبر 1 2016 - 5180 هزار RBL..
- نوامبر 1، 2016-5450000 RBL؛
- دسامبر 1 2016 - 5550 هزار RBL..
- از ژانویه 1 2017 - 5450 هزار روبل ..
ما محاسبه میانگین برای موجودی زمانی به صورت سه ماهه برای 2016:
• س 1 روی CP / ساعت = (1/2 X + 4960 + 5200 5460 + ½ X 5530) / 4-1 = 5261660 ماساژ.
• Q2. روی CP / ساعت = (1/2 X 5530+ 5360 + 4980 + ½ X 4890) / 4-1 = 5183330 ماساژ.
• Q3. روی CP / ساعت = (1/2 X + 4780 + 4890 4980 + ½ X 5180) / 4-1 = 4931660 ماساژ.
• Q4. روی CP / ساعت = (1/2 X + 5450 + 5180 5550 + ½ X 5450) / 4-1 = 5438330 ماساژ.
بنابراین، اندازه متوسط از سهام برای Q1 5261.66 RUR به مدت 2 دقیقه است - .. 5183.33 هفتم RUB، 3 دقیقه - .. 4931.66 RUR، 4 دقیقه - .. 5438 33 هزار. مالش. تجزیه و تحلیل سری های عددی، اقتصاددان می تواند وجود سهام هر سه ماه به ایجاد پویایی تغییرات، بسته به نوع فعالیت شرکت یا صنعت بخش استنباط است. محاسبه میانگین ارزش زمانی مقادیر متریک به دست آمده، قطعا دقیق تر است. این مقادیر در محاسبات اقتصادی استفاده می شود، به عملکرد واقع بینانه ترین. مدیریت شرکت - این در درجه اول برای کاربران داخلی مهم است. کاربران خارجی به اندازه کافی شاخص مطلق ارزش دفتری دارایی است.
محاسبه نسبت گردش
تعمیم شاخص استفاده از بودجه گردان در شرکت نسبت گردش، تعریف شده به عنوان نسبت گردش مالی (درآمد) به مقدار متوسط از دارایی های جاری برای سال جاری است:
K R / R = Q: در چهارشنبه، که در آن B - درآمد، OECD - متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش. فرمول تعدادی از انقلاب ساخته شده توسط تعادل متوسط از منابع مالی در دارایی های جاری در فرایند تولید سرمایه گذاری نشان می دهد.
با استفاده از مثال بالا، و مکمل آن را با اطلاعات از سود و زیان به حساب کاربری در مقدار از درآمد (.. 326 000 هزار روبل)، محاسبه نسبت گردش مالی:
K V = 326 000/8856 = 36.8 بار، به عنوان مثال. E. یک سال در مراکز تولید در مقدار تعادل متوسط سرمایه گذاری نوبه خود در اطراف 36.8 بار.
علاوه بر این، گردش مالی در روز محاسبه، تی. E. آنها باید برای چند روز این شرکت خواهد درآمد حاصل را به شاخص برابر دریافت، به عنوان به طور متوسط هزینه سالانه سرمایه در گردش مطمئن شوید. محاسبه با توجه به فرمول انجام می شود:
به نام برگرد / روز = 365 / 36.8 = 9.92 روز نیاز شرکت برای کسب درآمد در مقدار به طور متوسط هزینه سرمایه در گردش برای سال.
فرمول سرمایه در گردش
شوراي عالي بيمه در اجراي بند ۵ ماده ۱۷ و با توجه به مواد ۴۰ و ۵۹ قانون تأسيس بيمه مركزي ايران و بيمهگري و در اجراي ماده ۱۱۴ قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران (۱۳۹۴-۱۳۹۰)، در جلسه مورخ ۲۶/۱۱/۱۳۹۰ آييننامه نحوه محاسبه و نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه را در ۱۵ ماده و دو تبصره به شرح زير تصويب نمود:
آئين نامه شماره 69 درخصوص نحوه محاسبه و نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه
مصوب 1390,11,26
فصل اول : تعاريف
ماده ۱ - در اين آيين نامه، عبارات و اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط به كار رفته است:
توانگري مالي: توانايي مالي مؤسسه بيمه براي پوشش ريسكهاي پذيرفته شده خود است.
ريسك بيمهگري: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل صدور بيمه نامه و قبولي اتكائي با آن مواجه است.
ريسك بازار: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل نوسان قيمت در بازار با آن مواجه است.
ريسك اعتبار: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل احتمال عدم انجام تعهدات مالي توسط طرفهاي معامله خود با آن مواجه است.
ريسك نقدينگي: ريسكهائي كه مؤسسه بيمه به دليل عدم كفايت داراييهاي جاري جهت ايفاي تعهداتش با آن مواجه است.
داراييهاي قابل قبول: شامل داراييهاي مؤسسه بيمه بر اساس صورتهاي مالي مصوب بجز داراييهاي نامشهود آن از قبيل سرقفلي، حق امتياز، حق اختراع و علامت تجاري است.
داراييهاي جاري: شامل مجموع موجودي نقد، سرمايهگذاريهاي كوتاه مدت، مطالبات از بيمهگذاران و نمايندگان، مطالبات از بيمهگران و بيمهگران اتكايي، ساير حسابها و اسناد دريافتني (اسناد داراي حداكثر ۲ سال سررسيد)، سهم بيمهگران اتكايي از ذخاير فني ميباشد. همچنين سپرده بانكي و اوراق مشاركت ذيل سرمايهگذاريهاي بلند مدت نيز جزء داراييهاي جاري محسوب مي شوند.
بدهيهاي جاري: شامل مجموع بدهي به بيمهگذاران و نمايندگان، بدهي به بيمهگران و بيمهگران اتكايي، ساير حسابها و اسناد پرداختني و همچنين ذخيره خسارت معوق ميباشد.
ارزش مطالبات از داخل كشور: شامل مجموع مطالبات از بيمهگذاران و نمايندگان، مطالبات از بيمهگران و بيمهگران اتكايي، ساير حسابها و اسناد دريافتني و مطالبات بلند مدت ميباشد.
سرمايه موجود: شامل داراييهاي قابل قبول به اضافه مازاد ارزش روز نسبت به ارزش دفتري داراييها منهاي بدهيهاي مؤسسه بيمه است.
ريسكنما (Exposure): متغيرهاي مالي كه ريسكهاي تعريف شده در بندهاي ۲ تا ۵ ماده ۱ اين آييننامه را براي مؤسسه بيمه نمايندگي ميكنند.
ضريب ريسك (Risk factor): نرخ ريسك را در ارتباط با هر يك از ريسكنماها تعيين ميكند.
سرمايه الزامي: حداقل سرمايهاي كه مؤسسه بيمه بايد براي پوشش ريسكهايي كه در معرض آن است در اختيار داشته باشد.
نسبت توانگري مالي (Solvency Margin Ratio: SMR): نسبتي كه مقدار توانگري مالي مؤسسه بيمه را اندازه ميگيرد و از تقسيم مبلغ سرمايه موجود بر مبلغ سرمايه الزامي بدست ميآيد.
برنامه ترميم وضعيت مالي: برنامه مالي كه مؤسسه بيمه در صورتيكه نسبت توانگري مالي آن از سطحي كه در اين آييننامه مشخص ميشود پايينتر بيايد ملزم ميشود براي ترميم وضعيت و ساختار مالي خود تهيه و به بيمه مركزي ارائه نمايد.
برنامه افزايش سرمايه: برنامه مالي كه مؤسسه بيمه در صورتي كه نسبت توانگري مالي آن از سطحي كه در اين آييننامه مشخص ميشود پايين تر بيايد ملزم ميشود براي افزايش سرمايه خود تهيه و به بيمه مركزي ارائه دهد.
فصل دوم : نحوه محاسبه سرمايه موجود، سرمايه الزامي و نسبت توانگري مالي
ماده ۲ - مؤسسات بيمه موظفند مبلغ سرمايه موجود خود را از طريق جمع ارزش داراييهاي قابل قبول به اضافه مازاد ارزش روز نسبت به ارزش دفتري داراييهاي ثابت منهاي بدهيهاي مؤسسه بيمه طبق جدول ۱ پيوست ۱ محاسبه كنند.
تبصره - ارزش روز داراييهاي ثابت مؤسسه بيمه بايد طبق نظر كارشناس رسمي دادگستري تعيين و در محاسبات مربوط به مبلغ سرمايه موجود لحاظ گردد.
ماده ۳ - مؤسسات بيمه موظفند مبلغ سرمايه الزامي خود را طبق فرمول زير و با استفاده از جداول ۲ تا ۵ پيوست ۲ محاسبه كنند:
ماده ۴ - نسبت توانگري مالي (SMR) طبق فرمول زير محاسبه ميگردد:
ماده ۵ - بيمه مركزي ضرايب ريسك موضوع جداول پيوست ۲ تا ۵ اين آييننامه را هر ۲ سال يكبار اصلاح و ضرايب جديد را به مؤسسات بيمه ابلاغ مينمايد.
ماده ۶ - مؤسسات بيمه موظفند نسبت توانگري مالي خود را بصورت سالانه محاسبه و گزارش تفصيلي محاسبات آنرا پس از حسابرسي صورتهاي مالي با تاييد در هيات مديره با امضاي مدير عامل مؤسسه بيمه به همراه اظهار نظر حسابرس مؤسسه حداكثر تا چهار ماه پس از پايان سال مالي به بيمه مركزي جهت تاييد ارسال نمايند. بيمه مركزي ظرف مدت ۲ ماه مراتب تاييد يا عدم تاييد خود را به مؤسسه ذيربط اعلام مينمايد.
تبصره - مؤسسات بيمه موظفند در صورت اعلام بيمه مركزي نسبت توانگري مالي خود را براي دورههاي زماني كمتر از يكسال محاسبه و به بيمه مركزي ارائه نمايند.
فصل سوم - نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه
ماده ۷ - سطوح نظارت بر توانگري مالي مؤسسات بيمه به شرح ۵ سطح زير تعيين مي شوند:
سطح ۱: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با ۱۰۰ درصد و بيشتر ميباشد.
سطح ۲: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۷۰ درصد و كمتر از ۱۰۰ درصد ميباشد.
سطح ۳: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۵۰ درصد و كمتر از ۷۰ درصد ميباشد.
سطح ۴: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه برابر با يا بيش از ۱۰ درصد و كمتر از ۵۰ درصد ميباشد.
سطح ۵: مقدار نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه كمتر از ۱۰ درصد ميباشد.
ماده ۸ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۲ باشد، مؤسسه موظف است برنامه ترميم وضعيت مالي خود را براي ۳ سال مالي آتي (به تفكيك سالانه) تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامه مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۳ سال حداقل تا سطح ۱ ارتقاء خواهد داد. برنامه ترميم وضعيت مالي مؤسسه بيمه حداقل شامل مواردي به شرح ذيل خواهد بود:
۱- صورت برآورد تفصيلي درآمدها و هزينه ها،
۲- ترازنامه و سود و زيان پيش بيني شده،
۳- نحوه تامين منابع مالي قابل دسترس جهت پرداخت معوقات و بدهيها با اولويت بيمه گزاران،
۴- زمانبندي و اولويت بندي پرداخت معوقات و بدهيها به تفكيك بدهي به بيمه گزاران و ساير بستانكاران با رعايت قوانين و مقررات مربوط،
۵- روش و نحوه محاسبه ذخاير فني،
۶- سياستهاي كلي مؤسسه بيمه در مورد بيمه اتكايي،
۷- سياست پرداخت سود به سهامداران با رعايت قوانين و مقررات مربوط،
۸- نحوه كاهش ريسك (بويژه ريسكهاي بيمهگري، اعتبار، نقدينگي و بازار)،
۹- برنامه ها و اقدامات جهت تقويت ساختار مالي و نقدينگي.
ماده ۹ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۳ باشد، مؤسسه موظف است علاوه بر برنامه ترميم وضعيت مالي، برنامه افزايش سرمايه خود را براي ۲ سال مالي آتي (به تفكيك سالانه) تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامهها مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۲ سال حداقل تا سطح ۲ ارتقاء خواهد داد. برنامه افزايش سرمايه مؤسسه بيمه حداقل شامل مواردي به شرح ذيل خواهد بود:
۱- صورت گردش وجوه و صورت حساب جامع سرمايه،
۲- روشها و منابع تامين سرمايه و هزينه و ريسك هر يك،
۳- مبالغ و مدت زمان تامين سرمايه،
۴- نحوه و موارد مصرف سرمايه،
۵- سياست پرداخت پاداش به هيات مديره و مديران.
ماده ۱۰ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه حسب نظر بيمه مركزي در سطح ۴ باشد، مؤسسه موظف است برنامه ترميم وضعيت مالي و برنامه افزايش سرمايه خود را براي سال مالي آتي تهيه و جهت رسيدگي به بيمه مركزي ارائه دهد. در اين برنامهها مؤسسه بيمه بايد نشان دهد كه چگونه نسبت توانگري مالي خود را ظرف ۱ سال حداقل تا سطح ۳ ارتقاء خواهد داد.
ماده ۱۱ - بيمه مركزي پس از دريافت برنامه ترميم وضعيت مالي و برنامه افزايش سرمايه (موضوع مواد ۸، ۹، و ۱۰ اين آييننامه)، ظرف مدت ۲ ماه آنها را رسيدگي و نتيجه را به مؤسسات بيمه براي اجرا اعلام مينمايد. مؤسسه بيمه موظف است گزارش عملكرد برنامههاي مذكور را هر ۳ ماه يكبار به بيمه مركزي ارائه نمايد.
ماده ۱۲ - مؤسسه بيمهاي كه نسبت توانگري مالي آن طبق اعلام بيمه مركزي در يكي از سطوح ۳ و ۴ باشد علاوه بر اقدامات مذكور در مواد ۸ تا ۱۱ اين آييننامه بر حسب مورد، موظف است به نحوي كه بيمه مركزي تعيين ميكند يك يا تعدادي از اقدامات زير را فوراً به مرحله اجرا درآورد:
۱- از پرداخت پاداش به هيات مديره و مديران مؤسسه بيمه فرمول سرمایه در گردش خودداري نمايد،
۲- از توزيع بيش از ۱۰ درصد سود (سود قابل توزيع به سهامداران) خودداري نمايد،
۳- هزينههاي اداري و عمومي خود را كاهش دهد،
۴- از سرمايهگذاري درگزينههاي معيني خودداري نموده يا بر مقدار آنها محدوديت اعمال نمايد،
۵- روش محاسبه نرخ حق بيمه قراردادهاي بيمهاي كه در آينده منعقد ميشوند را اصلاح نمايد،
۶- عمليات صدور بيمه در بخشي از شعب را كاهش دهد،
۷- فعاليتهاي برخي از شعب خود را محدود نمايد،
۸- عمليات صدور بيمه در شركتهاي تابعه را كاهش دهد،
۹- سهام يا دارايي شركتهاي تابعه را به فروش برساند،
۱۰-از توسعه فعاليتهاي بيمهاي در رشته هاي جديد خودداري نمايد،
۱۱- اعضاي هيات مديره و مديران خود را تغيير دهد.
ماده ۱۳ - چنانچه نسبت توانگري مالي مؤسسه بيمه طبق اعلام بيمه مركزي در سطح ۵ باشد، بيمه مركزي مجاز است پروانه فعاليت مؤسسه بيمه را در يك يا چند رشته بيمهاي تعليق يا ابطال نمايد.
فصل چهارم : ضمانت اجرا
ماده ۱۴ - در صورت ارائه ناقص داده ها و اطلاعات نسبت توانگري مالي، عدم رعايت مهلت هاي مقرر در اين آييننامه، خودداري از محاسبه و ارسال گزارش تفصيلي نسبت توانگري مالي، انجام محاسبات بر مبناي اطلاعات غيرواقعي و غيرمعتبر و عدم اجراي برنامههاي ترميم وضعيت مالي و افزايش سرمايه توسط هر يك از مؤسسات بيمه، بيمه مركزي به ترتيب هر يك از اقدامات زير را انجام مي دهد:
۱- تذكر به مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۲- اخطار كتبي به مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۳-اعلام سلب صلاحيت مدير عامل و يا هيات مديره مؤسسه بيمه،
۴- تعليق پروانه فعاليت مؤسسه بيمه در يك يا چند رشته بيمه توسط بيمه مركزي از سه ماه تا يكسال،
۵- ارائه پيشنهاد لغو پروانه فعاليت مؤسسه بيمه در يك يا چند رشته بيمه با تاييد شوراي عالي بيمه و تصويب مجمع عمومي بيمه مركزي.
ماده ۱۵ - بيمه مركزي موظف است گزارش عملكرد سالانه اين آييننامه توسط هر يك از مؤسسات بيمه را تهيه و حداكثر تا پايان مهر ماه هر سال به شوراي عالي بيمه ارايه نمايد.
نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش خالص فعلی (NPV) چگونه محاسبه میشوند؟
بسیاری از کسبوکارها از روش بودجهبندی سرمایه برای تصمیمگیری دربارهی سرمایهگذاری استفاده میکنند. روشهای متعددی برای ارزیابی منافع مالی پروژههای گوناگون وجود دارند که روشهای ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی در میان آنها رتبهی بالایی دارند. هر دو روش مزایا و معایب خودشان را دارند. در این مطلب به معرفی ارزش فعلی خالص (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) میپردازیم، آنها را با هم مقایسه میکنیم و نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی را با مثال توضیح میدهیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
ارزش خالص فعلی چیست؟
NPV یا ارزش خالص فعلی (Net Present Value) روشی برای ارزیابی مخارج سرمایهای است. از ارزش خالص فعلی برای تعیین سودآور بودن یا نبودن سرمایهگذاریها یا پروژهها و همچنین زمان سوددهی آنها استفاده میشود.
محاسبه NPV در یک دورهی زمانی معین انجام میشود تا شرکت دریابد که در چه زمانی میتواند انتظار بازگشت سرمایهاش را داشتهباشد. برای بیان نتایج ارزش خالص فعلی، به جای درصدها از علامت واحد پولی استفاده میشود. به طور معمول، تصور میشود که درک این روش برای افرادی که سررشتهای از مسائل مالی ندارند، آسانتر است.
نرخ بازده داخلی چیست؟
IRR یا نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) روشی برای ارزیابی مخارج سرمایهای است. روش IRR برای محاسبهی میزان بازدهی سرمایهگذاری در پروژهها استفاده میشود.
شرکت، تاریخی را برای پایان پروژه انتخاب میکند و از نرخ بازده داخلی برای محاسبهی درصد بازده یا ضرر پروژه تا آن تاریخ استفاده میکنند. برای بیان نتایج نرخ بازده داخلی، به جای واحد پولی از درصد استفاده میشود. نرخ بازده داخلی معیاری پیچیده است که به طور معمول فقط در جامعهی تجاری استفاده میشود.
ارزش خالص فعلی در مقایسه با نرخ بازده داخلی
هر دو روش اطلاعات مفیدی را دربارهی بودجهبندی سرمایه و سرمایهگذاری ارائه میدهند. از معیارها و نتایج بهدستآمده از آنها استفادههای متفاوتی میشود.
فرمول سرمایه در گردش
🔹 یکی از مهمترین مزایای بازار سهام نقدشوندگی بالا است. نقدشوندگی یکی از معیارهای مهم جهت سرمایهگذاری است که سرعت نقد شدن سرمایه افراد را تعیین میکند و همواره موردتوجه سرمایهگذاران است. به عبارت دقیقتر، نقدشوندگی پایین، پیامدهای منفی را بههمراه دارد؛ از سویی جذابیت خرید سهام در این شرایط کاهش مییابد (سرمایهگذار تمایلی به خرید سهامی که از نقدشدن سریع آن واهمه دارد، نخواهد داشت) و از طرف دیگر، نوسانات هیجانی قیمتها به علت سطح پایین حجم معاملات رقم میخورد.
🔹 در این راستا برای سنجش میزان نقدشوندگی نسبتهای گوناگونی محاسبه میشود. در این میان نسبت گردش نقدینگی (turnover ratio) یکی از معروفترین نسبتهای مزبور است. نسبتی که توضیحدهنده توانایی بازار در جذب معاملات بزرگ بدون ایجاد نوسان شدید در قیمتها است. این نسبت را میتوان با تقسیم جمع ارزش معاملات یک بازار بر متوسط ارزش کل آن بازار در یک دوره زمانی خاص محاسبه کرد.
🔹 تفسیر نسبت گردش نقدینگی از این قرار است که چنانچه این رقم ۱۰۰ درصد باشد، یعنی در بازه مشخص مورد بررسی، تمامی سهام معاملهشده در بازار حداقل یکبار دست به دست شدهاند. یافتههای این بررسی نشان میدهد در ۱۰ سال گذشته همواره نسبت مذکور برای بورس تهران کمتر از ۳۸ درصد بوده است. به عبارتی تمام سهام معامله شده در بازار در طول یکسال ۳۸/ ۰ بار دستبهدست میشوند. این در حالی است که میانگین جهانی این نسبت فراتر از ۱۰۰ درصد بود. از اینرو فاصله قابلتوجهی میان بورس تهران با استانداردهای بینالمللی وجود داشت.
مارکت کپ یا سرمایه (ارزش) بازار چیست و چطور محاسبه میشود؟
سرمایه بازار یک ارز دیجیتال نشاندهنده ارزش کل آن است. در این مطلب بیشتر با مفهوم مارکت کپ فرمول سرمایه در گردش آشنا شده و نحوه محاسبه آن را میآموزیم.
همانطور که برای بررسی بازارهای سهام به سرمایه آنها نگاه میکنیم، یکی از راههای ارزیابی اقتصادی شبکه یک رمز ارز یا در کل هر پروژه بلاک چینی نیز توجه به همین فاکتور است. سرمایه بازار ارزش مارکت فعلی یک ارز دیجیتال یا یک شبکه بلاک چین را به ما نشان میدهد. یک معیار بسیار مهم، کل مارکت کپ صنعت کریپتوکارنسی است. میتوان از آن برای برآورد ارزش سرتاسر صنعت بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده استفاده کرد.
مقدمه
محاسبه ارزش بازار یک پروژه رمز ارزی نسبتا ساده است. اگرچه بیشتر علاقهمندان به حوزه کریپتوکارنسی مارکت کپ پروژههای مختلف را با یکدیگر مقایسه میکنند، اما نگاه مستمر به سرمایه بازار یک ارز دیجیتال نیز به منظور ارزیابی نحوه عملکرد و پی بردن به پیشرفت یا پسرفت آن با جلو رفتن در زمان ضروری است.
ارز کل و تجمیعی تمامی رمز ارزها از بیت کوین و اتریوم بسیار بیشتر است، هر چند این دو از نظر مارکت کپ در رتبه اول و دوم بازار قرار داشته و در مقایسه با دیگر پروژهها، سرمایه در گردش فوقالعادهای در اختیار دارند. تجمیع دیتای مربوط به سرمایه بازار ارزهای دیجیتال برتر، ارزش حدودی کل بازار کریپتوکارنسی را نشان میدهد، چرا که بازی در اصل در دست بازیگران بزرگ قرار دارد. به این ترتیب ردیابی پیوسته وضعیت این صنعت راحتتر خواهد شد.
اما منظور از سرمایه بازار چیست و با نگاه به آن چه چیزی میتوان متوجه شد؟ چطور باید بر اساس مارکت کپ درباره وضعیت یک رمز ارز نظر داد؟
مارکت کپ یا سرمایه بازار رمز ارز چیست؟
مارکت کپیتالیزیشن (Market Capitalization) اغلب به طور مخفف مارکت کپ خطاب شده و ارزش بازار فعلی شبکه یک رمز ارز را مشخص میکند. برای محاسبه آن کافی است میزان دارایی موجود (تعداد سکههای در گردش) را در قیمت هر واحد (قیمت هر سکه) ضرب کنید. تصور کنید در شبکه بیت کوین، تعداد X کوین تا امروز استخراج شده و اکنون در گردش قرار دارند. قیمت هر سکه BTC نیز برابر Y دلار است. ارزش بازار بیت کوین مساوی X*Y دلار خواهد بود.
مثال دیگری را در نظر بگیرید. تصور کنید دو شبکه با نامهای آلیس کوین و باب کوین در اختیار داریم. نتورک آلیس کوین دارای عرضه کل 1,000 سکه است و همه آنها اکنون در گردش قرار دارند. باب کوین یک زنجیره مبتنی بر سیستم اثبات کار (PoW) بوده و قرار است در نهایت، فقط 100,000 کوین داخل نتورک آن عرضه شود. در حال حاضر، از این سقف در نظر گرفته شده، 60,000 سکه در گردش هستد. قیمت هر آلیس کوین برابر 100 دلار و قیمت هر باب کوین مساوی 2 دلار است. به نظر شما کدام یک مارکت کپ بیشتری دارد؟ همانطور که گفتیم، برای محاسبه سرمایه بازار کافی است مقدار دارایی در دسترس و در گردش را در قیمت هر واحد ضرب کنید.
- ارزش بازار آلیس کوین: 1,000 * 100 = 100,000 دلار
- ارزش بازار باب کوین: 60,000 * 2 = 120,000 دلار
در اینجا اهمیت محاسبه مارکت کپ مشخص میشود. قیمت هر سکه یک رمز ارز ملاک خوبی برای ارزیابی بزرگی بازار آن نیست و حتما باید کل سرمایه بازار را محاسبه کنید. شاید در نگاه اول آلیس کوین را به خاطر داشتن قیمت بالاتر (50 برابر بیشتر)، ارزشمندتر از باب کوین تصور کنید، اما در عمل، نتورک ارز دیجیتال ارزانتر، ارزش بیشتری از شبکه ارز دیجیتال گرانتر دارد.
ارزش کل بازار کریپتوکارنسی
کل مارکت کپ صنعت رمز ارز نشاندهنده مجموع ارزش بیت کوین، آلت کوینها، استیبل کوینها، توکنها و دیگر داراییهای رمزنگاری شده است. به نظر بسیاری عدد مربوط به آن معیار بسیار مهمی محسوب میشود، چرا که اندازه کل صنعت را نشان میدهد. هدف برخی از محاسبه سرمایه سرتاسر بازار کریپتوکارنسی مقایسه آن با سایر داراییهای باارزش نظیر طلا است.
به عنوان مثال، برخی از بیت کوین به عنوان طلای دیجیتال یاد کرده و آن را با این ماده ارزشمند مقایسه میکنند. به عقیده آنها بیت کوین در آیندهای نه چندان دور، جای طلا را به عنوان یک دارایی اساسی برای ذخیره ارزش میگیرد. اگر بخواهید به یک دید کلی درباره وضعیت کنونی Bitcoin در مقایسه با گلد دست پیدا کنید، باید به مقایسه مارکت کپ آنها بپردازید. در حالی که افزایش باورنکردنی قیمت هر BTC به 33 هزار دلار، سبب رسیدن ارزش بازار آن به حدود 610 میلیارد دلار شده، اما ارزش بازار طلا اکنون حدود 10 تریلیون دلار است!
به خاطر نوسانات قیمت شدیدی که رمز ارزها به طور مستمر تجربه میکنند، ارزش بازار آنها به طور پیاپی در حال تغییر است. در طول شش سال و نیم نخست ظهور کریپتوکارنسی به لطف تولد بیت کوین، مارکت کپ سرتاسر صنعت از 20 میلیون دلار تجاوز نکرد، اما مدتی بعد، به چند صد میلیارد دلار رسید! در سال 2018 این مقدار به 770 میلیارد دلار رسید و اکنون به خاطر افزایش باورنکردنی قیمت انواع ارز دیجیتال مخصوصا بیت کوین، در ابتدای سال 2021 حدود 872 میلیارد دلار است. هنوز ارزش بازار صنعت رمز ارز به یک تریلیون دلار نرسیده است، به همین دلیل میتوان گفت نه تنها بیت کوین به تنهایی، بلکه کل ارزهای دیجیتال در مجموع، راه زیادی تا تبدیل شدن به یک دارایی بسیار باارزش نظیر طلا در پیش دارند.
اهمیت مارکت کپ کل بازار رمز ارز
مجموع سرمایه بازار تمام رمز ارزها اغلب به عنوان مبنایی برای مقایسه با سایر بخشها در اقتصاد گستردهتر استفاده میشود. به عنوان نمونه، تحلیلگران زیادی به طور مستمر اقدام به مقایسه ارزش بازار کریپتوکارنسی با مارکت کپ فلزات گرانبها یا دیگر بازارهای مالی میکنند. اما آنها به چه دلیل چنین مقایسهای انجام میدهند؟ هدف اصلی، داشتن یک تخمین تقریبی از چگونگی پیشروی و پیشرفت صنعت ارز دیجیتال طی سالها و دهههای آینده است.
با این حال، هنوز هیچکس بهترین روش برای برآورد رمز ارزها و پروژههای مبتنی بر بلاک چین را نمیداند. این مقایسهها مفید بوده و دید خوبی ارائه میکنند، اما نباید کورکورانه به آنها اعتماد کرد.
مقایسه کردن بازارهای مالی مختلف اغلب تلاشی بیهوده است. نباید فراموش کرد صنایع مختلف، سرمایه گذاران مختلفی را به خود جلب میکنند. رمز ارزها به طور خودکار برای تریدرهای بازارهای بورس، سرمایهگذاران فلزات گرانبها یا تاجران و سرمایهداران مشغول در دیگر انواع فعالیتهای اقتصادی جذابیتی ایجاد نمیکنند. با وجود افزایش مقبولیت و گسترش کاربرد ارزهای دیجیتال، آنها هنوز در ابتدای مسیر قرار داشته و همچنان آن طور که باید شکوفا نشدهاند.
گمراهکنندگی سرمایه کل بازار کریپتوکارنسی
اتخاذ تصمیمهای مالی بر اساس سرمایه کل بازار رمز ارزها، به دلایل مختلف میتواند گمراهکننده باشد. اولین نکته اساسی، اطمینان از ارزیابی صحیح بازار برای تک تک پروژهها است. به این منظور باید مقدار عرضه را در نظر گرفته و آن را در قیمت هر واحد ضرب کنید. با این حال دست پیدا کردن به اطلاعات صحیح مربوط به وضعیت عرضه کار دشواری است. در صورتی که دیتای در اختیارتان نادرست باشد، تمامی محاسبات بعدی نیز قطعا فاقد اعتبار خواهند بود. به عنوان مثال، بر اساس ارزیابیهای متخصصان بلاک چین، از حدود 18.5 میلیون سکه بیت کوینی که ادعا شده اکنون در شبکه وجود دارند، تعداد قابل توجهی در اولین سالهای ظهور گم شدند و دسترسی به آنها دیگر ممکن نیست.
نکته مهم دیگر، امکان دستکاری کردن مارکت کپ برخی پروژهها از روی عمد است. توسعهدهندگان یک سری شبکههای بلاک چینی و رمز ارزی، با هدف ایجاد احساس امنیت و ارزش کاذب و در ادامه جذب سرمایه، اقدام به چنین عملی میکنند. در نتیجه نگاه صرف به سرمایه کل بازار بدون در نظر گرفتن حقیقت پشت پرده درباره داراییها، منجر به اتخاذ تصمیمها و استراتژیهای مالی غلط خواهد شد.
در نهایت فراموش نکنید کل ارزش بازار صرفا یک عدد است و وضعیت صنعت را در یک لحظه خاص در زمان نشان میدهد. به همین دلیل نمیتوان بر اساس اعداد و ارقامی که اکنون مشاهده میکنید، تصمیمات آیندهنگرانه گرفت. این موضوع با در نظر گرفتن نوسانات قیمت شدید ارزهای دیجیتال که سبب تغییر زیاد مارکت کپ آنها در یک بازه زمانی کوتاه میشود، اهمیت بسیار بیشتری پیدا میکند.
نگاهی به سرمایه بازار در آینده
به روشی دیگر میتوان به دیدی نسبی درباره وضعیت آتی یک رمز ارز دست پیدا کرد. روشهای مختلفی برای محاسبه سرمایه بازار وجود دارد. یکی از روشهای تخمین و برآورد ارزش آینده یک شبکه کریپتوکارنسی، تکیه بر مفهومی کاربردی در بازار بورس به نام «مارکت کپ فرمول سرمایه در گردش رقیق شده» (Diluted Market Cap) است. در اینجا به ارزیابی شرکت در صورت استفاده از کلیه گزینههای سهام و تبدیل کلیه اوراق بهادار به سهام میپردازیم. اما چطور میتوان روشی مشابه را برای یک ارز دیجیتال به کار بست؟ کافی است تعداد سکههایی که قرار است در نتورک توزیع شوند را در کنار یک سری فاکتور دیگر در نظر بگیرید.
همچنین مهم است که عرضه فعلی و آینده دارایی را مد نظر داشته باشید. کل عرضه یک سری کوینها، توکنها و در کل داراییهای دیجیتال در حال حاضر در دسترس نیستند. برای درک این موضوع، کافی است بیت کوین را در نظر بگیرید. طراح این شبکه، محدودیتی برای ضربه کوینهای BTC در نظر گرفته است، به طوری که در نهایت، فقط 21 میلیون Bitcoin صادر خواهد شد. اگرچه تا امروز نزدیک به 18.5 میلیون عدد استخراج شده است، اما ایجاد بقیه، به خاطر سخت شدن فرآیند ماینینگ به واسطه رخدادی به نام هاوینگ، تا حدود سال 2140 به زمان نیاز دارد!
برای دستیابی به یک دید خوب درباره آینده بیت کوین و مخصوصا مقایسه آن با دیگر داراییها مخصوصا طلا، باید دست به ماشین حساب شوید. کافی است با در نظر گرفتن سختی استخراج، مثلا زمان 19 میلیونی شدن تعداد سکههای در گردش را مشخص کنید. از طرفی میدانیم بر اساس تحلیلهای مختلف، در آیندهای نزدیک قیمت BTC شدیدا افزایش پیدا خواهد کرد. به عنوان مثال، به عقیده تحلیلگر بلومبرگ، قیمت بیت کوین تا سال 2025 به 100,000 دلار میرسد! برای حساب کردن مارکت کپ Bitcoin کافی است تعداد کوینها را در قیمت هر واحد ضرب کنید. برای ساده کردن کار، میتوانید معیار را قیمت کنونی قرار داده و فقط تعداد کل سکهها (در نهایت) را در آن ضرب کنید.
به روشی مشابه میتوان وضعیت را برای سایر داراییهای دیجیتال نیز بررسی کرد. برای سادگی کافی است قیمت کنونی هر واحد از رمز ارز مورد نظر را در مقدار عرضه نهایی آن ضرب کنید. با در نظر گرفتن نوسان قیمتها حتی به فاصله چند ساعت، عدد به دست آمده معیار خوبی برای سنجش آینده شبکه نیست، اما همچنان به شما برای مشخص کردن ارزشگذاری کمتر از میزان واقعی یا ارزشگذاری بیش از انداره در حال حاضر، کمک میکند.
توکنهای ضد تورم
در شبکه بیشتر ارزهای رمزنگاری شده، سرمایه در گردش با پیش رفتن در زمان افزایش پیدا میکند. به همی دلیل، با وجود یکسان باقی ماندن قیمت هر واحد در آینده، مارکت کپ رقیق شده آنها همچنان بیشتر از وضعیت کنونی خواهد بود. پس در زمان ارزیابی آینده بر اساس مارکت کپ و سرمایه بازار این موضوع را در نظر داشته باشید.
این در حالی است که در نتورک توکنهای ضد تورمی، هدفی متفاوت دنبال شده و آنها به طور فعال عرضه خود را کاهش میدهند! به روشهای مختلف میتوان این کار را انجام داد که یکی از معروفترین و پراستفادهترین آنها سوزاندن کوینها است. این کار به کاهش حداکثر عرضه دارایی مذکور در آینده کمک میکند. هدف اصلی در اینجا برقرار کردن تعادل است.
اگر ارزش دارایی مورد نظر با فرمول سرمایه در گردش گذر زمان افزایش پیدا نکرده و مقدار سرمایه در گردش نیز به طور مستمر کاهش پیدا کند، مارکت کپ رقیق شده در مقایسه با وضعیت حال حاضر کمتر خواهد بود. برای درک بهتر، مثال رو به رو را در نظر بگیرید. حداکثر عرضه کنونی BurnCoin برار 20 میلیون توکن است. هر یک از توکنها قیمتی 1 دلاری دارد. تیم توسعهدهنده تصمیم گرفته تعدادی از توکنها را از بازار جمعآوری و بسوزاند (از بین ببرد). هدف، پایین آوردن حداکثر میزان عرضه تا 18 میلیون عدد است.
با اعلام تصمیم شرکت مبنی بر سوزاندن توکنها، قیمت هر BurnCoin همچنان همان 1 دلار باقی ماند. با در نظر گرفتن این که عمل یاد شده در آینده به وقوع خواهد پیوست، میتوان سرمایه بازار رقیق شده را به صورت مقابل محاسبه کرد: 18 میلیون سکه * 1 دلار = 18 میلیون دلار
با این حال اکنون و در زمان اعلام برنامه آتی شرکت، ارزش بازار با توجه به وجود 20 میلیون توکن در گردش، هر یک به ارزش 1 دلار، برابر 20 میلیون دلار است. در اینجا سرمایه بازار رقیق شده از سرمایه بازار کنونی پایینتر است. با در نظر گرفتن مثالا بالا، اتفاقات زیادی ممکن است بین زمان اعلام برنامه و سوزاندن توکنها رخ بدهند.
حتی بعد از سوزاندن، احتمال افزایش یا کاهش قیمت دارایی وجود دارد. یک مارکت کپ رقیق شده، مخصوصا برای توکنهای ضد تورمی دارای برنامه توکنسوزی فعال، با یک معیار دقیق اندازهگیری فاصله زیادی دارد. به عبارتی این مقدار برای چنین دارایی، هرگز فاکتور خوبی به منظور ارزیابی و تصمیمگیری نیست. میتوان آن را به چشم یک تصویر لحظهای از وضعیت کنونی، مثل مارکت کپ در حال حاضر، دید. با این حال، این تصویر لحظهای، در تلاش برای تخمین ارزش آینده است.
نتیجهگیری
سرمایه بازار کریپتوکارنسی یکی از مهمترین معیارهایی است که باید به طور مستمر تحت نظر داشت. این رقم، فروکش کردن یا ورود جریان ارزش به سرتاسر بازار رمز ارز را نشان میدهد. با وجود اهمیت این فاکتور، نباید صرفا به آن چشم دوخت و از دیگر معیارهای مهم مخصوصا در زمان اتخاذ تصمیمهای مهم غافل شد. مارکت کپ در حقیقت تنها یکی از تکههای پازل است. جنبههای دیگری از صنعت نیز وجود دارند که باید قبل از انجام هر گونه اقدام مالی، در مورد آنها تحقیق کنید.
دیدگاه شما