واگرایی در اندیکاتور RSI
همانطور که در مقالات پیشین گفته شد، اندیکاتورها از ابزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال محسوب میشوند. اندیکاتورها انواع مختلف و کاربردهای متفاوتی دارند. یکی از مواردی که میتوان با استفاده از آن برگشت روند را تشخیص داد، واگراییها هستند. در تعدادی از اندیکاتورها مثل CCI ،RSI و MACD میتوان واگراییها را تشخیص داد.
RSI یکی از معروفترین اسیلاتورهایی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. این اسیلاتور بین دو سطح 0 و 100 نوسان میکند. سطوح 30 و 70 که از مهمترین سطوح RSI بهشمار میآیند، به ترتیب سطح اشباع فروش و اشباع خرید هستند. همچنین واگرایی در اندیکاتور RSI نشاندهنده این است که اندیکاتور در جهت قیمت حرکت نمیکند. در این مقاله به بررسی واگرایی در اندیکاتور RSI میپردازیم.
انواع واگرایی در اندیکاتورRSI
واگرایی میتواند به عنوان یک سیگنال احتمالی برای بازگشت روند محسوب شود. واگرایی در اندیکاتور RSI بیانگر این است که اندیکاتور در جهت قیمت حرکت نمیکند. در واقع اندیکاتور و نمودار قیمت یکدیگر را تایید نمیکنند. در حالت کلی دو نوع واگرایی وجود دارد:
- واگرایی معمولی یا (RD) Regular Divergence
- واگرایی مخفی یا (HD)Hidden Divergence
این دو واگرایی خود شامل واگراییهای معمولی مثبت و منفی و واگرایی مخفی مثبت و منفی میشوند.
در شکل زیر نیز باقی 2 حالت را مشاهده میکنید.
1) واگرایی معمولی مثبت
زمانیکه اندیکاتور در ناحیه اشباع فروش یک کف بالاتر (مثبت) تشکیل میدهد اما در همان حین نمودار قیمت آن را تایید نمیکند و یک کف پایینتر (منفی) تشکیل میدهد، در این حالت شاهد یک واگرایی معمولی مثبت + (RD) بوده و انتظار بازگشت روند وجود دارد.
2) واگرایی معمولی منفی
در این حالت شاهد آن هستید که اندیکاتور در ناحیه اشباع خرید، یک سقف پایینتر تشکیل میدهد اما قیمت یک سقف بالاتر تشکیل داده و قیمت اندیکاتور را تایید نمیکند. در این حالت یک واگرایی معمولی منفی - (RD) وجود دارد.
3) واگرایی مخفی مثبت
در حالت سوم اندیکاتور یک کف پایینتر تشکیل میدهد اما قیمت یک کف بالاتر تشکیل میدهد. در واقع اندیکاتور، قیمت را تایید نمیکند. در این حالت واگرایی مخفی مثبت + (RD) بوده و انتظار ادامه روند وجود دارد.
4) واگرایی مخفی منفی
در حالت آخر همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، اندیکاتور یک سقف بالاتر تشکیل میدهد اما قیمت یک سقف پایینتر تشکیل داده و اندیکاتور آن را تایید نمیکند. در اینصورت شاهد یک واگرایی مخفی منفی - (RD) بوده و انتظار ادامه روند نزولی وجود دارد.
استراتژی معاملاتی برای واگرایی در RSI
با استفاده از واگرایی اندیکاتور RSI میتوان نقاط ورود و خروج را شناسایی نمود. تشخیص واگراییها کار آسانی است و به راحتی میتوانید از این موقعیتها سود خوبی کسب کنید.
سیگنال خرید
مطابق شکل زمانیکه واگرایی معمولی مثبت یا مخفی مثبت دوجو داشته باشد، میتوان این واگراییها را به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفت. سپس در صورت مشاهده یک کندل صعودی قدرتمند وارد موقعیت خرید شد. توجه داشته باشید که تعیین حدضرر حین ورود به معامله فراموش نشود.
سیگنال فروش
طبق تصاویر زیر در صورتی که شاهد واگرایی معمولی منفی یا مخفی منفی باشید، میتوان این واگرایی را به عنوان یک سیگنال فروش درنظر گرفت و سپس وارد موقعیت فروش شد.
جمعبندی
اندیکاتورها از ابزارهای پرکاربرد تحلیل تکنیکال هستند که میتوان از آنها در جهت ورود یا خروج به بازار استفاده کرد. لازم بهذکر است هیچگاه از ابزارهای تکنیکال بهتنهایی استفاده نکنید. برای اعتبار بیشتر تحلیلهای خود بهتر است از سایر ابزارها نیز کمک بگیرید. همچنین توجه کافی داشته باشید که برای ورود به معاملات حتما حدضررهای مورد نظر خود را تعیین کنید. جهت آشنایی با ابزارهای بیشتر و استراتژیهای متنوعتر سایر مقالات سایت اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
عناوین مرتبط
آیا نواحی ۳۰ و ۷۰ در اندیکاتور RSI را میتوان به عنوان مبنا برای بازگشت روند در نظر گرفت؟
خیر. با وجود اینکه نواحی ۳۰ و ۷۰ در اندیکاتور rsi منطقه اشباع فروش و خرید محسوب میشوند اما نمیتوان صرفا به این علت انتظار بازگشت روند را داشت.
آیا میتوان فقط با تحلیل و تشخیص انواع مختلف واگرایی در اندیکاتور rsi، معامله کرد؟
خیر. سیگنالهای صادر شده در واگرایی اندیکاتور rsi همچون دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیازمند بررسیهای بیشتر جهت اطمینان از تحلیل صورت گرفته میباشند. اقدام به خرید و فروش صرفا بر مبنای واگراییهای rsi, اقدامی پر ریسک میباشد.
خواندن واگرايی قیمت به كمک پرايس اكشن در تحلیل تکنیکال
به عنوان يک تكنيكال تريدر كه پرايس اكشن و انديكاتورهای تكنيكال را بلد هستيد ، بايد با مفهوم واگرايی به عنوان وسيله ای براي تاييد سيگنال ورود و يا بعنوان ابزاری برای سنجش مومنتوم بازار آشنا باشيد. واگرايي ضمني هنري است كه من براي يافتن واگرايي حركات قيمت در چارت بدون استفاده از انديكاتورهای تاخيری تكنيكال انتخاب كرده ام.پس بياييد باهم اين مطلب را فرا بگيريم.
در ابتدا با هم به مفهوم كلي واگرايي نگاهي مياندازيم:
واگرايي پديده اي تكرار شونده در بازار است كه درآن يك روند قيمت براي ادامه در موج بعدي خود به مشكل مي خورد و مي تواند نشانه اي از ، از دست رفتن انرژي بازار باشد. كه در اينجا دقيقا منظور ست شدن دو لور لو (lower lows ) در انديكاتورهاي MACD يا RSI با دو هاير هاي ( higher highs ) در انواع واگراییهای قیمتی ميله هاي چارت قيمت مي باشد. (و برعكس). از سوي ديگر در واگرايي ضمني شما مي توانيد سرنخ هاي از دست رفتن انرژي بازار را مستقيما از خود چارت قيمت بدست آوريد.بنابراين با استفاده از چارت خالي و خيلي زود تر از انديكاتورها ميخواهيم بفهميم كه مومنتوم كي خسته ميشود؟
ميله هاي قيمت بطور منتخب ، يك داستان عميق را روايت می كنند
يك تحليلگر تكنيكال بدون توجه كردن به ميله هاي قيمتي و الگوهاي آن چيست؟ شايد بيشتر يك عارف اينده نگر است كه بجاي استفاده از صفحه كامپيوتر بيشتر بايك گوي شيشه اي (كه اينده رو در اون ميبينه) معامله ميكنه نكته ي مهم اينجاست، در يك مرحله همه ما توجه و وسواس شديدي به الگوهاي ميله اي و بدنه و فيتيله (سايه) هاي نسبي آن و سطوح باز و بسته شدن آن داريم. شايد اين اصول در حال حاضر شكل دهنده ي نقاط پيوت در روش معاملاتي موفقيت آميز شما مي باشد. اين ديدگاه هر چند كه در نوع خود عالي محسوب ميشود، اغلب اوقات باعث كور شدن معامله گران از داشتن نگاه جامعي كه ميله ها را در كنار يكديگر قرا ميدهد شده است. اما واگرايي ضمني يك فصل جالب ديگري است.
تعريف واگرايی ضمنی
واگرايي ضمني بطور عميقي در مفهوم روند ريشه دوانده است. به اين صورت كه، قيمت زماني كه در روند صعودي مي باشد كه ميتواند به هاي پي در پي قبلي خود برسد و زماني كه در روند نزولي است ميتواند به لوو متوالي خود برسد. با اين حال با داشتن نگاهي دقيقتر به رفتار قيمت،گاهي اوقات به راحتي ميتوان گفت كه چه زمان در حالي كه قيمتي هنوز در روند خود است ميتواند توان خود را از دست بدهد. در اين مواقع ، كندل ها در دامنه ي قيمتي ضعيفتر از كندل قبلي (يعني در روند صعودي در سزحي پايين تر و در روندي نزولي در سطحي بالاتر) قرار ميگيرند ولي در يك كشمكشي قوي با هم در بسته شدن هستند. از مشخصه هاي آن كه به كرات با آن همراهي ميكند سايه هاي معمولي كندل هاي آن در جهت روند مي باشد ، چرا كه جريان سفارشات از طرف ديگر شروع به وارد شدن در ماجرا ميكند. بياييد نگاهي به يك مثال زنده داشته باشيم.
در اينجا ما يك روند صعودي خوب و قوي داريم كه اولين نشانه ي ضعيف شدن آن جايي است كه قيمت به پايين برميگرد و در سطح ضعيفي زير فتيله (سايه) بسته ميشود.در واقع شبيه به پين بار مي باشد اما نه به صورت يك پين بار كامل كه كلوز آن در سطح مياني ميله و يا كندل قبلي باشد. كلوز ضعيف و سايه ي بلند مخصوصا در قسمت بالا همانطور كه نشان داده شده است نكات اساسي براي ما مي باشند.
كندل بعدي قسمت بيشتري از داستان را فاش ميكند.به صورت واضحي بنظر ميرسد كه ما با يك نوع مقاومت برخورد كرده ايم.اين زمان امتحان كردن براي شرايط بازار گاوي Bullish است.
ولي اينجا ما يك مشكل اساسي داريم. نگاه كنيد كه چطور كندل ها در سطح هاي (بالاي) كندل قبلي براي بسته شدن در كشمكش و تلاش ميباشند.ممكن است شما بگوييد كه كندل آخر بالاتر از كندل دوتا مانده به آخر بسته شده است، اما چيزي كه من ميخواهم به شما ياد بدهم در داشتن نگاه دقيق و جامع است. واگرايي ضمني مستلزم اين نيست كه هر كندل در سطحي ضعيفتر از كندل قبلي بسته شود هر چند چنانچه اين اتفاق بيفتد شرايط واضح تر و گويا تر مي باشد. اما ضروري نيست. لكه بيشتر توجه شما را به اين مسئله جلب ميكند كه بسته شدن هاي ضعيف كندل ها نشان دهنده ي اين است كه روند سالم و پا برجاي قبلي ضعيف و تنبل شده است.
ما مجددا يك كندل بوليش و صعودي داريم. به بسته شدن ضعيف و سايه ي آن در جهت روند توجه كنيد. قيمت به صورت واضحي به هيچ جاي مشخصي هدايت نميشود.
يك كندل صعودي ديگر كه بنظر ميرسددر دامنه ي كندل قبلي گرفتار شده است.دقيقا در يك نقطه فراتر از هاي كندل اصلي قبلي بسته شده است . و همچنين فراتر از هاي دو كندل قبلي. ولي ما يك ساختار شكننده ي واضح براي ايجاد واگرايي ضمني داريم.خوب تامل كنيد و ببينيد چه تعداد زيادي از معامله گران به كندل قوي به عنوان سيگنالي براي ادامه ي روند صعودي نگاه ميكنند. اين معامله گران احتمالا كساني هستند كه هيچ اطلاعاتي در خصوص پرايس اكشن و رفتار قيمت جمع آوري نكرده اند و به استراتژي استفاده از الگوهاي كندلي بدون داشتن هيچگونه درك و شناختي چسبيده اند.
تركيب اين شيوه ي كندل به كندل با مفاهيم گسترده تر سطوح حمايت و مقاومت روند بلند مدت و ساير جنبه ها (خط روند، مووینگ اوریج ها،اعداد گردو …) باعث ميشود كه يك سيستم موفق براي معامله را داشته باشيد. راستي … براي كساني كه به واگرايي معمول و مرسوم علاقه دارند بايد بگويم كه در اين موضوعي كه ما صحبت كرديم در واقع هيچگونه واگرايي مرسوم و متعارفي وجود ندارد.
اگر به اندازه ي كافي دقيق نگاه كنيد ميتوانيد شرايط واضح و آشكاري را در چارت هاي مشابه پيدا كنيد كه بوسيله ي واگرايي ضمني ميتواند به ما در كسب سود در سوينگ ها كمك كند. چقدر تميز و مشخص نشان داده شده است. مگه نه؟ در كل اعتراف ميكنم كه اين چارت ها به دقت گزينش شده اند اما براي نشان دادن مساله نياز به اين كار داشتيم و اميدوارم كه توانسته باشم اينكار را انجام دهم. بايد بگويم كه من به شما نشان دادم كه براي داشتن يك نگاه گسترده بايد شروع به نگاه كردن به چارت قيمتي كنيد و با گذاشتن وقت كافي در نگاه به چارت قيمتي من به شما اطمينان ميدهم كه واگرايي ضمني به صورت حس طبيعي دوم شما ميشود و همانطور كه گفتم واگرايي ضمني يكي از فصل هاي جالب در ميان بسياري از فصل هاي جالب ديگر است.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟ انواع واگرایی به زبان ساده
واگرایی در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ به زبان ساده به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود. در این مقاله شما را با معنا و مفهوم واگرایی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
Divergence به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود.
Divergence به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی و معمولی تقسیم می شود.
که مهم ترین آنها یعنی واگرایی معمولی و مخفی را بطور کامل در اختیار عزیزان قرار می دهیم.
واگرایی نشان دهنده ی ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد.
Divergence یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود:
که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است.
این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم.
از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت انواع واگراییهای قیمتی و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم.
اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است.
از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
واگرایی معمولی (RD)
واگرایی معمولی یا Regular Divergence نوعی از واگرایی است.
که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد.
واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود:
واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
Divergence معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی پدیدار می شود و بین دو کف ایجاد می شود.
در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ کف دارد که کف دوم آن پایین تر از کف اول است اما در اندیکاتور کف دوم بالاتر از کف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت فروشندگان و غلبه خریداران بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط حمایت را تشخیص دهند که آیا سطح حمایت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و مثبت خواهد شد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
Divergence معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود.
در این حالت از Divergence نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است.
اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
واگرایی مخفی(HD)
واگرایی مخفی یا Hidden Divergence نوعی از Divergence است.
که در آن نمودار قیمت با اندیکاتور اختلاف حرکت دارند.
این نوع واگرایی در انتهای تحرکات اصلاحی روند ها پدیدار می شود .
و نشان از بازگشت قیمت ، ادامه روند و معاملات در کانال خود است.
همچنین این Divergence نیز به دو دسته مثبت منفی تقسیم می شود:
Divergence مخفی مثبت (HD+)
این نوع از واگرایی در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال صعودی است و بین دو کف ایجاد می شود بطوری که کف دوم در اندیکاتور پایین تر از کف اول است اما در نمودار قیمت کف دوم بالاتر از کف اول است.
این حالت به معنی تضعیف شدن فشار فروش و غلبه مجدد خریداران بر فروشندگان در این کانال صعودی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط حمایتی کانال صعودی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت گرفته و معاملات در کانال صعودی ادامه خواهند یافت.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
این نوع از Divergence در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال نزولی است و بین دو سقف ایجاد می شود بطوری که سقف دوم در اندیکاتور بالا تر از سقف اول است اما در نمودار قیمت سقف دوم پایین تر از سقف اول است.
این حالت به معنی تضعیف فشار خرید و غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران در این کانال نزولی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط مقاومتی کانال نزولی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت کرفته و معاملات در کانال نزولی ادامه خواهند یافت.
نکته بسیار مهم:
از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود
مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.
از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید.
در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .
تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.
ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی:
با استفاده از ابزاری که در تحلیل تکنیکال موجود است، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد.
زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولاً با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است.
هنگامیکه نمودار با سرعتبالا بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است.
گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با Divergence همراه بوده که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) درنظر گرفت.
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملاً مستعد تشکیل Divergence هستند.
با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح موردنظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت.
این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد.
نموداری که در یک ساختار کانالیزه در حالت حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف و یا سقف کانال است.
در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل Divergence میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در یک ساختار کانالیزه، سطحی شکسته شد و با واگرایی همراه بود، میتواند کاملاً فریبدهنده (fake) باشد.
یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است.
اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولاً ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی گشت.
از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد.
ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد.
ایجاد Divergence در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید یا فروش بود.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با مفهوم Divergenceدر تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
آموزش واگرایی مخفی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
یکی از مفاهیم مهم در بازارهای مالی و به خصوص در تحلیل تکنیکال واگرایی است. در واقع واگرایی تغییرات در بازار را به خوبی نمایش میدهد و جز مباحث روانشناختی بازار است. واگرایی در بورس زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذار برای خرید یا فروش دچار تردید میشود. این زمانی است که سهم روند خود را تغییر داده و برخلاف روند قبلی حرکت کند. واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر اعتبار بیشتری دارد. به همین دلیل ما در این مقاله به بررسی واگرایی مخفی پرداخته ایم.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم و اندیکاتور برخلاف جهت هم حرکت کنند و این نشان از ضعف یک روند است. در این بازه زمانی قیمت یک سهم به انتهای روند خود میرسد و تمایل به تغییر روند دارد، در این حالت میگوییم واگرایی در بورس رخ داده است .همچنین از واگرایی ها می توان برای شناسایی سطوح مهم قیمت سهم از جمله سطوح حمایت و مقاومت استفاده نمود. معمولا زمانی که واگرایی اتفاق می افتد یعنی بازگشت قیمت یک سهم در پیش است. واگرایی در واقع در زمان تردید معاملات انجام میگیرد و موجب تصمیم بهتر خریدار و فروشنده است.
در واقع تحلیلگر در پی یافتن واگراییها است تا بتواند سطوحی که روند قیمت ممکن است تغییر کند را پیدا کند.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
روندهای بازار مالی
همیشه قیمت یک سهم (یا دارایی) با نوسان و افت و خیز همراه است. روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند. جهت کلی این افت و خیزها است که روند قیمت را تعیین میکند. حرکت کلی افت و خیز قیمت یک سهم به سه شکل است:
واگرایی چیست؟ انواع واگرایی ها به همراه مثال
واگرایی چیست؟ و انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال چگونهاند؟
در این مقاله با آموزش واگرایی در چارتهای بازارهای مالی در خدمت شما هستیم. خواهیم دید واگرایی چیست و چگونه میتواند ما را در پیشبینی حرکت قیمت کمک کند. در بازارهای مالی تمام دنیا نمودار قیمت وجود دارد و به نسبت این نمودارها اندیکاتورهایی طراحی شدهاند تا پیشبینی حرکت قیمت را برای ما آسانتر کنند.
یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از اندیکاتور، حرکت قیمت را تا حدی پیشبینی کرد، استفاده از واگرایی در اندیکاتورها و چارت قیمت است.
ما در نمودارهای قیمت و اندیکاتورها چندین نوع واگرایی داریم:
- واگراییهای معمولی
- واگراییهای پنهان
- واگراییهای زمانی
واگرایی معمولی و مخفی چیست؟
نوع واگراییهای معمولی به واگراییهای مثبت و منفی تقسیم میشوند. نوع واگراییهای پنهان نیز همانند واگرایی معمولی دارای دو نوع مثبت و منفی هستند.
واگرایی معمولی منفی زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت صعودی بوده ولی ما در اندیکاتور حرکت نزولی را مشاهده میکنیم. در این صورت است که می توان واگرایی را معمولی منفی فرض کنیم. این اتفاق باعث میشود پیشبینی از حرکت قیمت به سمت نزول باشد.
واگرایی معمولی مثبت برخلاف مورد قبل است که در کف قیمتها انجام میپذیرد به این صورت که در چارت قیمت ما نزول قیمت را میبینیم، ولی در اندیکاتور صعود را مشاهده میکنیم. در این صورت است که پیشبینیها، حرکت قیمت به سمت بالا را نوید میدهند.
واگرایی مخفی منفی زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت به سمت پایین باشد ولی در اندیکاتور حرکت به سمت بالا اتفاق میافتد. در این هنگام است که پیشبینی میشود قیمت کاهش یابد.
واگرایی مخفی مثبت هنگامی اتفاق میافتد که قیمت به سمت بالا حرکت میکند ولی اندیکاتور حرکتش را به سمت پایین انجام میدهد در این مواقع است که احتمال میرود قیمت در نمودار صعودی باشد.
این نکته را باید مدنظر قرارداد که واگراییها از نوع منفی در نمودار قیمت و اندیکاتور رخ میدهد و واگراییها از نوع مثبت در کف نمودار قیمت و اندیکاتور اتفاق میافتد. همچنین واگراییهای مخفی معمولاً در وسط اندیکاتور RSI رخ میدهد و نشان از ادامهدار بودن روند قبلی است یعنی اگر واگرایی مخفی منفی رخ دهد قیمت کاهشی و اگر واگرایی مخفی مثبت اتفاق بیفتد قیمت افزایشی خواهد بود.
باید اذعان داشت که هرکدام از این واگراییها احتمال نقض شدن خواهند داشت. یعنی برخلاف پیشبینیها حرکت مخالف آن چیزی که انتظار داشتیم میرود. در این صورت میگوییم واگرایی نقض شده است و دیگر قابلیتی که به آن پیشبینی خود را معطوف کنیم ندارد.
واگرایی زمانی چیست؟
ما در بازارهای مالی دو نوع واگرایی زمانی داریم:
– واگرایی زمانی معمولی
– واگرایی زمانی هوشمند
در واگرایی زمانی معمولی تعداد کندلهای اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند قبلی که میتواند یک روند صعودی و یا نزولی باشد. این شرایط نشان میدهد که مثلاً اگر روند قبلی روند صعودی بوده حالا در فاز اصلاح که تعداد کندلها بیشتر شده است فروشندهها از قدرت انواع واگراییهای قیمتی کمتری برخوردار هستند و در صورت ورود خریدارهای قوی میتوان در جهت روند صعودی قبل به خرید پرداخت.
در واگرایی زمانی هوشمند تعداد کندلهای اصلاح کمتر از تعداد کندل فاز قبلی است. مثلاً اگر موج قبلی از ۲۰ کندل تشکیل شده باشد و بهصورت صعودی باشد، موج اصلاحی با ۵ کندل شصت و یک و هشت دهم درصد موج قبل را اصلاحکرده است. در این صورت میگوییم که واگرایی زمانی هوشمند رخداده است در این مواقع قیمت معمولاً به همان سمت روند اصلاح حرکت خود را ادامه میدهد و از پیوت قبلی خود رد میشود.
امیدوارم به طور کامل درک کرده باشید که واگرایی چیست؟ اگر ابهامی در مطلب وجود دارد، می توانید در کامنتها پرسش خود را مطرح کنید.
دیدگاه شما