کندل شناسی در بورس چیست و آشنایی با انواع آن؟
کارشناسان حوزه بورس برای تحلیل بازار معمولا از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میکنند؛ و تحلیلگران تکنیکال این کار را با رسم سه نمودار کندل استیک، میلهای و خطی انجام میدهند. کندل شناسی علم رسم کردن، خواندن و پیشبینی بازار از طریق کندلها است و به عبارتی یک معاملهگر بورسی از طریق کندل شناسی در کنار بهره مندی از سایر استراتژی هایی نظیر استراتژی پرایس اکشن، آشنای با نمودار کندل تحلیل خط روند، امواج الیوت، میتواند معاملات خود را در روز مدیریت کند.
کندل استیک چیست؟
کندل و کندل استیک چیست؟ کندل در لغت به معنای شمع و کندل استیک (Candlestick) به معنای شمعدان است؛ و نمودار شمعی به مجموعهای از کندلها گفته میشود که پشت سر هم رسم میشوند و روند بازار را نمایش میدهند. نمودار کندل استیک زمانی کاربرد دارد که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند و در نتیجه، رسم نمودار الگویی شامل نقاط حمایت و مقاومت سهم را در اختیار تحلیلگر میگذارد که منجر به انتخاب قیمت مناسب برای خرید میشود.
علم کندل شناسی در بورس اگرچه زیرمجموعه روش تحلیل تکنیکال است، اما در حوزه روانشناسی بورس هم کاربرد دارد. از آنجایی که روند حرکت هر سهم در بازار ناشی از تصمیمات معاملهگران است، بنابراین نمودار شمعی احساسات سرمایهگذاران و هیجاناتی که بازار تحت تاثیر آن قرار میگیرد را نمایش میدهد؛ و این موضوع را میتوان از دیگر کاربردهای کندل استیک به حساب آورد.
اجزای نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک در حقیقت از دو بخش اصلی «بدنه» و «سایه» تشکیل شده است؛ و رسم آن بر پایه تعدادی مولفه و انتخاب یک بازه زمانی (از یک ثانیه تا یک ماه) انجام میشود. در تصویر روبرو نمونهای از کندل را مشاهده میکنید که اجزای کندل به شرح زیر است:
- بالاترین قیمت: بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- قیمت باز شدن: اولین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- پایینترین قیمت: کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- سایههای بالا و پایین: سایهها در هر کندل نشاندهنده میزان خرید و فروش در آن بازه زمانی هستند. اگرچه کندلها انواع گوناگونی دارند اما در حالت کلی، اگر سایه بالایی در کندل بلندتر باشد، از بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدا و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه معاملاتی حکایت دارد که موجب کاهش قیمت پایانی نسبت به قیمت عرضه خواهدشد. اما بلندتر بودن سایه پایینی، بیانگر بیشتر بودن قدرت فروشندگان در ابتدا و قدرت یافتن خریداران در زمان پایان بازه معاملاتی و افزایش قیمت پایانی است.
- بدنه: یکی دیگر از اجزای نمودار کندل استیک که قدرت خرید و فروش سهم را نشان میدهد، بدنه است. نموداری که در آن رنگ بدنه سبز یا سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بالاتر است، به عبارتی قیمت سهم رشد داشته است. اما اگر بدنه قرمز یا مشکی باشد، قیمت سهم کاهش یافته و قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است. همچنین بدنه بزرگتر بیانگر بالا بودن قدرت خرید و فروش در آن سهم است.
انواع شمعها در کندل شناسی
شمعها در نمودار کندل استیک، به اشکال مختلفی ظاهر میشوند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. معاملهگران برای شناسایی انواع شمعها در کندل شناسی، از الگوهای کندل استیک استفاده آشنای با نمودار کندل میکنند. این الگوها به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشوند که در هر دو گروه، میتوان انواع شمعهای بدون سایه، بدون بدنه، با سایه خیلی بلند یا خیلی کوتاه و… را مشاهده کرد.
همچنین گاهی در نمودار کندل استیک، چند الگو در امتداد هم شکل میگیرند که شامل انواع شمعها هستند. مثلا اگر ما بازه زمانی یک ماه را انتخاب کنیم، ممکن است در ابتدا انواع شمعهایی ظاهر شوند که نشان از قدرت معاملهگران دارند (الگوی شماره 1)، در هفته دوم الگو تغییر میکند و شکست سهم را نشان میدهد (الگوی شماره 2) و در هفته آخر ماه انواع شمعهایی ظاهر میشوند که نشان از بازگشت سهم دارند (الگوی شماره 3).
برای درک بهتر انواع شمعها در کندل شناسی، در ادامه به بررسی چند الگو و چگونگی نمایش شمعها در هر الگو میپردازیم.
الگوهای کندل استیک
انواع کندل شناسی با توجه به ویژگیهای سهم و شرایط بازار در بازه معاملاتی انتخاب شده، طبق الگوی خاصی نمایش مییابند. هر کدام از الگوهای کندل استیک دارای نام و ویژگی مخصوص به خود هستند، مثلا ممکن است الگویی بدون سایه یا حتی بدون بدنه باشد! بنابراین در ادامه به معرفی چند الگو که در بحث کندل شناسی بیشترین کاربرد را دارند، میپردازیم.
1/ کندل مارابوزو (Marubozu)
کندل مارابوزو از نظر شکل ظاهری تنها از قسمت بدنه تشکیل شده است و میتواند سبز یا سفید و قرمز یا مشکی باشد. الگوی مارابوزو اغلب در انتهای یک روند صعودی یا نزولی تشکیل میشود.
مارابوزو سبز یا سفید: این مارابوزو اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود، نشان از ادامه رشد قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی تشکیل شود بیانگر حرکت معکوس قیمت سهم در ادامه بازار است.
مارابوزو قرمز یا مشکی: ظاهر شدن این مارابوزو در انتهای روند صعودی نشان از سقوط قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی ظاهر شود، بیانکننده این است که روند جاری ادامه خواهد داشت.
2/ کندل بلند (Long Candle)
الگوی کندل بلند تا حد زیادی شبیه مارابوزو است، با این تفاوت که سایههای بالایی و پایینی کوتاهی هم دارد.
زمانی که این کندل با رنگ قرمز یا مشکی ظاهر شود، ادامه مسیر به صورت نزولی، و زمانی که با رنگ سبز یا سفید نمایش یابد، ادامه مسیر به صورت صعودی را انتظار خواهیم داشت.
به عبارتی کندل بلند از وجود ثبات در بازار حکایت دارد و با ظهور آن به رنگ قرمز تا مدتی بیشتر افراد فروشنده و با ظهور به رنگ سبز برای مدتی بیشتر افراد خریدار خواهند بود.
3/ کندلهای سهتایی (Three candles patterns)
کندلهای سهتایی همانطور که از نامشان پیداست از قرارگیری متوالی سه شمعدان با بدنه و سایههای متوسط تشکیل میشوند؛ و شامل دو مدل: سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (Three White Soldiers) هستند. دقت کنید در این الگو توالی شمعدانها مهم است و نباید بین آنها فاصلهای وجود داشته باشد. مثلا دو شمعدان با روند نزولی و سپس ظهور یک شمعدان صعودی، نمیتواند در الگوی سهتایی قرار بگیرد.
در الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) سه شمعدان با رنگ مشکی یا قرمز با حرکت نزولی ظاهر میشوند که احتمالا در ادامه آن، معاملهگران شاهد کاهش قیمت سهم خواهند بود؛ و به عبارتی تعداد فروشندگان همچنان بیشتر از خریداران است.
اما الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) برعکس حالت قبل است. یعنی ظهور سه شمعدان سفید یا سبز به شکل متوالی با حرکت صعودی؛ که بیانگر وجود خریداران قوی و افزایش قیمت سهم در ادامه خواهد بود.
4/ کندل دوجی (Doji)
کندل دوجی الگویی است که در زمان تضعیف یک روند ظاهر میشود. اگر الگوی دوجی در امتداد یک روند صعودی ظاهر شود، خبر از کم شدن قدرت خریداران دارد؛ و اگر در امتداد یک الگوی نزولی ظاهر شود گویای کاهش تعداد فروشندگان است.
از نظر ظاهری، دوجی کندلی بدون بدنه و دارای سایههایی بلند است و شامل سه مدل: دوجی سنجاقک، دوجی پایه بلند و دوجی سنگ قبر میشود.
زمانی که در سهمی قیمت شروع و پایان برابر باشد، با افزایش تعداد خریداران، دوجی سنجاقک و با افزایش تعداد فروشندگان، دوجی سنگ قبر ظاهر میشود. اما گاهی تردید زیادی درباره سهم وجود دارد و علاوه بر برابر بودن قیمت شروع و پایان، قدرت فروشندگان و خریدان هم تقریبا برابر است! که در این حالت شاهد رسم دوجی پایهبلند خواهیم بود.
5/ کندل چکش (Hammer)
این الگو ظاهری شبیه نام خود دارد، یعنی بدنهای کوتاه و مربعی با سایه پایینی بلند که طول سایه حداقل دو تا سه برابر بدنه است. کندل چکش سایه بالایی ندارد یا سایه بالایی آن بسیار کوتاه است.
معمولا زمانی که قرار است یک روند نزولی پایان یابد (مثلا پس از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، یک کندل چکش ظاهر میشود. اگر کندلی که پس از چکش رسم میشود، حرکت صعودی داشته باشد، الگوی ما معتبر و در غیر اینصورت نامعتبر است. البته این موضوع را از رنگ کندل چکش هم میتوان حدس زد؛ معمولا چکشهای سبز یا سفید اعتبار بیشتری دارند و احتمال صعودی شدن حرکت پس از تشکیل آنها بیشتر خواهد بود.
6/ کندل ابر سیاه (Dark Cloud)
کندل ابر سیاه برعکس الگوی چکش است و در امتداد یک روند صعودی (مثلا پس از تشکیل الگوی سه سرباز سفید) ظاهر میشود و برعکس شدن روند جاری را خبر میدهد.
از نظر ظاهری رنگ بدنه مشکی یا قرمز، با سایههایی کوتاه یا حتی بدون سایه است.
قیمت باز شدن سهم در این کندل گاهی برابر با قیمت بسته شدن در کندل قبلی و اغلب بیشتر از آن است. معاملهگران ظاهر شدن الگوی کندل ابر سیاه را هشداری برای خروج از سهم قلمداد میکنند.
7/ کندل هارامی (Harami)
هارامی کلمهای ژاپنی است که اشاره به باردار بودن دارد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید الگوی کندل هارامی با تشکیل یک شمعدان بزرگ (مادر) و یک شمعدان کوچک (نوزاد) در میانه آن، توصیف درستی از نام خود را ارائه میدهد. کندل هارامی شامل دو حالت صعودی (Harami Bullish) و نزولی (Harami Bearish) است؛ و معاملهگران آن را به عنوان یک الگوی ضعیفِ بازگشتی در روند بازار میشناسند.
به عبارتی الگوی کندل هارامی میگوید که قیمت از روند قبلی خود (خواه نزولی باشد یا صعودی) جدا خواهد شد؛ اما اینکه روند معکوس میشود یا سهم بدون روند به مسیر خود ادامه میدهد، مشخص نیست! و این مشخص نبودن میتواند آشفتگی بازار را در پی داشته باشد؛ چرا که برخی افراد توقف روند را به فال نیک گرفته و وارد معامله برای خرید یا فروش سهم میشوند و برخی دیگر منتظر روند پیدا کردن سهم در بازار میمانند.
سخن آخر
وجود الگوهای مختلف در بحث کندل شناسی، احتمالا موجب سردرگمی کاربران و پیچیده به نظر رسیدن این مبحث خواهد شد! اما دقت کنید که کندل در حالت کلی از اجزای ثابتی تشکیل میشود و تنها نحوه قرارگیری این اجزا در الگوهای مختلف متغیر است، بنابراین شما با بررسی نمودار چندین سهم و روند حرکتی آنها در بازار، به راحتی قادر به درک مبحث کندل استیک خواهید بود.
گفتنی است اگرچه کندل شناسی در بورس به تنهایی برای تحلیل بازار و مدیریت معاملات کاربرد ندارد، اما در کنار نمودارهای میلهای و خطی میتواند نتایج خوبی را در اختیارتان بگذارد و نقطه قوت آن که مشخص کردن بهترین زمان برای خرید سهم است، را میتوان دلیل محبوبیت این روش بین تحلیلگران حوزه تکنیکال دانست.
آشنایی با نمودار هیکن آشی و استراتژی های معاملاتی آن در فارکس
نمودار هیکن آشی در فارکس یکی از کاربردیترین ابزار معاملات در تحلیل تکنیکال است. هیکن آشی که در لغت به معنای «کندل میانگین» است، نوعی نمودار معاملاتی ژاپنی بوده و برای شناسایی سیگنالهای روند بازار و پیشبینی حرکات قیمت، از نمودارهای کندل استیک (Candlestick) استفاده میکند. در واقع این روش با استفاده از دادههای میانگین قیمت، نویز بازار را فیلتر کرده و تصویری واضح از آن ارائه میدهد. این استراتژی برای معامله در بازار جهانی فارکس بسیار کاربردی است.
استراتژی معاملاتی هیکن-آشی به معاملهگران کمک میکند تا تشخیص دهند که چه زمانی باید یک معامله را حفظ یا آن را متوقف کنند. بدین ترتیب میتوانند با تنظیم موقعیتهای خود، از متضرر شدن خودداری کرده یا در موقعیت انتخابی، به سود برسند. هیکن اشی میتواند در معاملات اوراق بهادار، شناسایی روند بازار یا پیشبینی قیمتهای آینده، مورد استفاده قرار بگیرد.
هیکن آشی چیست و چه تفاوتی با نمودارهای شمعی دیگر دارد؟
استراتژی معاملاتی هیکن آشی، در سال 1700 توسط Munehisa Homma توسعه پیدا کرد. اگرچه مشترکاتی بین برخی از ویژگیهای این تکنیک با نمودارهای کندلی سنتی پیدا میشود؛ اما نحوهی محاسبهی کندل استیکها در نمودار هیکن اشی، متفاوت است.
یکی از مشکلاتی که در نمودارهای کندل استیک وجود دارد، دشوار بودن تشخیص روند بازار است. همچنین تمامی کندلهای رسمشده برای هر روز معاملاتی، از یکدیگر مستقل هستند. استراتژی معاملاتی هیکن-آشی با استفاده از یک تاکتیک میانگینگیری قیمت، تمامی این کندلها را به یکدیگر وابسته میکند.
بر خلاف نمودارهای شمعی معمولی، نمودار هیکن آشی برای محاسبهی کندلها، از میانگین دورهای قیمتها استفاده میکند. این باعث ایجاد نموداری آشنای با نمودار کندل نرم و هموارتر میشود که با مبهم کردن شکافها و برخی دادههای قیمت، تشخیص روند، الگوها و نقاط بازگشت آن را آسانتر میکند.
فرمول هیکن اشی
هنگام محاسبهی فرمول هیکن آشی، از دادههای باز و بستۀ دورۀ قبلی و دادههای باز-بالا-بسته-پایین (OHLC) دورۀ فعلی استفاده میکنیم. مقادیر اصلاحشدۀ OHLC، به صورت کندل استیکها نمایش داده میشود. به طور کلی این محاسبات، به شرح زیر است:
- حد وسط کندل قبلی (HAO): Heikin-Ashi Open= HA Open (-1) + HA Close (-1)/2
- میانگین قیمت کندل (HAC): Heikin-Ashi Close= (Open0 + High0 + Low0 + Close0)/4
- محاسبات بیشترین قیمت (HAH): Heikin-Ashi High= Max (High0, HA Open0, HA Close0)
- محاسبات کمترین قیمت (HAL): Heikin-Ashi Low= Min (Low0, HA Open0, HA Close0)
راهنما:
دادههای نمودار HA میتوانند در بازههای زمانی مختلف مثلاً هر روز، هر هفته، ماهانه و…، با یکدیگر متفاوت باشند. دادههای آغازین (Open) نمودار، همواره در نقطهی وسط بدنهی میلهی قبلی قرار گرفته و دادههای پایانی (Close) نیز به عنوان میانگین قیمت میلهی فعلی محاسبه میشوند. دادههای بالای HA، بالاترین مقدار در میان مقادیر دادههای باز و بستهی میلههای فعلی و دادههای پایین HA نیز کمترین مقدار در میان مقادیر دادههای باز و بستهی آنها است.
مزایای نمودار هیکن آشی
- اگرچه نمودار هیکن اشی (HA) قیمت دقیق بازار را نشان نمیدهد، اما استفاده از آن مزایای زیادی به همراه دارد. میتوان گفت که مزیت اصلی نشان دادن میانگین دورهای به جای قیمت لحظهای بازار، نرمتر به نظر رسیدن نمودار است که به شناسایی آسانتر جهت یک روند کمک میکند.
- این نمودار نیز مثل کندل استیکهای معمولی، کد رنگی دارد. در واقع از آنجا که اغلب معاملهگران قادر به خواندن الگوهای کندل استیک هستند، تفسیر نمودار HA از دیگر نمودارهای سنتی آسانتر بوده و به علت ساده بودن رمزگشایی آنها، شناسایی حرکات بازار نیز راحتتر است.
- این نمودار، یک اندیکاتور در دسترس است که استفاده از آن نیازی به نصب ندارد و میتوان آن را در هر پلتفرم معاملاتی پیدا کرد. همچنین میتوان آن را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب کرد تا سیگنالهای قویتری در حرکت بازار ارائه دهد.
- استفادهی HA از دادههای گذشته، آن را به یک شاخص قابل اعتماد تبدیل میکند.
- امروزه بازار فارکس بسیار پر سر و صدا است. بنابراین این اندیکاتور با فیلتر کردن نویز و کاهش آن، به معاملهگران کمک میکند تا برنامهریزی کارآمدتری دربارهی نقاط ورودی و خروجی موقعیتهای خود داشته باشند.
- از تکنیک HA میتوان در هر بازهی زمانی ساعتی، روزانه، ماهانه و… استفاده کرد. با این حال لازم است بدانید که تایمفریمهای بزرگتر، قابل اطمینانتر هستند.
محدودیتهای تکنینک هیکن اشی
- نمودار هیکن-اشی نسبت به نمودار معمولی کندل استیکها، حرکتی آهستهتر داشته و سیگنالها را با تأخیر زمانی ارسال میکند. اگرچه این استراتژی میتواند در بسیاری از حرکات ناپایدار قیمت مفید باشد، تکنیک مناسبی برای همهی سرمایهگذاران نیست.
- اکثر معاملهگران از شکاف قیمت، برای تجزیه و تحلیل حرکت آن، تعیین زمان ورود به معاملات یا توقف ضرر استفاده میکنند. این قابلیت در نمودار هیکن اشی وجود ندارد. با این حال معاملهگران میتوانند با چنین محدودیتی، توسط تغییر موقت به کندلهای سنتی در طول یک جلسهی معاملاتی مقابله کنند.
- از دیگر محدودیتهای این نمودار نیز عدم نشان دادن جزئیات قیمت است. در واقع این نمودار با استفاده از یک مکانیزم میانگینگیری، قیمتهای واقعی آغازین و پایانی یک روند را نشان نمیدهد. این مسئله میتواند برای معاملهگران روزانه یا اسکالپرهای کوتاهمدت مناسب نباشد.
آموزش معامله با نمودار هیکن آشی
اکنون که نحوهی محاسبهی کندلهای HA را یاد گرفتید، میخواهیم که روش استفاده از نمودار هیکن آشی در انجام معاملات را توضیح بدهیم.
اساس عملکرد نمودار هیکن-آشی، فیلتر کردن نویز بازار است. از آنجا که کندلهای HA بر اساس میانگین قیمت محاسبه میشوند، سایههای (فتیله یا Wick) کوچکتری نسبت به کندلاستیکهای معمولی خواهند داشت. هرچه این سایهها کوتاهتر باشند، روند با قدرت بیشتری پیش میرود.
- کندلهای سبز بلند بدون فتیلهی پایینی، نشاندهندهی نیروهای صعودی (Bullish) قوی هستند؛
- کندلهای قرمز بلند بدون فتیلهی بالایی، نشاندهندهی نیروهای نزولی (Bearish) قوی هستند.
معاملهگران و تحلیلکنندگان بازار، از نمودارهای Heikin Ashi برای شناسایی جهت و قدرت یک روند استفاده میکنند. بنابراین یادگیری نحوهی استفاده از این نمودار و آشنایی با عملکرد آن، یک مهارت بسیار کاربردی در بازار فارکس به شمار میرود.
الف) چگونه از تکنیک هیکن آشی برای تشخیص جهت یک روند استفاده کنیم؟
این نمودار از طریق کندلهای رنگی، جهت یک روند را به شما نشان خواهد داد. کندلهای سبز، نشاندهندهی روند صعودی بوده و کندلهای قرمز نیز نزولی بودن یک روند را نشان میدهند.
ب) چگونه از تکنیک هیکن آشی برای تشخیص قدرت یک روند استفاده کنیم؟
با مشاهدهی سایههای کندلهای نمودار هیکن آشی ، میتوانید قدرت روند را تشخیص دهید. بسیاری از شمعهای سبز، هیچ سایهی پایین و بسیاری از شمعهای قرمز نیز هیچ سایهی بالایی ندارند. در واقع این کندل استیکها در جهت مخالف روند، هیچ سایهای از خود نشان نمیدهند. این یعنی که شما در یک روند قوی هستید!
به دلیل اثر هموارسازی اندیکاتور در نمودار، ممکن است ادغام و اصلاحات کوچک آن قابل مشاهده نباشند. بنابراین توصیه میشود که معاملهگران برای استفاده از تکنیک هایکین آشی و افزایش پاداش معاملات یک روند، از توقف و مکث موقعیت استفاده کنند. در واقع یک معاملهگر باید در روند باقی بماند تا در صورت قوی بودن آن، به سود برسد.
ج) استفاده از تکنیک هایکین آشی برای شناسایی سیگنال برگشت روند:
شناسایی سیگنال برگشت روند، به تعیین زمان مناسب برای خروج از معاملهی قبلی و ورود به یک موقعیت جدید، کمک میکند. یک معاملهگر میتواند با شناسایی سیگنالهای برگشتی، از متضرر شدن در یک معامله جلوگیری کند.
- کندل استیک دوجی (Doji candlestick): کندلی که قیمت باز و بسته شدن یک سهم در آن یکسان یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشند، کندل دوجی نام دارد. این کندلها که بدنهای کوچک و سایههایی بلند دارند، نشاندهندهی عدم قطعیت در بازار هستند. معاملهگران در تکنیک هایکین آشی میتوانند از این کندلها جهت شناسایی سیگنالهای برگشتی ((trend reversal استفاده کنند.
- الگوی کنج یا گُوِه (Wedges): الگوی قیمتی است که توقف در روند فعلی را نشان میدهند. یک الگوی گُوه میتواند معکوس قیمتهای صعودی یا نزولی باشد.
آشنایی با استراتژیهای Heikin-Ashi
برخی از کاربردیترین استراتژیهای هیکن آشی که معاملهگران میتوانند از آنها برای افزایش سود خود استفاده کنند، عبارتند از:
1) ظهور یک روند صعودی یا نزولی قوی
میتوان گفت که این روش، پرکاربردترین استراتژی HA است. در اغلب موارد، اندیکاتورهای سیگنال Heikin Ashi، بسیار قابل اطمینان در نظر گرفته میشوند. از این رو معاملهگران میتوانند به دلیل اعتبار این سیگنال، روند سودآوری را طی کنند. با ظهور یک روند صعودی، معاملهگران با موقعیتهای کوتاهمدت ممکن است از موقعیت معامله خارج شوند. با این حال معاملهگران بلندمدت، باید موقعیتهای خود را افزایش داده و تثبیت کنند.
2) شناسایی کندل استیکهای بدون سایه
شناسایی کندلهای بدون سایه، سیگنال بسیار معتبری مبنی بر شروع شدن یک روند صعودی قوی است. به دلیل عملکرد عالی و میزان موفقیت آن، این استراتژی به یکی از برترین تاکتیکهای Heikin-Ashi تبدیل شده است. هرچه توالی کندلهای بدون دم بیشتر باشد، روند قویتر است. به همین ترتیب با شناسایی کندلهایی که سایهی بالایی ندارند، معاملهگران باید انتظار یک روند نزولی را داشته باشند.
3) کندل استیکهایی با بدنههای کوچک
کندل استیکهایی با بدنههای کوچک، نشاندهندهی توقف یا معکوس شدن یک روند هستند. بنابراین این یکی از مهمترین مواردی است که معاملهگران باید به آن توجه کنند تا در پاسخ به بسته شدن یک روند، به سمت باز کردن موقعیتهای جدید حرکت آشنای با نمودار کندل کنند.
با این حال لازم است که معاملهگران در این زمینه، احتیاط بیشتری به خرج دهند. چرا که ظهور کندلهایی با بدنهی کوچک، لزوماً به معنای توقف حتمی یا معکوس شدن روند نخواهد بود. در این صورت، لازم است تا فرد مهارتی داشته باشد که بتواند این موضوع را به درستی تشخیص دهد.
کندل استیک یا نمودار شمعی چیست؟
همان طور که میدانید جهت پیش بینی کردن قیمت آینده هر نوع ارز دیجیتال یا سهم، لازم است ابتدا تغییر قیمت را بررسی کرد. برای انجام این کار میتوانید روند تغییرات قیمت را در یک نمودار مخصوص، مشاهده کنید که بررسی این نمودارها برای پیش بینی روند بازار، تحلیل تکنیکال نام دارد. در حال حاضر نمودارهای زیادی وجود دارد که در این زمینه میتوان از آنها بهره گرفت اما یکی از بهترین و مطرح ترین گزینههای موجود، نمودار شمعی است.
بهتر است بدانید برخی افراد این نمودار را با نام نمودار ژاپنی نیز میشناسند. معمولا از نمودار ژاپنی برای توصیف حرکت اوراق بهادار، واحد پول و ابزار مشتقه استفاده میکنند و تمام سرمایه گذاران میتوانند بدون محدودیت از آن بهره بگیرند. البته دقت داشته باشید بررسی رفتار نمودارهای شمعی کار هر کسی نیست زیرا به شناخت الگو و دانش کندل شناسی نیاز دارد. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این نمودارها پیشنهاد میکنیم تا انتهای مطلب همراه ما بمانید.
تاریخچه استفاده از نمودار شمعی
بهتر است بدانید نمودار شمعی ابتدا در قرن هفدهم توسط ژاپنیها جهت تجارت برنج مورد استفاده قرار گرفته و برای اولین بار در سال 1850 توسط یک تاجر برنج ژاپنی در شهر ساکاتا که هوما نام داشت، به وجود آمد.
البته ایدههای اولیه او طی سالها تجارت اصلاح شده تا در نهایت به سیستم امروزی منجر شده است. ناگفته نماند نموداری که امروزه به عنوان نمودار کندل استیک شناخته شده، در سال 1900 توسط Charles Dow طراحی شده است و ویژگیهای خاصی دارد.
معرفی نمودار شمعی
نمودار شمعی تقریبا ساختاری شبیه به نمودار خطی دارد اما به دلیل این که فشار فروش یا فشار خرید به صورت بصری نشان داده میشود، امکان تشخیص بازه معاملاتی مثبت یا منفی در آن راحتتر است. دقت داشته باشید جهت تشکیل این نمودار در هر بازه زمانی که قصد نمایش دادن آن را دارید، به مجموعهای از مقادیر قیمتی احتیاج خواهید داشت.
بهتر است بدانید در نمودار مورد نظر قسمت تو پر و تو خالی شمع، Body یا بدنه نامیده میشود. خطوط نازک در پایین و بالای بدنه کندل نیز که نشان دهنده محدوده بیشترین و کمترین قیمت بوده، سایه نام دارد.
این نمودار به علت طیف گسترده اطلاعات معاملاتی که به کاربران ارائه میدهد، تفسیر و خواندن را بسیار آسانتر میکند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای سنتی، کاربرد بیشتری دارند و از این جهت هم بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
این نمودار از لحاظ بصری فوق العادهتر بوده و کار کردن با آن هم چندان سخت نیست. با کمک این نمودار میتوانید خیلی راحت عملکرد قیمت بازار مالی را بررسی کنید و معاملهای عالی داشته باشید. رابطه میان قیمت بسته شدن و باز شدن، اطلاعات ضروری برای معامله گران به همراه خواهد داشت.
در اصل با کمک این ابزار، معامله گر میتواند خیلی سریع روند قیمت را بررسی نماید. اندیکاتور و اسیلاتور در نمودار کندل استیک از جمله ابزارهای مفیدی هستند که با بهره گیری از آنها میتوانید نمودارهای شمعی را دقیقتر تحلیل کنید.
این ابزارها از دادهها و اطلاعات کندلها برای محاسبات خود بهره میگیرند. سیگنالهای بازگشتی و واگرایی که در اندیکاتور به دست میآید، میتواند بدون مشکل توسط الگوهای نمودار شمعی تایید شود. البته اندیکاتورهایی جداگانه هم وجود دارند که جهت تشخیص الگوهای شمعی بر روی نمودار کندل استیک مورد استفاده قرار میگیرند.
این نمودار به طور معمول نبرد میان فروشندگان خرسی و خریداران یک بازار گاوی را در دوره زمانی مشخص، به نمایش میگذارد. توجه داشته باشید هر چقدر که قیمت بسته شدن به low کندل نزدیکتر باشد یعنی بازار خرسی یا همان قدرت فروشندگان، هر چقدر هم که قیمت بسته شدن کندل به high نزدیکتر باشد، نشان از بازار گاوی خواهد بود.
شمعهای قرمز رنگ در نمودار، فشار فروش و شمعهای سبز رنگ فشار خرید را نشان میدهند. هر اندازهای که کندلها کوتاه باشند، یعنی حرکت قیمت اندک بوده و به صورت تثبیت هستند. هر چقدر هم بدنه کندل اندازه بلندتری داشته باشد، فشار فروش یا خرید شدیدتر است.
شمعها تنها رابطه میان قیمت بسته شدن و باز شدن کندل را به نمایش میگذارند و تغییرات قیمت را میان open و close کندل، منعکس نمیکنند. low و High هر کندل نیز غیر قابل انکار و واضح بوده اما کندلها قادر نیستند که به شما بگویند کدام اول آمده است.
نمودار شمعی در یک بازه زمانی مشخص، تغییرات موجود را برای تحلیل گران به نمایش میگذارد تا پیش بینی بهتری داشته باشند.
انواع الگوهای نمودار شمعی
به طور معمول امکان تشکیل الگوهای نمودار شمعی با یک یا چند کندل وجود دارد و این الگوها اغلب برای بیش از 10 دوره زمانی عمل میکنند. به همین خاطر تأیید آنها باید سریع در بازه زمانی بعدی شکل گیرد. معمولا از آن جایی که شمعها در نمودار کندل استیک دارای ماهیت کوتاه مدتی هستند، توصیه میشود جهت تحلیل حداکثر تا 4 هفته آخر را در نظر داشته باشید. این نمودار دارای الگوهای مختلفی بوده که در ادامه مقاله قصد داریم شما را با انواع آن آشنا کنیم و ویژگیهای هر کدام را نیز به شکل جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. پس همراه ما بمانید.
الگوی چکش وارونه در نمودار شمعی بعد از روند نزولی ایجاد میشود. این الگو نشان دهنده تغییر روند سطوح حمایتی یا بالقوه بوده و سایه بالایی بلند در آن فشار خرید را نشان میدهد. با این حال مشخص میشود گاوها قادر به حفظ این فشار خرید نبودهاند و قیمتها به خوبی از اوج خودشان فاصله گرفتهاند.
یک چکش معکوس در این نمودار به دنبال یک شمع بلند سبز یا یک گپ قیمت رو به بالا با حجم معامله نسبتا زیاد میتواند به عنوان تأیید تغییر روند نزولی به صعودی عمل نماید. دقت داشته باشید اکثر سرمایه گذارانی که از چنین الگوهایی جهت تحلیل تکنیکال بهره نمیگیرند و همچنین برای نگهداری داراییهایشان سراغ صرافیهای نامعتبر میروند، دچار ضرر میشوند.
به همین خاطر نیز توصیه میشود در کنار استفاده از این الگوهای مناسب، کار احراز هویت بایننس را هم انجام دهید تا محیطی امن به سرمایه گذاری مشغول شوید و روز به روز سود بیشتری به دست آورید.
شمعهایی با سایه پایینی و بالایی بلند که بدنهای کوچک دارند را فرفره مینامند. در واقع فرفرهها نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار هستند و مشخص میکنند با وجود این که در آن بازه شمع با تغییرات کمی بسته و باز شده، هم فروشندگان و هم خریداران در طول معاملات فعال بودهاند و در این زمان قیمتها به شکل قابل توجهی دچار تغییر شدهاند.
در چنین موقعیتی نیز فروشندگان و خریداران نتوانستهاند به چیزی که میخواهند برند و نتیجه معاملات به بن بست خورده است. وجود داشتن یک شمع فرفرهای در آخر روند، نشان دهنده وقفه، ضعف و یا تغییر احتمالی در روند است.
ستاره دنبالهدار در نمودار شمعی الگویی بوده که میتواند خیلی راحت در یک روند صعودی به وجود آید. این الگو معمولا بالاتر از close شمع قبلی خود باز میشود و در ادامه روند تا سطحی فراتر از قیمت قبلی معامله شده است. بعد از آن نزدیک به open خود بسته خواهد شد، از این طریق شمع به دست آمده دارای بدنه کوچک سبز یا قرمز و سایه بالایی بلند است. بعد از یک صعود، توانایی خرسها را جهت کاهش قیمت به نمایش میگذارد.
ستاره دنبالهدار یا ستاره تیر انداز، در واقع الگویی بازگشتی به صورت نزولی بوده که بعد از یک روند صعودی، در موقعیت ستاره شکل میگیرد. یک ستاره تیر انداز میتواند به راحتی سطح مقاومت یا تغییر روند را مشخص نماید. در نظر داشته باشید جهت نشان دادن قدرت تغییر روند، سایه بالایی بای حداقل 2 برابر طول بدن باشد. تأیید نزولی پس از آن هم میتواند به شکل شمعی بلند به رنگ قرمز با حجم معاملاتی بالا باشد.
یکی دیگر از الگوهای نمودار شمعی که کاربرد بسیار مهمی دارد، الگوی مرد حلق آویز است. این الگوی بازگشتی نزولی میتواند سطح مقاومت خیلی سریع مشخص نماید و معمولا بعد از روند صعودی به وجود میآید. زمانی که فشار فروش در حال افزایش باشد، الگوی مرد حلق آویز آن را به شما نشان میدهد.
سایه بلند پایینی در این الگوی نمودار شمعی تایید میکند که فروشندگان قیمتها را در زمان شکل گیری شمع، کم کردهاند. حتی در صورتی که گاوها دوباره جایگاه خود را پس بگیرند و قیمتها را تا آخر کار بالا ببرند، ظاهر فشار فروش خود را نشان میدهند.
الگوی مرد حلق آویز نمودار شمعی پیش از معامله، به تأیید نیاز دارد و این تایید میتواند به شکل گپ قیمت یا یک شمع بلند قرمز با میزان و حجم معامله سنگین، به دست آید. حجم معاملات را میتوانید خیلی راحت در اندیکاتور حجم، مشاهده کنید.
چکشها از سایههای پایینی بلند و بدنهای کوچک برخوردار هستند و سایههای بالایی خیلی کوتاهی دارند. این الگوی بازگشتی صعودی بعد از یک روند نزولی به وجود میآید و میتواند سطوح مقاومتی یا حمایتی را هم مشخص کند. سایه بلند الگوی چکش نشان دهنده کاهش قیمتها در طول بازه زمانی توسط فروشندگان است.
تشکیل کندل چکش شاید برای تغییر روند، تقریبا کافی به نظر برسد اما فراموش نکنید که به تایید بیشتری احتیاج دارند. در اصل باید سایه چکش بیشتر از طول بدنه باشد. این الگو شان میدهد که تعداد بالایی فروشنده باقی مانده و اوج عرضه را هم مشخص میکند.
الگوهای نمودار شمعی اغلب از چند کندل یا شمع تشکیل میشوند و هر الگو دارای ویژگی به خصوصی است.
این الگو در نمودار شمعی با استفاده از 2 شمع تشکیل میشود که اولی باید یک کندل به رنگ قرمز و دومی یک کندل به رنگ سبز باشد. دقت داشته باشید اندازه کندل اول خیلی مهم نیست اما نه در حدی باشد که خیلی راحت بلعیده شود. بدنه کندل دوم نیز هر چقدر بزرگتر باشد، قدرت صعودی بیشتری خواهد شد.
بدنه کندل سبز دوم باید به گونهای باشد که بدنه شمع قرمز قبلی را به طور کامل بپوشاند و در حالت مطلوب سایهها را هم در بر بگیرد. با این که فشار فروش موجب باز شدن شمع دوم زیر close شمع قبلی میشود، اما خریداران بعد از باز شدن شمع وارد عمل میشوند و قیمتها را به بالاتر از open شمع قبلی میرسانند.
نکات مهم مربوط به قیمت
- دقت داشته باشید پایین یا بالای بدنه نمودار شمعی، با توجه به این که قیمت یک دارایی در طول هر بازه زمانی پایینتر یا بالاتر حرکت کند، قیمت open یا باز شدن را به نمایش میگذارد.
- در صورتی که روند قیمت رو به افزایش باشد و شمع بالاتر از قیمت باز شدن بسته شود، قیمت open شمع در پایین بدنه مشخص میشود و کندل نیز در بالا بسته خواهد شد.
- اگر روند قیمت به صورت نزولی باشد و شمع پایینتر از باز شدن آن بسته شود، باز شدن به عنوان بالای کندل و بسته شدن در پایین آن مشخص میشود.
- حداکثر قیمت هر سهم در بازه زمانی مشخص با سایه بالایی شمع مشخص خواهد شد.
- در صورتی که قیمت باز شدن یا بسته شدن شمع با بالاترین قیمت برابر باشد، هیچ سایه بالایی در آن وجود نخواهد داشت.
- در نمودار شمعی شما میتوانید خیلی سریع جهت حرکت قیمت در طول بازه زمانی شمع را با توجه به موقعیت و رنگ کندلها رصد نمایید.
- فاصله میان high و low شمع در واقع محدودهای بوده که قیمت در طول بازه زمانی حرکت نموده و محدوده هر شمع با کم کردن قیمت پایین از قیمت بالا محاسبه خواهد شد.
- حداقل قیمت در طی هر بازه زمانی با سایه پایین در زیر بدنه نشان داده خواهد شد. اگر نقطه بسته یا باز شدن شمع با کمترین قیمت برابر بود، یعنی هیچ سایهای وجود ندارد.
- هنگامی که دوره زمانی شمع به پایان برسد، آخرین قیمت همان قیمت بسته شدن بوده و در این حین شمع تکمیل میشود و یک شمع جدید شروع به شکل گیری مینماید.
- Close نیز آخرین قیمت معامله شده در طول شمع بوده که در پایین بدنه یک شمع قرمز و در بالای بدنه یک شمع سبز مشخص است.
- اگر ارزش سهم در دورهای از قیمت اولیه خود بیشتر شود، شمع بالاتر از قیمت باز شدن، بسته خواهد شد و در این زمان یک شمع سبز رنگ یا تو خالی خواهید داشت.
- در نمودار شمعی بالای بدنه نشان دهنده قیمت بسته شدن و پایین بدنه نشان دهنده قیمت باز شدن است.
- در صورتی که قیمت سهم پایینتر از قیمت افتتاحیه بسته شود، یک شمع به رنگ سیاه یا قرمز تشکیل میشود که پایین بدنه قیمت بسته شدن و بالای بدنه، قیمت باز شدن آن شمع را نشان خواهد داد.
- یک شمع که در حال شکل گیری است، دائماً با حرکت قیمت تغییر پیدا میکند. قیمت باز شدن تا زمانی که کندل تکمیل شود، ثابت خواهد ماند اما قیمتهای بالا و پایین تغییر میکنند.
- امکان تغییر رنگ در حین تشکیل شمع نیز وجود دارد و ممکن است شمع از سبز به قرمز تغییر پیدا کند.
نمودار شمعی میتواند اطلاعات نسبتاً دقیقی در اختیارتان قرار دهد اما بهتر است همیشه از چند گزینه مختلف بهره بگیرید.
سخن پایانی
همان طور که تا این بخش از مقاله متوجه شدید نمودار شمعی یک راه آسان جهت بررسی روند حرکت قیمت ارزهای مختلف در طول یک تایم فریم مشخص به معامله گران میدهد و معامله گران میتوانند خیلی راحت بر این اساس پیش بینی دقیقتری از بازار مالی داشته باشند. البته با این که الگوهای شمعی نشان دهنده تغییرات روند قیمت هستند اما برای رسیدن به نقطههای دقیق ورود یا خروج از بازار نباید فقط به سیگنالهای به دست آمده از آنها اکتفا کنید. از این رو بهتر است بدانید با عضویت در پرمیوم تریدینگ امکان یادگیری مهارتهای تخصصی زیادی در این زمینه وجود دارد.
آموزش جامع الگوی کندل استیک در بورس
در بازار بورس، ابزارهای مختلفی هستند که با استفاده از آنها میتوان تحلیل مناسبی از روند بازار سهام داشت. الگوی کندل استیک، یکی از روشهای پر کاربرد در تشخیص روند سهم در بورس به حساب میآید. با استفاده از این الگو در تحلیل تکنیکال، روند صعودی و یا نزولی بودن انواع سهام را تشخیص میدهیم و از آن برای نحوه معاملات منطقی و حساب شده، بهره میبریم. درک صحیح و شناخت کافی از فرآیند الگوی کندل استیک به ما کمک میکند تا عملکرد بهتری در معامله سهام داشته باشیم به همین منظور در این مقاله سعی خواهیم کرد تا با انواع الگوی کندل استیک آشنا شویم و مطالبی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
- کندل استیک و نمودار شمعی چیست
- بخشهای کندل استیک
- قیمت آغازین (open)
- قیمت پایانی (close)
- بالاترین قیمت در بازه زمانی (High)
- پایین ترین قیمت در بازه زمانی (Low)
- آموزش الگوی کندل استیک در تحلیل تکنیکال
- انواع الگوی کندل استیک
- الگوی هارامی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش
- الگوی ستاره صبحگاهی
- الگوی ستاره شامگاهی
- سیگنال خرید با استفاده از الگوی کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی چیست؟
هر سهم پس از معامله در روز، قیمتها و نوسانات مختلفی را ثبت میکند که در قالب عدد در نمودار قیمتی مشخص میشود. نمودار قیمتی سهام، میتواند به شکل خطی، میلهای و شمعی نمایش داده شود.
به نمودار شمعی سهم، نمودار کندل استیک میگوییم که به معنی شمعدان میباشد. کندل قیمتی در نمودار، دادههای قیمت سهام در بازههای زمانی مختلف را به تحلیلگران ارائه میدهد تا بر مبنای آن بتوانند حرکت سهم را بررسی کنند. کندل در نمودار به دو رنگ سبز و قرمز مشخص میشود. کندل سبز نشان از صعودی بودن روند قیمتی سهم در طی روز و کندل قرمز نشان از نزولی بودن قیمت سهم در طی روز میباشد.
بخشهای کندل استیک
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به آن سایه میگوییم. کندل قیمت در طی روز، چند داده قیمتی مثل قیمت شروع معامله، قیمت پایانی سهم، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت را ثبت میکند. اگر قیمت سهم در پایان معامله بالاتر از قیمت آغازین سهم باشد، کندل صعودی و برعکس اگر قیمت سهم در پایان معامله پایین تر باشد، کندل نزولی خواهیم داشت.
بدنه و سایه کندل میتواند بلند یا کوتاه باشد. این کاملاً بستگی به قیمتهای ثبت شده در روز دارد. اگر نوسانات قیمتی کم باشد بدنه و سایه کندل، کوتاهتر و در صورتی که نوسانات قیمت سهم زیاد باشد، بدنه و سایه کندل، بلندتر میباشند.
قیمت آغازین (open)
قیمتی است که در شروع معامله در روز ثبت میشود و جزئی از بدنه کندل را تشکیل میدهد.
قیمت پایانی (close)
قیمتی است که در پایان معاملات ثبت میشود و جزئی از بدنه کندل به شمار میرود.
بالاترین قیمت در بازه زمانی (High)
بالاترین قیمتی که سهم در طول روز ثبت کرده است را در این قسمت میبینیم و جزئی از سایه کندل میباشد.
پایینترین قیمت در بازه زمانی (Low)
پایین ترین قیمتی که سهم در طول روز ثبت کرده است را در این قسمت میبینیم و جزئی از سایه کندل میباشد.
آموزش الگوی کندل استیک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی به راحتی قابل مشاهده است همینطور میتواند نوسانات قیمتی سهم را به صورت تصویری در ذهن ما نگه دارد. برای هر سهم میتوان نمودار مخصوص به آن را تحلیل کرد. الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی هستند. با استفاده از این الگوها میتوان روند سهم را چه به صورت صعودی و چه نزولی، پیش بینی کرد. برخی از این الگوها احتمال افزایش قیمتی و برخی دیگر احتمال ریزش قیمتی در سهم را بالا میبرند. برای همین شناخت کافی از الگوهای کندل استیک نقش تاثیرگذاری در تحلیل نمودار سهم دارند. بر مبنای آنها میتوان نقاط ورود به سهم و خروج از سهم را شناسایی کرد. برای آموزش الگوی کندل استیک بهتر است با انواع الگوهای کندلی آشنا شویم. الگوهای کندلی این امکان را به ما میدهند تا ذهنیت معامله گران در روز را بررسی کنیم و قدرت خریداران و فروشندگان را برای هر سهم مورد ارزیابی قرار دهیم و طبق آن معاملات خود را پیش ببریم.
انواع الگوی کندل استیک
در ادامه با انواع الگوی کندل استیک آشنا میشویم:
الگوی ماروبوزو
در الگوی مارابوزو، سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود به این معنی است که پایینترین قیمت روز برابر با قیمت باز شدن و بالاترین قیمت روز با قیمت بسته شدن سهم برابر است. الگوی کندل استیک ماروبزو مشکی دارای یک روند نزولی در بورس میباشد و همچنین الگوی ماروبزو سفید، نشاندهنده روند صعودی در طی روز است. وقتی روند نزولی در پیش باشد، نشان از فشار زیاد فروش در طول روز و زمانی که روند صعودی باشد، نشان از فشار زیاد خرید در طول روز است.
الگوی دوجی
زمانی که قیمت باز شدن و بسته شدن سهم در طی یک روز، با هم برابر باشند و هیچ نوسان قیمتی رخ ندهد، بدنه کندل به شکل یک خط در میاید. به این الگو، الگوی دوجی گفته میشود که معمولا با یک خط نازک در نمودار دیده میشود.
الگوی چکش
این الگو نیز در بین معامله گران بورس دارای اهمیت بالایی میباشد. در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالای کندل استیک دیده میشود و سایه بالایی کندل وجود ندارد و سایه پایینی کندل، چند برابر بلندتر از بدنه کندل میباشد. این الگو معمولا بعد از یک روند نزولی در نمودار دیده میشود. در صورت مشاهده شدن این الگو، میتوان منتظر افزایش خریدار در سهم شد و بعد اقدام به خرید سهم کرد.
الگوی چکش معکوس نیز وجود دارد با این تفاوت که بدنه کندل در پایین وجود دارد. سایه بالایی دو برابر کندل میباشد و این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی دیده میشود و نشان میدهد که خریداران وارد بازار شدهاند و قیمت را افزایش دادهاند ولی قدرت چندانی نداشتهاند و همچنین فروشندگان توانستهاند قیمت را کاهش دهند.
الگوی هارامی
از جمله الگوهای دو کندلی در نمودار میباشد که یک کندل بزرگتر در کندل یک کندل کوچکتر قرار میگیرد. به کندل بزرگتر، مادر و به کندل کوچکتر، فرزند گفته میشود. در الگوی هارامی، رنگ دو کندل معمولاً باهم متفاوت هستند. به شکلی که کندل قرمز، نشان از نزولی بودن روند سهم در روز و کندل سبز، صعودی بودن روند سهم در روز میباشد. در الگوی کندل استیک هارامی توقف یا کند شدن و خنثی شدن روند سهم از احتمالات موجود بعد از دیده شدن در نمودار میباشد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو جزو الگوهای سه شمعی کندل استیک میباشد. در الگوی ستاره صبحگاهی سه کندل با اندازه های مختلف کنار هم قرار میگیرند. به این شکل که کندل اولی با بدنه بلند و نزولی، کندل وسط با بدنه کوتاه و کندل سوم، با بدنه متوسط و صعودی دیده میشود. این حالت نشاندهنده صعود قیمت بوده و به معنی قدرت فشار خرید در بازار است و زور فروشندگان به اندازه کافی نبوده است.
لازم به ذکر است که اگر کندل وسطی به شکل دوجی در بیاید، به آن الگوی ستاره صبحگاهی دوجی میگوییم.
الگوی ستاره شامگاهی
این الگو نیز همانند الگوی قبل از سه کندل تشکیل شده است با این تفاوت که شکلگیری این الگو به شکلی است که در انتهای یک روند صعودی دیده میشود و معمولاً احتمال شروع نزول قیمتی در نمودار را میدهد. الگوی ستاره شامگاهی با یک کندل بلند صعودی شکل میگیرد و کندل وسط با بدنه کوتاه و در انتها کندل سوم با کندل متوسط نزولی کنار هم قرار میگیرند.
الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو نیز جزو الگوهای سه کندلی محسوب میشود. زمانی که سه کندل قیمتی نزولی پشت سر هم قرار میگیرند، احتمال ریزش قیمتی و شروع یک روند نزولی در سهم افزایش پیدا میکند.
الگوی سه سرباز سفید
این الگو دقیقا برعکس الگوی قبلی عمل میکند. به این شکل که سه کندل صعودی تقریبا یکسان، پشت سر هم قرار میگیرند. در این الگو، خبر از قدرت خریداران در سهم میدهد و به احتمال بسیار زیاد، روندی صعودی در سهم به وجود میآید و پس از کندل سوم سیگنال خرید صادر میشود.
سیگنال خرید با استفاده از الگوی کندل استیک
همان طور که بررسی کردیم، هر کندل قیمتی در نمودار، دارای اطلاعاتی مثل بالاترین قیمت، قیمت بازگشایی و قیمت پایانی میباشد که باعث میشود معامله گران نسبت به آنها از وضعیت معامله سهام اطلاع داشته باشند. در هر روزی که کندل قیمتی ایجاد میشود، میبایست با کندلهای روز قبل مقایسه شود تا در مورد خرید سهم تصمیم درستی گرفته شود. بهترین زمان برای بررسی کندلهای قیمتی، یک ساعت اول معامله و ساعت پایانی معامله است چرا که بیشتر حجم سفارشها در این زمانها رخ میدهد. سیگنالهای نمودار با توجه به الگوهای کندل استیک صادر میشوند. در اینجا تشخیص و شناسایی روند نمودار بر اساس الگوها بسیار حائز اهمیت است.
در الگوهایی که نشان از قدرت خریداران است، سیگنال خرید صادر میشود. یکی از الگوهایی که میتواند این امکان را فراهم کند، زمانی است که یک کندل سبز مثبت، بعد از یک کندل قرمز منفی، به وجود میآید. در این حالت، حداقل قیمتی کندل سبز از حداکثر قیمتی کندل قرمز، بالاتر است و این نشان دهنده وجود قدرت خریدار از دیروز تا به امروز است و میتواند نشان از یک سیگنال خرید در نمودار کندل استیک باشد. همچنین هنگامی که سایه کندل صعودی در همپوشانی سایه کندل نزولی روز قبل قرار داشته باشد، همچنان سیگنال خرید به قوت خود باقی میماند.
الگوهایی که در بخش قبل بررسی کردیم در تشخیص سیگنال خرید بسیار مهم هستند به عنوان مثال، در صورت مشاهده کردن الگوی چکش در نمودار میتوان به یک سیگنال خرید بالقوه فکر کرد، چرا که در این حالت قیمت پایانی سهم برابر با بالاترین قیمت در روز میشود و نشان از قدرت خریداران در پایان معاملات است و میتواند نشانه مثبتی از روند سهم داشته باشد.
جمعبندی
تحلیلگران بازار برای بررسی روند سهم و پیش بینی روند آتی آن، از نمودار کندل قیمتی استفاده میکنند که دادههای قیمت در روز را در خود ثبت میکند. الگوهای کندل استیک از الگوهای تک شمعی، دو شمعی یا سه شمعی تشکیل میشوند که در تحلیل سهم، تشخیص روند بعدی سهم و سیگنال خرید یا فروش، نقش بسیار مهمی دارند. در این مقاله سعی کردیم تا انواع این الگوهای کندل استیک را معرفی و بررسی کنیم. هر یک از آشنای با نمودار کندل این الگوها کاربرد خاصی در تحلیل نمودار دارند. کسب مهارت و آگاهی بیشتر و آموزشهای لازم در این خصوص اهمیت زیادی دارد.
به همین منظور کارگزاری اقتصاد بیدار با بهره بردن از کارشناسان و تحلیلگران خبره بازار آماده ارائه خدمات آموزشی خود به علاقه مندان این حوزه است و برای اطلاعات بیشتر با دفاتر یا سایت کارگزاری در ارتباط باشید.
آشنایی با الگوهای تک کندلی
همانطور که در مقاله اول در مورد مبانی آشنایی با الگوهای شمعی گفتیم، در این مقاله قصد دارید بهصورت جزئیتر به معرفی انواع الگوهای تک کندلی بپردازیم و در مورد کاربرد هرکدام صحبت کنیم. کندل استیکها به نوعی زبان صحبتکردن با نمودار هستند. فارق از اینکه در چه بازاری فعال هستید، آشنایی و قدرت تحلیل کندل استیک از مهمترین مهارتها برای فعالیت در بازارهای مالی است.
الگوهای شمعی در بر اساس شکل ظاهری خود، در ستههای مختلفی تقسیم بندی میشوند. برخی از آنها نشان از قدرت و برخی نشان از ضعف بازار دارند. از طریق برخی از آنها میتوان نقاط برگشتی بازار را پیدا کرد و برخی دیگر قدرت شکستن سطوح کلیدی را دارند. همانطور که چندین بار گفته شد، الگوهای شمعی بهنوعی زبان بازار هستند و میتوانند با تحلیلگر صحبت کنند. با ما همراه باشید تا در ادامه به شناخت انواع آنها بپردازیم.
الگوهای تک کندلی
برخی کندلها به تنهایی دارای معنی هستند، نیازی نیست تا آنها در کنار یکدیگر معنی پیدا کنند. الگوهای تک کندلی بسیار معتبر هستند و مزیت مهم آنها این است که بسیار زودتر آشنای با نمودار کندل از الگوهای دیگر به تحلیلگر هشدار اتفاقات بازار را میدهند. آگاهی از این الگوها از الزامات یک تحلیلگر است.
الگوی مارابوزو (Marubozu)
اگرچه استیو نیسون الگوهای کندلی را به دنیا معرفی کرد، اما باتوجه به ماهیت ژاپنی آنها برخی از اسامی ژاپنی را برای کندلها حفظ کرد. مارابوزو در زبان ژاپنی به معنی “سر تراشیده شده” است و هدف از این نوع نامگذاری این است که کندلهای مارابوزو فاقد سایه یا شادو است. مارابوزو نوعی از الگوهای تک کندلی است. ماروبزو ها کندلهایی هستند با بدنهی کشیده و قدرتمند، معمولا سایه ندارند و اگر سایهای هم داشته باشند بسیار کوچک و قابل اغماض است.
برای مطالعه و یادگیری بیشتر به مقاله “کندل مارابوزو چیست؟ کاربرد انواع کندل Marubozu” مراجعه فرمایید.
این کندل ها نشان از قدرت روند (چه در جهت صعود باشد چه نزول) دارند. همچنین معمولا با حجم معاملات بالا همراه بوده و قدرت شکستن سطوح کلیدی بازار را دارند. اقلب شکستهایی با این نوع کندلها همراه هستند معتبر بوده و بازار تمایل به ادامه روند از خود نشان میدهد.
الگوی پین بار (Pinbar)
پین بار، یکی از معروفترین و پرکاربردترین الگوهای تک کندلی است. معمولا این الگو در انتهای قلهها و درههای نمودار پدید میاید و نشان از برگشت بازار دارد( حتی به صورت کوتاه مدتی). این الگو متشکل از یک بدنه کوچه و یک سایه بلند در جهت روند است. معمولا در قلهها سایه به سمت بالا و در درهها سایه به سمت پایین است. وجود سایه نشان از ضعف در روند و پس زده شدن قیمت است، همین امر میتواند باعث تغییر جهت بازار شود. به این نوع الگوها، الگوی برگشتی نیز میگویند.
نکاتی در مورد معامله با پینبارها
معامله با پین بارها بسیار معمول و محبوب است. اگر شما نیز قصد معامله با الگوی پین بار را دارید لازم است نکات مهمی در باره آن بدانید.
- همهی پین بارها ارزش معامله ندارند، بسیار حائز اهمیت است که این الگو نزدیک سطوح کلیدی بازار تشکیل شود. بهعنوان مثال بالای حمایتهای کلیدی و زیر مقاومتهای اصلی.
- معمولا در کفها پین بارهای سبز و در سقفهای قیمتی پین بارهای قرمز اعتبار بیشتری دارند.
- معاملهگران مبتدی بهتر است تنها در جهت روند اصلی وارد معامله بشوند.
- منتظر کندل تایید ماندن نیز بسیار به کاهش ریسک معاملات کمک میکند.
الگوی فرفره (Spinning Top)
الگوی فرفره از دیگر الگوهای تک کندلی با ماهیتی برگشتی است. کاربرد این الگو چیزی شبیه به پین بار است. فرفره معمولا در کف و سقفهای قیمتی به وجود میاید و نشان از برگشت بازار دارد. در صورتی که یک الگوی فرفره و پین بار در کنار یکدیگر دیده شوند، بسیار به اعتبار آن میافزاید.
این الگو از نظر ظاهری متشکل از دو سایه بالا و پایین و یک بدنه کوچک است. سایهها معمولا باهم برابر و بهصورت متقارن قرار دارند.
تمامی الگوهای کندلی در صورتی که اطراف نواحی کلیدی بازار باشند، به مراتب معتبرتر هستند.
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی که بازهم برگفته از کلمهای ژاپنی است در دسته الگوهای تک کندلی قرار میگیرد. کندلهای دوجی فاقد بدنه هستند، به این معنی که قیمت باز و بسته شدن آنها یک قیمت است. معمولا آنها به شکل یک + تشکیل میشوند، گاهی اوقات هم میتوانند سایه بلند داشته باشد اما چیزی که اهمیت دارد عدم وجود بدنه در کندل است.
الگوهای دوجی نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده دارد که به طبع آن سردرگمی در روند بازار به وجود میاید. معمولا به تنهایی از کندلهای دوجی برای معامله استفاده نمیشود، اما میتوان از آن برای تشخیص کفهای قیمتی و تثبیت قیمت استفاده کرد.
جمع بندی
الگوهای تک کندلی در عین حال که پایهی شناسایی کندل استیکها هستند، بسیار پرکابرد بوده و آگاهی از آنها الزامی است. به کمک کندل شناسی ریسک معاملات کاهش پیدا کرده و بازدهی افزایش پیدا میکند. از ترکیب الگوهای گفته شده میتوان به پترنهای چند کندلی رسید، اما قبل از آن، شناخت و بدست آوردن درک عمیق از الگوهای تک کندلی الزامی است.
دیدگاه شما