الگوی ABCD چیست؟
راهنمای دوره آموزشی تحلیل تکنیکال
این دوره همواره در حال بروزرسانی است.
با شرکت در دوره آموزش تحلیل تکنیکال (تریدرشو) بصورت دائمی و رایگان به نسخه بروز شده دوره دسترسی خواهید داشت.
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
آموزش جامع پلتفرم تریدینگ ویو (TradingView)
آموزش مبانی تحلیل تکنیکال (بخش اول)
آموزش مبانی تحلیل تکینکال (بخش دوم)
آشنایی با فیبوناچی اصلاحی و فیبوناچی گسترده
تحلیل زمانی فیبوناچی
معرفی الگوهای شمعی بازگشتی اصلی
معرفی الگوهای شمعی بازگشتی ثانویه
معرفی الگوهای شمعی ادامه دهنده
معرفی الگوهای بازگشتی کلاسیک قیمتی
معرفی الگوهای هارمونیک
معرفی الگوهای هارمونیک پیشرفته
معرفی اندیکاتورها و اسیلاتورها (بخش اول)
معرفی اندیکاتورها و اسیلاتورها (بخش دوم)
معرفی اندیکاتورها و اسیلاتورها (بخش سوم)
معرفی اندیکاتورها و اسیلاتورها (بخش چهارم)
تدوین استراتژی معاملاتی بر اساس واگرایی ها (بخش اول)
استراتژی معاملاتی ایچیموکو (Ichimoku Cloud) | بخش اول
استراتژی معاملاتی ایچیموکو (Ichimoku Cloud) | بخش دوم
چنگال آندروز (Andrews’ Pitchfork) | بخش اول
چنگال آندروز (Andrews’ Pitchfork) | بخش دوم
نظریه دلبرت گن
استراتژی مارتینگل چیست؟
اطلاعات تماس:
دفتر مرکزی: تهران، فاز 4 اندیشه، خیابان توحید شمالی، مجتمع تجاری-اداری ارغوان، طبقه دوم اداری، واحد 158
تلفن تماس: 02128426280
درباره شرکت پیشرو آساک:
شرکت فن آوران اطلاعات و ارتباطات پیشرو آساک (مسئولیت محدود) به شماره ثبت 4327، به عنوان شرکت خلاق معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در زمینه فناوری های مالی (فین تک) و همچنین سرمایه گذاری در بازارهای مالی داخلی و خارجی به صورت کاملا تخصصی و حرفه ای به ارائه محصولات، مشاوره ها و دوره های آموزشی می پردازد.
فیبوناچی (Fibonacci) چیست؟ این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چگونه کار می کند؟
خوشبختانه برای معاملهگران، اصلاحات فیبوناچی (Fibonacci) بسیار بیشتر از تنها یک کلمهی خوب است. در واقع، این نام ابزاری است که برای پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه برای اقدامات قیمت استفاده میشود.
ابتدا، بیایید تعریف کنیم که این به اصطلاح «فیبوناچی» چیست تا ایدهی بهتری در مورد این که چرا مفهومی مرتبط با تجارت ارزهای دیجیتال است، داشته باشید.
«لئوناردو پیزا» (فیبوناچی ) یک ریاضیدان قرن یازدهمی بود که مسؤول معرفی یک دنبالهی منحصربهفرد از اعداد به غرب بود که اکنون به عنوان «دنباله فیبوناچی» شناخته میشود.
تسلسل و توالی در فیبوناچی
اعداد فیبوناچی عبارتند از: ۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴ و. الگویی که تا بینهایت تکرار میشود. هر عدد در این تسلسل، از مجموع دو عدد قبلی به دست میآید.
نه تنها این، بلکه هر عدد تقریباً ۱.۶۱۸ برابر بیشتر از عدد قبل است و ارزشی به نام «نسبت طلایی» یا «فی» ایجاد میکند و میشود گفت با همهچیز در طبیعت ارتباط جالبی دارد.
گلها را در نظر بگیرید، به عنوان مثال، سوسن با سه گلبرگ، گلابی با پنج گل، کاسنی با ۲۱، بابونه با ۳۴ و غیره چیده شده است. جالب توجه است که اعداد از دنباله فیبوناچی پیروی میکنند و هر گلبرگ حتی در هر دور ۰.۶۱۸ قرار میگیرد (از دایره ۳۶۰ درجه) که امکان قرار گرفتن در معرض نور خورشید و سایر عوامل حیاتی برای بقا را فراهم میکند.
نمونههای دنباله فیبوناچی موجود در طبیعت ظاهراً بیپایان هستند و وقتی نوبت به تجزیه و تحلیل قیمت میرسد، به تجارت نیز گسترش مییابد.
به طور خاص، یک معاملهگر میتواند سطوح را در روندی به دست آورد که قیمت احتمالاً با تقسیم فاصلهی اوج به پایین یا پایین به اوج بر نسبت طلایی و سایر نسبتها در دنبالهی آن میآید. نسبتهای مهم دیگر عبارتند از ۰.۳۸۲ که هر عددی در دنباله تقسیم بر عدد دو مکان سمت راست آن، و ۰.۲۳۶ است که با تقسیم یکی از اعداد بر سه مکان سمت راست آن به دست میآید.
همانطور که متوجه شدید، قیمت به طور منظم به این سطوح واکنش نشان میدهد، که میتواند نقاط ورودی و خروجی بهینه را برای معاملهگر فراهم کند؛ درست همانطور که یک گل با ساختار بهینه برای جذب نور خورشید فراهم میکند.
کاربردهای فیبوناچی در تحلیل ارز دیجیتال
یافتن سطوح حمایت
قبل از استفاده از ابزار فیبوناچی برای شناسایی سطوح حمایت یا مقاومت بالقوه، یک معاملهگر ابتدا باید بتواند «نوسان بالا» و «نوسان پایین» را شناسایی کند.
یک نوسان بالا، تنها یک کندل در اوج یک روند در هر بازهي زمانی است که مستقیماً در سمت راست و چپ خود اوج پایینتری دارد. برعکس، یک نوسان پایین، یا کندل پایین، ترندی است که در هر طرف پایینتر است.
پس از شناسایی این نقاط، ابزار اصلاح فیبوناچی را در نرمافزار معاملاتی خود انتخاب کنید تا یک نوسان پایین به یک نوسان بالا متصل شود. در اینجا سطوح حمایت بالقوهای ایجاد خواهد شد که به عنوان اصلاحات شناخته میشود.
هر اصلاحی از فاصلهی عمودی «از فرود تا قله» تقسیم بر نسبتها در دنبالهی فیبوناچی بهدست میآید.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، اصلاحات ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸، ۰.۷۸۶ همگی به عنوان حمایت، حداقل بهطور موقت، مورد توجه قرار گرفتند، زیرا قیمت پس از سقوط ماه سپتامبر خود توانست بازگردد.
اگر یک معاملهگر قرار بود از ماه نوامبر به بعد از این ابزار استفاده کند، قبل از آنجام حرکت بعدی ایدهای در مورد اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد، داشت و نقاط ورود یا خروج ترید ایدهآل را نشان میداد.
یافتن سطوح مقاومت
فرآیند یافتن سطوح مقاومت بالقوه تا حد زیادی مانند بخش قبل است، با این تفاوت که این بار نوسان بالا را به نوسان پایین متصل خواهید کرد.
اصلاحات دوباره با تقسیم فاصله از قله به پایین با استفاده از نسبتها در دنباله فیبوناچی ظاهر میشوند.
در نمودار بالا، سطوح مقاومت پیشبینیشده برای لومنهای ستارهای (XLM/BTC) با استفاده از ابزار فیبوناچی با اتصال نوسان اوج ۰.۰۰۰۰۶۳۳۵ BTC به پایینترین حد نوسان ۰.۰۰۰۰۲۱۳۹ محاسبه شد.
یک بار دیگر، قیمت به سطوح مورد انتظار واکنش نشان داد.
اصلاحات ۰.۷۸۶، ۰.۶۱۸، ۰.۵ و ۰.۳۸۲ همگی در چندین موقعیت مقاومت ایجاد کردند، که میتوانست اهداف بهینه را برای معاملهگر در جهت کسب سود در موقعیت خود فراهم کند.
انواع الگوهای فیبوناچی
در اصل سه گروه اصلی از الگوهای فیبوناچی وجود دارد:
(1) الگوهای سهنقطهای مانند اصلاحات و گسترش،
(2) الگوهای چهارنقطهای (ABCD)،
(3) الگوی پنجنقطهای مانند گارتلی، پروانه و سه درایو.
اصلاحات فیبوناچی و پسوندها سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را ترسیم میکنند. سطوح قیمت فیبوناچی با ردیابی حرکت اولیهي قیمت و اصلاح آن ایجاد میشود.
اصلاحات فیبوناچی با گرفتن دو نقطهی افراطی (معمولا یک قله و یک فرورفتگی) در نمودار قیمت و تقسیم فاصله عمودی بر نسبتهای کلیدی فیبوناچی ۲۳.۶٪، ۳۸.۲٪، ۵۰٪، ۶۱.۸٪ و ۱۰۰٪ ایجاد میشوند. سطوح رایج پسوند فیبوناچی ۶۱.۸%، ۱۰۰%، ۱۶۱.۸%، ۲۰۰% و ۲۶۱.۸% است.
اصلاحات و پسوندهای فیبوناچی توسط معاملهگران استفاده میشود تا سطوح حمایت و مقاومت احتمالی دشوار را شناسایی کنند. معاملهگران از آنها برای تعیین نقاط بحرانی استفاده میکنند که احتمالاً حرکت قیمت دارایی در آنها معکوس میشود. آنها همچنین برای ثبت سفارشهای توقف ضرر و تعیین قیمتهای هدف استفاده میشوند.
همه اصلاحات ۳ نقطهای، ABCD های چهار نقطهای در حال توسعه هستند، و بسیاری از ABCD های ۴ نقطهای نیز گارتلیها یا پروانههای پنجنقطهای در حال توسعه هستند. این امر به این دلیل است که الگوهای با نقاط بیشتر حاوی الگوهایی با نقاط کمتر هستند یا از آنها ساخته شدهاند.
راه تشخیص این که به یک الگوی فیبوناچی در حال توسعه نگاه میکنید نیز رنگ فلش جهت است. اگر خاکستری باشد، الگو در حال رشد است، اما یک ویژگی واضحتر، نقطه صورتی روی الگوهای در حال توسعه است.
برخلاف الگوهای نمودار یا الگوهای توسعه که میتوانند فرصتهای سادهای برای معامله باشند، با الگوهای فیبوناچی واقعاً فقط یک سیگنال هشدار اولیه هستند. زیرا برای فرصت تحقق (الگوی کامل)، دو چیز هنوز باید اتفاق بیافتد. اول، قیمت باید تا سطح نقطهي صورتی افزایش یابد. زمان آنقدرها مهم نیست. میتواند به سطح قبل یا بعد از نقطه برسد، تا زمانی که در آن سطح باشد. دومین چیزی که باید اتفاق بیافتد این است که قیمت بسته به این که الگوی صعودی یا نزولی باشد، باید در سطح نقطه با حمایت یا مقاومت مواجه شود. تنها در صورتی که قیمت به این سطح برسد، انتظار میرود که حمایت یا مقاومتی در سطوح فیبوناچی پس از آن وجود داشته باشد.
به دلیل الزامات بسیاری برای تکمیل یک الگوی در حال توسعهی فیبوناچی، بسیاری از آنها وجود دارند که هرگز مورد توجه قرار نمیگیرند. بهعنوان یک معاملهگر، الگوهایی که بیشتر مورد توجه شما قرار میگیرند، آنهایی هستند که مرتبهی بالاتری دارند: گارتلی پنجنقطهای و پروانهها، زیرا الگوهای ارزشمندتری هستند. و در روشی که آنها با تئوری فیبوناچی مطابقت دارند و تعداد قابل توجهی از الزامات را برآورده می کنند، شما شانس خود را برای ترید درست افزایش می دهید.
نتیجه
مهم است به خاطر داشته باشید که اگرچه ابزار فیبوناچی میتواند در حمایتها و مقاومتهای هویتی مفید باشد؛ اما هیچکدام از نتایج تضمین نشده است. برای افزایش احتمال آنجام برخی اصلاحات مورد انتظار، بهتر است از این ابزار در کنار سایر شاخصها مانند میانگین متحرک (EMA) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر میانگین متحرک در همان مکان فیبوناچی اصلاحی باشد، قیمت به احتمال زیاد به سطحی که در آنجا دو مانع حمایت یا مقاومت نهفته است، واکنش نشان میدهد، که وقتی با هم ترکیب شوند قدرتمندتر از یکی هستند.
اگر به دنبالهي محاسبه هر نسبت توجه کرده باشید، ممکن است متوجه شده باشید که ۰.۵ باز هم یکی از آنها نیست، به عنوان یک سطح در اصلاح فیبوناچی ظاهر میشود. درست است، ۰.۵ نسبتی در دنبالهی فیبوناچی نیست، اما در ابزار گنجانده شده است، زیرا روند اصلاحی ۵۰ درصدی را نشان میدهد، که قیمت واکنش جالبی به عنوان حمایت یا مقاومت دارد.
الگوی ABCD چیست؟
الگوهای هارمونیک دستهای از الگوها هستند که برای تحلیل قیمت از آنها استفاده میشود. در این مقاله به طور کامل با پرکاربردترین آنها آشنا میشوید.
انواع الگوی هارمونیک ارز دیجیتال و معرفی کاربردیترین آنها
انواع و روشهای مختلفی برای تحلیل و پیشبینی آینده قیمت وجود دارد. یکی از آنها الگوی هارمونیک است. انواع الگوهای هارمونیک یکسری اشکال هندسی هستند با نسبتهای فیبوناچی، که به معاملهگران کمک میکنند تا نقطههای ورود و خروج خود را مشخص کنند. از این الگوها، برای پیشبینی آینده استفاده میشود.
یکی از مشکلاتی که این الگو دارد، این است که به مقادیر کاملاً مشخصی نیاز دارد (مقادیر فیبوناچی)، که این باعث میشود نقاط دقیق بازگشت بدهد. یعنی اینکه در مواقع زیادی معاملهگران الگوهایی را میبینند که شبیه به الگوهای هارمونیک هستند؛ اما مقادیر فیبوناچی را رعایت نمیکنند. این ممکن است معاملهگر را به اشتباه بیندازد. معاملهگر نیاز دارد که برای معامله با این الگوها صبور باشد تا بهترین حالت اتفاق بیوفتد.
از آنجایی که این الگو مقادیر مشخصی را به ما میدهد، با استفاده از آن حرکت فعلی قیمت را میتوان حدس زد. اما خیلی هم پیش میآید که این الگوها شکست میخورند و در جهت خواسته ما حرکت نمیکنند. این یعنی روند کلی قیمت، به شدت مخالف جهت ماست. به همین دلیل معاملهگر نیاز دارد که ریسک خود را کنترل کند.
همچنین ممکن است الگوها، داخل یکسری الگوهای دیگر تشکیل شوند که این اتفاق روی نقاط خروج و ورود تاثیر میگذارد. تشکیل الگوهای تو در تو به دلیل خاصیت فراکتالی بازار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک مختلفی وجود دارد که در این مطلب به پرکاربردترین آنها، یعنی موارد زیر میپردازیم:
- الگوی ABCD
- الگوی گارتلی
- الگوی پروانه
- الگوی خفاش
- الگوی خرچنگ
الگوی ABCD
ABCD یک الگوی هارمونیک به معنی AB=CD بوده و به طور کلی از 3 حرکت و 4 نقطه تشکیل شده است. ابتدا یک لگ حرکتی (AB)، در ادامه یک حرکت اصلاحی (BC) و سپس یک لگ حرکتی دیگر (DC) در جهت حرکت ابتدایی یعنی AB داریم.
در این الگو، حرکت BC باید دقیقاً 61.8 درصد حرکت قبل یعنی AB باشد. حرکت CD به اندازه AB است و زمانی که قیمت از نقطه A به نقطه B برسد، باید با زمانی که قیمت از C به D میرسد برابر باشد.
معاملهگران میتوانند سفارش ورود خود را نزدیک به نقطه C بگذارند که به عنوان ناحیه بازگشت قیمت یا PRZ شناخته میشود. یا اینکه میتوانند تا زمانی که الگو کامل شود منتظر بمانند تا در نقطه D وارد معامله شوند.
الگوی گارتلی
الگوی هارمونیک گارتلی توسط فردی به نام گارتلی (H.M. Gartley) معرفی شد. الگوی صعودی آن معمولاً در اوایل روند دیده میشود و نشاندهنده این است که موجهای اصلاحی در حال پایان یافتن هستند.
این الگو از 5 نقطه و 4 حرکت تشکیل شده است. ابتدا یک حرکت تا نقطه A و سپس یک حرکت اصلاحی تا نقطه B به اندازه 61.8 درصد حرکت قبلی (XA) داریم. در ادامه یک حرکت مخالف به اندازه 38.2 تا 88.6 درصد AB داریم. حرکت بعدی CD است، که به اندازه 113 تا 161.8 درصد حرکت AB است. همچنین نقطه D به اندازه 78.6 الگوی ABCD چیست؟ درصد حرکت XA است.
نقطه D به عنوان ناحیه بازگشت قیمت شناخته میشود.
الگوی هارمونیک گارتلی
الگوی پروانه
تفاوت الگوی پروانه با گارتلی در این است که در الگوی پروانه، نقطه D از نقطه X میگذرد و رد میشود.
در الگوی نزولی آن، ابتدا یک کاهش قیمت به سمت نقطه A داریم. حرکت بعدی یعنی AB، به مقدار 78.6 درصد حرکت XA است. حرکت BC، به مقدار 38.2 تا 88.6 درصد حرکت AB و حرکت CD به مقدار 161.8 تا 224 درصد حرکت AB است. نقطه D هم در 127 درصدی حرکت XA قرار دارد. در الگوی نزولی پروانه، نقطه D، نقطه ورود به معامله شورت (Short) به حساب میآید. اما بهتر است تا برای تائیدیه گرفتن منتظر باشیم.
الگوی هارمونیک پروانه
الگوی خفاش
این الگو تقریباً شبیه به گارتلی است اما در اندازه با هم متفاوت هستند. به طور مثال الگوی صعودی آن را توضیح میدهیم. ابتدا حرکت صعودی XA را داریم. حرکت AB به اندازه 38.2 تا 50 درصد حرکت XA و حرکت BC آن به اندازه 38.2 تا 88.6 درصد حرکت AB است. CD به اندازه 161.8 تا 261.8 درصد AB حرکت میکند. نقطه D هم در اصلاح 88.6 درصدی XA قرار دارد.
در الگوی صعودی، در نقطه D به دنبال ورود به یک معامله لانگ (Long) میگردیم و حد ضرر میتواند مقداری پایینتر از این نقطه باشد.
الگوی هارمونیک خفاش
الگوی خرچنگ
در الگوی هارمونیک خرچنگ، به علت اینکه بازگشت روند را توسط اعداد فیبوناچی با دقت بالایی نشان میدهد، یکی از بهترین الگوها به حساب میآید.
این الگو شبیه به الگوی پروانه است اما در اندازهگیریها باهم تفاوت دارند.
در الگوی صعودی خرچنگ، نقطه B به 38.2 تا 61.8 درصد حرکت XA پولبک میزند. BC به 38.2 تا 88.6 درصدی AB میرسد. CD به 261.8 تا 361.8 درصدی AB حرکت میکند. نقطه D هم در 161.8 درصدی XA است. نقطه D در الگوی صعودی، نقطهای است که باید وارد معامله لانگ شویم.
الگوی هارمونیک خرچنگ
جمعبندی
الگویهای هارمونیک مختلفی در تحلیل قیمت وجود دارد که در این مقاله به پرکاربردترین آنها اشاره کردیم. توجه داشته باشید که تنها با دیدن یک الگو در نمودار قیمت، نمیتوان وارد معامله شد. برای این کار باید دلایل دیگری داشته باشیم و کلیت و زمینه نمودار را بررسی کنیم و به تایم فریمها دقت کنیم. همچنین در کنار تحلیل، حد ضرر به هیچ وجه فراموش نشود و به طور کلی قوانین مدیریت سرمایه باید حتماً رعایت شود.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png 0 0 ادمین http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png ادمین 2022-06-22 12:30:52 2022-06-22 12:30:52 انواع الگوی هارمونیک ارز دیجیتال و معرفی کاربردیترین آنها
یکی از مهمترین روشهای سرمایهگذاری در بازار بورس که اخیرا شلوغترین روزهای خود را سپری میکند، استفاده از تحلیل تکنیکال است. در ادامه به این پرسشها که تحلیل تکنیکال چیست، چرا باید از آن استفاده نماییم و چطور یک تحلیلکننده حرفهای شویم، پاسخ خواهیم داد. اگر بخواهید خرید و فروش سهم در بازار بورس را […]
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه در آن حرفهای شویم؟
یکی از مهمترین روشهای سرمایهگذاری در بازار بورس که اخیرا شلوغترین روزهای خود را سپری میکند، استفاده از تحلیل تکنیکال است. در ادامه به این پرسشها که تحلیل تکنیکال چیست، چرا باید از آن استفاده نماییم و چطور یک تحلیلکننده حرفهای شویم، پاسخ خواهیم داد.
اگر بخواهید خرید و فروش سهم در بازار بورس را شروع کرده، از هدر رفتن پسانداز شخصیتان جلوگیری و در این بازار مثل حرفهایها رفتار کنید باید از روشهای معتبر و اثبات شده برای سرمایهگذاری بهره ببرید. روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادین از بهترین متدهای سرمایهگذاری در بازار بورس هستند. تحلیل تکنیکال در حقیقت به تشریح و پیشبینی ارزش بازار سرمایه در آینده میپردازد و با استفاده از این تحلیل میتوانید قیمت آینده بازار را از طریق مطالعه وضعیت آمار و ارقام در گذشته برآورد نمایید. به زبان سادهتر یعنی بتوانید قیمت آینده یک سهم را از روی رفتار آن در گذشته حدس بزنید!
استفاده از تحلیل تکنیکال نیازمند مطالعه و بررسی رفتار بازار سرمایه در بازههای زمانی مختلف است و الگوی ABCD چیست؟ برای نخستین بار در قرن هفدهم توسط سرمایهگذاری به نام جوزف دلاوگاس پایهریزی شد و در نهایت چارلز داو با ارائه تئوری مختص به خودش به نام Dow theory (نظریه داو) توانست اساس و قوانین تحلیل تکنیکال مدرن و امروزی را معرفی و گردآوری کند. این تحلیل بهطور ویژه روی نمودار قیمت سهم مورد نظر توجه خواهد کرد و میتوان از آن در هردو نوع سرمایهگذاری کوتاه یا بلندمدت در بازارهای مختلف سرمایه استفاده نمود.
باید افزود که تحلیل تکنیکال بهعنوان یک روش قانونمند برای آنالیز نحوه تغییرات ارزش بازار مورد نظر در گذشته و ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری روی آن در آینده است. باید در نظر داشته باشید که ممکن است نتیجه بررسیهای شما در این متد با روش محبوب دیگری به نام تحلیل بنیادین متفاوت باشد. البته این موضوع بهخاطر آن است که برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیل بنیادین روی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام بوده و شما با استراتژی کاملا متفاوتی در مورد خرید و فروش یک سهم تصمیمگیری خواهید کرد.
از مزایای این روش میتوان به تشخیص سریع روند تغییر قیمت سهام تحت نظر در بازار سرمایه اشاره نمود، که تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش آن را برای سرمایهگذار آسانتر میسازد. البته از آنجایی که این بازار بهطور کامل و 100 درصد قابل پیشبینی نیست نمیتوان با قطعیت تمام در مورد سود یا زیان تصمیم اتخاذ شده، آگاه گشت و این تحلیل اطمینانی نسبی را برای فرد سرمایهگذار فراهم کرده و ریسک ناشی از رفتارهای هیجانی یا احساسی را کاهش میهد.
چطور در تحلیل تکنیکال حرفهای شویم؟
1. از نرمافزارهایی که ادعا میکنند با یک کلیک تمام وظایف را برای شما انجام میدهند، پرهیز کرده و خودتان همهچیز را در دست بگیرد. جمله معروف “تجربه پدر علم است” را فراموش نکنید زیرا فقط با چندین و چند بار تکرار این روش میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید.
2. اصول پایه و اساسی در بازار سرمایه را فرا بگیرید و با اصطلاحات تخصصی آشنا شوید تا سریعتر بتوانید به یک نتیجه منطقی و بهدور از هیجان دست پیدا کنید.
3. در ابتدای کار به فکر نوسانگیری در بازار سرمایه نباشید و تلاش کنید با انتخاب ابزار مناسب و یک سرمایهگذاری بلند مدت، متوجه نحوه تغییر قیمت سهم مورد نظرتان شوید و بازههای زمانی مختلف این رفتار با نتیجه تحلیلهای خودتان مقایسه نمایید.
4. رواشناسی تجارت را یاد گرفته یا حداقل با آن آشنا شوید تا از تصمیمات شتابزده و احساسی دور شده و بتوانید ریسکهای موجود و تغییرات ناگهانی را مدیریت کنید.
5. تحلیل نمودارها را بهصورت حرفهای آموزش ببینید و از کتابهای معتبر (تاکید میکنم معتبر. اخیرا کتابها در مورد بورس مانند قارچها در جنگل شدهاند) در این زمینه استفاده کنید.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png 0 0 ادمین http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png ادمین 2020-05-23 15:14:11 2020-05-23 15:14:11 تحلیل تکنیکال چیست و چگونه در آن حرفهای شویم؟
راه های ارتباط با ما
آدرس : تهران ، ضلع شمالی فلکه دوم صادقیه , خیابان مرودشت , پلاک ۶ , طبقه سوم شرقی , واحد ۸
تلفن : 45829
۴۴۲۶۰۳۱۶ _ 44293671
فکس : 44383163
پست الکترونیکی : info[at]netwebco.ir
برخی از خدمات نت وب
درباره ما
پیشگامان فناوری نت وب با مشارکت جمعی از جوانان پیشگام در صنعت انفورماتیک، با هدف ارتقاء توان علمی، فنی، مدیریتی و راهبردی شرکت ها و سازمانها با شماره ثبت 461153 در اداره ثبت شرکت ها تأسیس شده است. ارائه خدمات تخصصی، ایجاد دانش به روز در زمینههای مرتبط در اجرای پروژهها، از ویژگیهای بارز شرکت محسوب میشود.ما خلاقیت و نوآوری را سر لوحه فعالیتهای خود قرار داده ایم
3 مرحله برای معامله با الگو های قیمت هارمونیک
حتی اگر دانش کافی در زمینه تحلیل تکنیکال فارکس یا سایر بازارهای مالی نداشته باشید، احتمالا برای شما هم پیش آمده است که هنگام بررسی یک نمودار الگوهایی شبیه به W یا M را دیده باشید. این الگوها، در نمودار داراییهای مالی به وفور دیده میشوند و به ما اطلاعاتی را درباره قیمت آن دارایی در آینده میدهد. الگو های هارمونیک کاربرد زیادی دارند؛ اما معمولا استفاده از آنها و سود بردن نیاز به دانش و تجربه بالایی دارد.
همانطور که متوجه شدید، سود بردن از الگو های قیمت هارمونیک به این معناست که بتوانید آن الگوهای عالی را شناسایی کرده و پس از تکمیل آنها خرید کنید یا با استفاده از آنها دارایی خود را بفروشید.
سه مرحله اساسی در تشخیص الگو های قیمت هارمونیک وجود دارد:
- یک الگوی قیمت هارمونیک بالقوه را پیدا کنید.
- الگوی قیمت هارمونیک بالقوهای که پیدا کرده بودید را ارزیابی کنید.
- با تکمیل الگوی قیمت هارمونیک، دارایی مد نظرتان را خریداری کرده یا آن را بفروشید.
یک الگوی قیمت هارمونیک بالقوه را پیدا کنید
به تصویر بالا دقت کنید. در نگاه اول احتمالا متوجه خواهید شد که این تصویر یک الگوی هارمونیک قیمت را نشان میدهد. در این مرحله، ما دقیقاً مطمئن نیستیم که الگوی تصویر بالا چه نوع الگویی است. در هر صورت، بیایید آن نقاط معکوس را برچسب گذاری کنیم.
الگوی قیمت هارمونیک بالقوه را ارزیابی کنید
برای ارزیابی الگوی مربوطه میتوانید از ابزار فیبوناچی، یک خودکار و یک تکه کاغذ استفاده کرده و مشاهدات خود را فهرست کنید.
- حرکت BC برابر با 0.618 اصلاح حرکت AB است.
- حرکت CD برابر با 1.272 امتداد حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
با کنار هم گذاشتن موارد به دست آمده؛ متوجه خواهید شد که این الگو واجد شرایط یک الگوی ABCD صعودی است که یک سیگنال خرید قوی را به تریدر نشان میدهد.
با تکمیل الگوی قیمت هارمونیک بخرید یا بفروشید
پس از اینکه با ابزارهای مربوطه الگو را تکمیل کردید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که با یک سفارش خرید یا فروش پاسخ مناسبی به الگو بدهید.
در این حالت، شما باید در نقطه D، که 1.272 امتداد فیبوناچی حرکت CB است، خرید کنید و حد ضرر خود را چند پیپ زیر قیمت ورودی خود قرار دهید.
اما مسئله به همین سادگی تمام نمیشود. مشکل الگو های قیمت هارمونیک این است که آنها به قدری کامل هستند که به سختی میتوان آنها را تشخیص داد.
پیش از یادگیری مراحل ذکر شده، باید تمرین زیادی داشته باشید تا چشمان شما به دیدن این الگوها و تشخیص آنها عادت کند. به همین دلیل صبر زیادی لازم است تا یاد بگیرید به موقع عمل کنید و هنگامی که الگو هنوز تکمیل نشده است وارد یک پوزیشن معاملاتی نشوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر یک نگاه به اطراف بیندازید، مطمئنا افرادی را میبینین که با فعالیت در بازارهای مالیِ نوین، درآمد قابلتوجهی دارن و برخلاف اکثریت مردم، از شرایط کسبوکار خودشان راضی هستن اما آیا این یک قاعده کلی محسوب میشه یا این موفقیت، پیشنیازهای خاصی را لازم داره؟ این افراد معاملات خودشان را بر چه مبنایی انجام میدن و از چه اصولی پیروی میکنن؟
اگه شما هم جزو دستهای باشین که قصد ورود به بازارهای مالی را دارن، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیدهاید و راجع به کاربرد این مفهوم کنجکاو هستین. افراد فعال در بسترهایی مثل بورس اوراق بهادار یا بازار ارزهای دیجیتال، با بکارگیری تحلیل تکنیکال در معاملاتشان، کسب درآمد میکنن و از رقبایشان پیشی میگیرن اما این نوع تحلیل به ما چه کمکی میکنه؟
برای اینکه شما قادر به کسب درآمد در چنین بازارهایی باشین، باید ابتدا با چند مفهوم پایه آشنا شین تا بتونین با انجام معاملات هوشمندانه، بیشترین سودهی را رقم بزنین. به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم تا با بررسی یکی از مهمترین مفاهیم موجود در بازارهای مالی یعنی تحلیل تکنیکال، شما را یک قدم به اهدافتان نزدیکتر کنیم.
زمانی که شما با استفاده از اطلاعات گذشته یک قیمت به یک پیشبینی از آینده آن میرسین، درواقع از تحلیل تکنیکال (Technical analysis) استفاده کردین. البته استفاده از این تحلیل در بازار، اینقدر هم ساده نیست و شما برای بکارگیری آن در معاملاتتان و کسب درآمد از آن، باید این مفهوم را بهشکل عمیقتری متوجه شین. برای استفاده از این تحلیل شما باید با بررسی دقیق رفتار قیمت (نمودار قیمت، حجم معاملات و…) در گذشته، به درک مناسبی از این رفتار در آینده برسین. این شناخت به شما کمک میکنه تا قبل از عموم افرادی که در بازار فعال هستن، نسبت به خرید، فروش یا نگهداریِ یک سهم یا ارز اقدام کنین. هنر بررسی دادهها اصل میانی این نوع تحلیل هست و نگاه دادهمحور، مهمترین الگوی ABCD چیست؟ نیاز برای استفاده از آن محسوب میشه. بهعنوان اولین قدم برای تحلیل یک اوراق بهادار یا رمزارز با این روش، شما باید با یک سری ابزار آشنایی پیدا کنین که برای رسیدن به یک پیشبینی درست، کمک چشمگیری به شما میکنن. البته نیازی به نگرانی نیست! چون شما تا انتهای این مطلب به یک درک قابلقبول از این ابزارها میرسین. اما بیایید تا قبل از بررسی این ابزارها، کمی بیشتر با تاریخچه و خصوصیات تحلیل تکنیکال آشنا شیم.
تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟
شروع استفاده از این تحلیل بهشکل امروزی، در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد اما با بررسی تاریخ متوجه میشیم که تاریخچه آن، به قرن هجدهم برمیگردد. البته در آن سالها این تحلیل شباهت چندانی به نوع امروزی آن نداشت و صرفا از اصول مشابهی بهره میبرد.
شکلگیری نوع امروزیِ تحلیل تکنیکال را میتوان زمانی دانست که چارلز داو (Charles Dow) آن را مطرح کرد. چارلز داو که موسس وال استریت ژورنال هم هست، با بررسی بیشتر این مفهوم، سعی در اثبات تاثیر رفتارِ گذشتهی قیمت در رفتار آینده آن را داشت که همانطور که پیداست، موفق هم شد! البته کماکان افراد متعددی مخالف استفاده از این تحلیل در معاملات خود هستن و آن را نوعی اشتباه استراتژیک فرض میکنن که در جای خود، به بررسی بیشتر نیاز داره. جالب است که بدانید شاخص صنعتی داو جونز هم توسط چالرز داو ابداع شد که خود تحولی قابلتوجه در این بستر محسوب میشه.
اصول تحلیل تکنیکال
برای اینکه شما از این تحلیل استفاده کنین، باید ابتدا چند اصل را بپذیرین که در این مفهوم، نوعی پیشفرض محسوب میشن. این اصول را میتوانیم به ۳ دسته تقسیم کنیم که در ادامه مرور کوتاهی بر هر کدام از آنها خواهیم داشت:
قیمت مهمترین عامل است
این اصل ساده را میتوان بهعنوان پایه میانی این تحلیل تکنیکال دانست. زمانی که میگوییم «قیمت همه چیز است»، به این معناست که در باور تحلیلگرهای تکنیکال، شما با زیر نظر داشتن رفتار قیمت میتوانید حتی بدون استفاده از تحلیل بنیادی، رفتار آینده آن را تخمین بزنین و واکنشی مناسب نسبت به این تغییر نشان بدین.
قیمت با ترندها حرکت میکنه
این تحلیل باور داره که حتی اگر قیمت بهصورت تصادفی هم حرکت کنه، این تغییر در راستای رفتار گذشته قیمت و ترندهایی که قبلا اتفاق افتاده، هست و شما با بررسی دقیق این رفتار میتوانید این نوع حرکتهای تصادفی را نیز پیشبینی کنین. همچنین بازه زمانی که این تغییر رفتار رخ داده هم از این قاعده مستثنی نیست. لازم به ذکر است که اکثر تحلیلهای تکنیکال استراتژیک، با توجه به این اصل مهم طراحی شدهاند.
تاریخ تکرار خواهد شد
با توجه به این اصل، تغییرات تکراری در رفتار قیمت، بهطور مستقیم به روانشناسی بازار و افراد حاضر در آن ارتباط داره. همین عامل باعث شده تا شما با توجه به عواملِ احساسی مثل ترس یا هیجان، قادر به پیشبینی رفتار آینده قیمتها باشین. در این تحلیل افراد با استفاده از الگوهای چارت، این احساسات را تا میزان زیادی پیشبینی کرده و براساس آن، نسبت به خرید، نگهداری یا فروش یک سهم اقدام میکنن.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیلگر بر روی ارزش ذاتی سهام هست و نحوه رفتار قیمت در گذشته، تاثیر چندانی بر روی نتیجه این تحلیل نداره. به این منظور افراد با بررسی اطلاعاتی همچون دادههای مالی کمپانیها یا شرایط کلی بازار، به یک تخمین از روندی که ارزش سهم یا ارز در آینده طی میکنه، میرسن و متناسب با این تخمین، سیاست و استراتژی خودشان در روزها، هفتهها، ماهها و حتی سالهای پیش رو را تعیین میکنن.
البته ارزش ذاتی سهم یا ارز، تقریبا هیچ تاثیری در نتایج تحلیلهای تکنیکال نداره و در این تحلیل تمرکز صرفا بر روی رفتارهای قیمت و حجم معاملات است و با توجه به این عوامل تصمیمات مبتنی بر آن اتخاذ میشه.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
در تمام سالهایی که پای این تحلیل به بازارهای مالی باز شده، محققان سعی در پیدا کردن نمودارها، الگوها و سیگنالهایی داشتن که با استفاده از آنها بتوانند کارایی این تحلیل را پشتیبانی کنن. به همین دلیل در حال حاضر نمودارها و الگوهای متنوعی در این راستا در دسترس شما هستن که هر کدام از آنها برای یک شرایط خاص طراحی شدهاند.
بهعنوان مثال بعضی از این ابزارها بهمنظور تعیین سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده میگیرن و برخی دیگر هم در جهت تخمین شدت ترندها و تغییرات قیمتی استفاده میشن. در بین تمام ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، ۳ نمودار بیشترین کاربرد را دارن که در ادامه آنها را بهطور خلاصه مرور میکنیم:
نمودار میلهای
این نمودار براساس اطلاعاتی مثل قیمت باز و بسته شدن سهم، و حداکثر و حداقل ارزشی که آن سهم در یک بازه مشخص زمانی تجربه کرده، تشکیل میشه و شما میتوانید آنها را به شکل یک خط عمودی در چارتهای خود مشاهده کنین.
نمودار خطی
نمودار خطی را میتوان سادهترین نمودار در بین دیگر گزینهها دانست؛ چراکه این نوع نمودار صرفا نشاندهنده قیمتهای بسته شدن سهم در یک بازه زمانی مشخص است و شکلی بسیار ساده و قابلفهم داره.
نمودار کندل استیک
کندل استیکها، پرکاربردترین نموداری هستند که افراد در تحلیل تکنیکال استفاده میکنن. علت این موضوع را هم میتوانیم تنوع بالا و دقت قابلقبول این نمودار در نظر گرفت که باعث استفاده بیش از پیش تحلیلگران از آن شده است. با بررسی این نمودار شما از اطلاعاتی همچون قیمت باز و بسته شدن، و بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک روز تجربه کرده است، مطلع خواهید شد.
هر کندل استیک دارای یک بدنه و دو خط (سایه) در بالای و پایین بدنه است که در کنار هم، تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار شما میگذارن. همچنین کابرد اصلی این نمودار، تعیین زمان مناسب برای وارد شدن و خارج شدن است که نقش چشمگیری در میزان سوددهی معاملات شما ایفا میکنه.
مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال
حالا که با کلیات این تحلیل بیشتر آشنا شدیم، زمان آن رسیده تا با مرور برخی از مفاهیم پایه، شما را برای ورود به بازار و استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملاتتان، آمادهتر کنیم. برای اینکه شما مسیر خودتان را بهعنوان یک تحلیلگر تکنیکال شروع کنین، باید به درک مناسبی از این مفاهیم برسین؛ البته نباید فراموش کنیم که حرفهای شدن در این زمینه، نیازمند یادگیری مفاهیم پیچیدهتری هست که در ادامه به این مفاهیم هم اشارهای خواهیم داشت.
سطح حمایت و مقاومت (Support and resistance levels)
بعید است که پس از ورود به بازارهای مالی، شما هر روز نام این ۲ سطح را نشنوین اما آیا شناخت این مفهوم همینقدر مهم است؟ بله. با اینکه یادگیری این مفهوم خیلی ساده است اما درک صحیح از آن در معاملات روزمره شما، تاثیر مثبت قابلتوجهی داره.
وقتی که قیمت در سطحی قرار میگیره که کاهش بیشتر آن مطابق با میل بازار نیست و تقاضای خرید افزایش پیدا میکنه، قیمت به سطح حمایت رسیده و بهنوعی با حمایت بازار، از کاهش بیشتر ارزش آن جلوگیری میشه.
سطح مقاومت در نقطه مقابل سطح حمایت قرار گرفته و وقتی که قیمت به این سطح میرسه، بازار میلی به افزایش بیشتر آن نداشته و با افزایش فروش، از بالاتر رفتن قیمت جلوگیری میشه. درواقع در این سطح، بازار نسبت به افزایش بیشتر قیمت مقاومت میکنه و باعث شکلگیری روند نزولی در ارزش سهم میشه.
خط روند (Trend Line)
حرکت قیمتها در ۳ جهت امکانپذیره و قیمت یا روند صعودی داره، یا روند نزولی، یا روند خنثی.
خط روند به شما کمک میکنه تا قادر به تشخیص هر کدام از این حرکتها باشید؛ اما چطور باید یک خط روند را ایجاد کنیم؟ وقتی شما الگوی ABCD چیست؟ حداقل ۲ نقطه کف قیمتی را با یک خط به هم متصل کنین، یک خط با شیب مثبت ایجاد خواهد شد که در بازارهای مالی به آن روند صعودی گفته میشه.
وقتی این مراحل را با متصل کردن حداقل ۲ نقطه سقف قیمتی طی کنید، یک خط با شیب منفی خواهید داشت که روند نزولی نام داره. روند خنثی هم زمانی شکل میگیره که قیمت در یک کانال افقی و بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت کنه.
شناخت صحیح خط روند یکی از مهمترین اصولی در نظر گرفته میشه که شما برای انجام معاملات سودآور به آن نیاز دارین و بدون توجه به این نکته، احتمال شکست خوردن شما بیش از پیش خواهد شد.
پولبک (Pull back)
زمانی که قیمت به یکباره در جهت خلاف روند فعلی حرکت میکنه و بعد از مدتی دوباره به روند اصلی برمیگرده، اصطلاحا پولبک یا عقبنشینی رخ داده است. احتمالا میپرسین که در مواجهه با این پدیده باید چه واکنشی دهیم؟
به باور بسیاری از فعالان بازار، وقتی که پولبک هنگام شکستن سطوح مقاومت و حمایت اتفاق میفته، بهتره که خودمان را در موقعیتی متضاد نسبت به حالت معمولی قرار بدیم. این نکته به این معنی است که هنگام همزمانی شکست سطح مقاومت و رخ دادن پولبک، در موقعیت خرید و هنگام همزمانی شکست سطح حمایت و رخ دادن پولبک، در موقعیت فروش قرار بگیرین.
البته تصمیمگیری صحیح در این شرایط، به بررسی نکات بیشتری نیاز داره و بهتر است که در چنین زمانهایی بیگدار به آب نزنیم.
حجم معاملات (Trade Volume)
همانطور که احتمالا از نام این مفهوم حدس زدهاید، به تعداد سهامی که در بازههای مختلف زمانی (یکروزه، ماهانه و…) معامله میشن، حجم گفته میشه. وقتی که حجم معاملات در هر روندی بیشتر باشه، اعتبار آن روند هم به همان نسبت افزایش پیدا میکنه و شما در این شرایط میتوانید با اطمینانخاطر بیشتری تصمیمگیری کنین.
البته این نکته بهصورت بالعکس هم تاثیرگذاره و وقتی که حجم معاملات در روند صعودی کاهش یا در روند نزولی افزایش پیدا میکنه، شما احتمالا به پایان آن روند نزدیکتر میشوید.
الگوهای قیمتی (Chart Patterns)
پیشبینی اینکه قیمت در آینده چه رفتاری از خودش نشان میده، کار نسبتا دشواری هست اما نگران نباشین! الگوهای قیمتی این کار را برای شما آسانتر میکنن. این الگوهای قیمتی که متشکل از خطوط صاف یا منحنی هستند، به شما کمک خواهند کرد تا با دقت بیشتری رفتار قیمت را بررسی کنید و به همین دلیل، پیشبینی دقیقتری از آینده آن داشته باشین.
این الگوها را میتوان به ۳ دسته اصلی تقسیم کرد که در ادامه از آنها نام میبریم:
- الگوهای هارمونیک: این الگوها بهطور میانی برای تشخیص نقاط بازگشت روندها به شما کمک خواهند کرد. از رایجترین الگوهای هارمونیک میتوانیم از الگوی خرچنگ، الگوی پروانه، الگوی ABCD و الگوی گارتلی نام ببریم.
- الگوهای کندل استیک: در راستای پیشبینی رفتار قیمت در آینده و شرایط کلی بازار، الگوهای کندل استیک بیشترین کمک را به شما خواهند کرد. این الگوها دامنه بسیار گستردهای دارن اما از مهمترین آنها میتوان به الگوی کندل استیک دوجی، الگوی کندل استیک ماروبزو، الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی و پوشاننده نزولی اشاره کرد.پ
- الگوهای کلاسیک: این نوع الگو به ۲ دسته اصلی تقسیم میشود که عبارتند از: الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامه دهنده. همانطور که تا حدی از نام این الگوها مشخص است، الگوی کلاسیک برگشتی برای پیشبینی بازگشت روند، و الگوی کلاسیک ادامه دهنده برای پیشبینی ادامه روند فعلی به کار میروند. الگوهای نعلبکی، سر و شانه، سقف و کف دوقلو، و سقف و کف سه قلو، از مهمترین الگوهای کلاسیک بازگشتی، و الگوهای مستطیل، مثلث و پرچم، از مهمترین الگوهای کلاسیک ادامه دهنده بهشمار میروند.
در صورتی که شما قصد داشته باشین به یک حرفهای در تحلیل تکنیکال تبدیل شوید، مفاهیم دیگری را هم باید یاد بگیرین و با تمرین مداوم، به آنها مسلط شوید. در بین این مفاهیم میتوانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:
- اندیکاتورها و اسیلاتورها
- امواج الیوت
- فیبوناچی
- واگرایی
- ایچیموکو و …
البته نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در این روند به شما کمک قابلتوجهی میکنن و شما با استفاده از این ابزارهای تحلیل، کار سادهتری را پیش رو خواهید داشت.
جمعبندی
اگر شما هم از علاقهمندان به بازارهای مالی باشین، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیدهاید. این تحلیل به شما کمک میکنه تا به یک پیشبینی نسبتا دقیق از رفتار قیمتها در آینده برسین و بر این اساس، تصمیمات هوشمندانهتری را اتخاذ کنین. البته به این منظور باید ابتدا با برخی از مفاهیم مهم در این تحلیل آشنا بشین تا با رسیدن به یک درک عمیق، تحلیل ایدهآلتری را داشته باشین.
به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم با بررسی این مفاهیم، مسیر شما برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال را هموارتر کنیم. شما با بررسی مطالبی که در اینجا مرور کردیم، میتوانید به یک درک قابلقبول از تحلیل تکنیکال برسین و یک قدم به انجام معاملات سودآور نزدیکتر بشین.
دیدگاه شما