تحلیل چیست ؟ روش های مختلف تحلیل در بازارهای مالی
در مقالات قبل دیدیم که روشهای مختلفی برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال وجود دارد که هر کدام از آنها ملزومات خاص خود را دارند. از میان روشهای بررسی شده، سرمایهگذاری و معاملهگری روش های تحلیل عمومی هستند که بسیاری از کاربران از آنها برای کسب درآمد استفاده میکنند. پایه و اساس هر دو این روشها تحلیل شرایط بازار است تا با استفاده از آن بتوان مسیر درست سرمایهگذاری و ترید را تشخیص داد.
روشهای مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که در این مقاله به بررسی آنها میپردازیم. مطالعه این بخش کمک میکند تا شما با روشهای مختلف تحلیل بازار آشنا شوید و روش مناسب برای کار خود را پیدا کنید.
تحلیل چیست؟
به طور کلی قبل از اینکه در مورد روش های تحلیل صحبت کنیم؛ باید بدانیم تحلیل چیست! معمولا اگر یک موضوع را مورد بررسی دقیق قرار دهیم و با توجه به فاکتورهای مختلف، به یک نتیجهگیری برای انجام یک عمل برسیم، تحلیل انجام دادهایم. حال این موضوع خاص میتواند دادههای مختلف باشد. تحلیل در بازارهای مالی مربوط به بررسی یک دارایی یا ارز یا هرچیز قابل خرید و فروش دیگری است. حال روش های تحلیل مختلفی وجود دارند و میتوانیم از راههای متفاوتی به یک نتیجهگیری جهت خرید یا فروش برسیم.
روش های تحلیل در بازار ارز دیجیتال
در بازارهای مالی پیش از ورود به معاملات و سرمایهگذاری، کاربران باید شرایط داراییها را تحلیل و ارزیابی کنند. این کار کمک میکند که افراد بتوانند در مسیر درست سرمایهگذاری قدم بردارند. در بازارهای مالی سنتی مثل بورس سه روش اصلی برای تحلیل وجود دارد که این سه روش به صورت زیر هستند.
هر سه این روشها برای تحلیل وضعیت بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک کلاس دارایی جدید نیز قابل استفاده هستند اما به دلیل ماهیت شفاف تکنولوژی بلاک چین و قرار گرفتن اطلاعات در اختیار عموم کاربران، نوع دیگری از تحلیل به نام «تحلیل آنچین» ( On-chain Analysis ) در این بازار وجود دارد که از اطلاعات موجود در بلاک چین برای تحلیل وضعیت استفاده میکند. در ادامه به بررسی جزئی هر یک از این روشها میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از روشهای تحلیل است که در آن به ارزش ذاتی یک کلاس دارایی توجه میشود. تمام کاری که یک تحلیلگر بنیادی انجام میدهد به دست آوردن ارزش ذاتی دارایی و انجام معامله بر اساس آن است. روش تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مختلف متفاوت است.
به عنوان مثال، در تحلیل بنیادی یک سهم در بازار بورس به درآمد، میزان داراییهای نقدی و غیرنقدی، میزان سود، میزان سود انباشته، قیمت مواد اولیه، قیمت نهایی تولید و متغیرهایی از این دست توجه میشود. علاوه بر این هر شرکت بسته به نوع فعالیت متغیرهای مخصوص به خود را دارند که برای تحلیل به آنها توجه میشود.
روش های تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در رمز ارزها متفاوتتر از سایر بازارهای مالی است.؛ زیرا مباحث مطرح شده برای بازارهای مالی سنتی جایگاهی در اکثر پروژههای غیرمتمرکز ندارد و بخش کوچکی از انگیزههای حرکت قیمت محسوب میشود. در تحلیل بنیادی رمز ارزها به مسائلی همچون وایت پیپر پروژه، تیم سازنده و سابقه آن، نحوه توزیع توکن، نوع رمز ارز، کاربردهای تعریف شده برای پروژه، کاربرد توکن پروژه، مارکت کپ، عرضه و تقاضای توکن، جامعه طرفدار آن رمزارز، شرکا تحلیل های بازارهای مالی و سرمایهگذاران توجه میشود. در مقاله بعدی به طور کامل به نحوه بررسی این متغیرها در تحلیل بنیادی رمز ارزها خواهیم پرداخت.
تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایهگذاری و خریدهای بلند مدت به کار میآید. شما اگر با بررسی یک رمزارز به این نتیجه برسید که آینده درخشانی دارد و ارزش ذاتی و قیمت واقعیش چند برابر قیمت فعلی است، میتوانید بر روی آن سرمایهگذاری کنید اما این به معنی رشد قیمتی لحظهای پروژه نیست و این فرآیند ممکن است چند ماه یا چند سال زمان نیاز داشته باشد.
حتی ممکن است بعد از خرید رمز ارز مورد نظر، مدتی سرمایه شما در ضرر باشد؛ اما اگر تحلیل درستی داشته باشید و شرایط بازار نیز مهیا باشد، در بلند مدت میتوانید به اهداف خود برسید. با این وجود داشتن حد ضرر قابل قبول حتی در این نوع معاملهگری تحلیل های بازارهای مالی هم مهم است
روش های تحلیل: تحلیل تکنیکال
در بخش قبل با یکی از اصلیترین روش های تحلیل یعنی تحلیل بنیادی آشنا شدیم. در این بخش به بررسی تحلیل تکنیکال – یکی دیگر از روش های تحلیل پرکاربرد در بازارهای مالی – میپردازیم. تحلیل تکنیکال دانش بررسی نمودار قیمت یک دارایی مثل سهام، جفت ارز یا رمز ارز است. تحلیل تکنیکال در بازارهای مختلف تفاوت چندانی ندارد و کاربران با دانشی تحلیل های بازارهای مالی که از تحلیل یک نمودار فارکسی به دست آوردهاند، میتوانند نمودارهای رمزارزی یا حتی سهام را مورد بررسی قرار دهند. نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به شکلهای مختلف رسم میشوند که هرکدام برای روشهای مختلف تحلیل تکنیکال کاربرد دارند.
در بخش روش های تحلیل تکنیکال مربوط به فصل معاملهگری و ترید، به طور کامل این موارد را بررسی میکنیم.
شایعترین و بهترین نوع نمایش قیمت در نمودار، مربوط به نمودار شمعی ژاپنی است. نمودار شمعی از کندلهایی تشکیل شده است که هر کدام از این کندلها دارای دو قسمت بدنه و سایهها هستند. بخش بدنه از وصل کردن قیمت باز شدن یک دارایی در تایم فریم مورد بررسی به قیمت بسته شدن آن ایجاد میشود و سایههای بالا و پایین به ترتیب نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمت دارایی در بازه زمانی هستند.
کسانی که دانش تحلیل تکنیکال دارند، با استفاده از همین کندلها و ابزارهایی که در اختیار دارند، میتوانند حرکات بعدی بازار را حدس بزنند. شکل و فرم چند کندل در کنار هم میتواند اطلاعات زیادی به ما بدهد که بر اساس هر سبک، میتوان با آنها معامله کرد.
تحلیل تکنیکال علم بررسی رفتار گذشته بازار و حدس زدن حرکات بعدی با توجه به رفتار گذشته است؛ زیرا در بازارهای مالی، تفکری وجود دارد که میگوید، گذشته همیشه تکرار میشود. در تحلیل تکنیکال هیچ قطعیتی برای هیچ روش معاملاتی وجود ندارد اما در صورت داشتن تحلیل مناسب، میتوان وزن بیشتری به احتمال یک حرکت داد و بر طبق آن معامله کرد.
تحلیل تکنیکال در تمام تایمفریمها قابل استفاده است یعنی حتی اگر شما یک سرمایهگذار بلند مدت هستید، میتوانید با استفاده از نمودار قیمت نقطه ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را تحلیل های بازارهای مالی به دست آورید. به هر حال تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاهمدتی و ترید استفاده میشود و کاربران میتوانند با استفاده از آن به تحلیل بازار در تایم فریمهای مختلف بپردازند و با معاملهگری کسب درآمد کنند. تحلیل تکنیکال یکی از محبوبترین روش های تحلیل بازارهای مالی است و اکثر فعالان از آن استفاده میکنند. در تحلیل تکنیکال عوامل روانشناختی و رفتاری افراد نیز تاثیرگذار است. در بخش بعدی به بررسی تحلیل سنتیمنتال از روش های تحلیل میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل سنتیمنتال
اگر از قبل با معاملهگران و تریدرها در ارتباط بودهاید حتما با این استدلال مواجه شدهاید که گفته میشود اگر تحلیل اکثریت تحلیلگران مبنی بر ریزش قیمت بازار است، احتمال افزایش قیمت بسیار بالا است. این استدلال را میتوان به عنوان سادهترین نوع تحلیل سنتیمنت یا احساسات حاکم بر بازار معرفی کرد. عقیده رایج این است که اکثریت همیشه اشتباه میکنند و در بازارهای مالی 95 درصد افراد بازنده هستند.
هدف این نوع تحلیل این است که احساسات و جو کلی حاکم بر فعالین بازار را حدس بزند و با توجه به این اصل بر خلاف آن عمل کند.
بازارسازها و سرمایهگذاران بزرگ برای پر کردن سبدهای خود نیاز دارند که افراد زیادی را متقاعد کنند که فروشنده شوند. به همین دلیل بازار را به نحوی دستکاری میکنند که اکثریت فعالان بازار به این نتیجه برسند که قیمت دارایی نزولی خواهد بود. ایجاد این حس منجر به فروش گستره کاربران خرد و خرید در قیمتهای پایین برای بازیگران اصلی بازار میشود.صد البته تحلیل سنتیمنت به این سادگیها نیست و برای انجام آن، نیاز به یک سری داده و اطلاعات مهم و اغلب گران قیمت است.
یکی از راههای اصلی بررسی سنتیمنت موجود در بازار رصد فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی و بررسی محبوبیت یا عدم محبوبیت یک کلید واژه از طریق آن است. به عنوان مثال، اگر با بررسی دادههای موجود در شبکههای اجتماعی مطرح، متوجه شویم که جمله «خرید در اصلاح» ( Buy the DIP ) توسط فعالان بازار زیاد استفاده میشود، میتوان حدس زد که هنوز ترس زیادی بر بازار حاکم نیست و هم چنان احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
اما اگر طبق این داده استفاده از این عبارت به نزدیکی صفر برسد، نشان از ناامیدی مطلق و فروشنده شدن اکثر بازار است، اینجا بازارسازان از این حجم زیاد فروش استفاده کرده و خریدهای خود را شروع میکنند و همین مساله به مرور باعث افزایش قیمت دارایی میشود.
برای تحلیل سنتیمنتال اندیکاتورهای مختلفی نیز طراحی شده است. یکی از اندیکاتورهای تحلیل سنتیمنتال معروف مربوط به «شاخص ترس و طمع» ( Fear & Greed Index ) بیت کوین است. این شاخص با استفاده از تغییرات قیمتی بیت کوین و فعالیتهای کاربران در شبکههای اجتماعی طراحی شده است و بین صفر تا صد متغیر است. نزدیکی به صفر نشاندهنده ترس شدید در بازار و نزدیکی به عدد صد نشاندهنده طمع بالای کاربران است. معمولا وقتی این شاخص در محدوده ترس شدید قرار دارد محدوده مناسب برای خرید به وجود میآید.
روش های تحلیل: تحلیل آنچین
در بخش قبل فهمیدیم که تحلیل سنتیمنتال از انواع روش های تحلیل چیست. یکی دیگر از روش های تحلیل آنچین به معنای تحلیل درون زنجیرهای است. یکی از مزیتهای فناوری بلاکچین نسبت به سایر روشهای ذخیرهسازی اطلاعات، شفافیت فوقالعاده آن است. هر اتفاقی که در بلاکچینهای عمومی رخ بدهد، برای عموم کاربران قابل مشاهده است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات، پایه و اساس شکلگیری تحلیل آنچین در بازار رمز ارزها است. در این روش تحلیلی، کاربران فعال در بلاک چین و تراکنشهای انجام شده توسط آنها را میتوان بر اساس متغیرهای مختلف دستهبندی کرد و از آنها اطلاعات مفیدی برای تحلیل رفتار افراد مختلف و شرایط بازار به دست آورد.
شفافیت اطلاعات در بازار ارزهای دیجیتال باعث میشود که بسیاری از فعالان بزرگ بازار برای دستکاری اطلاعات دست به اقدامات مختلف بزنند تا از طریق ایجاد دادههای تقلبی، تحلیلگران آنچین را گول بزنند. بنابراین، تحلیلگر آنچین در تحلیل خود همواره باید به این نکته توجه داشته باشد و تجربه و دانش لازم برای تشخیص دادههای واقعی از دادههای تقلبی را کسب کند. امروزه اندیکاتورهای زیادی در تحلیل تکنیکال از انواع روش های تحلیل برای بررسی فعالیت کاربران طراحی شده است.
این اندیکاتورها معمولا بر پایه تراکنشهای انجام شده، تغییرات قیمت، میزان کاربران و نحوه فعالیت سرمایهگذاران بلند مدتی و کوتاه مدتی طراحی شدهاند و تفسیر و استفاده از آنها برای کاربران مختلف با یکدیگر متفاوت است.
تحلیل آنچین بسیار نوپا است و هنوز استراتژیهای عمومی تست شده مشخصی که بتوان بر اساس آنها به معاملهگری پرداخت وجود ندارد و سرمایهگذاران از این اطلاعات بیشتر برای تاییدیه گرفتن استفاده میکنند. به احتمال زیاد در سالهای آینده این نوع تحلیل نیز جایگاه خود را در میان انواع روشهای تحلیلگری بازار ارزهای دیجیتال پیدا خواهد کرد. یکی از منابع تحلیل آنچین وبسایت گلسنود است.
جمع بندی روش های تحلیل
در این مقاله به بررسی اجمالی انواع روش های تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال و ویژگیهای آنها پرداختیم. آشنایی با این روش های تحلیل و کسب مهارت در آنها میتواند در سرمایهگذاری و معاملهگری به شما کمک کند. در مقاله بعدی به طور کامل تحلیل های بازارهای مالی تحلیل بنیادی در بازار رمز ارزها را آموزش میدهیم. این تحلیل علاوه بر سرمایهگذاری، در روشهای دیگر کسب درآمد مثل عرضه اولیه ارز دیجیتال، استیکینگ و استخراج ارز دیجیتال نیز کاربردی است.
حال سوال این است که کدام یک از روش های تحلیل بهتر است؟
به هیچ وجه نمیتوان مقایسهای میان روش های تحلیل انجام داد. هرکدام از آنها برای دستهای افراد مناسب است و باید با توجه به روحیات خودتان یکی از این روش های تحلیل را برای بررسی بازار استفاده کنید؛ اما ذکر این نکته ضروری است که بدون تحلیل و بررسی همه جانبه بازار نمیتوان به سرمایهگذاری یا معامله موفق رسید.
تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی
همانطور که میدانید، ورود به هر زمینه و حرفهای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده میگیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل میکنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.
منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:
تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل میگویند.
تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیشبینی آن دارد. این در حالی است که، معاملهگر رفتاری کاملا متفاوت را نشان میدهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معاملهگر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معاملهگر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمیشوند.
معاملهگر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق میکند و تنها به فکر سود و زیان در بازار میباشد. معاملهگران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله میکنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار میدهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا میباشند. تحلیلگران معتقدند پیشبینیهایشان احتمالی است و بهتر است هر معاملهگری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع تحلیل در بورس
حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایهگذاری کنید؟ معاملهگران بازار بورس، همواره با این مسئله روبهرو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معاملهگران را در تصمیمگیری درست یاری میدهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم میشود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معاملهگران بازار بورس به ارمغان میآورد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و دادههای مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده میشود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزشگذاری نشده است. همانطور که میدانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش میکنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیتهای سهام ارزشگذاری میشود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایهگذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:
- رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخصهای اقتصاد جهانی آغاز میکند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر میباشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفهای مناسبتر است.
- رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار میدهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی میباشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسبتر است.
ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک میکند تا به واقع بینانهترین شکل ممکن اقدام به سرمایهگذاریهای بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما میدهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سودآوری را افزایش دهد.
* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمتها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیشبینی میکنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیتهای معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان سادهتر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمتها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمتها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدولهای نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش میرود و نمیتوان گفت پیشبینیهای این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل میشوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده میکنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونهای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:
- قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمتها تعریف میشود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار میدهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمتها موجود است.
- تحلیلگران معتقدند که قیمتها طبق یک روند مشخص حرکت میکنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژیهای معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
- تاریخ تکرار میشود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیشبینی قیمتها را برای تحلیلگر آسانتر میکند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده میکند.
تاریخچه علم تکنیکال
بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر میگردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته میشود این فرد بنیانگذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.
* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟
این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روشها هر دو یک هدف را دنبال میکنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیمگیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها میتوانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایهگذاری خود را داشته باشید.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورتهای مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری میکند و در صورت سرمایه گذاری منتظر میماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب میتوان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل بنیادی
- نبودن هیچگونه تعصب و جهتگیری شخصی
- تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
- محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
- کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
- این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش میکند.
معایب تحلیل بنیادی
- زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
- مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
- در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانونگذاریها میتواند بسیار مشکلساز باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور میکنند که این روش آسانتر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمتها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار میگیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشماندازهای بلند مدت نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که، این روش برای معاملهگریهایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل تکنیکال
- تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار میشود.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
- یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوههای گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
- نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معاملهگری
معایب تحلیل تکنیکال
- وجود سیگنالهای ضد و نقیض میتواند موجب سردرگمی شود.
- با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش مییابد.
- امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیلگر
تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی
یکی از مهارتهایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت میشود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی میتواند در این تحلیل های بازارهای مالی زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکتهای بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته میشود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک میکند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، تحلیل های بازارهای مالی میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.
نتیجهگیری
موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روشهای تحلیل در بورس و تحلیل های بازارهای مالی همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلیترین عواملی است که از شما یک معاملهگر موفق میسازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده میکنید کاملا به نیاز و نوع معاملهگری و سرمایهگذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما میدهد.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی چیست؟
به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سهیلا حاجی عرب و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
تحلیل مالی چیست؟
تحلیل مالی (Financial Analysis) روند بررسی کسبوکارها، پروژهها، بودجهها و دیگر مبادلات مربوط به زمینهٔ مالی است که به منظور بررسی عملکرد و همچنین مناسب بودن آنها برای آن کسبوکار انجام میشود.
بهطور معمول، تحلیل مالی، بهمنظور بررسی اینکه یک واحد تجاری ثبات دارد یا خیر، قادر به پرداخت بدهیهایش میباشد، نقدینگی دارد، و یا بهاندازهٔ کافی سودده است تا بتواند یک سرمایهگذاری مالی را گارانتی کند؛ استفاده میشود.
نکات کلیدی:
- اگر تحلیل مالی بهصورت داخلی انجام شود، میتواند به مدیران یک کسبوکار کمک کند تا بتوانند تصمیمات آینده را راحتتر گرفته و یا بر روندهای موفقیتآمیز گذشته خود مروری داشته باشند.
- اگر این تحلیل و بررسی بهصورت خارجی انجام گیرد، به سرمایهگذاران این اجازه را میدهد تا بتوانند بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند و در آنها سرمایهگذاری نمایند.
- دو روش اصلی برای تحلیل وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
- تحلیل بنیادی از نسبتها و همچنین گزارشات مالی و اطلاعات آنها بهمنظور بدست آوردن ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکند.
- تحلیل تکنیکال این موضوع را در نظر میگیرد که تمامی اطلاعات و ارزش یک سهم از قبل در قیمت آن لحاظ شدهاند، و در این تحلیل به الگوهای نموداری و همچنین ارزش سهام تمرکز میکنیم.
درک مفهوم تحلیل مالی
تحلیل مالی میتواند بهمنظور بررسی روندهای اقتصادی، تنظیم نمودن سیاستهای مالی، ایجاد نقشههای بلندمدت برای فعالیت کسبوکارها و همچنین یافتن پروژهها برای شرکتهایی بهمنظور سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرد.
تمامی موارد فوق از ترکیب اطلاعات و ارقام مالی ناشی میشوند. یک تحلیلگر مالی به بررسی موبهموی گزارشهای مالی شرکتها – مانند صورت سود و زیان، ترازنامه و همچنین گزارشات جریان نقدی میپردازد. تحلیل مالی میتواند هم بهصورت شرکتی و هم بهمنظور سرمایهگذاری انجام شود.
تحلیل مالی (Financial Analysis) روند بررسی کسبوکارها، پروژهها، بودجهها و دیگر مبادلات مربوط به زمینهٔ مالی است که به منظور بررسی عملکرد و همچنین مناسب بودن آنها برای آن کسبوکار انجام میشود. بهطور معمول، تحلیل مالی، بهمنظور بررسی اینکه یک واحد تجاری ثبات دارد یا خیر، قادر به پرداخت بدهیهایش میباشد، نقدینگی دارد، و یا بهاندازهٔ کافی سودده است تا بتواند یک سرمایهگذاری مالی را گارانتی کند؛ استفاده میشود.
یکی از مرسومترین روشها برای تحلیل اطلاعات مالی بدست آوردن و محاسبهٔ نسبتهای موجود از اطلاعات این گزارشات مالی میباشد تا بتوان آنها را با شرکتهای دیگر و حتی گذشتهٔ همین شرکت مقایسه کرد و عملکرد آنها را در برابر یکدیگر سنجید.
برای مثال، بازده داراییها یک نسبت معمول است که بهمنظور بررسی میزان استفادهٔ بهینهٔ شرکت از داراییهایش بهمنظور کسب سود استفاده میشود. این نسبت میتواند برای چند کمپانی در یک زمینهٔ صنعتی یکسان مورد محاسبه قرار گیرد و با یکدیگر مقایسه شود تا میزان عملکرد بهتر هر یک از این شرکتها مشخص شوند.
چگونه از تحلیل مالی استفاده میشود؟
تحلیل مالی شرکتها (Corporate financial analysis)
در تحلیل مالی شرکتها، این تحلیل بهصورت داخلی و توسط بخش حسابداری با مشارکت بخش مدیریت بهمنظور بهبود تصمیمگیریهای کسبوکاری انجام میشود. این نوع از تحلیل داخلی ممکن است نسبتهایی مانند ارزش خالص فعلی (Net present value –NPV) و همچنین نرخ داخلی سوددهی (Internal rate of return – IRR) را بررسی کند تا بتوانند بهکمک آنها پروژههایی را پیدا کنند که ارزش اجرا شدن داشته باشند.
در تحلیل مالی شرکتها، این تحلیل بهصورت داخلی و توسط بخش حسابداری با مشارکت بخش مدیریت بهمنظور بهبود تصمیمگیریهای کسبوکاری انجام میشود. این نوع از تحلیل داخلی ممکن است نسبتهایی مانند ارزش خالص فعلی (Net present value –NPV) و همچنین نرخ داخلی سوددهی (Internal rate of تحلیل های بازارهای مالی return – IRR) را بررسی کند تا بتوانند بهکمک آنها پروژههایی را پیدا کنند که ارزش اجرا شدن داشته باشند.
بسیاری از شرکتها فروش قرضی را به مشتریان خود انجام میدهند. در نتیجه، پول دریافت شده بهمنظور این فروشها ممکن است برای مدت زمانی با تأخیر به شرکت برسد.
برای شرکتهایی که دارای حسابهای دریافتنی بزرگی هستند، کاربردی است که از میانگین دوره وصول مطالبات (Days sell outstanding – DSO) استفاده کنیم، که به شرکت کمک میکند تا بتواند متوجه مقدار زمانی که طول میکشد تا بتواند پول فروشهایش را پس بگیرد شود. متوسط دوره وصول مطالبات (Average collection period) همچنین یک دیدگاه مهم در چرخه تبدیل نقدینگی در شرکت میباشد.
یک ناحیه کلیدی در بررسی مالی شرکتها، پیشبینی عملکرد آینده این شرکت از طریق بررسی عملکرد گذشته شرکت و مواردی مانند مقدار درآمد خالص (net earning) و یا حاشیه سود (profit margin)، میباشد. این نوع از بررسی روندهای گذشته سودمند است و میتواند منجر به پیدا کردن روندهای فصلی در شرکت شود.
برای مثال، خردهفروشان ممکن است مقدار قابلتوجهی افزایش فروش را در ماههای باقیمانده به کریسمس پیدا کنند. این به کسبوکارها اجازه میدهد تا بتوانند بودجهای را پیشبینی نمایند و تصمیماتی برای کسبِ سودِ بیشتر در آن زمان بگیرند. این تصمیمات شامل تعیین حداقل موجودی کالای مورد نیاز آنها میباشد که تمامی این اطلاعات از اتفاقات گذشته بدست آمدهاند.
تحلیل مالی به منظور سرمایهگذاری (Investment financial analysis)
در تحلیل مالی بهمنظور سرمایهگذاری، تحلیلگری که خارج از شرکت قرار دارد شرکت را بهمنظور انجام سرمایهگذاریها تحلیل میکند.
تحلیلگر میتواند یکی از روشهای سرمایهگذاری از بالا به پایین (Top – Down Investment) و یا سرمایهگذاری از پایین به بالا (Bottom – up investment) را اجرا کند.
روش از بالا به پایین (Top – down approach) در نگاه اول به بررسی فرصتهای اقتصاد کلان میپردازد، مانند بخشهایی از اقتصاد که عملکرد بهتری دارند؛ و سپس بهسمت پایین حرکت میکند تا بتواند بهترین شرکت را در آن بخش اقتصادی پیدا کند. از این نقطه بهبعد، آنها بیشتر به بررسی سهام شرکتهای خاص میپردازند تا بتوانند در آنها سرمایهگذاری موفقی داشته باشند و این کار را با بررسی مقادیر بنیادی یک شرکت انجام میدهند.
در روش پایین به بالا (Bottom – top approach) تحلیلگر ابتدا به بررسی یک شرکت و بهدست آوردن نسبتهای مالی آن شرکت میپردازد. و سپس آنها را با عملکرد گذشتهٔ این شرکت و همچنین عملکرد شرکتهایی که با این شرکت در یک حوزه صنعتی قرار دارند، مقایسه میکند.
سرمایهگذارانی که از این روش استفاده میکنند در ابتدا فاکتورهای اقتصاد خُرد را در نظر میگیرند و سپس به بررسی دیگر موارد میپردازند. این فاکتورها بهطور کلی شامل وضعیت سلامت کلی مالی یک شرکت، بررسی گزارشات مالی، سرویسها و محصولات تولید شده، میزان عرضه و تقاضا، و دیگر اندیکاتورهای منفرد نشاندهندهٔ عملکرد یک شرکت در طول زمان میباشند.
انواع تحلیلهای مالی
دو نوع تحلیل مالی وجود دارد:
- تحلیل بنیادی (Fundamental analysis)
- تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)
تحلیل بنیادی از نسبتهای بهدست آمده از اطلاعات موجود در گزارشات مالی، مانند مقدار درآمد شرکت بهازای هر سهم (Earnings per share – EPS) بهمنظور بدست آوردن ارزش کسبوکار استفاده میکند.
استفاده از تحلیلهای نسبتی بهعلاوه نگاهی به اقتصاد و وضعیت مالی این شرکت، تحلیلگر را قادر میسازد تا بتواند ارزش ذاتی سهام (Intrinsic Value) را مشخص کند.
هدف نهایی این است که سرمایهگذار به عددی برسد که آن را بتواند با قیمت کنونی سهم مقایسه کند تا ببیند که ارزش سهم در حال حاضر بیش از اندازهٔ واقعی خود (Overvalued) یا کمتر از اندازهٔ واقعی خود (Undervalued) میباشد.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال از اطلاعات ثبتشده توسط فعالیتهای معاملهگری، مانند اطلاعات ثبتشده در میانگینهای متحرک (Moving averages- MA’s) استفاده میکند.
لزوماً تحلیلگران تکنیکال بر این عقیده هستند که قیمتِ سهم از پیش، تمامیِ اطلاعاتِ موردِ نیاز و همچنین اطلاعات عمومی منتشر شده در مورد قیمت یک سهم را در خود نمایش میدهد.
تحلیلگر تکنیکال تلاش میکند تا احساسات بازار در پس هر روند با نگاه کردن به الگوهای تشکیل شده در نمودار و همچنین بررسی دقیق ویژگیهای بنیادی هر سهم تشخیص دهد.
مثالهایی از تحلیلهای مالی
بهعنوان مثالی از تحلیل بنیادی، در نظر بگیرید که شرکت سرویسهای مالی دیسکاور (Discover financial services (مقدار سود بهازای هر سهم خود را در سه ماهه دوم سال 2019 برابر با 2.32 دلار اعلام نموده است. که این میزان بیشتر از سود بهازای هر سهم اعلام شده در سه ماهه اول سال 2019 (که رقم 2.15 دلار بود) میشود.
یک تحلیلگر مالی که از روش تحلیل بنیادی بهمنظور بررسی بازار استفاده میکند این مورد را بهعنوان یک نشانهٔ مثبت برای افزایش ارزش ذاتی سهم در نظر میگیرد.
پیشبینی eps
بنابراین، EPSهای پیشبینی شده برای آینده نیز افزایش مییابند. برای مثال، بر طبق اطلاعاتی که از سایت (Nasdaq.com) بدست آمده است، مقدار سود به ازای هر سهم پیشبینی شده این شرکت در سه ماههٔ سوم تا قیمت 2.29 دلار بالا میرود که بیشتر از مقدار پیشبینی شده در سه ماهه دوم سال 2019 و سطح قیمتی 2.11 دلار و همچنین بیشتر از مقدار پیشبینی شده در سه ماههٔ اول سال 2019 در سطح قیمتی 2 دلار میباشد.
همچنین در نظر بگیرید مقدار سود بهازای هر سهم (EPS) گزارش شده در دو ماههٔ اول سال 2019 از مقدار سود بهازای هر سهم پیشبینی شده برای آن تاریخها نیز بیشتر بوده است.
از سویی دیگر، تحلیل تکنیکالی که بر روی جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) پس از رأی به خروج این کشور از اتحادیه اروپا (Brexit) در ماه ژوئن سال 2016 انجام شد، نشان از افت شدید ارزش پوند بریتانیا داشت و این افت قیمتی به پایینترین سطح خود در 31 سال اخیر رسید، که این خود در مقابل دلاری قرار میگیرد که پس از انجام این رأی روندی افزایشی را تجربه کرد.
برای یادگیری تحلیل مالی نیاز به تجربه و علم و ابزار مخصوص به آن است. اگر تاکنون هیج سابقهای در زمینه بازارهای مالی و سرمایهگذاری ندارید بهتر است وارد این حوزه نشوید و یا برای شروع، مطالعات خود را از «درخت یادگیری» دیجی کوینر آغاز نمایید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
بررسی انواع تحلیل و ترید در بازار های مالی
خرید و فروش ارزهای دیجیتال
تحلیل و ترید در بازار های مالی؛ ترید چیست؟ و تحلیل به چه صورت است.
در واقع به فرآیند معامله ارزهای دیجیتال ترید میگویند.
تحلیل ها به دو صورت انجام میشود و شما به دو صورت میتوانید در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید.
1:تحلیل بنیادین (فاندامنتال)
2:تحلیل تکنیکی ( تکنیکال)
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) بر اساس شرایط و زیر بنای اقتصادی است در حالیکه تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) از قیمت های گذشته برای پیش بینی حرکات آینده قیمت استفاده می کند.
تحلیل تکنیکال
از آنجایی که تحلیل تکنیکال اولین رویه تحلیل نمودار قیمتی است (وقتی به نمودار نگاه می کنید اول قیمت دیده می شود سپس اثرات ناشی از فاندامنتال) یک تردید روز افزون در مورد اینکه کدام روش تحلیلی موفق تر است وجود دارد.
تریدرهای کوتاه مدت استفاده از تحلیل تکنیکال را ترجیح می دهند، تریدرهای میان مدت استفاده از فاندامنتال را مبنای کار خود قرار می دهند.
بهترین روش ترکیبی از دو روش تکنیکال و فاندامنتال است.
گاهی بهترین تحلیل های تکنیکال به علت عدم توجه به اخبار فاندامنتال شکست می خورند و همین طور برای تکنیکال این موضوع صادق است؛ بنابراین برای معامله بر اساس تحلیل تکنیکال تحلیل های بازارهای مالی هم لازم است که از اخبار فاندامنتال اطلاع حاصل شود.
پس سعی کنید در تحلیل هاتون از هر دو استفاده کنید.
آیا ترید ارز دیجیتال یک شغل است؟
خیلی از افراد به مبادله ارز دیجیتال به چشم یک شغل نگاه میکنند، یک شغل پر درآمد.
شما میتوانید مبادله ارز دیجیتال را دقیقا یک شغل بدانید بدون اینکه در ساعت مقرری در یک محل خاص حضور داشته باشید؛ اما نمیتوان گفت که به صورت قطع هر ماه درآمد ثابتی برایتان به ارمغان می آورد، بلکه حتی میتواند شما را متضرر کند که این موضوع امری است قابل کنترل.
به چه روش هایی میتوان ترید را انجام داد؟
در بازار های مالی ترید و معامله به دو صورت انجام میشود:
1: ترید کوتاه مدت
2: ترید بلند مدت
روش کوتاه: در ترید کوتاه مدت تریدر به خرید و فروش روزانه میپردازد. در این روش نوسانات کوتاه مدت در قیمت دارایی برای کسب سود استفاده میشود.در استراتژی های این نوع تریدر ها لحظه دقیق ورود یا بسته شدن یک موقعیت معاملاتی بسیار مهم است.
به همین دلیل گاهی تریدر ها معاملات خود را برای چند روز باز نگه میدارند این نوع معامله بسیار پر سود است. اما به طور طبیعی دارای ریسک زیادی نیز هستند.
معامله گران با تجربه ارز را تحلیل میکنند که ایا این ارز یا سهام سود یا ضرر فوری خواهد داشت یا خیر.
روش بلند مدت: در ترید بلند مدت معمولا این نوع تریدر ها صبر زیادی نسبت به تریدر های کوتاه مدت دارند و معاملات خود را اغلب ماه ها و سال ها باز میگذارند. این نوع از تریدرها خود را درگیر نوسانات کوتاه مدت بازار نمی کنند.
یک ترید اگر بخواهد موفق باشد نیاز به یک برنامه و استراتژی دارد که شامل مشخص کردن اهداف کوتاه مدت، بلند مدت و میزان سرمایه در دسترس برای انجام معاملات است.
به عنوان یک تریدر موفق، یکی از مهمترین کارهایی که میتواند برای افزایش شانس موفقیت خود در این بازارها انجام دهید این است که به معامله کردن به عنوان یک شغل نگاه کنید.
ترید ارزهای دیجیتال تحلیل تکنیکال
جمع بندی نهایی
به طور کلی Trade فعالیتی است که در حوضه های مالی مختلف انجام میشود و شما میتوانید به روش های گفته شده ترید کنید و با در نظر گرفتن نوسانات بازار و تحلیل و بررسی به روی ارزدیجیتال مورد نظر سود خوبی داشته باشید.
افراد زیادی در بازار های مالی مختلفی فعالیت می کنند که با توجه به نوسانات بیشتر در بازار ارزهای دیجیتال، افراد زیادی را به سمت خود کشانده است.
بررسی انواع تحلیل و ترید در بازار های مالی
خرید و فروش ارزهای دیجیتال
تحلیل و ترید در بازار های مالی؛ ترید چیست؟ و تحلیل به چه صورت است.
در واقع به فرآیند معامله ارزهای دیجیتال ترید میگویند.
تحلیل ها به دو صورت انجام میشود و شما به دو صورت میتوانید در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید.
1:تحلیل بنیادین (فاندامنتال)
2:تحلیل تکنیکی ( تکنیکال)
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) بر اساس شرایط و زیر بنای اقتصادی است در حالیکه تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) از قیمت های گذشته برای پیش بینی حرکات آینده قیمت استفاده می کند.
تحلیل تکنیکال
از آنجایی که تحلیل تکنیکال اولین رویه تحلیل نمودار قیمتی است (وقتی به نمودار نگاه می کنید اول قیمت دیده می شود سپس اثرات ناشی از فاندامنتال) یک تردید روز افزون در مورد اینکه کدام روش تحلیلی موفق تر است وجود دارد.
تریدرهای کوتاه مدت استفاده از تحلیل تکنیکال را ترجیح می دهند، تریدرهای میان مدت استفاده از فاندامنتال را مبنای کار خود قرار می دهند.
بهترین روش ترکیبی از دو روش تکنیکال و فاندامنتال است.
گاهی بهترین تحلیل های تکنیکال به علت عدم توجه به اخبار فاندامنتال شکست می خورند و همین طور برای تکنیکال این موضوع صادق است؛ بنابراین برای معامله بر اساس تحلیل تکنیکال هم لازم است که از اخبار فاندامنتال اطلاع حاصل شود.
پس سعی کنید در تحلیل هاتون از هر دو استفاده کنید.
آیا ترید ارز دیجیتال یک شغل است؟
خیلی از افراد به مبادله ارز دیجیتال به چشم یک شغل نگاه میکنند، یک شغل پر درآمد.
شما میتوانید مبادله ارز دیجیتال را دقیقا یک شغل بدانید بدون اینکه در ساعت مقرری در یک محل خاص حضور داشته باشید؛ اما نمیتوان گفت که به صورت قطع هر ماه درآمد ثابتی برایتان به ارمغان می آورد، بلکه حتی میتواند شما را متضرر کند که این موضوع امری است قابل کنترل.
به چه روش هایی میتوان ترید را انجام داد؟
در بازار های مالی ترید و معامله به دو صورت انجام میشود:
1: ترید کوتاه مدت
2: ترید بلند مدت
روش کوتاه: در ترید کوتاه مدت تریدر به خرید و فروش روزانه میپردازد. در این روش نوسانات کوتاه مدت در قیمت دارایی برای کسب سود استفاده میشود.در استراتژی های این نوع تریدر ها لحظه دقیق ورود یا بسته شدن یک موقعیت معاملاتی بسیار مهم است.
به همین دلیل گاهی تریدر ها معاملات خود را برای چند روز باز نگه میدارند این نوع معامله بسیار پر سود است. اما به طور طبیعی دارای ریسک زیادی نیز هستند.
معامله گران با تجربه ارز را تحلیل میکنند که ایا این ارز یا سهام سود یا ضرر فوری خواهد داشت یا خیر.
روش بلند مدت: در ترید بلند مدت معمولا این نوع تریدر ها صبر زیادی نسبت به تریدر های کوتاه مدت دارند و معاملات خود را اغلب ماه ها و سال ها باز میگذارند. این نوع از تریدرها خود را درگیر نوسانات کوتاه مدت بازار نمی کنند.
یک ترید اگر بخواهد موفق باشد نیاز به یک برنامه و استراتژی دارد که شامل مشخص کردن اهداف کوتاه مدت، بلند مدت و میزان سرمایه در دسترس برای انجام معاملات است.
به عنوان یک تریدر موفق، یکی از مهمترین کارهایی که میتواند برای افزایش شانس موفقیت خود در این بازارها انجام دهید این است که به معامله کردن به عنوان یک شغل نگاه کنید.
ترید ارزهای دیجیتال تحلیل تکنیکال
جمع بندی نهایی
به طور کلی Trade فعالیتی است که در حوضه های مالی مختلف انجام میشود و شما میتوانید به روش های گفته شده ترید کنید و با در نظر گرفتن نوسانات بازار و تحلیل و بررسی به روی ارزدیجیتال مورد نظر سود خوبی داشته باشید.
افراد زیادی در بازار های مالی مختلفی فعالیت می کنند که با توجه به نوسانات بیشتر در بازار ارزهای دیجیتال، افراد زیادی را به سمت خود کشانده است.
دیدگاه شما