در مدیریت مالی شرکت ها بر مبنای اهداف مالی، طبقه بندی متفاوتی وجود دارد. ابتدا نگاهی به ترازنامه مالی شرکتی می اندازیم سپس اجزای ترازنامه را از منظر مالی شرح می دهیم.
چگونه در بورس ، سیو سود کنم؟
اگر به تازگی به بازار سرمایه وارد شده اید، حتما اصطلاح سیو سود را از افراد با تجربه و یا اساتید آموزش دهنده ی بازار بورس شنیده اید. یکی از اساسی ترین اصول فعالیت صحیح در بازارهایی همچون بازار سرمایه، شناخت اصطلاحات و مفاهیم بازار است که به شما در ادامه مسیر پیشرفت و معاملات تان کمک های شایانی میکند. در این مقاله به بررسی مفهوم سیو سود و چگونگی انجام آن می پردازیم.
مقدمه ای بر سیو سود
همانطور که میدانید، در بازارهای مالی تا زمانی که سهام، ارز، سکه، طلا و… به عنوان دارایی در دستان شماست و هنوز اقدام به فروش آن دارایی نکرده اید، در واقع هیچ سود یا ضرری متوجه حال شما نشده است. این دارایی ها هر روز و هر لحظه ممکن است دست خوش تغییرات و نوسانات قیمتی شوند و قیمت آن ها افزایش یا کاهش یابد.
برای مثال، فرض کنید شخصی سهمی را اصول سهام چیست؟ اصول سهام چیست؟ در قیمت 100 تومان خریداری کرده است. پس از گذشت یک ماه قیمت سهم با رشد 100 درصدی مواجه شده و به 200 تومان رسیده است و سرمایه ای که شخص با آن سرمایه گذاری کرده نیز دو برابر شده است؛ اما پس از رسیدن قیمت سهم به 200 تومان و دادن سودی 100 درصدی به سهامداران، سهم وارد فاز اصلاحی شده و قیمت سهم به 150 تومان کاهش می یابد.
طبیعتا همراه با کاهش قیمت سهم، میزان سود 100 درصدی که به سهامداران تعلق گرفته بود نیز با کاهش همراه است و این یعنی بخشی از سود 100 درصدی شما کم میشود. اینجا برای برخی از سهامداران که دیدگاه کوتاه مدت و یا نوسانی دارند سوالی پیش می آید که من چرا پس از سود قابل توجه 100 درصدی سیو سود نکرده ام؟!
سیو سود به چه معناست؟
حال به تعریف سیو سود می پردازیم؛ سیو سود یا (Save Profit) در حقیقت به معنای ذخیره کردن یا تحقق بخشیدن سود تعلق گرفته می باشد و این کار در واقع با فروش تنها بخشی از سهام صورت می گیرد و به معنای فروش کل سهم نیست.
سیو سود چه زمانی انجام میشود؟
معمولا سیو سود زمانی انجام میشود که ما همچنان به بنیاد قوی و آینده ی درخشان سهم مورد نظر ایمان داریم، اما بنا به دلایلی، نگران کاهش ناگهانی قیمت سهم و از دست رفتن سودمان هستیم و یا به دلیل نیاز مالی می خواهیم مقداری از سهام سهم مورد نظر را به فروش برسانیم.
روش های انجام سیو سود
برای انجام سیو سود، دو روش وجود دارد؛ روش اول فروش سهام به میزان برابر با سود است. در این روش اصل مبلغی که در ابتدا سرمایه گذاری کرده ایم در سهم باقی می ماند و تنها سود تعلق گرفته به اصل مبلغ اولیه سرمایه گذاری را به فروش می رسانیم. برای این کار کافی است تنها مبلغ سود تعلق گرفته را بر قیمت روز سهام تقسیم نموده و حاصل این تقسیم، تعداد سهامی است که برای سیو سود لازم است بفروشیم.
برای مثال فرض کنید، 10 میلیون تومان از سهام شرکتی را در قیمت 1000 تومان خریداری کرده اید. تعداد سهامی که میتوانید با این مبلغ و در این قیمت خریداری کنید 10000 سهم است. فرض کنید پس از گذشت دو هفته به سودی 40 درصدی رسیده اید و قیمت سهم به 1400 تومان رسیده است که در این صورت شما 4 میلیون تومان سود کرده اید. حال به هر دلیلی میخواهید به روش فروش سهام به میزان برابر با سود، سیو سود کنید.
پس طبق این روش مبلغ سود یعنی 4 میلیون تومان را بر قیمت رور سهام یعنی 1400 تومان تقسیم می کنیم. حاصل این تقسیم عدد 2857 است که این یعنی باید 2857 سهم از 10000 سهمی که در ابتدا خریداری کرده اید را به فروش برسانید تا 4 میلیون تومان سود شما تحقق یابد و 10 میلیون تومان سرمایه اولیه ای که در این سهم سرمایه گذاری کرده اید بر روی سهم باقی بماند.
روش دوم سیو سود در بورس ، فروش اصل مبلغ سرمایه گذاری و نگهداری سود خواهد بود. در این روش، اصل مبلغی که در ابتدا سرمایه گذاری کرده ایم را به فروش می رسانیم و تنها سودی که در مدت سهامداری به اصل مبلغ سرمایه گذاری تعلق گرفته بر روی سهم باقی خواهد ماند.
در این روش، فرد سرمایهگذار با خیال آسوده تری به سهامداری در بلند مدت در این سهم فکر میکند؛ چرا که اصل مبلغ سرمایه گذاری را از سهم خارج کرده و تنها سود تعلق گرفته بر اصل مبلغ اولیه سرمایه گذاری در سهم باقی مانده و در این صورت اگر سهم وارد فاز اصلاحی یا ریزشی شود، هیچ خطر و ضرری متوجه سرمایه اولیه نخواهد بود. برای این کار کافی است تنها اصل مبلغ اولیه سرمایه گذاری را بر قیمت روز سهام تقسیم نموده و حاصل این تقسیم، تعداد سهامی است که برای سیو سود لازم است بفروشیم.
برای مثال فرض کنید، 10 میلیون تومان از سهام شرکتی را در قیمت 1000 تومان خریداری کرده اید. تعداد سهامی که میتوانید با این مبلغ و در این قیمت خریداری کنید 10000 سهم است. فرض کنید پس از گذشت دو هفته به سودی 40 درصدی رسیده اید و قیمت سهم به 1400 تومان رسیده است که در این صورت شما 4 میلیون تومان سود کرده اید. حال به هر دلیلی میخواهید به روش فروش اصل مبلغ سرمایه گذاری و نگهداری سود، سیو سود کنید. پس طبق این روش مبلغ اولیه سرمایه گذاری یعنی 10 میلیون تومان را بر قیمت روز سهام یعنی 1400 تومان تقسیم می کنیم.
حاصل این تقسیم عدد 7142 است که این یعنی باید 7142 سهم از 10000 سهمی که در ابتدا خریداری کرده اید را به فروش برسانید تا 10 میلیون تومان مبلغ اولیه سرمایه گذاری خود را از سهم خارج کنید و تنها سود تعلق گرفته به مبلغ اولیه سرمایه گذاری بر روی سهم باقی بماند.
انواع سهام از نظر میزان نقد شوندگی ؟
تعریف نقدشوندگی چیست؟
نقدشوندگی به این موضوع اشاره دارد که با چه سرعتی میتوان یک دارایی یا سهام را به قیمت واقعی در بازار فروخت. هرقدر میزان معاملات یک سهم در بازار بیشتر باشد و خریداران و فروشندگان بیشتری آن سهم را معامله کنند، نقدشوندگی آن بیشتر است. بهعبارتدیگر اگر بتوان یک دارایی را با سرعت بالایی و بدون دردسر به وجه نقد تبدیل کرد، نقد شوندگی آن دارایی و قابلیت عرضه و فروش آن در بازار بیشتر است.
نقدشوندگی این امکان را فراهم میکند که دارندگان برخی دارایی ها نظیر سهام، بدون نگرانی از وجود خریدار برای دارایی خود، آن را بخرند، نگهدارند و در زمان مناسب بفروشند. پول نقد، نقد شونده ترین دارایی است، درحالیکه برخی دارایی های دیگر نظیر املاک مسکونی، خودرو، نقدشوندگی نسبتاً کمتری دارند.
هنگامی که تقاضا در بازار سهام افزایش پیدا می کند و قیمت سهام رشد می یابد ممکن است سهام شرکتی که شما سهمی از آن را خریداری کرده اید در وضعیت صف خرید قرار گیرد و یا در هنگام افزایش عرضه و کاهش قیمت، این سهام در وضعیت صف فروش قرار بگیرد.
اینجاست که مفهوم نقد شوندگی اهمیت زیادی پیدا می کند، چرا که در زمان خرید و فروش حتی اگر سهام شرکت در سوء استفاده خرید یا فروش قرار گرفته باشد، شما به راحتی بتوانید سهام مورد نظر خود را معامله کنید.
در نتیجه یکی از گام های مهم و ابتدایی برای سرمایه گذاری در بازار بورس اوراق بهادار انتخاب سهام نقد شونده است که خریداران سهام باید آن را مورد توجه قرار دهند تا کمتر درگیر صف خرید یا فروش سهام خود شوند و هنگام ریزش شدید بازار بتواند در سریع ترین زمان ممکن سهم خود را به فروش برساند.
باید توجه داشت که هیچ فرمول به خصوصی برای اندازهگیری نقدشوندگی وجود ندارد. بااینحال سرمایه گذاران معمولاً از نسبتهای نقد شوندگی برای مقایسه نقدشوندگی دو سهم استفاده میکنند.
اما ما به صورت تجربی راهی را به شما آموزش میدهیم که به راحتی بتوانید از نقد شوندگی سهام خود قبل از خرید اطمینان پیدا کنید .
ابتدا در صفحه ی مربوط به هر سهم حجم معاملات روزانه را در نظر بگیرید این حجم باید در روزهای مختلف چند برابر حجم مبنای هر سهم باشد حداقل 3 تا 4 برابربهتر است این حجم را در بازه ی تقریبا یکماه بررسی داشته باشید تا دید بهتری نسبت به نقد شوندگی سهم پیدا کنید .
برای مثال سهم فملی از سهم هایی با نقد شوندگی بالا میباشد که حداقل روزانه 10 برابر حجم مبنای خود معامله میشود اما سهمی مثل وسدید از بازار پایه کمتر از نصف حجم مبنای روزانه در حال معامله میباشد و نقد شوندگی بسیار پایینی دارد و ریسک سرمایه گذاری در اینگونه سهم ها در بازه هایی که نقد شوندگی مناسبی ندارند پایین میباشد.
پس دوستان عزیز این نکته را همیشه قبل از خرید باید در نظر داشته باشید
مالی شرکتی چیست؟
تصمیمات مالی آندسته از تصمیمات است که مستلزم استفاده از پول باشد.در دنیای کسب و کارها هر تصمیمی دارای پیامد های مالی است، پس می توان گفت تمام فعالیت های یک شرکت در حوزه مالی قرار می گیرد.بنابراین لازم است مدیریت مالی در شرکتها را به خوبی شناخت و بررسی کرد.
در این پست قصد داریم مدیریت مالی را در سازمان ها بررسی کنیم.اگر کمی با این علم آشنا شوید، متوجه خواهید شد که مالی شرکتی قلب هر کسب و کاری است.برای اینکه دریابیم مدیریت مالی در سازمان ها به چه شکل است لازم است ابتدا تعاریفی ارائه دهیم.با ما همراه باشید.
مدیریت مالی:
مدیریت مالی به معنای برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیت های مالی است.
شرکت، واحد تجاری(موسسه):
یک باور رایج اما نادرست در باره مالی شرکتی وجود دارد.تصور می شود که این علم فقط مورد استفاده شرکتهای سهامی عام است.در صورتی که هر کسب و کاری اعم از کوچک یا بزرگ، تولیدی یا خدماتی، خاص یا عام به این علم نیاز داشته و از آن استفاده میکنند.زیرا همه ی اینها واحد تجاری محسوب می شوند و مالی شرکتی برای همه موسسات کاربرد دارد.از نظر مالی شرکتی یک سوپر مارکت و شرکت بزرگی چون مایکروسافت هردو یک واحد تجاری(موسسه) می باشند.
از طرف دیگر اصول اساسی مدیریت مالی تقریبا برای همه ی کسب و کارها یکسان است و ربطی به اندازه، عملکرد و سایر پارامتر ها ندارد.به طور مثال همه ی کسب و کارها باید منابع خود را بطور بهینه سرمایه گذاری کنند، نوع و ترکیب مناسب سرمایه گذاری های خود را تعیین کنند و زمانیکه فرصتی برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، بایستی وجوه مازاد را به مالکان برگردانند.
دارایی:
در علم حسابداری دارایی ها به دو دسته ثابت و جاری تقسیم می شوند.دارایی های ثابت دارایی هایی با عمر طولانی می باشند؛مانند زمین و ساختمان.دارایی های جاری دارایی هایی با عمر یک و کمتر از یک سال می باشند.
در مدیریت مالی شرکت ها بر مبنای اهداف مالی، طبقه بندی متفاوتی وجود دارد. ابتدا نگاهی به ترازنامه مالی شرکتی می اندازیم سپس اجزای ترازنامه را از منظر مالی شرح می دهیم.
دارایی های بالفعل:
دارایی هایی هستند که اکنون موجودند، سرمایه گذاری های موجود بر آنها شکل گرفته و مولد جریان نقد شرکت هستند.شامل
- دارایی های ثابت
- دارایی های جاری
دارایی های بالقوه:
دارایی هایی هستند که انتظار می رود واحد تجاری در آینده برآنها سرمایه گذاری کند. تا به دارایی بالفعل تبدیل گردند.یعنی ارزش مورد انتظاری هستند که از سرمایه گذاری های آتی بدست خواهد آمد.جالب است بدانید شرکت های با رشد بالا بخش عمده ای از ارزش خود را مدیون این نوع سرمایه گذاری ها هستند.
تامین مالی دارایی های بالقوه:
برای تامین مالی این دارایی ها دو راه وجود دارد
- تامین مالی به وسیله صاحبان سرمایه
- تامین مالی به وسیله بدهی یعنی استقراض از نهادهای مالی به پشتوانه صاحبان سرمایه(پشتوانه جهت پرداخت اصل و فرع مبلغ بدهی در سررسید مشخص)
مقدار ثابتی(اصل و فرع بدهی)که شرکت باید به کسی که از او استقراض کرده است پرداخت کند..بدهی سرسید مشخصی دارد، کاهنده مالیات است و مدیریت در آن یا نقشی ایفا نمی کند یا نقش کمی دارد.
حقوق مالکانه:
ادعای باقی مانده مالکان(صاحبان سهام)است.یعنی مقدار وجهی که پس از پرداخت بدهی باقی می ماند متعلق به مالکان است.سرسید نامحدود دارد، مالیات به آن تعلق می گیرد و مدیریت نقش پررنگی در آن دارد.
اکنون که تا حدودی با مفاهیم بنیادی آشنا شدید.بیایید تا با اصول مالی شرکتی آشنا شویم.
مالی شرکتی در کل بر سه اصل استوار است:
اصل سرمایه گذاری:
اصل سرمایه گذاری بیانگر این نکته است که در دارایی ها و پروژه هایی سرمایه گذاری کنید که بازده آنها بیشتر از حداقل نرخ بازده قابل قبول باشد.حداقل نرخ بازده قابل قبول همان مبلغ هزینه سرمایه گذاری است.یعنی برای آنکه پروژه ای سودآور باشد،بازده آن بایستی از هزینه سرمایه گذاری در آن بیشتر باشد.
اما چگونه باید هزینه سرمایه گذاری ای که هنوز انجام نشده است را محاسبه و با بازده آن مقایسه کرد؟
باید بگویم که این کار از طریق پیشبینی و برآورد انجام می شود.برآورد اصلا کار ساده ای نیست.معیارهایی برای این منظور وجود دارد، از جمله اینکه برای پروژه های ریسکی تر بایستی حداقل نرخ بازده قابل قبول بیشتر در نظر گرفته شود.همچنین این نرخ باید منعکس کننده ترکیب تامین مالی استفاده شده(بدهی و حقوق صاحبان سهام)باشد.بازده مورد انتظار پروژه نیز باید بر مبنای جریان های نقدی که ایجاد شده اند،تخمین زده شود.همچنین در برآورد حداقل نرخ بازده قابل قبول و نرخ بازده مورد انتظار باید آثار منفی و مثبت پروژه ها نیز در نظر گرفته شوند.
اصل تامین مالی:
هر واحد تجاری صرف نظر از اندازه و پیچیدگی های خاص خود، با استفاده از ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام تامین مالی می کند.اصل تامین مالی یعنی بهترین ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام جهت تامین مالی به صورتی که ارزش سرمایه گذاری های انجام شده حداکثر گردد.
اصل تقسیم سود:
اصل تقسیم سود بیانگر این است که اگر مدیر، سرمایه گذاری ای پیدا نکند که در آن بازده مورد انتظار پروژه بیشتر از هزینه اصول سهام چیست؟ انجام پروژه باشد،در این صورت باید وجوه نقد را به سرمایه گذاران بازگرداند.در مورد شرکت های سهامی عام این وجوه به صورت سود تقسیمی یا بازخرید سهام شرکت،(به انتخاب و ترجیح سهامداران) به سهامداران بازگردانده می شود.
هدف مالی شرکتی:
هدف مالی شرکتی حداکثر کردن ارزش واحد تجاری است (حداکثر کردن ثروت سهامدار).بنابراین هر تصمیمی(سرمایه گذاری،تامین مالی،تقسیم سود) که باعث افزایش ارزش شرکت شود از نظر علم مالی شرکتی،خوب و هر تصمیمی که موجب کاهش ارزش شرکت شود از نظر این علم، تصمیم نادرستی است و نباید آنرا اجرایی کرد.
قضیه های بنیادین:
چند قضیه در مالی شرکت برقرار است که بنیادین است و آگاهی از آنها لازم است.
مالی شرکتی از ثبات درونی برخوردار است:این ثبات درونی از چند اصل زیربنایی برخواسته است:
- هر ریسکی پاداشی دارد
- جریان های نقدی مهمتر از سود حسابداری است
- بازار ها به سادگی فریب نمی خورند
- شرکت هر تصمیمی بگیرد بر ارزش آن تاثیر میگذارد
باید آنرا به عنوان یک کل و یکپارچه در نظر بگیریم:
این علم را نباید مجموعه ای از تصمیمات در نظر گرفت؛ زیرا این تصمیمات بر هم اثر گذارند و مانند یک مجموعه عمل می کنند.به ندرت پیش می آید که تصمیمات ذکر شده مستقل عمل کنند.مثلا اگر شرکتی سرمایه گذاری نامناسبی انجام دهد، ممکن است با مشکلات تقسیم سود (ناشی از کمبود وجه نقد) و مشکلات تامین مالی( ناشی از کاهش سود و ناتوانی در پرداخت بهره ) مواجه شود.
برای همه با اهمیت و حیاتی است:
هر تصمیمی که در یک شرکت گرفته می شود دارای جنبه مالی است.به طور مثال مدیران منابع انسانی و مدیران فناوری اطلاعات، هر روزه تصمیماتی بر پایه مالی شرکتی می گیرند. بنابراین، شناخت و درک آن می تواند به آن ها کمک کند تا درستتر تصمیم بگیرند.
مالی شرکتی علم جذابی است:
اغلب مردم تا اسمی از مالی شرکتی به میان می آید ارقام، صورت های مالی و تجزیه وتحلیل های خشک به ذهنشان می رسد. اگرچه تمرکز مالی شرکتی بر اعداد و ارقام می باشد، اما این علم با تفکر خلاقانه برای حل مشکلات مالی که شرکت ها با آن مواجهند، تلاش می کند و اهمیت ویژه ای دارد.به همین دلیل برای مدیران شرکت ها علم جذابی است.
بهترین راه یادگیری مالی شرکتی،استفاده از مدل ها و نظریات آن در رابطه با مسائل موجود در دنیای واقعی می باشد.
مالی شرکتی در دنیای واقعی:
همان طور که در مثال های زیر خواهید دید علم مدیریت مالی شرکت ها اگرچه رسما وجود نداشته، اما مدیران شرکت های بزرگ سال ها قبل از به رسمیت شناخته شدن این علم از آن بهره جسته اند، در عرصه رقابت پابرجا مانده اند و همچنان موفقند.
مالی شرکتی علمی است که همه مدیران، برای تمامی تصمیم های مالی شرکت خود بایستی به آن اتکا کنند؛تا بهترین سرمایه گذاری ها را انجام دهند و در صورتی که فرصتی برای سرمایه گذاری وجود ندارد، به دام اشتباه نیفتند و سهامداران خود را ناامید نکنند.
امور مالی و حسابداری شرکت خود را به فینتو بسپارید تا در وقت و هزینه خود صرفه جویی کنید.
شرکت خود را به بهترین شکل مدیریت کنید
هر مدیر خوب نیازمند ابزاری قدرتمند است تا بتواند مجموعه خود را به بهترین شکل مدیریت کند. مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو ابزاری قدرتمند است که می تواند به مدیران در کنترل کارمندان و محاسبه حقوق و دستمزد آنها کمک کند.
شما همیشه یک مدیر لایق هستید و باید بهترین ها برای شما باشد. با استفاده از نرم افزار حسابداری آنلاین فینتو کار مدیریت خود را بسیار آسان تر کنید.
4 عامل مهم در چگونگی تقسیم سهام در استارتاپها
تقسیم سهام در استارتاپها و مدیریت حق تقسیم سهام میان بنیانگذاران و کارکنان یک موضوع پر اختلافی میباشد. در این مطلب ما در صدد هستیم تا مولفههای مختلفی را که در این امر دخیل هستند برای شما توضیح دهیم.
- 1) سهام چیست؟
- 2) عوامل موثر در تقسیم سهام در استارتاپها
- 3) برنامه زمانی وستینگ
- 4) راهنماییهای کوتاه در مورد تقسیم سهام در استارتاپها
- 5) نیاز به مشاوره و راهنمایی بیشتر در خصوص تقسیم سهام در استارتاپها دارید؟
سهام چیست؟
سهم یا سهام در واقع مالکیت جزئی بر شرکت را نشان میدهد. معمولا سهام میان بنیانگذاران، سرمایهگذاران و در برخی موارد میان کارکنان که در مراحل مقدماتی به آن پیوستهاند توزیع میشود.
عوامل موثر در تقسیم سهام در استارتاپها
تعیین ملاکهایی برای تقسیم صحیح و منصفانه بین سهامداران، سرمایهگذاران و کارکنان میتواند دلهرهآور باشد. در زیر لیستی از عوامل مهم که در تقسیم سهام دخیل هستند، آورده شده است.
۱- ایده
معمولا کسی که ایده اصلی تشکیل شرکت را با خود میآورد مستحق دریافت مقدار بیشتری از مالکیت سهام است. البته این امر همیشه صادق نیست. گاهی ممکن است مشارکت سرمایه از صرف یک ایده ارزشمندتر باشد.
ارزش عقلایی تقسیم شده بین دو یا چند بنیانگذار به طور معمول باید بر مبنای یک ارزیابی واقع بینانه از مقدار نسبی کاری که در جهت توسعه توسط هر یک از آنها انجام میشود، اصول سهام چیست؟ باشد.
به عنوان مثال در اینستاگرام یکی از دو بنیانگذار ۴۰ درصد سهام را در اختیار داشت به جهت اینکه ایده خلاقانه ای که منجر به تشکیل اینستاگرام شد را عرضه کرد. بنیانگذار دیگر که بعدها به این فرآیند پیوست ۱۰ درصد سهام را در اختیار گرفت.
۲- مرحله راه اندازی
قاعدتا بنیانگذاران و کارکنان شرکت که در مراحل اولیه راه اندازی یک کسب و کار به آن میپیوندند، مستحق دریافت سهم بیشتری هستند. این امر برای ایجاد انگیزه و پاداشی برای آنهاست که در فرض ریسک به سرمایهگذاری و کار روی آوردند.
۳- جایگزینی حقوق
گاهی اوقات بنیانگذاران و کارکنان تمایل دارند که سطح پایینی از حقوق را بپذیرند با این فرض که مالکیت سهام برای آنها در آینده ارزشمندتر خواهد بود. یک مثال خوب در این زمینه طراح برند نایک است که به او ۳۵ دلار به همراه یک برگه سهام ارائه میشد که در حال حاضر ارزش آن ۶۴۰۰۰ دلار است.
۴- سرمایه اولیه
در تقسیم سهام در استارتاپها، مقدار سرمایهگذاری اولیه بر روی کسب و کار به عنوان یک درصد از ارزشگذاری راهاندازی ممکن است به درستی در توزیع سهام مورد توجه قرار گیرد. ممکن است به جای ۵۰/۵۰ فرض ۴۰/۶۰ در نظر گرفته شود به این دلیل که یکی از بنیانگذاران سرمایه اولیه بیشتری را ارائه داده است.
ملاحظات دیگری که در تقسیم سهام مهم تلقی میشوند:
– زمانی که هر کدام صرف توسعه کسب و کار می کنند
– توانایی حل مشکلات آینده بر مبنای ارتباطات حرفهای فرد و تجربه.
– میزان مشارکت هر یک از افراد
– پارت تایم بودن یا تمام وقت بودن
برنامه زمانی وستینگ
صرف نظر از چگونگی تصمیمگیری برای تقسیم سهام در استارتاپها و بین بنیانگذاران ، بسیار توصیه میشود که یک برنامه زمانی وستینگ اجرا شود. برنامه زمانبندی وستینگ، جزئیات زمانی و چگونگی به اجرا گذاشتن سهام را که طبق قرارداد در گرو شرکت میباشد مشخص میکند. استفاده از این قرارداد میتواند در جهت حل مشکلات عدیده ای که در صورت خروج یکی از بنیانگذاران ممکن است برای شرکت به وجود بیاید، گام بردارد و پیشاپیش مانع بروز چنین مشکلاتی شود.
با این برنامه یک دوره زمانی ۴ الی ۵ ساله مشخص می شود که در صورتی که شخص به تمام تعهدات خودش عمل کرده باشد، در پایان هر سال مقداری از سهامش از رهن شرکت خارج میشود و در نهایت در انتهای دوره زمانی تعیین شده کل سهام از رهن شرکت خارج میشود.
راهنماییهای کوتاه در مورد تقسیم سهام در استارتاپها
– کسانی که کمتر از ۱۰% سهام دارند، قاعدتا نباید به عنوان بنیانگذار در نظر گرفته شوند بلکه میبایست به عنوان اولین کارمندانی در نظر گرفته شوند که جبران ضررها و ریسکهای آنها به وسیله حقوق صورت بگیرد.
– تعداد زیاد بنیانگذاران مطلوب نیست بلکه دو بنیانگذار ایده آل است و حداکثر نباید این تعداد از ۴ نفر فراتر رود.
– این امر را به خاطر داشته باشید که سهام بیشتر به منزله تلاش بیشتر و مسئولیت بیشتر برای موفقیت شرکت است.
– مابه التفاوت های سهام را باید در نظر گرفت. به این معنی که ممکن است با ادامه روند یک کسب و کار ارزش یک سهام از میزانی که از همان ابتدا به آن تخصیص داده شده است، بیشتر شود. برای جلوگیری از این نابرابریها باید از باز پرداحت سهام استفاده کرد.
نیاز به مشاوره و راهنمایی بیشتر در خصوص تقسیم سهام در استارتاپها دارید؟
برای موفقیت در بازار پر رقابت بین المللی که رشد فزاینده ای نیز دارد، شما در مسیر کسب و کارتان نیاز به جذب و حفظ افرادی مستعد دارید. این امر برای کسب و کارهای نوپایی که هنوز در صحنه داخلی و بین الملی خود را نشناساندهاند، بدون پیشنهادات سهام وظیفهای سخت به حساب میآید. پس بایستی اطمینان حاصل شود که از طرفی تقسیم سهام منصفانه باشد و از طرف دیگر بیشتر از میزانی که باید سهام ارائه نشود.
آموزش نوسان گیری در سهم و نکات کلیدی آن
نوسان گیری در بورس به عنوان یکی از فعالیت های سرمایه گذاران محسوب می شود و در این مقاله قصد داریم در خصوص فاکتورهای نوسان گیری در بورس صحبت کنیم. به طور کلی روش های مختلفی برای کسب سود و بازدهی در بازار سرمایه وجود دارد و بر همین اساس سرمایه گذار در بازار سرمایه می تواند به دو روش بازدهی کسب کند که شامل سود سرمایه اصول سهام چیست؟ ای و سود نقدی با حضور در مجامع است. كسب سود سرمايه اي که شامل نوسان قیمت سهام در بازار است و معمولا روش دشوار تری است ولی به دلیل جذابیت آن و ایجاد هیجان برای کسب سود سریع، عمده سرمایه گذاران نیز در بازار سرمایه به دنبال این روش برای کسب بازدهی هستند. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله در خصوص نوسان گیری در بورس و روش های آن صحبت کنیم.
احتمالا تا به حال در مورد نوسان گیری توسط سرمایه گذاران در بازار بسیار شنیده اید و یا مقالات زیادی نیز در این خصوص مطالعه کرده اید ولی تا به حال نیز به یک روش درست و منطقی برای کسب بازدهی با استفاده از این روش نرسیده اید. اما سوال اینجاست که آیا با روش ها و تکنیک های فعلی سرمایه گذار به راحتی می تواند در بازار نوسان گیری کند؟؟ ریسک کسب بازدهی در نوسان گیری به چه میزان است و یا برخی سوالات دیگر که قصد داریم در این مقاله به یک نتیجه گیری کلی در این خصوص برسیم.
تعریف نوسان گیری در بورس
قبل از توضیح در مورد نوسان گیری بهتر است ابتدا نوسان را توضیح دهیم. نوسان را میتوان تغییرات قیمت سهام در کوتاه مدت نام برد و افرادی که در بازه زمانی کوتاه مدت کار میکنند و از نوسان قیمت ها استفاده می کنند را نوسان گیر می گویند. معمولا درصدهای نوسان گیری در اصول سهام چیست؟ بورس برای یک معامله گر حرفه ای بین 5 تا 10 درصد است و هیچ سرمایه گذاری با این هدف هیچ وقت ریسک بیشتری را متحمل نمی شود.
حال سوال اینجاست که آیا همه سرمایه گذاران میتوانند در بازار سهام نوسان گیری کنند؟؟ پاسخ به این سوال خیر است چرا که نوسان گیری در بازار سهام و یا سایر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در تابلوخوانی و بازار خوانی دارد و می توان گفت که هر سرمایه گذاری قادر به انجام این کار نیست. ممکن است گاهی اوقات بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاه مدت، به دنبال نوسان گیری باشند اما طولی نمی کشد که متضرر می شوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند چرا که همانطور که در بالا گفته شد نوسان گیری به دانش و تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم متحمل زیان می شوند. تجربه شخصی بنده و صحبت با بسیاری از معامله گران بازار نیز موید همین مطلب می باشد که نوسان گیری در بلند مدت به زیان سرمایه گذار ختم خواهد شد و شاید درصد کمی از سرمایه گذاران با استفاده از این نوع روش معاملاتی در بازار منتفع می شوند و عده زیادی از سرمایه گذاران که با هدف نوسانگیری و به صورت کوتاه مدت وارد سهم میشوند ؛ متحمل زیان میشوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست میدهند.
البته افرادی که در بازار سرمایه به دنبال نوسان گیری هستند به دو دسته تقسیم می شوند که شامل موج و موج سوار هستند.دسته اول سرمایه گذارانی هستند که شروع کننده یک موج در یک صنعت یا سهم می باشند. بدین صورت که ابتدا در یک سهمی آرام آرام شروع به خرید میکنند و زمانی که سهم به اصطلاح خشک شد، سهم را صف خرید و شروع به پخش اخبار مثبت در سایت ها و شبکه های اجتماعی میکنند. با پخش اخبار مثبت، رفته رفته عوام بازار وارد سهم می شوند و شاهد صف خریدهای پرحجم در سهم هستیم. در این مرحله موج سوار ها وارد سهم می شوند و در واقع این افراد کسانی هستند که اخبار به هر دلیلی به گوششان میرسد و به دنبال خرید سهم هستند. قیمت سهم افزایش می یابد ( معمولا 15 تا 20 درصد ) و رفته رفته عرضه سهام شرکت نیز زیاد می شود و موج ( گروه اول ) از سهم خارج میشوند. حال اگر بازیگر جدید در این مرحله وارد سهم شود شاهد ادامه افزایش قیمت هستیم در غیر این صورت سرمایه گذارانی که در مرحله آخر رشد سهم و صرفا به دلیل اخبار مثبت وارد سهم شده اند، زیان و در نهایت هم با شناسایی زیان از سهم خارج می شوند.
چگونه می توان در بازار بورس نوسان گیری کرد؟
1/ نوسان گیری با تحلیل تکنیکال:
یکی از روش های نوسان گیری در بازار سرمایه که امروزه بسیاری از سرمایه گذاران از آن استفاده می کنند تحلیل تکنیکال است. چرا که سرمایه گذاران در این روش با استفاده از نمودارها در بازه های زمانی کوتاه مدت سهمی را خریداری می کنند و پس از چند درصد رشد قیمتی آن را می فروشند به عنوان مثال باید گفت خرید سهم در محدوده های حمایتی که معمولا با اقبال بازار مواجه است می تواند یکی از این روش ها باشد. البته برخی از نسبت ها نیز در تحلیل تکنیکال می تواند برای نوسان گیری مناسب باشد که یکی از این نسبت ها ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE است.
2/ نوسان گیری به کمک جو حاکم بر بازار:
گاهی اوقات مشاهده می شود که انتشار یک خبر موجب رشد دست جمعی سهام یک گروه می شود حال ممکن است خبر در حد شایعه باشد. در این حالت نیز می توان همگام با خبر سهم را خرید و در یک موقعیت مناسب آن را فروخت و شناسایی سود انجام داد.
3/ نوسان گیری به کمک اطلاعات نهائی:
گاهی اوقات مشاهده می شود که از جانب شخصی اطلاعاتی از وضعیت شرکت به دست شما رسیده که ممکن است این خبر افزایش سود شرکت و یا افزایش سرمایه پیش رو و یا … باشد. در این حالت نیز ممکن است این خبر دست به دست بچرخد و موجب رشد سهام شرکت شود . حال شما ممکن است به محض رسیدن خبر سهم را خریده و در پایان ساعت معاملات نیز با رشد قیمتی سهم آن را بفروشید و نوسان گیری کنید.
نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی
برای نوسانگیری در بورس برخی از سرمایه گذراران از فیلترهای کاربردی در بورس نیز استفاده می کنند. فیلترهای کاربردی در بورس فیلترهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان برخی از سهام موجود در بازار را انتخاب کرد و خرید و فروش های کوتاه مدت داشت. به عنوان مثال زمانی که آخرین معامله 3 درصد بالاتر از قیمت پایانی سهم باشد میتوان با توجه به حجم معاملاتی که در بازه رو به بالا در سهم معامله می شود احتمال بالایی را برای رشد سهم در فردا در نظر گرفت و یا خرید سهم در صف فروش با در نظر گرفتن یک سری شرایط و … میتوان انتظار نوسان گیری را داشت.
نشانه های نوسان گیری در بازار
حال سوال اینجاست که در سهم چگونه نوسان گیری کنیم و چه معیارهایی برای شناخت نوسان گیری در سهم وجود دارد. در بخش زیر قصد داریم برخی از نشانه های نوسان گیری در سهم را اندکی توضیح دهیم.
1/ سفارش چینی در یک حجم مشخص
نوع سفارش گذاری در سهم می تواند یکی از نشانه های نوسان گیری در سهم باشد. همچنین گاهی اوقات در برخی از سهم هایی که در محدوده +2% معامله می شوند شاهد سفارش هایی با حجم بالا در محدوده پایین تر هستیم. به عنوان مثال سهم در محدوده 102 تومان در حال معامله است ولی در بخش تقاضا در محدوده 101 تومان حجم سفارشات بالایی را مشاهده میکنیم. این به خودی خود نشان میدهد که این سفارش به دلیل ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران برای خرید سهام ایجاد شده و در واقع به نوعی اردر حمایتی در سهم می باشد. البته حالت عکس این قضیه هم وجود دارد به عنوان مثال سهم در محدوده -3% و در قیمت 95 تومان در حال معامله است ولی در محدوده 97 تومانی سفارش فروش با حجم بالایی قرار داده شده است . این نشان میدهد که فعلا اجازه رشد قیمتی به سهم داده نمی شود و به همین دلیل عرضه برای سهم افزایش می یابد و روند قیمتی سهم را دچار مشکل میکند.
2/ ایجاد شایعه در سهام با هدف افزایش و یا کاهش قیمت سهم
از دیگر مولفههایی که میتواند موجب نوسان گیری در سهم شود سفته بازی است. هنگامی که سرمایه گذاران قصد سفته بازی در سهمی را دارند ( مقاله کامل در خصوص سفته بازی را در لینک بخوانید) ابتدا به خرید سهم در طی روزهای مختلف و با کدهای مختلف اقدام می کنند تا به اصطلاح شناوری موجود در سهم را جمع کنند و سپس با انتشار اخبار مثبت در سایت ها و کانال ها و کلیه شبکه های اجتماعی سرمایه گذاران دیگر را ترغیب به خریدن سهم می کنند و بعد از رشد قیمتی سهم در طی چند روز اقدام به فروش سهم و شناسایی سود میکنند و خریداران در قیمت های بالاتر نیز متضرر می شوند و یا در حالت عکس قضیه برخی از سرمایه گذاران با انتشار اخبار منفی در سهم با هدف کاهش قیمت سهم و خرید بیشتر اقدام به انتشار خبرهای منفی در خصوص سهام شرکت میکنند تا سهم مورد نیاز خود را در بازار جمع آوری کنند و بعد از آن قیمت سهام شرکت را افزایش دهند.
3/ معاملات صوری
شاید بسیار مشاهده کرده باشید که در نمادی معاملات دو طرفه بین حقیقی ها، حقوقی ها و حقیقی با حقوقی ها انجام شده باشد که معمولا این کار با هدف های مختلفی انجام می شود. گاهی اوقات این معاملات در جهت فروش سهم به یک کد حقوقی با کد شخصی است. گاهی اوقات هم با هدف جا به جایی سهم و سپس افزایش قیمت سهم انجام میگیرد و یا این جا به جایی ها در جهت افزایش حجم معاملات است.
در کل میتوان گفت که معاملات در بسیاری از سهم ها با استفاده از روش های گفته شده انجام می شود که برخی از سرمایه گذاران با استفاده از فرمول های تابلو خوانی در بورس قادر به تشخیص آن بوده و میتوانند از آن استفاده کنند ولی در نهایت دود آن به چشم کسانی می رود که صرفا با دانش اندک اصول سهام چیست؟ در این بازار معامله می کنند و قادر به تشخیص وضعیت های توضیح داده شده نخواهند بود و این سرمایه گذارن نیز بازندگان اصلی نیز به حساب می آیند. در کل برای نوسان گیری در سهم نیاز است که به تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط باشید، تجربه فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشید، تابلو خوانی و فیلتر نویسی بدانید. در غیر این صورت هیچ راهکار ساده ای برای نوسانگیری در بورس وجود ندارد و عمده صحبت هایی که در خصوص نوسان گیری وجود دارد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.
چگونه سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم.
انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری کاری بسیار سخت در بازار سرمایه به حساب می آید و بیشتر سرمایه گذارانی که به دنبال پیدا کردن سهام مناسب برای نوسان گیری هستند عمدتا در خرید سهم دچار اشتباه شده و زیان می کنند. اما سوال اینجاست که چگونه یک سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم. در بخش بالا گفتیم که تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی است که سرمایه گذاران برای نوسان گیری از آن استفاده میکنند. در تکنیک های معامله گری با خط روند توضیح دادیم که اگر بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم؛ قادریم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب کنیم و یا اگر برخی از تکنیک های تابلو خوانی در بورس را بدانیم به سادگی قادریم در بازار نوسان های کوتاه مدت بگیریم. بنابراین بهترین روش برای نوسان گیری در بازار سرمایه وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است به دنبال این روش برای کسب سود در بازار نباشند. البته تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال میتواند کمک بسیاری به این موضوع کند. پس زمانی به دنبال نوسان گیری در بورس باشید که به اندازه کافی در این بازار حرفه ای شده باشید.
دیدگاه شما