پوشش ریسک با فاصله قیمتی
معاملهگران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده میکنند.
برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، پتانسیل ریسک و سود یک معامله باید توسط معاملهگر تعریف شود.
- ریسک با استفاده از یک حد ضرر (stop loss) تعیین میشود. مقدار ریسک معامله، قیمت بین نقطه ورود معامله و دستور حد ضرر آن است.
- حدسود (profit target) برای تعیین نقطه خروج به کار گرفته میشود. در صورتیکه معامله در جهت مطلوب حرکت کند، سود بالقوه برای معامله فاصله بین قیمت ورود و حد سود است.
اگر یک معاملهگر سهامی را در 260 تومان بخرد و حدضرر 230 تومان و حدسود 340 تومان برای آن قرار دهد، ریسک این معامله به ازای هرسهم 30 تومان و پتانسیل سود آن 80 تومان است.
سپس ریسک با سود مقایسه میشود تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.375 = 80 / 30 = پاداش/ریسک
اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک معامله بزرگتر از پتانسیل کسب سود در معامله خواهد بود و معامله منطقی نیست. اگر نسبت کوچکتر از 1.0 باشد، پتانسیل سود در این معامله، بیشتر از ریسک خواهد بود و یک معامله مناسب تلقی میشود.
نگاهی دقیقتر به نسبت ریسک/پاداش
در کل، به نظر میرسد معاملاتی که نسبتهایی با ریسک پایین 0.1 و 0.2 دارند بهتر هستند. با این حال، لزوما اینگونه نیست.
معامله گران همچنین باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود (قبل از اینکه قیمت به حدضرر برسد) را در نظر بگیرند.
شما میتوانید با قرار دادن حدسود خود در نقطهای دورتر از نقطه ورود، هر معاملهای را جذابتر جلوه دهید. اما چقدر امکان دارد بازار، پیش از رسیدن به سطح حد ضرر به آن هدف بزرگ برسد؟
بنابراین، بین نسبت ریسک به سود معاملات و احتمال رسیدن قیمت به حدسود باید تعادل برقرار شود. به عبارتی دیگر ممکن است نسبت ریسک به سود یک معامله مناسب باشد ولی وقتی بطور منطقی بررسی کنید، متوجه شوید احتمال اینکه قیمت به حدسود شما برسد پایین است. پس این نکته را باید در نظر بگیرید.
بیشتر معاملهگران کوتاهمدت، نسبتهای ریسک/پاداش مناسب را معمولا بین 1.0 و 0.25 قرار میگیرند، با این حال استثنائاتی نیز وجود دارد.
معامله گران کوتاهمدت و بلندمدت و سرمایهگذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود کمتر از میزان ریسک است دوری کنند.
به عنوان مثال ریسک/پاداش بزرگتر از 1.0 مناسب نیست.
نسبت ریسک به پاداش 1.0 به این معناست که دربرابر پتانسیل سودآوری 10 درصدی، احتمال زیان 10 درصدی را به جان خریدهاید.
در بازار همیشه فرصت مطلوب برای معامله یافت میشود و دلیلی برای ریسکپذیری بیشتر به جهت سود کمتر وجود ندارد.
به هنگام محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای یک معامله، حد ضرر را طبق استراتژی خود در مکانی منطقی روی نمودار قرار دهید، سپس حد سود را به طور منطقی براساس استراتژی/تحلیل خود تعیین کنید.
سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.
تنها هنگامی که نقاط حد ضرر و سود هدف تعیین شدند، میتوانید ریسک/پاداش معامله خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید که آیا معامله شما ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
یک اشتباه رایج این است که معاملهگران نسبت ریسک/پاداش مشخصی در ذهن دارند.
به عنوان مثال، آنها فقط ممکن است بخواهند 5 درصد ریسک کنند تا 20 درصد سود به دست آورند، بنابراین در هر نقطهای که وارد معامله میشوند حدضرر 5 درصدی برای آن تعیین میکنند و حدسود را 20 درصد بالاتر قرار میدهند بدون اینکه تحلیلی انجام داده باشند.
اگرچه این نوع معاملات ممکن است بطور شانسی موفقیتآمیز باشند اما راهی ایدهآل برای انجام معامله نیستند.
برای معامله موثر، یک برنامه معاملاتی داشته باشید که به شما بگوید دقیقا چه موقع و کجا میتوانید وارد یک معامله شوید و هدفها و سطوح حد ضرر خود را باید کجا و تحت چه شرایطی قرار دهید.
سپس قانونی تنظیم کنید مبنی بر اینکه شما تنها باید معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک/پاداش یک عدد خاص یا کمتر را ایجاد میکنند.
مثلا میتوانید تعیین کنید فقط وارد معاملاتی میشوید که درصد احتمالی سود (به طور واقعبینانه) دوبرابر درصد احتمالی زیان باشد (ریسک به ریوارد 0.5).
یک مثال کاربردی از معامله با ریسک و بازه مناسب
قصد داریم نماد “ثشاهد” را در نقطه کنونی بررسی کنیم که آیا براساس ریسک و ریوارد، نقطه مناسبی برای ورود به معامله است یا نه.
افت احتمالی از محدوده 272 تومان تا 235 تومان (حمایت مهم سهم) معادل حدودا 16 درصد ضرر است.
رشد احتمالی از محدوده 272 تومان تا 290 تومان (مقاومت سهم) معادل حدودا 6 درصد سود است.
رشد و افت احتمالی براساس حمایتها و مقاومتهای سهم مشخص میشود. برخی اندیکاتورها و ابزارهای دیگر مانند فیبوناچی نیز میتوانند برای تشخیص نقاط برگشتی احتمالی کمک کنند.
بنابراین در نقطه کنونی به خاطر اینکه پتانسیل زیان از سود بیشتر است، ورود به معامله یک تصمیم مناسب نیست.
مثال دوم: شتران
رشد احتمالی از محدوده 610 تومان تا 660 تومان (مقاومت سهم) معادل حدود 8 درصد سود است.
افت احتمالی از محدوده 610 تومان تا 560 تومان (حمایت سهم) معادل حدودا 8 درصد ضرر است.
در این معامله نسبت ریسک به ریوارد تقریبا 1.0 میشود، به این معنی که پتانسیل سود و زیان تقریبا به یک مقدار است.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند وارد این معاملات نشوند ولی علاوه بر ریسک و ریوارد، باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود بیشتر از احتمال رسیدن قیمت به حدضرر باشد. برای تشخیص این موضوع میتوان روند شاخص صنعت موردنظر را بررسی کرد که در چه نقطهای قرار دارد.
سخن آخر در مورد نسبت ریسک/پاداش
بطور کلی بهتر است معاملاتی انجام شوند که نسبتهای ریسک/پاداش کمتری دارند، زیرا به این معنی است که پتانسیل سود بر ریسک برتری دارد.
با این حال، نیازی نیست نسبت ریسک/پاداش در رقمهای خیلی کم باشد تا یک معامله را مناسب بدانید.
هر نسبتی پایینتر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به انجام معامله با نسبت ریسک/پاداش بیشتر از 1.0 ایجاد میکند.
نسبت ریسک/پاداش اغلب در ترکیب با سایر نسبتهای مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) که تعداد معاملات برنده را با تعداد معاملات بازنده مقایسه میکند، و همچنین با درصد سر به سر (break-even percentage) که تعداد معاملات برندهای که برای سر به سر شدن لازم است را ارائه میدهد مورد استفاده قرار میگیرد.
تاثیر سررسید قراردادهای اختیار اتریوم در روز جمعه بر قیمت ETH چیست؟
همانطور که پیشبینی میشد، همه چیز برای بهروز رسانی مرج اتریوم به خوبی پیش رفت و انتظار میرود این بهروزرسانی، فردا، در تاریخ ۱۵ سپتامبر (۲۴ شهریور) رخ دهد. با این بهروز رسانی، لایه اجرا مبتنی بر اجماع اثبات کار فعلی با زنجیره اثبات سهام بیکن چین ادغام میشود. طرفداران انتظار دارند با این کار، مقیاسپذیری اتریوم افزایش یافته و با محیط زیست سازگارتر شود.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کریپتواسلیت، اگرچه در آستانه مرج، قیمت اتریوم جهش قابل توجهی را تجربه کرد و از زمان سقوط ۱۸ ژوئن (۲۸ خرداد)، حدود ۹۰٪ افزایش داشته است، به نظر میرسد خریدها در روزهای گذشته به اوج خود رسیده است.
با این حال، تحلیل دادههای بازارهای مشتقه اتریوم نشان میدهد معاملهگران انتظار دارند پس از مرج، قیمت اتر با ریزش روبهرو شود.
نمودار لبخند نوسانات ضمنی
نمودار لبخند نوسانات، نوسانات ضمنی را با توجه به قیمتهای اعمال (استرایک) مختلف در بازار آپشن و تاریخ انقضای قراردادها نشان میدهد. نوسانات ضمنی معمولا زمانی افزایش مییابد که دارایی پایه قراردادهای آپشن در مقایسه با وضعیت به قیمت (ATM)، در وضعیت در زیان (OTM) یا در سود (ITM) قرار گرفته باشد.
معمولا قراردادهای آپشن در وضعیت OTM دارای نوسانات ضمنی بالاتری هستند و به همین خاطر، نمودار لبخند شکل آنها شیب بیشتری دارد. در حالت کلی، با استفاده از شیب و شکل نمودارهای لبخند نوسانات میتوان گران ارزیابیشدن قراردادهای آپشن و ریسکهای بازار را تحلیل کرد.
نمودار مذکور دادهها را در بازههای زمانی ۱ روزه، ۲ روزه، ۱ هفته و ۲ هفته نشان میدهد. به عنوان مثال، زمانی که نوسانات ضمنی در وضعیت ATM برای استرایکهای بالا در مقایسه با دادههای قبلی پایینتر است، میتوان از کاهش ریسک در قیمتگذاری در بازار خبر داد. در چنین حالتی، احتمال کمتری برای حرکات قیمتی شدید در بازار وجود دارد.
همانطور که ماه گذشته در گزارشی با استفاده از نمودار لبخند نوسانات ضمنی، رفتار معاملهگران بازار آپشن را بررسی کردیم، دیدیم که آنها انتظار دارند قیمت پیش از مرج افزایش یابد و پس از اتمام بهروز رسانی، با ریزش مواجه شود. اما آیا از آن زمان چیزی تغییر کرده است؟
نمودار لبخند نوسانات زیر واگرایی نزولی را در مقایسه با نمودارهای تاریخی گذشته نشان میدهد. به طور معمول، در استرایکهای پایینتر قراردادهای آپشن، نوسانات ضمنی کمتر است. با این حال، در سمت چپ در هر نمودار حدود ۱۰۰٪ افزایش یافته که بیانگر احتمال وقوع نوسانات پس از بهروزرسانی مرج است.
نمودار لبخند نوسانات ضمنی – منبع: Glassnode
بررسی سود باز قراردادهای آپشن
سود باز یا Open Interest تعداد قراردادهای آپشن فعال را نشان میدهد. این قراردادها معامله شدهاند اما هنوز لیکویید نشدهاند.
هیچ اطلاعاتی در رابطه با زمان خرید و یا فروش این قراردادها وجود ندارد. با این حال، از سود باز قراردادهای آپشن میتوان برای اندازهگیری حجم معاملاتی در قیمتهای مختلف و همچنین تعیین نقدینگی استفاده کرد.
نمودار زیر، مجموع سود باز قراردادهای کال (خرید) و پوت (فروش) بر اساس قیمت استرایک آنها را نشان میدهد. افزایش تعداد قراردادهای پوت حاکی از احساسات نزولی سرمایهگذاران است. بر اساس دادهها، بیش از ۲۲،۰۰۰ قرارداد پوت با قیمت ۱۱۰۰ دلار وجود دارد.
نمودار سود باز قراردادهای آپشن اتریوم – منبع: Glassnode
بررسی فاندینگ ریت سالانه قراردادهای آتی
این معیار، نرخ بازدهی سالانه موجود در یک معامله با استراتژی Cash and Carry را با معاملات آتی سه ماهه در حال انقضا (با پایه ۳ ماهه) و فاندینگ ریت قراردادهای دائمی مقایسه میکند.
با توجه به اینکه داراییهای دیجیتال در مقایسه با کالاهای فیزیکی هزینههای ذخیرهسازی، جابجایی و تحویل پایینی دارند، قراردادهای آتی دائمی به ابزاری محبوب برای سرمایهگذاری مخاطره آمیز، پوشش ریسک و دریافت پریمیومهای فاندینگ ریت تبدیل شده است.
با توجه به نمودار زیر، حدود سه هفته است که فاندینگ ریت قراردادهای دائمی، پایینتر از قراردادهای با رولینگ ۳ ماهه قرار دارد که نشان میدهد معاملهگران منتظر نوسانات هستند و فعلا سرمایه خود را به بازار وارد نکردهاند.
در زمان اوج قیمت در ماه نوامبر (آبان) ۲۰۲۱، وضعیت برعکس بود و فاندینگ ریت قراردادهای دائمی بسیار بالاتر از قراردادهای رولینگ ۳ ماهه بود.
مقایسه فاندینگ ریت قراردادهای اتریوم – منبع: Glassnode
مقایسه سود باز بیت کوین با اتریوم
سود باز قراردادهای آپشن اتریوم در حال حاضر حدود ۸ میلیارد دلار است که رکورد جدیدی محسوب میشود. در همین حال، سود باز کنونی قراردادهای بیت کوین، ۵ میلیارد دلار است که با اوج ۱۵ میلیارد دلاری خود فاصله بسیاری دارد.
در ماه جولای (تیر)، برای اولین بار حجم معاملات آتی اتریوم از بیت کوین فراتر رفت که نشان میدهد سرمایهگذاران و معاملهگران دید صعودی به مرج اتریوم دارند و برای آن آماده میشوند.
مقایسه حجم معاملاتی قراردادهای آتی بیت کوین و اتریوم – منبع: Glassnode
- سررسید قراردادهای اختیار اتریوم بر قیمت ETH چه تاثیری دارد؟
با توجه به اینکه انتظارات برای آپدیت مرج اتریوم باعث افزایش قیمت رمزارز ETH در چند وقت اخیر شده است، اما با نزدیکتر شدن به انجام این بهروز رسانی و مدیریت ریسک سرمایهگذاران سازمانی تغییرات قیمت کاهش یافته است. دادههای بازارهای مشتقه حاکی از آن است که روز جمعه با سر رسید بیش از ۲۲٬۰۰۰ قرارداد Put اتریوم ممکن است شاهد نوسانات بیشتری باشیم.
پوشش ریسک ساخت مسکن به زودی در بورس کالا اجرایی میشود
با توجه به نهایی شدن طرح جهش تولید مسکن از سوی شورای نگهبان، وزارت اقتصاد بایدبرای پوشش ریسک ساخت مسکن،امکان پیش خرید و سایر ابزارهای پوشش ریسک خرید مصالح ساختمانی در بورس کالا را فراهم کند.
به گزارش خبرنگار مهر، سخنگوی شورای نگهبان به تازگی از تصویب نهایی طرح جهش تولید مسکن از سوی شورای نگهبان خبر داده است که با توجه به تبصره ماده (۱۴) این قانون، باید وزارت امور اقتصادی و دارایی به منظور پوشش ریسک ساخت مسکن امکان پیش خرید و سایر ابزارهای پوشش ریسک خرید مصالح ساختمانی (صرفاً فولاد و سیمان) را در بورس کالای ایران فراهم کند؛ این رویداد به معنای ورود گام به گام فولاد و سیمان کشور به بازار ابزارهای مالی بورس کالا است.
هادی طحان نظیف ، سخنگوی شورای نگهبان به تازگی اعلام کرده است «طرح جهش تولید مسکن که در مراحل قبل با ابهامات و اشکالاتی از سوی شورای نگهبان مواجه شده بود، پس از انجام اصلاحات در مجلس و بررسی مجدد در پوشش ریسک با فاصله قیمتی شورا مغایر شرع و قانون اساسی شناخته نشد. امیدوارم اجرای این قانون به ایجاد رونق و جهش در این صنعت پیشران و رفع یکی از دغدغههای مردم منجر شود.»
همچنین سید نظامالدین موسوی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به تأیید طرح جهش تولید مسکن از سوی شورای نگهبان و تبدیل شدن این طرح به قانون اعلام کرد که برای تأمین مصالح ساختمانی مانند سیمان و فولاد قرار است این محصولات از طریق بورس کالا تأمین شود و افراد میتوانند آن را پیشخرید کنند.
تبصره ماده ۱۴ چه میگوید؟
اعلام خبر تبدیل شدن طرح جهش تولید مسکن به قانون، نگاه اهالی بازار سرمایه را بیشتر به تبصره ماده (۱۴) طرح جهش تولید مسکن معطوف میکند چراکه در این ماده آمده است: وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلف است به منظور پوشش ریسک ساخت مسکن، امکان پیش خرید و سایر ابزارهای پوشش ریسک خرید مصالح ساختمانی (صرفاً فولاد و سیمان) را در بورس کالا فراهم نماید.
در این زمینه نمایندگان مجلس در نشست علنی روز چهارشنبه ۱۸ فروردین ماه در جریان بررسی طرح جهش تولید و تأمین مسکن، با ماده (۱۴) و تبصره آن با ۱۷۱ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و یک رأی ممتنع از مجموع ۲۱۶ نماینده حاضر در جلسه موافقت کردند. اما با توجه به تأیید شورای نگهبان و تبدیل شدن این طرح به قانون، نسخه اجرایی بورس کالا برای پوشش ریسک ساخت مسکن چیست؟
ریسک ساخت مسکن چگونه پوشش داده میشود؟
جواد فلاح مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران در این باره به خبرنگار مهر گفت: تغییرات قیمتی مصالح ساختمانی در دوره چند ساله ساخت یک پروژه، از چالشهای انبوهسازان و سازندگان به شمار میرود به طوری که سرمایهگذار در ابتدای ورود به یک پروژه، هزینه ساخت را برآورد و بر اساس آن اقدام به شروع کار میکند.
او افزود: اما در چند سال اخیر به دلیل نوسانی بودن قیمتها، سازندگان با افزایشی فراتر از حد انتظار خود در طول دوره ساخت مواجه شدهاند و این موضوع علاوه بر ایجاد مشکلات مالی حتی در برخی موارد باعث توقف کار و نیمه کاره ماندن روند ساخت شده است.
فلاح با بیان اینکه عوامل فوق در نهایت بر افزایش قیمت تمام شده مسکن اثر میگذارد، اظهار داشت: در این زمینه، بورسهای کالایی راهکاری برای پوشش ریسک افزایش قیمت دارند و دهههاست که در کشورهای توسعهیافته و سالهاست که در کشورهای در حال توسعه از قراردادهای مشتقه برای پوشش چنین ریسکهایی استفاده میشود.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالا گفت: تجربه راهاندازی قراردادهای مشتقه شامل قرارداد آتی و اختیار معامله و همچنین معاملات کشف پریمیوم در بورس کالای ایران وجود دارد البته تاکنون سیمان و فولاد وارد قرارداد کشف پریمیوم ، آتی و اختیار معامله نشدهاند اما زیر ساخت سامانهای، فنی و مقرراتی آن آماده است.
او ادامه داد: بنابراین با توجه تأیید طرح جهش تولید مسکن در شورای نگهبان و تکلیف مجلس شورای اسلامی و همچنین اراده صنایع تولیدکننده مصالح ساختمانی و سازندگان ساختمان، میتوان انتظار داشت که این نوع معاملات برای این دو محصول به سرعت راهاندازی شده و طرفین معامله از مزایای پوشش ریسک قراردادهای مشتقه بهرهمند شوند.
کارکرد ابزارهای مالی بورس کالا
فلاح در ادامه به کارکرد قراردادهایی که امکان پیش خرید مصالح ساختمانی در بورس کالا را فراهم میکنند اشاره کرد و گفت: در این نوع قراردادها طرفین معامله متعهد به انجام خرید و فروش در آینده با قیمت مشخص یا با فرمول قیمتی معین میشوند. به عبارتی مشخص میشود که در زمان سررسید قرارداد ( برای مثال ۶ ماه آینده) باید محصول با قیمت تعیین شده در قرارداد مورد معامله قرار گیرد. همچنین اگر در قرارداد فرمول قیمتی تعیین شده باشد در زمان سررسید قرارداد، نرخ محصول بر اساس فرمول تعیین شده در قرارداد محاسبه شده و معامله بر اساس آن نرخ انجام میشود.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالا در خصوص قراردادهای اختیار معامله نیز گفت: این نوع قراردادها به نوعی بیمه قیمت هستند؛ در این نوع قراردادها برای پوشش ریسک تغییرات قیمت، خریدار کالا میتواند از اختیار معامله خرید استفاده کند و فروشنده نیز از اختیار فروش. به عنوان مثال سازنده یک واحد مسکونی بر اساس نرخ روز میلگرد، قرارداد اختیار معامله خرید میلگرد با قیمت ۱۲ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم را خریداری میکند. اگر در سررسید، قیمت میلگرد بیش از ۱۲ هزار تومان بود، خریدار از اختیار خود استفاده میکند و کسی که این اختیار را فروخته متعهد است که در زمان سررسید میلگرد را با نرخ ۱۲ هزار تومان بفروشد. اما اگر در زمان سررسید، قیمت کمتر از ۱۲ هزار تومان بود نیازی به استفاده از اختیار خرید نیست.
او در پایان اظهار داشت: استفاده از ابزار مالی بورس کالا برای مبادله محصولات ساختمانی و پوشش ریسک قیمت در آینده به خریداران مصالح ساختمانی و سازندگان و انبوه سازان کمک شایانی در اطمینان بخشی از بازگشت مطلوب سرمایه و مصون ماندن از نوسانات قیمتی میکند و در نهایت به رونق تولید مسکن منجر شود.
به گزارش خبرنگار مهر، سخنگوی شورای نگهبان به تازگی از تصویب نهایی طرح جهش تولید مسکن از سوی شورای نگهبان خبر داده است که با توجه به تبصره ماده (۱۴) این قانون، باید وزارت امور اقتصادی و دارایی به منظور پوشش ریسک ساخت مسکن امکان پیش خرید و سایر ابزارهای پوشش ریسک خرید مصالح ساختمانی (صرفاً فولاد و سیمان) را در بورس کالای ایران فراهم کند؛ این رویداد به معنای ورود گام به گام فولاد و سیمان کشور به بازار ابزارهای مالی بورس کالا است.
هادی طحان نظیف ، سخنگوی شورای نگهبان به تازگی اعلام کرده است «طرح جهش تولید مسکن که در مراحل قبل با ابهامات و اشکالاتی از سوی شورای نگهبان مواجه شده بود، پس از انجام اصلاحات در مجلس و بررسی مجدد در شورا مغایر شرع و قانون اساسی شناخته نشد. امیدوارم اجرای این قانون به ایجاد رونق و جهش در این صنعت پیشران و رفع یکی از دغدغههای مردم منجر شود.»
همچنین سید نظامالدین موسوی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به تأیید طرح جهش تولید مسکن از سوی شورای نگهبان و تبدیل شدن این طرح به قانون اعلام کرد که برای تأمین مصالح ساختمانی مانند سیمان و فولاد قرار است این محصولات از طریق بورس کالا تأمین شود و افراد میتوانند آن را پیشخرید کنند.
تبصره ماده ۱۴ چه میگوید؟
اعلام خبر تبدیل شدن طرح جهش تولید مسکن به قانون، نگاه اهالی بازار سرمایه را بیشتر به تبصره ماده (۱۴) طرح جهش تولید مسکن معطوف میکند چراکه در این ماده آمده است: وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلف است به منظور پوشش ریسک ساخت مسکن، امکان پیش خرید و سایر ابزارهای پوشش ریسک خرید مصالح ساختمانی (صرفاً فولاد و سیمان) را در بورس کالا فراهم نماید.
در این زمینه نمایندگان مجلس در نشست علنی روز چهارشنبه ۱۸ فروردین ماه در جریان بررسی طرح جهش تولید و تأمین مسکن، با ماده (۱۴) و تبصره آن با ۱۷۱ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و یک رأی ممتنع از مجموع ۲۱۶ نماینده حاضر در جلسه موافقت کردند. اما با توجه به تأیید شورای نگهبان و تبدیل شدن این طرح به قانون، نسخه اجرایی بورس کالا برای پوشش ریسک ساخت مسکن چیست؟
ریسک ساخت مسکن چگونه پوشش داده میشود؟
جواد فلاح مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران در این باره به خبرنگار مهر گفت: تغییرات قیمتی مصالح ساختمانی در دوره چند ساله ساخت یک پروژه، از چالشهای انبوهسازان و سازندگان به شمار میرود به طوری که سرمایهگذار در ابتدای ورود به یک پروژه، هزینه ساخت را برآورد و بر اساس آن اقدام به شروع کار میکند.
او افزود: اما در چند سال اخیر به دلیل نوسانی بودن قیمتها، سازندگان با افزایشی فراتر از حد انتظار خود در طول دوره ساخت مواجه شدهاند و این موضوع علاوه بر ایجاد مشکلات مالی حتی در برخی موارد باعث توقف کار و نیمه کاره ماندن روند ساخت شده است.
فلاح با بیان اینکه عوامل فوق در نهایت بر افزایش قیمت تمام شده مسکن اثر میگذارد، اظهار داشت: در این زمینه، بورسهای کالایی راهکاری برای پوشش ریسک افزایش قیمت دارند و دهههاست که در کشورهای توسعهیافته و سالهاست که در کشورهای در حال توسعه از قراردادهای مشتقه برای پوشش چنین ریسکهایی استفاده میشود.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالا گفت: تجربه راهاندازی قراردادهای مشتقه شامل قرارداد آتی و اختیار معامله و همچنین معاملات کشف پریمیوم در بورس کالای ایران وجود دارد البته تاکنون سیمان و فولاد وارد قرارداد کشف پریمیوم ، آتی و اختیار معامله نشدهاند اما زیر ساخت سامانهای، فنی و مقرراتی آن آماده است.
او ادامه داد: بنابراین با توجه تأیید طرح جهش تولید مسکن در شورای نگهبان و تکلیف مجلس شورای اسلامی و همچنین اراده صنایع تولیدکننده مصالح ساختمانی و سازندگان ساختمان، میتوان انتظار داشت که این نوع معاملات برای این دو محصول به سرعت راهاندازی شده و طرفین معامله از مزایای پوشش ریسک قراردادهای مشتقه بهرهمند شوند.
کارکرد ابزارهای مالی بورس کالا
فلاح در ادامه به کارکرد قراردادهایی که امکان پیش خرید مصالح ساختمانی در بورس کالا را فراهم میکنند اشاره کرد و گفت: در این نوع قراردادها طرفین معامله متعهد به انجام خرید و فروش در آینده با قیمت مشخص یا با فرمول قیمتی معین میشوند. به عبارتی مشخص میشود که در زمان سررسید قرارداد ( برای مثال ۶ ماه آینده) باید محصول با قیمت تعیین شده در قرارداد مورد معامله قرار گیرد. همچنین اگر در قرارداد فرمول قیمتی تعیین شده باشد در زمان سررسید قرارداد، نرخ محصول بر اساس فرمول تعیین شده در قرارداد محاسبه شده و معامله بر اساس آن نرخ انجام میشود.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالا در خصوص قراردادهای اختیار معامله نیز گفت: این نوع قراردادها به نوعی بیمه قیمت هستند؛ در این نوع قراردادها برای پوشش ریسک تغییرات قیمت، خریدار کالا میتواند از اختیار معامله خرید استفاده کند و فروشنده نیز از اختیار فروش. به عنوان مثال سازنده یک واحد مسکونی بر اساس نرخ روز میلگرد، قرارداد اختیار معامله خرید میلگرد با قیمت ۱۲ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم را خریداری میکند. اگر در سررسید، قیمت میلگرد بیش از ۱۲ هزار تومان بود، خریدار از اختیار خود استفاده میکند و کسی که این اختیار را فروخته متعهد است که در زمان سررسید میلگرد را با نرخ ۱۲ هزار تومان بفروشد. اما اگر در زمان سررسید، قیمت کمتر از ۱۲ هزار تومان بود نیازی به استفاده از اختیار خرید نیست.
او در پایان اظهار داشت: استفاده از ابزار مالی بورس کالا برای مبادله محصولات ساختمانی و پوشش ریسک قیمت در آینده به خریداران مصالح ساختمانی و سازندگان و انبوه سازان کمک شایانی در اطمینان بخشی از بازگشت مطلوب سرمایه و مصون ماندن از نوسانات قیمتی میکند و در نهایت به رونق تولید مسکن منجر شود.
کاهش انتظارات تورمی در بازار پیشنگر ارز و سکه
بازار گواهی سپرده سکه در بورس کالا یا صندوقهای قابل معامله طلا در این بازار از کاهش حباب قیمتی و متعادلتر شدن رفتار معاملهگران حکایت دارد که به معنی کاهش انتظارات تورمی در بازارهای مالی مرتبط با ارز و سکه است. بهعنوان مثال فاصله قیمتی میان نرخ ابطال و قیمتهای پایانی در صندوقهای سرمایهگذاری طلا هم اکنون به ۵ تا ۱۲ درصد رسیده است آن هم درشرایطی که در تاریخ ۲۴ شهریور ماه این رقم بین ۲۶ تا ۴۸ درصد بود که به وضوح کاهش انتظارات تورمی در بازارهای ارز و سکه را نشان میدهد. درحالی که بهای سکه یا قیمت صندوقهای طلا مستقیما از قیمتهای جهانی اونس طلاو بهای آزاد ارز تبعیت میکنند آن هم درشرایطی که وزن و اهمیت قیمت ارز در این معاملات بالاتر است.
این مطلب به معنی آن است که در نرخهای فعلی سرمایهگذاران ترجیح میدهند چندان هم در موقعیتهای خرید قرار نگیرند درحالی که میل به فروش در این بازارها مشهود است. این بار فاصله بهای صندوقهای سرمایهگذاری طلا با واقعیتهای قیمتی از متوسط انتظار تورمی نزدیک به ۸ درصدی خبر میدهند. از آنجا که میزان انحراف قیمت این ابزارهای مالی که در بورس کالا مورد دادوستد قرار میگیرد حکایت از میزان قطعی انتظارات تورمی در بازار سکه و طلا دارد، کاهش انحراف قیمتی این صندوقهای سرمایهگذاری از واقعیتهای قیمتی موجود به معنی این است که انتظارات تورمی در بازار ارز و سکه بورس کالا تقریبا تخلیه شده است. گواه دیگری که این ادعا را تقویت میکند مربوط به اختلاف اندک بهای گواهی سپرده سکه در بورس کالا و بهای سکه در بازار آزاد است. بهطوری که پس از کاهش محدودیتهای نوسان این ابزار معاملاتی در بورس کالا طی هفته اخیر، بهای گواهی سپرده سکه بورسی که برای مدتی از قیمتهای موجود در بازار آزاد عقب افتاده بود با وقفه چندروزه توانست خود را با قیمتهای واقعی منطبق کرده و نوسانهای نزدیک به آن را تجربه کند. آن هم در شرایطی که صندوقهای سرمایهگذاری طلا در قیمتهایی نزدیک به NAV ابطال خود مورد معامله قرار میگیرند. این موضوع به وضوح حکایت از کاهش انتظارات تورمی در بین بازیگران این بازار دارد.
همگرایی بهای سکه بورسی و آزاد
بهای گواهی سپرده سکه طلا، بهطور پیشفرض نزدیک به ۲ درصد بیشتر از قیمت سکه در بازار آزاد درنظر گرفته میشود. به دلیل سختگیریهای مربوط به ورود سکه به خزانه بانکها، سهولت نگهداری گواهی سپرده سکه نسبت به فیزیک سکه طلا و نوسان قیمتی آن، اختلاف قیمتی اندکی در محاسبات لحاظ میشد. روز گذشته نیز شاهد این موضوع بودیم که قیمت گواهی سپرده سکه به بهای سکه بازار آزاد آنچنان نزدیک شده بود که شاید این اختلاف بهای محدود آن مربوط به همین عواملی است که در محاسبات لحاظ میشود. این موضوع به معنی این است که در یک بازار منعطف همچون بازار مالی بورس کالا در شرایطی که نوسان مجاز قیمتها به مثبت و منفی ۵ درصد رسیده است، شاهد هستیم که قیمتها تمایل به انطباق با بهای واقعی دارند. بنابراین از این مسیر انتظارات تورمی در بازار ارز و سکه نه تنها معکوس شده که در جهت اصلاح قیمتی به مسیر خود ادامه میدهد. حتی میتوان این موضوع را بهعنوان انتظارات منفی تورمی در بازار ارز و سکه تلقی کرد. البته هنوز برای نتیجهگیری قطعی باید صبور بود و لازم است تحولات این بازار را در روزهای آینده نیز مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
کاهش ۳۰ درصدی انتظارات تورمی در بازارهای ارز و سکه
در مقایسه انتظارات تورمی که در آینه ابزارهای مالی بورس کالا قابل اندازهگیری است، میتوان به این موضوع پی برد که متوسط انتظارات تورمی فزاینده که منجر به ثبت رکورد نزدیک به ۳۸ درصدی در تاریخ ۲۴ شهریورماه امسال شد، در روز گذشته به ۸ درصد رسید. براین اساس میتوان به کاهش ۳۰ درصدی انتظارات تورمی طی این مدت اشاره کرد. این میزان کاهش اشاره به همگرایی قیمت پایانی صندوقهای طلا با NAV ابطال خود دارد که در اواخر شهریورماه با تغذیه شدن از انتظارات تورمی که از نرخهای آینده وجود داشت فاصله چشمگیری از یکدیگر گرفته بودند. البته احتمال دارد این جریان قیمتی باز هم ادامه پیدا کند و فاصله این دو نرخ باز هم کاهشی شود. یکی از سرچشمههای انتظارات تورمی در آن روزها مربوط به نرخ ارز بود که در کانال ۲۳ هزار تومان نوسان میکرد و صندوقهای سرمایهگذاری طلا نماگر این انتظارات شده بودند. اما بهای ارز روز گذشته در قیمتهای بالاتر از ۲۹ هزار تومان قرار داشت. از این رو این رشد نرخ دلار را میتوان یکی از محرکهای اصلی تعدیل انتظارات تورمی در قطبنمای صندوقهای سرمایهگذاری طلا به شمار آورد. چرا که قیمتهای فعلی در چنان سطح بالایی قرار گرفته که شاید انتظار بالاتری برای آن متصور نباشد. به عبارت دیگر این سیگنال در بازار بورس کالا نشاندهنده این است که رفتار معاملهگران در این بازار به شکلی بروز کرده که شاید قیمتها در این روزها به اوج خود رسیده باشد و زمان خروج از بازار را تداعی میکند.
پیچیدگی بازار فیزیکی در پیشبینی بهای ارز
روز گذشته شائباتی مبنی بر پیشبینی بهای آینده ارز با سکانداری رقابتهای قیمتی دادوستدهای بازارهای کالایی به ایجاد شبهاتی منجر شد. درحالی که متغیرهای قدرتمند دیگری را که میتوانند بهعنوان منشأ رقابتهای قیمتی باشند نادیده گرفتند و تنها این موضوع را به انتظارات تورمی متقاضیان بازار فیزیکی مواد اولیه نسبت دادند. روز دوشنبه در بین معاملات مربوط به بازار پلیمرها معاملهای که با بیشترین رقابت قیمتی مورد تایید ناظر بازار قرار گرفت مربوط به محصول پلیپروپیلن شیمیایی (گرید EP۵۴۸R) بود که ۶۴ درصد بالای قیمت پایه آن مورد دادوستد قرار گرفت. بر مبنای این معامله نرخ دلار بالاتر از نرخ فعلی آن در بازار آزاد ارزیابی میشود. اما نکته کلیدی این است که محصولات مربوط به این گروه کالایی چندی است که رقابتهای قیمتی بالا را تحمل میکنند و موضوع جدیدی نیست که بخواهیم این پوشش ریسک با فاصله قیمتی امر را بهعنوان قطبنمای بازار ارز تلقی کنیم. به عبارت سادهتر میتوان گفت دلایل متعددی برای رقابتهای قیمتی رینگ فیزیکی بورس کالا وجود دارد. هنگامی که معاملات در مسیر رقابتهای قیمتی قرار میگیرند بسیاری از تولیدکنندهها به دلیل سفارشهای تولیدی که از قبل دریافت کردهاند، بعضا چارهای جز تامین مواد اولیه خود ندارند و لازم است حتما مواد اولیه خود را خریداری کنند. البته این موضوع نیز صحیح است که باتوجه به استمرار صعود نرخ پایه مواد اولیه، تمایل دارند که خرید روزهای آینده خود را امروز انجام دهند تا به نوعی به پوشش ریسک نوسان قیمت آینده بپردازند. براین اساس نمیتوان با صراحت بازار فیزیکی و رقابتهای قیمتی آن را بهعنوان پیشنگری برای بازار ارز در نظر گرفت. آن هم درشرایطی که در سایر بازارهای مالی بورس کالا باتوجه به آزادی عملی که در آنها وجود دارد، اولین بازاری که سیگنال کاهش انتظارات تورمی را بهعنوان سیگنالی پیشنگر مخابره میکند صندوقهای طلا و گواهیهای سپرده سکه هستند. چنانچه علاوه بر سکه و طلا، ابزارهای مالی همچون گواهی سپرده و صندوقهای کالایی برای کالاهای دیگری نظیر محصولات صنعتی و معدنی و محصولات پتروشیمیایی طراحی شده بود، شاید فرآیندی مشابه بازار سکه و طلا در مورد این کالاها نیز نمایان میشد. اما به دلیل اینکه این بازارهای کالایی از این ابزارهای مالی بینصیب مانده و تنها به رینگ فیزیکی بورس کالا محدود شده است، نمیتوان با قطعیت راجع به انتظارات تورمی قضاوت کرد. زیرا بازار فیزیکی فاقد چنین آزادی عمل و انعطاف معاملاتی است بنابراین سیگنال قدرتمندی برای رهگیری جریان آینده ارز نخواهد بود. براین اساس لازم است در تطبیق رقابتهای قیمتی که در جریان معاملات بازارهای کالایی رخ میدهد با نرخ آینده ارز جوانب احتیاط را رعایت کرد و متغیرهای دیگری را که اثر قدرتمندی در ایجاد رقابت قیمتی دارند در کنار هم مورد بحث و بررسی قرار داد.
تورم، ریسک و نقدشوندگی سه مفهوم مهم در سرمایه گذاری
زمانی که تصمیم به سرمایهگذاری میگیرید، یکی از اولین اقداماتی که باید انجام دهید، آشنایی با آن بازار و شرایط سرمایهگذاری در آن است. در این مقاله سعی شده است به سه مفهوم مهم در سرمایه گذاری به طور خلاصه پرداخته شود.
تورم چیست؟
اولین مفهومی که باید به آن توجه کرد، میزان نرخ تورم است. چرا که اگر سرمایهگذاری شما نتواند این نرخ تورم را پوشش دهد، میتواند نوعی شکست برای سرمایهگذاری شما تلقی شود. به طور خلاصه وقتی در یک بازه زمانی مشخص قیمتها به طور عمومی افزایش پیدا میکنند و این افزایش قیمت روند نامنظم و غیرمنطقی دارد، به این پدیده تورم گفته میشود.
فرض کنید 10 دوچرخه دارید که ارزش هر کدام از آنها یک میلیون تومان است. 10 مشتری برای آن وجود دارد. در این حالت، شما دوچرخهها را به هر نفر به قیمت یک میلیون تومان میفروشید. اما حالتی پیش میآید که 100 مشتری برای دوچرخههای شما وجود دارد. در این حالت شما قطعا دوچرخهها را به کسی میفروشید که قیمت بالاتر پیشنهاد دهد. این در حالیست که ارزش دوچرخه همان یک میلیون تومان است. این فاصله با ارزش واقعی را اصطلاحا تورم میگویند و زمانی که تعادلی بین عرضه پول و گردش نقدینگی آن با کالا و خدمات وجود نداشته باشد اتفاق میافتد.
تورم معمولا با کاهش قدرت خرید و رشد بی رویه قیمتها همراه است که همین افزایش قیمت، تعادل بازار در زمینه عرضه و تقاضا را برهم میزند. معمولا بانک مرکزی مسئول اندازهگیری و اعلام میزان آن است. تورم انواعی دارد که در مقالهای مجزا به آن پرداخته شده است.
بنابراین اگر رشد سرمایه شما کمتر از نرخ تورم باشد، قدرت خرید شما نیز کمتر از سطح عمومی قیمتهای جامعه خواهد بود. برای مثال فردی که در سالهای اخیر سپردههای بانکی را برای سرمایهگذاری انتخاب کرده باشد قطعا متضرر خواهد بود، چرا که نرخ تورم در این سالها بیشتر از 30 درصد بوده است و پوشش ریسک با فاصله قیمتی سپردههای بانکی حداکثر 22 درصد سود پرداخت کردهاند.
مدیریت ریسک
اصطلاحا ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیتی دانست که معمولا ناشی از عدم اطمینان و ناآگاهی از نتیجه یک عمل است. به همین صورت، ریسک در مفاهیم مالی را میتوان عدم اطمینان از رسیدن به بازدهی مورد انتظار قلمداد کرد.
بنابراین هر چه از عدم آگاهی کاسته شود، به دنبال آن ریسک سرمایهگذاری نیز کاهش مییاد. با این حال، هیچ زمانی ریسک به صفر نمیرسد. شاید بپرسید، چرا برخی شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقها در تبلیغات خود از سود تضمینی و بدون ریسک صحبت میکنند؟
بهتر است بدانید، ریسک و عدم قطعیت، از ویژگی ذاتی بازارهاست و تنها درجه و شدت آن در بین ابزارها متفاوت است. برای مثال، اوراق با درآمد ثابت را تقریبا بدون ریسک مینامند در حالی که، سهام شرکت ها، ریسک بالا شناخته میشوند. به هرحال باید این ریسکها را شناخت و با روشهایی که وجود دارد به مدیریت آن پرداخت. در واقع با مدیریت ریسک باید موانع و بحرانهای احتمالی را شناسایی و سپس برای کنترل آن استراتژی و برنامه تهیه کرد.
پرتفوی سرمایهگذاری
پرتفو و یا سبد سهام مجموعه سهامی است که توسط یک سرمایهگذار خریداری میشود. این سبد سهام و یا پرتفو میتواند شامل سهام، اوراق مشارکت، صندوقها، سپرده بانکی، طلا و مسکن و ابزارهای دیگر باشد. هر فرد میتواند مدیریت پرتفوی خودش را به عهده بگیرد و یا آن را به یک فرد متخصص بسپارد. در واقع تشکیل پرتفو یا سبد سرمایهگذاری روشی مهم برای کنترل ریسک به حساب میآید.
مزیت این کار زمانی مشخص میشود که به هر دلیلی ارزش یکی از داراییهای شما کاهش مییابد ولی در طرف دیگر، افزایش ارزش دارایی دیگر، این کاهش را جبران میکند. به عنوان مثال بازار سهام ریزش داشته است ولی ارزهای دیجیتال افزایش. فردی که سبدی از این دو دارایی را تشکیل داده، برنده بوده است.
این اتفاق در انتخاب سبد سهام نیز میافتد و ممکن است صنعتی در بورس با کاهش روبرو شود ولی از طرف دیگر، صنعتی دیگر با اقبال مواجه شود. اگر احساس میکنید هنوز به آن درجه تخصص و پختگی در سرمایهگذاری نرسیدهاید، انتخاب روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری بهترین گزینه خواهد بود.
درجه ریسکپذیری چیست؟
به میزان تحمل افراد در مواجهه با ریسک و گاها ارزش دارایی، درجه ریسکپذیری میگویند. هر فرد با توجه به شرایط پوشش ریسک با فاصله قیمتی اقتصادی و اجتماعی خود درجهای از ریسک را تحمل میکند. افراد باید درجه ریسکپذیری خود را ارزیابی و متناسب با آن سرمایهگذاری کنند. برای تعریف و اندازهگیری آن معیارهای زیادی وجود دارد، معمولا با پاسخ دادن به چند پرسشنامه میتوانید دید نسبی به درجه ریسکپذیری خود پیدا کنید. ریسکپذیر و ریسکگریز دو دسته کلی از این طبقهبندی هستند.
درجه ریسکپذیری چه اهمیتی دارد؟
تصور کنید قصد سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی دارید و بنا دارید بعد از یک ماه، سرمایه خود را خارج کنید. از آنجا که صندوقهای سهامی بیشتر سرمایه تحت مدیریت خود را در سهام شرکتهای بورسی سرمایهگذاری میکنند درجه ریسک بالایی دارند و ممکن است بعد از یک ماه، ارزش سهام کاهش یافته باشد و به دنبال آن ارزش صندوق و سرمایه شما نیز کاهش یابد.
بنابراین انتخاب صندوق سهامی با توجه به شرایط شما، کاملا نادرست بوده است و ابزارهای با ریسک ناچیز مثل صندوقهای درآمد ثابت بهترین گزینه بوده است.
تیم متخصص مدیریت ثروت مانو، متناسب با درجه ریسکپذیری افراد، طرحهای متنوعی ارائه میکند که هر فرد بدون نیاز به کسب دانش تخصصی و صرف زمان و انرژی، مانند یک فرد حرفهای سرمایهگذاری میکند.
نقدشوندگی چیست؟
سومین مفهوم مهم در سرمایه گذاری ، نقدشوندگی است که به مدت زمانی اشاره دارد که میتوان یک دارایی را به قیمت واقعی فروخت و به پول نقد تبدیل کرد. هرچقدر یک بازار پویاتر باشد و معاملات بیشتری در آن انجام شود، میزان نقدشوندگی بالاتر خواهد بود و برعکس هرچقدر سرعت معاملات کمتر باشد و یا اصطلاحا بازار راکد باشد، نرخ نقدشوندگی کمتر است. نرخ نقدشوندگی بالا نکتهی مثبتی برای سرمایهگذاران محسوب میشود.
قبل از اینکه برای سرمایهگذاری به بازاری ورود کنید حتما در مورد این ویژگی آن، تحقیق کنید. واضح است که نقدشوندگی در بازار سهام، طلا و ارز بیشتر از بازار مسکن خودرو است. بنابراین است، اگر راکد ماندن پول برای مدت زیادی برای شما مشکل خاصی ایجاد نمیکند میتوانید وارد بازار مسکن شوید، اما اگر احتیاج دارید سرمایه خود را به سرعت نقد کنید بازار سهام و در درجه بعد طلا یا ارز انتخاب مناسبتری برای شما خواهد بود.
البته در بورس نیز همه سهمها، درجه نقدشوندگی یکسانی ندارند و در نظر گرفتن نقدشوندگی در انتخاب سهم نیز اهمیت پیدا میکند. زمانهایی میشود که امکان فروش سهم نیز بسیار سخت خواهد بود. از این بابت شاید صندوقهای سرمایهگذاری گزینه بهتری باشند چرا که در هر شرایطی قابل فروش هستند و معمولا بین 2 تا 7 روز کاری سرمایه شما نقد میشود.
سخن پایانی
در این مقاله سعی شد که به چند مفهوم مهم در سرمایه گذاری پرداخته شود. دنیای سرمایهگذاری مملو از اصطلاحات تخصصی است که دانستن برخی از آنها برای موفقیت در سرمایهگذاری لازم است. هرچقدر علم و دانش شما از سرمایهگذاری بیشتر شود، به دنبال آن ریسک و عدم قطعیت کاهش مییابد. با این حال، با توجه به تورم موجود در کشور، نمیتوان تا یادگیری کامل مفاهیم مفاهیم صبر کرد، چرا که روز به روز ارزش پول و قدرت خرید شما روند کاهشی دارد. در این حالت نیز بهترین گزینه، انتخاب روش سرمایهگذاری غیرمستقیم است.
دیدگاه شما