آشنایی با ارکان بازار اوراق بهادار
به دنبال تحولات اقتصادی و اجتماعی دهه 1340 و شروع حرکت اقتصاد ایران به سمت اقتصاد مبتنی بر بازار و افزایش فعالیتهای صنعتی در آن دوره که تأمین مالی آن بدون شک نیازمند بازارها و ابزارهای جدید بود، ایجاد بورس اوراق بهادار در دستور کار قرار گرفت و قانون تاسیس آن در اردیبهشت 1345 به تعریف بازارهای مالی تصویب مجلس شورای ملی رسید و پس از آن، بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یکی از ابزارهای متکی به نظام بازار آزاد با هدف تشویق بخش خصوصی در اقتصاد ایران تاسیس شد و از بهمن ماه 1346 فعالیت خود را با پذیرش سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه و اوراق قرضه عباسآباد به طور رسمی آغاز کرد. بورس اوراق بهادار تهران تا سال 1384 در چارچوب تعیین شده در قانون مزبور فعالیت کرد، در این ساختار، سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران به عنوان تنها رکن اجرایی، با شخصیت حقوقی مستقل غيرانتفاعي، مسئولیت اداره بورس را به عهده داشت. اين سازمان را هیئتمدیره هفت نفرهاي اداره ميكرد كه توسط مجمع عمومی اعضا انتخاب میشدند. هیئت مدیره هم دبیرکل را به عنوان بالاترین مقام اجرایی بورس انتخاب ميكرد. نظارت بر فعاليت سازمان كارگزاران بورس تهران هم بر عهده شوراي بورس، به عنوان بالاترین رکن تصمیمگیری و مسئول و ناظر حسن اجرای قانون تأسیس بورس اوراق بهادار، قرار داشت.
قانون تاسیس بورس اوراق بهادار، در سال 1384 و با توجه به عدم توان پاسخگویی به نیازهای جدید بازار اوراق بهادار، مورد بازنگری قرار گرفت و در آذرماه همان سال، قانون بازار اوراق بهادار به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
ارکان تشکیل بازار اوراق بهادار در قانون جدید عبارتند از:
الف) شورای عالی بورس و اوراق بهادار
این شورا بالاترین رکن بازار اوراق بهادار است که تصویب سیاست کلان و خط مشي بازار در قالب سياستهاي كلي نظام و قوانين و مقررات مربوط و همچنین اتخاذ تدابير لازم برای ساماندهي و توسعه بازار اوراق بهادار و اعمال نظارت عاليه بر اجراي قانون بازار اوراق بهادار از مهمترین وظایف آن است.
اعضای شورای عالی بورس و اوراق بهادار عبارتند از:
- وزير امور اقتصادي و دارايي که ریاست شورا را نیز بر عهده دارد؛
- رييس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران؛
- روساي اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اتاق تعاون؛
- رييس سازمان بورس و اوراق بهادار كه به عنوان دبير شورا و سخنگوي سازمان نيز انجام وظيفه خواهد كرد؛
- دادستان كل كشور يا معاون وي؛
- يك نفر نماينده از طرف كانونها؛
- سه نفر خبره مالي منحصراً از بخش خصوصي با مشورت تشكلهاي حرفهاي بازار اوراق بهادار به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي و تصويب هيئت وزيران؛
- يك نفر خبره منحصراً از بخش خصوصي به پيشنهاد وزير ذيربط و تصويب هيئت وزيران براي هر بورس كالايي.
ب- سازمان بورس و اوراق بهادار(سبا)
بر اساس قانون بازار اوراق بهادار، نهاد جدیدی تحت عنوان سازمان بورس و اوراق بهادار ایجاد شد تا زیر نظر شورای عالی بورس به نظارت بر اجرای قوانین و مقررات، تنظیم و تدوین مقررات و انجام دیگر وظایف تعیینشده در قانون بپردازد. به عبارتی مقام ناظر بازار اوراق بهادار ایران به دو نهاد شورای عالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار تقسيم شد. سبا موسسه عمومی غير دولتي است كه داراي شخصيت حقوقي و مالي مستقل است و توسط هیئت مدیره پنج نفره اداره میشود. اعضای هیئت مدیره از میان افراد امين و داراي حسن شهرت و تجربه در رشته مالي منحصراً از كارشناسان بخش غيردولتي به پيشنهاد رييس شورا و با تصويب شورا انتخاب ميشوند.
ج- بورس اوراق بهادار تهران
بر پايه قانون بازار اوراق بهادار، بورس اوراق بهادار تهران نيز از سازمان عمومي غيرانتفاعي به شركت سهامي عام انتفاعي تبديل شد و عمليات اجرايي را بر عهده گرفت. تشکیل، سازماندهی و ادارة بورس اوراق بهادار؛ پذیرش اوراق بهادار؛ وضع و اجرای ضوابط حرفهای و انضباطی برای اعضاء، تعیین وظایف و مسئولیتهای اعضاء و نظارت برفعالیت آنها؛ نظارت بر حسن انجام معاملات اوراق بهادار پذیرفته شده؛ تهیه، جمعآوری، پردازش و انتشار اطلاعات؛ و نظارت بر فعالیت ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده از مهمترین وظایف مربوط به آن است. اداره بورس اوراق بهادار تهران بر عهده هيئت مديره است كه از هفت عضو تشكيل مي شود. اعضاي هيئت مديره منتخب مجمع عمومي هستند و براي دوسال انتخاب ميشوند.
اداره امور اجرايي شركت هم به عهده مديرعامل شركت است كه توسط هيئت مديره انتخاب مي شود.
سود مرکب چیست؟
سود مرکب، سودی ترکیب شده و مضاعف است. به عبارت دیگر، در محاسبه سود مرکب، علاوه بر سودی که به واحدهای سرمایهگذاری تحت تملک سرمایهگذار تعلق میگیرد، سود ناشی از ذخیرهی سودها نیز افزوده میگردد.
مبنای اسلامی محاسبه سود سپردهها چگونه است؟
«سرمایه گذاری اسلامی»،«مدیریت اسلامی ثروت»،«سرمایه گذاری در اوراق بهادار اسلامی»،«سود حلال»،«سود مورد تایید متشرعان»،«سود اسلامی» و… مفاهیمی است که این روزها در حوزه بازار مالی و سرمایه گذاری بسیار شنیده می شود. مواردی از این دست در سال های اخیر محل مناقشه میان صاحبنظران مالی و بانکی از یک طرف و کارشناسان مذهبی و فقهی از سوی دیگر بوده است. در مطلب پیش روی شما « مبنای اسلامی محاسبه سود سپردهها» مورد بررسی قرار گرفته و نکاتی درخصوص تورم و تاثیر آن بر دارایی افراد درج شده است.
آشنایی با ارکان بازار اوراق بهادار
آیا میدانید با توجه به تحریمهای روسیه علیه برخی کشورها و تیره شدن روابط تجاری با آنها, در حال حاضر میتوان گفت یکی از بهترین بازارهای صادراتی محصولات و میوه ایران کشور روسیه است. با رعایت اصول و استراتژی میتوان قسمت عمده ای از بازار کالاهای وارداتی به روسیه را تصاحب کرد.
تعریف بازارهای مالی
نهاد واسط طبق تعريف بند (د) ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد چنين تعريف شده است: «یکی از نهادهای مالی موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران است که میتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامی نسبت به تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار اقدام نماید.» اين تعريف در بردارنده موضوع نهاد واسط است كه در اساسنامه اين نهاد بيان گرديده است.
نهاد واسط به عنوان عامل انتشار انواع اوراق بهادار اسلامي يا همان صكوك تنها نهادي است كه ميتواند اوراق بهادار منتشر نمايد. شخص بانی که قصد دارد به منظور تامین مالی خویش اوراق بهادار منتشر نماید بر اساس ماده 3 دستور العمل انتشار اوراق بهادار اجاره بايد تنها از طريق نهاد واسط به امر انتشار اوراق اقدام نماید.
نهاد واسط بر اساس الگویی که به موجب مقررات تنظیم یافته است نقش وکالتی دو جانبه ایفا می نماید. از یک سو نسبت به برخی امور وکیل بانی است و در انجام پاره ای امور دیگر وکیل دارندگان اوراق است. عمده فعالیتهای نهاد واسط تا زمان انتشار اوراق و قبل از انتقال آن به سرمایهگذاران به وکالت از بانی صورت میگیرد. اگر چه قرارداد وکالت مجزایی بین نهاد واسط و بانی با موضوع انجام فعالیتهای بانی توسط نهاد واسط منعقد نمیگردد اما واگذاری اموری چون انعقاد قرارداد با عامل فروش، بازارگردان و متعهد پذیرهنویس به نوعی گویای اعطای نوعی وکالت ضمنی به نهاد واسط از سوی بانی است.
پس از واگذاری اوراق بهادار به سرمایهگذاران نهاد واسط ضمن انتقال اوراق به دارندگان اوراق خود را به عنوان وکیل دارندگان در امر انعقاد قراردادهای مربوط به دارایی پایه انتشار اوراق معرفی میکند. این امر این اختیار را به نهاد واسط می دهد تا در امر انعقاد قراردادهای پس از انتشار اوراق مانند قرارداد خرید، اجاره، ضمانت و . اقدام نماید. همینطور نهاد واسط نسبت به دریافت سود و به تناسب اصل اوراق و توزیع آن بین دارندگان اوراق اقدام میورزد. در برخی موارد نهاد واسط با توجه به حق توکیلی که از سوی دارندگان اوراق به وی در انجام امور فوق وگذار میشود، امر پرداخت سود و اصل اوراق را به شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به عنوان عامل پرداخت واگذار میکند. همینطور نهاد واسط در امر پیگیری دعاوی و اجرای احکام صادره توسط دادگاه ها مطابق با ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی وکالت و توکیل در وکالت خواهد داشت.
مسئوليت نهاد واسط در حدود مسئوليت وكيل است. از اين رو تنها در مواردي امكان رجوع به وي وجود دارد كه نهاد واسط مرتكب تقصير شده و به تعهدات قانونی و قراردادی خویش عمل ننماید
- دسته: مطالب استاتیک سایت
شخص باني نهادي است كه مطابق بند (ج) ماده 1 دستور العمل انتشار اوراق بهادار اجاره براي تامين مالي خود اوراق بهادار منتشر ميكند. شخص باني بايد شركت تجاري يا شخص عمومي دولتي باشد. شركت تجاري شركتي است كه با موضوع انجام فعاليت تجاري تشكيل شده باشد و اشخاص حقوق عمومي دولتي نيز شامل وزارتخانهها و موسسات دولتي است كه مطابق ماده 4 قانون محاسبات عمومي كشور تشكيل ميشود. شخص تجاری مطابق ماده 2 دستور العمل انتشار اوراق اجاره باید شرکت سهامی یا تعاونی باشد. اشخاص حقوق عمومي غيردولتي نيز در صورتي ميتوانند اوراق بهادار منتشر كنند كه امكان انتشار اوراق توسط آنها و صلاحيت مالي آنها به تاييد سازمان بورس و اوراق بهادار رسيده باشد.
باني به تنهايي امكان انتشار اوراق بهادار ندارد و بايد از طريق نهاد واسط به امر انتشار اوراق بهادار مبادرت ورزد. نهاد واسط به لحاظ حقوقي وكيل باني در امر انتشار اوراق اجاره به حساب آمده و از سوي وي اوراق منتشر و به فروش ميرساند.
باني اوراق بهادار اسلامي به تناسب اينكه چه نوع اوراق بهاداري است نقش متمايز از ديگر اوراق بهادار دارد. باني در اوراق بهادار اجاره نقش مستاجر، در اوراق مضاربه نقش مضارب يا عامل، در اوراق مرابحه نقش خريدار اقساطي و در ساير اوراق به تناسب، نقش حقوقي مخصوص به آن اوراق را ايفا مينمايد.
باني در اوراق اجاره به عنوان مستاجر شناخته شده اما تمام وظايف و تكاليف و حدود اختياراتي را كه يك مستاجر در قرارداد اجاره ممكن است داشته باشد نداشته یا متفاوت خواهد بود. از اين رو اگر چه مستاجر در قرارداد اجاره در نگهداري از عين مستاجره امين است و تنها در صورتي كه تلف عين مستاجره با تقصير وي باشد مسئول در جبران خسارت خواهد بود، اما باني در قرارداد اجاره موجود در فرآيند انتشار اوراق اجاره تعهد ميسپارد تا در هر صورت عين مستاجره تلف گردد مسئول جبران خسارت آن باشد. البته در اوراق اجاره به منظور حمايت از سرمايهگذاران اقداماتي چون تعيين ضامن و بيمه دارايي در نظر گرفته شده است تا در صورت تلف دارايي دست دارنده اوراق لااقل از اصل سرمايه خويش كوتاه نباشد. باني به عنوان مستاجر بايد اجارهبهاي دارايي واگذار شده را پرداخت نمايد. اين اجارهبها به واقع همان سود اوراق اجاره را تشكيل ميدهد. اين سود به دليل ثابت بودن ميزان اجارهبها ثابت است. در مقابل اگر چه قانون مدني در ماده 486 انجام تعميرات و كليه مخارجي كه در عين مستأجره براي امكان انتفاع از آن لازم است را به عهده مالك يا همان موجر واگذار كرده است اما در اوراق اجاره به موجب قرارداد اجاره میان باني و واسط اين هزينهها بر عهده باني قرار داده شده است.
در اوراق مضاربه باني نقش مضارب يا عامل را بر عهده دارد و به واقع سرمايهاي كه از فروش اوراق مضاربه حاصل آمده است را در امور تجاري به كار ميگيرد. باني در اين جايگاه نسبت به سرمايه واگذار شده به وي امين است اما وجه التزامي در صورت تلف سرمايه پيش بيني گرديده است كه اين وجه التزام توسط ضامن باني پشتيباني ميگردد. باني به عنوان عامل يا مضارب در ميزان سودي كه حاصل ميشود بر اساس درصدي كه تعيين شده است شريك است و مابقي سود بين دارندگان اوراق پس از كسر كارمزد واسط پرداخت خواهد شد.
در اوراق مرابحه باني در جايگاه خريدار اقساطي دارايي قرار ميگيرد. دارايي مذكور از وجوه حاصل از فروش اوراق مرابحه خريداري شده و به باني به صورت فروش اقساطي منتقل ميگردد. باني موظف است در مواعد تعيين شده ثمن دارايي خريداري شده را به صورت اصل اوراق و تعریف بازارهای مالی سود آن را به دارندگان پرداخت نمايد. اين سود توسط نهادهايي چون شركت سپردهگذاري مركزي اوراق بهادار و تسويه وجوه بين دارندگان توزيع ميگردد.
کوتاه سخن اینکه بانی به لحاظ نوع اوراق بهاداری که منتشر میکند دارای جایگاه و نقش حقوقی متفاوتی است.
- دسته: مطالب استاتیک سایت
اوراق مشارکت
یکی دیگر از ابزارهای مالی قابل استفاده در بازار سرمایه کشورهای اسلامی، اوراق بهادار مشارکت است که براساس قرارداد شراکت منتشر میشود.
تعریف اوراق مشارکت
اوراق مشارکت سندی است گویای مالکیت دارنده آن، نسبت به بخشی از یک دارایی حقیقی که متعلق به دولت، شرکتهای تعاونی یا خصوصی است و تا سررسید اوراق، هر نوع تغییر قیمت دارائی متوجه صاحب اوراق مشارکت است. طبق تعریف قانون انتشار اوراق مشارکت در ایران اوراق مشارکت، اوراق بهادار تعریف بازارهای مالی با نام يا بينامى است كه به قيمت اسمى مشخص براى مدت معين منتشر مي شود و به سرمايه گذارانى كه قصد مشاركت در اجراى طرحهاى موضوع انتشار اوراق را دارند واگذار ميگردد.
سهم کشورها از انتشار اوراق بهادار اسلامی در سال 2010
میزان انتشار اوراق مشارکت در ایران (تا انتهای سال 1389)
- دسته: مطالب استاتیک سایت
اوراق جعاله
معنای لغوی جعاله:
در تعریف بازارهای مالی تعریف بازارهای مالی لغت نامه فارسی، جعاله بدین صورت بیان شده است:«پاداشی که برای عامل عمل قرار دهند.» جعاله در لغت به معنای «وعده دادن مال برای کسی که به عمل معینی قیام می کند» است.
معنای اصطلاحی:
معنای فقهی جعاله: در بیان فقها، جعاله عقدی (قراردادی) است که به موجب آن، فرد (جاعل) متعهد می شود تا در برابر عملی که برای وی انجام می شود، پاداش معینی- به عامل- پرداخت نماید. در این معنا، ارکان جعاله عبارتند از: جاعل، عامل، عمل(نتیجه فعل عامل)، جعل.
معنای قانونی (حقوقی) جعاله: ماده 561 قانون مدنی، جعاله را اینگونه تعریف می کند: « جعاله عبارت است از التزام شخص به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از این که طرف معین باشد یا غیر معین.»
اوراق جعاله:
اوراق بهاداری است که دارندگان آن به صورت مشاع، مالک بخشی از دارایی هستند که این دارایی ها طبق عقد جعاله در پروژه ها استفاده می شود. اوراق جعاله، اوراق مالکیت مشاع دارایی است که بر اساس قرارداد جعاله، تعهد انجام و تحویل آن مقرر گردیده است. بعد از پایان عمل (موضوع قرارداد جعاله)، صاحبان اوراق، مالک مشاع نتیجه عمل خواهند بود. نتیجه عمل ممکن است خدمت یا دارایی فیزیکی باشد.
ویژگی های اوراق جعاله:
1- اوراق جعاله، ابزار مالی بانام یا بی نامی است که برای مدت زمان معین یا نامعین و با نحوه پرداخت از پیش تعیین شده انتشار می یابد. دارندگان این اوراق، مالک دارایی های انتشاریافته می باشند؛
2- اوراق جعاله به دو صورت با سررسید و بدون سررسید منتشر می شود. در صورت دارا بودن سررسید، انتشار آن به دو روش کوتاه مدت (با سررسید کمتر از یک سال) و بلندمدت (با سررسید بیشتر از یک سال) است؛
3- قیمتی که بر روی ورق جعاله درج می شود، قیمت اسمی آن است. به این معنا که انتشار دهنده این اوراق، موظف است اقساط را در زمان های مقرر، به وسیله مراجع اعلام شده به دارنده این اوراق بپردازد؛
4- این اوراق مالکیت مشاع دارندگان آن درباره دارایی های ساخته یا تعمیر شده ای است که به تبع قرارداد جعاله حاصل می شوند.
- دسته: مطالب استاتیک سایت
اوراق سلف (سلم)
در ساختار صکوک سلف(سلم)، یک مؤسسه با مؤسسة دیگری به نمایندگی از طرف خریداران صکوک سلف وارد قرارداد میشود و هدف از این قرارداد، این است که بین کالاها و خریداران واسطه شود و به عنوان یک رابط جهت تسهیل فعالیت اقدام نماید. در رابطه با انتشار صکوک سلف باید توجه داشت که کالاهایی که در این صکوک قرار میگیرند نباید جزء کالاهایی باشد که برای این عقود در شرع مجاز دانسته نشدهاند؛ و بنابراین انواع طلا و سکه را نمیتوان جهت انتشار صکوک سلف به عنوان دارایی پایه قرار داد. در ساختار صکوک سلف، متعهد قرارداد میبندد که از طرف دارندگان نهایی صکوک، کالا را خریداری کند و سپس جهت اینکه سود دارندگان صکوک فراهم گردد، این دارایی را به فروش برساند. متعهد در قبال انجام این خرید و فروش، کمیسیون کارگزاری و حقالزحمة عاملیت دریافت میکند.
انواع توافقنامههایی که در سازوکار انتشار صکوک سلف قرار میگیرند عبارتند از: توافقنامههای محافظت و عاملیت که بین سرمایهگذاران و واسطههای آنان به امضاء میرسند. در سازوکار انتشار صکوک سلف غالباً از یک توافقنامة کلی استفاده میشود تا طبق آن عامل بتواند در هر زمان که مناسب بود به خرید و فروش از طرف مشتریان بپردازد. این توافقنامههای کلی بین سرمایهگذاران و واسطههای آنها، غالباً در متن قرارداد عاملیت کلی جهت خرید که بین کارگزار به عنوان متعهد یا نمایندة متعهدها امضاء میشود، مطرح میگردد. واسطه غالباً یک اعتبار اسنادی از یک بانک با درجة اعتبار بالا مطالبه میکند تا معامله را تضمین کند و در برخی مواقع یک تعهد جهت پرداخت دریافت کند.
بنابراین با انتشار اوراق سلف، شرکت ها میتوانند نیاز نقدینگی خود را مرتفع سازند و سرمایهگذاران نیز با خرید اوراق سلف این فرصت را دارند که کالای مورد نیاز خود را در تاریخ سررسید به قیمت مناسبی تهیه کنند و چنانچه قیمت کالا در بازار در تاریخ سررسید بالاتر از قیمت توافقی در قرارداد سلف باشد آنگاه مابهالتفاوت این دو مبلغ، سود سرمایهگذاران را تشکیل میدهد. لذا اوراق سلف را میتواند یک ابزار سرمایهگذاری به شمار آورد. یکی از ویژگیهای مهم ابزارهای سرمایهگذاری قابلیت نقدشوندگی آن است. اگر یک ابزار مالی در بازار قابل معامله نباشد و به عبارت دیگر قابلیت نقدشوندگی نداشته باشد گزینة چندان مناسبی برای سرمایهگذاران به شمار نمیرود. شخصی که اقدام به خرید اوراق سلف میکند انتظار دارد که قیمت کالای مورد نظر در تاریخ سررسید افزایش یابد. حال اگر قبل از تاریخ سررسید انتظار وی از قیمت کالا تغییر کند وی تصمیم به فروش ورقة سلف خود میگیرد. اگر شرایط فروش ورقة سلف قبل از سررسید در یک بازار سازمان یافته امکانپذیر باشد آنگاه سرمایهگذاران بیشتری اقدام به سرمایهگذاری در اوراق سلف خواهند کرد.
کاربردهای مهم اوراق سلف
1- تأمین مالی بنگاه های اقتصادی
با این روش، از یک سو پس اندازكنندگاني كه به علت كوچك بودن حجم سرمايه خود يا به علت نداشتن مهارت كافي توانايي سرمايه گذاري مستقيم ندارند، مي توانند با خريد اوراق پيش گفته از راكد ماندن وجوه خود جلوگيري كرده و از سود آن بهره مند شوند. از سوي ديگر ، بنگاه هاي اقتصادي اعم از خصوصي يا دولتي كه با كسري منابع مالي روبه رو هستند ، مي توانند از راه انتشار اين اوراق و با پيش فروش محصول خود، بخشي از وجوه مورد نياز خود را تأمين كنن د. تفاوت اين روش با اوراق سهام و اوراق مشاركت اين است كه اولاً، خريدار در مالكيت و مديريت بنگاه شريك نخواهد بود؛ در نتيجه در نيازهاي مالي كوتا ه مدت و موردي، براي صاحبان بنگاه ترجيح خواهد داشت. ثانياً با توجه به امكان تعي ين دامنه سود آن، براي افراد ريس ك گريز و متعارف جاذبه خواهد داشت.
2- جبران کسری بودجه
برخي از دولت ها براي جبران كسري بودج ه مورد نياز خود به پيش فروش بين المللي محصول ها و مواد خام اقدام مي كنند، اين كار باعث انتقال بخشي از ارزش افزوده ملي به خارج از كشور مي شود. به ويژه زماني كه دولتي به علت نياز مالي شديد احتياج به ت أمين مالي دارد و از طرف ديگر به علت وضعيت خاص سياسي و اقتص ادي قيمت فروش مواد خام پايين است. در اين موردها دولت مي تواند با انتشار اوراق سلف محصول ها يا مواد خام را به مردم بفروشد سپس در سررسيد به وكالت از طرف صاحبان اوراق محصول ها يا مواد خام ر ا به صورت نقد در بازارهاي جهاني فروخته با صاحبان اوراق تسويه كند. به اين ترتيب كسري بودجه دولت تأمين مي شود و تفاوت قيمت نقد و سلف، در قالب سود اوراق سلف به مردم كشور مي رسد.
بازار نقدی چیست؟ معامله بر مبنای قیمت لحظهای
عبارت بازار نقدی ممکن است در نگاه اول بازاری را در ذهن تداعی کند که با پول نقد کار میکند و معاملات در آن اسکناسمحور هستند؛ اما مفهوم بازار نقدی یا بازار اسپات در دنیای اقتصاد اندکی گستردهتر است و لزوماً به مبادلاتِ با پول نقد اشاره ندارد. در حقیقت محور اصلی بازار نقدی، در لحظه بودن پرداختها و تسویهها است و داد و ستد در آن، بر مبنای ارزش لحظهای واحدهای مبادلهای انجام میشود. با این تعریف ساده و کوتاه حتماً تا الان متوجه شدهاید که این بازار به بازارهایی نظیر بورس و فرابورس اشاره دارد. در این مطلب میخواهیم بررسی کنیم که بازار نقدی دقیقاً چیست و چه ویژگیها و انواعی دارد. همچنین به چگونگی سازوکار انجام معاملات در آن نیز اشاره خواهیم داشت.
بازار نقدی (بازار اسپات) چیست؟
بازار نقدی یا بازار اسپات (Spot Market) در زبان فارسی با معادلهای دیگری مثل بازار فیزیکی، بازار نقطهای و بازار مایع یا بازار نقدینگی نیز مورد اشاره قرار میگیرد. این بازار یکی از انواع بازار مالی است که در آن کالا یا ابزارهای مالی خرید و فروش میشود. این معامله با توجه به مقررات محلی که برای تحویل فوری تصویب شده است، انجام میشود. علاوه بر کالا، انواع ارز هم در این بازار مبادله میشود.
اما چرا به این بازار، بازار نقطهای گفته میشود؟ چون معاملات این بازار در یک نقطه خاص از زمان انجام میشود و کالا یا ابزار مالی در همان لحظه تحویل داده میشوند. مراحل تسویه مالی میان خریدار و فروشنده نیز در همان لحظه انجام میشود. البته فرایند و زمان واریز مبلغ حاصل از فروش به حساب فروشنده، بر اساس قوانین هر کشور و بازار مربوطه متفاوت است.
ممکن است مبلغ معامله طی مدت زمان یک تا دو روز واریز شود، اما مبنای محاسبهی ارزش آن، قیمت کالا یا ابزار مالی در همان لحظهی انجام معامله است. باید به این مسئله توجه کرد که مبلغ حاصل از معامله، همان لحظه به حساب کارگزاری شخص فروشنده منتقل خواهد شد و فروشنده میتواند در همان لحظه با این مبلغ خرید و فروش انجام دهد؛ اما برای انتقال وجه به حساب شخصی، باید مدتی صبر کند. این مسئله در تمام بازارهای مالی وجود دارد و تفاوتهای موجود، ناشی از تفاوت قوانین بازار سرمایه در مناطق مختلف دنیاست.
مبلغی که در یک معامله در بازار نقدی جابهجا میشود، مبلغ نقطهای نام دارد. این بازار در برابر بازار آتی قرار میگیرد که در آن، انجام معامله در زمانی معین در آینده صورت میگیرد. مثلا برخی از کالاها مانند نفت خام، با قیمتهای خالص در زمان فعلی به فروش میروند اما تحویل دارایی در آینده صورت میگیرد.
ویژگی بازارهای نقدی چیست؟
از ویژگیهایی که بازارهای نقدی یا بازار اسپات را از سایر بازارهای مالی دنیای تجارت و اقتصاد متمایز میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تحویل ابزارهای مالی در این بازار بدون وقفه و در لحظه انجام میشود. یعنی برخلاف بازارهای آتی، این مسئله به آینده موکول نخواهد شد.
- قیمتی که طرفین توافق میکنند در آن معامله کنند، قیمت ابزار مالی موردنظر در هنگام خرید در بازار است. این قیمت، نرخ نقطهای نام دارد و با همین نرخ است که تسویه حساب انجام میشود.
- انتقال وجه میان خریدار و فروشنده به صورت لحظهای انجام میشود اما واریز مبلغ به حساب شخصی فروشنده با توجه به کارگزاری و بانکهای واسطه، ممکن است در زمانهای متفاوتی صورت گیرد.
معاملات در بازارهای نقدی چگونه انجام میشوند؟
گفتیم که در این بازارها، معاملات در قیمت نقطهای انجام میشوند. در واقع چیزی که قیمت را در این بازار شکل میدهد، عرضه و تقاضا است. هنگامی که مبلغ درخواستی خریدار و فروشنده با هم تطبیق پیدا میکند و فروشنده حجم معامله موردنظر خریدار را پوشش میدهد، معامله در قیمت آن لحظه از بازار (قیمت آن نقطه از بازار) بسته میشود. به این فرایند اصطلاحا مچینگ قیمت میگویند.
بیشتر بخوانید
انواع بازارهای نقدی
بازارهای نقدی را به طور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ یکی بازار تبادل یا همان بورس و دیگری بازار داد و ستد بیرون از بورس (Over-the-counter). اما تعریف و کارکرد این دو گونهی بازار نقدی در چیست؟
بازار نقدی بورس
بازار بورس به عنوان یک بازار نقدی متمرکز در نظر گرفته میشود. در این بازار، فعالان با توجه به قیمتهای نقطهای به خرید و فروش میپردازند. در واقع با همین خرید و فروشها، میزان عرضه و تقاضا مشخص میشود. در نتیجه، عرضه و تقاضای موجود در بازار، قیمت هر سهم را در هر لحظه دستخوش تغییر میکند. بر همین مبنا است که در بازارهای بورس، شاهد تغییر قیمت روزانه سهام هستیم.
به این نکته توجه کنید که در بازار مبادلات نقدی، کالا هم میتوان مبادله کرد. سرمایهگذارانی که دست به این معاملات میزنند، در تغییر قیمت نقطهای کالا اثر میگذارند. این کالاها تعریف بازارهای مالی شامل طلا، نقره و یا دیگر کالاها هستند. با دقت در نمودار قیمت طلا میتوان به آسانی دریافت که عرضه و تقاضا از عوامل موثر تغییر و جابجایی قیمت است.
داد و ستد بیرون از بورس یا OTC
در برگردان اصطلاح Over-the-counter یا OTC، میتوان از فرابورس استفاده کرد اما باید توجه داشته باشید که این فرابورس با بازار فرابورسی که در ایران میشناسیم متمایز است. در این گونه از بازار نقدی، فروشنده و سرمایهگذار به صورت مستقیم و بدون هیچگونه نظارتی از جانب یک بورس با یکدیگر وارد معامله میشوند. این معامله در محیطی مشخص و معین صورت نمیپذیرد. آنچه در این میان حائز اهمیت است، تعیین قیمت بر اساس توافق میان طرفین است، نه بر اساس میزان عرضه و تقاضا و نظارت مراجع بورسی.
در داد و ستد بیرون از بورس، قیمت را میتوان بر اساس قیمت همان لحظه (نقطهای) و یا بر اساس یک تاریخ معین در آینده در نظر گرفت، چرا که امری است توافقی. به نوعی میتوان گفت که در این بازار، شرایط استاندارد نیست؛ زیرا معامله با توافق طرفین انجام میشود و به همین دلیل شرایط با نظر طرفین میتواند تغییر کند. به همین دلیل نیز برخی به این بازار، بازار تاریک (Dark Market) میگویند. با این وجود همچنان این معاملات نیز مانند بازار بورس، به صورت نقطهای انجام میشوند و در نقطه مقابل بازارهای آتی قرار میگیرند؛ زیرا تعیین قیمت در بازار معاملات آتی توافقی نیست و از اصول معینی استفاده میشود.
بیشتر بخوانید
مزایا و معایب بازار نقدی چیست؟
بازار نقدی نیز مانند هر بستر مالی دیگری، هم مزایایی دارد و هم معایبی در آن به چشم میخورد. در ادامه چند نمونه از این مزایا و معایب را خلاصه کردهایم.
مزایای بازار نقدی
- معامله در این بازار، راحتتر است. چرا که قیمتها به صورت شفاف در دسترس همگان قرار میگیرد. به این ترتیب هیچ ابهام یا مشکلی در این معاملات -نه برای خریدار و نه برای فروشنده- وجود نخواهد داشت.
- فعالان بازار نقدی میتوانند تا زمانی که سهام بهتری را برای سرمایهگذاری پیدا کنند، سهام خریداریشده را نزد خود نگهداری کنند.
- در این بازار کمتر شاهد سرمایهگذاریهای بزرگ هستیم. چرا که تعهدی مبنی بر حداقل مبلغ برای سرمایهگذاری وجود ندارد. به این ترتیب محدودیتی از این منظر پیش نمیآید و فرد میتواند با توجه به نیازش، حداقل مبلغ سرمایهگذاریاش را تعیین کند.
معایب بازار نقدی
- معاملات در بازار نقدی به سبب ماهیت تعیین قیمت در آن که به صورت لحظهای و متأثر از متغیرهای جانبی است، همواره با ریسکهای زیادی همراه میشود.
بیشتر بخوانید
چه انواعی از معاملات در بازارهای نقدی انجام میشود؟
بیشتر کالاهای ارزشمند را میتوان در بازار نقدی معامله کرد. به عنوان مثال طلا در بازار نقدی طلا، نقره در بازار نقدی نقره و مس در بازار نقدی مس و سهام در بازار بورس قابل معامله هستند. به علاوه امکان عرضه و خرید و فروش ارزهای موجود در بازار نیز در چنین بازاری وجود دارد. هرچند لازم است این موضوع را مدنظر داشته باشیم که شرایط و نحوهی معامله در هر یک از این بازارها متفاوت است.
تفاوت بازار تعریف بازارهای مالی نقدی با بازار مشتقه چیست؟
با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، میتوان گفت که بازار نقدی بستری است که در آن ابزارهای مالی همچون کالا و یا سایر اوراق بهادار، بلافاصله معامله میشوند. البته باید به این نکته توجه کرد که در پارهای از موارد و در خصوص برخی از کالاها در بازار نقدی، ممکن است معامله بر اساس قیمت جاری انجام شود، اما کالا طی یک ماه یا در زمانی کوتاهتر تحویل داده شود. این در حالی است که در بازار مشتقه یا آتی، معامله در زمان حال انجام میشود؛ اما تحویل دارایی به موعد مشخصی در آینده موکول میشود.
در بازارهای آتی، طرفین بر سر معاملهی کالایی مشخص در آینده توافق میکنند. آنها قیمت معامله را نیز مشخص میکنند. به این ترتیب پرداخت پول و دریافت کالا در آینده رخ میدهد. اما در بازار نقدی یا اسپات، معاملات بر اساس قیمت جاری و در زمان حال صورت میگیرد.
همچنین قیمت یک کالای خاص در بازار نقدی معمولا کمتر از بازار آتی است. این امر به این خاطر است که هزینههای حملونقل، انبارداری و همچنین بیمه تا زمان تحویل کالا، محاسبه میشود.
جمعبندی
بازار نقدی -یا همان بازار اسپات- به بازاری گفته میشود که در آن معاملاتی نظیر خرید و فروش کالا و اوراق بهادار در لحظه انجام میشود. در این بازارها مبادله کالا و پول در یک زمان واحد انجام میشود. اما در بازار آتی تحویل کالا در تاریخ مشخصی در آینده انجام میشود. بازار نقدی را با نام بازار نقطهای نیز میشناسند؛ چرا که قیمت و ارزش معاملات در این بازارها در هر نقطهی مشخصی از زمان، متغیر است. لازم به ذکر است که معاملات بازار نقدی را میتوان در بورس یا فرابورس انجام داد. اما معاملات آتی در بازارهای آتی و مشتقه ایجاد انجام میشوند.
مفهوم قوی سیاه در بازارهای مالی چیست؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
مفهوم قوی سیاه که در انگلیسی به آن (Black Swan) گفته میشود به واقعهای اشاره دارد که پیش بینی آن به خاطر نادر بودنش کار سختی است و البته اگر اتفاق بیافتد عواقب فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.
این واژه برای اولین بار از قلب وال استریت پرهیاهو و از یک نویسنده و تاجر و البته یک اقتصاد دان پیشگو شنیده شد. مفهوم قوی سیاه که در انگلیسی به آن (Black Swan) تعریف بازارهای مالی گفته میشود به واقعهای اشاره دارد که پیش بینی آن به خاطر نادر بودن آن کار سختی است و البته اگر اتفاق بیافتد عواقب فاجعه باری را به همراه خواهد داشت. با این که رویداد الگوی قوی سیاه بسیار نادر است اما باید همیشه و در تمام محاسبههایی که میشود در نظر داشت تا در صورت رخ دادن بتوان در مقابلش ایستادگی لازم را انجام داد. سال ۲۰۰۸، سالی بود که این مفهوم در یک کتاب مدیریت مالی تعریف شد و راه به جهان آکادمیک نیز باز کرد. این مفهوم ابعاد مختلفی در بازارهای مالی دارد که به معرفی آنها خواهیم پرداخت.
ظهور الگوی قوی سیاه در 2008
اولین بارکه این واژه مانند یک موجود منحوس یا یک مرض بر جامعه بشری سایه میافکند در پی بحران مالی پدیدار شد. البته باید در نظر داشت که مفهوم قوی سیاه مانند مفهوم طلاق میماند. با این که عمل طلاق در میان زوجین یک عمل کراهتبار است و باید تا آن جا که میتوان از آن جلوگیری کرد اما گاهی که دیگر کار از کار گذشته، این عمل میتواند نجات بخش باشد و از حوادث شوم آینده که ممکن است در صورت با هم بودن بین مرد و زن اتفاق بیافتد جلوگیری کند. الگوی قوی سیاه نیز چنین کاری را در بازارهای مالی انجام میدهد؛ به این معنی که اگر یک سیستم، نهاد و یا هر سازمان معیوبی وجود دارد، بهتر است قبل از این که در آینده دچار رویدادهای فاجعه بار قوی سیاه در بازارهای سرمایه شود به آن اجازه بدهیم تا شکست بخورد.
سه مشخصه قوی سیاه
اول؛ بسیار غیر قابل پیش بینی است؛ به طوری که فراتر از حد انتظار هست و میتوان آن را گونهای نادر نام برد و احتمال روی دادن آن را کاملا نامعلوم دانست. دوم؛ بعد از رخ داد قوی سیاه، اثری فاجعه بار و تقریبا غیر قابل جبران به جا میگذارد. سوم؛ اما با همه غیر تعریف بازارهای مالی قابل پیش بینی بودنش، در زمان رویداد آن قدر واضح قابل تشریح است که انگار میتوانستیم آن را از مدتها قبل پیش بینی کنیم.
ویژگی اول، غیر منتظره بودن الگوی قوی سیاه
بارها با فجایع اقتصادی در بازارهای مالی مواجه شدهایم و بارها هم این جمله را از سیاستگذاران اقتصادی شنیدهایم که اصلا انتظار وقوع بحران را نداشتهاند. یکی از ویژگیهای قوی سیاه این تعریف بازارهای مالی است که به صورت غیر منتظره اتفاق بیافتد. اما این که قوی سیاه یک رخداد غیر منتظره است برای بسیاری از استادان علم اقتصاد اصلا جای تعجب ندارد. به عنوان مثال در دوران مختلف مانند سال 2008 جهان دچار یک رکود بزرگ شد و نرخ بیکاری در کوتاهترین زمان ممکن به دو برابر درصد خودش رسید.
ویژگی دوم، تاثیر اقتصادی بزرگ
بسیاری از افراد هر رخدادی را با مفهوم قوی سیاه اشتباه میگیرند. یکی از ویژگیهای متمایز کننده قوی سیاه از دیگر فجایع اقتصادی این است که این رخداد ابعاد بسیار بزرگی دارد و تقریبا روی تمام بازارهای مالی و شرایط اقتصادی تاثیر میگذارد. در بالا این مثال را آوردیم که در سال 2008 شاهد یک رکود جهانی بودیم. اما لازم به ذکر است که این رکود از مسکن گرفته تا افت شدید بازارهای دیگر و افزایش نرخ بیکاری را به همراه داشته است. این تاثیر بزرگ به واسطه ظهور قوی سیاه است.
ویژگی سوم، قابل پیش بینی بودن
اما ویژگی آخر قوی سیاه که کمی ما را دلگرم میکند و این امید را به ما میدهد که میتوانیم با مطالعه رخدادهای فاجعه بار گذشته قوی سیاه تا حدی زمان وقوع آن را بشناسیم قابل پیش بینی بودن آن است. اما این قابل پیش بینی بودن نیاز به مطالعه و بحث دارد. به عنوان مثال سیاستهای ضعیف در وام دهی و بی توجهای به کم اعتبار بودن وام گیرندگان کلان یکی از علائمی است که باعث ظاهر شدن قوی سیاه شده بود. از طرفی، قراردادهای مبهم زیادی که بسته میشود و نقطه شروع و انتهای آنها هم معلوم نیست میتواند از بزرگترین عوامل قابل پیش بینی الگوی قوی سیاه باشد.
آیا ابزاری است که بتوان قوی سیاه در بازار سرمایه را تشخیص داد؟
متاسفانه باید گفت که برای تشخیص الگوی قوی سیاه، راهکارهای معرفی شده کاربردی ندارند. بسیاری سعی میکنند با استفاده از نمونههای گذشته و با مرور گزارشات از این واقعه در دهههای پیشین به پیش بینی الگوی قوی سیاه بپردازند اما باز به خاطر نادر بودن این اتفاق، این کار هم فایده چندانی تا به امروز نداشته است. اما موضوعی که بیش از غیر قابل پیش بینی بودن باعث میشود افراد از حضور قوی سیاه در بازار سرمایه باخبر نشوند این است انسان بالطبع به دانستن عواقب فاجعه بار و فکر کردن به خانه آخر علاقهای ندارد.
چند نمونه از رویدادهای الگوی قوی سیاه
یکی از نمونهها از الگوی قوی سیاه در سال ۲۰۰۸ در زیمباوه اتفاق افتاد که نرخ تورم کل به بیشتر از ۷۹٫۵ درصد رسید و به عنوان فاجعه بار ترین تورم در قرن بیست رکورد شکنی کرد. از دیگر نمونهها در همین سال میتوان به سقوط مالی بازار مسکن ایالات متحده آمریکا اشاره کرد که با وسعت بسیار زیادی که داشت تنها افراد کمی وقوع آن را پیش بینی کرده بودند.
مفهوم قوی سیاه که در انگلیسی به آن (Black Swan) گفته میشود به واقعهای اشاره دارد که پیش بینی آن به خاطر نادر بودنش کار سختی است و البته اگر اتفاق بیافتد عواقب فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.
ویژگی اول، غیر منتظره بودن الگوی قوی سیاه. دوم، تاثیر اقتصادی بزرگ و سومین ویژگی قابل پیش بینی بودن آن است.
مفاهیم: بازار سرمایه چیست؟
همشهری آنلاین: بازار سرمایه یکی از ارکان مهم اقتصاد در جامعه است که از آن به عنوان دماسنج اقتصاد یاد می شود.
شما تا به حال تا چه حد با این بازار آشنایی داشتید؟ آیا در این بازار سرمایه گذاری کرده اید؟
ما برای اینکه شما را بیشتر با این بازار آشنا کنیم شماری از اصطلاحات رایج در بورس را برای شما گردآوری کردهایم.
بازار پول (money market): در این بازار ارتباط بین سرمایه گذار و سرمایه پذیر کمتر از یک سال است و سرمایه پذیر ملزم است که وجوه سرمایه گذار پیش از گذشت یک سال برگشت دهد.
بازار سرمایه (capital market):
در این بازار ارتباط میان سرمایه گذار و سرمایه پذیر بیش از یک سال است و بر عکس بازار پول، سرمایه پذیر ملزم به عودت وجوه نیست.
در معمول ترین تقسیم بندی، بازار سرمایه به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
بازار اولیه (primary market): بازاری است که در هنگام انتشار اوراق قرضه یا سهام شرکت ها به وجود می آید. بانک های سرمایه گذار خالق و به وجود آورنده بازارهای اولیه محسوب می شوند و اوراق بهادار را پیش از انتشار قیمت گذاری می کنند و سپس می فروشند.
بازار ثانویه (secondary market): بازار ثانویه محل داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه است. حجم معاملات در این بازار، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است. در این بازار تغییرات قیمت ها شکل می گیرد و اوراق بهادار، بارها و بارها در آن داد و ستد می شود.
بورس اوراقی بهادار تهران به عنوان بازار ثانویه عمل می کند و سهام و اوراق مشارکت در این بازار خرید و فروش می شود.در این بازار عرضه اولیه شرکت ها هم صورت می گیرد، بنابراین مکانیسم یک بازار اولیه را نیز دارد.
بازار خارج از بورس (over the counter market) (otc): در این بازار که خارج از سیستم بورس است، سهام شرکت های شناخته شده و اوراق قرضه خرید و فروش می شود. در واقع گروهی از موسسات سرمایه گذاری، مانند بانک های سرمایه گذاری، پدید آورنده چنین بازارهایی هستند.
بازارهای سرمایه بر اساس نوع شی مورد معامله نیز تقسیم بندی می شوند:
بورس اوراق بهادار: در این بازار، انواع اوراق بهادار معامله می شوند. نمونه این بازار، بورس اوراق بهادار تهران (TSE)، بورس اوراق بهادار تورنتو (TSE) و بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) است.
بورس فلزات: در این بازار انواع فلزات شناخته شده با مشخصات معین و با ابزارهای متنوع مالی معامله می شوند. بورس فلزات تهران در نیمه دوم سال 1382 افتتاح شد. معروفترین بازار فلزات دنیا، بورس فلزات لندن(LME) است که فلزاتی چون آهن، آلومینیوم و روی در آن داد و ستد می شود.
بورس کالای کشاورزی: در این بازار انواع محصولات کشاورزی، با ابزارهای جدید مالی، داد و ستد می شود. این بازار از قدیمیترین بورس های دنیا محسوب می شود. بورس شیکاگو (CBOT) را می توان شاخص ترین نمونه این بازار عنوان کرد.
دیدگاه شما