نسبتهای اهرمی چیست؟
احمد امیری/ حسابرس میزان وجوهی را که شرکت از راه گرفتن وام تامین کرده است بهوسیله نسبتهای بدهی یا اهرمی نشان میدهند. این نسبتها دو دسته هستند. یک دسته به بخش بدهیها و حقوق صاحبان سهام (مندرج در صورت وضعیت مالی) مربوط است و میزان منابعی را که شرکت از راه گرفتن وام تامین کرده است (و نه از محل منابعی که سهامداران شرکت تامین میکنند) نشان میدهد از جمله نسبت بدهی. دسته دوم توان شرکت در ایجاد سود کافی برای پرداخت بهره یا پوشش هزینهها است.
این نسبتها برای اعطاکنندگان اعتبار بلندمدت، اهمیت دارند زیرا آنها علاقهمند هستند که منابع مالی خود را در اختیار واحدی انتفاعی قرار دهند و در مقابل به طور مداوم، بهره دریافت کنند. این نسبتها مورد توجه سهامداران نیز قرار دارد، زیرا علاقهمندند که موجبات حفظ سرمایه آنها فراهم شود. از دیدگاه آنان، قبول مخاطرات بلندمدت باید با بازده بالاتری توام باشد.
الف)نسبت بدهی: این نسبت که از تقسیم کل بدهی برکل دارایی بهدست میآید، نشاندهنده درصد وجوهی است که بهوسیله بدهی تامین شدهاند. اعتباردهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح میدهند. زیرا در صورت بالابودن، ریسک مالی شرکت نیز بالا است.
ب) نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام بهدست میآید و هر چه این نسبت بیشتر باشد میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت بیشتر خواهد بود. اگر این شرکت بخواهد در آینده مجددا قرض بگیرد وامدهندگان یا به او قرض نمیدهند یا به قرض دادن با نرخ بهره بالا تمایل دارند. نسبتهای اهرمی از اهمیت بالایی برای اعتباردهندگان (به عنوان مثال، بانکها) برخوردار هستند. چرا که این نسبتها توانایی شرکت در تعهد به دیون خود (به عنوان مثال، پرداخت قسط وام) را نشان میدهد. از طرف دیگر این نسبتها برای سهامداران بنگاه نیز حائز اهمیت است. بالا بودن بیش از حد نسبتهای اهرمی، ریسک و هزینه مالی زیادی به بنگاه تحمیل میکند، از یکسو افزایش هزینههای مالی باعث کاهش قابل توجه سود خالص میشود و از سوی دیگر ممکن است بنگاه نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند و این امر موجب ورشکستگی بنگاه شود. حال که اهمیت این نسبتها به طور اجمالی بیان شد، نسبتهای مهم این دسته معرفی و برحسب اطلاعات صورتهای مالی شرکت X محاسبه خواهد شد.
نسبت اهرمی چیست و انواع آن
یکی از مفاهیم مهم و موثر در تحلیل بنیادی که ممکن است نام آن را شنیده باشید، نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری) میباشد. به زبانی ساده نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری)، توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات میان مدت و بلند مدت است و در واقع سطح منابع مالی شرکت برای بازپرداخت حقوق صاحبان سهام و بدهیها را تجزیه و تحلیل میکند. در ادامه با ما همراه باشید.
نسبتهای اهرمی چیست؟
نسبتهای اهرمی در واقع شاخصی برای سنجش توانایی بازپرداخت بدهیهای شرکت در زمان سررسیدشان میباشد. از نسبتهای اهرمی در بازار بورس به نام نسبتهای سرمایهگذاری نیز یاد شده است. با بررسی نسبتهای اهرمی هر شرکت میتوان به نحوه تأمین بدهیها و استراتژیهای مالی شرکت پی برد.
نسبتهای اهرمی چه اهمیتی دارند؟
بررسی نسبتهای اهرمی یا نسبتهای سرمایهگذاری از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است و تحلیلگران بنیادی همواره به این نسبتها توجه ویژهای دارند. به طور خلاصه اهمیت نسبتهای اهرمی از ۴ بعد قابل بررسی است :
- از آنجایی که مقدار ثروتی که سهامداران برای شرکت تأمین میکنند، با تجزیه و تحلیل نسبتهای اهرمی مشخص میشود، این نسبتها از منظر اعتبار دهندگان به آن شرکت اهمیت زیادی پیدا میکند.
- از آنجایی که با بررسی نسبتهای اهرمی مشخص میشود که آیا مقدار درآمد شرکت برای پرداخت مخارج مالی مثل هزینههای بهره و مخارج ثابت کافی است یا خیر، این نسبتها برای سرمایهگذاران بازار بورس اهمیت ویژهای دارند.
- در شرایطی که شرکت فعال در بازار بورس، استراتژیهای مالی مناسبی برای سرمایه گذاری اتخاذ کند و سود سرمایهگذاری شرکت از مخارج و هزینهها بیشتر شود، نیاز شرکت به کمک گرفتن از منابع مالی خارجی را کاهش میدهد که عامل بسیار مهمی در بازار بورس میباشد.
- با بررسی نسبتهای اهرمی می¬توان متوجه این شد که در دوران رشد یا رکود اقتصادی، میزان سودآوری شرکت در چه حالتی قرار خواهد داشت.
انواع نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری)
نسبتهای اهرمی بر اساس فرمولهایی که دارند به ۸ دسته مجزا از هم تقسیم میشوند.
نسبت بدهی
اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلندمدت در تأمین کل داراییهای شرکت با تحلیل و بررسی نسبت بدهی نشان داده میشود. نسبت بدهی مشخص میکند که چه مقدار از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تأمین میشوند. اگر نسبت بدهی بالا باشد به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز، از منابع مالی خارج از شرکت استفاده میکند. به همین دلیل وامدهندگانی همچون بانکها نسبت بدهی کمتر را ترجیح میدهند زیرا با افزایش نسبت بدهی، ریسک سرمایهگذاری شرکت افزایش میآبد. با توجه به توضیحات داده شده میتوان به این نتیجه رسید که نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت میباشد.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
برای محاسبه نسبت بدهی باید ابتدا بدهیهای شرکت را جمع کرده و مجموع آنها را بر مجموع داراییهای تقسیم کنید. میتوانید برای داشتن درصد نسبت بدهی، عدد بدست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
در نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه مشخص میشود که چه میزان از ارزش ویژه شرکت به خرید داراییهای ثابت تخصیص داده شده است. برای محاسبه این نسبت باید جمع داراییهای ثابت شرکت مورد نظرتان را به ارزش ویژه آن تقسیم کنید. لازم به ذکر است که ارزش ویژه شرکت برابر است با تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن. بالا بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش زیادی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. بنابراین نقدینگی شرکت پایین است و احتمالا قدرت بازپرداخت بدهی های جاری را نخواهد داشت. درنتیجه شرکتها تلاش میکنند تا نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه را پایین نگه دارند.
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
با استفاده از نسبت کل بدهی به ارزش ویژه، بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران یا اعتباردهندگان در برابر صاحبان سهام شرکت امکان پذیر میشود و میتوانید با این نسبت قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان متوجه شوید. برای محاسبه این نسبت میبایست مجموع بدهیهای شرکت ( قدرت بستانکاران) را بر ارزش ویژه شرکت (قدرت صاحبان سهام) تقسیم کنید. ازآنجاییکه بالا بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی بیشتری را در بردارد، اعتباردهندگان ترجیح میدهند این نسبت مقادیر کمتری داشته باشد. هر چه تامین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام نیز زیاد میشود. برای مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۳ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین داراییهای مورد نیاز خود، ۳ برابر بیشتر از منابع خارجی استفاده میکند.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
همانطور که از نام نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه پیداست، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت با ارزش ویژه را بررسی میکند. از تقسیم مجموع بدهیهای شرکت بر ارزش ویژه، نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه بدست میآید. نکته قابل توجه در تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه این است که بدهیهای جاری یاکوتاه مدت، از محل داراییهای جاری آن تأمین میشوند. در نتیجه پایین بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشاندهنده پایین بودن بدهیهای جاری است و این میتواند باعث افزایش قدرت اهرمی این بخش از بدهیها شود. بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، نیاز شرکت به بازنگری در ساختار سرمایهگذاری را نشان میدهد.
نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
ارتباط بین بدهیهای بلندمدت ( با سر رسید بیشتر از یک سال ) با ارزش ویژه، در این نسبت مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. اگر مجموع بدهیهای بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنید، این نسبت بدست میآید. برای بیان درصدی از این نسبت، لازم است عدد به دست آمده را در پایان در عدد ۱۰۰ ضرب کنید.
نسبت مالکانه
یکی دیگر از نسبتهای اهرمی که در تحلیل بنیادی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد، نسبت مالکانه است که بیان میکند چه نسبتهای اهرمی چیست؟ مقدار از داراییهای شرکت به سهامداران تعلق دارد. اهمیت سهامداران در تأمین داراییهای شرکت، در این نسبت نشان داده میشود. از حاصل تقسیم ارزش ویژه شرکت مورد نظر و کل دارایی شرکت، نسبت مالکانه بهدست میآید. هر چه نسبت مالکانه شرکت کمتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت نسبت به تعهدات خود پایبند نبوده است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشاندهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمیکند و به تعهدات خود پایبندتر است. اگر نسبت مالکانه پایین باشد میتوان اینگونه برداشت کرد که شرکت بخش بزرگی از سرمایه را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر ریسک مالی بالایی را به دنبال دارد.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها
به منظور ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت از این نسبت استفاده میشود. نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها نشاندهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وامها و اعتباراتی است که توسط شرکت دریافت شده است. برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهیهای شرکت تقسیم کنید. بالا بودن این نسبت آسیبپذیری شرکت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی را کاهش میدهد.
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت
یکی از فاکتورهای مهم در تأمین مالی برای خرید داراییهای ثابت، نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت است. پایین بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش کوچکی از داراییهای ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تامین میشود و ساختار مالی شرکت در شرایط سخت، به مشکل برخواهد خورد. بنابراین سرمایهگذاران شرکتها و نمادهایی که نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت بالاتری دارند را ترجیح میدهند. فرمول نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت به شکل زیر و به صورت درصد نمایش داده میشود.
جمعبندی
نسبتهای اهرمی یا سرمایهگذاری در واقع منعکسکننده قدرت شرکت فعال در بورس در بازپرداخت بدهیهای بلند و میان مدت است که میزان منابع مالی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد. با بررسی ۸ نسبت ذکر شده در این مقاله که تحت عنوان نسبتهای اهرمی شناخته میشوند، سرمایهگذاران میتوانند به استحکام ساختار مالی شرکت مورد نظر در شرایط دشوار اقتصادی پی ببرند.
نسبت های سرمایهگذاری (اهرمی) چیست؟
نسبتهای اهرمی که به آنها نسبتهای سرمایهگذاری هم گفته میشود، منعکسکننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میانمدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهیها و حقوق صاحبان سهام را بررسی میکند.
در حقیقت تحلیلگران برای بررسی توان بازپرداخت بدهیهای شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبتها استفاده میکنند. این نسبتها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان میدهد. از آن جمله میتوان به وجوهی که توسط سهامداران تأمین میشود یا وجوهی که از طریق وام به دست میآید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبتها میتوان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهیهای خود به تأمین مالی اضافی میپردازد یا تلاش میکند سررسید بدهیها را تمدید نماید.
نسبتهای اهرمی چه اهمیتی دارند؟
ازآنجاکه نسبتهای اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهیها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهیها میپردازد، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. ازجمله عواملی که سبب توجه تحلیلگران به این گروه از نسبتها شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- با توجه به اینکه این نسبتها میزان سرمایهای که توسط سهامداران تأمینشده را مورد ارزیابی قرار میدهد، ازنظر اعتباردهندگان به شرکت، حائز اهمیت است.
- ازآنجاکه این نسبتها کافی بودن درآمد شرکت(فروش) را برای پوشش هزینههای بدهی ازجمله هزینه بهره و سایر هزینههای ثابت مالی ، بررسی میکند موردتوجه سهامداران اصلی است.
- درصورتیکه شرکت سرمایهگذاریهای مطلوبی نسبتهای اهرمی چیست؟ از محل بدهیهای خود و بازده این سرمایهگذاریها از هزینه بهره شرکت بیشتر باشد، میتوان گفت فعالیتهای شرکت سبب افزایش ثروت سهامداران شده است.
- با بررسی ساختار سرمایه شرکت و تعیین میزان بدهی آن، میتوان گفت در زمان رکود یا رشد اقتصادی وضعیت سودآوری شرکت چگونه است. بهعنوان مثال شرکتی که بدهی کمتری در ساختار سرمایه دارد، در زمان رکود زیان کمتر و در زمان رونق نیز سود کمتری خواهد داشت.
انواع نسبت های اهرمی
برخی از مهمترین انواع نسبتهای اهرمی عبارتاند از:
- نسبت بدهی
- نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام
- نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییهای ثابت
- نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
- نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
- نسبت مالکانه
۱-نسبت بدهی
نسبت بدهی نشاندهنده اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلندمدت در تأمین کل داراییهای شرکت است و بیان میکند چه میزان از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تأمین شده است.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
برای محاسبه این نسبت کافی است مجموع بدهیهای شرکت را بر مجموع داراییهای آن تقسیم کنیم. بهمنظور بیان این نسبت بهصورت درصد، عدد بهدست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی
نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهرهمند میشود. درنتیجه بستانکاران و وامدهندگان مثل بانکها ترجیح میدهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را بههمراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب میشود.
۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
این نسبت نشان میدهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید داراییهای ثابت شده است.
نحوه محاسبه نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت، مجموع داراییهای ثابت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم میکنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.
۳-نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت میپردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان میدهد.
نحوه محاسبه نسبت بدهی به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت مجموع بدهیهای شرکت که نشاندهنده قدرت بستانکاران است را بر ارزش ویژه آن که نشاندهنده قدرت صاحبان سهام است، تقسیم میکنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی به ارزش ویژه
ازآنجاییکه پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام و اعتباردهندگان ترجیح میدهند این گروه از نسبتها مقادیر کمتری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، بهدنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.
بهعنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین داراییهای مورد نیاز خود، ۲ برابر بیشتر از منابع خارجی استفاده کرده است. بالا بودن این نسبت به معنای بیشتر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.
۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همانطور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان میکند.
نحوه محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای جاری شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
_ ازآنجاییکه بدهیهای جاری(کوتاهمدت) شرکت از محل داراییهای جاری آن تأمین میشوند، این دسته از بدهیها میتوانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای جاری از داراییهای جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهیهای کوتاهمدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت میشود.
_ بدهیهای کوتاهمدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهیها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشاندهنده بالا بودن بدهیهای جاری است و این موضوع میتواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهیها شود.
_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشاندهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.
۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
این نسبت ارتباط بین بدهیهای بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی میکند.
نحوه محاسبه نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم. این نسبت معمولاً بهصورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد بهدستآمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
۶-نسبت مالکانه
نسبت مالکانه بیان میکند چه میزان از داراییهای شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت بهصورت درصد بیان شده و نشاندهنده اهمیت سهامداران در تأمین داراییهای شرکت است.
نحوه محاسبه نسبت مالکانه
برای محاسبه این نسبت باید ارزش ویژه شرکت را در مقابل کل داراییهای آن قرار دهیم. به این منظور ارزش ویژه را بر مجموع داراییهای شرکت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
تجزیه و تحلیل نسبت مالکانه
هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشاندهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمیکند.
نسبت مالکانه پایین میتواند نشاندهنده این باشد که شرکت بخش عمدهای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.
۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها:
این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشاندهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وامها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.
برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهیهای شرکت تقسیم کنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها
بالا بودن این نسبت نشاندهنده حقوق بیشتر سهامداران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام بهکل بدهیها، آسیبپذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش میدهد.
۸-نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید داراییهای ثابت نشان میدهد. لازم به ذکر است این نسبت بهصورت درصد بیان میشود.
نحوه محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای ثابت
برای محاسبه این نسبت باید مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را بر مجموع داراییهای ثابت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب نماییم.
بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده داراییهای ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمینشده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکمتری دارد.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم نسبتهای اهرمی چیست؟ نسبتهای اهرمی چیست؟ چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و نسبتهای اهرمی چیست؟ حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
شاخص leverage Ratio چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص leverage Ratio یا نسبت اهرمی، یکی از شاخصهای اندازهگیری در بازارهای اقتصادی است که به بررسی میزان بدهی یک شرکت یا توانایی آن برای انجام تعهدات مالی خود میپردازد. مقوله نسبت اهرمی بسیار مهم است؛ زیرا شرکتها برای تأمین بودجه عملیاتی خود به ترکیبی از میزان موجودی در حساب (equity) و بدهی متکی هستند و دانستن میزان بدهی یک شرکت در ارزیابی اینکه آیا میتواند بدهیهای خود را در زمان سررسید پرداخت کند یا نه مفید است.
شاخص leverage Ratio حاوی چه اطلاعاتی است؟
بدهی بیشازحد میتواند برای یک شرکت و سرمایهگذاران آن خطرناک باشد؛ با این حال اگر نحوه فعالیت یک شرکت بهگونهای باشد که نرخ بازدهی بالاتری از نرخ بهره وامهای آن ایجاد کند، آنگاه میتوان به آینده شرکت امیدوار بود. افزایش میزان بدهی کنترلنشده میتواند به کاهش اعتبار و یا ورشکست از آن منجر شود.
از طرف دیگر، اگر نرخ بدهی شرکت بیشازاندازه کم باشد، احتمالاً نشانه فعالیت غلط مجموعه یا ناتوانی آن خواهد بود. نسبت اهرمی با نشاندادن نسبت بدهی به داراییها یا پول نقد، این سطح از ریسک را ارزیابی میکند.
یک نسبت اهرمی ممکن است برای اندازهگیری ترکیبی از هزینههای اجرایی شرکت استفاده شده تا مشخص شود چگونه تغییر در خروجی (فعالیت نهایی شرکت) بر درآمد آن تأثیر میگذارد. هزینههای ثابت و متغیر دو نوع هزینه عملیاتی هستند که با توجه به شرکت و صنعت، ترکیب آنها متفاوت خواهد بود.
انواع شاخص leverage Ratio
1- اهرم عملیاتی
نسبت اهرم عملیاتی به درصد یا نسبت هزینههای ثابت به هزینههای متغیر اشاره دارد. شرکتی که دارای اهرم عملیاتی بالایی است، بخش زیادی از هزینههای ثابت را در عملیات خود متحمل میشود و یک شرکت سرمایهبر است. تغییرات کوچک در حجم فروش به تغییر زیادی در سود و بازگشت سرمایه منجر میشود. زمانی که هزینههای ثابت با استفاده از درآمد شرکت پوشش داده نشود، شرایط شرکت، شرایط خوبی نخواهد بود.
نمونهای از یک کسب و کار سرمایهبر، شرکت خودروسازی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد بالا باشد (بیش از 50 درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی قابلتوجهی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد پایین باشد (کمتر از 20 درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی کمی است.
2- اهرم مالی
نسبت اهرم مالی به میزان تعهد یا بدهی که یک شرکت نسبتهای اهرمی چیست؟ برای تأمین مالی عملیات تجاری خود استفاده کرده یا خواهد کرد، اشاره دارد. استفاده از وجوه قرض گرفتهشده، بهجای وجوه سهام میتواند بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم را بهبود بخشد، مشروط بر اینکه افزایش سود شرکت بیشتر از سود پرداختی وامها باشد. استفاده بیشازحد از منابع مالی میتواند به نکول و ورشکستگی منجر شود. در ادامه به رایجترین نسبتهای اهرمی مالی اشاره میکنیم.
3- اهرم ترکیبی
نسبت اهرم ترکیبی، ترکیبی از اهرم عملیاتی و اهرم مالی است.
انواع نسبتهای اهرمی مالی
چندین نسبت اهرمی مختلف وجود دارد که توسط تحلیلگران بازار، سرمایهگذاران یا وامدهندگان استفاده میشود. برخی از مواردی که در مقایسه با بدهی در نظر گرفته میشوند، عبارتاند از: کل داراییها، کل حقوق صاحبان سهام، هزینههای عملیاتی و درآمد. در ادامه 5 مورد از نسبتهای اهرمی چیست؟ متداولترین نسبتهای اهرمی آورده شده است:
- نسبت بدهی به دارایی = کل داراییها/ کل بدهی
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی
- نسبت بدهی به سرمایه = (کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام)/ بدهی امروز
- نسبت بدهی به EBITDA = سود قبل از استهلاک و استهلاک مالیات بر بهره (EBITDA) / کل بدهی
- نسبت دارایی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام / کل داراییها
نسبت بدهی به کل موجودی حساب یا همان دارایی
شاید شناختهشدهترین نسبت اهرم مالی، نسبت بدهی به موجودی حساب باشد. این نسبت که بهصورت Debt-to-Equity (D/E) نشان داده میشود، از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
فرمول 1
برای مثال بدهی بلندمدت United Parcel Service برای سهماهه منتهی به دسامبر 2019، 21.8 میلیارد دلار بوده است. مجموع حقوق صاحبان سهام United Parcel Service برای پایان دسامبر 2019 3.3 میلیارد دلار بود. برای این شرکت، نسبت بدهی، 8.62 بوده است. نسبت بدهی بالا بهطورکلی نشان میدهد که یک شرکت در تأمین مالی رشد خود با مشکل روبهرو شده است و اگر با همین روند ادامه دهند، احتمال ورشکستگی شرکت افزایش خواهد یافت.
بهطور معمول، نسبت D/E بیشتر از 2.0 نشاندهنده سرمایهگذاری پر ریسکی است؛ با این حال این معیار میتواند با توجه به صنعت متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است برای درک بهتر دادهها، نسبتهای اهرمی یک شرکت را با عملکرد گذشته و با شرکتهایی که در همان صنعت فعالیت میکنند، مقایسه کنید.
نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام
این نسبت اهرمی مشابه با نسبت بدهی است، با این تفاوت که میزان بدهی با میزان دارایی شرکت در صورت، جایگزین میشود:
فرمول 2
برای مثال فرض کنید میسی (NYSE: M) داراییهایی به ارزش 19.85 میلیارد دلار دارد و حقوق صاحبان سهام آن 4.32 میلیارد دلار است؛ در این صورت ضریب برابری یا نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام برای این شرکت 4.59 خواهد بود. نسبت 4.59 شرکت به این معناست که داراییها عمدتاً با بدهی تأمین میشوند تا سهام.
اگرچه بدهی بهطور خاص در فرمول ذکر نشده است، با توجه به اینکه کل داراییها شامل بدهی نیز بوده، میزان بدهی درنتیجه نهایی تأثیرگذار است. به یاد داشته باشید که: کل دارایی = کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام.
نسبت بدهی به سرمایه
شاخصی که میزان بدهی را در ساختار سرمایه یک شرکت اندازهگیری میکند، نسبت بدهی به سرمایه است که اهرم مالی شرکت را اندازهگیری میکند و بهصورت زیر محاسبه میشود:
فرمول 3
SD = بدهی کوتاهمدت
LD = بدهی بلندمدت
SE = حقوق صاحبان سهام
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (DFL) نسبتی است که حساسیت سود هر سهم یک شرکت (EPS) را در مقایسه با نوسانات درآمد عملیاتی آن و در نتیجه تغییرات در ساختار سرمایه آن، اندازهگیری میکند. این نسبت درصد تغییر در EPS را برای یک واحد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازهگیری میکند و بهصورت زیر نمایش داده میشود:
این نسبت نشان میدهد که هرچه میزان اهرم مالی بیشتر باشد، سود نوسان بیشتری خواهد داشت. از آنجا که بهره معمولاً یک هزینه ثابت است، اهرم بازده و EPS را بزرگ میکند. زمانی نسبتهای اهرمی چیست؟ که درآمد عملیاتی افزایش مییابد این خوب است، اما زمانی که درآمد عملیاتی با مشکل روبهرو نشود، این نسبت میتواند دردسرساز باشد.
مثال اول از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
کسب و کاری را با اطلاعات مالی زیر تصور کنید:
- 50 میلیون دلار دارایی
- 20 میلیون دلار بدهی
- 25 میلیون دلار از حقوق صاحبان سهام
- 5 میلیون دلار EBITDA سالانه
- 2 میلیون دلار هزینه استهلاک سالانه
با استفاده از این اطلاعات، نسبتهای اهرمی به شکل زیر محاسبه میشوند:
- بدهی/ دارایی = 20 دلار / 50 دلار = 0.40 برابر
- بدهی/ حقوق صاحبان سهام = 20 دلار / 25 دلار = 0.80x
- بدهی/سرمایه = 20 دلار / (20 دلار + 25 دلار) = 0.44x
- بدهی/ 20EBITDA = دلار / 5 دلار = 4.00 برابر
- دارایی / حقوق صاحبان سهام = 50 دلار / 25 دلار = 2.00x
مثال دوم از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
اگر یک کسب و کار دارای دارایی کل به ارزش 100 میلیون دلار، بدهی کل 45 میلیون دلار و حقوق صاحبان سهام 55 میلیون دلار باشد، آنگاه مقدار متناسب پول قرض گرفته شده در برابر کل داراییها 0.45 یا کمتر از نیمی از کل منابع آن است. با مقایسه بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت این شرکت 0.82 است، به این معنی که حقوق صاحبان سهام بیشتر داراییهای شرکت را تشکیل میدهد.
شاخص leverage Ratio چه کاربرد و اهمیتی دارد؟
نسبتهای اهرمی نشاندهنده میزان استفاده یک کسب و کار از پول قرض شده است. همچنین توانایی پرداخت بدهی و ساختار سرمایه شرکت را ارزیابی میکند. داشتن اهرم بالا در ساختار سرمایه یک شرکت میتواند مخاطرهآمیز باشد، اما مزایایی نیز دارد. استفاده از اهرم در مواقعی که شرکت در حال کسب سود است، سودمند است؛ زیرا موجب تقویت میزان سود میشود.
از سوی دیگر، یک شرکت با اهرم بالا درصورت کاهش سودآوری با مشکل مواجه خواهد شد و ممکن است در معرض خطر بالاتری از نکول نسبت به یک شرکت بدون اهرم یا اهرم کمتری در شرایط مشابه باشد. درنهایت، تجزیه و تحلیل سطح بدهی موجود، عامل مهمی است که اعتباردهندگان زمانی که یک شرکت مایل به درخواست برای استقراض بیشتر است، در نظر میگیرند؛ بنابراین میتوان گفت اگرچه اهرم میزان ریسک را بالا میبرد، اما اگر همهچیز در شرکت خوب پیش برود، برای شرکت و سهامداران خوب خواهد بود.
خطرات اهرم عملیاتی بالا و اهرم مالی بالا چیست؟
اگر اهرم بتواند سود را چند برابر کند، میتواند ریسک را نیز چند برابر کند. داشتن هر دو نسبت اهرم مالی و عملیاتی بالا میتواند برای یک کسب و کار بسیار خطرناک باشد. نسبت اهرم عملیاتی بالا نشان میدهد که یک شرکت فروش کمی دارد، اما هزینهها یا حاشیههای بالایی دارد که باید پوشش داده شود. این شرایط ممکن است منجر به درآمد کمتر یا ناکافیبودن درآمد عملیاتی برای پوشش سایر هزینهها شود و درنهایت منجر به درآمد منفی برای شرکت شود.
از سوی دیگر، نسبتهای اهرم مالی بالا زمانی رخ میدهند که بازده سرمایهگذاری (ROI) از سود پرداختی وامها بیشتر نشود. این امر به میزان قابلتوجهی سود و بهره هر سهم شرکت را کاهش میدهد. اگر دو شرکت با هم مقایسه شوند (از نظر صنعت، اندازه و سن)، اما یکی از آنها نسبتهای اهرمی کمتری نسبت به دیگری داشته باشد، شرکت با اهرم کمتر میتواند سرمایهگذاری مطمئنتری در نظر گرفته شود. اگر هر دو شرکت برای دستیابی به درآمد بیشتر تلاش کنند، شرکتی که دارای اهرم کمتری است، با احتمال کمتری ورشکسته میشود.
شاخص leverage Ratio خوب چقدر است؟
آنچه بهعنوان نسبت اهرمی «خوب» یا کمتر از متوسط در نظر گرفته میشود، بهطور قابلتوجهی در هر صنعت متفاوت است؛ زیرا انواع خاصی از شرکتها طبیعتاً بیش از دیگران به وام متکی هستند تا سرمایه لازم عملیاتی شرکت را تأمین کنند. برای مثال، متوسط نسبت D/E در صنعت خودرو تا ژانویه 2022 حدود 0.2 بود؛ درحالیکه میانگین برای بانکهای مرکزی 1.7 بوده است.
اهرم چگونه ایجاد میشود؟
اهرم از طریق موقعیتهای مختلف ایجاد میشود:
- یک شرکت برای خرید داراییهای خاص قرض میگیرد. این قرض بهعنوان «وام با پشتوانه دارایی» شناخته میشود و در املاک و مستغلات و خرید داراییهای ثابت مانند دارایی، ماشینآلات و تجهیزات (PP&E) بسیار رایج است. مقدار اعتبار یا وامی که به این شرکت تعلق میگیرد، به اعتبار کلی کسب و کار بستگی دارد.
- هنگامی که یک شرکت برای تأمین هزینههای موردنیاز یک خرید وام میگیرد.
- هنگامی که یک شرکت سهام خصوصی (شرکت دیگر) تملک اهرمی (LBO) انجام میدهد (زمانی که شرکت سهام عمده یا دارایی یک شرکت دیگر را از طریق وام، تصاحب میکند).
- وقتی شرکتی با آپشنها، قراردادهای آتی، حاشیه سود یا سایر ابزارهای مالی سر و کار دارد.
- سرمایهگذاران نسبتهای اهرمی چیست؟ سهامی که تصمیم میگیرند برای استفاده از سبد سرمایهگذاری خود پول قرض کنند.
- زمانی که شخصی خانهای خریداری میکند و تصمیم میگیرد برای پوشش بخشی از هزینهها از یک مؤسسه مالی وام بگیرد. اگر ملک با ارزش بالاتر فروخته شود، سود خوبی به فرد تعلق میگیرد.
نتیجه گیری
برای سرمایهگذاری در هریک از بازارهای مالی، میتوان از شاخصهای مختلف و نتایج هریک برای تصمیمگیری بهتر استفاده کرد. شاخص leverage Ratio از جمله شاخصهایی است که در صنعتهای مختلف نشاندهنده میزان ریسک سرمایهگذاری است و تا حد احتمال ورشکستگی شرکت را در سالهای آتی مشخص میکند. نسبتهای اهرمی در حالت کلی در سه دسته عملیاتی، مالی و ترکیبی قرار میگیرند. هرچه که این مقدارها بالاتر باشند، احتمال ورشکستگی و خطر از دست رفتن دارایی بیشتر خواهد بود.
دیدگاه شما