عوامل رشد قیمت سهام


تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس چیست؟

حدود ۶۰ درصد شاخص بورس ایران را سهم‌هایی تشکیل داده‌اند که مستقیماً وابسته به دلار هستند. بنابراین می‌توان گفت که حساسیت بازار بورس نسبت به افزایش یا کاهش قیمت دلار بالاست. از قضا، شرکت‌هایی که طی ۸ سال اخیر در این بازار مورد پذیرش قرار گرفته‌اند، تاثیرپذیری بیش‌تری از نرخ دلار را تجربه کرده‌اند. به‌طورکلی، تاثیر نوسانات قیمت دلار بر قیمت سهام در بورس، موضوعی است که از لحاظ تئوریک می‌توان ساعت‌ها راجع به آن صحبت نمود و از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. از این رو در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، با بررسی تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس اطلاعاتی در رابطه با تاثیر این دو بازار بر یکدیگر جمع آوری کرده‌ایم که خواندن آن را به کسانی که قصد سرمایه‌گذاری در بورس سهام را دارند و موضوعاتی چون تاثیر نرخ دلار بر بازار بورس را مدنظر قرار داده‌اند، پیشنهاد می‌دهیم.

منظور از سهام دلاری چیست؟

پیش از آنکه راجع به تاثیر رشد قیمت دلار بر عوامل رشد قیمت سهام بورس صحبت کنیم، بهتر است ببینیم که اصلا چه سهامی را سهام دلاری گویند؟ به سهام شرکت‌هایی که درآمد آن‌ها به دلار است، سهام دلاری می‌گویند؛ یعنی شرکت‌هایی که محصول خود را به سایر کشورها صادر می‌کنند و در ازای آن ارز دریافت می‌کنند. به‌واسطه‌ی همبستگی بالایی که میان درآمد این شرکت‌ها با نرخ دلار وجود دارد، رشد نرخ دلار موجب افزایش درآمد این شرکت‌ها خواهد شد و مسلماً با افزایش درآمد شرکت‌ها قیمت سهام آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. بنابراین چنانچه در پرتفوی خود سهام دلاری داشته باشید، نسبت به کاهش ارزش ریال مصون خواهید ماند.

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار

در بررسی تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس عوامل بسیاری را می‌توان یافت که بر تعیین تغییر نرخ دلار موثر باشند. از جمله‌ی این عوامل می‌توان به مذاکرات برجام اشاره کرد که قدرت نفوذ بسیار بالایی بر قیمت ارز داشتند و جزو محرک‌های اصلی آن به شمار می‌روند. با این حال در صورتی که قیمت دلار افزایش یابد، تاثیری که بر بورس می‌گذارد به شرح زیر است:

  • کاهش با اخبار مثبت برجام
  • کاهش به دلیل قطعیت برجام
  • کاهش به دلیل کاهش تقاضای داخلی

در گزارشی آمده است که پیش از شروع مذاکرات وین، بازار ارز روند متعادلی را طی می‌کرد و همزمان با مذاکرات نیز این روند در بازار رسمی ادامه داشت و دلار مابین کانال ۲۷ تا ۲۸ هزار تومان در حال جابه‌جایی بود. اما عوامل رشد قیمت سهام به تازگی برخی کانال‌های تلگرامی، اقدام به اعلام قیمت‌های افزایشی و جهت دادن به بازار کردند و سعی در بالا بردن نرخ دلار در بازار آزاد تا سقف ۳۱ هزار و ۶۰۰ تومان بوده‌اند؛ قیمتی که میزان معامله‌ی واقعی روی آن مشخص نبود و از همین رو به دلیل کاهش تقاضای دلار در بازار، بسیاری از تحلیل‌گران آن را غیرمنطقی تلقی کردند.

از طرفی، نوسانات قیمت دلار همزمان با مذاکرات وین برای بازگشت آمریکا به برجام، در حالی اتفاق افتاد که عرضه‌ی ارز در بازار متشکل ارزی در سال جاری ۳.۷ برابر سال قبل بوده و این یعنی عملاً هیچ کمبودی در بازار وجود نداشته است؛ بنابراین می‌توان گفت که رشد قیمت دلار بیش از آنکه تابعی از شرایط اقتصادی باشد، تحت تاثیر جو روانی بوده است.

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس ؛ کدام شرکت‌ها بیش‌ترین تاثیرپذیری را دارند؟

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس ؛ کدام شرکت‌ها بیش‌ترین تاثیرپذیری را دارند؟

کدام شرکت‌ها بیش‌ترین تاثیرپذیری را دارند؟

در رابطه با تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس می‌توان گفت که دو دسته از شرکت‌های صادرات محور و شرکت‌هایی که تراز ارزی مثبت دارند، بیش‌ترین تاثیر را از نوسانات قیمت دلار خواهند گرفت که در ادامه بیش‌تر راجع به آن‌ها توضیح خواهیم داد.

۱. شرکت‌های صادرات‌محور

برنده‌ها و بازنده‌های جهش دلار، بر این اعتقادند که چهار صنعت محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، فرآورده‌های نفتی و کانی‌های فلزی، بخش عمده‌ای از ارزش بازار سرمایه‌ی ایران را به خود اختصاص داده‌اند. از ویژگی بارز صنایع مذکور این است که مبنای قیمت‌گذاری سهام در آن‌ها، براساس عرضه و تقاضای جهانی است و از سوی دیگر، بخش عمده‌ای از تولیدات آن‌ها صادرات‌محور است. با توجه به ماهیت صادراتی این صنایع، با افزایش نرخ ارز، مزیت صادراتی آن ها بالاتر رفته و ثبات قیمت‌های جهانی موجب سودآوری بیش‌تر این شرکت‌ها می‌شود که طبیعتاً به دنبال آن ارزش بازار بالاتری را هم کسب خواهند کرد.

با وجود این برخی از شرکت‌ها نیز به دلیل هزینه‌های ارزی بالا و ارزبر بودن صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستند، بلافاصله پس از جهش ارزی با افت ارزش مواجه می‌شوند. حتی در برخی موارد، ارزش آن‌ها تا یک‌چهارم قبل از جهش‌های ارزی نیز کاهش می‌یابد. همچنین سهم بیش از ۶۰درصدی صنایع کالامحور ِ (commodity base) بازار سرمایه در حالی است که قیمت‌گذاری داخلی محصولات این صنایع، براساس نرخ دلار و فروش صادراتی آن‌ها نیز ارزی است. هر چند بخشی از هزینه‌های شرکت‌های صادرات‌محور نیز دلاری است اما به‌دلیل حاشیه‌ی سود بالا و نسبت هزینه به درآمد (P/E) پایین در مجموع برآیند مثبت‌تری دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که به‌ازای هر ۱۰درصد افزایش نرخ دلار، سودآوری یک شرکت پتروشیمی بیش از ۱۵ درصد رشد می‌یابد و با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد P/E این سهم قیمت نیز افزایش بیشتری پیدا می‌کند. تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس

۲. شرکت‌های با تراز ارزی مثبت

در بحث تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس نوع دیگری از شرکت‌های منتفع‌ شونده از افزایش نرخ دلار وجود دارند که شرکت‌هایی با تراز ارزی مثبت هستند که پس از جهش‌های ارزی، درآمد تسعیر (به‌عنوان درآمد غیرعملیاتی) را شناسایی می‌کنند. موضوع افزایش نرخ ارز از این جهت برای بنگاه‌های تولیدی قابل توجه است که هزینه‌ی تولید را در شرکت‌هایی که فروش داخلی دارند، افزایش می‌دهد و این شرکت‌ها نمی‌توانند متناسب با افزایش هزینه‌ها، نرخ محصولات تولیدیشان را افزایش دهند. به‌طور کلی پس از افزایش قیمت دلار، یک موج تورمی گریبان‌گیر اقتصاد خواهد شد. حال آنکه اکثر شرکت‌های بورسی دارایی‌هایی (دارایی می‌تواند زمین یک کارخانه، ماشین‌آلات صنعتی و یا محصول تولیدشده در انبار باشد.)، دارند که همزمان با پیدایش موج تورم، قیمت آنها افزایش پیدا خواهد کرد. پس اگر در پرتفوی خود، سهام شرکتی با دارایی‌های ارزشمند داشته باشید، آنگاه با یک موج تورمی می‌توانی ارزش پول خود را حفظ کنید.

آیا تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه مثبت است؟

آیا تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه مثبت است؟

آیا تاثیر بالا رفتن قیمت دلار در بورس همیشه مثبت است؟

برای پاسخ به این سوال که آیا تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه مثبت است یا خیر، توجه شما را به چند مثال در این بخش جلب می‌کنیم. صنایعی که دارایی‌های ارزشمند دارند، مانند صنایع خودرو را درنظر بگیرید که همبستگی مستقیم با دلار هم ندارند، اما همزمان با افزایش قیمت دلار، قیمت دارایی‌های آن‌ها افزایش می‌یابد. در اینجا می‌توان گفت که دارندگان سهام این شرکت‌ها همزمان با پیدایش موج تورم، سود می‌کنند و ارزش پولشان حفظ می‌شود.

اما نکته‌ی قابل توجه اینجاست که نوسانات شدید دلار، همان‌قدر که می‌تواند عامل مثبتی برای شرکت‌های صادرات محور باشد، به همان میزان هم می‌تواند اثر منفی برای برخی شرکت‌ها داشته باشد. مثل شرکت‌های دارویی که مواد اولیه‌ی خود را از خارج وارد می‌کنند و با افزایش قیمت دلار، مواد اولیه‌ی آن‌ها گران‌تر می‌شود. در نتیجه با وجود افزایش قیمت ناچیز محصولات این شرکت‌ها، هزینه‌های آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. قسمت بد ماجرا اینجاست که چنانچه قیمت محصولات این شرکت‌ها از سوی دولت تعیین شود، سودآوری شرکت‌ها با مشکل مواجه خواهد شد و این کاملاً به ضرر آن‌ها و سهامداران آن‌هاست. یا اینکه زمانی‌که یک شرکت دارای بدهی ارزی (تسهیلات ارزی) باشد، در این حالت هم با افزایش نرخ ارز، بدهی‌ها و به‌دنبال آن هزینه‌های مالی شرکت زیاد می‌شود که این می‌تواند تاثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد. بنابراین می‌توان گفت که تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه هم مثبت نیست.

در جدول زیر، تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس در ۷ صنعت مختلف را مشاهده می‌کنید:

تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس

تاثیر رشد قیمت دلار بر برخی صنایع بورسی

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس صحبت کردیم. دیدید که افت و خیز قیمت دلار می تواند بر ارزش برخی سهام موجود در بازار بورس تاثیر بگذارد و موجب رشد یا سقوط آن‌ها شود. شما هم اگر قصد سرمایه‌گذاری در بازار بورس سهام را دارید و نگران موضوعاتی همچون تاثیر نرخ دلار بر این بازار هستید، می‌توانید با استفاده از شیوه‌های کم‌ریسکی مثل سبدگردانی اختصاصی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری، فعالیت خود را آغاز کنید و به این ترتیب افزایش سرمایه‌ای صحیح و اصولی داشته باشید. چراغ ، به‌عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینه‌ی کار و سرمایه‌گذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینه‌ها کمک نماید.

ریزش بازار چیست و چگونه از آن در امان باشیم؟

رشد و ریزش دو مفهوم جدایی‌ناپذیر بازار سرمایه می‌باشند. نمی‌توان انتظار داشت که بازار همواره در وضعیتی صعودی باشد، چنین امری در عمل امکان‌پذیر نخواهد بود. در واقع، اصلاح و ریزشهای کوچک بازار لازمه ادامه فعالیت و همچنین عاملی برای بازیابی توان بازار محسوب می‌شود. موضوعی که در اینجا اهمیت دارد، هیجانات تازه‌واردان این حوزه، پس از مشاهده اولین نزول قیمتی در سبد سهام آنها می‌باشد. این افراد پس از روبرو شدن با کوچکترین کاهش قیمت (با ترس از دست دادن سرمایه) اقدام به فروش سهام خود می‌نمایند. در نتیجه، بطور ناگهانی انبوهی از تقاضاهای خرید به تقاضای فروش تبدیل شده و این امر، تأثیر خود را بر بازار خواهد گذاشت. در این مقاله بطور کامل به بررسی ریزش بازار و دلایل آن می‌پردازیم.

ریزش یا سقوط بازار بورس

در یک تعریف کلی، ریزش به معنای کاهش قابل توجه قیمت سهام بخشهای تأثیرگذار بازار می‌باشد. این امر در نهایت، سبب وقوع کاهش و نزولی چشمگیر در ارزش اوراق منتشر شده بازار خواهد شد. ریزش بازار را می‌توان رخدادی اجتماعی دانست که تحت تأثیر عوامل روانشناسی رخ می‌دهد.

در واقع، چنانچه تعدادی از سهامداران اقدام به فروش سهام خود نمایند، سایر افراد نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؛ در نتیجه، شرکت کنندگان دیگر بازار نیز به فروش ترغیب شده و این امر در نهایت منجر به سقوط بازار خواهد شد. با ریزش بازار باید انتظار کاهش چشمگیری در ارزش سهم و مشاهده صف فروش های بسیار سنگین را داشته باشید.

آنچه در بحث ریزش بازار حائز اهمیت می‌باشد، این است عوامل رشد قیمت سهام که ریزش و اصلاح را نباید با یکدیگر اشتباه گرفت. در ادامه با این مفهوم و تفاوت آن با ریزش بازار آشنا خواهید شد.

اصلاح بازار و نکات آن

در یک تعریف کلی، اصلاح قیمت جریانی است که بخشی از روند غالب بازار را خنثی می‌سازد. این جریان هم بصورت حرکتی نزولی در یک روند صعودی و هم حرکتی صعودی در یک روند نزولی انجام می‌گیرد. بطور کلی اصلاح بازار به دو نوع اصلاح شاخص و اصلاح قیمت تقسیم می‌شود:

اصلاح شاخص بازار بورس

در صورتی که نماد سهم طی روزهای متمادی مورد دادوستد و معامله قرار گیرد، شاخص کل افزایش خواهد یافت. این احتمال وجود دارد که افزایش شاخص بر اساس ملاکهای ارزش واقعی سهام نباشد و در نتیجه عوامل روانی بازار صورت گرفته باشد. در این شرایط، سهامداران به دلیل بی ثباتی بازار و جهت حفظ سود کسب شده، اقدام به فروش سهام خود می نمایند. در نتیجه این امر، میزان عرضه نسبت به تقاضای بازار افزایش یافته که این عامل در نهایت موجب ریزش و سقوط قیمت سهام خواهد شد. به این جریان در اصطلاح، اصلاح شاخص قیمت گفته می شود.

اصلاح شاخص (در صورتی که قیمت سهم از ارزش واقعی آن فاصله زیادی داشته باشد) موجب بازگشت قیمت به سطح واقعی آن خواهد شد. در اینصورت، اصلاح، عاملی جهت افزایش شفافیت بازار و کاهش ریسک سرمایه گذاری خواهد بود.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم شاخص و انواع آن به مقاله آشنایی با مفهوم شاخص در بورس مراجعه نمایید.

اصلاح قیمت بازار بورس

در یک تعریف کلی، به حرکتی که بخشی از روند غالب حاکم بر بازار را خنثی کند، اصلاح قیمت گفته می‌شود. به عبارتی در اصلاح، قیمت در مسیری خلاف جهت موج اصلی حرکت خواهد کرد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که اصلاح قیمت تنها به صورت حرکت نزولی در یک روند صعودی رخ می دهد؛ اما باید توجه داشت که منظور از اصلاح، یک حرکت صعودی در یک روند نزولی نیز می‌باشد.

به طور کلی، حرکت سهم همواره در یک روند ثابت صعودی یا نزولی نبوده و به صورت تدریجی و پلکانی خواهد بود. بر این اساس، در صورت رشد قیمت به صورت غیر واقعی، افراد شروع به فروش سهام خود می‌نمایند. این حالت را دوران استراحت می‌گویند. چنانچه این رشد، بیش از حد مشخصی باشد، صف فروشهای سنگین تری در بازار ایجاد خواهد شد. به این دوران اصطلاحاً دوران اصلاح قیمت سهام می‌گویند.

اصلاح بازار و منطقی ترین رفتار سهامداران

به دنبال رشد غیرواقعی قیمت، سهامداران اقدام به فروش سهام خود می‌نمایند که اصلاح بازار نام دارد. در نتیجه این امر، عرضه بازار نسبت به تقاضا بیشتر شده و قیمت سهم کاهش خواهد یافت. اصلاح بازار بطور معمول، فرآیندی کوتاه مدت است که بیش از چند روز به طول نمی‌انجامد. پس از دوران اصلاح، چنانچه سهم ارزش ذاتی (ارزش واقعی بر پایه صورتهای مالی) مناسبی داشته باشد، به روند افزایش خود بازمی‌گردد. از این رو، این دوران فرصت مناسبی برای خریداران سهم به شمار می‌رود.

تفاوت ریزش و اصلاح بازار

تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای برگشتی، وضعیت بازار را به لحاظ اصلاح یا ریزش بررسی می‌نمایند. در واقع، این الگوها بیانگر برگشت و تغییر روند حاکم بر بازار خواهند بود. این الگوها (که نشانه اصلی آنها شکل گیری شکست خط روند می‌باشد) در انتهای یک روند صعودی یا نزولی مشاهده می‌شود.

پس از تشخیص روند برگشتی سهم، اصلی‌ترین راه برای تمایز ریزش از اصلاح، توجه به کف و سقف قیمت در نمودار خواهد بود. اگر قیمت در روند حرکتی خود به سطحی پایین تر از قیمت آغاز موج برسد، بازار در وضعیت ریزش قرار دارد. چنانچه در روند بازگشتی به قیمتی پایین تر از قیمت ابتدای موج نرسیم، وضعیت اصلاح را تجربه خواهیم کرد.عوامل رشد قیمت سهام

ریزش های تاریخی بازار بورس

اولین ریزش تاریخی بازار به حدود 13 سال پیش (آبان ماه سال 1387) بازمی‌گردد. در آن تاریخ، شاخص با 5.3% افت روبرو شد. دومین ریزش بزرگ بازار مربوط به دهه اخیر می‌باشد که در دی ماه سال 1392 بوقوع پیوست. این ریزش در ابتدای یک روند نزولی قوی رخ داد که علت اصلی آن رشد چشمگیر و حبابی در روزهای پیشین بازار بود. در آن زمان، بازار 7.2% افت را در شاخص کل خود تجربه نمود. حدود دو سال پس از این ریزش (تا اواخر سال 1394) همچنان یک روند نزولی بر بازار حاکم بود.

در اسفند ماه سال 1393 نیز شاهد یکی دیگر از بزرگترین ریزشهای تاریخ بورس (براساس درصد) بودیم. در این ریزش، شاخص کل با 5.5% افت، 3590 واحد نزول را پشت سر گذاشت. این ریزش، در نتیجه بازگشایی نمادهای پالایشی و همچنین کاهش قیمتی سه نماد بورسی و سه نماد فرابورسی این گروه، بدون محدودیت دامنه نوسان بوقوع پیوست.

در مهر ماه سال 1397 نیز شاهد ریزش بزرگ دیگری در شاخص کل بودیم. این سقوط، پس از یک عوامل رشد قیمت سهام روند صعودی قوی که در نتیجه رشد بی سابقه نرخ ارز حاصل شده بود، رخ داد. دلیل اصلی آن نیز، تغییر ناگهانی روند رشد نرخ ارز و همچنین دگرگونی در نرخ خوراک و پتروشیمی‌ها بود. پس از این ریزش، بازار به مدت پنج ماه وارد رکود شد. این رکود تا زمستان همان سال ادامه داشت تا اینکه در اواخر فصل، عوامل رشد قیمت سهام بازار مجدداً روند خود را تغییر داد و حرکت صعودی را آغاز نمود.

در ادامه این روند، بازار در تاریخ 16 و 17 اردیبهشت ماه سال 1397 و بار دیگر در تاریخ 25 تیر ماه سال 1397، ریزش 7000 واحدی را تجربه کرد که به سرعت احیا و به روند صعودی خود بازگشت.

وجه تمایز ریزش سال 98 با عوامل رشد قیمت سهام سالهای گذشته

در سال 1392 بازار تحت تأثیر باورهای عمومی، بهبود شرایط ناشی از روی کار آمدن دولت جدید و موفق بودن مذاکرات هسته‌ای، رشد چشمگیری را تجربه کرد. با پیش رفتن زمان و روبرو شدن با واقعیتهای این اتفاقات، روند بازار تغییر کرد و اصلاح شدیدی را در پیش گرفت.

در سال 1397 با وضع تحریمهای گسترده، روند رشد نرخ ارز متوقف شد. این امر منجر به مواجه شدن بازار با ریزشی بزرگ شد. پس از گذشت مدتی و تطبیق یافتن شرکتها با شرایط جدید تحریمی، بازار مجدداً به روند رشد خود بازگشت.در سال 1398 ریزش در شرایطی رخ داد که نرخ ارز و روابط بین‌المللی در وضعیت ثابتی قرار داشت. از این رو دلایل فوق، عواملی برای وقوع این پدیده به شمار نمی‌روند؛ در اینجا مباحث و محاسبات اقتصادی مطرح می‌شود. عاملی که در سال 1398 منجر به ریزش بازار شد، رسیدن به نقطه اشباع در بخش قابل توجهی از بازار بود. در چنین وضعیتی (ریزش بازار) میزان نقدینگی موجود حائز اهمیت خواهد بود؛ به طوری که اگر وجوه نقد جدید ورودی به بازار از آن حمایت نکند، شاهد ادامه روند سقوط در بازار خواهیم بود.

دلایل عمده ریزش بازار

به طور کلی دو عامل عمده را می‌توان علت اصلی ریزش بازار دانست:

1. منتشر شدن اخبار بین المللی مؤثر در اقتصاد

از دلایل اصلی تاثیرگذار بر روند بازار، انتشار اخبار مرتبط بین‌المللی است. این اخبار می‌تواند وضعیت کلی اقتصاد کشور و روند قیمتی بازار را تحت تاثیر خود قرار دهد. از جمله این اخبار می‌توان به خبر وضع تحریمهای جدید در کشور و خطر تهدیدات نظامی یا جنگ اشاره کرد. به عنوان مثال، در سال 1398 با انتشار خبر شهادت سردار سلیمانی، بازار بورس ریزش شدیدی را تجربه کرد. البته این وضعیت با دخالت مستقیم دولت به سرعت به حالت قبل خود بازگشت.

2. رشد چشمگیر و بی وقفه سهم

این عامل نیز بازار را با ریزشهای شدید روبرو می سازد. چنانچه شاخص بازار در یک بازه کوتاه مدت، رشد چندین برابری را پشت سر گذاشته باشد، احتمال وقوع ریزش بازار وجود خواهد داشت. در واقع، رشد چشمگیر سهم و شکستن سطوح مقاومتی آن در بازه زمانی کوتاه مدت، سهم را در وضعیت ریزشی قرار خواهد داد.

باید توجه داشت که سهم همواره نمی‌تواند در یک روند صعودی حرکت کند؛ از این رو، باید در روند حرکتی خود، دوران اصلاحی را نیز تجربه کرده تا بتواند برای ادامه حرکت خود آماده شود. به عنوان مثال، در دی ماه سال 1392 شاهد ریزش بزرگی در بازار بودیم که علت اصلی آن، رشد چشمگیر روزهای پیشین بازار بود. این ریزش تا دو سال وضعیت بازار را تحت تاثیر خود قرار داد.

دلایل ریزش اخیر بازار

ترس و بی اعتمادی حاکم بر کشور، عاملی اصلی در وضعیت ریزشی این روزهای بازار می‌باشد. به عبارتی، تغییر رئیس جمهور آمریکا و آثار آن بر مسائل جهان از یک سو و انتظار کاهش قیمت دلار از سوی دیگر، وضعیت بازار را تحت تاثیر قرار داده است. سایر دلایل ریزش بازار عبارتند از:

  • عدم تعادل بازار در نتیجه اختلالات سامانه ثبت سفارشات سهامداران (وجود تاخیر در ثبت یا عدم انجام)
  • دستکاری در روند بازار با متوقف و مجاز نمودن معاملات سهام
  • فشار فروش جهت تسویه اعتبارات و در نتیجه کاهش اعتبارات کارگزاریها
  • عملکرد ناکارآمد مدیران بورس

باید توجه که در حال حاضر بازار به لحاظ تحلیلی در وضعیت کاملاً مناسبی قرار داشته و برای بازگشت آماده است؛ اما فضای بی اعتمادی حاکم بر بازارهای سرمایه، مانع رشد و ادامه حرکت آن شده است.

شرکت های شاخص ساز و تأثیر آنها در روند ریزشی بازار

منظور از شرکتهای شاخص‌ساز، شرکتهایی است که ارزش بازاری بالایی داشته و تاثیر زیادی در شاخص کل دارند. به عبارتی، کاهش یا افزایش رشد این شرکتها، تاثیر بسیار زیادی بر روند شاخص کل خواهد داشت.

زمانی که این شرکتها چندین روز در وضعیت منفی قرار داشته باشند، به دلیل تأثیر بالای آنها بر شاخص، کل بازار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در واقع، نوسانات این سهم‌ها به نوعی تعیین کننده وضعیت کلی بازار می‌باشد. از جمله این سهم‌ها می توان به نماد شستا اشاره نمود. این نماد، به طور معمول با تغییرات قیمتی خود، وضعیت کلی بازار را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

برای آشنایی بیشتر با شستا مقاله «شستا: شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی» را در همین سایت مطالعه نمایید.

برخورد منطقی در روزهای منفی بازار

سهامدران می‌بایست سعی نمایند تا در مواجهه با شرایط ریزشی بازار، درگیر استرس و اضطراب نشده و بهترین عکس‌العمل را از خود نشان دهند. 3 نکته زیر به شما در داشتنی برخوردی منطقی در شرایط رخ داده، کمک خواهد کرد.

رفتارهای هیجانی ممنوع

یکی از بزرگترین اشتباهات معامله‌گران، داشتن رفتار هیجانی در مواجه با بازار منفی است. این رفتار هم در زمان فروش و هم در زمان خرید رخ می‌دهد. به این صورت که فرد با کوچکترین کاهش در سطح قیمت، سهم خود را بسیار پایین تر از ارزش واقعی آن به فروش می‌رساند. همچنین فرد ممکن است بدون تحلیل و فقط با مشاهده سهم منفی و ارزان، اقدام به خرید نماید که بطور معمول نتیجه این رفتار چیزی جز ضرر نخواهد بود.

تشخیص نوع روند منفی

مهمترین گام در مواجه شدن با بازار منفی، تشخیص نوع وضعیت بازار به لحاظ ریزشی یا اصلاحی بودن آن است. همانطور که گفته شد، در ریزش بازار، قیمتها در بازه طولانی منفی بوده و برگشت دوباره وضعیت بازار زمانبر خواهد بود. در اصلاح بازار، کاهش قیمتها کوتاه مدت بوده و بازار مجدداً به روند مثبت خود بازمی‌گردد. تشخیص ریزشی یا اصلاحی بودن بازار، در تصمیم‌گیری‌ها و نحوه برخورد با آن نقشی تعیین کننده دارد.

اهمیت داشتن حد ضرر

معامله‌گران قبل از ورود به بازار، لازم است استراتژی معاملاتی خود را تعیین نمایند. استراتژی معاملاتی، برنامه‌ای است که فرد خرید و فروشهای خود را در چارچوب آن انجام می‌دهد. یکی از کاربردهای این برنامه، مشخص نمودن عددی به عنوان حد ضرر می‌باشد. این عدد با توجه سطح ریسک‌پذیری فرد و تحلیل وی از رفتار کلی سهم بدست می‌آید. به عنوان مثال، فردی که با هدف کوتاه مدت معامله می‌کند با فعال شدن حد ضرر، سهم خود را می‌فروشد. اهمیت حد ضرر در دوران ریزشی بازار آشکارتر خواهد شد. چنانچه فرد در ابتدای روند ریزشی با فعال شدن حد ضرر خود اقدام به فروش نماید، گرفتار ریزش بازار و صفهای فروش سنگین آن نخواهد شد.

ریزش بازار در یک بند

وجود صفهای فروش سنگین و کاهش شدید ارزش سهم از نشانه‌های ریزش بازار است. این شرایط را نباید با اصلاح بازار (کاهش کوتاه مدت قیمت سهم) اشتباه گرفت. در یک تعریف کلی، ریزش، کاهش شدید در قیمت بخش بزرگی از سهم‌های بازار می‌باشد که سبب کاهش چشمگیر ارزش آنها خواهد شد. انتشار اخبار مؤثر در اقتصاد و رشدهای بدون توقف بازار، دو عامل اصلی در وقوع این پدیده می‌باشند.

دلایل رشد این روزهای بازار سرمایه چیست؟

دلایل رشد این روزهای بازار سرمایه چیست؟

بردیا خسروانی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم گفت: بازار بورس اخیرا شاهد رشد روز افزون قیمت سهام در اکثریت گروهای بورسی بوده که عمدتا این رشد را می‌توان به گزارش‌های خوب عملکرد 3 ماهه شرکتها و گزارشات فروش 4 ماهه آنها نسبت داد که منجر به رشد سودآوری شرکتها بدلیل افزایش نرخ فروش و گاها تعداد فروش شده است.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: علاوه بر این مواردی همچون افزایش تدریجی نرخ دلار و همچنین رسیدن قیمت سهام شرکتها به نقاط جذاب هم میل سرمایه‌گذاران برای خرید سهام را با توجه به انتظارات تورمی از اقتصاد کشور افزایش داده است.

وی اضافه کرد: این در حای است که برخی نمادهای مختلف بازار سهام با توجه به سابقه ریزش سنگین چند ماه گذشته، در پی حفظ ارزش شرکت خود اقدام به افزایش سرمایه از محل های مختلف کرده اند که عمدتا از محل سود انباشته و آورده نقدی و مطالبات صورت گرفته که یکی از دلایل قانع کننده آن جلوگیری از خروج پول سود سهام تقسیمی است؛ چرا که منطقی است در شرایطی که 40 درصد تورم منتشر می‌شود برای حفظ قدرت سودآوری، دستکم 40 درصد از سود و ثروت کسب شده در شرکت حفظ شود تا بنیه مالی شرکت‌ها جهت ادامه روند سودسازی ادامه‌دار باشد.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: افزایش سرمایه از محل صلب حق تقدم (صرف سهام) که جدیدا مورد استقبال شرکتهای بورسی قرار گرفته است، شاید لزوما تصمیم مناسبی در زمان مناسبی نباشد؛ چرا که شرکتها از این مدل افزایش سرمایه می‌بایست قبل از مرداد 99 که استقبال عمومی در بازار بورس به شدت زیاد بود استفاده می‌کردند نه در زمانی که خوش بینی نسبت به آینده آن در شرایط فعلی کاهش پیدا کرده است.

وی گفت: بنابراین صرفا به شرکتهایی که از بازار سهام بنا به هر دلیلی که عمدتا نماد آنها بسته بوده است توصیه به این مدل افزایش سرمایه می‌گردد و سایر شرکتها مخصوصا برای شرکتهایی که حجم سهام شناور انها بالاست، نباید از این روش استفاده کنند، چرا که ممکن است با شکست مواجه شود.

خسروانی افزود: بدیهی است این مدل افزایش سرمایه شرکت درپی فروش تمام حق تقدم ها جهت جذب حداکثر منابع می‌باشد، ولیکن در حالت آورده نقدی خیلی از سهامداران اقدام به تبدیل حق تقدم های خود به سهم و عدم عرضه سهام می‌کنند، بنابراین در این حالت افزایش سرمایه عرضه حق تقدم ها بیشتر خواهد بود.

ورود جریان نقدینگی از عوامل رشد قیمت سهام بانک شهر

مدیر امور سهام بانک شهر با اشاره به علل رشد قیمت سهام این بانک گفت: بانک شهر در حال انجام روال عادی عملیات بانکداری است و رخدادی که اثر گذاری خاصی بر قیمت سهام داشته باشد رخ نداده که منجر به تغییرات هیجانی قیمت سهام بانک باشد و عمده رشد قیمت، صرفا ناشی از جو مثبت حاکم بر رشد ارزش سهام گروه بانک ها و ورود جریان نقدینگی به سهام بانک شهر است.

به گزارش خبرگزاری موج به نقل از مرکز ارتباطات و روابط عمومی بانک شهر ، حجت اله نجاری با اشاره به این که این روز ها صنعت بانکداری از صنایعی است که در بورس با اقبال چشمگیری روبروست و یکی از دلایل آن نیز برنامه های اعلامی در خصوص افزایش سرمایه های قریب الوقوع برخی بانک ها از محل های مختلف است، گفت: این موضوع و عدم اعلام میزان افزایش سرمایه از سوی برخی بانک ها منجر شده تا برخی شایعات در این گروه مطرح و حتی شاهد رشد بی دلیل قیمت سهام برخی از بانک ها نیز باشیم.

وی با بیان این که یکی از بانک هایی که این روزها با رشد تقاضا و اقبال بازار روبرو است بانک شهر است، اظهار کرد: در این خصوص حتی شایعاتی نیز در مورد افزایش سرمایه ۱۲۰۰ درصدی این بانک مطرح شده است، اما واقعیت آن است که بانک شهر هیچ برنامه ای برای افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها و یا طرق مختلف ندارد و می بایست سهامداران در این خصوص به شایعات مطرح شده آگاه باشند.

به گفته وی، بانک شهر تنها بانکی در بازار پایه است که با دریافت مجوز از سازمان بورس و شرکت فرابورس بازار گردان داشته و شرکت تامین سرمایه تمدن به عنوان یکی از شرکت های بزرگ و تراز اول در این خصوص بسیار خوب و حرفه ای عمل کرده و باعث اطمینان بخشی به سهامداران بانک شهر شده است.

حسابداری

اولین موردی که در سیاست گذاری تقسیم سود مورد توجه قرار میگیرد سود انباشته است زیرا اندوخته کردن سود یکی از منابع تامین مالی است .

در همین رابطه میتوان به موارد زیر اشاره کرد :

الف ) هزینه سرمایه - هزینه عوامل رشد قیمت سهام خاص سرمایه مربوط به سود انباشته از هزینه خاص سرمایه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز بیشتر است ولی از این بابت سود یا بهره مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز پرداخت نمیشود .

ب ) جانشینی برای سهام عادی - اگر سهام عادی در دست عده ای خاص باشد و انتشار سهام جدید از نظر مالکیت مسائلی را به وجود آورد بهتر است برای تامین مالی از سود انباشته استفاده گردد.

ج ) عدم دسترسی به منابع مالی دیگر - مثلا در حالتی که بازاری برای سهام عادی نباشد .

د ) مساله زمان - گاهی اوقات شرکتها مجبورند به خاطر مسایلی مانند تورم انتشار سهام جدید یا اوراق قرضه را به تاخیر اندازند در این حالت بهترین کار استفاده از سود انباشته به عنوان منبع تامین مالی است .

2 – حفظ ساختار سرمایه

معمولا در زمان تدوین سیاست تقسیم سود شرکت میزان و درصد اجزای تشکیل دهنده سرمایه نیز تعیین میگردد که به دو عامل بستگی دارد :

الف ) انعطاف پذیری در تامین مالییعنی اینکه شرکت تا حد معینی میتواند از استقراض برای تامین مالی استفاده کند در غیر این صورت ریسک شرکت بالا میرود و شرکت قادر نخواهد بود در سالهای بعد از طریق استقراض تامین مالی کند ولی انتشار سهام عادی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته مبنایی میشود که شرکت در آینده به پشتوانه آن از طریق استقراض میتواند تامین مالی کند .

ب ) سیاست تقسیم سود باقیماندهاگر درصد ترکیب ساختار سرمایه شرکتی مشخص باشد باید مقدار مشخصی از سرمایه مورد نیاز از محل نگهداری سود شرکت تامین شود باقیمانده سود به صاحبان سهام پرداخت خواهد شد یعنی سیاست تقسیم سود بر این اساس تدوین میگردد که آن میزان از سود شرکت که بر اساس ساختار سرمایه مطلوب مورد نیاز نیست به سهامداران پرداخت گردد . اگرچه اندوخته کردن سود برای تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری باعث کاهش پرداخت سود در همان سال میشود ولی با شروع بهره برداری از طرح های سرمایه ای میزان سود خالص پرداختی شرکتها در سالهای بعد افزایش می یابد .

3 – نیاز سهامداران

سومین عامل در تدوین سیاست تقسیم سود نیاز سهامداران سهام عادی است . اصولا سهامداران یا به این هدف سهام را خریداری میکنند که به صورت مستمر و سالانه سود دریافت کنند و یا به امید منفعت از افزایش قیمت سهام اقدام به خرید سهام می کنند و یا با هدف دریافت سود و افزایش قیمت سهام سهام عادی خریداری میکنند .

اگر شرکتی سیاستی با ثبات تقسیم سود در نظر بگیرد آن دسته از سهامداران که هدف آنها دریافت سود مستمر سالانه است اقدام به خرید این سهام خواهند کرد . برخی از شرکتهایی که هر سال مبلغ ثابتی را به عنوان سود سهام پرداخت میکنند در اجرای این سیاست آثار تورمی را نیز در نظر میگیرند و سعی میکنند با توجه به نرخ تورم میزان سود پرداختی هر سال را افزایش دهند .

میزان سود سهام پیشنهادی هیات مدیره معمولا حاوی اطلاعاتی در مورد سود آوری آتی شرکت است . تغییر غیر منتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است به ویژه زمانی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلا پرداخت نشود که نشان میدهد سود سالهای آتی کاهش خواهد یافت .

4 – محدودیت های قانونی

چهارمین عامل که در سیاست تقسیم سود اهمیت دارد محدودیت های قانونی است . معمولا برخی از مقررات به مدیر شرکت اجازه نمیدهد هر طور که میخواهد در تعیین و پرداخت سود عمل کند .

دو نمونه از این قیود عبارت اند از :

الف ) قید و بند های قرارداد وام قرارداد برخی از وام ها به شرکت اجازه نمیدهد که بر میزان سود تقسیمی بیافزایند و حتی گاهی شرکت را مجبور میکنند تا سود تقسیمی را کاهش دهند .

ب ) شرایط مربوط به سهام ممتازشرکتها تا سود سهامداران ممتاز را پرداخت نکنند نمیتوانند سود سهامداران عادی را پرداخت کنند و اگر سهام ممتاز با حق انباشت سود باشد باید ابتدا سودهای معوق را پرداخت کنند .

سیاست های متداول تقسیم سود در شرکتها:

اکثر شرکتها در سیاست تقسیم سود از یکی از سه روش زیر استفاده میکنند : 1 – نسبت سود تقسیمی ثابت 2 – سود ثابت 3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی 1 – نسبت سود تقسیمی ثابت این روش به سه قسمت تقسیم میشود : الف ) پرداخت درصد ثابتی از سود سالانه ب ) پرداخت سود سهام به صورت درصد ثابت و مشخصی از سود خالص سالهای قبل ج ) انتخاب درصدی از سود تقسیمی مطلوب که قرار است در عوامل رشد قیمت سهام بلند مدت رعایت شود که درصد سود تقسیمی واقعی میتواند کمتر یا بیشتر از درصد مطلوب باشد ولی شرکت می کوشد درصد سود تقسیمی واقعی را نزدیک به درصد مطلوب نگه دارد . 2 – سود ثابت متداول ترین روشی که اغلب شرکتها در سالهای اخیر پیش گرفته اند این است که سالانه از بابت سود هر سهم مبلغ معینی پرداخت کنند و با افزایش سود شرکت به تدریج بر این مبلغ بیافزایند . شرکتی که چنین سیاستی را اعمال میکند این پیام را به سهامداران خود میدهد که شرکت از نظر سود آوری و قدرت نقدینگی در وضع بسیار خوبی قرار دارد . 3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی سیاست برخی از شرکتها بدین منوال است که هر سال مبلغی را به عنوان سود ثابت پرداخت میکنند و با افزایش سود شرکت مبلغ این سود را افزایش میدهند . مزیت دادن مبلغ اضافی در این است که شرکت میتواند حسب ضرورت مبالغ اضافی را قطع کند بدون اینکه از میزان سود تقسیمی هر سهم بکاهد . عیب این سیاست این است که توقع سهامداران را بالا میبرد که اگر این مبالغ اضافی پرداخت نگردد احیانا قیمت بازار سهام شرکت کاهش می یابد . شیوه پرداخت سود سهامدر بعضی از کشورها مانند امریکا سود سهام به صورت فصلی یعنی هر سه ماه یکبار پرداخت میشود در برخی از موارد نیز سهامداران سهام عادی سود تقسیمی را مجددا در همان شرکت سرمایه گذاری میکنند و به جای پول نقد سهام دریافت میکنند . 1 - پرداخت سود سهام به صورت نقد فرایند پرداخت سود سهام دارای چهار تاریخ مشخص است که عبارت اند از تاریخ اعلام – تاریخ ثبت – تاریخ موثر در بورس – تاریخ پرداخت سود . - تاریخ اعلام : تاریخ اعلام سود روزی است که هیات مدیره و یا مجمع عمومی عادی صاحبان سهام ( در ایران ) در مورد سود پرداختی تصمیم میگیرند و نتیجه تصمیمات خود را اعلام می کنند . مثلا مجمع عمومی در تاریخ اول تیر در مورد سود تقسیمی تصمیم میگیرد و تاریخ اعلام اول تیر است . - تاریخ ثبت در دفاتر : سود سهامی که هیات مدیره یا مجمع عمومی یک شرکت اعلام میکند به کسی پرداخت میشود که در تاریخ معینی نام وی به عنوان صاحب سهم در دفاتر سهام به ثبت رسیده باشد . - تاریخ موثر : طبق مقررات کسی که سهام شرکتی را خریداری میکند چهار روز کاری طول میکشد تا این سهام در دفتر سهام شرکت ثبت شود . در نتیجه زمانی که سود سهام اعلام میشود سود به کسی تعلق خواهد گرفت که چهار روز قبل از تاریخ ثبت اقدام به خرید سهام کرده باشد . اگر عوامل رشد قیمت سهام کسی بعد از تاریخ موثر سهام خریداری کند سود سهام به فروشنده سهام میرسد . - تاریخ پرداخت : پس از اعلام سود تقسیمی و اعلام نام کسانی که مطابق دفاتر شرکت مستحق دریافت سود هستند شرکت اقدام به کشیدن چک در وجه سهامداران میکند . 2 - سرمایه گذاری مجدد سود سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ برنامه هایی را به اجرا میگذارند که به موجب آن سهامداران میتوانند به جای دریافت سود سهام به صورت وجه نقد مجددا در همان شرکت و با خرید سهام جدید سرمایه گذاری کنند که البته مالیات مربوط به آن سود را باید بپردازند ولی از هزینه های مربوط به نقل و انتقال سهام معاف میشوند . - سهام جایزه : برخی از شرکتها به جای پرداخت وجه نقد به سهامداران خود سود سهمی یا سهام جایزه میدهند . مثلا اگر شرکتی اعلام کند به صاحبان سهام عادی 10 درصد سهام جایزه میدهد بدان معنی است که هر کس که فرضا 10 سهم عادی دارد یک سهم جدید دریافت میکند . شیوه حسابداری آن نیز بدان صورت است که سود انباشته شرکت به اندازه ارزش بازار سهام جایزه بدهکار و عوامل رشد قیمت سهام سرمایه و صرف سهام بستانکار میشود . - تجزیه سهام : آثار مالی از تجزیه سهام مشابه سهام عادی است با این تفاوت که میزان یا نسبت انتشار سهام جدید در تجزیه سهام بسیار بیشتر از سهام جایزه است . مثلا اگر شرکتی 500000 سهام 1000 ریالی دارد و بخواهد در ازای هر سهم 2 سهم پرداخت کند در نتیجه پس از تجزیه سهام 1000000 سهم 500 ریالی خواهد داشت . میبینیم که بر عکس سهام جایزه سود انباشته و صرف سهام تغییری نخواهد کرد . نکاتی در مورد سهام جایزه و تجزیه سهام 1 – دادن سهام جایزه باعث تغییر ترکیب حسابهای حقوق صاحبان سهام میشود ولی بر کل دارایی ها و بدهی ها و حقوق صاحبان سهام تاثیری نخواهد گذاشت . تجزیه سهام فقط ارزش اسمی سهام عادی را کاهش میدهد و هیچ تغییری در ساختار حقوق صاحبان سهام ایجاد نخواهد کرد . 2 – سهام جایزه و تجزیه سهام ثروت سهامداران را افزایش نمیدهد زیرا قیمت بازار هر سهم و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید کاهش می یابد ولی نسبت یا درصد مالکیت سهامداران ثابت خواهد ماند . 3 – سهام جایزه و تجزیه سهام مشمول مالیات نمیشوند و با توجه به کاهش قیمت و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید این معافیت مالیاتی باعث افزایش ثروت سهامداران نمیشود . 4 – سیاست تقسیم سود برخی از شرکتها بدین منوال است که هم سهام جایزه بدهند و هم اینکه مقداری از سود سالانه شرکت را به صورت نقدی پرداخت کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.