مثالی از ماتریس SWOT
تحلیل سوات یا ماتریس SWOT
براساس کتاب مدیریت استراتژیک فرد دیوید
تحلیل SWOT ابزاری کارآمد برای شناسایی شرایط محیطی و توانایی های درونی سازمان است. پایه و اساس این ابزار کارآمد در مدیریت استراتژیک و همین طور بازاریابی، شناخت محیط پیرامونی سازمان است. حروف SWOT که آن را به شکل های دیگر مثل TOWS هم می نویسند، ابتدای کلمات Strength به معنای قوت ، Weakness به معنای ضعف، Opportunity به معنای فرصت و Threat به معنای تهدید است. ماهیت قوت و ضعف به درون سازمان مربوط می شود و فرصت و تهدید معمولاً محیطی است.در اینجا به معرفی آنالیز SWOT پرداخته شده است و نحوه ی اجرای آن شرح داده نشده است.
گام نخست: شناسائی عوامل داخلی و خارجی
ابتدا عوامل داخلی و عوامل خارجی شناسائی میشود. پس از مشخص شدن تمامی نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصتها، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE ) تشکیل میشود. نقاط ضعف و قوت داخلی در ماتریس IFE و فرصتها و تهدیدات خارجی در ماتریس EFE تجزیه و تحلیل میشوند. پس از مشخص شدن و نمره دهی عوامل درونی و بیرونی، این عوامل در جدول ماتریس استراتژیها قرار میگیرند. سپس استراتژیهای اتخاذ شده با استفاده از ماتریس QSPM نمره دهی شده و اولویت اجرای هر کدام مشخص میشود. با استفاده از ادبیات پژوهش و مصاحبههای تخصصی مهمترین شاخصهای هریک از معیارهای فوق شناسائی میشوند و سپس در قالب نقاط ضعف و قوت دستهبندی خواهند شد. به روش مشابه با استفاده از ادبیات پژوهش و مصاحبههای تخصصی مهمترین شاخصهای هریک از عوامل خارجی شناسائی شده و سپس در قالب فرصتها و تهدیدها دستهبندی خواهند شد.
گام دو: تعیین اوزان عوامل داخلی و خارجی
پس ازشناسائي عوامل داخلي و خارجی و دستهبندی آنها در قالب نقاط قوت وضعف و فرصتها و تهدیدها، باید میزان اهمیت هریک از آنها مشخص شود.با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی وزن هریک از شاخصهای عوامل داخلي و خارجی مشخص میشود. بنابراین خروجی تکنیک AHP میتواند میزان اهمیت هر شاخص تصمیمگیری استراتژیک را نشان دهد. به مقاله رویکرد ترکیبی AHP-SWOT رجوع کنید.
گام سه: ایجاد ماتريس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی
برای تهيه ماتريس ارزيابي عوامل داخلي (IFE) ابتدا نقاط قوت و سپس نقاط ضعف را ليست کرده و به هرعامل يك ضريب وزني بين صفر (بياهميت) تا يك (بسيار مهم) اختصاص ميدهيم. در اينصورت جمع ضرايب وزني اختصاص داده شده بايد مساوي يك باشد. این وزن می تواند با استفاده از تکنیک AHP محاسبه شود.
- به هريك از اين عاملها نمره 1 تا 4 مي دهيم. نمره 1 بيانگر ضعف اساسي، نمره 2 ضعف كم،نمره 3 بيانگرنقطه قوت و نمره 4 نشان دهنده قوت بسيار بالاي عامل ميباشد.
تحلیل کاربردی تکنیک SWOT ؛ روشی برای تدوین استراتژی های سازمانی
تحلیل SWOT ابزاری کارآمد برای شناسایی شرایط محیطی و تواناییهای درونسازمانی است. اساس و پایه این ابزار کارآمد در مدیریت استراتژیک و همینطور بازاریابی، شناخت محیط پیرامونی سازمان است. حروف SWOT که آن را به شکلهای دیگر مثل TOWS هم مینویسند، ابتدای کلمات Sterngth به معنای قوت، Weakness به معنای ضعف، Opportunity به معنای فرصت و Threat به معنای تهدید است.
یک سیستم همواره تحت تأثیر یک سری عوامل درونسیستمی و برونسیستمی میباشد که در این میان برنامهریزی بلندمدت یا استراتژیک یک سیستم متأثر از فرایند تعامل آن عوامل درونی با محیط بیرونی است و بنابراین پیشبینی وضع آینده نقشی اساسی در فرایند موفقیت سیستم دارد. تجزیه و تحلیل SWOT یکی از ابزارهای راهبردی تطابق قوت و ضعف درونسیستمی با فرصتهای برونسیستمی است. تجزیه و تحلیل SWOT، تحلیلی منظم برای شناسایی این عوامل و تدوین برنامه بلندمدت که بهترین تطابق بین آنها را ایجاد نماید، ارائه میدهد. از این دیدگاه این الگو یک برنامهریزی بلندمدت است که قوتها و فرصتها را به حداکثر و ضعفها و تهدیدها را به حداقل ممکن میرساند. مدل SWOT، برای کلیه سازمانها، اعم از دولتی و خصوصی در شرایط رقابتی و غیررقابتی برای کلیه سطوح ملی صنعت، سازمان، برای پیشنهاد راهکارهای بقا و تعامل با عوامل محیطی و در نهایت برای تهیه برنامههای بلندمدت، کاربرد جدی دارد.
۱- شناخت و تحلیل محیط داخلی و خارجی
مجموعه فعالیتهای یک سیستم در بستر دو محیط داخلی و خارجی آن انجام میشود. شناخت صحیح عوامل تأثیرگذار محیط، تیم برنامهریزی را در یافتن راهبردهایی که شرکت را متحول سازد کمک خواهد کرد. معمولاً شرایطی که بر سیستم احاطه داشته و بر آن تاثیر میگذارد از نظر نحوه تاثیرگذاری به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- آنهایی که به طور مستقیم و از درون سازمان تأثیر دارند.
ب- آنهایی که در سطح کلان و از بیرون سازمان اثر میگذارند.
الف: عوامل داخلی
عواملی هستند که در درون سیستم وجود داشته و از نظر اداری و رسمی تحت کنترل سیستم میباشند. و دربردارنده این سوالات هستند: الف- نقاط قوت داخلی ما چه هستند؟ ب- ضعفهای عمده داخلی ما چه هستند؟
ب: عوامل خارجی
عواملی هستند که خارج از کنترل سیستم بوده، ولیکن به طور مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد آن تأثیر میگذارند. و دربردارنده این سوالات هستند: الف- چه فرصتهای محیطی عمدهای برای ما وجود دارد؟ ب- با چه تهدیدات عمده خارجی مواجه هستیم؟
۲- طریقه دستیابی به استراتژی از راه ماتریس SWOT
ماتریس SWOT یکی از ابزارهای مهمی است که مدیران بدان وسیله اطلاعات را مقایسه و میتوانند با استفاده از آن چهار نوع استراتژی ارائه نماید.
استراتژیهای SO، استراتژیهای WO، استراتژیهای ST، استراتژیهای WT
جدول زیر مثالی از کاربرد SWOT است.
مثالی دیگر از شرکت سینمایی سینپلکس اودئون که استراتژی های خود را با استفاده از جدول SWOT به دست آورده است.
در نهایت باید گفت برای ساختن یک ماتریس SWOT بایستی ۸ مرحله طی شود.
- فهرستی از نقاط قوت داخلی و عمده سازمان تهیه کنید.
- فهرستی از نقاط عمده ضعف داخلی سازمان تهیه کنید
- فهرستی از فرصت های عمده ای که در محیط خارجی سازمان وجود دارد تهیه کنید.
- فهرستی از تهدیدات عمده ای که در محیط خارجی سازمان وجود دارد تهیه کنید.
- نقاط قوت داخلی و فرصت های خارجی را با هم مقایسه کنید و نتیجه را در خانه مربوطه در گروه ” استراتژیهای SO بنویسید.
- نقاط ضعف داخلی و فرصت های خارجی را با هم مقایسه کنید و نتیجه را در خانه مربوطه در گروه ” استراتژیهای WO بنویسید.
- نقاط قوت داخلی و تهدیدات خارجی را با هم مقایسه کنید و نتیجه را در خانه مربوطه در گروه” استراتژیهای ST بنویسید.
- نقاط ضعف داخلی و تهدیدات خارجی را با هم مقایسه کنید و نتیجه را در خانه مربوطه در گروه ” استراتژیهای WT بنویسید.
در واقع گام های چهارگانه زیر برای رسیدن به جدول بالا بایستی برداشته شود.
گام اول: تکمیل جدول مربوط به نقاط قوت سازمان
لطفاً پس از تفکر در مورد نقاط قوت سازمان حدود ۷ مورد از نقطه قوتهایی که درسازمان وجود دارد را در جدول نوشته و سپس اهمیت آنها را تعیین نمائید
گام دوم: تکمیل جدول مربوط به نقاط ضعف سازمان
لطفاً پس از تفکر در مورد نقاط ضعف سازمان حدود ۷ مورد از نقطه ضعف هایی که در سازمان وجود دارد را در جدول نوشته و سپس اهمیت آنها را تعیین نمائید
گام سوم: تکمیل جدول مربوط به فرصت های سازمان
لطفاً پس از تفکر در مورد فرصت های خارجی پیش روی سازمان حدود ۷ مورد از آن ها را در جدول نوشته و سپس اهمیت آنها را تعیین نمائید
گام چهارم: تکمیل جدول مربوط به تهدیدات سازمان
لطفاً پس از تفکر در مورد تهدیدات خارجی پیش روی سازمان حدود ۷ مورد از آن ها را در جدول نوشته و سپس اهمیت آنها را تعیین نمائید
در نهایت اطلاعات مربوط به جداول بالا بایستی در ماتریس زیر قرار داده شود.
[۱] برخی از مطالب این قسمت برگرفته از شرکت بازرسی مهندسی و صنعتی ایران میباشد
آنالیز کسب و کار با استفاده از ماتریس swot
آنالیز SWOT یک مدل برنامه ریزی استراتژیک سطح بالا است که به سازمان ها کمک می کند تا تشخیص دهند:
در کجاها عملکرد درستی داشته اند.
در کجاها می توانند پیشرفت داشته باشند.
آنالیز کسب و کار با استفاده از ماتریس swot
نوشته همراه استراتژی بازاریابی وارد بازار کار شوید. به اهیمت داشتن برنامه بازاریابی در کسب وکار ها پرداخته است.
SWOT علامت اختصاری کلمات زیر است:
Strenghths: قوت ها
Weaknesses: ضعف ها
Oppourtunities: فرصت ها
Threats : تهدیدها
چه زمانی برای انجام آنالیز SWOT مناسب است؟
معمولا آنالیز SWOT در آغاز فرایند برنامه استراتژی بازاریابی و یا در طول بازسازی برنامه استراتژی انجام می شود.
همه ی تیم رهبری را درگیر کنید!
آنها کسانی هستند که دید کاملی نسبت به سازمان دارند.
رهبران کسب وکار به شما کمک می کنند تا بینش بهتری نسبت به چشم انداز کسب کار و فضای رقابتی داشته باشید.
توصیه های مناسب تیم رهبری در مورد نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها به شما کمک می کند تا:
در نهایت یک آنالیز SWOT موثر برای استفاده در فرایند برنامه بازاریابی داشته باشید.
نمونه ای از آنالیز SWOT:
برای ملموس شدن آنالیز SWOT یک الگو وجود دارد.
(مثال های زیر برای یک سازمان مالی خاص انجام شده است. اما آنالیز SWOT برای همه ی کسب وکارها قابل استفاده است.)
من در یک مثال فرضی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها را بر اساس کارت امتیازبندی متوازن تقسیم کرده ام.
(البته شما مجبور نیستید از کارت امتیازی متوازن برای موفقیت در این آنالیز استفاده کنید. با این حال این روش یک چارچوب قدرتمند برای شما فراهم می کند.)
نقاط قوت:
می توانید با پرسیدن این سوال شروع کنید:
ما در چه کاری موفق هستیم؟
قبول دارم که این یک سوال کلی است، اما در مراحل اولیه بحث باید همه پاسخ ها را بپذیرید.
خب حالا می توان کمی سوالات را دقیق تر کرد.
1. نقاط قوت مالی:
مهم ترین منبع رشد مالی شما چیست؟
مشتریان فعلی شما کدامند؟ محصول خاص شما چیست؟
ساختار هزینه – خدمات چگونه است؟
2. نقاط قوت مشتری:
علت افزایش مشتری چیست؟
آیا این افزایش از روش ارجاع (Refferal) و یا از طریق بخش خاصی از صنعت مانند خدمات درمانی یا خرده فروشی است؟
آیا آنها بیشتر خرده فروش یا عمده هستند.
چرا مشتریان، شما را از بین رقبا انتخاب می کنند؟
3. نقاط قوت داخلی:
شما به عنوان یک سازمان چه کاری را خیلی خوب انجام می دهید؟
آیا شما در صنعت خود نوآوری دارید؟
آیا ارتیاط مشتری و یا شراکای قدرتمندی دارید؟
4. نقاط قوت آموزش و رشد:
با توجه به نیروی کارتان در کجا شما وجه تمایزی دارین؟
آیا این مدل جبران خسارت (غرامت) است؟
آیا می تواند برنامه توسعه نیروی کار شما نقطه قوت شما باشد؟
فرهنگ شما چطور؟
نقاط ضعف:
بس از آن باید از از خودتان بپرسید:
آیا اصلا ما خوب هستیم؟
در کجاها فرصت هایی برای بهبود داریم؟
1. نقاط ضعف مالی:
بزرگ ترین ضعف مالی شما چیست؟
به عنوان مثال، شاید
بیشترمشتریان شما در یک صنعت چرخه ای قرار دارند؟
ممکن است بهترین محصول شما پایین ترین سود را داشته باشد.
2. نقاط ضعف مشتری:
از نظرمشتریان، شما در کجا نیاز به پیشرفت دارید؟
(این می تواند در محصولات سرمایه گذاری شما، مکان شما، قیمتهای رقابتی برای نرخ بهره و یا وام دادن باشد.)
3. نقاط ضعف داخلی:
شما در چه کاری ضعیف هستید؟
آیا شما فرصت هایی برای بهبود مدیریت پروژه برای ایجاد نمایندگی های جدید دارید؟
راه تماس جدیدی برای خدمات مشتری چطور؟
4. نقاط ضعف آموزش و رشد:
بزرگ ترین چالش شما با کارکنان چیست؟
آیا شما درک منفی ازفرهنگ سازمانی در بخش های خاصی از سازمان دارید؟
فرصت ها:
بعد از بحث در مورد تهدیدها، حالا به آینده نگاه کنید.
چه فرصت هایی را برای سازمان خود می بینید؟
1. فرصت های مالی:
بزرگ ترین فرصت برای بهبود مالی تان چیست؟
این ممکن است شروع یک خط تولید جدید، افزایش نگهداری مشتری و یا رفتن به یک منطقه جغرافیایی جدید باشد.
2. فرصت های مشتری:
در کجا می توانید به طور چشمگیری مشتریان بهتری داشته باشید؟
آیا می توانید ارتباط آنلاین خود را بهبود دهید؟
چه مواردی در مورد محصول (مرتبط با فروش) را می توان بهتر کرد؟
آیا امکان درک بهتر عادات خرید مشتری را دارید؟
3. فرصت های درونی:
با بهبود چه فرایندهایی آینده بهتری خواهید داشت؟
(این امر می تواند شامل شراکت هم باشد.)
4. فرصت های یادگیری و رشد:
چه فرصت هایی برای بهره وری بهتر کارکنان دارید؟
آیا موقعیت های آموزش متقابل کارکنان را دارید؟
آیا می توانید ترفندی برای بهبود فرهنگ خود و در نتیجه بقایتان ایجاد کنید؟
تهدیدها:
بعد از شناسایی فرصت ها، به سراغ بزرگ ترین تهدید ها می رویم.
چه چیزی می بینید که بطور بالقوه برای سازمان شما مضر است؟
1. تهدید های مالی:
چه تهدید هایی ممکن است به طور جدی بر شرایط مالی شما تاثیر بگذارد؟
(این می تواند قیمت پایین رقبا، مسایل مالی مربوط به شریک باشد.)
2. تهدیدهای مشتری:
بزرگ ترین نگرانیتان در حیطه مشتری چیست؟
آیا یکی از رقبای شما چک لیست هزینه ای را پیشنهاد می کند و می تواند برخی از سهم بازار شما را بگیرد.
نگه داشتن مشتری برایتان چه قدر سخت است؟ آیا به راحتی می توانید مشتریاتان را از دست بدهید؟
3. تهدیدهای داخلی:
چه حوزه های فعلی کسب وکارتان ممکن است بعدا به شما آسیب برساند؟ آیا به زودی محصولی را پخش می کنید که ممکن است به طور بالقوه با شکست مواجه شوید؟ آیا با ادغام و یا تغییراتی در کش مکش هستید؟
4. تهدیدهای یادگیری و رشد:
چه چیزی کارکنان شما را تهدید می کند؟
(این می تواند شامل بی ثباتی در بخش پشتیبانی مشتری، خروج کارکنان از سازمان شما و یا مقاومت یک بخش خاص در مقابل تکنولوژی جدید باشد.)
پس از اتمام جلسه طوفان ذهنی SWOT، گام های زیر را بردارید:
1. آنالیز خود را به یک ماتریس SWOT چهار بخشی تقسیم کنید.
همانطور که گفته شد آنالیز SWOT به شما کمک می کند نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنید .
این نقاط کلیدی برای کسب وکارتان مفید و یا مضر هستد.
با توجه به مثال ماتریس بالا:
نقاط قوت و ضعف درون سازمانی هستند.
در حالی که فرصت ها وتهدیدها منشا خارجی دارند.
پس ازتکمیل فرایند طوفان ذهنی (brain storming)، بر روی نتایج زمان بگذارید و آنها را تقویت و یکپارچه کنید.این مساله به شما کمک می کند تا:
تمام فرصت های مثبت را ببینید.
هر گرایش منفی که می تواند بر استراتژی شما تاثیر بگذارد را شناسایی کنید.
روشی برای کار کردن بر روی کل آنها بیابید.
2. شروع به توسعه برنامه استراتژی خود کنید.
پیش از توسعه، باید به طور کامل همه ی موارد را در نظر بگیریرد.
از سوالات مطرح شده در نمونه آنالیز SWOT می توانید به دیدگاه هایی برسید. سپس دیدگاه ها را ساده و فیلتر کنید تا اهداف کلیدی در آن حوزه را به دست آورید.
آیا به نظر می رسد که شما باید فورا تنظیمات استراتژیک را در یک منطقه خاص انجام دهید.
آیا قبل از پرداختن به فرصت های توسعه بازار باید یک راه اندازی محصول جدید را مد نظر داشت؟
3. برای تغییرات در برنامه استراتژی خود با همه ی سازمانتان ارتباط داشته باشید.
در این مرحله به شما پیشنهاد می کنم تا تکنیک کاغذ قهوه ای را برای آنالیز SWOT با شراکت همه ی افراد سازمان خود اجرا کنید.
از ماتریس SWOT یک نسخه بزرگ آماده کنید.
از کارکنان بخواهید تا نکاتی که فکر می کنند از چشم تیم رهبری پوشیده مانده است را در هر قسمت از ماتریس بچسبانند.(می توانید از کارکنان بخواهید این کار را با اضافه کردن نامشان انجام دهند تا بتوان در صورت نیاز پیگیری کرد.)
این روش نه تنها روشی مناسب برای بحث درون سازمانی است، بلکه به رهبران فرصت مناسبی می دهد تا از نظرات کارکنان در این زمینه هم مطلع شوند.مثالی از ماتریس SWOT
4. هنگامی که شروع به اجرای یک استراتژی می کنید، برنامه هایی برای غلبه بر ضعف ها و دنبال کردن فرصت ها را تعیین و دنبال کنید.
به خاطر داشته باشید که کار با آنالیز SWOT تمام نمی شود. این اولین قدم برای داشتن یک استراتژی مناسب با توجه به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. به طور خاص، می بایست اقداماتی برای اصلاح ضعف ها و استفاده از فرصت ها انجام داد.
نقاط ضعف: به عنوان مثال، اگر یکی از نقاط ضعف شما تعداد شعبه های ناکافی است. می توانید با یک ابتکار، شروع به پیاده سازی دستگاه خودپرداز بیشتر یا باز کردن شعبه های جدید در فروشگاه های مواد غذایی کرد.
فرصت ها: اگر شما فرصتی برای خط تولید جدید شناسایی کرده اید، شاید تصمیم بگیرید با یکی از نزدیک ترین مشتریانتان صحبت کنید تا نیازهای آنها را به طور کامل درک کنید. یا شاید تصمیم بگیرید نسخه اولیه محصول را فقط در یک ناحیه بفروشید.
آماده باشید بعد از کامل کردن اقدام کنید!
از آنالیز SWOT به عنوان ورودی برای اصلاح و توسعه بیشتر برنامه استراتژی خود استفاده کنید.
اگر احتیاج به کمک دارید:
یکی از موارد دوره برنامه استراتژی بازاریابی این است که به صورت کارگاهی و کاربردی به کمک چک لسیت ها و فرم ها و همراهی استاد راهنما می توانید این قدم ها را بردارید.
همچنین می توانید یک برنامه استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کارتان تا پایان دوره بنویسید.
تا به حال بیش از سی دوره ی برنامه استراتژی بازاریابی برگزار شده است. شما نیز می توانید با ما تماس بگیرید تا برای کلاس های حضوری اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار بگیرد.
قوت، ضعف، فرصت، تهدید
در عالم سیاست و در عرصه امور اجرایی، بسیار میشنویم که مدیران سخن از تبدیل تهدیدها به فرصتها و نقاط ضعف به نقاط قوت بر زبان میآورند. چنین جملاتی ساده است ولی عمل به آنها مستلزم رعایت قواعد خاصی است.
در عالم سیاست و در عرصه امور اجرایی، بسیار میشنویم که مدیران سخن از تبدیل تهدیدها به فرصتها و نقاط ضعف به نقاط قوت بر زبان میآورند. گفتن چنین جملاتی ساده است ولی عمل به آنها مستلزم رعایت قواعد خاصی است. یکی از این قواعد را میتوان منوط به اجرای تحلیل SWOT دانست. متن حاضر، کوششی در معرفی تحلیل SWOT در عرصه اقتصادی است. ولی با اندکی تلاش میتوان تمامی آنچه آمده است را به عالم سیاست و دیپلماسی نیز تعمیم داد.
تجزیه و تحلیل SWOT (معادل ماتریس SWOT) یک روش منسجم برنامهریزی است که به منظور بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها در مورد یک پروژه یا سرمایهگذاری یا کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد. تجزیه و تحلیل SWOT همچنین میتواند برای تولید یک محصول یا حتی برای استفادههای شخصی یا صنعت انجام گیرد. این شامل تعیین هدف سرمایهگذاری یا راهاندازی آن کسبوکار یا پروژه و شناسایی عوامل داخلی و خارجی است که ممکن است مطلوب یا نامطلوب باشد. مبدع این روش آلبرت هامفری است که کنوانسیونی را در موسسه تحقیقاتی استنفورد در دهه 1960 هدایت میکرد. او درجهای را که محیط داخلی بنگاه با محیط خارجی بنگاه متناسب باشد با مفهومی به نام «تناسب استراتژیک» تعریف کرد. تنظیم اهداف باید پس از آنالیزهای SWOT انجام شود، این موجب میشود اهداف دستیافتنی یا اهداف کوتاهمدت برای سازمان تعیین شوند.
نقاط قوت: ویژگیهای کسبوکار یا پروژه که نسبت به کارهای مشابه برتری دارد.
نقاط ضعف: ویژگیهای کسبوکار که گروه را نسبت به گروه مشابه در وضعیت ضعف قرار میدهد.
فرصتها: عناصری که پروژه میتواند به نفع خودش از آنها بهرهبرداری کند.
تهدیدها: عناصری در محیط که میتواند برای کسبوکار یا پروژه ایجاد مشکل کند.
شناسایی SWOTها مهم است زیرا آنها میتوانند برای رسیدن به اهداف در قدمهای بعدی کمک کنند. ابتدا تصمیمگیرندگان باید با توجه به SWOT در نظر بگیرند که آیا هدف قابل دسترسی است. اگر هدف قابل دسترسی نیست هدفهای متفاوت دیگری باید انتخاب شوند و این پروسه همین طور ادامه مییابد.
استفادهکنندگان از آنالیزهای SWOT باید سوالها و جوابهایی را انجام دهند تا برای هر دسته (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) اطلاعات و جوابهای بامعنایی بیابند تا آنالیزهایشان مفید باشد و به مزیت رقابتی خود دست یابند.
تطبیق و تبدیل
یکی از راههای استفاده از SWOT تطبیق و تبدیل است. به این صورت که برای دستیابی به مزیت رقابتی از تطبیق نقاط قوت با فرصتها استفاده میکنند. به عبارت دیگر نقاط قوت را به فرصت برای بنگاه تبدیل میکنند. یکی از راههای تبدیل، پیدا کردن بازارهای جدید است. اگر شرکت یا بنگاهی نمیتواند این نقاط ضعف را به قوت تبدیل کند بهترین راه این است که آنها را به حداقل برساند یا از تهدیدها اجتناب کند.
عوامل داخلی و خارجی
هدف تحلیلهای SWOT، شناسایی عوامل کلیدی داخلی و خارجی است که برای دستیابی به یک هدف مهم دیده میشود. این عوامل از زنجیره ارزش منحصر به همان شرکت بیرون میآیند. گروههای تحلیل SWOT قطعههای کلیدی اطلاعات را به دو بخش اصلی تجزیه کردهاند.
عوامل خارجی: فرصتها و تهدیدهای محیطی
عوامل داخلی: نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان
تجزیه و تحلیل ممکن است عوامل داخلی را به عنوان نقاط قوت یا به عنوان نقاط ضعف نشان دهد و به این علت، اثرگذاری آنها بر اهداف سازمان است. چیزی که ممکن است به عنوان نقطه قوت ارائه شود ممکن است برای دستیابی به هدف دیگری نقطه ضعف باشد. علاوه بر اینها چیزهای مهم دیگری هم هستند از جمله پرسنل، امور مالی، قابلیتهای تولید و. عوامل خارجی شامل اقتصاد کلان، تغییرات تکنولوژیک، قوانین و تغییرات اجتماعی و فرهنگی و همچنین تغییرات در بازار یا در موقعیت رقابتی است که اغلب اینها در قالب یک ماتریس معرفی شدهاند.
تجزیه و تحلیل SWOT فقط یک روش طبقهبندی است و دارای نقاط ضعف خاص خود است. برای مثال ممکن است کاربرانش را به جمعآوری و گردآوری لیستی سوق دهد به جای آنکه آنها را به فکر کردن به عوامل مهم واقعی که در رسیدن به اهداف مهم هستند، تشویق کند. همچنین این لیست را بدون اولویتبندی مشخص و نکتهسنجی ارائه میکند که برای مثال ممکن است فرصتهای کوچک و تهدیدهای بزرگ را تعدیل کند.
اهمیت SWOTها به تنهایی با ارزش استراتژی که تولید میکنند نشان داده خواهد شد. SWOTای که استراتژیهای با ارزش تولید میکند اهمیت زیادی دارد. آیتمی که استراتژی ارائه ندهد ارزشی نخواهد داشت.
مورد استفاده
سودمندی تجزیه و تحلیل SWOT به سودآوری سازمان محدود نمیشود. این تحلیلها در هر موقعیت تصمیمگیری که زمان محدودی دارد میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
نقدها
برخی از یافتههای منون و دیگر همکارانش (1999) نشان میدهد SWOT ممکن است عملکرد آسیبرساننده داشته باشد. در نتیجه تجزیه و تحلیلهای مکمل دیگری پیشنهاد شدهاند، مانند ماتریس سهم رشد.
برنامهریزی همکارانه
به عنوان بخشی از توسعه استراتژیها و برنامهریزیها برای فعال کردن سازمان برای رسیدن به هدفهایش، سازمان باید یک فرآیند سیستماتیک و دقیق را شناسایی و با برنامهریزی آن را اجرا کند.
تنظیم اهداف: تعریف آنچه سازمان درصدد رسیدن به آن است.
بررسی محیطی: ارزیابی داخلی SWOT سازمان و نیاز به یک ارزیابی از وضعیت موجود و همچنین نمونه کارها و خدمات و تجزیه و تحلیل چرخه عمر محصولات و خدمات است.
تجزیه و تحلیل استراتژیهای موجود: این بخش ارتباط نتایج ارزیابیهای داخلی و خارجی را مشخص میکند که البته ممکن است شکافی هم بین این بخش و بررسیهای محیطی موجود باشد.
مسائل استراتژیک: که به عنوان کلیدی در توسعه طرح یک سازمان محسوب میشوند.
توسعه استراتژیهای جدید/تجدیدنظر شده: ارائه تحلیلی نوین از مسائل و تغییر اهداف در صورت نیاز
ایجاد عوامل کلیدی موفقیت: دستیابی به اهداف و اجرای استراتژی آمادهسازی عملیاتی، منابع، طرحها و پروژها برای اجرای استراتژی
نتایج دیدهبانی: نقشهبرداری از طرحها و اقدامات اصلاحی که ممکن است به اصلاح اهداف و استراتژی منجر شود.
تحلیل SWOT
SWOT در لغت به معنی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات است و در اصطلاح فرایند شناسایی بررسی و ارزیابی متغیرهای موثر و بالقوه داخلی و محیطی را تجزیه و تحلیل SWOT گویند. واژه SWOT برگرفته از این لغات میباشد:
S: strength به معنی قدرت
Weakness: W به معنی ضعف
O: opportunity به معنی فرصت
T: Threat به معنی تهدید
تمام سازمانها پیوسته در حال تصمیمگیری و برنامهریزی هستند از این رو لازم است جهت هرگونه تصمیم گیری و برنامهریزی راهبردی در سازمان نسبت به شناخت وضع موجود از طریق بررسی عوامل محیط درونی و بیرونی اقدام شود. این امر به مدیریت یاری میرساند در مقابله با فرصتها و تهدیدات محیط بیرونی رویهای هماهنگ و یکپارچه اتخاذ کند و به اهداف خود به نحو شایستهای دست یابد.
تحلیل SWOT برای اولین بار در سال 1950 توسط دو فارغ التحصیل مدرسه بازرگانی هاروارد به نامهای جورج آلبرت اسمیت و رولند کریستنسن مطرح شد. در آن زمان این تحلیل ضمن کسب موفقیتهای روز افزون به عنوان کسب ابزار مفید مدیریتی شناخته شد. اما شاید بیشترین موفقیت مشهود این تحلیل زمانی بدست آمد که Jack Welch از جنرال الکتریک در سال 1980 از آن برای بررسی استراتژیهای GE و افزایش بهرهوری سازمان خود استفاده کرد.
گام اول در مراحل برنامه ریزی استراتژیک تعیین رسالت، چشم انداز و ماموریتهای سازمان است و پس از آن میتوان از طریق تحلیل SWOT که یکی از ابزارهای تدوین استراتژی است، برای سازمان استراتژی طراحی کرد که متناسب با محیط آن باشد. با استفاده از این تحلیل این امکان حاصل میشود که اولاً به تجزیه تحلیل محیطهای داخلی و خارجی پرداخته و ثانیاً تصمیمات استراتژیکی اتخاذ نمود که قوتهای سازمان را با فرصتهای محیطی متوازن سازد.
تعاریف نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدات:
نقطه قوت:
عبارت است از منابع و توانایی هایی که سازمان اختیار دارد و می تواند از آنها به منظور ایجاد یک مزیت رقابتی استفاده کند. موارد زیر می توانند از قوت های سازمان به حساب آیند :
روابط مثبت با تأمینکنندگان
اختراعات ثبت شده سازمان
نام تجاری و برند شناخته شده
تصویر مثبت ذهنی میان خریداران
شهرت در بین مشتریان
مزیت در قیمت تمام شده
دسترسی اختصاصی به منابع طبیعی
دسترسی به شبکه های توزیع مناسب
نیروی انسانی کارآمد و آموزش دیده و مواردی از این دست نسبت به رقبا برتر باشد.
نقطه ضعف:
نوع محددیت یا کمبود در منابع، مهارتها و امکانات و تواناییهایی است که بطور محسوس مانع عملکرد اثر بخش سازمان بشود. عملکرد مدیریت نیز در تشدید نقاط ضعف موثر است. موارد زیر می توانند از ضعفهای سازنان ها باشند :
عدم پشتیبانی و حفاظت از اختراعات.
نام تجاری و برند ضعیف.
ناشناخته بودن در بین مشتریان.
ساختار پر هزینه در سازمان.
عدم دسترسی به منایع.
عدم دسترسی به شبکه های توزیع.
نیروی انسانی ناکارآمد.
نکته ی حائز اهمیت در اینجا امکان تبدیل شدن ضعفها و قوت ها به یکدیگر در شرایط گوناگون است. برای مثال ظرفیت تولید بالا می تواند یک مزیت و قوت برای سازمان محسوب شود اما همین ظرفیت بالا در شرایط رکود و تغییرات تکنولوژیکی می تواند باعث کاهش چابکی سازمان گردد و به آن لطمه وارد کند.
فرصت:
شناسایی و بررسی دقیق محیط خارجی می تواند فرصتهای جدیدی را برای مدیران سازمان نمایان سازد و همین فرصتها می توانند آغازگر مسیر جدیدی برای توسعه و رشد باشند، فرصتهای می توانند شامل موارد زیر باشند :
نیاز برطرف نشده مشتری
شناخت بخشی از بازار که پیش از این فراموش شده
ظهور تکنولوژی های جدید
کم شدن محدودیت های قانونی
حذف موانع تجارت جهانی
تغییر در وضعیت رقابت یا قوانین و بهبود در روابط با خریداران و فروشندگان
تهدید:
یک تهدید موفقیت نامطلوبی در محیط خارجی سازمان است. مواردی چون :
قدرت چانه زنی خریداران یا تامینکنندگان کلیدی
تغییرات عمده و ناگهانی تکنولوژی و مواردی از این دست
تغییر در سلیقه ی مشتری که باعث فاصله گرفتن او از محصولات ما می شود.
ظهور محصولات جایگزین پر قدرت.
افزایش محدودیت های تجاری.
ماتریس SWOT
به هر حال سازمان نباید منتظر به وجود مثالی از ماتریس SWOT آمدن فرصتهایی استثنایی در محیط خارجی باشد، بلکه باید تلاش کند تا با تقویت قوت های درونی اش مزیت رقابتی جدیدی را برای شرکت یا سازمان خلق کند. خلق این مزیت های رقابتی از طریق هماهنگی بین قوت ها و توانایی های درون سازمانی و فرصتهای کوچک یا بزرگ خارجی است. حتی در برخی مواقع، اهمیت فرصت خارجی به قدری است که سازمان انگیزه ی لازم برای غلبه بر یک ضعف داخلی را نیز پیدا خواهد کرد.
برای توسعه ی این استراتژیها، یعنی همان استراتژیهایی که باعث هماهنگی قوت های درون سازمانی با فرصتهای محیط خارجی است، می توان از ماتریس SWOT بهره برد. ماتریس SWOT می تواند ابزاری توانمد در شناسایی و اتخاذ استراتژیهای مناسب در انواع کسب و کارها باشد. این متد (روش) در صورت شناخت دقیق و به کارگیری صحیح برای کسب و کارهای کوچک و متوسط بسیار کارآمد خواهد بود. شاید حتی بتوان از این ابزار برای تعیین استراتژیهای شخصی و زندگی افراد نیز بهره برد(که به شخصه خودم این مورد را اجرا کرده ام). به هر حال ابتدا لازم است لیستی از قوتها، ضعفها، تهدیدها و فرصتها را آماده کنیم، به این لیست پروفایل SWOT می گویند.
قواعد حاکم بر ماتریس تحلیلی SWOT :
ضعفها
قدرتها
استراتژیهای W-O
استراتژیهای S-O
فرصتها
استراتژیهای W-T
استراتژیهای S-T
تهدیدها
– چگونه میتوان با بهرهگیری از نقاط قوت حداکثر بهرهبرداری را از فرصتها انجام داد (SO)
– چگونه با استفاده از نقاط قوت میتوان اثر تهدیدات را حذف کرد یا کاهش داد (ST)
– چگونه باید با بهرهگیری از فرصتها نقاط ضعف را تبدیل به نقطه قوت کرد یا از شدت نقاط ضعف کاست (WO)
– چگونه باید با کاهش دادن نقاط ضعف تاثیر تهدیدات را کاهش داد یا تاثیرشان را حذف نمود. (WT)
به طور خلاصه میتوان گفت هدف از تحلیل و بررسی فرصتها و تهدیدات محیط خارجی ارزیابی این مسئله است که یک سازمان میتواند فرصتها را به دست آورد و از تهدیدات اجتناب کند. بویژه زمانی که با یک محیط خارجی غیر قابل کنترل در زمان کنونی روبرو است.
نمونهای از تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدات
مراحل انجام آنالیز SWOT را میتوان بصورت زیر بر شمرد:
1- تشکیل جلسۀ تجزیه تحلیل SWOT
2- توضیح اجمالی هدف جلسه و مراحل انجام کار
3- استفاده از روش طوفان ذهنی برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدات
4- اولویتبندی عوامل داخلی و خارجی
5- تشکیل ماتریسSWOT و وارد کردن عوامل انتخاب شده به آن با توجه به اولویت بندی
6- مقایسه عوامل داخلی و خارجی با یکدیگر و تعیین استراتژیهای SO، WO، ST ، WT
7- تعیین اقدامات مورد نیاز بری انجام استراتژیهای تعیین شده
8- انجام اقدامات و بررسی نتایج آنها
9- برزو رسانی ماتریس SWOT در فواصل زمانی مناسب
نمایش ماتریسهای مورد استفاده در روش تحلیل SWOT:
ماتریس اولویت بندی عوامل داخلی
اثر بر عملکرد یا قابیلت رقابتی سازمان
ماتریس اولویت بندی عوامل خارجی
اثر احتمالی بر سازمان
ماتریس SWOT
با نقاط قوت از فرصتها استفاده کنید
با فرصتها نقاط ضعف را از بین ببرید
برای احتراز از تهدیدات از قوتها استفاده کنید.
نقاط ضعف را کاهش دهید مثالی از ماتریس SWOT و از تهدیدات بپرهیزید.
روش کمّی تحلیل SWOT :
روش کمی تحلیلSWOT دادههای جزئی تری را برای تحلیل SWOT فراهم میآورد. این روش خود را با روش تصمیم گیری MADM انطباق داده است که از طرحهای چند لایه برای ساده سازی مسایل پیچیده استفاده میکند و براین اساس قادر است تحلیل SWOT را بطور همزمان بر روی چند سازمان به اجرا در آورد. وقتی فرآیندهای برنامه ریزی به وسیلۀ معیارهای متعد پیچیده میشوند این ممکن است به این دلیل باشد که از SWOT به درستی استفاده نشده است. این بیانگر این است که یک لیست نامشخص، کیفی و ناکامل از فاکتورهای تاثیر گذار محیط داخلی و خارجی در مثالی از ماتریس SWOT سازمان بکار رفته است.
از روشهای که تحلیلSWOT را بکار میبرند می توان ماتریس ارزیابی فاکتورهای خارجیEFEو ماتریس ارزیابی فاکتورهای داخلیIFE و ماتریس طرح رقابتیCPM را نام برد.
اما کمبودهای زیر در همه آنها غیر قابل اجتناب است:
1- رتبه بندی فاکتورهای اصلی بصورت عینی انجام میگیرد. بنابراین در رتبه بندی دادههای کمی مانند حجم تجارت با شکل مواجه میشوند.
2- در رتبه بندی عینی دادهها گروه ارزیابان دادهها را بدون تست کردن رتبهبندی میکنند و این ممکن است موجب عدم یکپارچکی میان دادهها گردد.
برای رفع این مشکلات کار تیلا و همکارانش و همچنین استوارت و همکارانش فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP را با تحلیلSWOT ترکیب کردند وی یک روش ترکیبی جدید برای بهبود آنالیز محیط در روشSWOT بوجود آوردند. همچنین در بعضی از موارد مشاهده شده که تحلیلSWOT را براساس ماتریس استراتژیGSM نیزتوسعه دادهاند.
نتیجه گیری :
تحلیلSWOT در فرآیند تشکیل استراتژی جزء بسیار مهم محسوب میشود. تحلیل فرصتها و تهدیدات خارجی اساساً برای ارزیابی این امر به کار میرود که بررسی کنیم آیا سازمان میتواند از فرصتها استفاده کرده و تهدیدات را به حداقل برساند و همچنین این تجزیه و تحلیل نقاط ضعف برای بررسی عملکرد داخلی سازمان ها (مانند روندهای کاری اثر بخش و تحقیق و توسعه) حائز اهمیت است. در نتیجه تحلیل SWOT قادر است به سازمانها و حتی به کشورها کمک کند وضعیت کلی خود را نسبت به سایر رقبا و در مورد کشورها نسبت به سایر کشورها مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
منابع
1- احمدی، دکتر پرویز – اصفری، محمد.غلامعلی زاده، ابوذر. مطالعۀ تطبیقی بررسی محیط به منظور تدوین استراتژی شرکتهای خودرو سازی.
2- پیرس و رابینسون. برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک. ترجمۀ خلیلی شورینی،دکتر سهراب. انتشارات یادواره کتب. چاپ پنجم صفحات 307-309
3- Chang، Hsu- His- Huang، Wen-chin. Application of a quantification SWOT analytical method .(2005)
4- Ip،Y.K. koo ،L.C. A hybrid of balanced scorecard, SWOT analysis and quality function deployment. BSQ strategic formulation framework
5- Lee،S. F. Building balanced scorecard with SWOT analysis, and implementing“Sun TZu’s The Art of Business Management Strategies” on QFD methology.
6- Carolina Duarte, Lawrence P. E t tkin, Marilyn M. Helms, and Michael s.Anderson. The challenge of VeneZuelA: A SWOT Analysis.(2006)
7- Ahmed، A. M. Zairi، M Almarri، K. S. SWOT analysis for Air china per for mance and its experience with quality.
دیدگاه شما