معامله گران ناآگاه


اهمیت کنترل احساسات هنگام معامله کردن

مهمترین فاکتور موفقیت در هرگونه معامله ای داشتن احساسات قوی و مثبت است. از این رو بهترین روش پیش از معامله، کسب اطلاعاتی در خصوص کنترل احساسات است. بازار بورس یکی از مهمترین بازار هایی به شمار می رود که هر روزه تعداد بیشتری از افراد را به سمت خود جذب می کند.

اما آیا تا کنون به این مسئله فکر کرده اید که چرا باید به روانشناسی معاملات توجه کنیم؟ در تمام دنیا اشخاص زیادی به این باور رسیده اند، که کنترل احساسات مقوله ای خاص و مهم در سرمایه گذاری های مالی است.

دکتر فان تارپ، در مقاله ای با عنوان جام مقدس سرمایه گذاری، به مسئله کنترل احساسات پرداخته است. در این مقاله ایشان بیان فرموده اند، که اگر زندگی تمامی افرادی که در سرمایه گذاری موفق بوده اند را بررسی کنیم، متوجه این مسئله خواهیم شد، که آنها یک درس مهم را به خوبی آموخته اند.

آن درس نیز کنترل احساسات و فرایند های درونی است که منجر می شود تا افراد در حین مواجه با سود یا ضرر در معاملات ، بتوانند به خوبی تمامی احساسات خود را کنترل کنند. روانشناسی معاملات می تواند به عنوان یک راهکار موثر در رسیدن به موفقیت افراد عمل کند.

مهد سرمایه - کنترل احساسات هنگام معاملات

میزان اهمیت روانشناسی احساسات در بازار های مالی چقدر است؟

اگر بخواهیم با جزئیات به این مقوله بپردازید، متوجه خواهیم شد، که روانشناسی در معاملات می تواند تغییر اساسی را در روحیات سرمایه گذاران ایجاد نماید. این که فردی قادر باشد نحوه کنترل احساسات در بازار بورس را به خوبی فرا گیرد، و بتواند تمامی احساسات درونی خود را در حین معاملات کنترل نماید، موفقیت از آن اوست.

شاید برای برخی از معامله گران و سرمایه گذاران این مسئله دشوار نباشد، اما برای اکثرت افرادی که وارد بازار بورس می شوند، این مقوله حساس و دشوار است. برخی از سرمایه گذاران بر این باور هستند که بازار بورس، همچون موجودی زنده است که با قربانی کردن دیگران، تغذیه می کند.

اگر به این مسئله باور داشته باشید، باید به این مسئله نیز بیندیشید که ممکن است برای شما هم این اتفاق رخ دهد. اما واقعیت امر این است که هیچ بازاری قادر نیست از انسان ها قربانی بگیرد. بلکه این سرمایه گذاران هستند که یکدیگر را قربانی می کنند. از این رو کنترل احساسات مسئله ای بسیار حساس و مهم خواهد بود.

هر معامله گری که وارد دنیای بورس می شود، سرنوشت خود را در دست می گیرد. به همین دلیل اگر یک سرمایه گذار درک درستی از کنترل احساسات خود نداشته باشد، در چنین بازاری قادر به کسب موفقیت نخواهد بود.

مهد سرمایه - کنترل احساسات هنگام معاملات

اهمیت کنترل احساسات هنگام معامله

حتما شما هم به این مسئله توجه نموده اید که بیشتر افرادی که در بازار های مختلف معاملات پرسودی انجام می دهند، در معامله بعدی خود دچار ضرر می شوند. خب این مسئله در بیشتر مواقع قابل پیشگیری می باشد. اگر تنها بتوانیم قدرت کنترل احساسات خود را داشته باشیم می توانیم از بروز هر ضرری پیشگیری نماییم.

هر فردی پس از یک بار کسب سود در معامله گران ناآگاه بازار های بورس، به صورت ناخودآگاه دچار احساسات می شود که او را برای انجام معاملات دیگر ترغیب می کند. با این باور که تمامی معاملات دیگر نیز پر سود بوده، و به موفقیت خواهد انجامید. اما ممکن است با این مسئله مواجه نشوید.

مقوله های مهم کنترل احساسات در معامله

برای این که بتوانید پس از هر سوددهی در بازار های مالی، احساسات خود را کنترل نمایید، می توانید به چند مقوله در خصوص کنترل احساسات توجه ویژه داشته باشید. از جمله این مقوله ها باید به پایان دادن اعتماد به نفس کاذب، حتی اعتماد به هیجان پس از کسب سود، اشاره نمود.

مخصوصا افرادی که به تازگی معامله گری را آغاز نموده اند، باید حتما در زمینه کنترل احساسات خود به شرایط مطلوبی رسیده باشند. ممکن است فرد پس از کسب سود در یک معامله، با سیگنال ها، الگوها و … در بازار روبه رو شود، که به هیچ عنوان وجود خارجی ندارند.

یعنی در اصل در ناخودآگاه ما به شکل مثبتی به وجود می آیند، تا ما را راضی کنند که مجددا وارد پوزیشن معاملاتی جدید شویم. البته این نکته را نیز باید بیان نماییم که در برخی مواقع نیز، ضرر در معاملات به دلیل معاملاتی است که صرفا به دلیل آماری، دچار نوسان می شوند.

آنچه برای ما مهم است، معاملاتی می باشد که می توان ضرر دهی آنها معامله گران ناآگاه را پیشگیری نمود. معاملاتی که ناشی از احساسات فرد بوده و تنها بر حسب ناخودآگاه ذهنی شخص انتخاب می شوند. در این زمان، نکته مهم کسب راهکارهای مناسب برای کنترل احساسات است. می توان با یک برنامه مناسب، این احساسات را کنترل نمود.

مهد سرمایه - کنترل احساسات هنگام معاملات

علت ضرر در معاملات پس از کسب سود چیست؟

پس از یک معامله پرسود، دقیقا خطرناک ترین زمان برای آغاز معامله ای جدید است. شاید با خودتان تصور کنید که این مسئله امری بی معنا باشد، اما متاسفانه طبق پایه های علمی و روانشناسی، این مسئله به اثبات رسیده است.

پس از انجام یک معامله پرسود، فرد با احساسات خوشایندی مواجه می شود، که به هیچ عنوان نمی تواند آنها را کنترل نماید، و نمی تواند این احساس را متوقف کند. اگر نسبت به اهمیت کنترل احساسات بی تفاوت باشید، و قادر نباشید نحوه کنار آمدن با این احساسات را دریابید، بدون تردید با فاجعه ای بزرگ روبرو خواهید شد.

در زمان خوشحالی ذهن به صورت ناخودآگاه، هورمون دوپامین ترشح می نماید، که اعتیاد به این هورمون، می تواند خطر ضرر در معاملات را برای ما به همراه داشته باشد. تصور کنید فردی در یک معامله مالی پرسود، موفق شده است. در این زمان ذهن این فرد به میزان قابل توجهی دوپامین ترشح نموده، و همین امر می تواند او را به سمت انجام یک کار احمقانه پیش ببرد.

طبق تحقیقات خاص در زمینه کنترل احساسات، در زمانی که ذهن به این حالت دچار می شود، به سرعت توانایی درک ریسک و خطر را از دست می دهد. که باعث می شود با اعتماد به نفسی کاذب، به سمت انجام معاملات دیگر جهت کسب سود بیشتر رویم.

برای مقابله با این مشکل بهتر است خود را وقف سیستم های معاملاتی خود نموده، و از انجام هر گونه فعالیت سریع و کورکورانه بپرهیزید. از سوی دیگر می توانید با داشتن یک سیستم معاملاتی یا استراتژی معاملاتی ، از ضرر در معامله ی خود جلوگیری نمایید.

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.

١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .

٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .

٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .

۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .

۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که

اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .

۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .

٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !

٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .

٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .

١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .

١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .

١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .

١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .

١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .

١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .

روانشناسی بورس

١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .

١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .

١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .

١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .

٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.

٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .

٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .

٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .

٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.

٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .

٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .

٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .

٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .

٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است

اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است

و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .

٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .

٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .

٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .

٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .

٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .

٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای معامله گران ناآگاه خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .

٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم

٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .

٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .

قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .

٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .

۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .

۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .

۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .

خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )

چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .

۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند

که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .

۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .

دیگر ترس مساله مهمی نیست .

۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .

مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست

۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .

ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .

آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟

۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .

۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .

۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .

۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .

۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم

و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .

۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .

۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .

۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .

۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم

روش‌هایی برای غلبه بر استرس در معامله و تاثیرات آن در معاملات

غلبه بر استرس در معامله

اگر در یک حالت کلی و ایده‌آل بخواهیم به بررسی عملکرد معامله‌گران در بازارهای مالی بپردازیم، به مفاهیم پایه‌ای و صحیحی می‌رسیم. در واقع می‌توان نتیجه گرفت که هدف اصلی تمام معامله‌گران، کسب سود از بازار است. اما وقتی از کلیات فاصله گرفته و به بررسی جزئیات می‌پردازیم، می‌بینیم که گاهاً در رفتار معامله‌گران، میل به دریافت سود وجود ندارد. در واقع، اکثر معامله‌گران با پیروی از احساسات، شایعات و ترس‌های‌ حاکم بر بازار، معاملات خود را قبل از رسیدن به سود می‌بندند و برعکس. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که بیشتر حجم معاملات بازارهای مالی، از روی احساسات انجام می‌شوند، نه از روی منطق و تحلیل. اما برای این که بتوانیم درست‌ترین رفتار ممکن را در معامله‌گری انتخاب کرده و به غلبه بر استرس در معامله بپردازیم، به بررسی این معضل نیاز داریم. اگر این موضوع ذهن شما را هم درگیر کرده، با ما در ادامه‌ی این مطلب همراه شوید.

چه عواملی باعث ایجاد ترس در معامله گران می‌شود؟

یکی از اصلی‌ترین عواملی که باعث ایجاد ترس در معامله‌گران و تریدرها می‌شود، «توجه بیش از حد به نتیجه معامله» است. در واقع اگر تریدر بیش از حد به سود حاصل از معامله خود نیاز داشته باشد یا معامله وی وارد یک روند نزولی شارپ شده باشد، ترس نمایان می‌شود. در این‌صورت، معامله‌گر بشدت روی نتیجه معامله خود حساس شده و دچار استرس و ترس می‌شود. دیگر عامل مهم که سبب بروز احساس ترس در معامله‌گران می‌شود، «نظرات اطرافیان و اخبار در مورد سقوط‌ بازار» است. در واقع، وقتی یک معامله‌گر بیش از حد به نظرات دیگران گوش داده و آن‌ها را در ذهن خود نشخوار کند، ترس وجود وی را فرا خواهد گرفت. چراکه معمولاً افراد ترسو و غیر حرفه‌ای تمام افکار و نظرات منفی خود در مورد بازارهای مالی مانند بورس، کریپتو، فارکس و … را بازگو می‌کنند. بنابراین اگر به سخنان چنین افرادی گوش داده شود، حتماً ترس به‌وجود خواهد آمد.

عوامل دیگری هم هستند که بر روی ایجاد حس ترس و استرس در تریدرها نقش دارند. اما دو عامل نامبرده از شدت بالاتری برخوردارند. در ادامه، با بررسی تأثیر احساسات معامله‌گران، به شفافیت بیشتری در رابطه با این موضوع خواهیم رسید.

ترس در معامله

بررسی تاثیر احساسات معامله گران

شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که رفتارهای احساسی معامله‌گران بر روند بازار تأثیر می‌گذارد. در واقع، طبق آمارها، احساسات معامله‌گران قبل از نقطه اوج بازار در مثبت‌ترین حالت ممکن بوده است. همین‌طور قبل از رسیدن بازار به کف قیمت، احساسات اکثریت بازار در منفی‌ترین حالت ممکن قرار داشته است. این تأثیر شاید در موارد مختلف کم و زیاد شود. اما همیشه می‌توان ردپای تأثیر کلی احساسات را در بازار مشاهده کرد. این مفهوم را در علم تحلیل و روانشناسی بازار، تحت عنوان احساسات بازار یا «Market Sentiment» می‌شناسند. می‌توان گفت که تمام احساسات انسانی درگیر در معاملات بر روند بازار تأثیر دارند. از جمله این احساسات می‌توان موارد زیر را نام برد:

می‌بینید که بیشتر احساسات بازار، منفی هستند. در واقع احساسات منفی، بیشتر از احساسات مثبت بر تریدرها مسلط می‌شوند. به همین خاطر است که تأثیر احساس بر روند معامله‌گری را به عنوان یک معضل می‌شناسیم. این احساسات سبب می‌شوند تا تریدر نتواند به‌صورت صحیح و اصولی در بازار فعالیت کند. همین موضوع سبب شده تا غلبه بر استرس در معامله اهمیت پیدا کند.

سرمایه گذار احساسی چه ویژگی‌هایی دارد؟

شاید شما در حین معامله حس کنید که درگیر یکی از احساسات منفی بازار شده‌اید، اما از این بابت مطمئن نباشید. در واقع نمی‌دانید که آیا شما یک سرمایه گذار احساسی هستید یا خیر. برای کسب اطمینان در این باره، می‌توانید رفتارهای زیر را مورد بررسی قرار دهید:

  • وقتی قیمت اُفت می‌کند،‌ بلافاصله معامله‌تان را می‌بندید

قیمت‌ها در بازار مدام دچار نوسان می‌شوند. شما زمانی باید دارایی خود را بفروشید و معامله را ببندید که به این نتیجه برسید، وقت فروش فرا رسیده است. اما اگر شما صرفاً بخاطر این که کمی معامله‌تان وارد زیان شده، آن را می‌بندید، پس یک سرمایه گذار احساسی هستید.

  • به شدت به اخبار بازار اهمیت می‌دهید

اگرچه برای یک تریدر، خواندن و دیدن اخبار بازار اهمیت دارد. اما اگر این حالت از حد گذشته باشد، می‌توان آن را به درگیری احساسی معنا کرد. اگر شما یک تریدر تحلیل‌گر هستید، گوش دادن به برخی اخبار برای‌تان ضروری است. اما تمرکز شدید روی تمام اخبار بازار، از شما یک سرمایه گذار احساسی می‌سازد.

  • هنوز معامله‌تان وارد سود یا زیان نشده، اما بشدت خوشحال یا ناراحت هستید

شاید تصور کنید که خوشحال بودن در معامله‌گری بهتر از نگران بودن است. اما اگر خوشحالی شما بی‌مورد و غیرعادی باشد، باز هم می‌توان آن را به درگیری احساسی نسبت داد. وقتی شما معامله‌ای را در یک قیمت خاص باز می‌کنید و امکان می‌دهید که معامله شما وارد سود شود؛ اما هنوز به سود نرسیده، شما از خوشحالی سر از پا نمی‌شناسید، یعنی شما یک سرمایه گذار احساسی هستید. این احساس به‌صورت عکس برای زیان تحقق نیافته هم می‌تواند همین نتیجه را داشته باشد.

  • هر خبر بدی که می‌شنوید، احساس ترس می‌کنید

خبرهای بد همیشه در بازار وجود دارند. اگر شما با شنیدن هر بر خبر بد، سراسیمه و نگران می‌شوید، پس شما یک تریدر احساساتی هستید. این در حالی است که یک تریدر حرفه‌ای با شنیدن خبرهای بد، پیامد آن خبرها را به‌صورت واقع بینانه مورد بررسی قرار می‌دهد. آن‌گاه متناسب با آن پیامد، رفتار درست را انتخاب می‌کند.

  • مدام پیگیر قیمت دارایی‌هایتان هستید

رصد کردن مداوم قیمت سهام، ارز یا هر دارایی که دارید، احساساتی بودن شما را ثابت می‌کند. همچنین اگر مدام نظر دیگران را در مورد بازار جویا می‌شوید، همین نتیجه را می‌توان از رفتار شما برداشت کرد.

  • سهام‌تان اُفت زیادی را تجربه کرده، اما مایل نیستید آن را بفروشید

وابستگی عاطفی و شخصی به دارایی‌های مالی، یکی دیگر از نمودهای رفتار احساسی در بازار است. این در حالی است که یک دارایی خاص را باید بخاطر پتانسیل‌های رشدی که دارد نگهداری کرد. حالا اگر یک دارایی، ارزش نگهداشتن را نداشته باشد، باید آن را از پرتفوی خارج کرد.

شاید تصور کنید که ترس در معامله، خطرناک‌تر از هر حس دیگری است. اما دیگر احساسات نیز می‌توانند خطرناک باشند. اگر شما یکی یا چند مورد از نمونه‌های گفته شده را در خود می‌بینید، نگران نباشید. چراکه با استناد به راه‌حل‌هایی که در ادامه مطرح می‌کنیم، می‌توانید از یک سرمایه گذار احساسی به یک سرمایه گذار حرفه‌ای و مصمم تبدیل شوید.

غلبه بر ترس در معامله

راه‌های غلبه بر استرس در معامله

خوشبختانه راه‌های زیادی برای غلبه بر استرس در معامله وجود دارد. اما در اینجا صرفاً معامله گران ناآگاه به برخی از کاربردی‌ترین راه‌های غلبه بر استرس در معامله می‌پرازیم. با این راه‌کارها می‌توان ترس در معامله یا هر احساس دیگری در حین معامله را نیز کنترل کرد. این راه‌حل‌ها به قرار زیر هستند:

وقتی شما یک تریدر مبتدی باشید و سرمایه قرض یا وام را وارد مسیر معاملات خود کنید، هرگز نمی‌توانید از تأثیر احساسات در امان بمانید. بنابراین اگر در مراحل ابتدایی فعالیت خود هستید، صرفاً با سرمایه شخصی خود معامله کنید. اگر به یک تریدر فوق حرفه‌ای تبدیل شدید، آن‌گاه می‌توانید با اطمینان خاطر از سرمایه دیگران هم سود بدست بیاورید.

یکی از دلایل عمده‌ای که سبب می‌شود افراد برای معامله وام یا قرض بگیرند، مبلغ کم سرمایه اولیه خودشان است. اما کم بودن سرمایه به معنی ناتوانی شما نیست. شما می‌توانید در برابر سرمایه اندک خود، سودهای اندکی هم بدست بیاورید و کم‌کم آن را افزایش دهید. پس معامله با سرمایه کم، نه تنها عیب نیست، بلکه یک مزیت بزرگ برای افراد تازه‌کار است. باید بدانید که اگرچه سرمایه زیاد، سود زیادی را به همراه دارد و برعکس. این موضوع به معنای درگیری احساسی ناخودآگاه برای یک تریدر است.

سعی کنید به جای گریز از موقعیت‌های معاملاتی ریسک‌پذیر، از آن‌ها درس بگیرید. اگر به فکر یادگیری باشید، حتی معاملات زیان‌ده هم نمی‌توانند شما را ناراحت کنند.

متأسفانه بسیاری از افراد با اهداف اشتباهی به بازار معامله گران ناآگاه ورود می‌کنند. همین موضوع هم سبب می‌شود تا نیازمند راه‌های غلبه بر استرس در معامله شوند. اگر هدف شما لذت بردن از معامله باشد، هرگز ترس در معامله را تجربه نخواهید کرد. اگر ترس را هم تجربه کنید، از آن یک تجربه بزرگ خواهید ساخت. توصیه ما به شما این است که از تمام رفتارهای معاملاتی خود لذت ببرید تا بتوانید رشد کنید.

برخی از تریدرها تصور می‌کنند که معامله آن‌ها همیشه باید با سود همراه باشد. به همین خاطر وقتی ضرر می‌کنند، بیش از اندازه ناراحت یا احساساتی می‌شوند. اما اگر شما بپذیرید که زیان هم بخشی از فعالیت ترید و معامله است، راحت‌تر با آن کنار می‌‌آیید. آن‌گاه زیان‌ها نمی‌توانند به ناراحتی و کسالت شما بینجامند.

داشتن استراتژی در معامله می‌تواند به معنی تعیین حد سود و زیان در معامله، بازه زمانی سرمایه گذاری، مبلغ هر سرمایه گذاری و …. باشد. در هر صورت، اگر برای معاملات خود هدف و طرح منظمی داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید در بازار فعالیت کنید. تریدری که استراتژی داشته باشد و بتواند به استراتژی‌های خود پایبند باشد، حتماً موفق خواهد شد!

سخن نهایی

موضوع غلبه بر ترس در معامله، برای تریدرها از اهمیت بالایی برخوردار است. چراکه اکثر تریدرهای مبتدی درگیر احساسات می‌شوند. اگر شما یاد بگیرید از روش‌های غلبه بر ترس در معامله استفاده کنید، کم‌کم از زیان‌های شما کاسته شده و به سودهای شما افزوده خواهد شد. چراکه هرچقدر کمتر درگیر احساسات شوید، تصمیم‌های درست‌تری خواهید گرفت. در این مطلب به بررسی برخی تأثیرات و راه‌حل‌های غلبه بر استرس در معامله پرداختیم. شما می‌توانید بسته به نوع احساسی که درگیر آن می‌شوید، راه‌حل مناسب را پیش بگیرید. هر سؤال، ابهام، ایده یا تجربه‌ای در رابطه با غلبه بر استرس در معامله دارید، آن را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

جلسه اول: چرا اشتباه می کنیم؟

سال‌هاست روانشناسان زیادی در مورد عملکرد ذهن و دلایل اشتباهات ما در سرمایه گذاری تحقیق و بررسی‌های زیادی کرده‌اند. از مهمترین این روانشناسان می‌توان به دنیل کانمن و ریچارد تالر اشاره کرد. هر دوی این روانشناسان برای فعالیت خود در دنیای اقتصاد و تغییراتی که در آن انجام داده‌اند، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرده‌اند. بخش عمده‌ی تحقیقات این دو فعال حوزه اقتصاد رفتاری، دلایل روانشناسی اشتباهات فعالان دنیای مالیست. در این جلسه به بررسی دلیل اصلی اشتباه کردن خواهیم پرداخت.

سبک زندگی معامله گر | دوره جامع تقویت ذهن معامله گران، چرا اشتباه می کنیم | سوگیری های ذهنی شناختی

دسترسی سریع

چرا اشتباه می کنیم؟

چرا اشتباه می کنیم؟

جلسه اول دوره سبک زندگی معامله گر

در جلسه قبل به چرایی دوره سبک زندگی معامله گر پرداختیم. اینکه ما در این دوره از چه مسیری برای تبدیل فعالان بازارهای مالی به معامله گر موفق استفاده خواهیم کرد.

دلایل زیادی وجود دارد که باعث می‌شوند در هنگام سرمایه گذاری ما دچار اشتباه شویم ولی ریشه تمام این اشتباهات، نحوه عملکرد ذهن است. در این جلسه به فعالان اقتصادی‌ که می­خواهند در مورد نحوه عملکرد ذهن و خطاهای رایج آن هنگام مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادی آشنا شوند، کمک خواهیم کرد.

در این جلسه نشان خواهیم داد که فرآیند فکر کردن یک معامله گر شامل دو مرحله است، مرحله اول که دنیل کانمن اسمش را فکر کردن سریع می گذارد، ناخودآگاه، بی‌زحمت و شهودی است. و مرحله دوم که اسمش را فکر کردن کند می‌گذارد، پرزحمت، ناشی از استدلال و استنتاج و خودگاه است.

در این جلسه به بررسی دلیل اصلی اشتباهات رایج معامله گران در بازارهای مالی خواهیم پرداخت. اشتباهاتی که همیشه راه موفقیت را بسیار سخت و حتی وقتی تکرار شوند غیرممکن خواهند ساخت.

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.

١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .

٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .

٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .

۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .

۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که

اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .

۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .

٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت معامله گران ناآگاه چاره دیگری ندارد !

٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .

٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .

١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .

١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .

١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .

١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .

١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .

١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .

روانشناسی بورس

١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .

١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .

١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .

١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .

٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.

٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .

٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .

٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .

٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.

٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .

٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .

٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .

٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .

٢٩ معامله گران ناآگاه – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است

اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است

و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .

٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .

٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .

٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .

٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .

٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .

٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .

٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم

٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .

٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .

قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری معامله گران ناآگاه است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .

٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .

۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .

۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .

۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .

خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )

چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .

۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند

که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده معامله گران ناآگاه و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .

۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .

دیگر ترس مساله مهمی نیست .

۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .

مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست

۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .

ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .

آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟

۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .

۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .

۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .

۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .

۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم

و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .

۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .

۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .

۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .

۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.