وجدان بیدار
این وبلاگ موضوعات مورد علاقه وبلاگر را بازگو می کند.
موضوعات مدیریت مالی
1. اهداف مختلف برنامه ریزی چیست؟
اهداف برنامه ریزی به معنای پیش بینی دقیق و دست یافتنی آینده است که با کمک برنامه ریزی، به آن خواهند رسید. برنامه ریزی، عملی بودن اهداف را میسر می سازد. رشد، افق برنامه ریزی، جلوگیری از نتایج ناگوار اتفاقات غیر مترقبه، فروش مورد نظر در آینده و افزایش سود صاحبان سهام از اهداف کلی برنامه ریزی است. تاثیر متقابلی میان رشد احتمالی یک شرکت و سیاست مالی آن شرکت وجود دارد. اما نه رشد سریع. رشد یکی از پیامدهای مطلوب تصمیم گیری صحیح است. رشد را از منظر دیگر به عنوان افزایش ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در نظر می گیرند.
2.متغیر کمکی چیست و از چه راهی میشود آنرا را تامین کرد؟
متغیر کمکی، منابع تامین مالی خارجی است که برای کسری های بوجود آمده در عملیات صورت های مالی، پوشش مخارج سرمایه ای، و تعادل ترازنامه بکار می رود. وقتی شرکتی جریان نقدی اندک و سرمایه گذاری زیادی داشته باشد به نقدینگی نیاز پیدا می کند لذا سهام جدیدی را منتشر می کند تا منابع مالی جدید بدست آورد. این سهام جدید، متغیر کمکی هستند. در حالت دیگر ممکن است شرکتی مازاد نقدینگی داشته باشد در نتیجه اقدام به تقسیم سود اضافی میان صاحبان سهام می کند. سود تقسیمی در این حالت را متغیر کمکی گویند.
3.رابطه تامین مالی خارجی و رشد چیست؟ آیا همیشه تامین خارجی برای رشد لازم است؟
تامین مالی خارجی و نرخ رشد، رابطه مستقیم دارند. افزایش نرخ رشد در فروش و داراییها، نیاز به نقدینگی را بیشتر می کند. برای تامین داراییهای رشد کرده، تامین مالی خارجی الزامیست. تامین مالی از منابع مالی داخلی(افزایش در سود انباشته) و ازمنابع مالی خارجی تامین می شود. اگر فروش رشد نکند نیاز به سرمایه گذاری نیست. "راس" در شکل 1-4، چگونگی تغییر نرخ رشد و رابطه آن با تامین مالی خارجی را نشان داد (179 : 1389). رشد سریع، زیان آور و منجر به ورشکستگی شرکت می گردد. تامین خارجی همیشه در رشد لازم نیست مگ ر رشدی پایدار باشد.
4.نرخ رشد داخلی و نرخ رشد پایدار را تعریف کنید.
وقتی شرکت از منابع مالی خارجی استفاده نکند یعنی رشد محدود فروش شرکت از منابع مالی داخلی است. این را "نرخ رشد داخلی" گویند. وقتی تامین مالی خارجی، صفر است افزایش در داراییها برابر افزایش در سود انباشته است. "نرخ رشد پایدار" حداکثر نرخ رشدی است که شرکت بدون فروش سهام جدید و با حفظ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به آن دست می یابد. نرخ رشد پایدار از نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود. رشد پایدار مساوی با افزایش مجموع داراییها منهای افزایش سود انباشته و استقراض جدید است. حاشیه سود، تقسیم سود، گردش داراییها، و سیاست مالی از عوامل موثر بر رشد پایدار هستند.
5.انواع ارزش فعلی و ارزش آتی پول را تعریف کنید.
"ارزش آتی" به مقدار پول در یک سرمایه گذاری تاکید دارد که در یک بازه زمانی و با نرخ تنزیل معین، افزایش یابد. در حقیقت، ارزش آتی، ارزش پول نقد یک سرمایه گذاری در آینده است. ارزش آتی به نرخ بهره بستگی دارد. ارزش فعلی به مقدار پول در حال حاضر اشاره دارد. عامل ارزش فعلی، عکس عامل ارزش آتی است. در معادله ارزش آتی، مقدار سرمایه را ضربدر یک به اضافه مقدار بهره به توان دوره زمانی می کنند. در معادله ارزش فعلی، مقدار ارزش آتی را تقسیم بر یک به اضافه مقدار بهره به توان دوره زمانی می کنند.
ارزش فعلی چیست؟ 6.مرکب کردن و تنزیل پول را تعریف کنید.
تنزیل به معنای نرخ درصدی است که به پول فعلی اضافه شده و ارزش آتی پول را مشخص می کند. وقتی گفته شود 1000$ بعد از یک سال 1100$ ارزش دارد یعنی نرخ تنزیل این سرمایه گذاری 10% در یک دوره یک ساله است. وقتی در یک سرمایه گذاری علاوه بر اصل پول، فرع آن را هم سرمایه گذاری کنیم آنگاه فرمول محاسبه بهره را برای فرع آن هم حساب می کنیم (بهره از محل بهره). در اینصورت فرع پول هم شامل بهره می شود. به این روش "مرکب کردن" گویند. بهره ساده در هر سال مقداری ثابت است اما بهره مرکب با تغییر، افزایش می یابد.
7 . ارزش فعلی خالص
ارزش فعلی خالص، میزان ارزش یک پروژه را تعیین می کند. یعنی تفاوت ارزش بازار یک سرمایه گذاری و قیمت تمام شده آن می باشد. به بیان دیگر، ارزش فعلی خالص بر این نکته اشاره دارد که پس از شروع فعالیت های یک طرح سرمایه گذاری پیشنهادی، آیا ارزش آن طرح از هزینه های انجام آن طرح بیشتر است یا خیر. مثبت بودن ارزش فعلی خالص یک طرح سرمایه گذاری به منزله پذیرفتن آن طرح، و منفی بودن ارزش فعلی به منزله رد آن طرح پیشنهادی است. مشخص کردن ارزش فعلی خالص، سود دهی یک طرح یشنهادی را ارزیابی و تعیین می کند.
8. با در نظر گرفتن ارزش فعلی خالص در چه صورتی تصمیم به بودجه بندی سرمایه میگیریم؟
ارزش فعلی خالص یکی از راههای مفید بررسی بودجه بندی سرمایه ای است. وقتی ارزش فعلی خالص یک طرح سرمایه گذاری، مثبت باشد ارزش فعلی چیست؟ باید آن را قبول کرد و اگر منفی بود باید آن را رد کرد. در بررسی یک سرمایه گذاری به این مسئله توجه می شود که کدام اطلاعات با تصمیم به سرمایه گذاری مربوط است. نرخ بازده داخلی را هم در نظر می گیریم. ب ودجه سرمایهای به منزله برآورد هزینه هایی است که پیش بینی میشود در دوره بودجه در داراییهای ثابت سرمایهگذاری می شود . در بودجه بندی سرمایه باید مواردی چون جریانات نقدی، نرخ تورم، و مخارج سرمایه ای را بررسی کرد.
9. دوره بازگشت سرمایه
دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که سرمایه اولیه به شرکت بر می گردد. "یک طرح سرمایه گذاری وقتی قبول می شود که دوره بازگشت سرمایه آن از تعداد سالهایی که قبلا معین شده کمتر باشد" (راس، 312: 1389). اما این روش که با جمع کردن جریانات نقدی آتی به دست می آید نمی تواند دقیق باشد. در این روش ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود که ممکن است پروژه ای را قبول کرده که ارزش آن از هزینه آن کمتر باشد. این روش ممکن است سرمایه گذار را به اشتباه به سوی سرمایه گذاری با طول عمر کمتر ترغیب کند.
10. مزایا و اشکالات محاسبه نرخ بازده داخلی
اگر جریان نقدی یک سرمایه گذاری متعارف نباشد یا میان دو سرمایه گذاری مقایسه شود، تعیین نرخ بازده داخلی، ما را به اشتباه می اندازد. وجود "نرخ های چندگانه" در تعیین نرخ بازده داخلی و رفتار غیر عادی ارزش فعلی خالص در نرخ های تنزیل مختلف، موجب اشتباه می شود. همچنین وقتی در یک سرمایه گذاری، میان راه اندازی دو پروژه، مجبور به انتخاب یکی باشیم (مانعة الجمع). از سوی دیگر، استفاده از نرخ بازده داخلی: راحت تر پذیرفته می شود؛ وقتی بگوییم این پروژه 20 درصد بازدهی دارد فهم آن آسان تر است؛ و ارتباط نزدیک با ارزش فعلی خالص دارد (راس، 338: 1389).
11. تاثیر تورم در بودجه بندی سرمایه و نرخ بهره اسمی و واقعی
در محاسبه ارزش فعلی خالص به صورت جریان نقدی واقعی و به صورت جریان نقدی اسمی، مقدار یکسان بدست می آید. چون طرح های سرمایه گذاری بلند مدت هستند، اثرات تورم در جنبه های مختلف جریانات نقدی خود را خنثی می کنند. هر چه تورم بیشتر باشد نرخ بهره هم بیشتر می شود (راس،361: 1389). نرخ بهره اسمی همان نرخی است که بوسیله بانکها یا در بازار تعیین شده است. اما در هر سال مقداری تورم وجود دارد که در مقدار کم آن، تورم معقول و در مقدار زیاد آن تورم مورد انتظار را از بهره اسمی کسر کی کنند تا نرخ بهره واقعی بدست آید.
12 . به چه دلایلی تصمیمات بودجه بندی سرمایه مطابق برنامه پیش نمیرود؟
گاهی در تحلیل پروژه سرمایه گذاری، خطایی در پیش بینی جریانات نقدی آتی بوجود می آید. در نتیجه، ارزیابی طرح مورد نظر صحیح نخواهد بود و اشتباه در اعداد و ارقام اثر سوئی در پروژه خواهد گذاشت. همچنین، جریانات نقدی تفاضلی چون هزینه های برگشت ناپذیر، هزینه های فرصت، و تورم از مواردی است که موجبات مشکل در برنامه بودجه بندی سرمایه را فراهم می آورد. وقتی شاخص ها در نظر گرفته نمی شود. مثلا ارزش فعلی خالص منفی است. یا نرخ بازده داخلی با سرمایه گذاری هماهنگی ندارد تصمیمات بودجه بندی سرمایه پیش نمی رود.
13. بعد از آنکه نشان داده شد که ارزش فعلی خالص مثبت است، چه تصمیماتی قبل از شروع آن پروژه باید در بودجه بندی سرمایه گرفت؟
در ابتدای یک طرح سرمایه گذاری، به مجموعه ای از صورت های مالی پیش بینی شده نیاز است. برای تهیه این صورت ها، میزان فروش، بهای فروش هر واحد، هزینه متغیر هر واحد، و مجموع هزینه های ثابت مورد نیاز است. پس تهیه صورت سود و زیان الزامی است. نرخ بازده داخلی را هم بدست می آوریم. با یافتن سود، سراغ جریان نقدی می رویم و جریانات نقدی را محاسبه می کنیم. و سوم جریان نقدی عملیاتی، مخارج سرمایه ای، و افزایش سرمایه در گردش خالص را حساب می کنیم.
14. تجزیه و تحلیل سر به سری را تعریف کنید.
تجزیه و تحلیل سربه سری ابزاری رایج برای تحلیل ارتباط میان مقدار فروش و سودآوری است. در نقطه سر به سر، درآمد حاصله از فروش برابر با هزینه های ثابت است. درنقطه سر به سر، شرکت نه زیان و نه منفعتی می برد. پس بعد از حجم تولیدی در نقطه سر به سر، شرکت به سود می رسد. میزان هزینه های ثابت و متغیر مهم است. هزینه متغیر به میزان تولید بستگی دارد. مواد خام و کار مستقیم از هزینه های متغیر است. هزینه های ثابت در یک دوره زمانی تغییر نمی کند و به حجم تولید در یک دوره بستگی ندارد.
1. راس، استفان و وسترفیلد، رندلف و جردن، بردفورد و رابرتس، گوردون اس (1389). مدیریت مالی نوین. ترجمه جهانخانی، علی و شوری، مجتبی. انتشارات سمت. تهران
کاهش ارزش دارایی ها
زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:
منابع اطلاعاتی برون سازمانی :
- الف. ارزش بازار دارایی طی یک دوره، به میزان قابل ملاحظه ای بیش از آنچه که در اثر گذشت زمان یا کاربرد عادی دارایی انتظار می رفت، کاهش یافته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه با آثار نامساعد بر واحد تجاری در محیط فناوری، بازار ، اقتصادی یا قانونی حوزه فعالیت واحد تجاری یا در بازار اختصاصی دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد.
- ج. نرخ های سود یا سایر نرخ های بازده سرمایه گذاری بازار طی دوره افزایش یافته باشد و این افزایش احتمالا بر نرخ تنزیل مورد استفاده در محاسبه ارزش اقتصادی دارایی تاثیر گذاشته و مبلغ بازیافتنی دارایی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داده باشد.
- د.مبلغ دفتری خالص دارایی های واحد تجاری، بیشتر از ارزش بازار آن باشد.
منابع اطلاعاتی درون سازمانی:
- الف. شواهدی حاکی از نابابی یا خسارت فیزیکی دارایی وجود داشته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه ای با آثار نامساعد بر واحد تجاری در میزان یا چگونگی استفاده از دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد. این تغییرات شامل بلا استفاده شدن دارایی، برنامه های توقف یا تجدید ساختار عملیاتی که دارایی به آن تعلق دارد یا برنامه های واگذاری دارایی پیش از تاریخ مورد انتظار قبلی و ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین می باشد.
- ج. شواهدی از گزارشگری داخلی وجود داشته باشد که نشان دهد عملکرد اقتصادی دارایی از حد مورد انتظار پایین تر است و یا پایین تر خواهد بود.
در صورت وجود حتی یکی از این شواهد، واحد تجاری ملزم است مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. استاندارد حسابداری شماره 32 مبلغ بازیافتنی را به عنوان خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر باشد، تعریف می کند. “خالص ارزش فروش” به مبلغ وجه نقد یا معادل آن که از طریق فروش یک دارایی یا واحد مولد وجه نقد در شرایط عادی و پس از کسر کلیه مخارج فروش حاصل می شود، اطلاق می گردد. ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی مورد انتظار ناشی از کاربرد مستمر دارایی، از جمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن، “ارزش اقتصادی” نامیده می شود. تعیین توامان خالص ارزش ارزش فعلی چیست؟ فروش و ارزش اقتصادی یک دارایی در همه موارد ضرورت ندارد. در صورتی که یکی از این مبالغ از مبلغ دفتری آن دارایی بیشتر باشد، ارزش دارایی کاهش نمی یابد و نیازی به برآورد مبلغ دیگر نیست.
با عنایت به این موضوع که پیش از این در ارتباط با اندازه گیری خالص ارزش فروش بحث شده است در ادامه به محاسبه ارزش اقتصادی می پردازیم. برای محاسبه ارزش اقتصادی یک دارایی باید عوامل زیر در نظر گرفته شود:
- الف. برآورد جریان های نقدی آتی ناشی از دارایی
- ب. تغییرات مورد انتظار ، در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی یاد شده
- ج. ارزش زمانی پول بر اساس نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار
- د. صرف ریسک مربوط به ابهام ذاتی دارایی
- ه. سایر عوامل ، نظیر قابلیت نقد شوندگی دارایی ارزش فعلی چیست؟ که فعالان بازار در تعدیل جریان های نقدی آتی مورد انتظار دارایی در نظر می گیرند.
موارد “ب”، “د” و “ه” را می توان برای تعدیل جریان های نقدی آتی یا تعدیل نرخ تنزیل در نظر گرفت. نتایج حاصل از هر روشی که واحد تجاری به منظور انعکاس تغییرات مورد انتظار در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی بکار گیرد، باید نشان دهنده ارزش فعلی مورد انتظار جریان های نقدی آتی ، یعنی میانگین موزون تمامی نتایج ممکن باشد.
به شکل خلاصه می توان گفت برآورد ارزش اقتصادی یک دارایی شامل مراحل زیر است:
- الف. برآورد جریان های نقدی ورودی و خروجی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی و واگذاری نهایی آن ،
- ب. به کارگیری نرخ تنزیل مناسب برای جریان های نقدی آتی مزبور.
برای مثال فرض کنید شرکت ایران تعداد 1000 سهم شرکت پتروشیمی مبین را به بهای هر سهم 400 ریال را طی سال 1395 خریداری و به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت طبقه بندی نموده است. درپایان سال 1395 قیمت بازار هر سهم شرکت پتروشیمی مبین 300 ریال است. بر این اساس شرکت ایران باید ضرورت شناسایی کاهش ارزش را بررسی و طبعا “ارزش اقتصادی” را محاسبه کند.
شرکت ایران در نظر دارد برای 3 سال آینده این سهام را نگهداری و بعد از آن به فروش برساند. با در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی که در ارتباط با چشم انداز اقتصاد جهان، کشور و صنعت مربوطه و همچنین وضعیت شرکت پتروشیمی مبین وجود داشته (شامل سیاست تقسیم سود)، جریان های نقدی مورد انتظار آتی به شرح زیر است:
در سال 1396،1397،1398 شرکت پتروشیمی مبین به ترتیب 50 ریال ، 70 ریال و 65 ریال سود نقدی تقسیم می کند و در نهایت شرکت ایران سهام آن را به ازای هر سهم 365 ریال به فروش می رساند. در ضمن نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار 15 درصد بوده و صرف ریسک مربوط به شرکت پتروشیمی مبین 5 درصد برآورد شده است.
با در نظر گرفتن اطلاعات فوق ، نرخ تنزیل مناسب 20 درصد (15 درصد+ 5 درصد) خواهد بود. جریان های نقدی ورودی برای سال 1396 معادل 50 ریال ، سال 1397 معادل 70 ریال و سال 1398 معادل 430 ریال (65 ریال + 365 ریال) پیش بینی شده که با نرخ 20 درصد تنزیل شوند.
42= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1396
49= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1397
249= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1398
340 ارزش اقتصادی
با عنایت به این موضوع که خالص ارزش فروش 300 ریال است، مبلغ بازیافتنی 340 ریال (یعنی اکثر خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی) خواهد بود. بنابراین باید برای هر سهم 60 ریال ذخیره کاهش ارزش در نظر گرفت:
زیان کاهش ارزش سرمایه گذاری بلند مدت |(60*1000) 60.000
. ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری بلندمدت 60.000
مطابق با استاندارد حسابداری شماره 32 در صورتی که مبلغ بازیافتنی یک دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن کاهش یابد. این تفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی می شود.
زیان کاهش ارزش باید بلافاصله در سود و زیان شناسایی گردد، مگر اینکه طبق استاندارد حسابداری دیگری ، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی ارائه شده باشد. با هرگونه زیان کاهش ارزش یک دارایی تجدید ارزیابی شده، باید طبق استاندارد یاد شده به عنوان کاهش ناشی از تجدید ارزیابی برخورد شود.
زیان کاهش ارزش شناسایی شده در دوره های قبل برای یک دارایی تنها در صورتی برگشت داده می شود که مبلغ بازیافتنی دارایی، از زمان شناسایی آخرین زیان کاهش ارزش، افزایش یافته باشد. در این صورت ، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن افزایش یابد. این افزایش معرف برگشت زیان کاهش ارزش است.
تفاوت حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی و حسابداری مبتنی بر ارزش بازار (ارزش منصفانه) چیست؟
حسابداری بر مبنای بهای تمام شده تاریخی و حسابداری بر مبنای ارزش بازار یا ارزش منصفانه، دو روش برای ثبت قیمت یا ارزش دارایی است. بهای تمام شده تاریخی هزینه اولیه دارایی را اندازهگیری میکند، در حالی که ارزش منصفانه، ارزش فعلی دارایی در بازار را اندازهگیری میکند.
روش مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی
روش مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی یک روش حسابداری است که در آن داراییهای ذکر شده در صورتهای مالی شرکت بر مبنای قیمتی که در ابتدا برای خرید آنها پرداخت شده، ثبت شدهاند.
بر اساس استاندارد حسابداری شماره ۱۱ داراییهای ثابت مشهود، يک قلم دارايی ثابت مشهود كه واجد شرايط شناخت به عنوان دارايی باشد، بايد به بهای تمام شده اندازهگيری شود. این روش بر مبنای معاملات قبلی شرکت است و محافظه کارانه، آسان برای محاسبه و قابل اعتماد است.
با این حال، بهای تمام شده تاریخی یک دارایی ممکن است ارتباط خود با ارزش آن دارایی در آینده را از دست بدهد. چنانچه شرکتی یک ساختمان را چند دهه پیش خریداری کرده باشد، ارزش بازار فعلی ساختمان میتواند بیشتر از رقم ثبت شده در حسابها باشد.
به عنوان مثال، فرض کنید شرکت الف ۵۰ سال پیش چندین ساختمان در تهران به قیمت ۵ میلیون تومان خریداری کرده است. اکنون، ۵۰ سال بعد، یک ارزیاب املاک و مستغلات پس از بررسی ساختمانها نتیجه میگیرد که ارزش بازار مورد انتظار آنها ۵ میلیارد تومان است. با این حال، اگر این شرکت از اصول حسابداری بهای تمام شده تاریخی استفاده کند، هزینه مالکیت ثبت شده در ترازنامه ۵ میلیون ریال باقیمانده است. بسیاری ممکن است احساس کنند که ارزش داراییهای شرکت به طور دقیق در دفاتر منعکس نمیشود. با توجه به این اختلاف، برخی از حسابداران هنگام گزارش صورتهای مالی داراییها را به ارزش بازار (ارزش منصفانه) ثبت میکنند.
روش مبتنی بر ارزش بازار (ارزش منصفانه)
روش مبتنی بر ارزش بازار یک روش حسابداری است که دارایی یا بدهی را به قیمت بازار فعلی در صورتهای مالی ثبت میکند. این روش همچنین به عنوان حسابداری ارزش منصفانه شناخته شده است. در این رویکرد شرکتها برای گزارش داراییها و بدهیهای خود از قیمت تخمینی پولی که آنها در صورت فروش داراییها دریافت میکنند یا از تعهداتشان کاهش مییابد، استفاده میکنند. هدف حسابداری بر مبنای ارزش بازار ارائه اطلاعات مالی دقیقتر و مرتبطتر است.
برای مثال شرکت ب ۵۰ سال پیش چندین ساختمان در تهران به قیمت ۵ میلیون تومان خریده است. آنها اکنون مطابق با ارزش بازار ۵ میلیارد تومان ارزش دارند. اگر شرکت از اصول حسابداری مبتنی بر ارزش بازار استفاده کند، بهای این دارایی در ترازنامه تا ۵ میلیارد تومان افزایش مییابد تا ارزش آن را در بازار امروز دقیقتر بازتاب دهد.
مشکلات استفاده از روش مبتنی بر ارزش بازار
مشکلات این روش زمانی بروز میکند که قیمتهای بازار به طور ناگهانی تغییر کند، مشابه اتفاقی که در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ در ایالات متحده به وقوع پیوست که منجر به وقوع رکود بزرگ شد. در سالهای قبل از بحران مالی، شرکتها و بانکها از حسابداری مبتنی بر ارزش بازار استفاده میکردند که باعث افزایش عملکرد اندازهگیریها برای شرکتها شد.
با افزایش قیمت داراییهای شرکتها به دلیل رونق بازار مسکن، منافع حاصل شده به خاطر استفاده از این روش محاسبه به عنوان درآمد خالص شناسایی شد. اما با وقوع بحران قیمت املاک به سرعت کاهش یافت. ناگهان، ارزش شرکتها به شدت سقوط کرد و همه سرزنشها متوجه روش مبتنی بر ارزش بازار شد.
بنابراین زمانی که نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی در قیمتها رخ میدهد، حسابداری مبتنی بر ارزش بازار دقیق نخواهد بود. در مقابل، با حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی، بهای داراییها ثابت باقی میماند که میتواند در بلندمدت اندازهگیری دقیقتری از ارزش شرکت را نشان دهد.
PV: ارزش فعلی
منظور شما PV چیست؟ بالا یکی از معانی PV است. شما می توانید تصویر زیر را برای چاپ و یا به اشتراک گذاری آن با دوستان خود از طریق توییتر، فیس بوک، گوگل یا Pinterest دانلود کنید. اگر شما یک وب مستر یا وبلاگنویس هستید، احساس رایگان برای ارسال تصویر در وب سایت خود دارید. PV ممکن است تعاریف دیگری داشته باشد. لطفا پایین بروید تا تعاریف آن را به زبان انگلیسی و پنج معانی دیگر در زبان خود ببینید.
معنی PV
تصویر زیر یکی از تعاریف PV را به زبان انگلیسی ارائه می دهد.شما می توانید فایل تصویری را در فرمت PNG برای استفاده آفلاین دانلود کنید یا تصویری از تعریف PV را به دوستانتان از طریق ایمیل ارسال کنید.
معنی دیگر PV
همانطور که در بالا ذکر شد، PV دارای معانی دیگر است. لطفا توجه داشته باشید که پنج معانی دیگر در زیر ذکر شده است.میتوانید اطلاعات مربوط به هر تعریف از جمله تعاریف به زبان انگلیسی و زبان محلی خود را در سمت چپ کلیک کنید.
ارزش فعلی: معنی، فرمول، مثالها و موارد دیگر
El ارزش فعلی ارزش، قیمت پولی است که در آینده خواهیم داشت اما با ارزش فعلی محاسبه می شود. در این مقاله با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد که این فرمول از چه چیزی تشکیل شده است.
ارزش فعلی نه تنها برای شرکت ها اعمال می شود، بلکه زمانی که شخصی می خواهد بازنشسته شود یا بازنشسته شود، استفاده می شود.
ارزش فعلی
VP نامیده می شود فرمولی است که برای دانستن ارزش پولی که در آینده می توانیم دریافت کنیم امروز استفاده می شود. به عبارت دیگر، ارزش فعلی مقدار پولی را که در آینده قرار است داشته باشیم بر اساس ارزش همان مقدار در زمان حال تعیین می کند.
این فرآیندی است که از طریق یک فرمول انجام می شود و برای رسیدن به نتیجه به دو عامل نیاز است: میانگین جریان پولی که در آینده خواهیم پرداخت و نرخی که تعیین می کند چگونه آن جریان ارزش فعلی چیست؟ را از بین ببریم. این فرمول سپس به دنبال این است که منعکس کند که بهتر است امروز مقداری پول داشته باشید تا اینکه آن را در آینده انتظار داشته باشید و دریافت کنید.
پس منطقی است که با پولی که در حال حاضر داریم بتوانیم سرمایه گذاری کنیم، سهام بخریم یا کالا را خریداری کنیم. بنابراین اگر برنامه ای برای سرمایه گذاری ندارید، پول خرج می شود و در آینده ارزش مشابهی نخواهد داشت، پس فقط آن را پس انداز کنید و آن را به کار نگیرید.
به همین دلیل است که بسیاری از افراد تمایلی به دریافت آن مبالغ در آینده ندارند زیرا ارزش یکسانی ندارند. اما همچنین فرصت های به کار انداختن آن در آینده یکسان نخواهد بود، بنابراین خوب است عمیقاً بدانید که چگونه این فرمول به عنوان یک ارزش فعلی چیست؟ استراتژی برای رشد پول به روشی باثبات استفاده می شود.
این فرمول به طور کلی برای دریافت پاسخ در مورد اینکه آیا سرمایه گذاری پول در یک پروژه خاص و در نتیجه ارزش گذاری دارایی های شرکت مناسب است یا خیر استفاده می شود.
در برخی موارد محاسبه ارزش حقوق بازنشستگی که در آینده دریافت می شود مهم است، یعنی برخی از شرکت ها مبالغ فوری را به کارمندان خود ارائه می دهند تا بعداً پرداخت نشوند. در آن زمان کارگر می توانست ارزیابی کند که آیا آن را بپذیرد یا نه.
در این مقاله، چگونه ارزش یک شرکت را محاسبه کنیم؟ همچنین می تواند به عنوان یک استراتژی برای ارزش گذاری دارایی ها و جریان ها در آینده در نظر گرفته شود.
چگونه محاسبه می شود؟
برای اینکه بفهمید چگونه می توانید به دست آورید ارزش فعلی فرمول زیر اعمال می شود: PV= Fn/(1+r)n، جایی که PV مقدار آتی است، در تعداد سال های آینده، نرخ تنزیل است، سپس فرمول به صورت زیر عمل می کند، اگر مقداری از پول در آینده باید از نرخ تنزیل "r" استفاده شود تا منعکس کننده هزینه فرصت باشد. اما بیایید با یک مثال بهتر ببینیم.
ما میخواهیم پروژهای را ارزشگذاری کنیم که در آن میخواهیم جریانهایی را که دریافت خواهیم کرد با نرخ متوسط معینی تنزیل کنیم. اگر VP بزرگتر از 0 باشد، سرمایه گذاری قابل انجام است، بیایید ببینیم:
آندرس از دوستش فیلیپه می خواهد که خانه اش را به مدت 4 ماه با پرداخت ماهیانه 6.000 دلار اجاره کند، اولین پرداخت باید امروز انجام شود، پس از آن زمان خانه را به قیمت 50.000 دلار می خرد. هزینه فرصت 5 درصد در ماه است، بنابراین سوال این است که ارزش فعلی پروژه چقدر است؟
ما PV را محاسبه می کنیم: PV= 6.000 + 6.000/(1+5%) + 6.000/(1+5%)2 + 6.000/(1+5%)3 + 50.000/(1+5%)4، PV= 230.760,19 دلار ارزش تقریبی دارد که نشان از مثبت بودن فروش خانه در این شرایط دارد. این ارزش فعلی را می توان برای بسیاری از عملیات سرمایه گذاری استفاده کرد، مهم است که مقادیر نشان داده شده در بالا را در نظر بگیرید.
برای هر تاجری که میخواهد نمونهای از نتایج سرمایهگذاریهای آتی را به دست آورد، مهم است که این نوع استراتژیها را در نظر بگیرد تا بتواند روندهایی را ارائه دهد تا بداند پول خود را در کجا سرمایهگذاری کند. به همین ترتیب، در نظر گرفتن برای سازمان ها از هر نوع تعیین می شود.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
مسیر کامل مقاله: پست پست » آموزش مالی » ارزش فعلی: معنی، فرمول، مثالها و موارد دیگر
دیدگاه شما