لبه (edge) در بازار فارکس به چه معنی است؟
بسیاری از معامله گران آماتور واقعا دوست دارند بدانند که چه چیزهایی به آنها کمک می کند تا تبدیل به یک معامله گر حرفه ای شوند. آیا همینکه بتوانند بر احساساتشان کنترل داشته باشند کفایت می کند یا حتما باید یک حساب معاملاتی بزرگ داشته باشند؟ داشتن مانیتورهای بزرگتر و بیشتر چطور؟!
واقعا چه چیزهایی می تواند معامله گران آماتور را به تریدرهای حرفه ای تبدیل کند؟
شاید با صراحت بتوان گفت که کنترل احساسات یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت تریدرهای حرفه است ولی دوتای دیگر یعنی داشتن یک حساب معاملاتی بزرگ و مانیتورهای بیشتر شاید هیچ اهمیتی نداشته باشد.
ولی قطعا یک چیز است که در فرآیند حرفه ای شدن تریدرها بسیار مهم است و آن چیزی نیست به جز داشتن یک لبه معاملاتی.
در یکی دیگر از سری مقالات ارزشمند وبسایت دنیای ترید اینبار قصد داریم تا شما را با یکی دیگر از واژه ها و اصطلاحات مهم مارکت فارکس یعنی لبه معاملاتی آشنا کنیم. نکاتی که قصد داریم در این مقاله شما را با آنها آشنا خواهیم کنیم، به شرح زیر هستند:
لبه معاملاتی چیست، اهمیت داشتن لبه معاملاتی، مهمترین دلایل شکست تریدرها، چطور برای خودتان یک لبه معاملاتی درست کنید، نتیجه گیری.
لبه معاملاتی چیست؟
لبه معاملاتی یا Edge یک نوع نگرش، رویکرد و یا تکنیک است که باعث می شود شما یک سروگردن نسبت به دیگر معامله گران بالاتر باشید. به زبانی ساده تر، لبه یک برتری است که به شما می گوید مادامیکه از برتری تان در معاملات استفاده بهینه کنید، تریدهای شما پرسود خواهد اهمیت داشتن لبه معاملاتی بود.
اگر هنوز هم متوجه نشده اید که لبه معاملاتی چیست ما آن را برای شما از این هم ساده تر خواهیم کرد؛ در حقیقت منظور از لبه معاملاتی، داشتن یک برنامه، استراتژی و یا یک سیستم معاملاتی سودده مداوم است.
به عنوان مثال یکی از باورهای رایجی که درباره لبه معاملاتی وجود دارد این است که چون فلان تریدر چیزهایی می داند و استفاده می کند که دیگر معامله گران نمی دانند و انجام نمی دهند، همین یک فاکتور باعث برتری آن تریدر و موفق شدنش است.
مثلا یک تریدر به محض مشاهده عدد 84 در اندیکاتور RSI همراه با چیزهای دیگر، به این نتیجه می رسد که باید دست به فروش دارایی خود در فلان تایم فریم بزند. همین یک فاکتور باعث برتری این تریدر نسبت به دیگر معامله گران می شود.
حال، یا شما در استراتژی خود این لبه معاملاتی را دارید و یا ندارید. اگر که شما این Edge را دارید، قطعا نسبت به مزیت های آن آگاه هستید و اگر هم که این لبه معاملاتی را ندارید، به احتمال بسیار زیاد در حال ضرر کردن هستید و یا کلا ترید کردن را با ضرر فراموش نشدنی کنار گذاشته اید.
برای مارکت هیچ تفاوتی ندارد که شما در چه بازاری هستید و چه نوع دارایی هایی را ترید می کنید؛ اسکالپر کوتاه مدت هستید؟ معامله گر میان مدت هستید و یا تریدر بلند مدت؟ هر چه که هستید و هر کجا که معامله می کنید، باید برای خودتان یک لبه معاملاتی طراحی کنید.
اهمیت داشتن لبه معاملاتی
حال که متوجه معنای اصطلاح لبه معاملاتی در بازار شدید، وقت آن است که اهمیت داشتن Edge را برای شما بیشتر شرح دهیم.
اگر همین الان یک تحقیق ساده از طریق موتور جستجوگر هوشمند گوگل درباره آمار دقیق معامله گرانی که ضرر می کنند انجام دهید، به احتمال زیاد شوکه خواهید شد.
چیزی در حدود 90 تا 95% تریدرهای بازارهای مالی ضرر می کنند! شاید با خواندن این سطر متعجب شده و بگویید: وااااای خدای من واقعا راست می گویید یا شوخی می کنید؟ متاسفانه پاسخ ما به شما این است که بلی این یک واقعیت تلخ است که بسیاری از معامله گران سعی می کنند آن را انکار کنند.
دلایل زیادی وجود دارد که تریدرها پول های خود را از دست می دهند که در ادامه به برخی از مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
مهمترین دلایل شکست تریدرها
اولین دلیل اصلی که باعث می شود بیشتر معامله گران شکست بخورند، عدم یادگیری صحیح بازارهای مالی است. طبق یک تحقیق انجام شده، اکثر تریدرها یا اصلا هیچ اقدامی برای یادگیری اصول ابتدایی مارکت نمی کنند و یا خیلی مختصر و سرسری آموزش می بینند.
این اکثریت، وقتی می بینند که باید برای حرفه ای شدن هم تحلیل تکنیکال، هم تحلیل فاندمنتال و هم روانشناسی مارکت را بیاموزند، سریعا و با استفاده از توجیه های مختلف جا می زنند و از بار این مسئولیت مهم شانه خالی می کنند.
در نتیجه اولین جایی که آنان سر می زنند، راه های کوتاه تر و میانبرهای ضررده مثل دریافت سیگنال از دوستان و یا خرید سیگنال های به درد نخور است.
حال اگر به هر دلیلی تعدادی افراد از این مرحله به سلامت عبور کنند، در گام بعدی دچار مشکل می شوند. مرحله بعد، ترید کردن در فضای مجازی است. آنها وقتی می بینند که آموزش های ابتدایی و مهم را از سر گذرانده اند، به دلیل آگاه نبودن به اصول مهم روانشناسی و عدم کنترل احساسات و هیجانات خود، سریعا وارد فضای واقعی یا Real می شوند و بلافاصله شروع به ترید کردن یا بهتر بگوییم قمار کردن می کنند.
نکته مهم بعدی، انتخاب یک بروکر درست و مطمئن مخصوصا برای کسانی است که ساکن ایران هستند. به دلیل اینکه کشور عزیز ما سالها است در تحریم های بین المللی به سر می برد، تریدرهای ساکن ایران این امکان را ندارند تا از مزایای بروکرهای قابل اطمینان بین المللی استفاده کنند.
در نتیجه مجبور می شوند به هر بروکری و تحت هر شرایطی تن در دهند که همین مساله باعث ضرر بسیار زیادی از معامله گران در بازارهای مالی شده است.
فاکتور بسیار مهم بعدی، رعایت نکردن مدیریت ریسک در معاملات است. وقتی از تریدرها این سوال را می پرسید که چقدر از سرمایه خود را در هر معامله ریسک می کنید، با پاسخ های عجیب و غریبی مواجه می شوید. گویی که این تریدرها اصلا درباره این اصل مهم معاملاتی بی خبر هستند.
بسیاری از آنها با واژه هایی چون حد سود و حد ضرر بیگانه هستند. خیلی از اینگونه تریدرها حتی قادر نیستند روند اصلی مارکت را تشخیص دهند و به قول معروف همیشه در حال شنا کردن در جهت مخالف جریان آب هستند.
اکثر آنها اصلا کلمه ژورنال معاملاتی به گوششان نخورده و پنداری در کرات دیگری زندگی می اهمیت داشتن لبه معاملاتی کنند. متاسفانه این لیست همچنان ادامه دارد و پرداختن به تمام دلایل ضررهای اینگونه تریدرها از حوصله این مقاله خارج است.
فراموش نکنید بزرگترین مزیت داشتن لبه معاملاتی، تریدهای منظم، به جا، هدفمند و سودده است. شاید با این سوال مهم مواجه شوید که چطور می شود معاملاتی با فاکتورهای بالا را داشت. پاسخ این سوال ما را به قسمت مهم و بعدی این مقاله رهنمون می کند.
اگر شما هم جزو افرادی هستید که هنوز برای خود یک لبه معاملاتی دست و پا نکرده اند، نگران نباشید. بسیاری از تریدرها حتی اصطلاح لبه معاملاتی در بازار هم به گوششان نخورده است. ما در این قسمت از مقاله قصد داریم تا نکاتی ارزشمند درباره فراهم کردن یک لبه معاملاتی به شما آموزش می دهیم.
قبل از اینکه بخواهیم به سراغ درست کردن یک لبه معاملاتی برویم، ابتدا بهتر است بدانید که یک لبه معاملاتی باید واقع بینانه و به دور از هرگونه چشم بندی و جادو باشد.
به عنوان یک تریدر باید بدانید که یک لبه معاملاتی قرار نیست 100% درست کار کند بلکه باید با توجه به رعایت قوانین مدیریت ریسک، تعداد سودهایی که به شما می دهد بیشتر از تعداد ضررهای آن باشد.
فراموش نکنید که هر زمان برای خود یک لبه معاملاتی دست و پا کردید، ابتدا باید آن را در فضای مجازی تست کنید و نتایج آن را یادداشت کنید.
1- فارکس را خوب یاد بگیرید
اولین گام برای موفق شدن در هر چیزی یادگیری صحیح و اصولی آن چیز است. این تئوری شامل بازارهای مالی نیز می شود. اگر خواهان موفقیت در عرصه های جهانی هستید، باید دلایل حرکات قیمت را به خوبی یاد بگیرید.
واقعا چه عواملی باعث می شود یک ارز در مقابل ارزی دیگر افزایش یا اهمیت داشتن لبه معاملاتی کاهش یابد؟ مشاهده برخی الگوهای قیمتی به چه معنی است؟ چرا با بالا رفتن قیمت دلار، طلا کاهش می یابد؟ چرا به محض اینکه بانک های مرکزی کشورهای پیشرو در جهان نرخ های بهره را بالا می برند ارز آن کشور قوی تر می شود؟
پاسخ تمام این سوالات شما را وادار می کند تا بروید و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و روانشناسی مارکت را بیاموزید.
2- استراتژی خود را خلق کنید
بعد از اهمیت داشتن لبه معاملاتی اینکه اصول های بنیادی بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس را یاد گرفتید، زمان آن است تا یک استراتژی مخصوص به خودتان خلق کنید. در حقیقت استراتژی یک فرمول یا روش معاملاتی است که قابل تکرار است و می تواند به شما سودهای دائمی برساند.
شما با توجه به شناختی که از خودتان دارید باید از قبل مشخص کنید که آیا می خواهید یک تریدر کوتاه مدت یا اسکالپر باشید و یا میان مدت و بلند مدت؟ چند ساعت می توانید پای سیستم بنشینید و ترید کنید؟ چه نوع شخصیتی دارید و دنبال چقدر سود هستید؟
اگر فردی ریسک گریز هستید پس بازارهای سهام و فارکس مناسب شما نیستند و شما بهتر است وارد باند مارکت یا همان بازار اوراق قرضه شوید. اگر برعکس شخصیت ریسک کننده ای دارید، شما می توانید وارد استاک مارکت و یا معاملات جفت ارزهای بین المللی شوید.
آیا دوست دارید یک سرمایه گذار بلند مدت باشید یا یک تریدر؟ همانطور که مطلع هستید سرمایه گذار بلند مدت فردی است که یک سهم ارزشمند را می خرد و به امید رشد آن ماه ها و حتی سال ها صبر می کند. ولی معمولا یک تریدر با استفاده از سودی که از خرید و فروش یک دارایی نصیبش می شود، معامله اش را سریعا می بندد.
تمامی اینها مواردی هستند که یک فرد دارای استراتژی باید آنها را در لبه معاملاتی خود لحاظ و اجرا کند.
3- استراتژی خودتان را تست کنید
بعد از اینکه استراتژی خودتان را مشخص کردید زمان آن است که آن را تست کنید. به عنوان مثال سازندگان سیستم های امنیتی اتومبیل ها پس از خلق و ایجاد سیستم های خود ابتدا آنها را آزمایش می کنند و سپس پس از اطمینان از کارایی آنها، آن موارد را لحاظ می کنند.
استراتژی بازار فارکس هم درست همینطور است. شما باید بلافاصله بعد از ایجاد استراتژی معاملاتی مخصوص به خودتان آنها را در فضای دمو یا مجازی امتحان کنید. امروزه اکثر بروکرها به شما اجازه می دهند تا یک حساب معاملاتی کاملا رایگان در فضای مجازی باز کنید.
بعد از باز کردن یک حساب دمو باید استراتژی خود را آزمایش کنید و مهمتر از همه آن را یادداشت کنید. یادداشت کردن به شما کمک می کند تا درصد برد این استراتژی را ارزیابی کنید.
4- استراتژی خود را اصلاح کنید
اگر در حین استفاده از استراتژی تان دچار مشکلاتی شدید ناامید نشوید این تازه ابتدای کار شما است. شما باید به طور مرتب در صدد اصلاح آن باشید. به عنوان مثال شاید استراتژی که شما برای جفت ارز دلار به فرانک درست کرده اید برای جفت ارز یورو به دلار بهتر کار کند و یا بالعکس.
5- ریسک تان را مدیریت کنید
فراموش نکنید که اگر در استراتژی شما جایی برای مدیریت ریسک وجود ندارد، فاتحه سرمایه خود را از همین الان بخوانید. داشتن مدیریت ریسک از نان شب هم واجب تر است.
شما قبل از ورود به هر تریدی باید بدانید که چند درصد از سرمایه ارزشمندتان را حاضرید در این معامله به خطر بیندازید؟ حد ضرر شما در این ترید چقدر است؟ این معامله قرار است چه مدت باز باشد و غیره.
اکثر تریدرهای حرفه ای با هم و یک صدا فریاد می زنند: هرگز بیشتر از 1 یا 2% از سرمایه خود را ریسک نکنید. این مساله بدین معنی است که اگر به عنوان مثال سرمایه شما 10.000 دلار امریکا است، شما نباید در هر معامله ای حتی اگر به شما وحی شده این معامله سودده است، بیشتر از 100 تا 200 دلار خود را به خطر بیندازید.
6- روانشناسی معاملات را یاد بگیرید
به خاطر بسپارید که داشتن یک استراتژی مهم است ولی اگر شما در معاملاتتان نظم نداشته باشید، برآیند تریدهای شما قطعا باعث ضرر رساندن به شما می شود.
اگر فرصت معاملاتی دیدید که مطابق استراتژی شما نیست، هرگز وارد آن نشوید. اگر به این معامله ورود کنید، این مساله حاصل عدم کنترل احساسات و هیجانات شما است که مربوط به یادگیری روانشناسی معامله است.
آمارهای رسمی نشان می دهد بسیاری از تریدرهایی که سرمایه گرانبهای خود را از دست می دهند به دلیل ترس ها، طمع ها، خشم ها و عصبانیت های کنترل نشده شان است.
یکی از راه هایی که می تواند به شما کمک کند تا این مشکل ویرانگر را در خودتان کشف کرده و ببینید، داشتن یک ژورنال معاملاتی و یادداشت کردن تمام احساساتتان اهمیت داشتن لبه معاملاتی قبل و بعد از معامله است. چه شد که شما دست به این ترید زدید؟ آیا فقط به این دلیل نبود که در معامله قبلی تان ضرر کرده بودید و فقط قصد داشتید آن را با عصبانیت پس بگیرید؟!
فراموش نکنید که مارکت دشمن کسانی است که هیچ برنامه و استراتژی و یا لبه معاملاتی درست و حسابی ندارند.
7- یک ژورنال معاملاتی برای خودتان دست و پا کنید
اگر تا همین الان هم برای داشتن یک ژورنال معاملاتی دست-دست کرده اید، بدانید و آگاه باشید که راه های بهتری هم برای از بین بردن سرمایه تان وجود دارد.
ژورنال معاملاتی در واقع دفتر یادداشتی است که شامل تمامی افکار، احساسات و عقاید شما به علاوه جزییات تریدهای شما قبل و بعد از ورود به هر معامله است؛ اینکه مثلا دلیل باز کردن فلان معامله شما فقط عصبانیت و خشم بوده یا آگاهی و داشتن استراتژی؟
نقطه ورود، نقطه خروج، مقدار حد ضرر، نسبت ریسک به پاداش شما (ریوارد)، نتیجه تریدهای شما و ده ها نکته ارزشمند دیگر همه و همه می توانند در ژورنال معاملاتی شما جای داشته باشند.
8- لبه معاملاتی خود را ارزیابی کنید
هر زمان که تمامی موارد بالا را تمام و کمال انجام دادید، زمان بررسی ارزیابی نتایج حاصله از بکارگیری لبه معاملاتی است. بدین منظور کارشناسان حرفه ای بخش فارکس وبسایت دنیای ترید فرمولی برای شما فراهم کرده اند که می تواند شما را یاری کند.
این فرمول بیشتر درباره انتظارات شما از این معاملات است. خیلی ساده این فرمول قرار است به شما نشان دهد که برآیند استفاده از این لبه معاملاتی چقدر تا الان برای شما سودده بوده است. فرمول شما به شرح زیر است:
انتظارات شما = (درصد سود * میانگین سود) – (درصد ضرر * میانگین ضرر)
خیلی ساده درصد معاملاتی که به سود منتج شده را ضربدر میانگین معاملات سودده خود کنید و درصد معاملاتی که ضررده بوده را نیز ضربدر میانگین معاملاتی که به ضرر شما ختم شده بکنید و این دو را از هم کم کنید، نتیجه حاصله عددی است که از این معاملات انتظار داشتید.
نتیجه گیری
از این اینکه تا پایان این مقاله ما را همراهی کردید از شما سپاسگزاریم. امیدواریم که با مطالعه این مقاله ارزشمند توانسته باشیم کمکی ارزنده در راستای معاملاتی بهتر و پر سود به شما کرده باشیم.
لبه معاملاتی چیست؟
از نظر تئوری، لبه معاملات یک رویکرد، مشاهده یا تکنیک خاص است که به یک معامله گر، سودآوریِ تولید پول نسبت به سایرین در بازار می دهد. تعداد زیادی کتاب و مقاله در مورد تکنیک های مختلف تجارت وجود دارد، اما ما در این مقاله به بررسی تمامی جهات لبه معاملات خواهیم پرداخت، در ادامه با ما همراه باشید. علاوه بر این مقالات بیشتری در بخش آموزش کامل سرمایه گذاری در بورس وب سایت قرار دارد که می توانید مطالعه کنید.
این که آیا شما در معامله کردن تازه کار هستید یا مدتی است که معامله می کنید، داشتن یک معامله خوب مهم است زیرا به شما کمک می کند تا در مسیر رسیدن به نتایج معاملات ثابت و سودآور باشید.
علی رغم این موضوع، اکثر معامله گران حتی نمی دانند که کدام یک از معاملات تجاری است، چه رسد به اینکه چگونه یک معامله را توسعه دهند!! در زیر، بررسی خواهیم کرد که یک معاملات تجاری به چه معناست، اهمیت توسعه آن و مراحل آن چیست.
لبه معاملات چیست؟
یک معامله روزانه زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر می تواند چیزی را در بازار شناسایی کند که به آنها مزیت یا بینشی در مورد چگونگی عملکرد یک معامله بدهد. به زبان ساده، این یک اصطلاح عمومی است که برای توصیف واقعیت امیدِ مثبت استفاده می شود.
این بدان معناست که معامله گر راهی برای شناسایی فرصت های معاملاتی دارد که در بلند مدت نتیجه مثبتی را برای آنها فراهم می کند. معامله گرانی که دارای مزیت هستند، روشی را برای پیمایش در بورس اوراق بهادار ابداع کرده اند تا از این طریق جلوتر بروند.
درک این نکته مهم است زیرا هر معامله ای، هر چقدر تنظیمات کامل باشد، مطابق انتظار پیش نخواهد رفت. اما با داشتن یک معامله اثبات شده، در دراز مدت انتظار پرسودترین سرمایه گذاری در بورس را خواهید داشت!!
چه چیزی باعث موفقیت یک معاملات تجاری می شود؟
- اول، شما باید یک تنظیم تجاری داشته باشید که درآمد بیشتری نسبت به خطر ابتلا به ریسک کسب کند یا نرخ برد بالایی داشته باشد
- با داشتن نرخ برنده سود بالا، نسبت سود / زیان کمتری خواهید داشت اما از آنجا که معاملات سود بیشتری را نسبت به ضرر خواهید داشت، جبران خواهد کرد.
- مشکلی که در این نوع لبه ها وجود دارد این است که شما بیشتر یک آدم ریزبین هستید که خیلی سریع وارد و خارج می شود و با کارمزد و هزینه های مبادله ای می تواند بسیار گران شود. انجام این کار برای معامله گران جدید بسیار دشوار است و به طور کلی توصیه نمی شود.
اهمیت داشتن لبه معاملاتی
- اگرچه در بیشتر مواقع که در خدمت نیروهای بازار هستید، هنوز هم می توانید خوب عمل کنید، اما بینش بسیار کمتری نسبت به آنچه در بازار رخ می دهد، دارید.
- لبه به شما بینش یا برتری بیشتری نسبت به سایر شرکت کنندگان در معاملات با همان سهام می دهد و شما را مجبور می کند تا یک معامله گر منظم باشید.
- انجام کاری که بقیه انجام می دهند نتایج مشابه سایر افراد را به همراه خواهد داشت. و همه ما می دانیم که اکثر بازرگانان شکست می خورند. لبه معاملات شما مولفه اساسی استراتژی و طرز فکر شماست که شما را از سایر معامله گران متمایز می کند.
- تجارت با لبه کاری است که هر معامله گر باید همیشه آرزوی انجام آن را داشته باشد.
مراحل توسعه لبه تجارت شما
نحوه تجارت را بیاموزید
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه تجارت کنید و مهارت های خود را تیز کنید. نحوه ثبت سفارش ، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام برای تجارت، نحوه اندازه گیری معاملات، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
این موضوع می تواند به شما کمک کند تا شانس رسیدن به اهداف تجاری خود را افزایش داده و ضرر و زیان را به حداقل برسانید. دانستن این موارد همچنین به شما کمک می کند تا با آگاهی بهتر تصمیم بگیرید و اقدامات استراتژیک برای سرمایه گذاری در بورس انجام دهید.
مهمتر از همه، این باعث افزایش بهره وری و کاهش اضطراب تجارت شما می شود.
تنظیمات مختلف تجاری را بیاموزید
برای توسعه یک مزیت معاملاتی، همچنین باید تنظیمات مختلف تجارت را یاد بگیرید. این بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات شما صرف نظر از استراتژی های شما است.
برخی از تنظیمات مهم تجاری که باید در نظر گرفته شود شامل موارد زیر است:
- برک آوت
- برگشت
- الگوهای پرچم
- محدوده محدود
در این تنظیمات، شما باید دقیقاً از میزان برد خود، ریسک در مقابل پاداش، میزان پول در معرض خطر و سایر جزئیات تنظیمات بدانید.
تصمیم بگیرید کدام تنظیمات برای شما بیشتر منطقی است و به طور مداوم سودآور است
بهترین معامله گران دارای یک تنظیم هستند که از نزدیک در مورد آن آگاهی دارند. شما باید بر روی یافتن این تنظیم تمرکز کنید که بتوانید روی آن حساب کنید تا درآمد شما را بدست آورد.
شما باید در نظر بگیرید که در چه بازه زمانی معامله می کنید، به دنبال چه الگوهایی می گردید و چه نوع سهام را معامله می کنید.
بر تنظیمات خود مسلط شوید
هنگامی که تصمیم گرفتید تنظیمات معاملات برای شما بیشتر منطقی است ، گام بعدی باید تسلط بر آن باشید زیرا این امر با به حداقل رساندن تصمیمات و از بین بردن بی نظمی به ایجاد تمرکز و وضوح در ذهن شما کمک می کند.
شما می توانید این کار را با ثبت مجلات در معاملات، بررسی نتایج و یادگیری محل بهبود و همچنین درک اینکه چه نوع بازار برای آن تنظیمات بهتر کار می کند، انجام دهید.
با این حال، تسلط بر یک تنظیم زمان بر است و شما باید مرتباً آن را اصلاح کنید. پایبندی به راه اندازی و انحراف نیاوردن نیز یکی از سخت ترین کارها خصوصاً برای تجار جدید است.
هنگامی که بر تنظیمات خود تسلط پیدا کردید و یک دوره طولانی از سودهای مداوم داشتید ، می توانید تنظیمات بیشتری را به مجموعه خود اضافه کنید.
باور عامه
اعتقاد رایج این است که لبه چیزی است که یک معامله گر می داند یا از آن استفاده می کند ، که به آنها نسبت به بازار یا سایر معامله گران برتری می بخشد. بسیاری از معامله گران جدید سالها را با آزمایش انواع مختلف شاخص ها یا تنظیمات مختلف نشانگرها سپری می کنند (به عنوان مثال طول 10، سپس طول 15 و غیره). آنها همچنین انواع تنظیمات مختلف نمودار را از نمودارهای مبتنی بر زمان، نمودارهای مبتنی بر علامت گذاری یا نمودارهای مبتنی بر میزان صدا امتحان می کنند تا در پی یافتن ترکیبی باشند که به آنها امتیاز می دهد.
پیدا کردن لبه شما
برخی از معامله گران در مورد مفهوم لبه چیزی نشنیده اند، با شنیدن این مفهوم ، ممکن است شروع به سوال از خود کنند که آیا لبه ای دارید یا باید به آن دست پیدا کنید؟ چند دستورالعمل می تواند معامله گران را در صورت وجود معاملات به سمت لبه های تجاری سوق دهد:
این لبه باید واقع بینانه باشد و نمی تواند شامل هیچ تفکر جادویی باشد. یک معامله گر باید درک کند که یک لبه ممکن است 100٪ از زمان کار نکند، می توان با استفاده از این لبه پول زیادی بدست آورد!
لبه معاملاتی چیست؟
همه چیز در مورد تکنیک لبه معاملاتی
Edge به معنی لغوی لبه، از اصطلاحاتی است که در بحث سرمایه گذاری و معامله گری به آن برمیخوریم. لبه معاملاتی (trading edge)، نوعی تکنیک یا رویکرد است که برای سرمایه گذار برتری نقدی نسبت به سایر فعالان بازار ایجاد میکند.
بنابراین لبه به توانایی معامله گر در ایجاد سود گفته میشود. به باور عمومی لبه به رفتاری گفته میشود که سرمایه گذار با استفاده از آن نسبت به رقبای خود عملکرد بهتری دارد.
برای مثال ممکن است شخصی از شاخص مقاومت در معاملات استفاده کند و در بازه مشخص از رقیب خود که با رویکرد یکسان از این شاخص استفاده نکرده پیشی بگیرد. بسیاری از معامله گران مدت زیادی را صرف پیدا کردن لبه مناسب صرف میکنند. در این مقاله میخواهیم دید که یک لبه معاملاتی مناسب چگونه باید اهمیت داشتن لبه معاملاتی اهمیت داشتن لبه معاملاتی انتخاب شود.
چرا به لبه در معاملات نیاز داریم؟
تمام افرادی که به عنوان سرمایه گذار وارد بورس میشوند، به دنبال سودآوری هستند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط مستقیم دارد. بنابراین نمیتوانید انتظار داشته باشید که به صرف توانایی تحلیل سهام و بازار معامله گری موفق خواهید بود.
حرفه ای ها در این بازار سرمایه از متدها و روندهای مخصوص به خود استفاده میکنند. متدهایی که با بررسی شرایط به آن رسیدهاند.
لبه در معامله، استراتژی مورد بحث است. درواقع این که بتوانید بسته به شرایط بازار و سهام موردنظر انتخاب درستی انجام دهید در گرو لبه است. بسیار مهم است که پس از یافتن متد مناسب خود به کوچک ترین تغییری در بازار آن را تغییر ندهید.
درواقع باید شخصیت خود و فاکتورهای روانشناسی شخصیت را در انتخاب استراتژی بگنجانید. در ادامه مقاله خواهیم دید که یک لبه معاملاتی خوب چگونه شکل میگیرد و این که چه فاکتورهایی در این بحث اهمیت دارند.
استراتژی های بدون لبه
با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که آیا استراتژی شما دارای لبه معاملاتی هست یا خیر. در ابتدا کافی است روش هایی که معمولاً برای انجام معامله استفاده میکنید را لیست کنید. سپس باید مشخص کنید که هریک را از چه منبعی فرا گرفتهاید از کتاب ها، وب سایت ها یا سرمایه گذاران دیگر.
پس از آن باید بررسی کنید که چه تعدادی از فعالان بازار در زمان مشابه از این روش ها استفاده میکنند. به کمک این خود اظهاری، بسیاری معامله گران درمییابند که سایرین نیز از همین استراتژیها استفاده میکنند. در نتیجه دو دلیل وجود دارد، که وقتی جزئی کوچک از این گروه بزرگ هستید، چرا سود خوبی به دست نمیآورید.
- همگی بر سر یک چیز واحد در حال رقابت هستید.
- جمعیت زیاد اهمیت داشتن لبه معاملاتی توجه ایجاد میکند. معاملهگران جدید با اشراف بر مسئله کمبود نقدینگی، از استراتژیهای غارتگرانه برای خارج کردن ضعیفترها از رقابت استفاده میکنند.
تعداد زیاد سرمایه گذاران، باعث از بین رفتن لبه ای که در ابتدا به خوبی کار میکرد میشود. البته این بدان معنا نیست که آموزه های خود را که زمان زیادی را که صرف یادگیری آن کردید دور بریزید.
نکته اینجاست که راهکارهایی که در معمولاً در وب سایت ها و کتاب ها پیشنهاد میشود، برای سهام های قدرتمند که میتوانند به صورت طولانی مدت در بازار استقامت کنند، کاربردی است.
لبه معاملاتی موقت
بازارها همیشه در حال تغییر هستند. این تعییرات منجر به از بین رفتن لبه ها میشوند که بازار را از آنچه هست پیچیده تر میکنند. ترفند استفاده از این لبه های موقت این است که، تا زمانی که جمعیت زیاد نشده با حداکثر توان از آن ها استفاده کنید.
سپس با زیاد شدن جمعیت آن را کنار گذاشته و فقط وقتی که سایرین به اشتباه از آن استفاده میکنند، به آن لبه برگردید.
چگونه لبه معاملاتی انتخاب کنم؟
در ابتدا باید بدانید، لبه ای خوب است که حداقل نرخ ریسک به ریوارد 1 به 2 داشته باشد. یعنی بتوانیم در بدترین شرایط به میزان دو برابر سرمایه اولیه سود کنیم. درواقع هدف از انتخاب لبه معاملاتی میز همین است. لبه قرار است سرمایه گذاری را سودآور کند.
بنابراین باید در انتخاب آن نهایت دقت را به خرج داد. برای انتخاب یک لبه معاملاتی خوب، باید مراحل زیر را طی کنیم.
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه معامله کنید و مهارت های خود را بهبود ببخشید. نحوه ثبت سفارش، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام، حجم معاملات خود، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
این تواند به شما کمک کند تا شانس رسیدن به اهداف تجاری خود را افزایش داده و ضرر و زیان را به حداقل برسانید. دانستن این موارد به شما کمک میکند تا با آگاهی بهتر تصمیم بگیرید و اقدامات استراتژیک انجام دهید. از همه مهمتر، آموزش صحیح باعث افزایش بهره وری و کاهش اضطراب شما میشود.
این کار بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات، صرف نظر از استراتژی هایی است که پیش میگیرید. برخی از فاکتورهایی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: زمان خروج از معامله، زمان بازگشت به سهام، الگوها، محدوده ها و سایر عوامل مؤثر در معامله.
با توجه به این عوامل، شما باید دقیقا بدانید درصد برد چقدر است، نرخ ریسک به ریوارد چند است و تمام جزئیات دیگری که با استفاده از این فاکتورها قابل استخراج است.
- آنچه تا اینجا آموختید را در شبیه ساز تمرین کنید
در مرحله بعدی، شما باید فاکتورهای معامله را با استفاده از مهارت هایی که در مورد تجارت آموخته اید، روی یک شبیه ساز تمرین کنید، تا ببینید آیا میتوانید با این الگوها در شبیه سازی، لبه ایجاد کنید.
تصمیم بگیرید به کارگیری کدام فاکتورها برای شما مناسب تر است و در شبیه سازی ها سودآوری بیشتری داشته است. حرفه ای ترین معامله گران روش مخصوص به خود را دارند و از تمام جزئیات آن مطلع هستند.
بنابراین نمیتوانید از هیچ بخشی غافل شوید. باید تمام مدت روی استراتژی خود متمرکز باشید. شما باید به خوبی بدانید که در چه بازه زمانی معامله میکنید، به دنبال چه الگوهایی میگردید و چه نوع سهام را معامله میکنید.
- بر فاکتورهای انتخابی خود مسلط شوید
پس از آنکه از انتخاب خود مطمئن شدید، وقت تسلط است. این امر با به حداقل رساندن تصمیمات و از بین بردن بی نظمی به ایجاد تمرکز و شفافیت در ذهن شما کمک میکند. شما میتوانید این کار را با آوردن معاملات روی کاغذ، بازبینی نتایج و یادگیری توسعه بخشی، در کنار درک این موضوع که روش انتخابی برای کدام بازار مناسب است، انجام دهید.
پس از آن که بر تنظیمات خود تسلط پیدا کردید و یک دوره طولانی سودآوری مداوم داشتید، میتوانید فاکتورهای بیشتری را به لبه معاملاتی خود اضافه کنید.
سخن پایانی
لبه معاملاتی هر شخص، فوت کوزه گری مختص او است. بنابراین فرمول خود را برای خود نگهدارید. شاید به صرف داشتن لبه به سودآوری پایدار نرسید، اما راه بسیار راحت تری پیش رو خواهید داشت و در مسیر درست قرار خواهید گرفت.
اساس کار درک چرایی نیاز به لبه در بازار و چگونگی انتخاب آن است. البته لبه به تنهایی کافی نیست. پس از انتخاب استراتژی مناسب، باید از شاخص های مختلف بازار نیز برای داشتن معامله ای سودآور استفاده کرد.
در نهایت باید گفت، برای آن که معامله ای موفق داشته باشید، در کنار لبه مناسب باید توانایی مدیریت ریسک و میزان بسیار خوبی شکیبایی داشته باشید. همراه شدن با سیل هیجانات شما را به موفقیت نخواهد رساند. بنابراین بهترین راهکار تمرکز روی لبه و سعی بر بهبود بخشیدن به آن است.
لبه معاملاتی
لبه معاملاتی یا Trading Edge در فرهنگ معاملهگری شرایطی را بیان میکند که در آن، احتمال رخ دادن یک رویداد بیشتر از رویداد دیگر است. به زبان سادهتر میتوان گفت که احتمال برد در یک معامله بیشتر از شکست در آن باشد. یک معاملهی موفق زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر، توان شناخت عناصری در بازار را پیدا میکند که به او مزیت یا بینشی در خصوص چگونگی عملکرد در یک معامله را میدهد. لبه معاملاتی دلیلی برای جستجوی سیستمها و استراتژیهای معاملاتی است. سودآوری افراد را علاقهمند میکند تا به عنوان سرمایهگذار وارد بازارهای سرمایه شوند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط مستقیم دارد؛ اما لبه معاملاتی را فراتر از یک استراتژی مجزا میدانند. حرفهایها در بازار سرمایه از متدهای مخصوص به خود استفاده میکنند؛ این روشها ترکیبی از عوامل مختلف میباشند. معاملهگران ساعتها، روزها و یا حتی سالها را برای یافتن لبه معاملاتی خود در استراتژیهای معاملاتی و روشهای اختیاری صرف میکنند.
لبه معاملاتی چیزی است که بین سود و زیان تمایز قائل است، اما مشکل این است که بیشتر معاملهگران مفهوم لبه معاملاتی را اشتباه درک میکنند. معاملهگران تازه وارد و بیتجربه اغلب به دلیل تمرکز بر خوشبینیهای روانشناسی، با طرز فکری مثبت فریب میخورند. اکثر معاملهگران تصور میکنند که در صورت حل مسائل روانشناختی خود و یافتن یک سیستم معاملاتی مناسب و همچنین با چند معامله موفق و وارد شدن پول به حساب معاملاتیشان، لبه دارند و این همان لبه معاملاتی میباشد. ولی در واقع هیچ کدام، لبه معاملاتی نیستند. بخشهای مهم یک استراتژی معاملاتی تفکر مثبت، مدیریت ریسک، نظم و انضباط و روانشناسی مناسب است.
برای داشتن لبه معاملاتی چه شرایطی را باید داشته باشیم؟
معمولاً لبه معاملاتی برای معاملهگران و به خصوص معاملهگران تازه وارد به دنیای بورس به خوبی قابل درک نیست، پس شاید بهتر است در ابتدا به توضیح دقیق لبه معاملاتی بپردازیم. معاملهگر موفق، کسی است که از روش مشخص و تجربه شده، راهی را بیابد که فرصتهای مناسب در بازار سرمایه را به خوبی شناسایی کند و در بلند مدت، بر اساس این روشها، نتایج مثبتی از معاملات بدست آورد. این فرصتهای مناسب همان لبه معاملاتی میباشند.
به برخی از مواردی که باعث موفقیت در معاملات تجاری میشوند، توجه کنید:
- شما باید یک نظم تجاری داشته باشید که نرخ برد بالایی داشته باشد.
- نکتهای که باعث ایجاد مشکل در این لبهها میشود، تبدیل شدن به یک آدم ریزبین است که خیلی سریع به معاملات وارد و یا خارج میشود. این کار با کارمزد و هزینههای مبادلهای، میتواند بسیار گران باشد. به طور کلی انجام این کار برای معاملهگران جدید توصیه نمیشود.
اهمیت لبه معاملاتی در چیست؟
- در بیشتر مواقع شما در خدمت نیروهای بازار هستید و همچنان میتوانید خوب عمل کنید، اما بینش کمتری نسبت به معاملاتی که در بازار رخ میدهد، دارید.
- برتری منظم بودن در معاملات این است که لبه معاملاتی در اختیار شما قرار میدهد تا نسبت به سایر سرمایهگذاران متفاوت عمل کنید.
- انجام کارهای مشابه با دیگران، نتایج مشابه به همراه خواهد داشت که باعث میشود در این مسیر، سرمایهگذار با شکست مواجه شود. لبه معاملاتی شما، مولفه اساسی استراتژی و طرز تفکر شماست که شما را از سایر معاملهگران متمایز میسازد.
مولفههای شکلدهنده لبه معاملاتی
توجه و تمرکز بر روی نقاط ورود به معامله و غفلت از سایر مولفهها که در شکلگیری لبه معاملاتی تأثیرگذار میباشند، از اشتباهات رایج بین معاملهگران است. بسیاری از معاملهگران این استنباط را دارند که اگر قدرت شناسایی نقاط ورود به معامله را داشته باشند، معاملات موفقی را در پیش خواهند داشت؛ اما برخی از دیگر مولفهها بسیار تأثیرگذار است و در شکلگیری لبه معاملاتی موثر میباشد.
بطور کلی سرمایهگذاران مولفههای شکلدهنده لبه معاملاتی را تحت سه عنوان کلی دستهبندی میکنند:
- مولفههای مربوط به روانشناسی معاملهگری
- مولفههای مربوط به مدیریت سرمایه
- مولفههای مربوط به استراتژی معاملاتی
زمان انجام یا عدم انجام معاملات، قاب زمانی انجام معامله، مقدمات انجام معامله، تکنیکهای ورود و خروج از معاملات و غیره، از عناوینی هستند که علاوه بر مولفههای ذکر شده در بالا به آنها نیز توجه میشود.
چطور میتوان لبه معاملاتی مخصوص به تجارت خود را یافت؟
لبه معاملاتی خیلی پیچیده نیست و برای ایجاد یک الگوریتم که فعالیت شما را در بازار تضمین کند، نیازی به فرمولهای پیچیده ریاضی ندارید. بهتر است در ابتدا نقاط قوت خود را شناسایی کنید سپس مزایای قابل توجهی از این نقاط بدست میآورید و این موضوع عملکرد شما را با دیگر معاملهگران متفاوت میکند. شما ممکن است چندین لبه را برای تجارت خود انتخاب نمایید. معاملهگران برای تعیین کاری که دقیقا در حال انجام آن هستند، لیستی را برای خود ایجاد میکنند که با کمک آن فعالیت روزانه خود را مدیریت و هدایت میکنند.
لبه معاملاتی چیست؟
زمانی که دیکشنری را باز میکنید و دنبال معنی اِج (Edge) میگردید ترجمه هایی، چون لبه، حاشیه امن، مزیت و برتری را خواهید یافت. در بازار بورس لبه معاملاتی به معنای امکان وقوع بیشتر یک پیشامد نسبت به دیگر پیشامد است. به این یعنی که به شرایطی می گویندکه با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن میباشد (وقوع یک معامله موفق). به بیان سادهتر همان استراتژی و روش معاملاتی یک معامله گر میباشد که احتمال بالایی در سود گرفتن از معاملات به شما میدهد. در تصویر زیر معنای واقعی اِج را مشاهده میکنید.
چرا به لبه در معاملات نیاز داریم؟
تمام افرادی که به عنوان سرمایه گذار وارد بورس میشوند، به دنبال کسب سود هستند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط تنگاتنگ دارد. بنابراین نمیتوانید انتظار داشته باشید که به صرف توانایی تحلیل سهام و بازار معامله گری موفق خواهید بود.
حرفه ای ها در این بازار سرمایه از روش های مخصوص به خود استفاده میکنند. روش های که با بررسی شرایط به آن رسیدهاند.
لبه در معامله، استراتژی مورد بحث ما میباشد. درواقع این که بتوانید بسته به شرایط بازار و سهام موردنظر انتخاب درستی انجام دهید در گرو لبه است. بسیار مهم است که پس از یافتن متد مناسب خود به کوچک ترین تغییری در بازار آن را تغییر ندهید. درواقع باید شخصیت خود و فاکتورهای روانشناسی شخصیت را در انتخاب استراتژی اعمال اهمیت داشتن لبه معاملاتی نمایید.
نیازمندی های یک لبه معاملاتی چیست؟
در اینترنت مطالب زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن نوشته شده است. اما اکثر معاملهگران برداشت نادرستی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست و چگونه میتوان آن را بدست آورد؟
در دنیای بازار های سرمایه، معامله با شانس موفقیت بالا به این معنی است که معاملهگر راهی داشته باشد تا بتواند موقعیت های مناسبی را پیدا کند تا در دراز مدت نتیجه مثبتی از معاملاتش به دست آورد. پس معاملهگر موفق معاملهگری است که روشی را برای معاملات موفق در بازارهای مالی بدست آورده و گسترش داده باشد.
موفقیت در معاملهگری به این معنی نیست که معاملهگر باید از همه معاملاتش با موفقیت بیرون آید، بلکه به این معنی است که در دراز مدت معاملات سودش باید نسبت به معاملات ضررش برتری داشته باشد تا برآیند مثبتی ایجاد کند.
مولفههای اصلی یک لبه معاملاتی چیست؟
اشتباه دیگری که بسیاری از معاملهگران انجام میدهند این است که فکر میکنند فقط باید بتوانند نقاط ورود را شناسایی نمایند. صرف تمرکز روی روشهای ورود ایرادی است که بین معاملهگران بسیار رایج میباشد. معاملهگری که از اهمیت دیگر مولفههای معاملهگری غفلت میکند، قطعا نتایج مطلوبی را تجربه نخواهد کرد. برای اینکه معاملهگر موفق و پایداری باشیم، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:
چه زمان هایی معامله میکنید؟ با چه بازارهایی آشنایی بیشتری دارید؟ معاملهگری در چه تایم فریم هایی برای شما مناسب است؟ یک معامله کامل از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟ قبل از اینکه وارد معامله شوید چه کارهایی باید انجام دهید؟
چه وقتهایی معامله نمیکنید؟ معاملهگران حرفهای این واقعیت را میدانند که حفاظت از سرمایه اولیه از اولویتهای معاملهگری میباشد. خروج از پوزیشن های غیرمطمئن برای معامله همانقدر اهمیت دارد که بدانیم چه وقت باید معامله نماییم.
با معامله خود چه کنیم؟ بیشتر معاملهگران وقتی در پوزیشن هستند، نمیدانند باید چه کار کنند. یک معاملهگر موفق، به درستی میداند که چه طور از موقعیتهای خود مراقلت نماید به گونهای که گاه «stop loss» خود را با تغییر میدهد. گاه خیلی زود با ضرر پوزیشن را بسته و گاه معامله را ادامه میدهد تا به نحو احسن از آن خارج شود. یک معاملهگر موفق هیچ گاه معامله را به حال خود رها نمیکند تا بخت و اقبال برای او تصمیم بگیرد. او برای همه سناریوهایی که ممکن است پیش آید، برنامه ریزی خاصی دارد.
چطور دریابیم که معاملهگر موفقی هستیم یا نه؟
تعیین اینکه بدانید معاملهگر موفقی هستید یا خیر، به این آسانی که به نظر میرسد نمیباشد. شاید بعضی مواقع این مطالب را خوانده باشید که باید نتایج مثبت استراتژی خودتان را با شرایط معاملهگری در محیط آزمایشی تست نمایید. با این وضعیت، نتایج دمو و همچنین نتایج واقعی، با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. زمانی که در محیط آزمایشی مخصوصا جهت تست استراتژی کار مینمایید، میتوانید تایم فریم خود را تغییر دهید(تایم خود را کم یا زیاد کنید.). به همین خاطر این شرایط مناسبی برای تست و راستی آزمایی استراتژی شما نمیباشد.
خود در گذشته را تکرار نمایید. به علاوه، وقتی شما از استراتژیهای غیرسیستماتیک استفاده مینمایید، رسیدن به موفقیت بیشتر طول خواهد کشید.
بیشتر بخوانبد: تغییر کارگزار ناظر به چه صورت انجام میشود؟
لبه معاملاتی موقت چیست؟
بازارهای سرمایه همیشه در حال تغییر میباشند. این تغییرات باعث از بین رفتن لبه ها میشوند که بازار را از آنچه هست پیچیده تر مینماید. ترفند استفاده از این لبه های موقت این است که، تا زمانی که جمعیت افزایش پیدا نکرده با حداکثر توان از آن ها استفاده نمایید.
سپس با افزایش جمعیت آن را کنار گذاشته و فقط وقتی که سایرین به اشتباه از آن استفاده میکنند، به آن لبه برگردید.
چگونه لبه معاملاتی انتخاب کنیم؟
در ابتدا باید این موضوع را بدانید، لبه ای خوب است که حداقل نرخ ریسک به ریوارد ۱ به ۲ داشته باشد. یعنی اینکه بتوان در بدترین شرایط به میزان دو برابر سرمایه اولیه سود کرد. درواقع هدف از انتخاب لبه معاملاتی نیز همین میباشد. لبه قرار است سرمایه گذاری را سودآورتر نماید.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع سیاست گذاری پولی مدرن مراجعه نمایید.
بنابراین باید در انتخاب آن بی نهایت دقت نمود. برای انتخاب یک لبه معاملاتی خوب، باید مراحل زیر را طی کنیم.
معامله کردن را بیاموزید
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه معامله کنید و مهارت های خود را بهبود ببخشید. نحوه ثبت سفارش، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام، حجم معاملات خود، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
فاکتورهای لازم معامله را بشناسید
این کار بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات، صرف نظر از استراتژی هایی است که پیش میگیرید. برخی از فاکتورهایی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: زمان خروج از معامله، زمان بازگشت به سهام، الگوها، محدوده ها و سایر عوامل مؤثر در معامله.
بر فاکتورهای انتخابی خود مسلط شوید
پس از آنکه از انتخاب خود مطمئن شدید، وقت تسلط معامله گر است. این امر با کاهش تصمیمات و نابودی بی نظمی به ایجاد تمرکز و شفافیت در ذهن شما کمک میکند. شما میتوانید این کار را با نوشتن معاملات روی کاغذ، بازبینی نتایج و یادگیری توسعه بخشی، در کنار درک این موضوع که روش انتخابی برای کدام بازار مناسب است، انجام دهید.
پس از آن که بر تنظیمات خود مسلط شدید و یک دوره طولانی سودآوری مداوم داشتید، میتوانید فاکتورهای بیشتری را به لبه معاملاتی خود اضافه نمایید.
چه استراتژی های بدون لبه هستند؟
با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که آیا استراتژی شما لبه معاملاتی دارد یا خیر. در ابتدا باید روش هایی که معمولاً برای انجام معامله استفاده میکنید را لیست کنید. سپس باید مشخص کنید که هریک را از چه منبعی فرا گرفتهاید از قبیل کتاب ها، وب سایت ها و… .
پس از آن باید ببینید که چه تعدادی از فعالان بازار در زمان مشابه از این روش ها استفاده میکنند. به کمک این خود اظهاری، بسیاری معامله گران میفهمند که سایرین نیز از همین استراتژیها بهره میبرند. در نتیجه دو دلیل وجود دارد، که وقتی جزئی کوچک از این گروه بزرگ هستید، چرا سود خوبی به دست نمیآورید.
- همگی بر سر یک چیز در حال رقابت میباشید.
- معامله گران با اشراف بر مسئله کمبود نقدینگی، از استراتژیهای غارتگرانه برای خارج کردن ضعیفترها از رقابت استفاده میکنند.
تعداد فراوان سرمایه گذاران، باعث از بین رفتن لبه ای که در ابتدا به خوبی کار میکرد میشود. البته این معنا را نمیدهد که آموزه های خود را که زمان زیادی را که صرف یادگیری آن کردید دور بریزید.
سخن آخر
لبه معاملاتی هر شخص، فوت کوزه گری خاص او میباشد. بنابراین فرمول خود را فقط برای خود نگهدارید. شاید تنها با استفاده از لبه به سودآوری پایدار نرسید، اما راه بسیار راحت تری پیش رو خواهید داشت و در مسیر درست گام بر مییدارید.
اصول کار، درک چرایی نیاز به لبه در بازار و چگونگی انتخاب آن میباشد. البته لبه به تنهایی کافی نیست. پس از انتخاب استراتژی مناسب، باید از شاخص های مختلف بازار نیز برای داشتن معامله ای سودآور استفاده نمایید.
در نهایت باید گفت، برای آن که معامله ای موفق داشته باشید، در کنار لبه مناسب باید توانایی مدیریت ریسک و میزان بسیار خوبی شکیبایی داشته باشید. همراه شدن با سیل هیجانات شما را به موفقیت نخواهد رساند. بنابراین بهترین راهکار تمرکز روی لبه و سعی بر بهبود آن است.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد بازار بورس می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
دیدگاه شما