آشنایی با نمودار میله ای


پروفایل برنامه‌ریزی و کنترل پروژه
نادر خرمی راد

یه قابلیت خوبِ اکسل اینه که می‌شه توش نمودارهایی ترسیم کرد که ترکیبی از چند نوع نمودار مختلفه. مثلا فرض کنین می‌خوایم پیشرفت‌های برنامه‌ریزی شده تجمعی و دوره‌ای رو تو یه نمودار نشون بدیم. بهتره که مقادیر تجمعی با نمودار خطی و مقادیر دوره‌ای با نمودار میله‌ای ترسیم بشن. بنا بر این باید یه نمودار ترکیبی بسازیم.

جدول زیر اطلاعات خام رو نشون می‌ده:

حالا باهاش یه نمودار از نوع میله‌ای یا خطی می‌کشیم:

خوب، الان مقدارهای تجمعی با نوعِ نمودار مناسب نمایش داده شدن. روی خط مقدارهای دوره‌ای کلیک کنین تا انتخاب بشن؛ می‌دونین که وقتی انتخاب شده باشد با گیره‌های کوچکی که دور همه نودها نمایش داده می‌شن می‌شه شناختشون. بعد از اون از تب Design اکسل 2007 روی Change Chart Type کلیک کنید. با این کار یه کادر محاوره باز می‌شه و انواع نمودار رو نشون می‌ده؛ یکی از نمودارهای میله‌ای مناسب رو انتخاب کنین و کادر محاوره رو تایید کنین تا ازش خارج بشین. در نظر داشته باشین که هر نموداری رو نمیشه با نمودار دیگه ترکیب کرد؛ مثلا نمی‌تونین یه نمودار دو بعدی و یه نمودار سه‌بعدی رو ترکیب کنین. شکل زیر نتیجه فعلی رو نشوه می‌ده:

خوب، نمودار ترکیبی ساخته شد. ولی کارمون تموم نشده؛ باید اون رو بهتر کنیم. چه چیزهایی برای بهتر کردنش به نظرتون می‌رسه؟ پیش از هر چیز یه سری کارهایی که تو مطالب مجموعه “نمایش اطلاعات” نوشتم رو اعمال می‌کنیم:

کارهایی که انجام شده:

  1. کمرنگ کردن خطوط راهنمای افقی برای افزایش تمرکز بیننده
  2. متناسب کردن پررنگی و کمرنگی عناصر
  3. تنظیم اندازه فونت‌ها
  4. تنظیم حداکثر مقدار محور عمودی

خوب، حالا یه کار دیگه هم می‌شه کرد. هرچی تعداد دوره‌ها بیشتر باشه، مقدارهای دوره‌ای به تسبت مقدارهای آشنایی با نمودار میله ای آشنایی با نمودار میله ای تجمعی کمتر می‌شن، به حدی که دیگه کم کم نمی‌شه دیدشون. برای رفع این مشکل می‌شه از محور عمودی دوم استفاده کرد. هر ترکیبی از نمودارها می‌تونه یک یا دو محور عمودی با عددهای مختلف داشته باشه. هر گروه مقداری که تو نمودار نمایش داده می‌شن با یکی از این دو محور ترسیم می‌شن. به طور پیش‌فرض همه مقادیر با محور اول نمایش داده می‌شن.

روی مقدارهای دوره‌ای کلیک راست کنین و از منویی که باز می‌شه Format Data Series رو انتخاب کنین. تو قسمت Series Options کادر محاوره دو گزینه Primary Axis و Secondary Axis هست که پیش‌فرض همون اولیه. دومی رو انتخاب کنین و کادر محاوره رو تایید کنین تا ازش خارج بشین:

محور دوم سمت راست نمایش داده می‌شه. همونطوری که می‌بینین تو این مثال به طور پیش‌فرض حداکثرش 25 واحده و چون محور اصلی حداکثرش 100 واحده، مقدارهای دوره‌ای به نسبت بزرگ‌تر از قبل نمایش داده شدن. با تنظیم حداکثر مقدار محور دوم، می‌تونین هر مقیاسی که دوست داشته باشین به مقدارهای دوره‌ای بدین.

خوب، نموداری که به دست اومد پیچیده‌س؛ حتما باید واضح‌ترش کنین تا مخاطب سردرگم نشه. مثلا می‌تونین از این شیوه ارائه استفاده کنین:

درباره نادر خرمی راد

من کارم رو در سال ۱۳۷۶ تو حوزه برنامه‌ریزی و کنترل پروژه شروع کردم و بعد از چند سال شروع کردم به ترجمه و بعد از اون تالیف کتاب‌های مرتبط؛ کاری که خیلی دوست دارم. تا الان حدود ۵۰ کتاب منتشر کردم. اکثر اون‌ها به زبان فارسی بودن، ولی کتاب‌های سال‌های اخیر به زبان انگلیسی بودن و بعضی از اون‌ها به هلندی، آلمانی و اسپانیایی هم ترجمه شدن.

الان سال‌هاس که بلژیک زندگی می‌کنم، و همراه شریک کاری ایرلندیم، شرکتی به اسم Management Plaza داریم که توش دوره‌های آنلاین مدیریت پروژه می‌سازیم.

سال‌های اخیر بخش بزرگی از تمرکز من روی استانداردها و روش‌ها بوده. بعضی از مشارکت‌های اصلی من این‌ها بودن:

  • عضویت در تیم دوازده نفره تالیف PMBOK نسخه ۷
  • مولف مجموعه اصول NUPP
  • مولف ارشد متودولوژی مدیریت پروژه P3.express
  • مشاور نسخه ششم PRINCE2
  • مشاور نسخه اول PRINCE2 Agile
  • مشاور نسخه ۲۰۲۰ استاندارد مدیریت طرح MSP
  • مشاور در تدوین گواهی EXIN Agile Scrum Master
  • مولف منوآل رسمی گواهی EXIN Agile Scrum Foundation

اطلاعات بیشتر در مورد فعالیت‌های بین‌المللی من رو می‌تونین تو سایت انگلیسیم پیدا کنین.

لینک‌های اصلی

ایبوک‌های مدیریت و کنترل پروژه

انتشار تمام یا بخشی از یک یا چند مطلب سایت، با ذکر نام و آدرس سایت، بی اشکال و باعث خوشوقتیست.

معرفی و آشنایی با انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

اگر قصد ترید و سرمایه گذاری در بازار ارز های دیجیتال یا هر نوع سهام دیگری دارید، در گام اول بایستی بتوانید نمودارهای قیمتی را تحلیل و بررسی کنید. تحلیل نمودار‌های قیمتی مهم‌ترین گزینه برای رسیدن به یک سود مناسب محسوب می‌شوند. نمودار تحلیلی فارکس انواع مختلفی دارند، در این مقاله سه نوع اصلی این نمودار‌ها در بازار فارکس را بررسی می‌کنیم.

انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

E-NUM

خرید از فروشگاه های خارجی ، افتتاح حساب های بین المللی ، ارائه درگاه های خارجی ، صدور و شارژ کارت های اعتباری ویزا و مستر ، تعیین وقت بیشتر بخوانید

unlock کردن آیفون

آیفون کمپانی محبوب آمریکایی که تمامی مردم دنیا شیفته ی خود کرده است. بسیاری از کمپانی های بزرگ دنیا فعالیت بیشتر بخوانید

نمودار های خطی

خطی انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

نمودار خطی بسیار ساده است و تنها یک خط از نقطه قیمت نهایی معاملات در انتهای روز به همان نقطه در روز بعد ترسیم می‌شود. وقتی تمام نقاط قیمت نهایی معاملات در انتهای هر روز را با خطی به هم وصل کنیم‌، می‌توانیم نوسانات کلی قیمت را در طول یک بازه زمانی مشخص مشاهده کنیم.

نمودار های میله‌ای

میله ای انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

یکی دیگر از انواع نمودار های تحلیلی فارکس، نمودار‌های میله‌ای هستند. این نمودارها کمی پیچیده‌تر هستند. شما می‌توانید قیمت‌های باز شدن اولیه را در ابتدا و قیمت‌های بسته شده را در انتهای هر روز مشاهده کنید. علاوه بر این نمودارهای میله‌ای قله‌ها و دره‌های قیمتی را نیز مشخص می‌کنند.

پایین هر میله عمودی نشان دهنده کمترین قیمت معامله شده در آن بازه زمانی است و بالای هر میله نیز بالاترین میزان قیمت معامله شده را نشان می‌دهد. هر یک از این میله‌ها نیز به صور کلی نشان دهنده‌ی محدوده قیمتی معاملات در بازه زمانی خاصی است.

علامت افقی سمت چپ هر میله نشان دهنده‌ی قیمت باز شدن اولیه در ابتدای هر روز (یا هر واحد زمانی دیگر) است و علامت سمت چپ نیز نشان دهنده‌ی قیمت بسته شده در انتهای روز می‌باشد. در زیر می‌توانید نمودار میله‌ای قیمت یورو بر حسب دلار آمریکا را مشاهده کنید.

از این پس هرجا کلمه میله را دیدید آشنایی با نمودار میله ای بدانید که این کلمه به قطعه‌ای از داده‌ها بر روی نمودار اشاره دارد. هر میله یک دوره زمانی مثل روز، هفته، یا حتی یک ساعت است. با دیدن عبارت «پیش رفتن میله» باید سعی کنید با نگاهی به توضیحات نمودار بفهمید که این میله به چه بازه زمانی اشاره دارد.

به نمودار های میله ای نمودار OHLC نیز می گویند؛ چرا که این نمودار‌ها نشان دهنده قیمت باز شدن در ابتدای بازه زمانی (Open)، بالاترین قیمت (High)، کمترین قیمت (Low) و قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی (Close) هستند. در ادامه مثالی از یک میله قیمتی را مشاهده می کنید:

میله نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

  • قیمت باز شدن در ابتدای بازه زمانی: خط کوچک افقی در سمت چپ میله قرار دارد.
  • بالاترین قیمت: بالای میله عمودی نشان دهنده بیشترین قیمت معامله شده در بازه زمانی مربوطه است.
  • پایین ترین قیمت: پایین میله عمودی نشان دهنده کمترین قیمت معامله شده در بازه زمانی مربوطه است.
  • قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی: خط افقی کوچک در سمت راست میله قابل مشاهده است.

نمودار های شمعی

شمعی نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

اطلاعاتی که در این نمودار‌های شمعی نشان داده می‌شود با اطلاعات نمودار‌های میله‌ای یکسان است اما در قالبی زیباتر و گرافیکی‌تر مشخص شده‌اند. این نمودار‌ها نیز میزان بالاترین تا پایین‌ترین قیمت را با خطی افقی نشان می‌دهند.

با این وجود در نمودار‌های شمعی قسمت تنه شمع بیان گر فاصله میان قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در ابتدا و انتهای بازه زمانی هستند. به صورت سنتی در صورتی که بدنه شمع سیاه یا تیره باشد می‌فهمیم که قیمت بسته شدن در انتهای دوره از قیمت ابتدای دوره پایین‌تر است.

در مثال زیر بدنه شمع با رنگ مشکی مشخص شده است. در شمع‌های سیاه یا تیره نقطه‌ی بالای بدنه نشان دهنده قیمت اولیه و نقطه پایین آن هم برابر با قیمت بسته شده است. در صورتی که قیمت بسته شده از قیمت اولیه بیشتر باشد، بدنه شمع سفید یا تو خالی خواهد بود.

شمعی شکل نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

البته معمولا از این مدل سیاه و سفید کمتر استفاده می‌شود و دلیل خاصی هم جز کسل کننده بودن آنها برای این موضوع وجود ندارد. از آنجا که باید نمودار‌ها را دائما مورد بررسی قرار داد بهتر است از نمودار‌های رنگی استفاده شود که نگاه کردن به آنها جذاب‌تر است و چشم را اذیت نمی کنند. تلویزیون‌های رنگی خیلی بهتر از تلویزیون‌های سیاه و سفید هستند پس چرا ما از نمودار های شمعی رنگی استفاده نکنیم؟

در اکثر مواقع رنگ سبز را جایگزین رنگ سفید و قرمز را جایگزین مشکی می کنند. یعنی اگر قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی از قیمت اولیه بیشتر باشد شمع مربوط به آن سبز رنگ خواهد بود. اگر هم قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی کمتر از قیمت اولیه باشد شمع قرمز رنگ خواهد بود.

با نگاه به سایر نمودار‌ها، خواهید دید که استفاده از رنگ‌های سبز و قرمز چگونه به شما کمک می‌کند تا همه چیز را سریع‌تر ببینید، مثلا روند‌های صعودی و نزولی و نقاط بازگشتی قابل مشاهده هستند. در حال حاضر فقط به یاد داشته باشید که ما در نمودار‌های فارکس از این رنگ‌های سبز و قرمز به جای سفید و مشکی استفاده می‌کنیم. حال به مثال زیر نگاه کنید:

شمعی نوع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

هدف نمودار شمعی درک سریع‌تر اطلاعات روی نمودار به خاطر ظاهری بهتر است، و این نمودار نسبت به نمودار میله‌ای اطلاعات بیشتری ارائه نمی‌دهد.

فواید نمودار شمعی

  • شرح آسان شرایط شمع‌ها و ساده کردن درک نمودارها برای تازه کارها.
  • استفاده از این شمع ها بسیار ساده است! چشمان شما خیلی سریع اطلاعات را دریافت می کنند. علاوه بر این تحقیقات نشان داده که کمک‌های تصویری مثل این نمودار‌ها برای تجارت شما مفید خواهد بود.
  • شمع ها و الگوهای شمعی نام های جالبی مثل “ستاره دنباله دار” دارند و این موارد به شما کمک می‌کنند تا الگو ها را به خاطر بسپارید.
  • این شمع‌ها برای تشخیص نقاط بازگشتی در بازار بسیار مفید هستند – یعنی ایجاد روندی برعکس در خلاف جهت یک روند صعودی یا نزولی را مشاهده خواهید کرد.

حالا که با انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex) آشنا شدید، اگر قصد فعالیت در بازار فارکس را دارید، می‌توانید از خدمات افتتاح حساب وب مانی، شارژ حساب وب مانی که توسط مجموعه اول پرداخت ارایه می‌شود استفاده نمایید.

آشنایی با انواع نمودار های تکنیکال : نمودار خطی، میله‌ای، شمعی ژاپنی (کندل)

آشنایی با انواع نمودار های تکنیکال : نمودار خطی، میله‌ای، شمعی ژاپنی (کندل)

نمودار های تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارند که در این مقاله شما را با نمودار خطی و نمودار میله‌ای و نمودار شمعی ژاپنی (کندل) آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

آشنایی با انواع نمودار های تکنیکال : نمودار خطی، میله‌ای، شمعی ژاپنی (کندل)

انواع نمودار های تکنیکال

انواع مختلفی برای نمایش نمودار های تکنیکال وجود دارد مانند نمودار های خطی میله های شمعی نقطه و خط طی البی و غیره که سه مدل از اصلی ترین آنها را در ادامه معرفی می کنیم:

نمودار خطی

ساده ترین حالت برای نمایش یک نمودار است.

معمولاً توسط افراد غیر بورسی مورد استفاده قرار می گیرد.

در این روش نقطه پایانی هر روز به نقطه پایانی روز دیگر متصل می شود با فرض آنکه تا این فرم به صورت روزانه انتخاب شده باشد و همچنین اگر تایم فریم به صورت هفتگی انتخاب شده باشد کافی از نقطه پایانی هر هفته به هفته بعد متصل گردد و الی آخر.

نمودار تکنیکال میله ‌ای

این روش نسبت به حالت قبل از اطلاعات بسیار کامل تری برخوردار است.

به این صورت که برای هر واحد زمانی بر روی چارت از یک پاره خط عمودی استفاده می‌کنیم که این پاره خط اصطلاحاً میله یا بار نامیده می‌شود

همانطور که ملاحظه می کنید هرمیله از دو ضایعه کوچک در سمت چپ و راست خود برخوردار است که این زایده ها به ترتیب اولین و آخرین قیمت را در طول بازه زمانی مورد نظر مشخص می کنند و به ترتیب قیمت های باز و بسته به معنی قیمت باز شدن و بسته شدن نامیده می شوند.

همچنین بیشترین و کمترین قیمت در طول بازه زمانی مورد نظر را نیز که متناظر با دو انتهای فوقانی و تحتانی پاره خط مذکور هستند به ترتیب قیمت‌های High و Low می نامند.

نمودار تکنیکال شمعی ژاپنی (کندل)

نهایتاً به نمودار کندل استیک یا شمعی ژاپنی می رسیم که نمودار مورد علاقه عموم تحلیل گر های تکنیکال است.

این روش در واقع هیچ اطلاعات اضافی نسبت به نمودار خطی ندارد و تنها تفاوت آن صرفاً این است که در مدل کندل استیک فاصله بین قیمت های باز و بسته را یک مستطیل ترسیم می کنیم .

رنگ بدنه این مستطیل بسته به صعودی یا نزولی بودن کندل می‌تواند به رنگ سفید یا سیاه سبز یا قرمز انتخاب شود.

بنابراین تحلیلگر صرفاً با یک نگاه سریع به نمودار و بر مبنای رنگ بدنه سیاه یا سفید سبز یا قرمز کندل ها می تواند به سادگی دریابد که آیا قیمت در بازه زمانی مورد نظر رشد کرده یا اینکه دچار نزول شده است.

در روزهایی که بازار مثبت و پر رونق بوده و سطح عمومی قیمت ها افزایش یافته است و قیمت Close بالاتر از Open بوده است رنگ بدنه کندل را سفید انتخاب می‌کنیم که سمبل نور امید روشنایی و رونق است .

اما در روزهای منفی که بازار کساد و بی رونق بوده و سهامداران دچار ضرر و زیان شده‌اند و قیمت Close پایین‌تر از قیمت Open قرار داشته است رنگ بدن کندل را سیاه انتخاب می‌کنیم که یادآور تاریکی و ظلمات و سیاه بختی سهامداران است.

به قیمت‌های Open, Close, High, low به اختصار o,h,l,c می گویند.

آشنایی با انواع نمودار های تکنیکال : نمودار خطی، میله‌ای، شمعی ژاپنی (کندل)

سخن پایانی

امیدواریم مقاله آشنایی با انواع دیاگرام در تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.

گانت چارت (Gantt chart) چیست؟ | آشنایی با گانت چارت

نمودار پله ای یا گانت چارت چیست؟

اگر مدیر پروژه هستید، بر شما واجب است که بدانید نمودار گانت چیست؛ اما اگر مدیر پروژه نیستید و در آینده می‌خواهید وارد این حرفه شوید باز هم باید با گانت چارت آشنا شوید، پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

آنچه در این مقاله می‌خوانید

گانت چارت چیست؟

نمودار گانت (Gantt chart) یا هارمونوگرام، یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای سنجیدن پیشرفت در پروژه‌ها است که امروزه در برنامه ریزی پروژه به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ این نمودار از بهترین ابزار‎ها برای ارائه فعالیت‌ها و رویداد‌ها در یک بازه زمانی می‌باشد.

وقتی بحث مدیریت پروژه به‌میان می‌آید زمان بندی یکی از نکات بسیار مهم است‌، که باید به آن دقت شود. این نمودار اغلب در مدیریت پروژه‌ها برای آسان‌تر شدن فرایند برنامه‌ریزی، پیگیری و کنترل پروژه استفاده می‌شود.

در گذشته و قبل از وجود رایانه‌ها، شرکت‌ها و کارخانه‌ها از کاغذ و مداد برای رسم نمودار گانت استفاده می‌کردند که این‌کار مدیریت و کنترل پروژه را بسیار سخت‌تر می‌کرد؛ زیرا با هر تغییر در فرایند پروژه باید نمودار‌ها اصلاح می‌کردند و مجددا به‌صورت دستی آن‌را رسم می‌کردند که ساعت‌ها زمان می‌برد؛ اما امروزه با پیشرفت صنعت و تکنولوژی با استفاده از نرم‌افزارهای مختلف مانند اکسل می‌توان به راحتی گانت چارت را ترسیم کرده و آن‌را به کار بگیرند، لازم به‌ذکر است که این نمودار بیش‌تر در نرم‌افزار Microsoft project مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نمودار گانت چارت gantt chart

نمودار گانت به‌گونه‌ای است که در آن هر فعالیت با یک نوار نشان داده می‌شود. اطلاعاتی که هریک از این نوار‌ها در اختیار ما قرار می‌دهند:

  1. نوع فعالیت‌ها
  2. زمان شروع و پایان هر فعالیت
  3. مدت زمانی که هر فعالیت طول می‌کشد
  4. جایی‌که فعالیت‌ها با هم تداخل دارند (روابط و وابستگی فعالیت‌ها)
  5. ترتیب و توالی فعالیت‌ها
  6. تاریخ آغاز و پایان هر پروژه
  7. وضعیت پروژه در یک زمان مشخص
  8. برآورد زمان
  9. برآورد هزینه
  10. منابع درصد پیشرفت هر‌فعالیت

همانطور که گفته شد گانت چارت، نموداری میله‌ای (Bar graph) است که، برنامه را به فعالیت‌هاي ریزتر و جزیی‌تر می‌شکند، هر‌فعالیت در‌آن به‌صورت نوار و یک میله ای افقی نشان داده می‌شود. محور افقی گانت‌چارت نشان‌دهنده زمان و محور عمودی نشان‌دهنده انواع فعالیت‌ها می‌باشد.

در چه مشاغلی می‌توان از نمودار گانت یا gantt chart استفاده کرد؟

نمودار گانت تقریبا در بسیاری از صنایع کاربرد دارد و برای افرادی که در هر یک از جایگاه های زیر هستند کاربردی می‌باشد:

  • مدیران پروژه
  • راهنمایی تیم
  • مدیران عمومی
  • مدیران عملیات
  • مدیران منابع انسانی
  • مدیران برنامه ریزی
  • مدیران کار
  • مدیران بازاریابی
  • طراحان
  • مدیران اجرایی
  • و هر‌فردی که نیاز به دسترسی سریع به جدول زمان‌بندی فعالیت‌ها داشته باشد.

تاریخچه گانت چارت

نگاهی بیاندازیم به پیشینه گانت چارت:

  • در سال 1765: جوزف، اولین چارت میله ای را رسم کرد.
  • در سال 1786: ویلیام، گراف‌های میله‌ای و خطی را توسعه داد و از آن‌ها در روابط تجاری‌اش استفاده کرد.
  • در سال 1896: کارول ادمکی اهل روس یک چارت گرافیکی به نام هارمونوگرام را ابداع کرد.
  • در سال 1910: هنری گانت چارت عمومی کنترل تولید را اختراع کرد؛ که این چارت بر خلاف سایر چارت‌ها قادر به کنترل فعالیت‌ها هم بوده است. او این چارت را در پروژه‌های موسسه کشتی سازی خود برای کوتاه کردن زمان ساخت کشتی‌ها به کار برد. بعد از آن با پیشرفت در حوزه نرم افزار و برنامه نویسی گانت چارت شهرت بیشتری پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که در حال حاضر تقریبا 80% از مدیران در دنیا از گانت چارت برای برنامه ریزی و کنترل فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند.

اجزای مهم نمودار میله‌ای چه چیز هایی هستند؟

نمودار گانت 4 جز اصلی دارد:

  1. برچسب‌ها: نشان‌دهنده اجزای مختلف پروژه می‌باشد.
  2. نقاط عطف: نشان‌دهنده وظایف در مراحل مهم پروژه و کارهایی که منجر‌ به تکمیل و موفقیت پروژه می‌باشد.
  3. Bars: بار‌ها نشان‌دهنده زمان دقیقی هستند که هر فعالیت در آن انجام می‌شود.
  4. وابستگی‌ها: یکی از مزایای مهم نمودار گانت رسم وابستگی بین وظایف و منابع برای جلوگیری از وقوع تنگناها و مشکلات می‌باشد.

گانت چارت چه کمکی به مدیران می‌کند؟

به بیان ساده اگر کارخانه یا شرکتی قرار است یک کالای مشخصی را در فلان تاریخ و ساعت به مشتری تحویل دهد، باید فعالیت‌های پروژه خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند و برای آن برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشد؛ این برنامه‌ریزی باید به‌گونه‌ای باشد که کارخانه تقریبا تا زمان دریافت سفارش جدید، کار سفارش قبلی را به پایان رسانده باشد.

حالا سوال این است که در این میان نمودار گانت چه کمکی می‌کند؟

گانت چارت به مدیران و کارشناسان این امکان را می‌دهد:

  • پروژه را به خوبی مدیریت کنند،
  • با تحلیل نمودار ببینند که آیا توانسته‌اند موانع موجود در میان مسیر را از بین ببرند یا نه؟
  • پروژه چه میزان پیش رفته است؟ اصلا پیشرفتی داشته یا خیر؟
  • برنامه زمان بندی چقدر طول می‌کشد؟
  • هزینه پروژه و هزینه‌های احتمالی چقدر است؟

نمودار گانت آنلاین چه کمکی به مدیران می‌کند؟

به آسانی می‌توان برنامه پروژه را به اشتراک گذاشت، با توجه به آنلاین بودن گانت چارت، هر فردی که به شما بپیوندد علاوه بر دیدن برنامه پروژه می تواند وظایف و فعالیت‌ها خود را به‌روز‌رسانی کند، هزینه مدیریت پروژه آنلاین کمتر از نسخه دسکتاپ می‌باشد.

گانت چارت پروژه و مزایا و معایب آن

گانت چارت مانند هر چیز دیگری یک سری مزایا و معایبی دارد که به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

مزایای گانت چارت

  • تجسم آسان پروژه: بسیاری از نسخه های دیگر برنامه ریزی پروژه تجسم عوامل مهم مثل وابستگی و تخصیص منابع را دشوار می کنند اما گانت چارت در این زمینه عملکرد عالی دارد .
  • نمودار گانت در اجرای جلسات مهم برای برنامه‌ریزی موثر است. مانند: برگزاری جلسات برای کووید – 19؛ به گونه‌ای که جلسات از راه دور برگزار می‌شود و تغییراتی که با هم به توافق رسیده‌اند را سریعا با استفاده از نرم‌افزار‌ها روی نمودار گانت پیاده سازی می‌کنند.
  • اندازه‌گیری پیشرفت کار، نه فقط تکمیل آن: یکی از مهم ترین مزیت های گانت چارت توانایی اندازه گیری پیشرفت کار در جهت تکمیل آن می‌باشد. همچنین به افراد این امکان را می‌دهد که میزان درصد تکمیل کار را به روز کنند، ویژگی که بسیاری از طرح بندی‌های برنامه‌ریزی آن را ندارند.
  • در بسیاری از برنامه‌ریزی‌ها، برنامه‌ریزی بر پایه ارتباط کارگران است یعنی وظایف و منابع عده‌ای از کارگران مربوط به موفقیت عده‌ای دیگر است؛ اما در گانت چارت طرح و برنامه به‌گونه ای است که هر فرد در مسیر خود متمرکز می‌باشد.
  • نمودار گانت چارت gantt chart به طور واضح نشان می‌دهد که کدام کارگران یا فعالیت برجسته بوده و یا متوقف شده‌اند؛ این ویژگی توجه مدیران را در تصمیم‌گیری در رابطه با کارگران و یا اختصاص منابع و … جلب می‌کند.
  • نشان ندادن وابستگی متقابل در برخی از برنامه‌ها یکی از دغدغه‌های مدیران می‌باشد، زیرا می تواند عواقب نا‌شناخته‌ای داشته باشد. استفاده از گانت چارت به مدیران این امکان را می‌دهد که بلافاصله تاثیر تغییرات را مشاهده کرده و همپوشانی‌های احتمالی را شناسایی و برای برطرف کردن آن چاره‌جویی کنند.

و مواردی از قبیل:

  • ایجاد حس مسولیت پذیری در تیم
  • مسیر‌دهی فرایند‌ها
  • ارتباط تیمی بهتر

معایب گانت چارت

  • گاهی اوقات بسیار پیچیده می شود؛ در این شرایط باید نیروی ماهر و متخصص‌تری را برای تحلیل نمودارها استخدام کرد، که باعث تحمیل هزینه به مدیران می‌شود.
  • نمودار دائما باید بروز‌رسانی شود، برخی افراد که درگیر مسائل فنی هستند ممکن است زمان کافی برای اصلاح نداشته باشند.
  • اندازه هر نوار در گانت چارت میزان هر کار رانشان نمی‌دهد؛ یعنی چه؟ هر نوار میزان زمان لازم برای یک سر از وظایف را نشان می‌دهد، خب حالا ممکن است یک کار دشوار 10 ساعت طول بکشد و یک کار متوسط 56 ساعت طول بکشد، در این شرایط ممکن است یک سری افرادی که آگاهی ندارند دچار اشتباه شوند و تصور کنند کاری که بیشتر طول کشیده وظیفه سنگین‌تری است.

به طور خلاصه می توان گفت نمودار گانت ابزاری بسیار مناسب برای تجسم پیشرفت در پروژه ها می‌باشد، مزایای متعدد نمودار گانت می‌تواند بهره وری، کارایی و انعطاف پذیری بیشتری را در پروژه‌ها برای مدیران داشته باشد.

در آخر سر توصیه می‌کنیم نرم افزار msp را کامل و اصول یاد بگیرید و همه کارها را به صورت برنامه ریزی شده جلو ببرید، پس به همین خاطر کالج صنایعشو پکیج جامع کنترل پروژه به صورت پروژه محور را تهیه کرده و در اختیار کاربران عزیز قرار داده است.

کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )

زمانی که به یک نمودار نگاه می‌کنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان می‌کنند؟ چگونه می‌توان تغییرات ارزش سهام را پیش‌بینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت می‌پردازند نقش می‌بندد و سعی می‌کنند به کمک شاخص‌ها و گزارشات مالی، نمودارها و جدول‌های اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) می‌پردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.

همانطور که می‌دانید، بورس و بازار سرمایه، پدیده‌ای پویا است که در بستر زمان تغییر می‌کند. در نتیجه مشخص است که داده‌های بورس از جنس زمان هستند در نتیجه می‌توان آن‌ها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص می‌کند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آن‌ها زمان است.آشنایی با نمودار میله ای

ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله

نمودار بورس یا سهام چیست؟

در حقیقت می‌توان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان می‌دهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان می‌دهد. محور افقی می‌تواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، می‌توانید نمودار سهام یا شاخص‌های آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، می‌تواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.

انواع نمودار سهام:

نمودار خطی:

ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد می‌شود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمی‌کنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیش‌فرض نرم افزار استفاده کنیم.

نمودار خطی

نمودار میله ای:

نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه می‌شود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته می‌شود که هر نقطه داده را نمایش می‌دهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان می‌دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می‌شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده می‌شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص می‌شود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان می‌دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) می‌باشد.

نمودار میله ای

  • میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید

میله صعودی و نزولی

همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیش‌بینی قیمت برنج استفاده می‌کردند. یک معامله‌گر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمت‌ها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر می‌کنند. از این ‌رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار می‌داد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشان‌دهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله‌ای از نظر بصری جالب‌تر و تفسیر آن آسان‌تر است. هرکدام از شمع‌ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می‌دهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده می‌کنیم به آن تایم تفکیک می‌شود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده می‌کنیم.

در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر ۱ ساعت است یا به ‌عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده می‌کنیم، هر کندلی که تشکیل می‌شود نشانگر یک هفته می‌باشد. در نمودار شمعی تحلیل‌گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.

نمودار شمعی یا کندل استیک

در واقع نمودارهای شمعی و میله ‌ای یک چیز مشابه‌ای را نشان می‌دهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله‌ ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان می‌دهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان می‌دهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می‌دهد.

وقتی قیمت سهام رشد می‌کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می‌گیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می‌شود. اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچک‌تر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم می‌گردد.

بدنه کندل استیک ها:

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگ‌تر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران می‌توان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت‌هایی که نشان‌دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

بدنه کندل استیک ها

سایه‌های کندل استیک:

سایه‌های بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

با استفاده از این نمودار می‌توان حرکت‌های آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمع‌ها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث می‌شود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسی‌ای که در بطن آن کندل می‌باشد جهت بازار را پیش‌بینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال می‌باشد که تقریبا همه‌ی معامله گران در فعالیت‌های روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک:

1. الگوی کندل استیک یک کندلی:

دوجی‌ها:

الگوی کندل استیک دوجی نشان‌دهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس می‌باشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.

دوجی‌ها

الگوی چکش:

الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.

الگوی کندل استیک یک کندلی - چکش وارونه

الگوی چکش وارونه:

تمام ویژگی‌های الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز می‌گویند.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی مرد به ‌دار آویخته:

الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به ‌دار ‌آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به ‌دار ‌آویخته fail خواهد شد.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی ستاره ثاقب:

تمام ویژگی‌های الگوی مرد به دار ‌آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز می‌گویند.

الگوی ستاره ثاقب

2. الگوی کندل استیک دو کندلی:

الگو پوشای صعودی:

الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان می‌دهد و نشان‌دهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگ‌تر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب می‌شود. همواره در کف‌ها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی می‌توانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشان‌دهنده قدرت الگو است.

الگوی کندل استیک دو کندلی - پوشای صعودی

الگو پوشای نزولی:

الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند می‌خواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان می‌دهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگ‌تر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندل‌ها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز می‌تواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.

الگو پوشای نزولی

3. الگوی کندل استیک سه کندلی:

الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):

  • تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند نزولی را صعودی می‌کند.

الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):

  • تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند صعودی را نزولی می‌کند.

الگوی کندل استیک سه کندلی

این الگوها از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایین‌تری نسبت به این الگوها دارند.

ویدئوی آموزش کندل استیک

در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.