الگوی شمع های کوچک


ستاره صبحگاهی – نمودار شمعی

آموزش تحلیل تکنیکال – قسمت سوم شمع های ژاپنی :

در بخش‌های قبلی به انواع نمودار اشاره شد که یکی از آنها نمودار شمع های ژاپنی بود در اینجا قصد داریم به بحث و بررسی این نمودار در بازار بپردازیم.

تاریخچه:

این نوع نمودار در حدودسال ۱۶۰۰ میلادی توسط برنج کاران ژاپنی برای پیش بینی قیمت برنج مورد استفاده قرار می گرفت. یک معامله گر معروف به نام “هوم ما” دریافت که قیمت ها در بسیاری از مواقع تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر می‌کند از این رو در معاملات خود تحلیل‌ خود نمودارهای شمعی را مورد استفاده قرار می‌داد چراکه این نمودار به نحوی نشان دهنده احساسات بازار است.

نمودارهای شمعی در سال ۱۹۹۰ مورد توجه آقای استیو نیسون قرار گرفت و توسط ایشان به غرب معرفی گردید. در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار را شاهد نیستیم چرا که فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است و در نمودار میله ای که قیمت های متفاوت ازجمله باز و بسته شدن قیمت در بازه زمانی مورد نظر نشان داده می شود تشخیص این اطلاعات به راحتی نیست .اما در نمودار شمعی گویی این اطلاعات بصورت برجسته از نمودار جدا شده و در ذهن معامله گر نقش می بندد.

شمای کلی نمودار شمعی

الگوهای شمعی :

الگوهای شمعی به دو دسته ادامه دهنده و برگشتی تقسیم می شوند که در کنار سایر ابزارها به کمک معامله گران آمده و درک درستی از احساسات بازار را در منطقه مورد نظر برای وی منعکس می کند. نکته حائز اهمیت مسئله تایم فریم یا بازه زمانی نمودار هست، هرچه شمع برای بازه زمانی بزرگ تری باشد اهمیت الگو بیشتر خواهد بود.

کندلهای برگشتی :

دوجی (Doji) :

قیمت باز و بسته شدن در یک محدوده قرار دارد. این کندل فاقد بدنه بوده و نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده و یا به عبارتی دیگر بلاتکلیفی وسردرگمی بازار را نشان میدهد .از انواع آن می توان به دوجی فرفره دوجی سنگ قبر دوجی سنجاقک اشاره کرد.

دوجی – نمودار شمعی

چکش (Hammer) :

این کندل در انتهای یک روند و یا حرکت نزولی شکل میگیرد در این کندل سایه حداقل دو برابر بدنه است و کندل فاقد سایه بالایی(ویا سایه بالایی بسیارکوچک)است که نشان از تجمع دستور خرید در محدوده سایه کندل دارد و با حمله خریدران در این بازه قیمت به محدوده باز شدن خود بر می گردد. بدنه در چکش میتواند تو پر یا تو خالی باشد در واقع رنگ بدنه درچکش اهمیتی ندارد. چکش نشان از محکم بودن سطح حمایتی دارد.

چکش – نمودار شمعی

چکش معکوس ( Inverted hammer ) :

مانند کندل چکش در یک روند یا حرکت نزولی شکل میگیرد .برخلاف چکش فاقد سایه پایینی است و سایه بالایی حداقل دو برابر طول بدنه است رنگ بدنه اهمیتی ندارد .نکته ای که باید در مورد این کندل مد نظر قرار داد این است که بسته کندل بعدی باید بالای سایه کندل چکش وارانه قرار گیرد . بعد از تشکیل چکش وارانه انتظار میرود قیمت تغییر جهت دهد.

چکش معکوس – نمودار شمعی

ستاره ثاقب (shooting star) :

ستاره ثاقب در انتهای یک حرکت یا روند صعودی ظاهر میشود و اخطاری برای چرخش بازار است . انتظار میرود بعد از تشکیل ستاره ثاقب شاهد افت قیمت باشیم . این کندل دارای سایه بالایی بلند حداقل دو برابر طول بدنه و بدون سایه پایینی ویا(سایه پایینی بسیار کوچک) میباشد .رنگ بدنه اهمیتی ندارد .این کندل بیان گر کمین و تجمع فروشندگان در محدوده سایه کندل میباشد و قدرت فروشندگان را نشان می دهد این قدرت تا آنجایی است که کاهش قیمت را به بازار تحمیل کردند.

ستاره ثاقب – نمودار شمعی

مرد معدوم (Hanging man) :

از نظر ظاهری شبیه کندل چکش Hammer می‌باشد اما در یک حرکت و یا روند صعودی تشکیل می شود و اخطاری است برای کاهش قیمت.در این کندل سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه است و رنگ بدنه اهمیتی ندارد .از این رو این کندل را مامور ادام نامیده اند که بعد از تشکیل این کندل خریدار در این محدوده به دار اویخته خواهند شد.

مرد معدوم – نمودار شمعی

باردار (Harami) :

شامل دو شمع که اولی بلند قامت به عنوان مادر و شمع دوم دارای بدنه کوچک بعنوان جنین یا فرزند می باشد .ظهور این الگو نشان توقف حرکت یا روند است . در حرکت یا روند صعودی شمع مادر توخالی(صعودی) و در حرکت یا روند نزولی شمع مادر تو پر(الگوی شمع های کوچک نزولی)است. رنگ شمع فرزند در این الگو اهمیتی ندارد.اما غالبا رنگ شمع مادر با رنگ شمع فرزند متفاوت است .در واقع در این الگو میان قیمت باز شدن مادر و فرزند گپ وجود دارد.

نمودار شمعی مادر و فرزند

پوشا (Engulfing) :

پوشا مثبت ( Bullish Engulfing ) :

یکی از قدرتمند ترین الگوهای شمع های ژاپنی است زیرا نشان دهنده هجوم و قدرت معامله گران در این محدوده است .این شمع با شمع قبلی معنی پیدا می کند .رنگ این شمع در روند یا حرکت نزولی توخالی است و قیمت باز شدن از قیمت بازشدن شمع قبل پایین تر و قیمت بسته شمع بالاتر از بسته شمع ماقبل خود است به تصویر زیر دقت کنید.

پوشای مثبت – نمودار شمعی

پوشا منفی (Bearish Engulfing) :

در یک روند یا حرکت صعودی شکل میگیرد وبصورت تو پر است قیمت باز شدن بالای قیمت باز شدن شمع قبل و قیمت بسته آن پایین قیمت بسته شمع ماقبل است. نکته ای که باید در این الگو مورد توجه قرار داد این است که رنگ شمع پوشا مخالف رنگ شمع ماقبل خود است.

پوشای منفی – نمودار شمعی

پوشش ابرسیاه (Dark cloud cover) :

شامل دوشمع به ترتیب توخالی و تو پر میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید بالا تر از سایه کندل اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید %۵۰ شمع ماقبل خود را پوشش دهد و زیر آن بسته شود . این الگو در یک روند یا حرکت صعودی تشکیل می‌شود.

پوشش ابرسیاه – نمودار شمعی

رسوخ گر:

شامل دو شمع به ترتیب توپر و توخالی میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید پایین تر از سایه شمع اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید باید ٠۵ درصد شمع قبل خود را پوشش دهد و در آن محدوده بسته شود .این الگو در روند یا حرکت نزولی شکل می‌گیرد.

رسوخ گر – نمودار شمعی

ستاره عصرگاهی (Evening star) :

ستاره عصر گاهی در یک حرکت یا روند صعودی الگوی شمع های کوچک شکل میگیرد که موجب کاهش قیمت می شود. معامله گران از این رو این الگو را با این نام می خوانند زیرا بعد از آن انتظار تاریکی و فرارسیدن شب را در بازار دارند . همانطور که در شکل ملاحظه می کنید قیمت بعد از یک شمع صعودی یک شمع کوچک بالاتر می سازد( معمولا با شکاف) و سپس شمع بعد نزولی قدرتمند که بسته آن پایین تر از محدوده میانی شمع صعودی است را شکل می دهد. معمولا تشکیل شمع سوم با افزایش حجم همراه است.

ستاره ی عصرگاهی – نمودار شمعی

ستاره صبحگاهی (Morning star) :

دقیقا برعکس الگوی ستاره عصر گاهی است در یک حرکت یا روند نزولی شکل میگیرد و از این رو با این نام می خوانندش چرا که انتظار افزایش قیمت و فرا رسیدن صبح و روشنایی را برای بازار دارند. شمع اول تو پر یا نزولی قوی شمع دوم کوتاه و با فاصله از شمع اول (معمولا بین شمع اول و دوم شکاف قیمتی یا همان گپ را شاهد هستیم ) شمع سوم صعودی قدرتمند و بسته آن بالای محدوده میانی شمع اول است.

ستاره صبحگاهی – نمودار شمعی

تا به اینجا با برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی شمعهای ژاپنی آشنا شدیم اکنون به بررسی الگوهای ادامه دهنده خواهیم پرداخت.

الگوهای ادامه دهنده :

الگوهای ادامه دهنده در میان یک روند یا یک موج شکل میگیرند .در میان یک حرکت گاهی اوقات بازار یک استراحت کوتاه کرده و مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که با این استراحت آرایش این الگوها شکل می گیرد و فرصتی مناسب و کم ریسک را برای معامله کردن فراهم می‌کند.

سه گانه نزولی (Falling Three Methods) :

در یک حرکت یا روند نزولی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند نزولی سه شمع متوالی کوچک و تقریبا هم اندازه شکل می گیرد و سپس یک شمع به اندازه شمع اول تشکیل میشود و قیمت به حرکت نزولی خود ادامه میدهد به تصویر زیر دقت کنید:

سه گانه ی نزولی – نمودار شمعی

سه گانه صعودی (Rising Three Method) :

در میان یک حرکت صعودی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند صعودی سه شمع کوچک هم اندازه معمولا نزولی شکل می گیرد و شمع چهارم هم اندازه شمع اول تشکیل میشود . و قیمت به حرکت صعودی خود ادامه می‌دهد.

تکمیل الگو – نمودار شمعی

سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) :

از این رو این الگو را به این نام می خوانند که نشان دهنده اخبار بد در بازار است و باعث ادامه کاهش قیمت و حرکت نزولی خواهد شد .و ساختار آن بدین صورت است که سه شمع کاهشی با بدنه بزرگ و تقریبا مساوی پشت سر هم شکل میگیرد که نشان از قدرت و تصمیم راسخ فروشندگان برای کاهش قیمتها دارد . بسته(قیمت پایانی) این سه شمع باید نزدیک کمترین قیمت خود باشد به تصویر زیر دقت کنید . به ندرت این الگو در سقف و پیک قیمتی شکل می گیردچنانچه این اتفاق رخ دهد میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز ایفا کند.الگوی شمع های کوچک

سه کلاغ سیاه – نمودار شمعی

سه سرباز سفید (Three White Soldiers) :

دقیقا برعکس سه کلاغ سیاه در میان یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد و به معنی رونق بازار و افزایش قیمت ها می باشد .به تصویر زیر دقت کنید سه شمع قدرتمند پشت سر هم شکل گرفته و قیمت بسته شدن هر شمع نزدیک بالاترین قیمت خود است .که نشان از قدرت خریدارن و افزایش قیمت بازار دارد .به ندرت این الگو در کف و پیک قیمتی شکل می گیرد چنانچه در این محدوده تشکیل شود میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز بازی کند.

سه سرباز – نمودار شمعی

تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) :

شمع اول ودوم نزولی (توپر) هستند و معمولا میان بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم شکاف قیمتی گپ وجود دارد .شمع سوم توخالی و صعودی است که شکاف میان دوشمع قبل را پر میکند .دوشمع بزرگ نزولی نشان از قدرت فروشندگان در بازار دارد و تشکیل شمع سوم نشان از شناسایی سود توسط فروشندگان در این محدوده دارد که باعث پر شدن شکاف قیمتی میشود همین صعود قیمت فرصت ورود مجدد به معامله گران را در جهت حرکت بازار می‌دهد.

سه گانه حمله (Three Line Strike) :

بعد از سه شمع نزولی بزرگ و پشت سرهم قیمت مجددا به محدوده باز شدن شمع اول باز میگردد.به شکل زیر دقت کنید .این الگو یک سیگنال قوی برای ادامه روند محسوب نمی شود و استفاده به تنهایی از آن ریسک بالایی دارد.

تا اینجا تعدادی از مهم ترین الگوهای شمع ژاپنی را توضیح دادیم، اما فراموش نکنید که الگوهای شمع ژاپنی تنها یکی از چندین ابزار تحلیل تکنیکال هستند، بنابراین تصمیم گیری بر اساس تنها یک ابزار ریسک بسیار بالایی در معاملات خواهد داشت و می‌بایست جهت پیش بینی روند سهم از چند ابزار استفاده کرد ( در بخش‌های بعدی ابزارهای بیشتری را توضیح خواهیم داد. )
نکته دوم که پیشتر هم به آن اشاره کردیم مسئله تایم فریم است. الگوهای شمعی الگوی شمع های کوچک در تایم فریم های هفتگی یا حتی ماهانه بسیار موثق تر از الگوهای ایجاد شده در تایم فریم های ساعتی و روزانه خواهند بود.
نکته سوم صحت الگوهای شمعی برای هر نمودار است، ممکن است یک نمودار به الگوهای شمعی حساسیت بالایی داشته باشد اما نموداری دیگر حساسیت کمتری داشته باشد. فهمیدن این موضوع با بررسی سابقه نمودار و استخراج الگوها ممکن خواهد بود.

در پایان این بخش پیشنهاد می‌کنم حتما به بررسی نمودارهای گذشته چند کامودیتی یا ارز یا سهام بپردازید و الگوهای شمعی آموزش داده شده را در تایم فریم های مختلف آن‌ها استخراج کنید.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوه‌های معامله‌گری گفته می‌شود که تریدر تنها بر مبنای داده‌های قیمتی و الگوی کندل‌ها خرید و فروش می‌کند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که داده‌های ورودی آن‌ها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

معامله‌گران پرایس‌اکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی ساده‌ای تحلیل خود را انجام می‌دهند و این تکنیک به آن‌ها اجازه می‌دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندل‌ها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندل‌ها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آن‌ها آشنا باشند.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس‌ اکشن استفاده می‌شود – محدوده‌های حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معامله‌گر را بر هم می‌زند

براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر می‌شود:

  • پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
  • برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌گران، می‌توان دیدگاه‌های مختلفی را اعمال کرد.
  • الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می‌آیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن‌ها برای پیش‌بینی در آینده استفاده می‌شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیل‌های پیشرفته‌تری که بر مبنای پرایس‌اکشن انجام می‌شود را نیز می‌توانید در آموزش‌ «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:

  • چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین

همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال می‌توانید اصول و پایه‌های مقدماتی آن را فرا بگیرید:

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط روند

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص الگوی شمع های کوچک می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

کندل استیک

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji) زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

تحلیل پرایس الگوی شمع های کوچک اکشن شخص به شخص می‌تواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معامله‌گر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملا مختلف برسند. یکی از آن‌ها شاید ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معامله‌گر استفاده می‌کند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال می‌تواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.

نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوه‌های معامله‌گر مزیت‌هایی هم دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بی‌نظمی بین داده‌های قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیش‌بینی کند.

شما می‌توانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ کندل Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال اهمیت بالایی دارند، در این مقاله شما را با کندل های Hammer و Inverted hammer بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟

hammer یک الگوی ژاپنی است .

تشخیص : یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است .

کارکرد : این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند .

اعتبار الگو : اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است . همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود .

صحیح بودن الگو : در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد .

الگو چکش یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی تشکیل می‌گردد و می‌تواند موجب مثبت شدن بازار بشود.

الگو چکش از یک دم بلند و کشیده و بدنه های کوچک و مربعی شکل تشکیل شده است این الگو یا اصلاً شاخه ندارد یا این که اندازه شاخ بسیار کوچک و قابل اغماض است.

اندازه دم باید حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه باشد.

رنگ بدنه کندل اهمیتی ندارد و می‌تواند صعودی یا نزولی باشد اما با توجه به ماهیت صعودی الگو طبیعتاً اگر رنگ بدنه مثبت باشد بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.

به عنوان مثال :

در تصویر زیر می توانید الگوی چکش را که موجب بازگشت روند نزولی در نمودار قیمت سهام فولاد مبارکه اصفهان شده است مشاهده نمایید.

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

فلسفه روانشناسی الگوی چکش

تحلیل تکنیکال علم آمار و احتمالات است تقریباً هیچ یک از قواعد تکنیکال از دلیل و اثبات ریاضی برخوردار نیستند و صرفاً برمبنای تجربه و بررسیهای آماری به دست آمده اند با این وجود هر جا که بتوانیم سعی کنیم تا حد امکان فلسفه روانشناسی پشت قضیه را نیز برایتان بازگو نماییم تا منطق آن روشن تر بشود و درک بهتری نسبت به آنچه عملاً در پشت پرده بازار در حال وقوع است حاصل گردد.

در الگوی چکش می توان گفت قیمت در انتهای یک روند نزولی پس از سقوط تا پایین ترین حد ممکن ناگهان به سطح حمایت مستحکمی برخورد نموده و حتی اندکی درون این محدوده حمایتی فرو رفته است.

اما به تدریج با افزایش قدرت خریداران بر روی نیروی دافعه صعودی افزوده گشته تا حدی که فروشندگان نهایتاً میدان نبرد را به طور کامل به خریداران باخته‌اند قیمت شروع به صعود نموده و حتی تا مجاورت قیمت بازگشایی اولیه رشد کرده است.

دم بلند و کشیده الگو نشانه نفوذ قیمت به درون محدوده مستحکم حمایتی و سپس بازگشت سریع آن است.

به همین دلیل است که می گوییم هرچقدر اندازه این دم بلند تر و کشیده تر باشد میزان قدرت و اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.

نیروی دافعه خریداران موجب شده قیمت در طول دوم الگو تمام مسیر نزولی را مجدداً بالا بیاید و به نزدیکی نقطه بازگشایی برسد.

سهامدارانی که قبلاً از عدم فروش در اوایل بازار پشیمان بودند اکنون می بینند فرصت فروش در بالاترین قیمت ها برایشان مهیا شده است بنابراین از فروش خودداری نموده و حتی فشار صعودی را بیشتر می کنند دم بلند و کشیده الگو نشان می دهد فشار صعودی خریداران به قدری زیاد بوده که قیمت قادر به توقف در مجاورت محدوده حمایتی حتی فقط برای یک کندل نشده است.

کندل های قبل از الگوی چکش باید نزولی باشند.

قبلاً در مورد لزوم همخوانی روند با الگوهای شمعی ژاپنی صحبت کردیم.

در این جا نیز روند نزولی بودن کندل های قبل از الگوی چرخش نشانگر همخوانی الگو با روند جاری است.

عدم وجود شاخ از آن جهت حائز اهمیت است که نشان می‌دهد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن کندل دائماً در حال رشد بوده است.

یعنی خریداران حتی تا آخرین لحظات خوش بینی خود را نسبت به آینده بازار حفظ نموده و از خرید پشیمان نگشتند حیف که زمان به اتمام رسیده و کندل بسته شده است وگرنه قاعدتاً تا نقطه کلوز حتی بالاتر می آمد و خریداران می توانستند قیمت‌های بالاتر را نیز بر روی تابلو ببینند.

در چنین مواقعی انتظار داریم به محض باز شدن کندل بعدی خریداران رویه قبلی را ادامه داده و حرکت رو به بالای قیمت در طول کندل بعدی ادامه یابد.

انتهای دم چکش نشان دهنده اصابت با یک سطح حمایت است.

نکته مهم تر اینکه صرفاً با یک خط حمایت مواجه نبودیم بلکه در واقع با یک محدوده حمایتی مواجه هستیم یعنی محدوده حمایتی را به‌صورت یک خط تجسم نکنید بلکه آن را به صورت یک محدوده مستطیلی در نظر بگیرید این محدوده در تمام طول دوم چکش گسترده است.

بنابراین کندل های سمت راست و چپ الگو نباید بدنشان به درون این محدوده نفوذ نمایند یکی از اشتباهات رایج نوآموزان دقیقاً عدم توجه به همین نکته است:

بدنه کندل های راست و چپ الگوی چکش نباید با دم چکش اشتراک قیمت داشته باشند.

همچنین دوم کندلهای سمت راست و چپ به الگو نباید پایین تر از انتهای دم چکش باشد.

معامله‌گری بر روی الگوی Hammer

الگوی چکش یک الگوی مثبت و امیدوارکننده است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود و سهامداران را نسبت به آینده بازار خوشبین می سازد دقت کنید که نباید به محض مشاهده الگوی چکش بلافاصله اقدام به خرید سهام بکنید بلکه باید صبر کنید و منتظر بمانید تا اولاً چکش به طور کامل تشخیص تشکیل و تثبیت بشود.

اصطلاحا هم می‌گویند کندل باید بسته شود.

دوما در کندل های بعدی فقط در صورتی که قیمت از سقف الگوی چکش به سمت بالا عبور نماید اجازه دارید وارد بازار شوید.

حد ضرر در الگوی چکش اندکی پایین تر از انتهای دم چکش تعریف می شود الگوی چکش قادر به پیشنهاد کردن حد سود نیست و نمی‌تواند تارگت مشخصی را به شما پیشنهاد بدهد اما اغلب پس از مشاهده الگوی چکش انتظار داریم حداقل ۲ الی ۳ کندل به سمت بالا صعود نمایند

الگوی چکش هنگامی تشکیل می‌شود که قیمت در انتهای روند نزولی به یک محدوده حمایتی مستحکم برخورد نماید نفوذ قیمت درون محدوده حمایتی با نیروی دافعه قدرتمندی مواجه می‌شود که موجب رانده شدن قیمت به سمت بالا میگردد نفوذ به درون محدوده حمایتی و سپس صعود و بازگشت سریع قیمت به سمت بالا و اثری را بر روی نمودار باقی می گذارد که آن را به صورت بلند و کشیده الگوی چکش مشاهده می کنید هرچه اندازه این دو بلندتر باشد نشانه آن است که قدرت و اعتبار محدوده حمایتی فوق نیز بیشتر بوده است.

محدوده دوم چکش یک ناحیه قدرتمند حمایتی را ترسیم می‌کند که در حالت عادی انتظار داریم کندن های قبل و بعد از الگوی چکش نیز نتوانند با بدنه خود به درون این منطقه نفوذ نمایند این نکته‌ای است که بسیاری از نو آموزان به آن دقت نمی‌کنند و باعث می‌شود جنگنده‌های نادرستی را به عنوان الگوی چکش در نظر بگیرند.

نقض شدن الگوی چکش

نقطه نقض شدن الگوی چکش دقیقاً در انتهای دم آن قرار دارد یعنی اگر قیمت به جای این که سقفش کفش را به سمت بالا بهش کند نزول نموده و به زیر کفش الگو برود اصطلاحا می‌گوییم الگوی چکش نقض شده است به همین دلیل حد ضرر را دقیقاً زیر دم چکش در نظر می‌گیریم

الگوی چکش ذاتاً یک الگوی بازگشتی صعودی است اما در صورتی که این الگو نقض بشود نقش آن کاملاً معکوس گشته و تبدیل به یک الگوی ادامه دهنده نزولی بسیار قدرتمند می‌شود به گونه‌ای که حتی یک سیگنال فروش اندکی پایین تر از دم چکش صادر خواهد شد.

معمولاً در یک روند نزولی با تعداد زیادی از الگوهای چکش نقض شده مواجه می شوید که کف آنها شکسته شده برای نزول تندی را ایجاد می‌کنند وقوع این نوع از چکش های نقض شده در طی یک روند نزولی امر رایجی است که می تواند سیگنال های بسیار خوبی را جهت استفاده فروشندگان صادر نماید این چکش ها به ویژه اگر بدن های سیاه رنگ داشته باشند از قدرت نزولی بیشتری برخوردارند

مثال هایی از الگوی چکش

مثال 1)

در تصویر زیر می‌توانید الگوی چکش را بر روی نمودار زیر مشاهده نمایید همان طور که ملاحظه می کنید این الگو منجر به اتمام روند نزولی و حتی صعودی شدن آن شده است.

سعی کنید یک بار دیگر مجموعه نکاتی را که درباره الگوی چکش آموختید در ذهن خود مرور کرده و با آنچه در تصویر زیر مشاهده می کنید مقایسه نمایید.

الگوی چکش از یک بدنه کوچک و مربعی تشکیل می شود

این الگوی یک دم بلند و کشیده اندازه دم حداقل ۲ الی ۳ برابر بدنه است

رنگ الگو فاقد اهمیت است اما صعودی بودن بدنه می‌تواند موجب تقویت اعتبار آن بشود

انتهای دم نشانگر وجود یک سطح حمایت مستحکم است

بنابراین کندل های سمت چپ و راست الگو نباید از انتهای دم چکش پایین تر بروند

محدوده ی دم الگوی چکش نشانگر یک محدوده حمایتی است که کندل های مجاور الگو درون محدوده دم چکش نفوذ نمی‌کنند.

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

مثال ۲)

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

تصویر بالا نمودار سهام ایران خودرو را در تایم فریم روزانه نشان می دهد

همانطور که ملاحظه می کنید تشکیل الگوی چکش بر روی سطح حمایت ۲۰۰ تومان موجب اتمام روند نزولی قیمت این سهم شده است.

الگوی چکش وارونه

این الگو نیز یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی ظاهر می گردد و می تواند موجب صعود قیمت بشود.

الگوی چکش وارونه کاملاً مشابه الگوی چکش است با این تفاوت که دم خودش را از دست داده و در عوض شاخ بلند و کشیده ای دارد.

اندازه شاخ حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه است یا اصلاً دم ندارد و یا یک دم کوچک و قابل اغماض خواهد داشت.

رنگ بدنه می‌تواند سیاه یا سفید و طبیعتاً صعودی بودن بدن موجب افزایش قدرت و اعتبار الگو خواهد شد.

تمام نکاتی که درباره الگوی چکش ذکر کردیم درباره این الگو نیز عیناً صادق هستند نقطه مناسب برای خرید اندکی بالاتر از سقف اروگوئه قرار دارد حد ضرر نیز اندکی پایین تر از کفش الگو انتخاب می شود.

الگوی چکش وارونه صرفاً در روندهای نزولی ظاهر می شود پس حداقل دو الی سه کندل قبل از آن باید سیاه رنگ و نزولی باشند.

نمی‌توان تارگت دقیق برای این الگو بیان نمود ولی انتظار داریم بازار پس از مشاهده الگو حداقل برای ۲ الی ۳ کندل بعدی صعودی بشود و در تصویر زیر الگوی چکش وارونه را بر روی نمودار مشاهده می کنید.

احتمال تشکیل الگوی چکش وارونه نسبت به الگوی چکش به مراتب کمتر بوده و همچنین از قدرت و اعتبار کمتری برخوردار است.

الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ آشنایی با Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال

سخن پایانی

امیدواریم مقاله آشنایی با الگو ها و کندل های چکش و چکش وارونه برای شما عزیزان مفید بوده باشد.

آموزش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

کندل دوجی نام بخشی از الگوهای شمعی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارند. در کندل دوجی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا با یکدیگر مساوی است و اغلب در الگوها به صورت ترکیبی ظاهر می‌شوند. کندل دوجی شبیه یک علامت مثبت است. با اینکه دوجی‌ها یک الگوی خنثی هستند، اما در گروه مهم‌ترین الگوهای شمعی قرار دارند.

کندل استیک دوجی زمانی شکل می‌گیرد که در یک تایم فریم زمانی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا مساوی است و عموما نشان از وجود نااطمینانی و سردرگمی در بازار هستند.

هر کندل استیک در نمودار تکنیکال، تعدادی اطلاعات در تایم فریم مشخص خود شامل قیمت شروع کندل، بالاترین قیمت کندل، پایین‌ترین قیمت کندل و آخرین قیمت کندل استیک ارائه می‌دهد.

اگر قیمت باز و بسته شدن سهم بسیار به یکدیگر نزدیک باشد یا حتی هر دو یک قیمت باشند، شمع شکل گرفته را دوجی می‌نامند. بسته به اینکه بالاترین و پایین‌ترین قیمت دوجی چقدر از بدنه بسیار کوچک آن بالاتر یا پایین‌تر باشد، اندازه سایه‌های آن متفاوت خواهد بود.

ساختار شکل‌گیری کندل دوجی

در زبان ژاپنی، دوجی به معنای خطا یا اشتباه است و معطوف به نادر بودن شباهت زیاد قیمت باز و بسته شدن سهم است. بر‌اساس قیمت باز و بسته شدن سهم و شکل‌گیری سایه‌ها، دوجی به سنگ قبر، پایه بلند و سنجاقک تقسیم می‌شود.

انواع دوجی در نمودار تحلیل تکنیکال

چه زمانی الگوی دوجی اتفاق می‌افتد؟

پس از یک روند طولانی صعودی، ظهور کندل استیک دوجی می‌تواند یک نشانه اخطار باشد که روند به قله رسیده یا نزدیک به اتمام قرار دارد.

دوجی‌ها نباید به صورت مکانیکی ارزیابی شوند، هرچند که پس از یک روند قوی، اغلب یک نشانه بزرگ برای برگشت هستند.

همیشه برای تشخیص کندل دوجی، اجازه دهید به‌طور کامل تشکیل شود تا بتوانید رفتار مناسب را در مقابل آن انجام دهید. اینکه چقدر برای اخطار تغییر روند باید صبر کرد بستگی به نسبت ریسک به بازدهی معامله دارد.

اگر فردی محافظه‌کار هستید، پس از وقوع یک کندل دوجی به خصوص در روند صعودی باید صبر بیشتری برای تایید تغییر روند داشته باشید تا ریسک کمتری را متحمل شوید.

براساس تئوری حراج، دوجی نشان‌دهنده نوعی بی‌تصمیمی بین خریداران و فروشند‌گان است. همه با هم برابرند، پس قیمت به هیچ سمتی نمی‌رود و خریداران و فروشند‌گان سهم سردرگم هستند.

با اینکه تحلیل‌گران دوجی را نشانه تغییر روند تفسیر می‌کنند، اما برخی معتقدند که ممکن است در زمان‌هایی دوجی حاکی از افزایش حرکت توسط خریداران و فروشندگان برای ادامه روند باشد.

محدودیت‌های دوجی

به‌تنهایی کندل دوجی یک الگوی خنثی است که اطلاعات کمی را فراهم می‌کند. علاوه بر آن دوجی یک رخداد متداول نیست و در بازارهایی اهمیت دارد که تعداد زیادی از شمع‌های دوجی وجود ندارند. بنابراین دوجی یک ابزار قابل اعتماد برای در نظر گرفتن موضوعاتی نظیر بازگشت قیمت نیست. وقتی این اتفاق می‌افتد، همیشه نیز قابل اعتماد نیست.

اندازه سایه بالا و پایین دوجی که تایید کننده وقوع آن است، گاهی موجب می‌شود که نقطه ورود به معامله تا محدوده حدضرر فاصله زیادی داشته باشد. پس بهتر است معامله‌گران یا جای بهتری را برای انتخاب حدضرر بیابند یا از انجام معامله صرف نظر کنند تا موقعیت بهتری برای معامله نصیب‌شان شود.

دوجی پایه بلند

تعریف دوجی پایه بلند: دوجی پایه بلند یک کندل استیک با سایه‌های بالا و پایین بسیار بلند و قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به یکدیگر است. این الگو نشان از بی‌تصمیمی بازار دارد. این الگو یک اخطار بی‌تصمیمی برای ورود به بازار پس از یک روند اصلی قدرتمند است. همچنین از یک دوره بی‌تصمیمی در روند نزولی، برای شروع یک روند صعودی خبر می‌دهد. پس این الگو هم در سقف و هم در کف دیده می‌شود. تشکیل یک یا چند دوجی پایه بلند یک شروع برای شکست و خروج از الگو در یک روند جدید است.

ساختار دوجی پایه بلند. قیمت ابتدایی و انتهایی بازار بسیار به یکدیگر نزدیک هستند.

چرا دوجی پایه بلند تشکیل می‌شود؟

زمانی که قیمت در یک روند قوی صعودی یا نزولی قرار دارد، دوجی پایه بلند یک نشانه تلقی می‌شود. تشکیل این دوجی نشان می‌دهد فشار عرضه و تقاضا نزدیک به حالت تساوی قرار دارند و امکان برگشت روند وجود دارد. این تساوی و بی‌تصمیمی به این علت است که قیمت هیچ فشاری از سمت روند قبلی خود دریافت نمی‌کند و احساسات روانی بازار در حال تغییر است.

در یک روند صعودی، فشار خرید بیشتر از فروش است، پس قیمت باز شدن کندل بعدی پایین‌تر از قیمت بسته شدن آن است. اما با شکل‌گیری دوجی پایه بلند، جنگ ناتمام بین خریداران و فروشندگان در حال پایان است.

روندی که قبلا خریداران کنترل بازار را در آن به دست داشتند، اکنون به یک حالت برابری فشار عرضه و تقاضا رسیده است. پس قیمت در کندل دوجی پایه بلند پس از باز شدن به سمت بالا حرکت می‌کند، اما فشار فروش اجازه بسته شدن در همان قیمت را نمی‌دهد و ریزش آن تا قیمت شروع بازار ادامه دارد و در نهایت در همان قیمت آغازین بسته می‌شود.

کارایی دوجی پایه بلند در روندهای صعودی بهتر عمل می‌کند و احتمال برگشت روند را به همراه دارد.

معامله با کندل دوجی پایه بلند

معامله در الگوی دوجی پایه بلند، به دو تاکتیک بازگشتی و عملکردی تقسیم می‌شود که در هر دو تاکتیک نرخ بازگشت روند اهمیت ویژه‌ای دارد. با این حال معامله‌گران خیلی به یک کندل اکتفا نمی‌کنند، چراکه الگو تنها با یک کندل تشکیل می‌شود و نیازمند روش‌های دیگر برای ترید هستند.

نمودار هفتگی فولاد و دوجی پایه بلند که در سقف تشکیل شده و با یک دوجی پایه بلند دیگر با بسته شدن قیمت پایانی زیر قیمت پایانی شمع قبلی تایید شده است

پس از اینکه الگوی دوجی پایه بلند به عنوان بی‌تصمیمی بازار تشکیل شد، در کندل بعد باید استراتژی معاملاتی خود را بچینیم. اگر قیمت به بالاتر از کندل صعود کرد، خرید و اگر به پایین‌تر از دوجی نزول کرد، فروش را ثبت می‌کنیم. در غیر این صورت منتظر می‌مانیم تا ساختار شمع‌های بعد از الگو، حرکت بعدی قیمت را پیش‌بینی کند.

دوجی سنگ قبر

دوجی سنگ قبر یک الگوی شمعی معکوس نزولی است. سایه بلند بالایی نشان می‌دهد پیشرفت صعودی در ابتدای دوره به نزول در انتهای دوره ختم می‌شود که اغلب این کاهش قیمت، یک نزول بلند مدت است.

الگوی سنگ قبر در هر دو روند صعودی و نزولی رخ می‌دهد، اما هنر خود را در روند صعودی با برگشت آن روند به نمایش می‌گذارد.

این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس نزولی است؛ اما احتمال برگشت روند ۵۰-۵۰ است و ۵۰ درصد احتمال ادامه روند موجود، امکان دارد.

در حالی که قیمت آغازین کندل، پایین‌ترین قیمت و قیمت بسته شدن نباید برای اعتبار آن برابر باشند، اما باید یک دم نسبتاً کوچک وجود داشته باشد. در غیر این صورت این الگوی را می‌توان به عنوان یک چکش معکوس، ستاره ثاقب یا یک دوجی با بدنه بسیار کوچک که در سقف شکل می‌گیرد، طبقه‌بندی کرد.

ساختار دوجی سنگ قبر

چرا کندل دوجی سنگ قبر در نمودارهای شمعی تشکیل می‌شود؟

علت روانشناسی این الگو نیز مانند بقیه الگوهای دوجی نوعی بی‌تصمیمی در بازار را نشان می‌دهد که قیمت به سمت بالا حرکت کرده، اما نتوانسته خود را حفظ کند و به نوعی می‌توان گفت که قیمت‌ها پس زده شده‌اند. نظر تحلیل‌گران بازار این است که فروشندگان تلاش می‌کنند تا در طول تشکیل کندل به سقف‌های جدیدی برسند، اما خریداران نزدیک قیمت پایانی سهم خرید می‌کنند. بنابراین سایه بلند بالا نشانگر شکست حرکت گاوها است. شاید یکی از دلایل نامگذاری این الگو نیز همین باشد.

در حالی‌که دوجی سنگ قبر را می‌توان در انتهای روند نزولی یافت، اما معمولا در انتهای روند صعودی یافت می‌شود. اگرچه دوجی سنگ قبر محبوب است، اما باز هم به طور کامل مورد اعتماد نیست و به طور کلی معامله‌گران تنها با سیگنال دوجی سنگ قبر عمل نمی‌کنند، مگر اینکه شمع بعدی تأیید معکوس را ارائه دهد.

معامله با دوجی سنگ قبر

معامله‌گران پس از شناسایی الگوی سنگ قبر یا از موقعیت‌های خرید خارج می‌شوند یا اقدام به فروش سهام خود می‌کنند.

اگرچه می‌بایست از الگوهای دیگر شمعی نیز در ارتباط با این تحلیل به عنوان تاییدیه نیز استفاده کرد. در بعضی مواقع، معامله‌گران نیز جهت اطمینان از الگو، به حجم معاملات و همچنین حجم روزهای قبل نیز دقت می‌کنند.

بیشترین سیگنالی که این الگو به برگشت روند منجر می‌شود، پس از گذشت دو تا چهار روز است. شکست رو به پایین بیشتر از شکست رو به بالا رخ می‌دهد، چرا‌که در این کندل قیمت پایانی، در پایین کندل قرار دارد.

برای معامله با این الگو احتمال بیشتر باید برای برگشت روند صورت گیرد؛ چرا که بهتر است بگذاریم تا کندل تایید تشکیل شود و ببینیم روند به کدام سمت می‌رود تا بتوانیم استراتژی معاملاتی خود را پیاده کنیم. همه این توضیحات به نسبت ریسک به بازدهی معاملات ما بستگی دارد.

از مهم‌ترین تاییدیه‌ها برای الگوی سنگ قبر، شکاف قیمتی کندل بعدی است که قیمت شروع آن پایین‌تر باید باشد.

از دوجی سنگ قبر جهت پیدا کردن مکان حدضرر و نیز سود در روند نزولی می‌توان استفاده کرد، اما این روش نسبت به سایر اندیکاتورهای تکنیکال ارزش کمتری دارد. اگرچه قابلیت اطمینان با حجم و کندل های شمعی تأیید‌کننده افزایش می‌یابد‌، اما دوجی سنگ قبر بهترین همراه کننده سایر ابزارهای تکنیکال برای راهنمایی معاملات است.

پ دوجی سنگ قبر را نشان می‌ دهد که با کندل بعدی تایید شده است.

دوجی سنجاقک

دوجی سنجاقک یک الگوی شمعی است که بسته به رفتار قیمت گذشته سهم می‌تواند یک سیگنال بازگشت روند در قیمت به سمت نزول یا صعود را داشته باشد. هنگامی تشکیل می‌شود که قیمت‌های بالا، باز و بسته شدن سهام یکسان باشد. اعتقاد بر این است که این شمع به ندرت تشکیل می‌شود، اما در نمودارهای تکنیکال به کرات می‌توان این الگو را مشاهده کرد.

سایه بلند پایین نشان می‌دهد که فروش بی‌وقفه در طول کندل رخ داده است، اما قیمت پایانی نزدیک به قیمت آغازین است و نشان می‌دهد که خریداران نیروی فروش را به خود جذب کرده‌اند و قیمت را به سمت بالا سوق داده‌اند.

به دنبال روند نزولی، سنجاقک شمعی ممکن است نشانگر افزایش قیمت در آینده نزدیک باشد. پس از روند صعودی، این نشان می‌دهد که فروش بیشتری وارد بازار شده و ممکن است کاهش قیمت در پی داشته باشد.

ساختار الگوی دوجی سنجاقک

روانشناسی کندل دوجی سنجاقک

الگوی دوجی سنجاقک به‌طور مکرر اتفاق نمی‌افتد، اما وقتی در یک روند ظاهر می‌شود، یک علامت هشدار است که روند موجود ممکن است تغییر جهت دهد یا فقط قدرت روند کاهش یافته است. به دنبال پیشروی قیمت، سایه پایین و بلند سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان قادر به کنترل حداقل بخشی از دوره معاملات بودند. در حالی که قیمت پایانی بدون تغییر بسته شد، افزایش فشار فروش در این مدت یک علامت هشداردهنده است.

کندل بعدی الگوی سنجاقک، باید طوری تشکیل شود که برگشت روند را تایید کند. کندل بعدی می‌بایست افت کرده و زیر الگوی شمعی سنجاقک بسته شود.

اگر در الگوی شمعی تاییدیه رشد قیمت صورت گیرد، سیگنال برگشت الگوی شمع های کوچک قیمت نامعتبر بوده و سهم به رشد خود ادامه می‌دهد.

در زمان کاهش قیمت، دوجی سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان در اوایل دوره با قدرت بودند، اما تا پایان معاملات خریداران قیمت را به بازار بازگردانده‌اند. این نشان‌دهنده افزایش فشار خرید در طی روند نزولی است و می‌تواند باعث افزایش قیمت شود.

اگر بسته شدن سهام در کندل تاییدیه سنجاقک، بالای بسته شدن الگوی سنجاقک باشد، سیگنال مورد تایید است. هرچه رشد سنجاقک در روزها بیشتر باشد، واژگونی و حرکت معکوس سهم نیز محتمل‌تر است.

معامله با کندل دوجی سنجاقک

معامله‌گران معمولا در زمان تکمیل یا پس از تکمیل کندل تاییدیه اقدام به خرید می‌کنند. در صورت خرید برای برگشت به روند صعودی، حد ضرر معامله را زیر سایه پایین کندل سنجاقک در نظر بگیرید و در صورتی که در روند نزولی این الگو ظاهر شد و قصد فروش سهم خود را داشتید، حد ضرر معامله باید بالاتر از کندل سنجاقک باشد.

سنجاقک دوجی وقتی بهتر کار می‌کند که از سایر ابزار تکنیکال استفاده شود، خصوصا در جایی که در الگوی شمعی نشانه تردید و نزول وجود داشته باشد.

تشکیل الگو با حجم سنگین، عملکرد الگو را در شکست روند به خصوص در بازار نزولی افزایش می‌دهد. اگر منتظر بازگشت روند پس از مشاهده الگوی سنجاقک هستید، حتما رخ خواهد داد. معمولا حدود سه روز زمان می‌برد تا قیمت پایین‌تر یا بالاتر از الگوی سنجاقک بسته شود تا بتواند روند فعلی خود را بشکند.

الگوی شمعی نزولی

الگوهای شمعی نزولی معمولا پس از یک روند صعودی رخ می دهند و نشانه ای از نقطه مقاومت در نمودار قیمتها هستند. بدبینی مفرط از بازار معمولا موجب می شود تا معامله گران جهت کسب سود، موقعیت های خرید خود را در بازار ببندند. . تعداد این این الگوها بسیارند اما در اینجا تعداد ۷ الگوی نمودار شمعی نزولی که استفاده بیشتری دارند، معرفی می کنیم.

مرد آویزان (Hanging man)

الگوی مرد آویزان معادل نزولی الگوی چکش می باشد. مرد آویزان شکلی شبیه به الگوی چکش دارد با این تفاوت که این الگو در پایان یک روند صعودی ظاهر می شود. این الگو نشان می دهد که فروش قابل توجهی در طول روز اتفاق افتاده است اما فشار خرید، قیمت را دوباره بالا برده است. فروش های سنگین معمولا بعنوان پایان کنترل بازار توسط خریداران تفسیر می شود.

تصویر الگوی مرد آویزان (Hanging man)

ستاره دنباله دار (Shooting star)

شکل این الگو شبیه به الگوی چکش برعکس است. اما ستاره دنباله دار در روند صعودی ظاهر می شود. ستاره دنباله دار دارای بدنه کوچک در قسمت پایین و فیتیله بلند در بالای بدنه می باشد. معمولا اولین قیمت کندل با اندکی گپ صعودی همراه است و روند صعودی تا میانه روز ادامه می یابد اما دوباره قیمت کاهش می یابد و بسته می شود.

تصویر الگوی ستاره دنباله دار (Shooting star)

انگلفینگ نزولی (Bearish engulfing)

این الگو شمعی در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد. شمع الگوی شمع های کوچک اول دارای بدنه سبز و کوچک است که با شمع قرمز بلند بعد از خودش احاطه شده است. این الگو نشاندهنده یک قله یا کاهش سرعت صعود قیمت است و علامتی از تغییر روند بالقوه بازار از صعودی به نزولی می باشد. هر چه شمع دوم پایین تر بسته شود احتمال تغییر روند به نزولی بیشتر خواهد بود.

تصویر الگوی انگلفینگ نزولی (Bearish engulfing)

ستاره شب (Evening star)

این الگو شامل سه شمع می باشد و معادل نزولی الگوی ستاره صبح است. الگوی ستاره شب از یک شمع با بدنه کوچک تشکیل می شود که بین یک شمع بزرگ سبز و یک شمع بلند قرمز قرار می گیرد. این الگو بازگشت روند از صعودی به نزولی را نشان می دهد و زمانی این سیگنال قوی تر خواهد بود که شمع سوم، افزایش قیمت شمع اول را کاملا بپوشاند و در محدوده ای کمتر از باز شدن شمع اول، بسته شود.

تصویر الگوی ستاره شب (Evening star)

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

این الگو از سه شمع قرمز بلند و پیاپی تشکیل شده است که شمع ها دارای فیتیله کوتاه یا بدون فیتیله می باشند. بازار، هر روز مشابه با آخرین قیمت دیروز شروع می شود اما فشار فروش، قیمت هر روز را به پایین تر از روز قبل می کشاند. معامله گران این الگو را بعنوان شروع روند نزولی تعبیر می کنند. بطوریکه فروشندگان طی چند روز پیاپی بر خریداران غلبه کرده اند.

تصویر الگوی سه کلاغ سیاه (Three black crows)

پوشش ابر تیره (Dark cloud cover)

در این الگو یک ابر تیره خوش بینی روز قبلی را احاطه می کند. این الگو از دو شمع تشکیل شده است. یک شمع بلند قرمز که در بالای شمع سبز روز قبل، باز می شود و به پایین تر از میانه های آن نزول می کند و در آنجا بسته می شود. این نشان می دهد که قدرت فروشندگان، قیمت را به شدت پایین آورده است. در این الگو اگر فیتیله شمع ها کوتاه باشند احتمال نزولی شدن روند بسیار بالا خواهد بود.

تصویر الگوی پوشش ابر تیره (Dark cloud cover)

الگوی اینساید بار نزولی (Inside Bar)

الگوی اینساید بار در پرایس اکشن شامل 2 کندل می‌شود که کندل اول آن کندل مادر و کندل دوم آن اینساید بار نام دارد و کندل اینساید بار کوچکتر از کندل مادر است. یا به عبارتی بالاترین قیمت (High) کندل دوم کمتر از بالاترین قیمت (High) کندل اولی است و پایین ترین قیمت (Low) کندل دوم بیشتر از پایین ترین قیمت (Low) کندل اول است.

الگوی اینساید بار نزولی، در سطوح مقاومتی به عنوان الگوی بازگشتی عمل می کند. جهت قرار دادن حد ضرر در روند نزولی می‌توان از بالاترین قیمت (High) کندل مادر استفاده کرد. روشی دیگر برای قرار دادن حد ضرر وجود دارد که معمولا معامله‌گران در وسط میله کندل مادر حد ضرر خود را قرار می‌دهند

تصویر اینساید بار نزولی (Inside Bar)



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.