شاخص ترکیبی دیفای بایننس


امور مالی غیرمتمرکز توسط اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (Dapps) اجرا می‌شوند و قراردادهای هوشمند هسته‌ی اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز هستند. به همین دلیل بلاکچین‌های دارای قراردادهای هوشمند و در صدر آنها اتریوم، میزبان پروژه‌های دیفای هستند.

استخر نقدینگی (Liquidity Pool) چیست؟ + کاربرد استخر نقدینگی در دیفای

استخر نقدینگی به کاربران اکوسیستم دیفای اجازه می‌دهد تا دارایی‌های دیجیتال را به‌صورت آنچین در یک صرافی غیرمتمرکز بدون نیاز به بازارسازهای سنتی یا مدل صرافی مبتنی بر دفتر سفارش، معامله کنند. استخر نقدینگی یک عنصر کلیدی در دنیای دیفای است که در عملکرد بازارسازهای خودکار، زراعت بازده، پروتکل‌های وام‌دهی و بسیاری از کاربردهای دیگر نقش بسیار مهمی دارد.

در بازارساز خودکار (AMM) به‌جای استفاده از مدل‌های مبتنی بر دفتر سفارش، معاملات آنچینِ کاربران به‌صورت خودکار و بدون مجوز از طریق یک استخر نقدینگی (liquidity pool) انجام می‌شوند. استخرهای نقدینگی علاوه‌بر تأمین پیوسته نقدینگی، بازارهایی آسان، دسترس‌پذیر، متنوع، شفاف و سریع برای مبادله ارزهای دیجیتال در اکوسیستم دیفای (Defi) فراهم کرده‌اند.

استخر نقدینگی (Liquidity Pool) چیست؟

برای درک ماهیت استخر نقدینگی نیاز است به ضرورت وجود نقدینگی در بازار پی برده باشیم. نقدینگی در بازار رمز ارز به معنای درجه‌ی آسانیِ مبادله رمز ارز با یک ارز دیگر بدون اثرگذاری بر قیمت آن‌هاست. بدون وجود نقدینگی کافی، خرید و فروش دارایی به قیمت دلخواه دشوار است و در کل هزینه‌های معاملاتی برای دو طرف معامله بالاتر است.

استخر نقدینگی درواقع مجموعه‌ای از دارایی‌های قفل‌شده در یک قرارداد هوشمند است که با هدف تسهیل معاملات غیرمتمرکز استفاده می‌شود. این مفهوم، بخش جدایی‌ناپذیرِ پلتفرم‌های بازارساز خودکار (AMM)، پروتکل‌های وام‌دهی، زراعت بازده، دارایی‌های سینتتیک، بیمه آنچین و بازی بلاک‌چین است.

ایده استخر نقدینگی به‌ خودی خود آسان است؛ یک مخزن دیجیتال که وجوه کاربران از طریق یک قرارداد هوشمند در آن قفل می‌شود. اما در یک محیط غیرمتمرکزِ بدون مجوز، چگونه می‌توان از آن استفاده کرد؟ اجازه دهید در ادامه ببینیم که چگونه صنعت دیفای توانسته با استفاده از استخرهای نقدینگی، خود را به همه نشان دهد.

استخر نقدینگی و دیفای (DeFi)

پیش از راه‌اندازی اولین نمونه‌های بازارساز خودکار (AMM)، نقدینگی ناکافی یک معضل جدی در دنیای مالی غیرمتمرکز و صرافی‌های آن بود. این موضوع به‌ویژه برای انواع جدید صرافی‌ غیرمتمرکز (DEX) با تعداد محدودی کاربر، جدی‌تر بود. به‌ علاوه، به‌علت توان عملیاتی محدود و هزینه گس‌ تراکنش در بلاک‌چین، پیاده‌سازی معاملات آنچین مبتنی بر دفتر سفارش و صف خریدار و فروشنده، غیرممکن بود. سوال اصلی این بود که چگونه می‌توان این مشکل را بدون استفاده از واسطه‌های بازارساز که با طبیعت غیرمتمرکز رمز ارزها در تناقض است، رفع و رجوع کرد؟

درست همین‌جا بود که اولین بازارساز‌های خودکار با استفاده از مفهوم استخر نقدینگی راه‌اندازی شدند؛ یک پروتکل صرافی غیرمتمرکز که با حذف فرد از یک طرف تراکنش، نقدینگی مبادله رمز ارز را با استفاده از قرارداد هوشمند تأمین می‌کند. در این مدل، قیمت دارایی‌ها به‌جای دفتر سفارش، توسط یک الگوریتم قیمت‌گذاری تعیین می‌شود.

دسترس‌پذیری بازار‌های مالی با پیدایش استخرهای نقدینگی به‌شدت افزایش یافته است. به دلیل ماهیت بدون مجوز بلاک‌چین‌هایی که این استخرها در آن‌ها مستقر هستند، هرکسی می‌تواند به نقدینگی استخر اضافه کند. همه می‌توانند تأمین‌کننده نقدینگی باشند.

یکی از نخستین پروتکل‌های به‌کار‌گیرنده نوآوری استخر نقدینگی پروژه‌ی بنکور (Bancor) بود. این مفهوم اما با محبوبیت پروتکل یونی‌سواپ توجه بیشتری را به خود معطوف کرد. پروژه‌های سوشی‌سواپ، کِرو (Curve) و بلنسِر (Balancer) از صرافی‌های غیرمتمرکز دیگری هستند که از استخرهای نقدینگی روی شبکه اتریوم استفاده می‌کنند. به همین صورت در بلاک‌چین بایننس، پروژه‌های پنکیک سواپ (PancakeSwap)، بیکری سواپ و برگر سواپ و در بلاک‌چین سولانا پروژه‌های Raydium و Serum از این نوآوری بهره می‌برند.

استخر نقدینگی در برابر دفتر سفارش

برای درک تمایز استخر نقدینگی اجازه دهید ابتدا به سنگ بنای پلتفرم‌های معاملات الکترونیک آنلاین یعنی دفتر سفارش نگاهی بیندازیم. دفتر سفارش، به بیان ساده، یک مجموعه از سفارش‌های باز لحظه‌ای (Real-time) است که نشان‌دهنده قیمت‌هایی است که خریدار و فروشنده متمایل به انجام معامله در آن‌ها هستند.

سیستمی که سفارش‌های خریدار و فروشنده را با هم جور می‌کند موتور تطابق (matching engine) نام دارد. به هر حال جدا از بحث‌های فنی موتور تطابق، این مفهوم دفتر سفارش است که هسته اصلی اغلب صرافی‌های متمرکز است. این مدل برای تسهیل مبادلات با کارایی بالا، بسیار عالی است و به ایجاد بازارهای مالی پیچیده رنگ واقعیت پاشیده است.

معاملات در دنیای مالی غیرمتمرکز به‌صورت آنچین انجام می‌شوند و خبری از وجود یک واسطه متمرکز که وجوه و نقدینگی دراختیار او باشد، نیست. این یعنی برای پیاده‌سازی مدل صرافی سفارش‌محور در این دنیای غیرمتمرکز مشکل جدی وجود دارد. هرگونه تعامل با دفتر سفارش نیازمند هزینه تراکنش بلاک‌چین (برای مثال هزینه گس) است که هزینه‌های معاملاتی را به‌شدت بالا می‌برد. کار بازارسازها که نقدینگی کافی برای بازار جفت‌های معاملاتی ایجاد می‌کنند، پرهزینه خواهد شد.

به علاوه سریع‌ترین بلاک‌چین‌ها نیز توان عملیاتی کافی برای انجام معاملات روزانه میلیارد دلاری را ندارند. این یعنی ایجاد یک صرافی سفارش‌محورِ آنچین روی یک بلاک‌چین در عمل امکان‌پذیر نیست. البته گرچه می‌توان از زنجیره‌های جانبی (sidechains) یا راه‌حل‌های لایه دو استفاده کرد، اما باز هم شبکه در شکل فعلی خود قادر به انجام این حجم از فعالیت‌ها نیستند.

لازم به ذکر است که صرافی‌های غیرمتمرکزی وجود دارند که به‌خوبی با دفتر سفارش آنچین کار می‌کنند. صرافی غیرمتمرکز بایننس و پروژه صرافی سرام (Serum) در بلاک‌چین سولانا، به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که از معاملات بی‌واسطه سریع و ارزان پشتیبانی می‌کنند.

استخر نقدینگی چگونه کار می‌کند؟

برای درک مناسب از استخر نقدینگی بهتر است نحوه کارکرد آن را در بازارسازهای خودکار (AMM) بررسی کنیم. برخلاف بازارهای سنتی، در این بازار شما درواقع با نقدینگی یک استخر (برای مثال استخر ETH/DAI) به معامله می‌پردازید. به زبان ساده، برای این‌که یک خریدار بتواند خرید کند، نیاز نیست در همان زمان فروشنده‌ای با همان قیمت وجود داشته باشد. اگر یک صرافی سفارش‌محور (برای مثال صرافی غیرمتمرکز بایننس) را یک مرکز معاملات فرد‌به‌فرد تصور کنیم، می‌توان گفت که معاملات در یک بازارساز خودکار، فرد ‌به ‌قرارداد هستند. از همین نظر، خبری از دفتر سفارش و انواع مختلف سفارش (مثل سفارش بازار، سفارش محدود و سفارش توقف) نیست.

تأمین‌کنندگان نقدینگی برای مشارکت دارای انگیزه هستند زیرا به‌عنوان پاداش، درصد مشخصی از کارمزدهای انجام‌شده در استخر را دریافت می‌کنند که متناسب با سهم آن‌ها از کل نقدینگی استخر است. آن‌ها توکن‌های LP را به‌عنوان نماینده‌ای از توکن‌های قفل‌شده خود دریافت می‌کنند. وقتی بخواهند دارایی خود را از استخر خارج کنند، باید آن‌ها را بسوزانند.

برای مثال وقتی در پلتفرم یونی‌سواپ ترید می‌کنید، این فعالیت توسط الگوریتم قرارداد هوشمندِ حاکم بر استخر، مدیریت می‌شود. قیمت‌گذاری نیز براساس تریدهای انجام‌شده در استخر نقدینگی تعیین می‌شود. هرچه نقدینگی بیشتری در یک استخر باشد، سفارش‌های بزرگتر دچار لغزش قیمتی (slippage) کمتری می‌شوند. همین پیامد به‌نوبه‌ی خود می‌تواند باعث جذب بیش از پیش تأمین‌کنندگان نقدینگی به پروتکل موردنظر شود.

مزایای استخر نقدینگی

  • بازارهای مالی با سادگی استفاده، دسترس‌پذیری بیشتر و تنوع بیشتر دارایی‌ها
  • ورود و خروج آسان به موقعیت‌های جفت‌های معاملاتی که در صرافی‌های معمول نقدینگی کمی دارند
  • عرضه پیوسته نقدینگی با یک روش غیرمتمرکز
  • استفاده از قراردادهای هوشمند و امکان برنامه‌نویسی براساس خواسته‌ها
  • ارائه فرصت کسب درآمد از طریق دارایی‌های هولدشده برای تأمین‌کنندگان نقدینگی
  • عدم نگرانی برای پیدا کردن طرف مقابل معامله در قیمت دلخواهتان
  • قطعیت‌پذیری بالای تراکنش‌ها نسبت به مدل دفتر سفارش

کاربرد استخر نقدینگی چیست؟

این نوآوری بسیار ساده است و می‌تواند با اهداف متفاوتی به‌کار گرفته شود:

رایج‌ترین کاربرد استخر نقدینگی در صرافی‌های غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بازارساز خودکار (AMM) است. پلتفرم یونی‌سواپ یکی از این موارد است. تأمین‌کنندگان نقدینگی، ارزشی برابر از دو توکن را در یک استخر قفل می‌کنند تا در ساخت یک بازار و تأمین نقدینگی آن شریک باشند. در ازای آن، از کارمزد معاملات انجام‌شده در استخر، سهمی متناسب با مشارکت خود دریافت می‌کنند.

استخر لیکوئیدیتی پایه اصلی برای زراعت بازده (yield farming) با استخراج نقدینگی مثل پلتفرم Yearn است. این پلتفرم جایی است که در آن کاربران وجوه خود را به استخرهایی اضافه می‌کنند که برای تولید بازده استفاده می‌شوند. استخرها، پلتفرم‌ها و بازارهای دیفای متعددی وجود دارند که هر یک به کاربران در ازای تأمین نقدینگی، با نرخ‌های متفاوتی پاداش می‌دهند. توکن‌های LP یک استخر می‌توانند در استخرهای نقدینگی دیگری استفاده شوند زیرا پروژه‌ها توکن‌های استخر پروژه‌های دیگر را در پروتکل خود ادغام می‌کنند و این زنجیره‌ها پیچیده و پیچیده‌تر می‌شوند. ایده‌ی زراعت بازده این است که چگونه کاربران دیفای، توکن‌های خود را در پروتکل‌های غیرمتمرکز گوناگون قفل کنند تا بتوانند پاداش و درآمد خود را حداکثر کنند.

توزیع توکن‌های جدید به یک جامعه‌ی مورد هدف یک مشکل دشوار برای پروژه‌های کریپتو است. استفاده از استخراج نقدینگی یکی از موفق‌ترین رویکردها به این چالش بوده است. توکن‌ها به‌صورت الگوریتمی بین کاربرانی که وجوه خود را در یک استخر نقدینگی قرار داده‌اند، توزیع می‌شوند. سپس، توکن‌های به‌تازگی صادرشده به‌ تناسب سهم کاربر از استخر، برای آن‌ها ارسال می‌شوند.

استخرهای نقدینگی می‌توانند در حکم‌رانی پروتکل‌ها نیز استفاده شوند. برخی مواقع، به حد بالایی از توکن‌های رأی‌دهی نیاز است تا یک پروپوزال حکم‌رانی تصویب شود. اگر توکن‌ها با هم در یک استخر نقدینگی ترکیب شوند، مشارکت‌کنندگان می‌توانند انگیزه‌های مشترک جمعی را که برای آینده پروتکل مهم است، به شکل موثرتری دنبال کنند.

یک کاربرد دیگر استخر نقدینگی، در حوزه بیمه غیرمتمرکز در برابر خطرات قرارداد هوشمند است. به‌تازگی برای پیاده‌سازی این نوآوری از راه‌حل استخرهای نقدینگی استفاده شده است.

صدور دارایی سینتتیک (دارایی ترکیبی) در یک بلاک‌چین به استفاده از استخر نقدینگی نیاز دارد. کاربران وجوهی را به‌عنوان وثیقه به یک استخر اضافه می‌کند، پروتکل آن را به یک اوراکل قابل‌اعتماد وصل می‌کند و قرارداد هوشمند توکن‌هایی را به کاربر می‌دهد که به دارایی دلخواه کاربر، برای مثال سهام یک شرکت خاص مثل اپل یا مایکروسافت، متصل است.

در نهایت به‌نظر می‌رسد که کاربران‌ فراوانی هنوز کشف نشده‌اند. همه‌ی این‌ها به نبوغ و مهارت توسعه‌دهندگان و برنامه‌نویسان در دنیای بلاک‌چین و کریپتو بستگی دارد.

ریسک و خطرات استخر نقدینگی

اگر برای یک بازارساز خودکار تأمین نقدینگی می‌کنید، ضروری است که نسبت به مفهوم زیان موقت (impermanent loss) آگاه و هشیار باشید. در یک جمله، به زیان دلاری تأمین‌کنندگان نقدینگی برای استخرهای نقدینگی یک بازارساز خودکار نسبت به هولد کردن ساده توکن‌ها، زیان موقت می‌گویند. زیان موقت زمانی سنگین می‌شود که نسبت ارزش بین دو توکن قفل‌شده در یک استخر نقدینگی تغییر بزرگی داشته باشد.

برای مثال، فرض کنید قیمت اتر برابر با هزار تتر باشد. شما یک عدد اتر و 1000 عدد تتر را در یک استخر نقدینگی پروتکل یونی‌سواپ قفل می‌کنید. فرض کنید حالا در این استخر 10 اتر و 10هزار تتر وجود دارد. این یعنی شما 10درصد از نقدینگی کل (000,10*10) را دارید. حال اگر در دنیای بیرون از این استخر، ارزش اتر بالا رود و به چهارهزار تتر برسد چه؟ چون طبق فرمول، ارزش کل لیکوئیدی نباید تغییر کند، درواقع حالا در استخر 5 اتر و 20هزار تتر وجود دارد. حال اگر شما توکن‌های خود را از استخر خارج کنید، ده درصد خود را از نقدینگی استخر خواهید گرفت. این یعنی 0.5 اتر و 2هزار تتر. با نرخ مبادله جدید، جمع ارزش دارایی شما 4هزار دلار است. اما اگر اصلا در این استخر تأمین‌کننده نقدینگی نمی‌شدید، الآن 5هزار دلار می‌داشتید. این یک مثال برای فهم پدیده زیان موقت بود.

موضوع مهم دیگر، ریسک قراردادهای هوشمند است. وقتی وجوهی را در یک استخر نقدینگی قفل می‌کنید، با این‌که به لحاظ فنی واسطه‌ای آن‌ها را دراختیار ندارد، اما قرارداد هوشمند به تنهایی متصدی آن‌هاست. برای مثال اگر یک باگ فنی یا نوعی روش برای سوءاستفاده از قرارداد هوشمند یک پروتکل وام فوری باشد، وجوه کاربران می‌تواند برای همیشه ناپدید شود.

به علاوه همواره مراقب پروژه‌هایی باشید که تیم توسعه آن‌ها اجازه تغییر قوانین حاکم بر استخر لیکوئیدیتی را دارند. گاهی برنامه‌نویسان می‌توانند کلمه عبور یا برخی دسترسی‌های انحصاری را در درون کدهای قرارداد هوشمند تعبیه کنند. با این وجود، پتانسیل انجام اقدامات خراب‌کارانه برای آن‌ها وجود دارد.

جمع‌بندی

استخر نقدینگی یک نوآوری پرکاربرد در دنیای دیفای است که بر مشکل نقدینگی محدود در مدل‌های سنتی صرافی غیرمتمرکز غلبه کرده است. با حذف دفتر سفارش، برای انجام معامله نیازی به طرف مقابل نیست و کاربران درواقع با یک مخزن ارز معامله می‌کنند که توسط یک قرارداد هوشمند اداره می‌شود. تأمین‌کنندگان نقدینگی توکن‌های خود را در یک استخر قفل می‌کنند و متناسب با سهم خود، درصدی مشخص از کارمزد معاملات انجام‌شده در استخر را دریافت می‌کنند. دارایی‌های قفل‌شده در استخر برای انجام معاملات غیرمتمرکز در دنیای دیفای استفاده می‌شوند.

استخر نقدینگی، یک راه‌حل غیرمتمرکز قوی برای مشکل نقدینگی در بازار دیفای شد و در ادامه نقش برجسته‌ای در رشد صنعت دیفای داشت. با این‌که پیدایش استخر نقدینگی بنا به نیاز بود اما درنهایت روش مبتکرانه‌ای برای تأمین نقدینگی به‌صورت الگوریتمی و غیرمتمرکز ارائه داد.

در پایان شایان ذکر است که قبل از تصمیم‌گیری، شناخت کارکردهای خاص انواع استخر نقدینگی موجود در بازار اهمیت بالایی دارد. در کل، استخرهایی بهترین انتخاب هستند که به اندازه کافی برای حذف ریسک و نوسانات نرخ مبادله بزرگ باشند، سابقه طولانی داشته و حجم مبادلات روزانه بالایی دارند.

این مقاله صرفا برای اهداف آموزشی ارائه شده است و نباید به‌عنوان مشاوره‌ی تجاری و سرمایه‌گذاری از طرف کوین ایران و نویسندگانش قلمداد شود.

پروژه های برتر NFT بر روی بایننس

nft

بایننس اسمارت چین مکانی است که پروژه‌ها می‌توانند از عملکرد بالا و کارمزدهای کم برای ایجاد نوآوری‌های NFT استفاده کنند. بایننس اسمارت چین به سرعت در حال رشد اکوسیستم NFT خود است؛ زیرا پروژه‌های بیشتری همچنان از سرعت و مقرون به صرفه بودن آن بهره می‌برند. اگر می‌خواهید با این موج جدید NFTها درگیر شوید یا به سادگی کالاهای خود را تجارت کنید، می‌توانید همه آنها را در زنجیره هوشمند بایننس پیدا کنید.

در زنجیره هوشمند بایننس، پروژه‌های Battle Pets ،PancakeSwap و BakerySwap همه محدودیت‌هایی را که NFTها داشتند را پشت سر گذاشته‌اند. Battle Pets و BakerySwap هر دو مجموعه‌های آثار هنری با استیکینگ امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را در توکن‌های خود ادغام کرده‌اند. PancakeSwap همچنین در حال آزمایش NFTهایی است که آثار هنری و سودمندی مالی را با هم ادغام می‌کند.

۳ پروژه NFT برتر در بایننس اسمارت چین

NFTهای زیادی برای خرید و فروش وجود دارند، از CryptoPunks دنیای هنر گرفته تا کلکسیون‌های هنری در Axie Infinity. تاکنون بیشتر این فعالیت‌ها مربوط به اتریوم بوده است، اما هزاران کاربر و پروژه اکنون به دلیل عملکرد بالا و کارمزدهای پایین، به بایننس اسمارت چین مهاجرت می‌کنند.

اعم از مبادلات NFT، بازی‌ها یا امور مالی، زنجیره هوشمند بایننس پروژه‌هایی دارد که در زمینه NFT می‌تواند نوآوری‌های جدیدی را ایجاد کند. در این مقاله به بررسی ۳ پروژه NFT که محبوبیت زیادی در زنجیره هوشمند بایننس کسب کرده‌اند، می‌پردازیم.

BakerySwap پروژه NFTهای آثار هنری

وجود بازارهای NFT به مردم امکان تجارت کالاهای هنری و کریپتویی خود را می‌دهد. پس از ذخیره NFTهای خود در کیف پول سازگار مانند Trust Wallet، کار به راحتی تعیین قیمت و انتظار برای آمدن خریداران است.

همانطور که انتظار داشتید، بازار DApp شامل مجموعه‌ای معمول از NFTهاست. قیمتی که برای این NFTها در نظر گرفته می‌شود به کمیاب بودن و سودمندی آنها بستگی دارد. یک NFT با ارزش در یک هفته به فروش می‌رسد. اثر هنری که کمیاب باشد و تقاضا برای آن زیاد باشد نیز قیمت بسیار بالاتری دارد. در زیر مثالی از NFT هنری BakerySwap آورده شده است.

علاوه بر این، BakerySwap امکان ایجاد NFTهای ترکیبی را فراهم می‌کند. این NFTهای جالب نه تنها کالاهای هنری هستند بلکه می‌توانند به عنوان ابزاری برای بدست آوردن توکن BAKE، توکن اصلی پلتفرم، مورد استفاده قرار گیرند. با اینکه آنها یک تصویر زیبا را ضمیمه کرده‌اند، ارزش واقعی‌شان از مزایای مالی آنها ناشی می‌شود.

هر دسته از این NFTها قدرت استیکینگ را فراهم می‌کند و می‌تواند برای به دست آوردن توکن‌های BAKE به اشتراک گذاشته شود. قدرت استیکینگ این NFTها تصادفی است.

Battle Pets پروژه NFTهای گیمینگ

ترکیب NFTها و بازی‌ها یکی دیگر از موارد کلاسیک استفاده از NFT است. اکنون زنجیره هوشمند بایننس دارای سهم بزرگی از NFTهای مربوط به آثار هنری جنگی است که می‌توانید علاوه بر تجارت و مبارزه، کارهای دیگری نیز انجام دهید.

Battle Pets تجربه‌ای به سبک گوگل را با حیوانات NFT قابل تجارت فراهم می‌کند. این یک فرمول آزمایش شده است، اما دارای عناصر مالی و گیمیفیکیشن نیز است.

شما همچنین میتوانید سلاح‌هایی را تهیه کنید که قدرت واقعی استیکینگ را فراهم می‌کنند و به شما مزایای مالی می‌دهند تا اینکه فقط آمار بازی را بهبود بخشید.

فروش سلاح‌های ساختگی و حیوانات خانگی خود در بازارهای NFT مانند BakerySwap ساده است و تنوع NFTهای موجود را بهبود می‌بخشد.

PancakeSwap پروژه NFTهای امور مالی

پلتفرم‌های دیفای در بایننس اسمارت چین بخشی از موفقیت خود را مدیون اجرای هوشمندانه NFT هستند.جذاب‌ترین پروژه دیفای زنجیره هوشمند بایننس،پروژه PancakeSwap، با تم خرگوش است. هر خرگوش یک مقدار قابل بازخرید برای توکن بومی پروژه (CAKE) دارد. همانند سایر دارایی های قابل معامله، کاربران با نوسان قیمت توکن CAKE، ارزش این NFTها را حدس می‌زنند.

بنابر آنچه گفته شد، کالاهای هنری در زنجیره هوشمند بایننس در آنچه می‌توانند به سرمایه گذاران ارائه دهند جدا از ارزش هنری آنها در حال بلوغ هستند. اگر قبلا در قرعه کشی PancakeSwap شرکت کرده‌اید، بلیط شما نیز در واقع یک NFT از نوع BEP-721 خواهد بود.

کاربران بلیط‌های قرعه کشی خود را با CAKE خریداری می‌کنند که به عنوان صندوق جایزه جمع شده است. هر بلیط NFT شامل چهار عدد است که باید به ترتیب با عدد قرعه کشی مطابقت داشته باشد. بخشی از صندوق جایزه سوزانده می‌شود و بقیه بین برندگان تقسیم می‌شود. این یک نمونه عالی از این واقعیت است که NFTها می‌توانند بیش‌تر از یک اثر هنری باشند.

چرا بایننس اسمارت چین؟

میدانید که پروژه‌های زیادی وجود دارد که به جای اتریوم برای NFTها از بایننس اسمارت چین استفاده می‌کنند. مقیاس پذیری و کارمزد پایین تراکنش‌ها در شبکه، زنجیره هوشمند بایننس را به جایگزینی جذاب نسبت به سایر بلاکچین‌ها تبدیل کرده است. توسعه دهندگان همچنین می‌توانند به راحتی DAppهای ایجاد شده در اتریوم را روی زنجیره هوشمند بایننس مستقر کنند، زیرا بایننس اسمارت چین با ماشین مجازی اتریوم سازگار است.

از دید کاربر، خرید و فروش NFT در زنجیره هوشمند بایننس مقرون به صرفه تر است. کارمزدهای بالای تراکنش‌ها در شبکه اتریوم باعث می‌شود، تجارت NFT برای سرمایه گذاران خرد گران تمام شود.

دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز چیست و چه کاربردهایی دارد؟

اصطلاح امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای در بازار ارزهای دیجیتال چندان قدیمی نیست. همه چیز به یک چت تلگرامی در سال 2018 برمی‌گردد. گروهی از توسعه‌دهندگان نرم‌افزار و کارآفرینان تصمیم گرفتند که خدمات مالی نوآورانه‌ی خود را دیفای (DeFi) بنامند. امور مالی غیرمتمرکز به صورت خودکار و بر روی یک شبکه‌ی بلاکچین اجرا می‌شود و تهدیدی برای بانک‌های سنتی است.

حال سه سال می‌گذرد و DeFi یک بیزنس بزرگ است. کاربران با کیف‌پول ارز دیجیتال می‌توانند رمزارزها را معامله کنند، وام بگیرند و از خدمات بیمه استفاده کنند. ارزش این خدمات حدود 100 میلیارد دلار و روز به روز در حال افزایش است. امور مالی غیرمتمرکز ترکیبی از رمزنگاری، امور مالی و توسعه‌ی نرم‌افزاری است. با ما همراه باشید تا این فناوری نوظهور را بررسی کنیم.

امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای چیست؟

دیفای DeFi چیست؟

دیفای DeFi چیست؟

ریشه‌های امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) که به اختصار DeFi خوانده می‌شود به وایت پیپر بیت‎‌کوین در سال 2008 برمی‌گردد که چارچوبی برای ارز دیجیتال تعریف می‌کند. چند سال بعد با ورود اتریوم این خلاقیت به چیزی بزرگتر تبدیل شد. کامیلا روسو، بنیان‌گذار سرویس اخبار کریپتوکارنسی با نام The Defiant در کتاب خود با نام ماشین بی‌نهایت می‌نویسد:

«بیت‌کوین می‌خواست پول همتا به همتا باشد، اما اتریوم می‌خواهد همه چیز را به صورت همتا به همتا انجام دهد.»

کامیلا روسو

مهم‌ترین ویژگی دیفای، غیرمتمرکز بودن است. بیت‌کوین را در نظر بگیرید که اساسا یک دفترکل یا بلاکچین غیرمتمرکز است، زیرا تراکنش‌های آن در رایانه‌های مختلف ثبت می‌شود. این رایانه‌ها در سراسر جهان پخش هستند و با استفاده پروتکل‌های رمزنگاری امنیت و عدم‌دستکاری تراکنش‌ها را تضمین می‌کنند. شما وقتی کارت بانکی را در یک دستگاه پوز می‌کشید یک واسطه به نام بانک وجود دارد، اما در تراکنش‌های بیت‌کوین هیچ واسطه‌ای مرکزی وجود ندارد.

دیفای ما را یک قدم به جلوتر می‌برد. نه فقط برای تراکنش‌ها بلکه برای تمام امور مالی مانند وام، بیمه، صرافی و… واسطه‌ها را حذف می‌کند. در مجموع دیفای یک پروژه‌ی خاص نیست بلکه مجموعه‌ای از پروژه‌های مالی غیرمتمرکز و بی‌واسطه است. این پروژه‌ها نیازی به مجوز ندارند، شفاف هستند، تحت کنترل دولت‌ها و سازمان‌ها نیستند و در نهایت هدف آنها دسترسی برابر به خدمات مالی برای همه‌ی افراد است.

اپلیکیشن‌های اتریوم و دیفای

اکثر برنامه‌هایی که خود را دیفای می‌نامند روی شبکه‌ی بلاکچین اتریوم اجرا می‌شوند. اتریوم دومین پلتفرم رمزارز جهان و از جهاتی با بیت‌کوین متفاوت است. شبکه‌ی بیت‌کوین برای ثبت تراکنش‌ها استفاده می‌شود، در حالی که شبکه‌ی اتریوم برای ساخت اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز. روش کار به این صورت است که کاربران قدرت پردازشی رایانه‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و در عوض مقداری اتر پاداش می‌گیرند. اتریوم انعطاف‌پذیری بسیار بالایی دارد، زیرا پلتفرمی برای قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) است که توافق بین طرفین را به صورت خودکار انجام می‌دهد.

اپلیکیشن‌های اتریوم و دیفای

زبان‌های برنامه‌‎نویسی اتریوم مانند Solidity برای ایجاد و استقرار این قراردادهای هوشمند طراحی شده‌اند. فرض کنید شما یک قرارداد هوشمند برای اجاره دادن خانه طراحی می‌کنید. به این شکل که در صورت دریافت ودیعه کدهای درب آپارتمان تحویل مستاجر شود و در صورت عدم تحویل کد ودیعه به مستاجر پس داده شود. چنین قراردادی را می‌توان به صورت قرارداد هوشمند نوشت.

امور مالی غیرمتمرکز توسط اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (Dapps) اجرا می‌شوند و قراردادهای هوشمند هسته‌ی اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز هستند. به همین دلیل بلاکچین‌های دارای قراردادهای هوشمند و در صدر آنها اتریوم، میزبان پروژه‌های دیفای هستند.

تفاوت دیفای و امور مالی متمرکز

اگر بدانیم مشکلات امور مالی متمرکز چیست و دیفای برای حل چه چیزی آمده است، بهتر می‌توانیم آن را درک کنیم. مشکلات اساسی امور مالی متمرکز را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

  • برخی از افراد به حساب بانکی وخدمات مالی دسترسی ندارند، بخصوص در کشورهای فقیر و جنگ‌زده.
  • عدم دسترسی به خدمات مالی مانعی بزرگ برای اشتغال افراد است.
  • شرکت‌های سرویس دهنده‌ی خدمات مالی می‌توانند حساب شما را مسدود کنند.
  • اطلاعات شخصی شما در معرض هک شدن است.
  • دولت‌ها و نهادهای متمرکز می‌توانند بازارها را دستکاری کنند.
  • ساعات معاملات اغلب محدود به ساعات کاری است.
  • انتقال پول به دلیل فرایندهای انسانی ممکن است چند روز طول بکشد.
  • کارمزد و حق بیمه برای خدمات مالی متمرکز نسبتا بالا است.

اینها مشکلات عمده‌ی امور مالی متمرکز است. در جدول زیر به صورت خلاصه امور مالی متمرکز و غیرمتمرکز را مقایسه کرده‌ایم:

دیفایامور مالی متمرکز
پول را خودتان نگه می‌دارید.پول شما شاخص ترکیبی دیفای بایننس توسط بانک‌ها نگهداری می‌شود.
شما تعیین می‌کنید که پول شما کجا می‌رود و چگونه خرج می‌شود.شما باید به شرکت‌ها اعتماد کنید. ممکن است پول شما را برای وام‌های پرریسک استفاده کنند.
تراکنش‌ها در چند دقیقه انجام می‌شود.به دلیل فرآیندهای دستی، پرداخت‌ها ممکن است چند روز طول بکشد.
تراکنش‌ها به صورت ناشناس است.هویت شما در تراکنش‌ها کاملا آشکار است.
هر کسی می‌تواند پروژه‌های دیفای را تعریف کند.در شیوه‌ی سنتی برای فعالیت مالی نیاز به مجوز دارید.
بازار دیفای همیشه باز است.امور مالی سنتی تنها در ساعات کاری در دسترس است.
شفاف است و همه افراد داده‌ها و نحوه‌ی عملکرد را می‌توانند مشاهده کنند.شفاف نیستند و شما به سوابق شرکت‌ها و نحوه‌ی وام‌دهی و… دسترسی ندارید.
مقایسه‌ی امور مالی متمرکز و امور مالی غیرمتمرکز

کاربردهای دیفای

کاربردهای دیفای روز به روز بیشتر شناخته می‌‎شود. در این بخش مهم‌ترین کاربردهای DeFi را به صورت خلاصه بررسی می‌کنیم:

صرافی غیرمتمرکز (DEX)

صرافی غیرمتمرکز (DEX)

صرافی غیرمتمرکز (DEX)

در واقع صرافی‌های متمرکز مانند بایننس و کوینکس واسطه‌ای بین تریدرها هستند. تریدرها تحت نظارت صرافی‌ها می‌توانند ارزهای دیجیتال خود را با هم مبادله کنند. معامله نه به صورت مستقیم که با واسطه صرافی‌ها انجام می‌شود. در صرافی‌های غیرمتمرکز یا DEX واسطه‌ای وجود ندارد. کاربران به صورت مستقیم و همتا به همتا با همدیگر معامله می‌کنند. دارایی آنها تحت کنترل و نظارت صرافی‌ها نیست و هیچ سازمان متمرکزی وجود ندارد.

استیبل کوین

استیبل کوین Stablecoin

استیبل کوین Stablecoin

فعالان بازار ارز دیجیتال با استیبل کوین‌ها و تتر به عنوان معروف‌ترین استیبل کوین آشنا هستند. استیبل کوین ارز دیجیتالی است که فارغ از نوسانات بازار ارزش ثابتی دارد. مثلا تتر یک استیبل کوین است که ارزش آن همیشه یک دلار است. اکثر استیبل کوین‌های بازار بر خلاف رمزارزها به صورت متمرکز هستند. مشکلات امنیتی و عدم شفافیت از مهمترین‌ انتقادهایی است که به استیبل‌کوین‌های معمول وارد است. استیبل‌ کوین‌های غیرمتمرکز همچون DAI یکی از کاربردهای دیفای برای حل مشکلات استیبل‌کوین‌های متمرکز است.

پلفترم‌های وام

امروزه وام‌ها توسط بانک و موسسات مالی اعطا می‌شود. همه به خدمات بانکی دسترسی ندارند. علاوه بر این وام‌دهی بانک‌ها شفاف نیست و تبعیض در آن وجود دارد. پلتفرم‌های وام‌دهی دیفای از قراردادهای هوشمند برای جایگزینی واسطه‌هایی مانند بانک استفاده می‌کنند. با دیفای همه‌ی مردم دنیا در هر کشوری دسترسی عادلانه‌ای به وام‌ها خواهند داشت.

بازارهای پیش‌بینی

احتمالا با بازارهای پیش‌بینی آشنا هستید. در این بازارها افراد روی نتایج آینده رخدادهایی همچون انتخابات یا مسابقات ورزشی شرط می‌بندند. بازارهای شرط‌‌بندی یکی از کارکردهای دیفای است با این تفاوت که همه چیز به صورت بی‌واسطه و شفاف انجام می‌شود.

ییلد فارمینگ (Yield Farming)

در ییلد فارمینگ شما دارایی خود را قفل می‌کنید و در عوض پاداشی از جنس همان دارایی دریافت خواهید کرد. تا حد زیادی شبیه استیک کردن (Stake) است با این تفاوت که دارایی شما در استخرهای نقدینگی قرار می‌گیرد. از این استخرهای برای وام‌دهی و یا تامین نقدینگی صرافی‌های غیرمتمرکز استفاده می‌شود. هدف از استیک کردن قفل کردن دارایی به منظور تامین امنیت شبکه است.

استخراج نقدینگی

برنامه‌های دیفای با دادن توکن رایگان کاربران را جذب می‌کنند، به این کار استخراج نقدینگی می‌گویند. استخراج نقدینگی از پرطرفدارترین شیوه‌های ییلد فارمینگ است.

ترکیب‌پذیری

برنامه‌های دیفای متن باز هستند، به این معنی که کدهای آنها برای همه قابل مشاهده است. از برنامه‌های موجود در دیفای می‌توان برای نوشتن برنامه‌های جدید استفاده کرد. به عبارت دیگر با برنامه‌های موجود می‌توان مانند بلوک‌های لگو برنامه‌های جدید ساخت.

سوالات متداول در مورد دیفای

به زبان ساده، دیفای یک اکوسیستم مالی غیرمتمرکز و بدون واسطه است. دیفای بر اساس برنامه‌های غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند کار می‌کند و هدف از آن دسترسی همه‌ی افراد به خدمات مالی به صورت عادلانه و بدون دخالت دولت‌ها است.

تا به امروز تنها برخی از کاربردهای دیفای شناسایی شده‌اند. سیستم‌های وام‌دهی، صرافی‌های غیرمتمرکز، استیبل کوین و ییلد فارمینگ تنها برخی از کاربردهای دیفای هستند.

معمول‌ترین راه تامین نقدینگی برای پلفترم‌های وام‌دهی است. می‌توانید با دارایی خود وام دهید و سود بدست آورید. ییلد فارمینگ راه دیگر برای کسب درآمد از دیفای است.

بسیاری معتقدند که DeFi آینده‌ی خدمات مالی خواهد بود. با این حال سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید همیشه با ریسک زیادی همراه است. تشخیص پروژه‌های باارزش ساده نیست و باید با تحقیق فراوان و پذیرش ریسک در این بازار سرمایه‌گذاری کنید.

دیفای در ابتدای مراحل رشد است و هر روز افراد بیشتری جذب آن می‌شوند. با این وجود نمی‌توان پیش‌بینی کرد که چه زمانی به جریان اصلی تبدیل خواهد شد.

آنچه دربارهTVL یا ارزش کلی قفل شده باید بدانید

در صورتی که درباره امور مالی غیر متمرکز اطلاعات مختصری داشته باشید و یا به این حوزه علاقه مند باشید، احتمالاً واژه TVL را شنیده اید. در حقیقت این شاخص حجم قفل شده در DeFi را اندازه گیری می کند. از آنجا که اکثر برنامه ها نیاز به سپرده گذاری سرمایه دارند، اغلب در قالب وثیقه وام یا نقدینگی به عنوان معیار و عملا برای نشان دادن رشد مالی غیر متمرکز استفاده می شود. در این مقاله به بررسی مفهوم ارزش کل قفل شده یا شاخص TVL در بازار پروژه های دیفای می پردازیم. با ما همراه باشید.

(TVL) چیست؟

ارزش کل قفل شده معادل فارسی عبارت “Total Value Locked” می باشد و نشان دهنده مجموع دارایی های سپرده شده در پروتکل های مالی غیرمتمرکز (DeFi) است که شامل پاداش، بهره، سکه و توکن جدید، درآمد ثابت و غیره می باشد.

خدمات بلاک چین بر روی شبکه های همتا به همتا توسعه می یابدبه همین دلیل هیچ مرجع مرکزی برای اداره، ساخت یا بهبود اکوسیستم وجود ندارد. بنابراین کابران و سرمایه گذاران با قفل کردن رمز ارزهای خود به بهبود عملکرد یک شبکه در امور مالی غیر متمرکز یا دیفای کمک می کنند.

TVL معیار اندازه گیری مهمی از بازار کلی DeFi است که میزان آن براساس قرارداد ها هوشمند و وجوه قفل شده در این پلتفرم محاسبه می شود. در حال حاضر، شاخص ارزش کل قفل شده در بازار ارزهای دیجیتال در سطح جهانی به مبلغ خیره کننده ای رسیده است، این در حالی است که سپرده های اتریوم بزرگترین سهم را به خود اختصاص داده است.

شاخص TVL نشان می دهد که یک برنامه DeFi چه میزان پروژه مورد علاقه کاربران فعال بوده و معامله موفق داشته است.

نحوه پیدایش شاخص TVL

محاسبات TVL در بازار ارزهای دیجیتال از سال 2017 با شروع اولین پروژه های دیفای آغاز شد و در پایان سال 2017، ارزش کل قفل شده صنعت دیجیتالی فقط 120 میلیون دلار بود.

بازار مالی ارزهای دیجیتال از سال 2018 رشد سریعی را تجربه کرد. در پایان آن سال، TVL به 6.5 میلیارد دلار افزایش یافت که یک افزایش سالانه 54000٪ بود. با این حال ، با پیشرفت صنعت غیرمتمرکز دیفای، افزایش سالانه بسیار کم شد. تا پایان سال 2019، که این معیار حدود 8.5 میلیارد دلار بود که سالانه ان 31 درصد افزایش داشته است. در سال 2020، صنعت TVL در سال 188 درصد رشد کرد و در مجموع به 24.5 میلیارد دلار رسید. در حال حاضر، در اواخر سپتامبر 2021، ارزش کل قفل شده تقریبا 83 میلیارد دلار است.

بنابراین اعداد نشان می دهند که از سال 2019، نرخ رشد صنعت DeFi، همانطور که توسط TVL اندازه گیری می شود، در حال افزایش است.

محاسبه شاخص TVL

فرض کنید یک سرمایه گذار کیف پول خود را به یک پلتفرم DeFi متصل می کند و ارز رمزنگاری 1000 دلاری را خریداری می کند تا از طریق تراکنش ها در بلاک چین اعتبار دریافت کند. در مرحله بعد، او مبلغ 1000 دلار دیگر به عنوان بهره در همان پلتفرم وام می دهد. از طرفی 1000 دلار دیگر را برای تامین نقدینگی یک استخر واریز می کند و کمیسیون معاملاتی به دست می آورد. بدین ترتیب اگر این تنها مشاغل پلتفرم DeFi فرضی بود، TVL آن 3000 دلار خواهد بود.

محاسبه دقیق TVL بستگی به ماهیت یک برنامه دیفای دارد. در میان پروژه های برتر DeFi توسط TVL، چندین نوع تمایز وجود دارد. سه نوع کلیدی عبارتند از:

پروتکل های وام و استقراض

عملکرد اصلی این پروتکل ها با استفاده از منابع نقدینگی برای قرض دادن وجوه رمزنگاری شده به کاربران و اجازه گرفتن وام از کاربران به استخرها است. نمونه های مشهور این پروتکل ها عبارت از میکر (MKR) و آوه (AAVE) و … است.

پلتفرم صرافی های غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال (DeXs)

صرافی های غیر متمرکز (Dex) به کاربران اجازه می دهند تا با استفاده از بازار ساز خودکار (AMM) به تبادل ارزهای دیجیتال بپردازند. کاربران هنگام تعویض دارایی های رمزنگاری در این سیستم عاملها مستقیماً با یکدیگر معامله نمی کنند. در عوض، آنها با یک نقدینگی معامله می کنند که دارای جفت ارز مورد نیاز است. نمونه های برجسته این پروتکل ها شامل یونی سواپ (UNI) و سوشی سواپ (SUSHI) می باشد. در این سیستم عامل ها، TVL به ارزش کل موجود در همه جفت ارزهای پروتکل اشاره دارد.

پروتکل های بهینه سازی عملکرد

این برنامه ها از الگوریتم هایی استفاده می کنند که سرمایه گذاری کاربران را در بسترهای وام و استقراض بهینه می کند. کاربران بستر وجوه خود را به پروتکل واریز می کنند و الگوریتم وجوه را توسط فرایند ییلد فارمینگ با بهترین بازده مورد انتظار به استخرها اختصاص می دهد. بزرگترین این پروتکل ها در حال حاضر یرن فایننس (YFI) و بالانسر (BAL) هستند. در این پروتکل ها، TVL به طور معمول به ارزش وام داده شده توسط کاربران به برنامه برای بهینه سازی عملکرد اشاره می کند.

اهمیت ارزش کل قفل شده

TVL واضح ترین شاخص محبوبیت پروژه DeFi در بین کاربران فعال است. این اندازه گیری خوبی برای ارزش و اعتبار یک پروژه است.

میزان سرمایه قفل شده در این بازار نشان دهنده رغبت افراد به این پروژه می باشد. این سرمایه گذاران همان معامله گران ارزهای رمزنگاری شده هستند که روی توکن سرمایه گذاری می کنند و انتظار دارند پروژه پیشرفت کند و موفق شود. آنها ممکن است لزوماً از خود پروتکل به هیچ وجه به صورت مداوم استفاده نکنند.

این کاربران با خرید توکن پلتفرم به امید افزایش قیمت، به افزایش رقم ارزش بازار کمک می کنند و در مقایسه با منابع مالی سنتی، می توان ان ها را “سهامداران” پروتکل در نظر گرفت.

به طور خلاصه بررسی شاخص کل حجم قفل شده در بازار یک معیار حیاتی برای عملکرد پروژه های DeFi و تجزیه و تحلیل آنها است. علاوه بر این، با استفاده از نسبت TVL، شاخصی که TVL و ارزش بازار را ترکیب می کند، می توانید بینش بیشتری در مورد پروژه های DeFi مورد علاقه خود به دست آورید. هنگام تجزیه و تحلیل آمار TVL پلتفرم های مختلف DeFi، توجه داشته باشید که به دلیل ماهیت آن، عدد حجم قفل شده در بازار می تواند در عرض چند ساعت یا چند روز به شدت تغییر کند.

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال چیست؟

شاخص ترس و طمع

شاخص ترس و طمع (Crypto Fear and Greed Index) بیت کوین و ارزهای دیجیتال عددی بین 0 تا 100 است که بیانگر احساسات حاکم بر بازار کریپتوکارنسی می‌باشد. این شاخص در واقع احساسات معامله‌گران را در قالب اعداد و به صورت کمی نشان می‌دهد. عدد شاخص ترکیبی دیفای بایننس صفر در این بازه به معنای ترس شدید و عدد صد نیز به معنای طمع شدید است. ترس شدید هنگامی در بازار حاکم می‌شود که سرمایه‌گذاران نگران هستند و این موضوع می‌تواند از ریزش قیمت و یک فرصت خرید خبر دهد. طمع شدید نیز وقتی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاران بیش از حد حریص می‌شوند و ممکن است یک اصلاح قیمت رخ دهد.

ترس (نمره 0 تا 49) نشان دهنده عرضه مازاد در بازار است و طمع (امتیاز 50 تا 100) نشان دهنده ارزش گذاری بیش از حد ارزهای دیجیتال و حباب احتمالی است.

توجه به تغییرات در سطح ترس و طمع می‌تواند به استراتژی معاملاتی شما برای ورود و یا خروج از بازار ارزهای دیجیتال کمک کند. هنگام تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش یک رمزارز، تریدر یا سرمایه گذار باید به دنبال اطلاعات جامع برای تصمیم گیری باشد. نمودارهایی برای بررسی اصولی و تجزیه و تحلیل احساسات حاکم بر بازار وجود دارد که باید از آنها استفاده کرد. شاخص ترس و طمع کریپتو، ترکیبی از احساسات و نگاهی اجمالی به ترس و طمع بازار ارائه می‌دهد.

شاخص‌های بازار ارز دیجیتال چیست؟

شاخص های بازار ارز دیجیتال، تحلیل داده‌های مارکت را برای معامله گران و سرمایه گذاران آسان‌تر می‌کنند. شاخص‌های تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و تحلیل احساسات به بررسی وضعیت بازار و تصمیم گیری کمک می‌کنند. تحلیل تکنیکال (TA) مجموعه‌ای از اندیکاتورهای ساده مانند میانگین های متحرک تا الگوهای پیچیده‌تری مانند الگوی سر و شانه است.

شاخص‌های تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل قیمت‌ها، حجم معاملات و سایر اطلاعات آماری می‌پردازند. از طرفی شاخص‌های تحلیل فاندامنتال رویکرد متفاوتی دارند. وقتی در مورد یک توکن یا سهام یا یک ارز دیجیتال خاص تحقیق می‌کنید، اساساً در تلاش هستید تا ارزش بنیادی یا فاندامنتال آن پروژه را تخمین بزنید. به عنوان مثال وقتی درباره نظر بزرگان حوزه ارزهای دیجیتال راجع به یک دارایی جست و جو می‌کنید در حال بررسی تحلیل فاندامنتال آن دارایی هستید.

علاوه بر تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، شاخص‌های احساسات بازار، احساسات و افکار سرمایه گذاران و تریدرها را می‌سنجند. شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال تنها یکی از این مقیاس‌ها است. نمونه‌های دیگر شامل شاخص The Bull & Bear Index و WhaleAlert هستند. شاخص WhaleAlert نقل و انتقالات بزرگ نهنگ‌ها را در بازار کریپتوکارنسی‌ها را ردیابی می‌کند.

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال دقیقاً چیست؟

در ابتدا CNNMoney شاخص ترس و طمع را برای تجزیه و تحلیل احساسات حاکم بر بازار سهام ایجاد کرد. شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال، مجموعه‌ای از روندها و شاخص‌های مختلف بازار را تجزیه و تحلیل می‌کند تا مشخص کند که افراد فعال در بازار احساس طمع یا ترس می‌کنند. نمره 0 نشان دهنده ترس شدید است، در حالی که 100 نشان دهنده طمع شدید است. امتیاز 50 نشان می‌دهد که بازار تا حدودی خنثی است.

وقتی بازار در حالت ترس شدید قرار دارد نشانه‌ای از کم‌ارزش شدن ارزهای دیجیتال است. ترس بیش از حد در بازار می تواند منجر به فروش گسترده، وحشت و سقوط شود. ترس لزوماً به این معنا نیست که بازار وارد یک روند نزولی بلندمدت شده است. در عوض، می‌توانید آن را به عنوان یک مرجع کوتاه مدت یا میان مدت راجع به احساسات کلی بازار در نظر بگیرید.

حالت طمع در بازار برعکس است. اگر سرمایه گذاران و معامله گران به علت یک شرایط خاص (مثلا خبرهای فاندامنتال یا سخنان فردی مثل ایلان ماسک درباره دوج کوین) نسبت به یک دارایی حریص باشند، احتمال ارزش گذاری بیش از حد و حباب قیمتی وجود دارد. در این شرایط سرمایه گذاران بازار را پمپ می‌کنند و قیمت بیش از حد افزایش پیدا می‌کند. به عبارت دیگر، افزایش طمع ممکن است به تقاضای مازاد منجر شود و به طور مصنوعی قیمت را افزایش دهد.

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال چگونه محاسبه می‌شود؟

پلتفرم Alternate.me روزانه کمیت این شاخص را بین اعداد 0 تا 100 محاسبه می‌کند. از جولای 2021، شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال تنها با استفاده از اطلاعات مربوط به بیت کوین محاسبه می‌شود زیرا این مرزارز به عنوان پادشاه بازار کریپتوکارنسی‌ ها، بر احساسات کلی حاکم بر بازار تاثیر می‌گذارد و وضعیت کل بازار کریپتو و احساسات حاکم بر آن، با قیمت بیت کوین همبستگی قابل توجهی دارد. برنامه‌هایی در آینده برای پوشش سایر ارزهای دیجیتال بزرگ مانند اتر (ETH) و بایننس کوین (BNB) نیز وجود دارد.

شاخص ترس و طمع

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال به دسته‌های زیر تقسیم می‌شود:

  • 0-24: ترس شدید (نارنجی)
  • 25-49: ترس (کهربایی/زرد)
  • 50-74: طمع (سبز روشن)
  • 75-100: طمع شدید (سبز)

این شاخص با ترکیب پنج عامل مختلف در بازار محاسبه می‌شود:

  1. نوسانات (25 درصد از شاخص). شاخص Fear and Greed نوسانات قیمتی فعلی بیت کوین را با میانگین‌های 30 و 90 روز گذشته اندازه گیری می‌کند. این شاخص در واقع از نوسانات به عنوان معیاری برای عدم اطمینان در بازار استفاده می‌کند.
  2. روند بازار و حجم بازار (25 درصد شاخص). حجم معاملات فعلی و روند بازار بیت کوین با میانگین‌های 30 و 90 روزه مقایسه شده و سپس با هم ترکیب می‌شوند. خرید مداوم با حجم بالا نشان دهنده احساسات مثبت یا حریصانه در بازار است.
  3. رسانه‌های اجتماعی (15 درصد از شاخص). این عامل به تعداد هشتگ‌های موجود در توییتر که مربوط به بیت کوین هستند و نرخ تعامل درباره این ارز دیجیتال می پردازد. تعاملات بیش از حد درباره این رمزارز، حرص و طمع در بازار را نشان می‌دهد.
  4. تسلط بیت کوین بر بازار (10 درصد از شاخص). این شاخص تسلط یا دامیننس بیت کوین بر بازار را اندازه گیری می‌کند. افزایش تسلط بر بازار نشان دهنده سرمایه گذاری جدید روی این کوین و روی آوردن سرمایه گذاران از آلت کوین ها به سمت بیت کوین است.
  5. Google Trends یا گوگل ترندز (10% از شاخص). با نگاه کردن به داده‌های Google Trends برای تخمین جست‌وجوهای مرتبط با بیت کوین، می‌توانیم به یک بینش در مورد احساسات حاکم بر بازار برسیم. به عنوان مثال، افزایش جستجوی عبارت «کلاهبرداری بیت کوین» نشان دهنده ترس شدید در بازار است.

شاخص ترس و طمع

کاربرد شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال چیست؟

شاخص ترس و طمع بازار کریپتوکارنسی می‌تواند برای بررسی تغییرات احساسات بازار ابزار ارزشمندی باشد. نوسانات بزرگ ممکن است فرصتی برای ورود و یا خروج را فراهم کنند. با این حال این اندیکاتور در تحلیل بلندمدت چرخه‌های بازار کریپتو و پیش بینی خرسی یا گاوی بودن بازار ارز دیجیتال در بلندمدت به خوبی کار نمی‌کند و بیشتر برای تریدرهای نوسانی مفید است. با این حال، برای سرمایه گذاران بلند مدت یا هولدرهای ارز دیجیتال، که می خواهند دارایی خود را برای بازه طولانی‌تری شاخص ترکیبی دیفای بایننس نگه دارند، پیش بینی تغییر از یک بازار گاوی به یک بازار نزولی فقط از روی شاخص کار دشواری است. تریدرها برای رسیدن به یک چشم انداز بلند مدت باید سایر جنبه های بازار را تجزیه و تحلیل کنند.

سخن پایانی

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال، روشی ساده برای جمع‌آوری و خلاصه کردن طیف وسیعی از احساسات حاکم بر بازار بیت کوین و سایر رمزارزها است.در واقع به جای اینکه خودتان مجبور باشید یکی یکی رسانه های اجتماعی را بررسی کنید و یا به گوگل ترندز سر بزنید، شاخص Fear and Greed این کار را برای شما می‌کند. با این حال اگر می‌خواهید از شاخص ترس و طمع برای یک تصمیم گیری مهم استفاد کنید، آن را با معیارها و شاخص‌های دیگر مانند تحلیل تکنیکال ترکیب کنید تا دید کامل‌تری داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.