خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه خط روند رسم کنیم؟
تحلیل روند شامل مجموعه ای از اطلاعات مربوط به بازه زمانی، جهت بازنگری های مختلف در سیاست های سازمانی است. هدف از تحلیل روند ، رسیدن به الگوهای عملی در جهت تصمیم گیری های بزرگ و کلان است.
تجزیه و تحلیل روند، روشی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود و تلاش می کند بر اساس دادههای اخیراً مشاهده شده حرکت قیمت سهام در آینده را پیش بینی کند. تجزیه و تحلیل روند بر اساس این ایده است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده است به معاملهگران، ایده ای درباره آنچه در آینده اتفاق میافتد می دهد. سه نوع اصلی گرایش وجود دارد: کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت.
در این مقاله به چگونگی تحلیل روند میپردازیم:
نکات کلیدی:
تجزیه و تحلیل روند سعی در پیشبینی یک روند، مانند اجرای بازار صعودی دارد، و سپس سوار شدن بر این روند تا زمانی که داده ها، یک روند معکوس را نشان می دهد.
تجزیه و تحلیل روند بر اساس این ایده است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده است به معاملهگران، ایده ای درباره آنچه در آینده اتفاق می افتد می دهد.
تجزیه و تحلیل روند بر دو افق زمانی معمول متمرکز است: حد واسط و بلندمدت
تحلیل روند:
تحلیل روند چگونه کار میکند؟
تجزیه و تحلیل روند سعی در پیشبینی روندی مانند اجرای بازار صعودی دارد و این روند را تا زمانی طی می کند که داده ها از روند معکوس مانند بازار صعودی به نزولی حکایت کنند. تجزیه و تحلیل روند مفید است زیرا هر کس با روند ، و نه در برابر آنها، منجر به سود یک سرمایه گذار می شود.
روند، جهت کلی بازار می باشد که در طول یک دوره مشخص از زمان است. روند ها میتوانند به ترتیب صعودی و نزولی باشند ،در حالی که حداقل زمان مشخص شده برای یک جهت در نظر گرفته نشده است.هر جهت بیشتر حفظ شود ، روند قابل توجه تر است.
روند های فعلی به منظور پیشبینی روند های آینده است و نوعی تحلیل مقایسه محسوب می شود.این میتواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سود در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر؟ همچنین اینکه آیا یک روند در یک منطقه معامله بر اساس ترند بازار، میتواند منجر به روند دیگری شود. اگرچه تجزیه و تحلیل روند ممکن است شامل مقدار زیادی داده باشد، اما تضمینی برای درست بودن نتایج وجود ندارد.
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
نمونه هایی از تحلیل روند :
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل اجرا ، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار، تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال : شما می توانید روی یک بخش خاص ،مانند خودروسازی یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش، می توان عملکرد عمومی آن را بررسی کرد. این میتواند شامل چگونگی تاثیر بخش ،توسط نیروهای داخلی و خارجی باشد .به عنوان مثال : تغییرات در صنعت مشابه یا ایجاد یک آیین نامه جدید دولتی به عنوان نیروهای تاثیرگذار بر بازار واجد شرایط است.سپس تکنیکالیست ها این داده ها را می گیرند و سعی میکنند جهتی را که بازار ،به سمت جلو می رود را پیش بینی کند.
استراتژی های معاملات ترند :
معامله گران بورس سعی می کنند روند ها را منزوی و سود خود را به دست آورند. بسیاری از استراتژیهای مختلف معاملات روند با استفاده از انواع شاخص های فنی وجود دارند:
میانگین متحرک:
میانگین متحرک کمک می کند تا روند قیمت یک سهام یا یک ارز دیجیتال را بدون در نظر گرفتن نوسان قیمت ببینید. میانگین متحرک با یک خط ساده نمایش داده می شود همچنین کمک میکند هنگام وارونگی روند، نشانه آن را معامله بر اساس ترند دریافت کنید و خودتان را برای خریدن یا فروختن ارز دیجیتال آماده کنید.
شاخص های حرکت:
این استراتژی ها شامل قرار گرفتن در موقعیت های طولانی است، که یک امنیت با حرکت شدید رو به پیشرفت است .در صورت از دست دادن یک سط حمایتی مهم ، از موقعیت های طولانی خارج میشود. اغلب، در این استراتژی ها از شاخص مقاومت نسبی (RSI) استفاده می شود.
خط روند و الگوهای نمودار:
این استراتژی ها شامل، ورود به موقعیتهای طولانی در روند صعودی و قرار دادن حد ضرر در زیر سطح حمایت اصلی روند می باشد . اگر سهام شروع به ریزش کند، از حد سود برای خارج شدن ار معامله استفاده می کنیم.
الگوها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های تجاری روند را ارائه دهند ،یا نسبت به برگشت روند ها هشدار دهند. آنها ممکن است در تمام بازه های زمانی مورد استفاده قرار گیرند و متغیر هایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژیهای مختلف را با هم ترکیب کنید یا راهکارهای جدیدی از خود ارائه دهید،بنابراین معیارهای ورود و خروج برای معاملات، به وضوح تعیین شده است.از هر اندیکاتوری می توان به روش های بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد.
روند معامله بر اساس ترند یک زیر سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین روش سرمایه گذاری است. اغلب ، تجزیه و تحلیل ها از طریق تجزیه و تحلیل رایانهای و مدلسازی داده های مربوط به آن انجام می شود و با حرکت های قیمتی بازار گره خورده است.
محدودیت های تحلیل روند:
منتقدان تجزیه و تحلیل روند ، معتقدند که بازارها کارآمد هستند . این بدان معنا است تاریخ لزوما نیازی به تکرار ندارد و گذشته آینده را پیش بینی نمی کند.
به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکت ها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیشبینی قیمت های آینده تحلیل میکنند. برای این نوع سرمایه گذاران ، حرکت های روزمره سهام، یک پیاده روی تصادفی را دنبال می کند که نمی تواند به عنوان الگو ها یا روندها تفسیر شود.
کاربران گرامی اگر سوالی درباره تحلیل روند ها دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.
pforexcom
اندیکاتور کندل استیکهای ترند لایت فارکس: اندیکاتور معاملاتی کندل استیکهای ترند یک ابزار تکنیکال فوقالعاده برای معاملات روزانه و اسکالپینگ به شمار میآید. این اندیکاتور بر
کندل استیکهای ترند لایت فارکس
اندیکاتور کندل استیکهای ترند لایت فارکس: اندیکاتور معاملاتی کندل استیکهای ترند یک ابزار تکنیکال فوقالعاده برای معاملات روزانه و اسکالپینگ به شمار میآید.
برای به دست آوردن بهترین نتایج با اندیکاتور کندل استیکهای ترند، بهتر است آن را به همراه یک اندیکاتور معاملاتی ترند با دورهی بلندتر، استفاده کنید (کندل استیکهای ترند لایت فارکس).
برای مثال، آن را با یک میانگین متحرک ساده با دورهی 100 یا میانگین متحرک نمایی با دورهی 50 ترکیب کنید. فراموش نکنید که در جهت ترند کلی به معامله بپردازید.
مثالی از این اندیکاتور بر روی چارت
چارت 4 ساعتهی USD/JPY زیر اندیکاتور کندلاستیکهای ترند را بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 به تصویر کشیده است:
سیگنالهای معاملاتی مقدماتی
سیگنالهایی که اندیکاتور کندل استیکهای ترند بروز میدهد به راحتی قابل تفسیر بوده و میتوان از آنها در معاملات بهره گرفت:
سیگنال خرید: زمانی که اندیکاتور کندل استیکهای ترند بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 یک کندل استیک سبز رنگ بر روی چارت نمایش داد ، به سراغ معامله خرید بروید.
اطمینان حاصل کنید که ترند صعودی را با دیگر ابزار تایید کنید. همینطور یک توقف ضرر را در زیر قیمت سوئینگ پایین اخیر ثبت کنید (کندل استیکهای ترند لایت فارکس).
سیگنال فروش: زمانی که اندیکاتور کندل استیکهای ترند بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 یک کندل استیک صورتی رنگ بر روی چارت نمایش داد ، به سراغ معامله فروش بروید.
اطمینان حاصل کنید که ترند نزولی را با دیگر ابزار تایید کنید. همینطور یک توقف ضرر را در بالای قیمت سوئینگ بالای اخیر ثبت کنید (کندل استیکهای ترند لایت فارکس).
معاملات بلک باکس Trading Black Box
در عرصه معاملات فعال، طیف گستردهای از شرکت کنندگان برای سودآوری و دستیابی به اهداف مالی تلاش می کنند. افرادی که در سرتاسر جهان در حال معامله سهام، معاملات آتی یا ارز هستند، استراتژی های بی نهایتی را به صورت روزانه اجرا می کنند. یکی از این رویکردها، در بازار با عنوان معاملات بلک باکس یا همان جعبه سیاه شناخته می شود.
معاملات بلک باکس، روشی مبتنی بر قوانین و کاملاً خودکار برای درگیر شدن در بازارهای مالی است. اصطلاح “بلک باکس” به ماهیت اختصاصی سیستم یا استراتژی حاکم بر عملکرد آن اشاره دارد. به برنامه های معاملاتی بلک باکس، سیستم های “کمیتی”، “اتوماتیک” یا “الگوریتمی” نیز گفته می شود.
علاوه بر این، این برنامه ها اغلب از تحلیل ابر داده ها استفاده می کنند و نقش مهمی در بسیاری از رشته ها از جمله معاملات با فرکانس بالا (HFT) دارند.
همانطور که تکنولوژی تکامل یافته است، سیستم های بلک باکس نیز برای عمده مردم قابل دستیابی شده اند. دیگر نیازی نیست که یک شرکت کننده بزرگ سازمانی باشید تا بتوانید به یک متخصص بدل شوید، چرا که معامله گران خرده فروشی نیز گزینه های متعددی را در اختیار دارند.
سیستم های معاملاتی بلک باکس چگونه عمل می کنند؟
مشخصات دقیق یک سیستم معاملاتی بلک باکس معمولاً محرمانه است. خطوط کدنویسی پیچیده، عملیاتی را تعریف می کند که توسط قوانین و دستورالعمل های معاملاتی خاص اداره می شود. به طور خلاصه، هر سیستم منحصر به فرد و اختصاصی است و از نظارت عموم محافظت می گردد.
هر سیستم بلک باکس با یک استراتژی معاملاتی شروع می شود. سپس این استراتژی به زبان برنامه نویسی کامپیوتری ترجمه شده، در یک پلتفرم معاملاتی نرم افزاری ادغام شده و به بازار متصل می گردد. با این حال، مهم نیست که کد چقدر پیچیده یا پلتفرم چقدر قوی باشد، یک سیستم بلک باکس، دارای عملکرد محلی برای سه حوزه استاندارد معاملات است:
تولید سیگنال
مطابق با مجموعه مشخصی از پارامترهای تحلیلی، بلک باکس، بازار یا بازارهای انتخاب شده را برای فرصت های معاملاتی اِسکن می کند.
پس از برآورده شدن معیارهای تعریف شده، یک نقطه ورود به بازار یا “سیگنال” ایجاد می شود.
هر سیگنال یک اعلان برای سیستم خودکار به منظور ورود به یک بازار خاص است.
سیگنال ها بر اساس طیف گسترده ای از روش ها تولید می شوند که چند مورد از رایج ترین آنها:
- اسیلاتورهای مومنتوم
- نقاط معکوس بازار
- یا پروتکل های تعقیب کننده ترند هستند.
اجرای معاملات
پس از ایجاد یک سیگنال، بلک باکس به طور خودکار سفارشات را مطابق با پارامترهای تعریف شده در بازار قرار می دهد.
در صورتی که یک دستور ورودی اجرا شود، پوزیشن تازه باز شده توسط چارچوب خودکار سیستم مدیریت می شود.
قوانین مشخصی بر مکان و نوع سفارش ارائه شده در بازار، از جمله حد ضرر و اهداف سود، حاکم است.
استراتژی های مدیریت معاملات بی شماری به کار گرفته شده اند که چند نمونه از آنها عبارتند از:
- تریلینگ استاپ
- اسکالپینگ
- اسکیلینگ یا همان مقیاس بندی
مدیریت ریسک
مفاد مدیریت ریسک به طور منظم در ترکیب سیستم معاملات بلک باکس گنجانده شده است. همراستایی ریسک با سود بر اساس trade-by-trade یا ایکوئیتی حساب معاملاتی، روش اصلی کنترل سطوح قرار گرفتن در معرض بازار است.
بهینه سازی پورتفولیو یا همان سبد، اندازه پوزیشن و استراتژی های هجینگ ممکن است بر عملیات معاملاتی اعمال شوند.
مزایا و معایب بلک باکس
در معامله بر اساس ترند دهه گذشته، افزایش شیوه های معاملات بلک باکس موضوعی پرطرفدار بوده است. مخالفان معاملات بلک باکس معتقدند که اتوماسیون معاملاتی گسترده در خدمت تضعیف یکپارچگی بازارهای مالی است. آن ها در این راستا به سه مورد زیر اشاره می نمایند:
افزایش نوسانات
استفاده از استراتژی های خودکار که بلافاصله تعداد زیادی سفارش را در معامله بر اساس ترند معامله بر اساس ترند بازار قرار می دهد، می تواند نوسانات دوره ای را افزایش دهد.
افزایش ناگهانی جریان سفارش می تواند سرعت پرایس اکشن را افزایش دهد، بنابراین ریسک پذیری را تقویت نموده و شرایط بازار را آشفته نماید.
احتمال ریسک
واکنش های زنجیره ای منفی یا “Flash Crash” اغلب به شیوههای معاملاتی بلک باکس نسبت داده می شوند. سقوط ناگهانی میانگین صنعتی Dow Jones در آگوست 2015 عمدتاً به دلیل الگوریتم های حرکتی مورد استفاده معامله گران بلک باکس بود.
معایب رقابتی
گزینه های با تاخیر بسیار کم برای دسترسی به بازار، معمولاً با عنوان ایجادکننده زمین بازی ناهموار ذکر می شوند.
دسترسی مستقیم به بازار و هم مکانی سرور، اغلب به عنوان امتیاز مشارکت کنندگان با قابلیت های پیچیده بلک باکس در نظر گرفته می شوند.
طرفداران استدلال می کنند که بازارها و شرکت کنندگان از معاملات سیستم های خودکار سود می برند. معمولاً در دفاع از این موضوع به نکات زیر اشاره می شود:
کارایی
سطوح بالاتر مشارکت در بازار، فرآیند کشف قیمت را بهینه می کند. با فراوانی معامله گران و سرمایه گذاران که با یکدیگر تعامل دارند، معاملات مداوم به احتمال زیاد منعکس کننده فرضیه بازار کارآمد است.
نقدینگی
افزایش حجم معاملات، عمق بازار بیشتر را تضمین می کند. اسلیپیج کمتر، اسپرد کمتر عرضه/تقاضا و سهولت بیشتر ورود/خروج بازار بهبود یافته است. این امر به معامله گران امکان می دهد تا اقتصادی تر وارد بازارها شوند.
صلاحیت معامله گر
مزیت اصلی استفاده از سیستم های بلک باکس، کاهش عنصر انسانی در معاملات فعال است. از طریق اتخاذ رویکردی بدون دخالت لحظه ای فرد، خطاهای مرتبط با مداخله انسانی حذف می شوند. معاملات هیجانی و تاخیرهای از سمت مشتری کاهش یافته، در حالی که دقت در اجرا ارتقا می یابد.
خلاصه مطالب
با پیشرفت فناوری، نقشی که سیستمهای بلک باکس خودکار در بازار ایفا می کنند، افزایش می یابد. مطالعات اخیر، حجم معاملات خودکار فارکس را 83% از حجم معاملات روزانه تخمین می زند. سرمایه گذاران سازمانی بزرگ، میلیاردها دلار در فناوری های الگوریتمی و کم تأخیر پیاده سازی شده توسط بلک باکس، سرمایه گذاری کرده اند.
معامله گران خرده فروشی نیز به جمع تمرین کنندگان بلک باکس می پیوندند. سیستم های از پیش ساخته شده، به راحتی به صورت آنلاین برای خرید یا اجاره در دسترس هستند و بسیاری از آنها قیمت مناسبی دارند. علاوه بر این پلتفرم های معاملاتی، گزینه های برنامه نویسی سفارشی را نیز برای توسعه سیستم خودکار ارائه می دهند.
این مقاله توسط بروکر AMarkets تهیه و تنظیم شده است. برای آشنایی با این بروکر پست معرفی بروکر AMarkets را مطالعه نمایید.
مصاحبه با بیل ویلیامز، اسطوره بازارهای مالی
مصاحبه بیل ویلیامز یکی از خواندنیترین مصاحبهها است که بیشتر در خصوص ترید او است. اینکه چه فعالیتهایی در زمینه معاملهگری داشت و چه اندیکاتورهایی را در بازارهای مالی توسعه داد و چندین سال بر روی آنها کار کرد. یکی از مهمترین اندیکاتورهای او اندیکاتور تمساح یا الیگیتور است که بسیار شناخته شده و کاربردی است. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهایی است که در متا تریدر قرار گرفته و استفاده از آن در معاملات به همراه تحلیل حجم دادهای قوی را برای معاملهگری در اختیار معامله گران قرار میدهد. پس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا بیشتر در خصوص این معاملهگر افسانهای بدانید.
میتونید از نتایج تریدتون در سال گذشته برامون بگید؟
سال گذشته بهترین سال ترید در کل دوران حرفه ای من بود و سال قبل از آن بهترین سال ترید به نسبت گذشته، در حال حاضر فقط بروی بازار سهام ترید میکنم، سال گذشته چندین حساب معاملاتی مختلف داشتم که یکی از انها بیش از 100% بازدهی داشته و حساب بزرگ دیگرم هم بیش از 40% بازدهی داشته است. ایده ای که در روش تریدم وجود دارد اینست که علت اصلی که اشخاص از ترید آسیب میبینند و ضرر میکنند اینست که OVERTRADE هستند و معاملات زیادی انجام می دهند و سریع هم از بازار خارج میشوند و به فرصت معاملاتی خود اجازه رشد نمی دهند.
پس میتوان گفت شما یک ترند تریدر هستید؟
قبل از بیان این موضوع ترند تریدر را توضیح دهم. ترند تریدر به سرمایه گذارانی گفته می شود که ابتدا و انتها روندها را شناسایی میکنند و همراه با آن ترید میکنند. البته در بازار ایران چون امکان گرفتن موقعیت فروش وجود ندارد پس صرفا می توان ابتدای روند در سهم را پیش بینی کرد و با ان همراه شد و تا انتهای ترند هم در سهم ماند و بازدهی کسب کرد.
قطعا. من یک “ترند تریدر” هستم و دوست دارم تا جایی که ممکن است در یک روند موقعیت معاملاتیم را باز نگه دارم. دو سال قبل در ژانویه پوزیشنی رو باز کردم که بعد از دو سال آن را بستم ! سال اول بیش از 40% و سال دوم بیش از 50% در آن موقعیت معاملاتی بازدهی کسب کردم. بنابراین با استاندارد های موجود ما خیلی موفق عمل کرده ایم.
برای چند دهه مشغول آموزش افراد جهت معامله بوده ام و میدانم که بزرگترین مشکل افراد تعداد ترید بیش از حد است. بزرگترین موفقیتهای معاملاتی من زمانی شکل گرفت که تلاش کرده ام روند بلند مدت را شناسایی کنم و سپس تا جایی که ممکن بوده در آن روند پوزیشن را باز نگه دارم. بنابراین مشخصا من یک ترند تریدر هستم و از این موضوع هم راضی هستم.
در چه تایم فریمی ترید میکنید؟
تایم فریم استاندارد من روزانه است. برای چندین دهه عادت داشتم کل روز و هر لحظه به چارت نگاه کنم. تا اینکه همسرم روزی از من خواست که برای صرف غذا از پشت میز بلند بشم. این یعنی حدود 12 سال یا بیشتر همیشه همسرم غذا را برایم میاورد و در مقابل چارت غذا را میخوردم و اگر هم غذا نمی اورد من غذا نمیخوردم. اما چیزی که متوجه شدم این بود که وقتی زمان کمتری صرف مشاهده دایمی چارت و ترید میکنم نتایجم بهتر و بهتر می شود.
آیا اخبار اقتصادی در معاملات شما تاثیر دارد؟
منظورتان این است که بررسی کنم فلان شرکت چه چیزی گفت است و ببینم چه تحلیل و یا خبر اقتصادی در پیش است ؟ نه به هیچکدام توجهی ندارم. تنها و تنها با چارت کار دارم و بر اساس ان تحلیل میکنم. در کل من کسی نیستم که دایما به دنبال ترید کردن باشم. همانند بسیاری از معامله گران دیگر معامله بر اساس ترند من نیز در طول روز فرصتهای بیشماری برای ترید دارم و فقط کافی است متمرکز باشم و بررسی کنم که بهترین فرصت کدام است و چه دارایی بهترین پتانسیل ترید رو برای من ایجاد کرده است.
نظرتون در مورد نظم کاری (دسیپلین) چیست؟
شما باید روش مشخصی برای تحلیل و ترید در بازار داشته باشید و دقیقا بر اساس آن عمل کنید. کاری که اکثر تریدرها انجام میدهند این است که سیستم ترید خوبی را انتخاب و بعد تغییرات زیادی به سیستم اعمال می کنند و با عدم پیروی دقیق از قواعد آن سیستم عملا سیستم را نابود میکنند. مهم نیست که سیستم معاملاتی شما چقدر خوب و قدرتمند باشد، چیزی که مهم است این است که شما به چه میزان در معاملات خود موفق عمل کنید. اکثر افراد سیستم معاملاتی خود را صرفا به دلیل اینکه در چند معامله زیاد کرده اند تغییر میدهند.
داشتن یک ذهن و تفکر منظم قابل یادگیری است؟
یادگیری تئوری اصول ساده ای دارد اما پیروی و الزام به آن سخت است. تصور کن شما مردی باشید که همسری دارد و بعد قصد داشته باشی با همسرت بیرون بروی. در مورد روزت میپرسد و مجبور باشی به او بگویی که کل سرمایه ام را از دست داده ام این موضوع به خودی خود سخت است و بسیاری از موارد هست که معامله گران قادر به گفتن حقیقت نیستند چرا که احساس شرمندگی میکنند. زمانیکه وضعیتی را تحلیل میکنم و وارد بازار میشوم از آینده خبر ندارم اما نکته کلیدی برای موفقیت در بازار این است که دقیقا به روشی که تحلیل میکنیم پایبند باشیم و از آن تخطی نکنیم. ایمان و اعتقاد به روش و پیروی دقیق و بلند مدت از آن مسیر مستقیم به سوی موفقیت است.
چه زمانی به این ایمان و اعتقاد در روش معاملاتیتان رسیدید؟
فکر میکنم این موضوع به میزان سود و ضرر شما بستگی داشته باشد. اگر شما قادر باشید برایند معاملاتیتان مثبت باشد یعنی به موفقیت رسیده اید.
عاملی که باعث شد تصمیم به نوشت کتابهای تکنیکال کنید چه چیزی بود؟
در روزهایی که کل روزم را درگیر معاملات بودم نظریه آشوب تازه مطرح شده بود. بخاطر تحصیلاتی که در زمینه فیزیک داشتم به این تئوری خیلی علاقمند شدم. راستی نظریه آشوب به هیچوجه آشوبناک نیست! (منظور اینست که یک نظریه شلوغ و نامنظم و مبهم و غیر قابل درک نیست) و در حقیقت نظریه و تفسیر عمیقتری از ریشه و علت احساسات و رفتار مردم ارایه میکند. ما سه دکترای فیزیک و ریاضیات رو استخدام کردیم و اونها به کمک یک ابرکامپیوتر به بررسی این نظریه در بازارهای سرمایه پرداختند و سرانجام کار آنها ارایه تصویری از بازار بر اساس این نظریه بود که تا پیش از آن این دقت و کارایی را ندیده بودیم. آنها با سه مووینگ اوریج برگشتند که ما امروزه آنها را تمساح مینامیم ( اندیکاتور Alligator ).
چیزی که جالب بود این بود که این مووینگها دارای پارامترهایی بودند که همگی بر اساس اعداد فیبوناچی بود در حالیکه آن ابر کامپیوتر ذره ای اطلاع از سری اعداد فیبوناچی نداشت! و همین که این پارامترها بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکل گرفته بودند به ما اعتماد به نفس لازم را داد. از آن زمان تاکنون سعی کردیم روش معاملاتیمان را هر چه ممکن است ساده و ساده تر کنیم و هرچقدر این مسله را بیشتر انجام دادیم نتایجمان بهتر و بهتر شد. جان وایلی دارنده انتشارات وایلی از ما خواست که کتابی در مورد این نظریه بنویسیم که اینکار را انجام دادم و بعدها خواست که نسخه بروز شده ای از آن را بنویسیم که این کار را دخترم جاستین انجام داد.
چقدر برای ترید خود وقت می گذارید؟
بیل ویلیامز: من هر روز در تعطیلاتم، 15 دقیقه در روز وقت میگذارم . با نرم افزار – کامپیوتر و … از هر جایی میتوان ترید کرد.
جاستین ویلیامز: دوست دارم بگویم هر روز اما ما زمان زیادی رو صرف اموزش میکنم و میبایست حضور داشته باشم تا قادر باشم به ایمیلها و تماسهای تلفنی پاسخ بدهم. بشکل خانوادگی ما سالی دو مرتبه به مسافرت میریم اما بطور کلی من دوست دارم هر رزو ساعتی به مطالعه بپردازم و یا بیرون در آفتاب بشینم قدم بزنم و یا یوگا کار کنم.
بیل ویلیامز: دارای اهمیت زیادی است که یک معامله گر زمان مناسبی را برای استراحت داشته باشد.
در تحلیل یک چارت اولین کاری که میکنید چیست؟
جاستین ویلیامز: آوردن اندیکاتور الیگیتور و پرایس بارها، ترکیب الیگتور و پرایس بارها به ما وضعیت دقیق بازار را نشان میدهد و در چارتها به دنبال وضعیت بهینه ای از ترکیب این دو هستم.
از خطوط روند و تکنیکهای فیبوناچی در تحلیلتون استفاده میکنید؟
یکی از موضوعات مهم در مصاحبه بیل ویلیامز استفاده از دانش تکنیکال می باشد که اون اینچنین پاسخ میدهد. نه ما از الیگیتور استفاده میکنیم. در حقیقت الیگیتور خطوط روند ما محسوب می شود. موویینگ های این اندیکاتور به ما میگوید که بازار در حال حاضر چه رفتاری دارد و در بازه زمانی بالاتر بین معامله بر اساس ترند سه تا پنج برابر زمان چارتی که در حال بررسی است چه اتفاقی در حال رخ دادن است. برای مثال وقتی جاستین تایم فریم 10 دقیقه را بررسی میکند اندیکاتور الیگیتور می گوید که در تایم فریم یکساعته و روزانه چه اتفاقی در حال رخ دادن است . این اندیکاتور به شما جهت آتی روند بازار رو تا زمانی که خبر مهمی اعلام نشود نشان میدهد و سرانجام اخبار جدید اقتصادی است که ترند های جدید و اصلی بازار را جهت و شکل میدهد.
در تحلیل از نظریه امواج الیوت استفاده میکنید؟
بیل ویلیامز: بله به فرم موجهای شکل گرفته نگاه میکنم اما صرفا بر اساس الیوت ترید نمیکنم. در سبک ترید من دو روش برای ورود به پوزیشن – دو روش برای افزایش لات به یک ترید موفق و دو روش برای خروج از پوزیشن وجود دارد. این ساختار اولیه روش ترید من است اما اینکه چطور این روش را در چارت اعمال کنم و اقدام به ترید کنم همانطور که جاستین گفت بستگی دارد که در کجای موج باشیم و در چه نواحی از چارت احساس راحتی و اعتماد برای گرفتن پوزیشن جدید ایجاد شود.
جاستین ویلیامز: بیل در بازار سهام معامله میکند و من در بازار ارز که به خاطر نوسات بیشتر کمی متفاوت است این مشخصا کمک بزرگی است که موقعیت بازاری که ترید میکنیم را بشناسیم ( بازار ارز از تمامی بازارها نوسانات و بطور کلی حجم معاملات بیشتری دارد)، برای مثال اگر در یک کارکشن ( حرکت اصلاحی ) هستیم زمان اتمام یک کارکشن کاملا قابل بررسی و تحلیل است و اگر در یک ترند اصلی قرار داریم فرصت و امکان بیشتری برای ترید بیشتر و گرفتن سود بیشتر از حرکت بازار را داریم.
درک شما از الگوهای پایه الیوت کمک میکند تا از ترید در آن موقعیت ها اجتناب کنید. 85% ضررها در حرکات اصلاحی بازار رخ می دهند. بنابراین یادگیری آنها راهی برای جلوگیری از تحمل زیان در معامله است.
کتابهای بیل ویلیامز
بیل ویلیامز کتابهای بسیاری در زمینه معاملهگری نوشته است. دو نمونه از کتابهای او با نام تحلیل و معاملهگری با روش بیل ویلیامز و کتاب تریدینگ کی آس میباشد که به همه سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران پیشنهاد میکنم که این دو کتاب را مطالعه کنند. این کتاب ها بیشتر در خصوص الگوی بی نظمی در بازارهای مالی صحبت میکند. الگویی که فراتر از دیدگاه تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازارها می باشد.
آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد فقط با 1 درس (و نکات کاربردی)
پرایس اکشن استراتژی است که به پیش بینی تغییرات بازار بر اساس الگوها یا سیگنال ها کمک می کند. در این مقاله با برخی از استراتژیهای مختلف پرایس اکشن آشنا می شوید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن تحلیل تکنیکال قیمت سهام برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. پرایس اکشن شامل بررسی الگوها و شناسایی شاخصهای کلیدی است که ممکن است بر سرمایهگذاری شما تأثیر بگذارد. روشهای پرایس اکشن مختلفی وجود دارد که بسیاری از معاملهگران برای پیشبینی حرکات بازار و کسب سود کوتاه مدت از آنها استفاده میکنند.
پرایس اکشن “خالص” یا “عریان” به چه معناست؟
پرایس اکشن خالص به این معنی است که شما معاملات خود را صرفا بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که مشاهده می کنید. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل های زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
سیگنال های پرایس اکشن چیست؟
سیگنالهای پرایس اکشن – که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا محرکهای پرایس اکشن نیز نامیده میشوند – الگوهایی مربوط به بازار هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و میتوانند برای پیشبینی رفتار بازار در آینده مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال معامله بر اساس ترند ها را در یک نگاه تشخیص دهند.
پرایس اکشن/ اندیکاتورها/تحلیل تکنیکال: تفاوت آنها چیست؟
اندیکاتورهای پرایس اکشن تغییرات در نمودار معاملاتی هستند که نشان دهنده ظهور یک روند می باشند. معامله گران با تجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی های آگاهانه در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، پرایس اکشن فقط بر حرکت قیمت سهام در بازه زمانی فعلی متکی است.
به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا در دنیای به ظاهر آشفته تجارت نظم ایجاد کند، در حالی که پرایس اکشن به معامله گر اجازه می دهد تا با شناسایی شاخصهای پرایس اکشن و عمل بر اساس آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتی تر را در پیش بگیرد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
چرا پرایس اکشن در بین معامله گران فارکس محبوب است؟
بازار فارکس به چند دلیل در بین معامله گران پرایس اکشن محبوبیت خاصی دارد.
- بازار فارکس همیشه در حال حرکت است، اما به ندرت بالا و پایین های بزرگ را تجربه می کند. این امر آن را برای معاملهگران جدیدی که میخواهند معاملات کوچک تری را قبل از افزایش تخصص خود تجربه کنند، ایدهآل می کند.
- پیشرفت بازار تشخیص الگوها و روندهای تکرار شونده را آسان تر می کند.
نحوه تجارت با استفاده ازپرایس اکشن: نکاتی برای شروع
برای شروع معاملات پرایس اکشن، کافیست این مراحل را دنبال کنید:
- یک حساب کاربری ایجاد کنید
- بازاری را که می خواهید در آن معامله کنید مشخص کنید
- یک برنامه تجاری شخصی بسازید
- در مورد بلند مدت یا کوتاه مدت بودن فعالیت خود تصمیم بگیرید
- موقعیت خود را تحت نظارت قرار دهید
هفت استراتژی برتر پرایس اکشن
1- ترند تریدینگ (Price action trend trading)
2- پین بار (Pin bar)
3- اینسایت بار (Inside bar)
4- Trend following retracement entry
5- Trend following breakout entry
6- Head and shoulders reversal trade
7- The sequence of highs and lows
1- ترند تریدینگ
ترند تردینگ به بررسی روندها اشاره دارد. معامله گران می توانند از تعدادی از تکنیک های معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمتها استفاده کنند.
این یک ابزار معاملاتی عالی برای معامله گران جدید است، زیرا به آنها اجازه می دهد تا با تعقیب روندهای قیمت که قابل مشاهده هستند، به طور موثر از همتایان با تجربه تر خود یاد بگیرند. در تصویر زیر، یک موقعیت «خرید» برای بهره مندی از آپترندها و یک موقعیت «فروش» برای بهره مندی از دوان ترندها را مشاهده می کنید.
2- پین بار
پین بار گاهی اوقات استراتژی کندل استیک نیز نامیده می شود. الگوی پین بار مانند یک شمع است و قیمت به سطح معینی ضربه می زند و برمی گردد شمعی که بدنه ای کوتاه و سایه ای بلند دارد.
فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و معامله گران از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد یک موقعیت خرید یا فروش در بازار استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دارای سایه بلند باشد به معامله گر نشان می دهد که قیمتهای پایین تر ریجکت شده اند و قیمت در آستانه افزایش می باشد.
3- اینساید بار
الگوی اینساید بار یک استراتژی دو شمعی است که در آن شمع داخلی کوچکتر از شمع بیرونی است و در درون شمع بیرونی (یا نوار مادر) قرار می گیرد.
معامله گران ماهر می توانند این روند را در یک نگاه تشخیص دهند و از دانش کلان خود برای پیش بینی اینکه آیا شمع داخلی نشان دهنده یکپارچگی یا تغییر در روند غالب است استفاده کنند. اندازه و موقعیت شمع داخلی تعیین می کند که احتمال افزایش قیمت بیشتر است یا کاهش قیمت.
4- دنبال کردن شروع روند جدید
این یک استراتژی نسبتا ساده است که به موجب آن معامله گر به سادگی روند موجود را دنبال میکند.
اگر قیمت در حال نزول باشد و به طور مداوم اوج های پایین تر را تجربه کند، معامله گر ممکن است به دنبال موقعیت فروش باشد. اگر قیمتها به صورت تدریجی افزایش یابند ممکن است معامله گر بخواهد خرید کند.
5- دنبال کردن معامله بر اساس ترند جهش ها و نقاط شکست
این روند حرکات عمده بازار را با این فرض که پس از یک جهش قیمت، یک بازگشت رخ خواهد داد دنبال می کند.
معامله گران می توانند از این استراتژی به عنوان سیگنالی برای عمل استفاده کنند، در صورتی که سهام روند صعودی داشته باشد یا بالاتر از خط مقاومت شکسته شود یک موقعیت بلند مدت و در صورتی که به زیر خط حمایت حرکت کند، یک موقعیت کوتاه مدت را اتخاذ کنند.
6- الگوهای سر و شانه
در الگوی سر (Head) و شانه (Shoulder) قیمتها افزایش می یابند، کاهش می یابند، بیشتر می شوند، دوباره کاهش می یابند و قبل از یک افت متوسط، به بالاترین حد خود می رسند.
این استراتژی یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است، زیرا در آن انتخاب نقطه ورود (معمولاً درست بعد از روند نزولی اول) و تعیین حد ضرر (پس از روند نزولی دوم) برای سود بردن از یک اوج موقتی (صعود) نسبتا آسان است.
7- تعدد بالا و پایین شدن
در اصل، معاملات پرایس اکشن یک بازی بالا و پایین هستند.
به عنوان مثال، اگر قیمتی در سطوح بالاتر و پایین تر معامله می شود، این نشان می دهد که در یک روند صعودی است. اگر در سطوح پایین تر معامله می شود، روند نزولی دارد. معامله گران می توانند از دانش خود در مورد توالی اوج و رکود برای انتخاب نقطه ورود در انتهای روند صعودی و با تعیین یک توقف درست قبل از پایین ترین سطح نزول استفاده کنند.
ویدیوی آموزش پرایس اکشن
خلاصه
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که از حرکات قیمت یک بازار زیربنایی برای پیشبینی حرکات آتی آن استفاده میکند.
دیدگاه شما