اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
فرمول محاسبه ریسک ورشکستگی در بورس
محاسبه ریسک ورشکستگی یکی از مهمترین بحث های مدیریت سرمایه است و هر معامله گر حرفه ای باید با آن آشنا باشد. در واقع از طریق مدیریت سرمایه و کنترل ریسک به مدت طولانی می توانیم در بازار سرمایه پوزیشن های خوب را شناسایی کرده و کسب سود کنیم.
تریدرهای حرفه ای ریسک معاملاتی را در هر روز و هر ماه محاسبه می کنند. البته بیشتر معامله گرها اطلاعی از ریسک ورشکستگی ندارند و محاسبه آن از مهمترین فاکتور های مدیریت سرمایه است. Risk of ruin یعنی در اثر ضرر در معاملات سرمایه خود را از دست بدهید و دیگر نتوانید معامله کنید. کمتر دیده می شود که میزان این ریسک ۱۰۰ درصد باشد زیرا دیده نشده است تریدری منتظر بماند تا آخرین دینار را هم از دست بدهد.
ریسک ورشکستگی چیست؟
محاسبه ریسک ورشکستگی یا Risk of ruin یکی از مهمترین فاکتور ها برای جلوگیری از دست دادن سرمایه است. معامله گری کار پر ریسکی است. بیشتر افرادی که به این کار روی می آورند با شکست مواجه می شوند و مقدار زیادی پول از دست می دهند.
معامله گران موفق معتقد هستند علت شکست بیشتر تریدر ها به خاطر عدم اطلاع از این موضوع کلیدی یعنی ریسک ورشکستگی است. یک معامله گر بعد از از دست دادن درصدی از سرمایه اش دیگر دست به معامله نمی زند و شروع به تصحیح استراتژی معاملاتی می کند. به این درصد از سرمایه ریسک ورشکستگی می گوییم.
در واقع اگر طبق استراتژی معاملاتی و با استفاده از مدیریت سرمایه معامله می کنید و با شکست مواجه می شوید، بنابراین لازم است تا Risk of ruin را محاسبه کنید.
راه های جلوگیری تعیین ریسک معامله از رسیدن به ریسک ورشکستگی
معامله گران حرفه ای اجازه نمی دهند مقدار ریسک ورشکستگی از ۲۵ تا ۳۰ درصد بیشتر شود. کم کردن ریسک معاملاتی روزانه تا ۱ الی ۲ درصد روشی برای کاهش میزان Risk of ruin می باشد. دقت داشته باشید ریسک معاملاتی روزانه را کاهش دهید نه میزان ریسک در هر معامله را.
توصیه می شود معامله گرهای حرفه ای ریسک معاملاتی روزانه شان ۲ درصد و مبتدی ها ۱ درصد و حتی کمتر از آن باشد.
میزان Risk of ruin خود را محاسبه کنید
فرمول ریسک ورشکستگی توسط Perry Kaufman منتشر شده است. میزان Risk of ruin باید بین ۰ تا ۰٫۵ درصد باشد. از نظر علم ریاضی ممکن است درصد Risk of ruin عدد صفر هم باشد. اما هدف ما رسیدن به مقدار ریسک کمتر از ۰٫۵ درصد است.
بنابراین حتما توصیه می شود ابتدا ریسک ورشکستگی را محاسبه کنید و بعد از آنکه مطمئن شدید میزان آن از ۰٫۵ درصد کمتر است شروع به معامله کنید. Risk of ruin با علامت ROR نمایش داده می شود.
به فرمول زیر توجه کنید.
محاسبه ROR در ریسک ورشکستگی
- ROR = Risk of Ruin یا همان ریسک ورشکستگی
- W = درصد موفقیت یا Win
- L = درصد شکست یا Loss
- U = تعداد معاملاتی که پشت سر هم ضرر ده بوده اند و منجر به Max Drow Down شده است
به مثال زیر دقت کنید :
فرض کنید در یک حساب مقدار $Max Drow Down = 30 باشد و درصد موفقیت ۶۰% است. می خواهیم محاسبه کنیم آیا یک درصد ریسک در هر معامله مناسب است یا نه؟
محاسبه ریسک ورشکستگی با فرض Max Drow Down = دلار ۳۰
اگر در مثال بالا مقدار ریسک معاملاتی را به ۱۰% افزایش دهیم، Risk of ruin برابر است با:
محاسبه ریسک ورشکستگی با افزایش ریسک معاملاتی
چنانچه در فرمول بالا می بینید با افزایش ۱۰ درصد ریسک، احتمال ریسک ورشکستگی ۳۰ درصد افزایش یافته است.
برای اینکه احتمال ورشکستگی به صفر برسد باید کارهای زیر را انجام دهید :
- اصلاح کردن استراتژی با هدف بیشتر شدن احتمال موفقیت و دقیق شدن سیستم
- افزایش نسبت سود به ضرر بنابراین تعداد معاملات سود ده بیشتر از معاملات ضرر ده است
- کاهش ریسک معاملاتی در هر ترید
سیستم مدیریت ریسک و سرمایه چه مزایایی دارد؟
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه از مهمترین دوره های آموزش بورس است. آموزش محاسبه ریسک معاملاتی و ریسک ورشکستگی می تواند درصد موفقیت معامله گران را افزایش دهد. برای یادگیری مدیریت سرمایه نیازی به دانستن تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی نمی باشد.
هر معامله گری که تجربه خرید و فروش در بازار بورس و سرمایه را داشته باشد می تواند در دوره های آموزشی مدیریت ریسک شرکت کند. داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه به شما کمک می کند تا کیفیت استراتژی معاملاتی و عملکردتان را بررسی کنید. این سیستم بسته به روحیات هر شخص، حجم معاملات مجاز را تعیین می کند و در اختیار تریدر ها قرارمی دهد.
یک سیستم مدیریت ریسک شرایط ورود به معامله را بررسی می کند و اگر معامله مورد نظر خارج از اصول از پیش تعیین شده باشد اجازه معامله کردن را به تریدر نمی دهد. بنابراین سیستم مدیریت سرمایه کاملا بر اساس عملکرد واقعی و روحیات تریدر طراحی شده است و هدف آن کنترل سرمایه موجود در معاملات به صورت علمی و اصولی است.
به یاد داشته باشید با رعایت اصول ساده مدیریت ریسک، استراتژی معاملاتی خود را بهبود بخشید تا به طور مداوم در بازار بورس و فارکس فعالیت کنید.
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس در هر پوزیشنی در فارکس یکی از مهمترین اصول مدیریت سرمایه و ریسک در این بازار است که انجام صحیح آن میتواند منجر به موفقیت تریدرها شود. انجام معاملات در بازار فارکس همیشه این سوال برای معاملهگران پیش آمده که با چه میزان مقدار لات وارد معامله شوند. در اینجا به نحوه محاسبه لات در فارکس میپردازیم.
لات در فارکس چیست؟
بسیاری از معامله گران روشهای اشتباهی را برای میزان لاتیج یا محاسبه لات استفاده میکنند، که ممکن است باعث ضررهای سنگینی در حساب معاملاتی آن ها شود. به عنوان مثال برخی از معاملهگران به ازای هر ۱۰۰۰$ برای حجم معاملاتشان ۰.۱ lot در نظر میگیرند که این روش کاملا غیر اصولی و اشتباه است.
در صورتی که حساب معاملاتی شما کوچک باشد، مثلا ۱۰۰$ یا ۲۰۰$، اگر برای هر پوزیشن ۰.۰۱ لات در نظر بگیرید اشکالی ندارد و مدیریت سرمایه در آن لحاظ شده است. اما برای حسابهای بزرگتر این روش برای محاسبه لات منطقی نمیباشد زیرا معامله گران باید با توجه به میزان ریسکی که در نظر دارند و بالانس حساب میزان لاتیج را تعیین کنند.
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس
برای انجام این کار ابتدا باید با تعریف چند مورد از اصطلاحات فارکسی آشنا باشید.
اولین مورد بالانس (Balance) است. بالانس حساب همان مقدار پول یا موجودی حساب شما میباشد.
دومین مورد Risk ratio یا درصد ریسکی است که برای معاملات در نظر دارید. این مقدار معمولا بین ۱تا ۵ درصد میباشد. توجه داشته باشید که ریسک بیشتر از ۵% در فارکس بسیار خطرناک است و ممکن است حساب شما دچار افت سرمایه زیادی شود که جبران آن کار بسیار سختی است.
سومین مورد حد ضرر یا SL است. هر معاملهگر با توجه به استراتژی که استفاده میکند میتواند میزان SL خود را تعیین کند که مقدار حد ضرر به pip برای محاسبه لات و حجم معاملات ضروری است. در واقع این حد ضرر ما است که مقدار لاتیج برای هر معامله را مشخص میکند.
فرض کنید شما یک حساب ۱۰۰۰$ دارید و میخواهید فقط ۵% یا ۵۰$ ریسک کنید. میزان لات یا حجم معامله شما باید مقداری باشد که اگر SL فعال شد، شما در آن معامله فقط ۵۰$ ضرر کنید.
چهارمین مورد pip value یا ارزش هر پیپ در جفت ارز مورد نظر میباشد. کمتر معاملهگران تازه کاری هستند که به این موضوع توجه داشته باشند، مقدار pip value برای هر جفت ارز در فارکس ممکن است متفاوت باشد و مقدار آن برای محاسبه تعیین لات و حجم معاملات بسیار مهم است.
پنحمین مورد لوریج یا اهرم معاملاتی میباشد که بروکر در اختیار معاملهگران قرار میدهد تا بتوانند حجم بیشتری در معاملاتشان استفاده کنند. هرچقدر که لوریج حساب معاملاتی بیشتر باشد میتوان از میزان لات بیشتری استفاده کرد. مورد بعدی مارجین میباشد که عبارتاستاز مقدار پولی که در حین معامله مورد استفاده قرار میگیرد. پیشنهاد میکنیم مقاله تفاوت مارجین و لوریج را مطالعه کنید.
نسبت های لات در فارکس
نام | مقادیر بر حسب ارز پایه | ضریب تعیین ریسک معامله لات |
---|---|---|
Standard | ۱۰۰,۰۰۰ | ۱ |
Mini | ۱۰,۰۰۰ | ۰.۱ |
Micro | ۱,۰۰۰ | ۰.۰۱ |
Nano | ۱۰۰ | ۰.۰۰۱ |
در جدول زیر مشاهده میکنید که اگر بر روی جفت ارزی مثل EUR/USD بخواهیم از لاتیج یا حجمهای متفاوت استفاده کنیم، میزان سود و ضرر ما بر اساس هر ۱ پیپ چه مقدار خواهد بود. توجه داشته باشید که ما در اینجا تغییرات را به ازای ۱ پیپ درنظر گرفتهایم.
مقدار حجم Lot Size | پیپ Pip | میزان سود یا ضرر |
---|---|---|
۰.۰۱ | ۱ | ۱۰ Cent |
۰.۰۲ | ۱ | ۲۰ Cent |
۰.۰۳ | ۱ | ۳۰ Cent |
۰.۰۴ | ۱ | ۴۰ Cent |
۰.۰۵ | ۱ | ۵۰ Cent |
۰.۱ | ۱ | ۱ $ |
۰.۲ | ۱ | ۲ $ |
۰.۳ | ۱ | ۳ $ |
۱ | ۱ | ۱۰ $ |
۱.۵ | ۱ | ۱۵ $ |
۲ | ۱ | ۲۰ $ |
۱۰ | ۱ | ۱۰۰ $ |
مثالی از محاسبه لات سایز
مثلا pip value در جفت ارز EURUSD به ازای هر یک قرارداد استاندارد یا یک لات برابر ۱۰$ است.اما در جفت ارز USDCAD برابر ۷.۹$ میباشد که این مقدار در جفت ارزهایی که یک طرف آن ها دلار نباشد میتواند تغییر کند.
برای محاسبه pip value میتوان از یک اندیکاتور استفاده کرد که براحتی مقدار آن را در هر جفت ارز به ما نمایش میدهد. در تصویر زیر میتوانید نحوه نمایش دادن آن را ببینید.
فرمول محاسبه لات در فارکس
حجم معامله = میزان ریسک به دلار/ حد ضرر(pip) * pip value
به عنوان نمونه فرض کنید یک حساب داریم که بالانس آن ۱۰۰۰$ است و میخواهیم ۳% ریسک کنیم که برابر با ۳۰$ است. قصد داریم روی جفت ارز EURCAD معامله بزنیم. مقدار pip value آن برابر با ۷.۶$ است و حد ضرر ما ۵۰ پیپ میباشد. طبق فرمول بالا محاسبه لات و حجم معامله را انجام میدهیم.
حجم معامله= ۳۰$ / ۵۰*۷.۶ که در اینجا حجم یا لاتیج ما برای انجام این معامله باید ۰.۰۷۸ lot باشد. به عبارت دیگر در صورتی که با ۰.۰۷ لات پوزیشن بزنیم و این پوزیشن به ضرر رود تنها ۳۰$ ضرر کردهایم.
شاید برای عدهای از معاملهگران سخت باشد که همواره خودشان این محاسبات را انجام دهند به همین منظور نرمافزارها و سایتهایی وجود دارند که این کار را انجام میدهند.
ماشین حساب محاسبه حجم معامله در فارکس
پیشنهاد ما این است که از سایت myfxbook استفاده کنید. در این وبسایت میتوانید با انتخاب جفت ارز مورد نظر و مقدار بالانس حساب و همچنین مقدار ریسک به راحتی محاسبه لات و حجم معامله خود را انجام دهید.
توضیحات تصویر به صورت زیر میباشد:
Currency Pair: جفت ارز مورد نظر خود را انتخاب کنید.
Account Currency: ارز حسابتان را انتخاب کنید ( بر روی USD یا EUR قرار دهید )
Account Size: میزان بالانس و موجودی حسابتان.
Risk Ratio: میزان ریسکی که در صورت فعال شدن حد ضرر یا SL با حساب شما وارد میشود.
Swap with Money: با کلیک روی این گزینه میتوانید میزان درصد ریسک را تبدیل به دلاری کنید.
Stop-Loss, Pips: میزان استاپ لاس بر اساس پیپ
Trade Size: بر روی ۱ قرار دهید.
myfxbook چیست؟
Myfxbook اولین انجمن اجتماعی برای معامله گران فارکس است که می تواند با حساب معاملاتی فارکس شما ارتباط برقرار کند. با انجام این کار به قابلیت های زیر دست پیدا می کنیم:
- سیستم معاملاتی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- همه سیستم های معاملاتی خود را در یک مکان سازماندهی و پیگیری کنید.
- از داشبورد نوآورانه برای به روز ماندن از بازارها استفاده کنید.
- یک مدیر پول پیدا کنید.
- برای بهبود مهارت های معاملاتی خود، سایر معامله گران را دنبال کنید.
- صفحه سیستم خود را با مشتریان بالقوه به اشتراک بگذارید.
- بررسی نتایج معاملات.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی بر آن شد که نحوه محاسبه لات در فارکس را به صورت کامل توضیح دهیم تا در معاملات خود بتوانید مدیریت سرمایه را به صورت دقیق رعایت کنید. در پایین همین صفحه میتوانید سوالات خود را برای ما ارسال کنید تا به آنها پاسخ دهیم و در صورت نیاز این مقاله را بروزرسانی کنیم.
اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، تعیین ریسک معامله به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای تعیین ریسک معامله بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را تعیین ریسک معامله داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
سربازان و معاملات شما
بازار را می توان به میدان جنگ تشبیه کرد. در این میدان معاملات نقش سربازان را دارند و ما فرمانده این جنگ هستیم. هیچ فرمانده ای انتظار ندارد همه سربازان سالم باقی بمانند و از قبل می داند تعدادی از سربازان کشته خواهند شد. از طرفی فرمانده جنگ از قبل نمی داند کدام سرباز زنده خواهد ماند و به همین جهت به همه سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را مسلح تر از دیگری نمی کند. هدف نهایی تعیین ریسک معامله فرمانده جنگ پیروزی در میدان جنگ است نه زنده ماندن همه سربازان در میدان جنگ.
در معامله گری، هدف نهایی داشتن برآیند معاملات مثبت در یک دوره مالی بلند مدت است.
زمانی که درگیر معاملات هستیم از قبل نمی دانیم چه زمانی و کجا قرار است ضرر کنیم و از آنجا که در هر معامله احتمال ضرر وجود تعیین ریسک معامله دارد، بنابراین به مدیریت سرمایه نیاز داریم.
مدیریت سرمایه دیدگاه محاسباتی و مکانیکی به مسائل دارد و سلیقه ای نیست (از فردی به فرد دیگر تفاوت ندارد).
با مدیریت سرمایه درگیر ریسک های خارج از کنترل نمی شویم و مهمتر از همه در هر معامله مقدار ریسک ما مشخص است و در نتیجه با افت سرمایه های بزرگ مواجه نخواهیم شد.
در ادامه به بررسی مهمترین شاخص های مدیریت سرمایه که در تصویر زیر مشخص شده اند می پردازیم.
نمونه گزارش سامانه معاملاتی متا تریدر 4
نرخ برد (WIN RATE) :
درصد معاملاتی که ضررده نیستند را مشخص می کند. در این شاخص معاملات با بازده صفر جزو معاملات سودده به حساب می آیند.
حس خوب کسب سود
این شاخص مهمترین عامل در روانشناسی معامله گر است و تاثیر مستقیمی بر روحیه معامله گر دارد اما به تنهایی هیچ معنایی ندارد، یعنی معامله گری با نرخ برد بالا لزوما معامله گر خوبی نیست. این شاخص در کنار شاخص های دیگر مدیریت سرمایه که در ادامه گفته می شود معنا پیدا می کند.
هر چه این شاخص بیشتر باشد احتمال سود کردن معامله گر در معاملات بیشتر بوده و در نتیجه تعداد ضررهای متوالی سیستم معاملاتی کاهش می یابد.
نرخ برد بالا به معنای سود بیشتر نیست. برای مثال فرض کنید معامله گری در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار سود کرده باشد(8 دلار سود) اما در معامله آخر 10 دلار ضرر کرده باشد، در این مثال نرخ برد 80 درصد است اما بر آیند معاملات منفی است .
از آنجایی که داشتن سیستم معاملاتی با نرخ برد بسیار بالا با توجه به ماهیت احتمالاتی بازار تقریبا غیر ممکن است:
در صورت مشاهده نرخ برد بالای 90 درصد باید سیستم معاملاتی شخص بررسی گردد؛ برای مثال معامله گر ممکن است در معاملات حد ضرر نمی گذارد و یا به صورت دستی معاملات را می بندد که در این حالت این آمار جعلی است و بدان نمی شود اتکا کرد.
از طرفی نرخ برد کمتر از 40 درصد هم مناسب نیست چرا که بیانگر این نکته است که احتمال ضرر کردن در هر معامله بیشتر از سود کردن است.
ریسک به بازده (RW/R) :
این شاخص از تقسیم میانگین سودها بر میانگین ضررها حاصل می شود.
این شاخص بیانگر توانایی سیستم معاملاتی در سود سازی است. این شاخص نیز مانند نرخ برد به تنهایی معنایی ندارد.
ریسک به بازده هر چه بیشتر باشد معاملات شما ضررهای بیشتری را پوشش می دهند و در واقع توانایی سیستم در جبران ضررها افزایش می یابد.
نرخ برد و ریسک به بازده با هم نسبت عکس دارند یعنی هرچه ریسک به بازده معاملات افزایش یابد نرخ برد معاملات کاهش می یابد و با کاهش نرخ برد ضررهای متوالی سیستم افزایش می باید.
کاهش احتمال برد با افزایش ریسک به بازده
در تصویر بالا فرض کنید در نقطه 1 وارد معامله فروش شده ایم. همانطور که می بینیم هر چه اهداف بزرگتری برای معامله تعیین کنیم عایدی ما بیشتر می شود اما به همان نسبت احتمال برد معامله کاهش می یابد زیرا از نقطه ورود دورتر می شویم و احتمال تاچ شدن هدف قیمتی ما هم کمتر می شود.
اگر با بالا بردن ریسک در هر معامله نرخ برد کاهش پیدا نکند، در واقع به سود دهی سیستم معاملاتی کمک کرده ایم.
نرخ ریسک به بازده خیلی زیاد هم به معنای عالی بودن سیستم معاملاتی نیست چرا که در این حالت احتمال برد کاهش پیدا می کند و از طرفی مشخص نیست چه تعداد از معاملات سود بوده است. برای مثال معامله گر در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار ضرر میکند اما در معامله آخر 10 دلار سود میکند. در این حالت ریسک به بازده بزرگتر از یک است اما نرخ برد 20 درصد است .
نرخ ریسک به بازده کمتر از نیم(1/2) هم چندان مناسب نیست چرا که در این صورت توانایی سیستم معاملاتی برای جبران ضررها کاهش می یابد. (یعنی در هر معامله کمتر از نصف مقداری که ممکن هست ضرر کنیم احتمال سود داریم)
ریسک کم هم به اندازه ریسک زیاد مشکلاتی دارد و معامله گر دچار هزینه فرصت می شود یعنی با اینکه سیستم معاملاتی توانایی کسب سود بیشتر دارد اما معامله گر این سود را از بازار نمی گیرد.
توجه کنید که ریسک به بازده عدد ثابتی نداشته و با توجه به سیستم معاملاتی هر فرد تعیین شود. اینکه بگوییم ریسک به بازده هر چی بیشتر باشد بهتر است یا اعداد ثابتی برای آن در نظر بگیریم یک اشتباه رایج بین معامله گران تازه وارد است و به هیچ وجه منطقی نیست.
همانطور که در تصویر زیر می بینیم با افزایش ریسک تا یک مقطع زمانی بازدهی افزایش می یابد و در نقطه ای به بیشینه این نسبت میرسیم اما از یک مقدار حدی به بعد با افزایش ریسک دیگر تغییری در مقدار بازدهی نداریم و در ادامه با افزایش هر چه بیشتر ریسک، بازدهی کمتر و کمتر می شود.
رابطه ریسک و بازده
بیشتر معامله گران فقط به دنبال افزایش ریسک به بازده در معاملات به منظور سود بیشتر هستند اما توجهی ندارند که مقدار این ریسک باید متناسب با روحیه معامله گر و رفتار سیستم معاملاتی تعیین شود.
شاخص سودآوری (PROFIT FACTOR) :
سودآوری در معامله گری
تا اینجا متوجه شدیم که هیچ یک از دو شاخص بالا به تنهایی بیانگر سودده و ضررده بودن سیستم معاملاتی نیست و این دو شاخص در کنار هم معنا دارند.
از ترکیب دو شاخص بالا شاخص سود آوری حاصل میشود که بیانگر سودده یا ضرر بودن سیستم معاملاتی است.
اگر عدد این شاخص کمتر از یک باشد یعنی نتیجه معاملات ما ضررده است و اگر بزرگتر از یک باشد به معنای سود آور بودن نتیجه معاملات است و اگر یک باشد یعنی نتیجه معاملات صفر(برآیند صفر) است یعنی معامله کردن یا نکردن ما تفاوتی ندارد.
فرمول شاخص سودآوری:
با دقت در این فرمول متوجه می شویم که تعداد معاملات برنده اثر بیشتری در تغییر این شاخص دارد (چون نرخ برد در صورت کسر قرار دارد)، در واقع با افزایش تعداد معاملات برنده این شاخص نیز افزایش می یابد.
در صورت هرگونه تغییر در سیستم معاملاتی این شاخص مجددا باید محاسبه گردد. همچنین برای مقایسه چند سیستم معاملاتی متفاوت و بررسی عملکرد هر کدام می توان از این شاخص بهره برد.
بیشترین معاملات ضررده متوالی (MCL) :
در این شاخص بیشترین دفعات متوالی ضرر در معاملات را محاسبه می کنیم.
شاید سوال شود اصلا چرا به این شاخص نیاز داریم؟
واقعیت این است که انسان همیشه در مواقعی که تحت فشار قرار میگیرد رفتارهای خارج از کنترل و غیر ارادی از خود بروز می دهد که ریشه در نا خود آگاه دارد. حتما براتان پیش آمده که مواقعی که خیلی عصبانی یا ناراحت هستید تصمیمات و رفتارهایی بروز می دهید که بعدا وقتی به آنها فکر می کنید باور نمی کنید که آن رفتارها از شما سر زده است.
وقتی ما ضرر های پشت سر هم داریم بدترین حالت سیستم معاملاتی در حال روی دادن است و در این مواقع معامله گر رفتار های هیجانی و غیر ارادی از خود بروز می دهد. از آنجا که هر معامله گر روحیه ریسک پذیری متفاوت و آستانه تحمل متفاوتی در مواقع ضرر دارد پس باید بدترین حالت ممکن سیستم معاملاتی که همان تعداد ضررهای متوالی است را به دست آوریم که از دو طریق زیر ممکن است:
- از طریق بررسی گزارش گذشته سیستم: در این مورد با برررسی گزارش خروجی از متا تریدر و دیگر سامانه های معاملاتی در یک دوره مالی این مقدار را که تحت عنوان تعداد ضررهای متوالی (Maximum consecutive losses) است بدست می آوریم.
- مقدار احتمال برد را از صد کم میکنیم تا مقدار احتمال باخت بدست آید. سپس این مقدار را در تعداد معاملات انجام شده جامعه آماری بزرگ(ماهیانه یا سالیانه) ضرب می کنیم. از آنجا که در بدترین حالت ممکن این ضررها به صورت متوالی رخ می دهند پس در نتیجه عدد حاصل بیشترین ضرر متوالی سیستم را نشان می دهد.
پس از بدست آوردن مقدار بیشترین ضرر متوالی سیستم از هر دو روش، عدد بزرگتر را به عنوان بیشترین ضرر متوالی سیستم در نظر می گیریم.
بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) :
منظور از بیشترین افت سرمایه قابل انتظار مقداری است که معامله گر از لحاظ روحی در صورت از دست دادن آن می تواند تحمل کند. در اینجا باید مقداری لحاظ شود که اگر به یک باره از دست رود شخص دچار ضررهای بیش از حد و غیر قابل تحمل از لحاظ مالی و روحی نشود و این مقدار به صورت درصد بیان می شود.
مثلا معامله گری با توجه با در نظر گرفتن شرایط مالی و روحی خود قادر به تحمل 30 درصد افت سرمایه است.
در نظر گرفتن مقادیر افت سرمایه بیش از 60 درصد توصیه نمی شود.
ریسک در هر معامله (RPT) :
همه شاخص های بالا گفته شد تا بتوانیم نهایتا ریسک در هر معامله (RPT) را محاسبه کنیم.
ریسک در هر معامله
همانطور که فرمانده جنگ به تمام سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را به دیگری ترجیح نمی دهد ما نیز در معاملات باید نگاه مستقل و به دور از تعصب داشته باشیم و در هر معامله باید مقدار ریسک ما ثابت و مشخص باشد. (مثلا یکی از معاملات را به جهت خوش بینی با حجم بیشتر و یکی را با حجم کمتر وارد نمی شویم).
ریسک در هر معامله 1 درصد یعنی:
با چه حجمی وارد معامله شوم که در صورت فعال شدن حد ضرر، مقدار ضرر بشود یک درصد اصل سرمایه در اول دوره مالی.
مقدار این پارامتر با توجه به شاخص های بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) و بیشترین ضررهای متوالی سیستم (MCL) بدست می آید.
فرمول محاسبه ریسک در هر معامله (RPT) :
برای مثال فرض کنید مقدار ریسک قابل تحمل معامله گر 30 درصد باشد و تعداد ضرر های متوالی سیستم معاملاتی 5 عدد باشد، با تقسیم این دو عدد بر هم مقدار ریسک در هر معامله (6 درصد) بدست می آید.
توجه شود که مقدار این پارامتر نباید بیشتر از 10 درصد باشد.
تا اینجا در مورد شاخص های مهم مدیریت سرمایه سخن گفتیم و مقدار ریسک در هر معامله(RPT) را محاسبه کردیم.
در نوشته بعدی به نحوه استفاده از درصد ریسک در هر معامله (RPT) جهت محاسبه حجم ورود به هر معامله می پردازم.
در پایان اگر مطلب برایتان جالب بود، حمایت کنید و در دیگر شبکه های اجتماعی منتشر کنید.
دیدگاه شما