نمودار عمق بازار چیست؟ بررسی و معرفی کاربرد Market Depth
در دنیای بازارهای مالی، متدها، شیوهها و ابزارهای گوناگونی برای تحلیل وجود دارد که بالا بردن دانش و آگاهی برای هریک از آنها میتواند هنگام انجام معاملات به سرمایهگذاران و تریدرها کمک زیادی کند. بنابراین داشتن دانش کلی در مورد اصطلاحات و ابزارهای کریپتوکارنسی احتمال ریسکهای کلان را کاهش داده و از طرفی هم به تریدرها کمک میکند تا معاملات خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند. در این مقاله ما قصد داریم به بررسی تعاریف نمودار عمق بازار (Market Depth) ، کاربرد آن و جزئیات دقیقتری در مورد این ابزار بپردازیم.
عمق بازار چیست؟
عمق بازار گستردگی سفارشات باز و پیشنهادات را در نظر میگیرد. به طور معمول، هر چه تعداد سفارشهای خرید و فروش بیشتر باشد، عمق بازار بیشتر میشود. به شرطی که این سفارشها به طور نسبتاً مساوی حول قیمت بازار فعلی سهام قرار گرفته باشند.
این اصطلاح همچنین به تعداد سهامی اشاره دارد که میتوان از یک شرکت معین بدون افزایش قیمت خریداری کرد. اگر سهم نقد باشد و تعداد خریداران و فروشندگان زیادی داشته باشد، خرید عمده سهام منجر به تغییرات محسوس در قیمت سهام نخواهد شد. بنابراین با همه این تعاریف نمودار عمق بازار میزان عرضه و تقاضای ثبت شده را برای شما نشان میدهد.
در واقع نمودار عمق بازار، میزان تقاضا و یا میزان موجودی یک سهام خاص، یک کالای سودمند و یا گاهی یک ارز دیجیتال را در اختیار شما قرار میدهد.
کاربرد نمودار عمق بازار یا Market Depth
با بررسی این نمودار، معاملهگران میتوانند میزان عرضه و تقاضا برای یک ارز را بررسی و همچنین حجم سفارشهای خرید و فروش آن را مشاهده کنند. کاربرد دیگر آن، بررسی میزان نقدینگی و تشخیص بازار عمیق میباشد. هر چقدر نقدینگی در بازار بالاتر رود، عمق بازار بیشتر و امکان خرید و فروش سریعتری برای معاملهگران فراهم میشود. در بازارهایی با نقدشوندگی بالا، احتمال کمتری وجود دارد تا سفارشات بزرگ بر قیمت، تاثیر محسوسی داشته باشد. بر عکس در بازارهای با نقدینگی پایین، سفارشات بزرگ میتواند بر قیمت دارایی تاثیر گذاشته و آن را تغییر دهد.
به علاوه، دادههای مربوط به عمق بازار بلادرنگ به معاملهگران اجازه میدهد تا از نوسانات کوتاه مدت قیمت سود ببرند.
دیوار خرید و دیوار فروش در عمق بازار یعنی چه؟
قبل از اینکه به توضیح دقیقی در مورد دیوار خرید و فروش بپردازیم، بیایید تعریف کنیم که اوردر بوک (Order Book) یا دفتر سفارش چیست و چرا دانستن این موضوع در رابطه با خرید و فروش دیوار مهم است.
دفتر سفارش لیستی از کلیه سفارشهای خرید و فروش یک دارایی است که بر اساس قیمت طبقهبندی میشوند. این دفتر نشان دهنده تعداد سهام پیشنهادی یا درخواستی در هر نقطه قیمت یا عمق بازار است و به صورت لحظهای آپدیت میشود. اگر تعداد سفارش ها در سمت خرید (سبز) بیشتر از سمت فروش (قرمز) باشد، نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است. از طرف دیگر، اگر تعداد سفارشها در سمت فروش بیشتر از سمت خرید باشد، نشانهای از احتمال کاهش قیمت میباشد.
شاید پیش از این هنگام خرید و فروش سهام یا کریپتو با اصطلاح خرید دیوار یا فروش دیوار برخورد کرده باشید، اما ممکن است معنای این اصطلاحات را کاملا درک نکرده باشید. دیوارهای خرید یا فروش، که گاهی اوقات به عنوان دیوارهای پیشنهادی یا درخواستی شناخته میشوند، در واقع یک مفهوم بسیار ساده است که میتواند به شما در تصمیمگیری بهتر هنگام سفارش کمک کند. پس بهتر است عمیقتر کاوش کنیم تا به درک بهتری از آنها پی ببریم.
دیوار خرید و دیوار فروش را میتوان به عنوان شاخصی از سلامت یک ارز دیجیتال و روند کلی بازار در نظر گرفت. به این ترتیب، آنها میتوانند برای معاملهگران و سرمایه گذاران بالقوه مفید باشند.
دیوار خرید چیست؟
دیوار خرید (Buy Wall) نشان دهنده صف خرید و ترند بودن ارز است. وقتی خریداران برای خرید یک ارز صف میکشند و سفارشهای جدیدی بالای سفارشهای قبلی با قیمت بالاتر گذاشته میشود، ما یک دیوار خرید داریم. تصویر زیر نمونهای از دیوار خرید است. این تصویر حاکی از آن است که افراد تمایل بیشتری به خرید دارند. هرچه دیوار خرید بزرگتر باشد، خریداران بیشتری وجود دارند. همچنین نشان دهنده احتمال افزایش قیمتها در آینده است.
دیوار فروش چیست؟
از سوی دیگر، دیوار فروش (Sell Wall) زمانی اتفاق میافتد که تعداد سفارشهای فروش بیشتر از سفارشهای خرید باشند. این نمودار نشان میدهد که افراد تمایل بیشتری به فروش دارند. هر چه دیوار بزرگتر باشد، فروشندگان بیشتری نیز وجود دارند. همچنین نشان دهنده کاهش احتمالی قیمت دارایی است.
دیوار خرید و فروش چه سیگنالی میدهد؟
اگر فکر میکنید دیوار خرید یا فروش مساوی سیگنال خرید یا فروش است، دست نگه دارید! گاهی ممکن است یک نهنگ برای پایین آوردن قیمت، ابتدا دیوار فروش بسازد و سپس وقتی در بازار حسابی فومو ایجاد کرد و قیمت ارز را به کف مورد نظرش رساند، همان ارز را در حجمهای بزرگ خریداری کند. به اینکار دستکاری مصنوعی قیمت توسط نهنگها گفته میشود.
برخی از معاملهگران ممکن است تحت تأثیر آنچه میبینند، داراییها را خرید و فروش کنند. این ترس از دست دادن "FOMO" نامیده میشود.
نحوه تشخیص دیوار خرید و فروش واقعی از ساختگی
- یک دیوار مصنوعی روند سریعی را دنبال میکند.
گاهی اوقات دیوارها میتوانند به سرعت ظاهر شده و سپس ناپدید شوند. بدین معنی که نهنگ ها در جهت رسیدن به هدف خود یعنی دستکاری قیمت در بازار به طور مرتب دیوار خرید و فروش ایجاد میکنند. این نمونهای از دیوار مصنوعی است.
- مدتی است که یک سفارش در دفتر سفارش (Order Book) وجود دارد.
راه خوب دیگر برای تشخیص واقعی بودن دیوار این است که ببینید آیا سفارشی برای مدتی در دفترچه سفارش بوده است یا خیر. اگر اینطور باشد، پس احتمال زیادی وجود دارد که خریدار یا فروشنده منتظر اجرای سفارش خود با آن قیمت باشد و آنها سعی در دستکاری بازار ندارند.
چگونه نمودار عمق بازار را تحلیل کنیم؟
هر صفحه، دارای نمودار قیمت برای بازار (Price Chart)، نمودار عمق زنده (Depth Chart)، دفتر سفارش (Order Book) و خوراک معاملات (Trade Feed) است. برخی از بازارها همچنین دارای یک پنل معاملاتی هستند که برای اجرا و مدیریت معاملات آن بازار استفاده می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد هر بخش با ما همراه باشید.
نحوه خواندن نمودار عمق بازار
نمودار عمق به صورت گرافیکی دفتر سفارشات بازار فعلی را در زمان واقعی نشان میدهد. آخرین قیمت معامله شده نقطه میانی را میگیرد، سفارشات پیشنهادی (خرید) در زیر ترند یا دستکاری بازار؟ و سفارشات درخواستی (فروش) در بالا هستند. مقادیر قیمت نشان داده شده با علامت های تیک در محور چپ نمودار عمق نشان دهنده حجم خرید یا فروش بزرگتر است.
مقادیر قیمت نشان داده شده با فلشهای هشدار (زرد، به طور پیش فرض) در محور چپ نشان دهنده هشدارهای قیمتی است که شما برای آن بازار تنظیم کردهاید. تنظیم Span به شما امکان میدهد به طور خاص میزان نمایش دفتر سفارش در نمودار عمق بازار را تنظیم کنید. بهعنوان مثال، تنظیم 5% دامنه، دفتر سفارش را 5% بالاتر و پایینتر از قیمت فعلی بازار نشان میدهد.
نحوه خواندن اوردر بوک در عمق بازار
دفتر سفارش لیستی سازمان یافته از سفارشات است که برای ثبت علاقه خریداران و فروشندگان برای یک بازار خاص استفاده میشود. بخش دفتر سفارش نمودار تمام سفارشات حد انتظار در بازار فعلی را بر اساس قیمت سازماندهی میکند.
نکته: عدد بزرگ در مرکز نشان دهنده آخرین قیمت معامله است. قیمتی که دارایی آخرین بار در آن نقطه خرید و فروش شده است. سیستم بهطور خودکار ردیفهایی را که سفارشهای بزرگتری دارند، برجسته میکند.
نمودار عمق بازار در صرافیهای مختلف
همان طور که در شکل زیر مشاهده میکنید نمودار Market depth، دارای دو محور افقی و عمودی میباشد. محور عمودی تعداد ارز ثبت شده برای خرید و فروش و محور افقی سفارشات ثبت شده برای خرید و فروش را نشان میدهد.
طبق تصویر، این نمودار یک نمودار تجمعی است به این معنی که مقدار سفارشات در هر قیمت با مقدار سفارشات قبلی جمع زده شده و در نتیجه نقطه بعدی نمودار حاصل میشود.
در اکثر صرافیها دسترسی به این نمودار امکان پذیر است و سرمایهگذاران از آن به عنوان یک ابزار کمکی برای تایید روند پیشبینی شده توسط خود استفاده میکنند. نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که اینگونه نمودارها، برای هر صرافی طبق خرید و فروش همان صرافی ترسیم میشوند و نباید به اطلاعات و دادههای یک صرافی مشخص برای تعیین جهت حرکت یک ارز اکتفا کنید.
وضعیت سفارشات استاپ لیمیت (Stop limit) در نمودار عمق بازار
سفارشات استاپ لیمیت (Stop limit)، عبارت است از ترکیب استاپ اوردر (Stop Order) و لیمیت اوردر (Limit Order). همان طور که میدانیم بازار کریپتوکارنسی دائما در حال تغییر است. بنابراین سرمایه گذاران برای جلوگیری از ضررهای کلان خود باید به فکر کاهش ریسک و ضرر خود باشند. اینگونه سفارشات امکان ثبت خرید در قیمتهای بالاتر از قیمت فعلی بازار را امکان پذیر میسازد. به طور مثال هنگامی که قیمت بیت کوین 10 هزار دلار است میتوان تنظیم سفارش را طوری انجام داد که با رسیدن به قیمت 11 هزار دلار و بالاتر سفارش خرید انجام گیرد. همچنین وقتی شما ارزی را با قیمت به فرض 30 دلار خریداری میکنید و بعد از خرید روند قیمت نزولی شده و به 25 دلار میرسد، در این صورت شما با استفاده از سفارشات استاپ لیمیت حد ضرر 29 یا 29/5 مشخص میکنید تا اگر ارز دیجیتال مورد نظر روند نزولی را در بر داشته باشد ضرری اندک متحمل شوید.
سفارشات استاپ لیمیت در نمودار عمق بازار قابل مشاهده نیستند. این نوع نمودارها، سفارشات خریدی را که از قیمت خرید پایینتر و از قیمت فروش فعلی بالاتر هستند را مشخص میکند و نبود آنها در نمودار عمق بازار، سرمایهگذاران را از اطلاعات مهم و حیاتی بازار محروم میکند.
سخن نهایی
نمودارهای عمقی بینش خوبی در مورد عرضه و تقاضای فعلی ارائه میدهند. هنگام خواندن نمودار عمق، مهم است که تأثیر نقدینگی پنهان را در نظر بگیرید. اصطلاح نقدینگی پنهان به پیشنهادهای خرید یا فروش معلقی اشاره دارد که در نمودار عمق لحاظ نشده است. این موضوع میتواند بر دقت نمودار عمق تأثیر بگذارد. این نمودارها معاملهگران را قادر میسازد تا یک نمای کلی از تمام سفارشات مرتبط با یک نماد را مشاهده کنند. در نتیجه میتوان جهت احتمالی حرکت قیمت یک اوراق بهادار خاص را تعیین کرد. به طور مثال، اگر فردی در یک نماد بخواهد سهام زیادی را خریداری کند، دادههای بدست آمده از عمق بازار، در تخمین قیمت خرید به او کمک میکند.
دستکاری در بازار به چه معناست؟ | پامپ و دامپ چیست؟
دستکاری در بازار به معنای بالا بردن و پایین آوردن مصنوعی قیمتهای یک ارز، سهم یا کالا در بازار به قصد نفع و سود شخصی است. پامپ و دامپ یکی از روش های دستکاری بازار و یک استراتژی غیراخلاقی و کلاهبردارانه است.
مجله افیکس کار: طبق تعریف کمیسیون امنیت بورس و مبادلات آمریکا SEC ، طرح ” پامپ و دامپ ” زمانی اتفاق می افتد که شرکتی قیمت سهام، یا ارز فیات یا دیجیتال را با اعلام عمومی ادعاهای غلط یا اظهارنظرهای گمراهکننده بالا ببرد و مردم را به خرید یا فروش براساس این اطلاعات تشویق کند (SEC, 2013).
این افراد معمولا بازیگران تاثیرگذار در این عرصه هستند که یک حباب خرید ایجاد میکنند، و سپس با فروش آن ارز یا سهم سود میکنند. نهایتا، زمانی که این افراد ارز یا سهم مذکور را میفروشند، قیمت آن به شدت کاهش یافته و ترند یا دستکاری بازار؟ سرمایهگذاران خرد که قیمت بالایی برای خرید پرداخت کرده اند، ضرر میکنند. به این کار اصطلاحاً دستکاری بازار میگویند.
برای مثال طبق بررسی ژورنال واشنگتن، فقط در سال 2018 ، نزدیک به 170 مورد “پامپ و دامپ” در بازار ارزهای دیجیتال مشاهده شده است.
دستکاری در بازار به چه معناست؟
دستکاری در بازار به معنای بالا بردن و پایین آوردن مصنوعی قیمتهای یک ارز، سهم یا کالا در بازار به قصد نفع و سود شخصی است. دستکاری بازار در بیشتر موارد غیرقانونی است، با این حال تشخیص دستکاریها برای مجریان قانون ساده نیست.
هرچه بازیگران بازار بیشتر باشد، دستکاری در بازار نیز سختتر است. به همین خاطر دستکاری قیمت سهم شرکتهای کوچک در بورس سادهتر است. چرا که از یک سو با مقدار پول کمتر تغییرات قیمت بیشتری در این سهمها رخ میدهد و از سوی دیگر فعالان بازار سهام شرکتهای کوچک را کمتر مورد توجه قرار میدهند.
همچنین در بازار فارکس نیز، دستکاری ارزهایی که حجم معاملاتی بیشتری دارند، مانند جفت ارز یورو/دلار EUR/USD و یا پوند/دلار GBP/USD نسبت به ارزهایی با حجم معاملاتی بالا سختتر است.
روشهای متداول دستکاری در بازار
یکی از روشهای دستکاری بازار این است که معاملهگر در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی سهام، سفارشهای خرید ترند یا دستکاری بازار؟ فراوانی با حجمهای کوچک قرار میدهد. به همین دلیل دیگر معاملهگران با دیدن این سفارشها فکر میکنند خبر بدی برای این سهم وجود دارد. لذا اقدام به فروش سهم میکنند.
یکی دیگر از روشهای دستکاری در بازار این است که معاملهگر تعداد زیادی سفارش خرید و فروش برای یک سهم در کارگزاریهای مختلف قرار میدهد به گونهای که در کل سود یا ضرر نکند. در نتیجه حجم معاملاتی سهم بالا میرود و دیگر معاملهگران با دیدن رشد حجم تصور میکنند این سهم قرار است رشد خوبی را تجربه کند. لذا اقدام به خرید سهم میکنند.
این روشها عمدتاً همراه با انتشار اطلاعات غلط در مورد سهم در وبسایتها و کانالهای اطلاعرسانی به کار میروند. برای مثال در زمانی که بازار ارزهای رمزپایه بسیار داغ بود، وبسایتهای خبری ارزهای رمزپایه دائماً اطلاعات مثبت و منفی از آینده بازار و بیتکوین منتشر میکردند. از این طریق روی تصمیمات معاملهگران اثر میگذاشتند.
پامپ و دامپ چیست؟ بالا ببر و بفروش!
ممکن است تا به امروز چیزهای متنوعی در مورد دو اصطلاح پامپ (Pump) و دامپ (Dump) یا همان بالا ببر و بفروش شنیده باشید. اصطلاحی که در بازارهای مالی کاربرد فراوانی دارند. به دلیل افزایش محبوبیت این بازارها بیش از پیش عناوین آنها به گوش میرسد.
پامپ و دامپ یک استراتژی غیراخلاقی و کلاهبردارانه هستند. هر سرمایه گذاری باید به خوبی از وجود آنها آگاه بوده و برای مواجه با آنها آماده باشد.
این عبارت اشاره به عملکرد ساختگی سرمایهگذاران برای خرید سهام در یک شرکت به منظور بالا بردن مقطعی، تورم مصنوعی و حباب دادن به سهام و سپس فروش سهام خود در حالی که قیمت بالا است، دارد. این عمل همواره وبه شدت توسط سرمایهگذاران باسابقه و با وجدان نکوهش میشود.
در واقع به بخشی که با تبلیغات دروغ و سرمایهگذاریهای هنگفت همراه است «پامپ» میگویند. به بخش دیگری که پس از ایجاد حباب و افزایش قیمت، سهام را به بالاترین قیمت میفروشند و سود هنگفتی میکنند «دامپ » میگویند
این نوع کلاهبرداری بیشتر در بازار رمزارزهای کمارزش یا ارزهای دیجیتال کم ارزش و شرکتهای کوچک رایج است.
پامپ و دامپ / پوپ و اسکوپ
مراحل پامپ و دامپ عبارتند از:
- خرید سهم یک شرکت کوچک
- استفاده از روشهای دستکاری بازار برای علاقمند کردن دیگر معاملهگران برای سهم
- فروش سهم در قیمت بالاتر
همچنین، مراحل پوپ و اسکوپ عبارتند از:
- استفاده از روشهای دستکاری بازار برای متقاعد کردن دیگران برای فروش یک سهم
- خرید سهم در قیمتهای پایین
- انتظار برای بازگشت سهم به قیمت واقعی
بطور کلی روش پامپ و دامپ برای دستکاری در بازار بیش از روش پوپ و اسکوپ مورد استفاده قرار میگیرد. زیرا متقاعد کردن دیگران برای فروش سهم شرکتی که یک شرکت خوب محسوب میشود، سختتر از حالت دیگر است.
دستکاری در ارز
دستکاری در ارز کمی با دستکاری در بازار سهام تفاوت دارد. این تفاوت به این دلیل است که معمولاً دولتها و بانکهای مرکزی دست به دستکاری ارز میزنند. دستکاری در ارز برای نهادهای قانونی یک کشور غیرقانونی نیست. با این حال دستکاری در ارز میتواند منجر به اعتراض کشورهای دیگر یا اعمال تحریم شود. یکی از بهانههای دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برای آغاز جنگ تجاری با چین، دستکاری در پول ملی چین (یوآن) توسط دولت چین بود.
دستکاری در ارز میتواند موجب تغییر میزان صادرات ترند یا دستکاری بازار؟ و واردات یک کشور شود. دولتهای بسیاری برای تغییر میزان صادرات و واردات دست به دستکاری ارزهای ملی خود میزنند.
پس از وضع تعرفه بر روی کالاهایی وارداتی از چین توسط ایالات متحده،. (که موجب تضعیف واردات از چین شده بود) بانک خلق چین (که نقش بانک مرکزی چین را بازی میکند) با هدف جبران تعرفه اقدام به دستکاری نرخ یوآن کرد.
آموزش ترید بر اساس روند در پاکت آپشن ? Pocketoption Trend Trading
ترند تریدینگ یک استراتژی سرمایهگذاری است که در آن تریدرها تصمیمهای سرمایهگذاری خود را بر پایه تحلیل لحظه مناسب برای ورود به یک دارایی خاص میگیرند.
این لحظه مناسب، یعنی زمانی که پس از آن قیمت به بالا یا پایین حرکت میکند. به این ترتیب تریدرها یک محصول را زمانی که متوجه میشوند ترند آن به سمت بالا میرود، خریداری میکنند. بر عکس، آنها زمانی که یک ترند نزولی را مشاهده میکنند، ممکن است محصول خود را به فروش برسانند.
چندین راه برای تعیین زمان مناسب خرید و فروش با این نوع استراتژی وجود دارد. در ادامه به این راهها میپردازیم. اما قبل از آن، مهم است به این نکته توجه کنیم که ترند تریدینگ یا معاملات روند جنبه دیگری، خارج از واکنش نشان دادن به نمودارها نیز ترند یا دستکاری بازار؟ دارد. این جنبه به خصوص در معاملات ارزهای دیجیتال موضوعیت دارد.
ترند یا دستکاری بازار؟
با وجود قانونگذاری ضعیف یا فقدان کلی نظارت متمرکز در بازار ارزهای دیجیتال، فرصتهای مختلفی برای دستکاری قیمت مورد آزمون و استفاده قرار گرفته است؛ آن هم در سطحی قابلتوجه. برای همین در هنگام تریدینگ در راستای ترندها لازم است به این نکته توجه داشته باشیم.
تعجبی ندارد که معاملهگران بسیاری خود را ترند یا دستکاری بازار؟ به صورت مداوم در جریان اخبار این بازار نگه میدارند. بعدتر در این مقاله این موضوع را که چه چیزی پشت بعضی از ترندها است که باعث میشود معاملهگران به سمت آنها بروند، بررسی میکنیم.
اگر یک چیز باشد که بازار ارزهای دیجیتال تا به حال به ما آموخته، این است که چندین عامل در تعیین ارزش یک دارایی دیجیتال نقش دارند.
در طول چند سال اخیر، ترند تریدینگ یا معاملات ترند تبدیل به چیزی بیشتر از زیر نظر گرفتن سیگنالهای تغییر روی نمودارها شده است. حالا فعالان ارز دیجیتال با هر سطح مهارتی تلاش میکنند که تغییرات را پیشبینی کنند. منابع خبری آنها از این لحاظ خوراک مناسبی در اختیارشان میگذارد. برای همین ضروری است که معاملهگران جدید درک خوبی از اصول ابتدایی ترند تریدینگ یا معاملات روند داشته باشند تا بتوانند تصمیمهای خود را بر اساس دادهها و نه احساسات اتخاذ کنند.
ترند تریدینگ چه مزایایی دارد؟
فرقی نمیکند که یک متخصص مجرب وال استریت باشید یا یک تریدر تازهکار ارزهای دیجیتال؛ در هر حال مزایای ترند تریدینگ همچنان یکی است:
این فرصت را به شما میدهد که نرخ موفقیت خود را افزایش دهید. معاملات روند ابزاری است که میتوانید از آن استفاده کنید و سود بیشتری ببرید.
ضریب ریسک به پاداش شما میتواند بیشتر باشد. از آنجا که تغییرات و تاریخچه یک محصول مشخص را تحلیل میکنید، میتوانید شانس بیشتری در انتخاب زمانهای مناسب برای خرید یا فروش داشته باشید. این کار به مراتب مناسبتر از خرید کردن در واکنش به فومو و فاد است (ترس از دست دادن (FOMO: fear of missing out) و ترس، عدم اطمینان، و تردید (FUD: fear, uncertainty and doubt)).
معاملات روند روش سادهای برای شناسایی روندهای قدرتمند عرضه میکند. این به معاملهگران در ایجاد مجموعهای از قواعد خرید و فروش کمک میکند. در اصل، هیچ تریدری نمیتواند در تمام موارد درست انتخاب کند، اما این استراتژی شما را به اتخاذ تصمیمهای درست نزدیکتر میکند.
اگرچه تضمینی وجود ندارد که تمام معاملاتی که با این استراتژی انجام میشوند موفق باشند، معاملات ترند به شما اجازه میدهد کمتر درگیر نقاط خرید و فروش خیلی دقیق شوید. این هم به این خاطر است که وقتی یک ترند قدرتمند را شناسایی میکنید، به راحتی میتوانید نقاطی را برای خرید و فروش تعیین کنید.
معاملات ترند نقاط مشترکی با تقریباً تمام بازارها، از جمله معاملات آتی، کالایی، سهام و حالا ارزهای دیجیتال دارد.
تمام ترندها در نهایت پایان مییابند. یک ترند صعودی ممکن است تبدیل به ترند یا دستکاری بازار؟ یک ترند نزولی شود. معمولاً این اتفاق زمانی میافتد که رمزارز اوجهای پایین (LH: lower highs) یا افتهای پایین (LL: lower lows) را به نمایش بگذارد. نمودار زیر به شما در درک این موضوع کمک میکند.
چه چیزی باعث ایجاد ترندها میشود؟
مهم است بدانیم چه چیزی پشت تمام این ترندهایی است که به معاملهگران برای حرکت انگیزه میدهد. اکثراً قبول دارند که بیشتر ترندها نتیجه یکی ترند یا دستکاری بازار؟ یا چند مورد از موارد زیر هستند:
ترس از دست دادن (FOMO)
ترس، عدم اطمینان، و تردید (FUD)
دلیل وجود ترندها طمع و ترس در بازارها است. وقتی که طمع وجود داشته باشد، فشار خرید بیشتری احساس میکنید که منجر به قیمتهای بالاتر (ترند صعودی) میشود. وقتی که ترس وجود داشته باشد، فشار فروش بیشتری احساس میکنید که منجر به قیمتهای پایینتر (ترند نزولی) میشود.
آیا ترند پدیدهای جدید است؟
در حال حاضر شاهد جریان رو به رشدی از معاملهگران جدید در بازار هستیم. این تا حد زیادی به دلیل ظهور تریدینگ اجتماعی و عنصر شگفتی در ارزهای دیجیتال است که باعث ورود افراد به بازار میشود و به آنها استقلال مالی عرضه میکند.
اما ترند تریدینگ از مدتها قبل وجود داشته است. در واقع، جس لیورمور (Jess Livermore) شهرت بسیار زیادی به عنوان معروفترین ترند تریدر تاریخ، با کسب سود 100 میلیون دلاری با فروش درست قبل از بحران مالی سال 1929 دارد.
در دهه 1980، ریچارد دنیس (Richard Dennis) و بیل اکهارت (Bill Eckhardt) تجربه در معاملات روند داشتند که باعث شد این نحوه معامله به کانون توجه بیاید. آنها گروهی از معاملهگران تازهکار را مورد امتحان قرار دادند. به آنها یاد دادند که از استراتژی معاملات روند خودشان استفاده کنند و بعد به آنها اجازه دادند بروند.
آنها میخواستند ثابت کنند که با استفاده از روش معاملات روند آنها، تریدرهای تازهکار میتوانستند درست مثل حرفهایها موفق عمل کنند. این گروه تازهکار با عنوان معاملهگران لاکپشتی (Turtle traders) شناخته میشدند؛ چراکه استراتژی ترند تریدینگ لاکپشتی به آنها آموزش داده شده بود.
این گروه از قضا توانستند بیش از 100 میلیون دلار سود به دست بیاورند. ریچارد ترند یا دستکاری بازار؟ دنیس، یکی از بنیانگذاران معاملهگران لاکپشتی با بهکارگیری این استراتژی در بازارهای آتی توانست 400 میلیون دلار کسب کند. به این ترتیب جای شگفتی نیست که روشهای مورد استفاده گروه معاملهگران لاکپشتی برخی از ابزارهای پایهای در معاملات ترند امروزی را نمایش میدهد.
اصول کلی ترند تریدینگ
معاملهگران لاکپشتی سیگنالهای معاملاتی را از طریق زیر نظر گرفتن شکستهای مقاومتی (Breakouts) در بین میانگینهای متحرک (Moving Averages) ایجاد میکردند. این سیگنالهای معاملاتی که با تحلیل نمودارهای سهام ایجاد میشدند، به آنها پیشنهاد میداد که خرید یا فروش انجام دهند. همان زمان، همچنان که امروز، این تحلیلها به روشهای مختلفی، از جمله استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال انجام میشد.
اندیکاتورهای تکنیکال
این اندیکاتورها مجموعهای از ابزارهای تحلیلی را در اختیار معاملهگران ترند میگذارند. اندیکاتورهای تکنیکال محاسبات ریاضی روی قیمت، ارزش و تمایل باز یک سهام محسوب میشوند. یک تحلیلگر تکنیکال در هنگام پیشبینی تغییرات قیمت میتواند این اندیکاتورها را مورد توجه قرار بدهد. دو نمونه از اندیکاتورهای تکنیکال شامل نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator) و میانگینهای متحرک (Moving Averages) میشود.
غالباً معاملهگران ترند از چندین اندیکاتور استفاده میکنند.
کاری که این روشها (و بسیاری از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال) میکنند این است که به معاملهگران امکان انجام معاملات غیراحساسی را میدهند. ترند تریدینگ بر پایه تغییرات و اعداد است و اصلاً اجازه نمیدهد احساسات انسانی دخالتی در معاملات داشته باشد. در فضای ارزهای دیجیتال، شاهد افزایش رباتهای ترید ارز دیجیتال هستیم که به صورت خودکار معامله میکنند. علاوه بر این، یک جنبه کلیدی در تریدینگ اجتماعی استفاده از کپی تریدینگ یا معاملات کپی است که تمرکز آن هم روی خودکارسازی است. انجام بیشترین استفاده از ابزارهای تحلیل دادهای که در اختیار داریم به معاملهگران این امکان را میدهد که تصمیمات معاملاتی عقلانی بگیرند.
میانگینهای متحرک چه هستند؟
در اصل، میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که از میانگین بسیاری از اوجها و افتهای قیمت یک سهام بهره میبرند. برای این به آنها متحرک میگویند که با گذشت زمان، میانگینها به صورت مدام بهروزرسانی میشوند.
این به معاملهگرانی که میخواهند به تاریخچه قیمت گذشته توجه کنند کمک میکند. یک میانگین متحرک به خودی خود ماهیت پیشبینی ندارد. بلکه این معاملهگران هستند که پیشبینیهای خود را در طول زمان روی این نقاط داده میانگین قرار میدهند.
با نگاه به میانگینهای متحرک، معاملهگران میتوانند این سیگنال را دریافت کنند که قیمت یک سهام لحظه مناسب خود را از دست داده است یا در حال تجربه کردن یک روند نزولی است. در این موارد، قیمت زیر میانگین متحرک حرکت میکند.
از سوی دیگر، وقتی که قیمتها بالای یک میانگین متحرک باشند، سیگنالی است که قیمتهای گاوی را برای سهام مورد نظر نشان میدهد.
میانگینهای متحرک تغییرات قیمت را پیشبینی نمیکنند، بلکه به شما میگویند که قیمت یک سهام به صورت میانگین چطور در طول زمان حرکت کرده است. برای همین، آنها مجموعهای از ابزارها را در اختیار معاملهگران روند قرار میدهند تا با آن مسیر و قدرت یک روند یا ترند مشخص را تحلیل کنند.
توضیح میانگین متحرک ساده
حالا اجازه دهید به یکی از روشهای معمول استفاده از میانگین متحرک که تحت عنوان میانگین متحرک ساده شناخته میشود، نگاهی بیندازیم. برای محاسبه این میانگین متحرک، از مجموعه مشخصی از ارزشها استفاده میکنیم.
مثال: اگر بخواهید به یک میانگین متحرک ساده 5 روزه توجه کنید، مراحل زیر را باید طی کنید:
مشخص ساختن قیمتهای بسته شدن هر روز
جمع کردن این ارزشها با هم
تقسیم کردن آنها بر 5 (تعداد روزها)
این کار مانند تصویر زیر انجام میشود.
تقاطعهای میانگین متحرک
در حالی که یک میانگین متحرک به خودی خود فقط یک خط است، میتواند میانگینهای متحرک دیگر را قطع کند. تقاطع، زمانی اتفاق میافتد که دو یا چند میانگین متحرک روی نمودار یکدیگر را قطع کنند.
برای مثال، فرض کنیم که یک میانگین متحرک کوتاهمدت (5 روزه) و یک میانگین متحرک بلندمدت (100 روزه) داریم. جایی که خط میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت میگذرد، تقاطع ایجاد میشود. این نقطه اتصال، اغلب پیشنهادی برای خرید یا فروش محسوب میشود.
https://www.instagram.com/p/CMd42OrAvdT/ https://www.instagram.com/p/CL6fgX6Ap18/
توی ایام قرنطینه کرونا
در حالی که خیلی از کسب و کارهای متعارف از کار افتاده بودند
ما تونستیم از تو خونه، با تریدینگ پاکت آپشن در عرض سه و نیم ماه بدهی خودمون یعنی 21893 دلار ( رقمی حدود 55 میلیون تومان ) را به صورت کامل تسویه کنیم. و اکنون نه تنها بدهی نداریم بلکه 3 هزاردلار هم اضافی در حساب پس انداز خود داریم. در ابتدای تریدینگ فقط دویست دلار داشتیم و بعضی روزها تا 30 بار ترید می زدیم. دو نفری، با همفکری همدیگه، لحظات ترند یا دستکاری بازار؟ هیجان آور و شادی رو در تریدینگ پاکت آپشن در کنار هم داشتیم. اگه ما تونستیم پس شما هم حتما می تونین.
دستکاری در صورتهای مالی شرکتها تا چه حد امکانپذیر است؟
کارشناس بازار سرمایه گفت: دستکاری در صورتهای مالی برای شرکت، صاحبان امضا و اعضای هیئت مدیره تاوان بسیار سنگینی خواهد داشت.
به گزارش صدای بورس، یاسر فلاح کارشناس بازار سرمایه به سوالات زیر درباره امکان تخلف و دستکاری در صورتهای مالی شرکتها پاسخ داد.
سوال: صورت مالی چیست و به چند دسته تقسیم بندی میشود؟
آقای فلاح: صورت مالی یک فرمت استاندارد برای گزارش فعالیتهای مالی و سود و زیان شرکت است که تحلیلگران و فعالان بازارهای مالی به آن اعتماد میکنند.
صورت مالی به دو دسته حسابرسی نشده و حسابرسی شده تقسیمبندی میشود و هر ۳ ماه یکبار شرکتها به صورت حسابرسی نشده، صورت مالی خود را اعلام و آن را در سامانه کدال منتشر میکنند.
سوال: آیا شرکتها به راحتی اجازه دستکاری در صورتهای مالی را دارند؟
آقای فلاح: هیچ شرکتی اجازه دستکاری در صورتهای مالی را ندارد و این موضوع یک جرم بزرگ و کلاهبرداری محسوب میشود و برای آن شرکت، صاحبان امضا و اعضای هیئت مدیره تاوان بسیار سنگینی دارد؛ بنابراین به طور معمول شرکتها این ترند یا دستکاری بازار؟ کار را انجام نمیدهند. علاوه بر این، مکانیزمها و قوانین از پیش تعیین شدهای برای جلوگیری از دستکاری شرکتها و اعلام گزارش خلاف واقع به بازار و سهامداران در نظر گرفته شده که در ادامه به آن میپردازیم.
سوال: صورتهای مالی چه مراحلی را جهت بررسی و تایید نهایی پشت سر میگذارند؟
آقای فلاح: تحلیلگران و سرمایهگذارانی که به شکل بنیادی به وضعیت شرکتها توجه دارند حتما منتظر صورتهای مالی حسابرسی شده میمانند و نظر حسابرس را به نظر شرکت ترجیح میدهند؛ بنابراین صورتهای مالی بعد از اینکه به وسیله شرکت تهیه و مهر تایید شرکت روی آن قرار گرفت، به وسیله حسابرس راستی آزمایی میشود.
در مرحله بعد، حسابرسان معتمد بورس صورتهای مالی را مورد بررسی قرار میدهند و اگر نکته خاصی در آن نبینند. صورتهای مالی را تایید میکنند، ولی اگر شاهد خطایی در صورت مالی باشند، روی آن بند حسابرس میگذارند.
موضوع دیگر مجمع عمومی سهامداران است که اگر در مجمع گزارش حسابرس به شکل جمعی مورد قبول نباشد، سازمان حسابرسی با فرایندی دیگر بر شرکت نظارت میکند. مجمع سالانه شرکت حتی میتواند گزارش حسابرس را نپذیرد و رای بدهد که یک حسابرس دیگر صورت مالی شرکت را بررسی و مجددا حسابرسی کند.
سوال: بند حسابرس چیست؟
آقای فلاح: بند حسابرس به نظرات با اهمیتی گفته میشود که ممکن است در وضعیت شرکت تغییر ایجاد کند که حسابرس آنها را بند میکند و شرکت موظف است، نکات مد نظر حسابرس را شفاف کند و اگر حسابرس صورتهای مالی شرکت را نپذیرد، صورتهای مالی را رد میکند و اگر صورتهای مالی را به صورت مشروط بپذیرد، شرکت باید برود و نظرات حسابرس را پاسخ بدهد و رفع ابهام کند.
سوال: آیا تاکنون در شرکتی دستکاری در صورت مالی صورت گرفته است؟
آقای فلاح: دستکاری در صورتهای مالی کار سخت و پیچیدهای هست و محدود اتفاق میافتد. اما نمونه ملموس آن در سال ۹۴ توسط شرکت کنتورسازی اتفاق افتاد و در سال ۹۵ کشف شد. موضوع از این قرار بود که شرکت کنتورسازی پیمانکار تجهیز ۲۰۱ هزار فروشگاه در سطح کشور شود که آنها را مجهز به صندوقهای مکانیزه فروش کند. اما این قرارداد به اجرا نرسید و یکسری اتفاقات بد برای شرکت به وجود آمد.
حسابرس نیز به نوعی در انجام وظایف خود دچار مشکل و تعلل شد و مهر تایید به این صورتهای مالی زد که در نهایت یکسری از سهامداران متضرر شدند.
سوال: آیا در بازارهای مالی سایر کشورها نیز دستکاری در صورتهای مالی صورت گرفته است؟
آقای فلاح: در آمریکا نیز شرکت انرون دچار چنین موضوعی شد و حسابسازی و صورتسازی شکل گرفت که سرانجام این شرکت نیز به ورشکستگی رسید. سپس کمیسیون اوراق بهادار ایالات متحده ورود کرد و تعداد بسیاری از افراد دستگیر شدند، اما بخشی از سهامداران متضرر شدند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، همچنین حدود یک الی دو سال پیش نیز در صورتهای مالی شرکت نیسان در ژاپن مشکلاتی رخ داد و در این شرکت نیز تخلفاتی به وقوع پیوست.
بازار ارزهای دیجیتال چگونه دستکاری میشود؟
دستکاری بازار ارزهای دیجیتال اتهامی بوده که در هر رشد و سقوط شدید، به طور درست یا غلط همواره متوجه آن بوده است. در این مقاله که از سایت کویندسک انتخاب شده، به چگونگی دستکاری بازار ارزهای دیجیتال در یکی از نمونههای اخیر اتفاق افتاده در صرافی بیتاستمپ و بیتمکس خواهیم پرداخت.
در ۱۷ می امسال، قیمت بیت کوین بطور ناگهانی در عرض چند دقیقه به شدت کاهش یافت. این کاهش ناگهانی از صرافی بیتاستمپ آغاز شد.
بیتاستمپ، یک صرافی ارز دیجیتال مستقر در لوکزامبورگ است، که در آن قیمت دلاری بیت کوین در عرض چند دقیقه، بیش از ۱۸ درصد کاهش یافت. شاخص قیمت بیت کوین کویندسک که با توجه به نرخ خرید و فروش چند صرافی مشخص میشود، در آن زمان یک کاهش ۶ درصدی را ثبت کرد.
صرافی بیتاستمپ در آن زمان، یکی از سه صرافی لحظهای بود که از آن برای تعیین شاخص قیمت بیت کوین در صرافی بیتمکس استفاده میشد. بیتمکس، یک صرافی برای معاملات آتی ارزهای دیجیتال است که در سیشلز (Seychelles) قرار داشته و به عنوان یکی از صرافیهایی شناخته میشود که نقدینگی بسیار بالایی در معاملات آتی بیت کوین به دلار (XBT/USD) دارد.
دو صرافی دیگری که برای تعیین شاخص قیمت بیت کوین در صرافی بیتمکس استفاده میشد صرافیهای کوین بیس پرو (Coinbase Pro) و کراکن (Kraken) بودند. از بین این سه صرافی، حجم معاملات بیت کوین در صرافی بیتاستمپ از دو مورد دیگر، یعنی کوین بیس پرو و کراکن کمتر بود.
افت قیمت در صرافی بیتاستمپ تصادفی و اتفاقی نبود. بلکه بخاطر یک سفارش فروش بیت ترند یا دستکاری بازار؟ کوین با حجم بالا در قیمتی پایینتر از قیمت بازار، اتفاق افتاد.
سفارشهای فروش بزرگ بیشتر اوقات به سقوط بازار ختم میشوند
فشار رو به پایین قیمت که ناشی از این سفارش فروش بود، در بیتمکس منجر به بسته شدن خودکار موقعیتهای Long بسیاری به ارزش صدها میلیون دلار شد که از قبل در قسمت سفارشات خرید و فروش (Order book) قرار گرفته بودند.
تریدرهایی که معامله باز فروش یا موقعیت شورت (Short position) داشتند، یعنی به زبان ساده بر روی کاهش قیمت بیت کوین، به صورت معاملات آتی، شرط بسته بودند، در عرض این چند دقیقه سود زیادی کردند.
در این مقاله، یک تصویر واضح و دقیق از آنچه در ۱۷ می در صرافی بیتاستمپ اتفاق افتاد و تخمین نسبت ریسک به بازگشت سرمایه در این اتفاق را بررسی میکنیم.
در ادامه ارزیابی میکنیم که اگر این کاهش قیمت ناگهانی، ناشی از دستکاری بازار بوده باشد، این افراد چقدر برای این کار هزینه کردهاند؟ و در مقابل در نهایت چقدر عایدشان شده است؟
در آخر، با بررسی ناهماهنگی و بهم ریختن تعادل در نقدینگیای که این اتفاق ایجاد کرد و اینکه چگونه و در چه شرایطی امکان دارد این اتفاق دوباره تکرار شود، این بحث را تمام میکنیم.
قبل از ورود به بحث، بطور خلاصه توضیح خواهیم داد که امکان دستکاری در بازارهای نوپا و بازارهایی با نقدینگی پایین چگونه امکانپذیر است.
بازارهای نوپا
بروکرها در بازارهای بورس از نابودی سرمایه معاملهگران جلوگیری میکنند اما در بازار کریپتو اینگونه نیست
در بازارهای مربوط به ارزهای دیجیتال، امری طبیعی است که سرمایهگذاران به طور مستقیم با صرافیها در ارتباط باشند، زیرا این از صفات ذاتی بیت کوین است که این امکان را فراهم میکند که کاربران بدون واسطه باهم معامله کنند. در معاملات آتی، تحقق این امر نیاز به یک تجدید نظر و ایجاد تغییراتی در ساختار بازار دارد.
در بورسهای معاملات آتی سنتی، بروکرها بازار را طوری مدیریت میکنند که ریسک اینکه قیمت به طور ناگهانی تغییر قابل توجهی داشته باشد و باعث ورشکستگی یک طرف معامله شود، وجود نداشته باشد. همه شرکتکنندگان در معاملات، برای تسویه حساب انگیزه دارند تا بتوانند فردا مجددا معامله کنند. زیرا در بازارهای مالی سنتی، عملیات تسویه حساب به صورت روزانه در پایان هر روز انجام میگیرد.
در بزرگترین صرافیهای ارز دیجیتال با معاملات آتی، این امکان وجود دارد که کاربر امروز با یک حساب یک معامله انجام دهد و فردا با یک حساب دیگر. این دسترسی نامعقول و نیمه ناشناس بخشی از داستانی است که باعث شده این صرافیها بیشترین میزان نقدینگی را در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشند.
برای جبران ریسک مربوط به تسویه حساب، صرافی بیتمکس و بقیه صرافیهای بزرگ معاملات آتی ارزهای دیجیتال، از روش تسویه حساب خودکار استفاده میکنند.
به عنوان مثال، اگر قیمت خیلی پایینتر از یک معامله باز با موقعیت خرید (Long position) بیاید، صرافی به طور خودکار آن معامله را میبندد تا سرمایه شما را نقد کرده و با شما تسویه حساب کند که به اصطلاح به این کار لیکوئید شدن میگویند.
درآمد حاصل از تسویه حساب خودکار، در یک صندوق بیمه ذخیره میشود. اگر نقدینگی خودکاری که بدست آمده از مقدار لازم برای تسویه حساب کمتر باشد، کسر شدن از سرمایهای که در این صندوق بیمه جمع شده، شروع میشود. اگر مقداری که در این صندوق بیمه هم هست کفاف تسویه حساب لازم را ندهد، فرآیند کاهش بدهیهای کاربر با فروش سریع همه داراییهای او آغاز میشود.
بازارهای کم عمق
عمق کم بازار ارزهای دیجیتال هر نوع دستکاری قیمتی را برای خرابکاران آسان میکند
نقدینگی یک اصطلاح است و به این معناست که یک سرمایهگذار بتواند حجم معقول و زیادی از یک دارایی را جابجا کند، بدون اینکه قیمت دارایی بخاطر این جابجایی تغییر قابل توجهی داشته باشد. این مفهوم مربوط به عمق بازار میشود و با بدترین قیمتی که میتواند در یک محدود حجم مشخص قرار گیرد، اندازهگیری میشود.
در بازار ارزهای دیجیتال، عمق بازار، بین دهها صرافی بزرگ و صدها صرافی کوچکی که وجود دارند، پخش میشود. حتی در مورد داراییهای دیجیتال با حجم بازار بالا، مانند بیت کوین و اتر، نقدینگی پخش شده است و این باعث کم عمقتر شدن آنها میشود. این وضعیت ممکن است بدتر هم شود.
محدوده قیمت پیشنهادی برای خرید بیت کوین در بیشتر صرافیهای بزرگ در سال ۲۰۱۹، گسترش پیدا کرده و وسیعتر شده است که این نشانگر کاهش عمق بازار با توجه به مجموعهای از دادهها است.
صرافیهایی که بخشی از زیرساخت تعیین قیمت هستند، آنقدر کم عمقاند که قرار گرفتن یک سفارش با حجم بالا در آنها، قیمت را به شدت تغییر میدهد؛ و همانطور که در تصویر پایین مشخص است، بازارهای معاملات آتی، میتوانند به مراتب نقدینگی بالاتری نسبت به صرافیهای معاملات لحظهای داشته باشند که این موضوع به تعیین قیمت داراییهای موجود در صرافیهای معاملات آتی کمک میکند.
آنچه در ۱۷ می اتفاق افتاد
آنچه در ۱۷ می در صرافی بیت استمپ اتفاق افتاد
نمودار بالا، گزارش ثانیه به ثانیه از آنچه در بازار لحظهای بیت کوین به دلار (BTC/USD) در ساعات اولیه روز ۱۷ می اتفاق افتاد را نشان میدهد. هر نقطهای که در نمودار مشخص شده، حداقل قیمت یا بهترین قیمت پیشنهادشده برای خرید در هر دقیقه است که با استفاده از اطلاعات سفارش ثبت شده در آن روز و توسط CoinRoutes تهیه شده است. اندازه هر کدام از نقاط، مقدار یا حجم سفارش را در آن نقطه نشان میدهد.
این اتفاق از ساعت ۳ صبح به وقت UTC با قرار گرفتن یک سفارش فروش بیت کوین با تقریبا ۶ درصد پایینتر از قیمت بازار، و صدها برابر بزرگتر از حجم مقدار متعارفی که در آن لحظه در سایر صرافیها در حال معامله بود، شروع شد.
از آنجا که سفارش فروش موردنظر، با وجود سفارشات خریدی که از قبل ثبت شده بودند و موجود بودند انجام شد، قیمت خرید کاهش یافت تا جایی که قیمت بازار در عرض چند دقیقه به ۶,۲۷۶ دلار رسید و با رسیدن قیمت به این نقطه، فروش متوقف شد.
یک محاسبه تخمینی نشان میدهد که فروشندگان در آن زمان حدود ۲,۹۰۵ واحد بیت کوین را با قیمتی زیر بازار فروختند که در مجموع ۲.۵ میلیون دلار کمتر از مقداری که با فروش این تعداد بیت کوین در قیمت آن لحظه بازار که ۷,۷۰۰ بود، عایدشان شد.
بر اساس دادههای سایت skew.com، در همین زمان بیش از ۲۰۰ میلیون دلار از معاملات با موقعیت خرید یا لانگ پوزیشن، در صرافی بیتمکس لیکوئید شدند. اگر این اتفاق عمدی و با هدف دستکاری بازار بوده باشد، بیش از ۸۰ برابر پولی را که این افراد برای دستکاری بازار در معرض خطر قرار داده بودند، نفع برده و در مدت ۱۰ دقیقه هم کل کار تمام شد.
نتیجهگیری
مدل امنیتی شبکه بیت کوین، یک تئوری انتخاب منطقی نسبتا سرراست است: ماینرها در ازای ثبت تراکنشهای جدید پاداش دریافت میکنند. برای بدست آوردن پاداش، آنها باید ثابت کنند که یک سرمایه باارزش مثل انرژی را با شبکه به اشتراک گذاشتهاند.
اگر یک ماینر اقدام به دستکاری سوابق تراکنشها کند، سایر ماینرها، همکاری و شرکت آن در شبکه را رد میکنند و پاداش او را نیز باطل میکنند. هزینه دستکاری و احتمال شکست باتوجه به پاداشی که مورد انتظار ماست، در یک حالت متعادل قرار میگیرد.
انگیزه اقتصادی دستکاری بازار بیت کوین بسیار بیشتر از شبکه آن است
بیت کوین به طور برنامهریزی شدهای بدون نیاز به استفاده از تایید هویت یا اشخاص ثالث مورد اعتماد، این تعادل را حفظ میکند. با این حال، ساختار بازاری که برای معاملات بیت کوین شکل گرفته و به مرور زمان تکامل یافته، تاکنون نتوانسته به یک تعادل مشابه چیزی که در ذات ساختار بیت کوین قرار دارد، برسد.
اینطور نیست که افراد مختلف تلاشی برای حل این مشکلات نکرده باشند. صرافی بیتمکس در ماه نوامبر در مورد اجزای شاخص قیمت بیت کوین تجدید نظر کرد و دو بازار لحظهای را به آن اضافه کرد؛ صرافی دریبیت (Deribit)، بزرگترین صرافی معاملات آپشن بیت کوین که در هلند مستقر شده، روش متفاوتی را برای دستیابی به نقد کردن یا لیکوئید کردن حسابها ارائه داده است.
تا زمانی که بازارهایی با عمق بالای نقدینگی، وابسته به بازارهای کمعمق باشند، ساختار بازار بیت کوین متعادل نخواهد شد و افرادی که قصد دستکاری این بازار را داشته باشند، برای یافتن راههای مختلف برای دستکاری بازار انگیزه خواهند داشت.
دیدگاه شما